مقدمه
ظهور و رشد شبکههای اجتماعی در دنیا در اوایل قرن بیستویکم آغار شد. از آن زمان، این شبکهها بخش مهمی از زندگی بیشتر افراد و بهخصوص جوانان شده است. افراد بسیاری از شبکههای اجتماعی بهویژه فیسبوک، واتساپ و اینستاگرام برای ایجاد ارتباط، ارتباط برقرار کردن با دیگران در دنیا، به اشتراکگذاری و یادگیری مطالب جدید، توسعه شخصیتهای قویتر و بهبود ظاهر فیزیکی، شخصیتها و سبک زندگی استفاده میکنند [
1]. رسانهها به شکلگیری نگرشها و باورها منجر میشوند که دلالت بر باورهای منفی درباره عزت بدن و ایدئالسازی تصاویر بدن میشود. کمپینهای اظهار نظرات مثبت درباره بدن، پذیرش اندازههای متنوع بدن را افزایش میدهد. کمپینهای رسانهای مروج اندامهای لاغر ایدئال، انزجار از افراد چاقتر را افزایش میدهد. یک مطالعه نشان داد عزتنفس پس از مشاهده کمپینهای تصاویر رسانهای واقعی بهبود مییابد.
شبکههای اجتماعی تأثیر چشمگیری بر زندگی افراد دارد و به بخشی از زندگی افراد تبدیل شده است. اینکه یکپارچهسازی شبکههای اجتماعی در زندگی روزمره افراد ماندگار است، میتواند عواقب بلندمدتی برای افراد داشته باشد، اما تحقیق کافی بر کارکرد این موضوع صورت نگرفته است. مطالعات کمی دریافتند که زنان اغلب افکار منفی درباره اندام خود دارند و رسانه نقش مهمی در این تفکر دارد. رسانهها ایدئالهای فرهنگی-اجتماعی درباره اندازه و شکل اندام تبلیغ میکنند که به ایجاد درک ایدئال از زن و مرد منجر میشود [
2]. اخیراً، قرنطینهها بهدلیل همهگیری کووید-19 تأثیری بر استفاده از شبکههای اجتماعی دارد که میتواند با افزایش تقاضا برای لاغری و خطرات اختلالات غذایی میان جوانان، بهویژه زنان جوان مرتبط باشد [
3]. بحثهای بسیاری وجود دارد در مورد اینکه آیا بازنمایی بدن زنان در رسانهها یک خطر برای تصویر منفی بدن در مردان و زنان، بهویژه در زنان است.
تصویر بدن به یک عامل چشمگیر در سلامت روان، عزتنفس و سلامت عمومی بهدلیل پیشرفت و افزایش مواجهه با شبکههای اجتماعی بدل شده است. در کشورهای شرقی و غربی، تصاویر اندامهای ایدئال غیرواقعی، روزانه در نشریهها، تبلیغات تلویزیونی، فیلمها و شبکههای اجتماعی منتشر میشوند و این تصاویر بهطور عمده بر عزتنفس و عزت بدن مردان و زنان در دنیای امروز تأثیر میگذارد [
4].
افرادی که از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند ممکن است محتوایی را برای دیدن دیگران بر روی اینترنت قرار دهند، اما این نیز مهم است که کاربران چگونه حضور آنلاین خود را درک میکنند. بهطورکلی، استفاده بیشتر از شبکههای اجتماعی (مشاهده و بارگذاری) با رضایت کمتر از ظاهر بدن و عزتنفس پایینتر مرتبط است [
5, 6]. مطالعات بسیاری دریافتهاند که مواجهه با رسانه با نگرانیهای عزتبدن میان جوانان مرتبط است [
7, 8].
تصاویر رسانهای معمولاً تصاویر مردان و زنان ایدئال را به تصویر میکشد. بسیاری از این تصاویر ایدئالهای زیبایی خاصی را نشان میدهند. لاغری برای زنان و مردانگی برای مردان مورد تأکید است [
9]. مطالعات نشان داد که بازدیدکنندگان ظاهر خود را با تصاویر رسانهای مقایسه میکنند [
10]. زمانی که جوانان با تصاویر رسانهای جذاب روبرو میشوند و آنها را بهعنوان نشانههای موردتأیید جامعه در نظر میگیرند، سعی میکنند خود را شبیه این تصاویر کنند.
پاکستان کشوری است که بسیاری از مشکلات و مسائل مربوط با سلامتی را دارد. علیرغم فقر و سوءتغذیه، بسیاری از زنان بهطور غیرمنتظرهای بیشتر نگران ظاهر و ظاهر بدن خود هستند و در مواقعی این تمرکز بیش از حد میتواند منجر به اضطراب متمرکز بر بدن در زنان شود [
11]. صنعت مد پاکستان با نمایان شدن مشاغل مدلینگ (و مدلهای بسیار ی در مورد لاغری) در رسانههای چاپی و الکترونیکی بسیار رشد کرده است [
12]. هدف مطالعه حاضر این است که اولین مطالعهای باشد که به تأثیر رسانهها بر عزتنفس، عزتنفس و اضطراب متمرکز بر بدن دانشجویان در کشوری محافظهکار و در حال توسعه مانند پاکستان میپردازد.
این اختلافنظر مبنی بر اینکه آیا رسانهها جامعه را تشکیل میهند یا صرفاً مدهای کنونی را آشکار میکنند، همچنان موردبحث است. نظر میرسد افرادی (چه مرد و چه زن) که ممکن است عزت بدن پایین داشته باشند، نسبت به افرادی که از عزت بدن بالایی برخوردار هستند، احتمال بیشتری دارد که خود را با اهداف جذاب فیزیکی مقایسه کنند [
13]. در یکی از مطالعات قبلی چنین گزارش شده است که زنانی که در معرض تصاویر جذاب هستند خود و ارزش خود را بیشتر بهواسطه ظاهر فیزیکی تعریف میکنند [
14].
ظواهر فیزیکی همواره مهمترین عامل عزتنفس در بسیاری از سنین میباشد که بیانگر این امر است که عزتنفس بهطور لاینفکی به احساسات و تفکرات نسبت به بدن وابسته است [
15]. تحقیقات به این امر اشاره میکند که تقریباً در تمامی گروههای سنی جوانان، عزتنفس و عزت بدن بهطور قابلتوجهی با یکدیگر در ارتباط هستند [
16]. یک مطالعه فراتحلیل [
17] نشان داد زنان و مردان تمامی گروههای سنی در کشورهای مختلف تحت تأثیر تصاویر افراد ایدئال لاغر یا مردانه که از سوی رسانه ارائه میشود، میباشند.
جامعه پاکستان مانند تعداد زیادی در سراسر جهان، به جذابیت ظاهری جذاب زنان اهمیت میدهد و برایناساس، خانمها در بیشتر مواقع نسبت به طرد شدن باتوجهبه ظاهرشان ابراز نگرانی میکنند [
18]. تحقیقاتی در پاکستان چنین بیان میکند که رابطه مثبت چشمگیری میان عزت بدن و عزتنفس میان دانشجویان وجود دارد، اما تفاوتهای ناچیزی میان جنسیتها گزارش شده است [
12]. نتایج مطالعه دیگر نشان داد زنانی که در میان سالی یا پیرتر هستند، نگرانی کمتری درخصوص عزت بدن خود دارند [
19]. در مقاله دیگری، مردان با عزت بدن پایینتر، لذت کمتری با دیدن تصاویر خود و همچنین مشاهده تصاویر ایدئال از همجنسان خود میبردند [
20]. شبکههای اجتماعی به یک امر متداول در زندگی جوانان بدل شده است و استفاده از این رسانهها میتواند منجر به ایجاد اعمال مضر میان جوانان شود [
21].
اضطراب متمرکز بر بدن که مشابه نارضایتی نسبت به بدن است، به سطح نارضایتی و ناراحتی زنان نسبت به بدن و ظواهر فیزیکی خود اشاره دارد [
22]. اغلب، سطح پایین عزت بدن به تجربه اضطراب متمرکز بر بدن میان جوانان منجر میشود. تحقیقات نشان داد مواجهه با رسانههای جمعی میتواند به اضطراب متمرکز بر بدن میان مردان و زنان جوان منجر شود [
23]. رسانههای جمعی اغلب اطلاعاتی درخصوص ظواهر فیزیکی ایدئال مانند بدن لاغر برای زنان و بدن مردانه برای مردان ارائه میکند که منجر به درونیسازی استانداردهای بدن ایدئال از طریق رسانه میشود [
7،
24].
رسانه همچنین بهعنوان عاملی مهم در رشد و ایجاد بسیاری از اختلالات مرتبط با تصاویر بدن، سایز و ظاهر شناخته میشود که میتواند به رضایت از بدن پایینتر و ایجاد شکافی میان تصویر بدن ایدئال و واقعی منجر شود [
25،
7،
26]. هرچه فرد بیشتر درباره ظاهر بدنی بخواند یا ببیند، فشار روانی بیشتری تحمل میکند و تصویر بدن منفیتری دارد که درنهایت منجر به اضطراب اجتماعی درباره ظاهر میشود و تحت عنوان پدیده اضطراب متمرکز بر بدن شناخته میشود [
27, 28, 19]. بهعلاوه، افرادی که شخصیتهای معروف (سلبریتیها) را در شبکههای اجتماعی دنبال و مکرر بررسی میکنند، احتمال دارد بیشتر در معرض داشتن نشانههای افسردگی و اضطرابهای مرتبط با تصویر بدن باشند [
15]. زنان پس از تحت فشار قرار گرفتن از طریق تصاویر رسانهای مدلهای لاغر و مورد نقد قرار گرفتن توسط والدین، خواهران و برادران و دوستان تمایل به کاهش وزن خود دارند [
29].
یافتههای یک تحقیق اخیر از پاکستان نشاندهنده تأثیر فشار خانواده، فشار هم نوعان و فشار رسانه بر نارضایتی از تصویر بدن میان زنان شاغل بود [
30]. مطالعات نشان دادهاند والدین فشارهای اجتماعی فرهنگی را پرقدرت منتقل میکنند. خانواده از طریق پیامهای کلامی و ترغیب فعالانه تأثیر بیشتری بر نگرانیهای عزت بدن فرزندان خود (فارغ از سن) نسبت به تأثیر مدلها دارد. پدران و مادران منابع مهم تأثیر بر فرزند هستند [
31]. رسانه همچنین یکی از فاکتورهای تأثیرگذار در سطح عزت بدن مردان است [
32]. یک مطالعه دریافته است که رابطه چشمگیری میان مواجهه با رسانه و تصویر بدن وجود دارد. نتایج این مطالعه همچنین نشان داد آموزش والدین و نوع نظام خانواده (متصل یا هستهای) موجب ایجاد سطح پایین عزت بدن و اضطراب متمرکز بر بدن میشود [
33].
از دیگر عوامل اجتماعی-فرهنگی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی است که یکی از شایعترین دلایل نگرانیهای مربوط به احترام به بدن و اضطراب متمرکز بر بدن است. قبلاً اعتقاد بر این بود که نگرانیهای مربوط به احترام به بدن در میان بزرگسالان جوان طبقه اجتماعی بالا شایع است، اما مطالعات اندکی ادعا میکنند که نگرانیهای مربوط به احترام به بدن به طبقه بالا محدود نمیشود، زیرا افراد متعلق به طبقه پایین نیز نگرانیهای مربوط به احترام بدن را ابراز میکنند [
34]. در پاکستان، مؤسسات حمایتشده از طرف دولت در سطح متوسط (زبان) اردو هستند، ازنظر فرهنگی سنتی بوده و زبان انگلیسی را بهعنوان درسی مجزا دارند. مؤسسات خصوصی از زبان انگلیسی بهعنوان رسانهای برای انتقال آموزشها استفاده میکنند و سنتهای غربی را در آموزش و قوانین دنبال میکنند.
این دو نوع نیز نشاندهنده تفاوتهایی در سطح اجتماعی-اقتصادی دانشآموزان است که اولی نماینده مردم عادی و دومی نماینده طبقه بالای اجتماعی است. دانشآموزان مؤسسات متوسط انگلیسی نسبت به دانشجویان متوسط اردو، نگرانیهای بیشتری را نسبت به بدن ابراز میکنند [
35].اگرچه تحقیقات متعددی به بررسی تأثیر تصاویر رسانهای بر احترام به بدن و نارضایتی بدن، عمدتاً در زنان میپردازد، تعداد کمی از آنها میزان تأثیر تصاویر رسانهای را بر عزت بدن مردان بهطور خاص در میان دانشجویان، بهویژه در کشور در حال توسعه مانند پاکستان، بررسی کردهاند. بنابراین باید بررسی کرد که چگونه عزت بدن دانشآموزان پسر تحت تأثیر تصاویر رسانهای ارائهشده در رسانههای جمعی بهعنوان ایدئال است. درواقع، ادراکات ظاهر و ارزش خود بهطور غیرمشخصی به هم مرتبط هستند، بهطوریکه ظاهر فرد بهعنوان قویترین پیشبینیکننده عزتنفس در بین دانشآموزان دختر و پسر مطرح میشود. به همین دلیل، این موضوع نیاز است بررسی شود.
ازآنجاکه رسانه برای مدت کوتاهی است که به معنای واقعی دردسترس میباشد و تأثیر آن نیاز به بررسی و ارزیابی دارد. به غیر از متغیرهای ارائهشده، سطوح عزتنفس، عزت بدن و اضطراب متمرکز بر بدن بهطور قابلتوجهی تحت تأثیر عوامل فرهنگی اجتماعی مانند فشار برای لاغر بودن یا مردانه بودن از طریق خانواده، دوستان، خواهران و برادران میباشد و نقش مهمی در زندگی جوانان بازی میکند.
مطالعه حاضر به بررسی تفاوت میان ادراک اشخاص از متغیرهای مطالعه که متعلق به نظامهای مختلف خانواده هستند، میپردازد. فرض بر این است که نتایج موردنظر از تحقیقات حاضر به دست میآید، همچنان که مطالعات پیشین مدل پیشنهادی را قویاً تأیید میکنند.
اهداف مطالعه
امروزه رسانه تأثیر چشمگیری بر جامعه دارد. ازاینرو جوانان اغلب توسط ظواهر فیزیکی، اندازه و شمایل تصاویر رسانهای ایدئال خود ترغیب میشوند. این امر بهطور غیرمستقیمی شخصیتهای آنها را بهصورت منفی با کاهش عزتنفس و عزت بدن تحت تأثیر قرار میدهد که بهشدت بر زندگی اجتماعی، شخصی و علمی اثر میگذارد. مطالعه حاضر آثار رسانه بر عزتنفس، عزت بدن و اضطراب متمرکز بر دانشجویان زن و مرد را از طریق آزمایش بررسی کرده است. مطالعه حاضر اهداف زیر را برای بررسی چگونگی تأثیر تصاور رسانه بر عزتبدن زنان در نظر دارد:
بررسی تأثیر تصاویر رسانه بر عزتنفس، عزت بدن و اضطراب متمرکز بر بدن دانشجویان (مردان و زنان)؛
بررسی تفاوت میان دانشجویان درخصوص تأثیر تصاویر رسانه بر عزتنفس، عزت بدن و اضطراب متمرکز بر بدن.
فرضیات
برای دستیابی به اهداف این مطالعه، فرضیات زیر در نظر گرفته شد:
مشارکتکنندگان در گروه آزمایشی1 (تصاویر لاغر/مردانه) سطوح پایینتری از عزتنفس نسبت به مشارکتکنندگان گروه 2 (اندازه بدن میانگین/تصاویر غیرمردانه)؛
مشارکتکنندگان در گروه آزمایشی1 (تصاویر لاغر/مردانه) سطوح پایینتری از عزت بدن نسبت به مشارکت کنندگان گروه آزمایش دوم (اندازه بدن میانگین/تصاویر غیرمردانه) نشان میدهند.
مشارکتکنندگان در گروه آزمایشی1 (تصاویر لاغر/مردانه) سطوح بالاتری از اضطراب متمرکز بر بدن نسبت به مشارکتکنندگان گروه دوم (اندازه بدن میانگین/تصاویر غیرمردانه) نشان میدهند.
روش
برنامه آزمایشی
مطالعه حاضر باهدف بررسی تأثیر تصاویر رسانه بر دانشجویان با مواجهه کردنشان با شرایط میان/انفرادی گروههای آزمایشی انجام شده است؛ بدین معنا که
شرایط آزمایشی1: مشارکتکنندگان زن در مواجهه با تصاویری از مدلهای لاغر قرار گرفتند، درحالیکه مشارکتکنندگان مرد در مواجهه با تصاویر مدلهای مرد با ظاهری مردانه بودند؛
شرایط آزمایشی2: ماشرکتکنندگان زن در معرض تصاویر مدلهای زن با اندامی متوسط قرار گرفتند، درحالیکه مشارکت کنندگان مرد در معرض تصاویر مدلهای مرد با ظاهری غیرمردانه بودند؛
شرایط کنترل: مشارکت کنندگان در معرض هیچگونه تصویری قرار نگرفتند.
مقایسه تأثیرات براساس پاسخ های میان 2 گروه انجام شد. هیچگونه آزمایش بالینی در این مطالعه استفاده نشد و صرفاً مطالعه اجتماعی بود. ازاینرو، محیط آزمایشی تنها از طریق تأثیر نشان دادن تصاویر به مشارکتکنندگان صورت گرفت.
طراحی تحقیق
مطالعه حاضر آزمایشی است و شامل پرسشنامههای خوداظهاری برای ارزیابی شرایط مشارکتکنندگان میباشد. این مطالعه براساس طراحی آزمایشی پیشآزمون و پسآزمون عاملی ترکیبی میباشد. نمونهها از طریق روش نمونهگیری از جامعه هدف (دانشجویان) انتخاب شد. از معیارهایی برای ارزیابی پیش و پس مواجهه حالت مشارکتکنندگان استفاده شد. مطالعه حاضر در 2 مرحله تکمیل شد.
مرحله اول تحقیق حالت پیشآزمون بود و با تکمیل پرسشنامههای مربوط به عزتنفس، عزت بدن و اضطراب متمرکز بر بدن بر جمع منتخبی از نمونهها (75 مرد و 75 زن با تعداد کل=150) (
تصویر شماره 1).
مرحله دوم پسآزمون بود که شامل مواجهه کردن مشارکتکنندگان با تصاویر رسانهای و ارزیابی حالات آنان مطابق متغیرهای مشخصشده مطالعه در کنار تفاوتهای جنسیتی میباشد.
در مطالعه حاضر از روش آزمایشی ترکیبی استفاده شد تا محدودیتهای طراحی به حداقل برسد و با نقاط قوت دیگر طراحیها، محدودیتهایش برطرف شود. ازاینرو، طراحی بینگروهی و درونگروهی (تصادفی، تطبیقیافته و عاملی) مورد استفاده قرار گرفت. در مطالعه حاضر، نمونه دانشجویان (مرد و زن) به 3 گروه (گروه آزمایشی1، گروه آزمایشی2 و گروه کنترل) تقسیم شدند. هر گروه شامل تعداد مساوی از شرکتکنندگان بود. در مرحله پیشآزمون، بهصورت مساوی مورد آزمایش قرار گرفتند. ازآنجاکه خط مبنا درخصوص متغیرهای مطالعه از طریق پرسشنامههای خوداظهاری جمعآوری شده بود، پس از مرحله پیشآزمون، برای جلوگیری از اثر ترتیب (تغییر در عملکرد بهدلیل خستگی یا تمرین)، 3 هفته وقفه ایجاد شد و سپس 2 گروه آزمایش در معرض تصاویر رسانهای توسط صفحات نمایش چندمنظوره قرار گرفتند و از آنها خواسته شد تا پرسشنامهها را بار دیگر تکمیل کنند.
باوجوداین، از گروه کنترل مستقیماً خواسته شد تا پرسشنامهها را بدون مواجهه با هرگونه تصویر رسانهای تکمیل کنند. مرحله پسآزمون بلافاصله پس از مواجهه با تصاویر رسانهای انجام شد، زیرا هدف آن ثبت حالات شرکتکنندگان بود. تحلیلها بر نتایج پیش و پسآزمون گروههای مشابه انجام شد، بنابراین 3 آزمایش درونگروهی صورت گرفت. در این حالت، عامل تقاوتهای تکی کنترل شدند که میتواند موجب افزایش واریانس شود.
در مطالعه حاضر، متغیر مستقل شرایط مواجهه با تصاویر رسانهای میباشد که 3 گونه (تصاویر مدلهای با اندازه متوسط، تصاویر مدلهای لاغر و هیچ مدلی) است. اگر گروه مشابه برای 3 حالت (مطابق طراحی درونگروهی) آزمایش شود، میتواند به آثار خستگی و تمرین منجر شود. برای جلوگیری از چنین شرایطی، نمونهها به 3 گروه تقسیم شدند که تحت 3 حالت مختلف قرار گرفتند.
طراحی کلی یک طراحی عاملی ترکیبی 2 (جلسات: پیشآزمون و پسآزمون)×3 (شرایط: تصاویر مدلهای لاغر، مدلهای با وزن میانگین و هیچ مدلی)×2 (جنسیت) بود.
مرحله اول (پیشآزمون)
نمونهها
شرکتکنندگان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دانشجویان، جامعه هدف مطالعه حاضر بودند، زیرا مطالعات پیشین نشان میدهند جوانان بیشتر درباره ظاهر خود نگران هستند و بیشتر از اضطراب متمرکز بر بدن نسبت به کودکان و افراد مسنتر رنج میبرند [
36, 37, 38]. نمونهها از دانشکدههای دولتی (دختر و پسر) اسلامآباد انتخاب شدند. نمونههای مطالعه شامل دانشجویان زن و مرد در بازه سنی 18 تا 25 سال بود. گرچه نمونهها از طریق مدل نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، اما پس از انتخاب، نمونهها بهصورت تصادفی در شرایط آزمایشی مختلف تقسیم شدند.
پس از انتخاب نمونه، هر شرکتکننده در حالت آزمایشی قرار میگرفت. برای مثال، شرکتکننده 1 به شرایط آزمایشی 1 و شرکتکننده 2 به شرایط آزمایشی 2 و شرکتکننده 3 به گروه کنترل اختصصاص داده شد. در ابتدا دادهها از 40 نفر در هر گروه جمعآوری میشدند، اما پس از پاکسازی دادهها، تمامی پرسشنامههایی که دادههای مفقود داشتند یا از یک الگوی خاص در پاسخ پیروی میکردند، حذف شدند. دلیل استفاده از مکانیسم پاکسازی داده، به حداقل رساندن عاملهایی بود که به پایایی مطالعه آسیب میزدند. درنهایت، پس از پاکسازی داده، نمونهها از 25 نفر در هر گروه تشکیل میشد که دربرگیرنده دادههای مفقود یا الگویی خاص نمیشد. محاسبات قدرتی برای تخمین اندازه نمونه مورد استفاده قرار گرفت. در مطالعات آزمایشی، محقق نیاز به کنترل تمامی واریانسها دارد، بنابراین نمونههای کمتر برای آزمایش مؤثر، بهتر است [
39]. برای مطالعه حاضر، محققان از تحلیل واریانس(آنووا) در نسخه 3 نرمافزار جیپاور برای محاسبه اندازه نمونه استفاده کردند و مطابق این فرمول 25 شرکتکننده برای هر گروه در نظر گرفته شد.
شرایط ورود
دانشجویانی که دارای شاخص توده بدنی با میانگین (20-24/99=شاخص توده بدنی) بودند [
40،
41] در این مطالعه وارد شدند. در این مطالعه تنها داشنجویانی (مرد/زن) که از دانشکدههای دولتی بودند و در بازه سنی 18 تا 25 سال بودند، انتخاب شدند.
شرایط خروج
تمامی دانشجویانی که پایین یا بالاتر از نمره میانگین شاخص توده بدن بودند، از این مطالعه و فرآیند پاکسازی داده حذف شدند. دانشجویانی که در دانشکدههای خصوصی بودند نیز در این مطالعه وارد نشدند. دانشجویانی که پایینتر از 18 سال یا بالاتر از 25 سال سن داشتند، از این مطالعه حذف شدند.
ابزار مطالعه
ابزار انجام این مطالعه بدین شرح است:
مقیاس حالت عزتنفس
از مقیاس حالت عزتنفس استفاده شد. این مقیاس از 20 مورد تشکیل شده که شامل 3 زیرمجموعه میباشد: عزتنفس عملکردی (7 مورد)، عزتنفس اجتماعی (7 مورد) و عزتنفس ظاهری (6 مورد). تنها زیرمجموعههای عزتنفس اجتماعی و ظاهری در مطالعه حاضر مورد استفاده قرار گرفتند. عزتنفس عملکردی از این مطالعه حذف شد، زیرا به عزتنفس ظاهری مرتبط نبود و باهدف این مطالعه نامرتبط بود. باوجوداین، 2 زیرمجموعه دیگر (عزتنفس ظاهری و اجتماعی) تا حدی به مقیاسهای ظاهری مرتبط هستند. موارد این مقیاس براساس طیف لیکرتی 5 نمرهای امتیازبندی میشوند (1=هرگز؛ 2= کمی؛ 3=متوسط؛ 4=خیلی زیاد؛ 5=بهشدت). برخی گزینهها بهصورت برعکس امتیازبندی شدند (موارد 13، 10، 7، 6، 4، 3، 2، 1؛ در این مطالعه). بازه پایایی کل مقیاس معادل 0/92=α است. پایایی زیرمجموعه عملکرد معادل 0/64=α و زیرمجموعه اجتماعی معادل 0/60=α و زیرمجموعه ظاهری معادل 0/55=α بود.
مقیاس عزت بدن
برای اندازه گیری عزت بدن در نمونهها، از مقیاس عزت بدن استفاده شد. این مقیاس شامل 35 مورد است و از 3 زیرمجموعه برای مردان و 3 زیرمجموعه برای زنان تشکیل شده است. زیرمجموعههای مردان شامل جذابیت فیزیکی مردان (11 مورد)، قدرت بدنی بالاتنه مردان (9 مورد) و شرایط فیزیکی مردان (13 مورد) میباشد. زیرمجموعه زنان شامل جذابیت جنسی زنان (13 مورد)، نگرانیها درخصوص وزن بین زنان (10 مورد) و شرایط فیزیکی زنان (9 مورد) میباشد. امتیازهای بالاتر در مقیاس عزت بدن در یک طیف 5 نمرهای (1=دارای احساس منفی قوی؛ 2=دارای احساس منفی متوسط؛ 3=هیچ نوع احساسی؛ 4=دارای احساس مثبت متوسط و 5=دارای احساس مثبت قوی) بیانگر عزت بدن بالاتر و نمرات پایینتر بیانگر عزت بدن پایین میباشد. طیف پایایی این مقیاس معادل 0/78 تا 0/87=α میباشد.
مقیاس حالت ظاهر فیزیکی و ویژگی های اضطراب
برای اندازهگیری اضطراب متمرکز بر بدن از مقیاس حالت ظاهر فیزیکی و ویژگیهای اضطراب استفاده شد [
42]. این مقیاس دارای 2 نسخه است: نسخه ویژگی و نسخه حالت. در مطالعه حاضر از نسخه حالت استفاده شد. ازآنجاکه نقطهنظرات جاری شرکتکنندگان مدنظر بود، نسخه حالت شامل 16 مورد است. موارد براساس مقیاس 5 نمرهای امتیازدهی میشوند (1=هرگز؛ 2=کمی؛ 3=متوسط؛ 4=خیلی زیاد؛ 5=بهشدت). طیف پایایی این مقیاس معادل 0/82 تا 0/92=α میباشد. امتیازات بالا بیانگر سطوح بالای اضطراب و تنش درباره بدن میباشد.
فرایند مطالعه
پیشآزمون در شرکتکنندگان زن و مرد
با هماهنگی نویسندگان از پرسشنامهها استفاده شد. با مدیران دانشکدهها ارتباط برقرار شد و از آنها کسب اجازه شد تا در محیط دانشکده آزمایشها صورت گیرد. شرکتکنندگان بهصورت تصادفی انتخاب شدند و در شرایط آزمایشی مختلف قرار گرفتند. رضایتنامه از تمامی شرکتکنندگان دریافت شد. پس از دریافت رضایتنامه، آنها به محیط آزمایشگاه وارد شدند و به 3 گروه (گروه آزمایش1، گروه آزمایش2 و گروه کنترل) تقسیم شدند. شرکتکنندگان هر گروه در 3 کلاس مختلف قرار گرفتند. هر کلاس دارای 2 محقق بهعنوان آموزشدهنده بود. افراد متفرقه حق ورود به کلاسها را در زمان جمعآوری دادههای پیشآزمون از شرکتکنندگان را نداشتند. از شرکتکنندگان خواسته شد تا صادقانه به سؤالات پاسخ دهند و مباحثه یا کپیبرداری ممنوع بود. سپس از شرکتکنندگان خواسته شد تا پرسشنامههای مرتبط با متغیرهای تحقیق را تکمیل کنند تا حالت آنها در متغیرهای مدنظر ارزیابی شود. پس از تکمیل پرسشنامهها، محققان از شرکتکنندگان برای حضورشان در مطالعه تشکر کردند و آنها را مطلع ساختند که به حضورشان 3 هفته دیگر در محیط آزمایشگاه بهدلیل ماهیت پیشآزمون و پسآزمون مطالعه نیاز دارند (این موضوع همچنین در رضایتنامه تشریح شده بود و تکرار کلامی تنها برای اطمینان از حضور شرکتکنندگان در مرحله پسآزمون بود).
مرحله دوم (مداخلات آزمایش)
پس از گذشت 3 هفته از پیشآزمون، شرکتکنندگان بار دیگر در معرض آزمایش قرار گرفتند. در ادامه، فرایند آزمایش تشریح میشود.
نمونهها
همان شرکتکنندگانی که در مرحله پیشآزمون به محیط آزمایشگاه برای آزمایش دعوت شدند، مطابق طرح آزمایش که براساس 2 (جلسه: پیشآزمون و پسآزمون)×3 (شرایط: تصاویر مدلهای با سایز بدنی متوسط؛ تصاویر مدلهای لاغر؛ بدون مدل)×2(جنسیت) طراحی عاملی ترکیبی میباشد. شرایط ورود شرکتکنندگان به مطالعه شامل داشتن شاخص توده بدن با میانگین بود ( 20 تا 24/99=شاخص توده بدن). تمام گروههای آزمایش و کنترل از تعداد مساوی دانشجویان دختر و پسر در شرایط مختلف تشکیل شدند.
ابزار آزمایش
ابزار آزمایش برای شرکتکنندگان زن
از ابزار آزمایشی که به شرح ذیل است، برای آزمایش شرکتکنندگان زن استفاده شد.
تصاویر رسانهای
تصاویر چاپشده از مدلهای لاغر و با سایز بدنی متوسط در برای مواجهه شرکتکنندگان زن برای آزمایش استفاده شد. از 5 عکس چاپشده برای این هدف استفاده شد. مدلهای مشابه برای شرایط افراد لاغر یا با سایز متوسط برای جذابیت مدلها نیز استفاده شد. تصاویر با نرمافزار فوتوشاپ ویرایش شدند تا افراد لاغر تغییر کنند و با سایز متوسط به نظر برسند. از شرکتکنندگان زن 2 سؤال درباره هر 5 مدل پرسیده شد (ایده که توسط مطالعات قبلی پیشنهاد شده است) [
43]. سؤال اول: «لطفاً جذابیت مدل درون تصویر را نمره دهید». پاسخها در یک طیف 7 گزینه شامل 1=بسیار زشت (غیر جذاب) تا 7=بسیار جذاب امتیازبندی میشد. سؤال دوم: «سایز مدل درون تصویر را چگونه ارزیابی میکنید؟». پاسخها در یک طیف 7 نمرهای از 1=«خیلی لاغر» تا 7=«خیلی چاق» امتیازبندی شدند.
ابزار آزمایش برای شرکتکنندگان مرد
ابزاری که برای مداخله آزمایشی شرکتکنندگان مرد استفاده شد شامل 5 عکس چاپشده بود و از مدلهای مشابه برای مردانه/ غیرمردانه بودن نیز برای شرایط ارزیابی جذابیت مدلها استفاده شد. تصاویر با نرمافزار فوتوشاپ ویرایش شدند تا مدلهای غیرمردانه، مردانه به نظر برسند.
تصاویر رسانهای
تصاویر رسانهای از مدلهای خارجی که نشاندهنده مدلهای مردانه و غیرمردانه بودند در جهت مواجهه شرکتکنندگان با مدلهای مرد استفاده شد تا تأثیر تصاویر رسانهای بر دانشجویان مرد ارزیابی شود. از شرکتکنندگان مرد نیز 2 سؤال درمورد هر 5 مدل پرسیده شد. پرسش اول: «لطفاً به جذابیت مدل درون تصویر امتیاز دهید». پاسخها در یک طیف 7 گزینهای از 1=«بسیار زشت (غیرجذاب)» تا 7=«بسیار جذاب» ثبت شدند. پرسش دوم: «سایز مدل درون تصویر را چگونه ارزیابی میکنید؟». پاسخها در یک طیف 7 نمرهای از 1=«خیلی لاغر» تا 7=«خیلی عضلانی» امتیازبندی شدند.
فرایند مطالعه
شرکتکنندگان زن
مشارکتکنندگان زن پس از گذشت 3 هفته از پیشآزمون به محیط آزمایشگاه دعوت شدند. شرکتکنندگان در گروههای از پیش تعیینشده خود قرار گرفتند، بهعبارتی گروه آزمایش1، گروه آزمایش2 و گروه کنترل. سپس، شرکتکنندگان گروه آزمایش1 و گروه آزمایش2 در معرض مداخلات آزمایشی قرار گرفتند. شرکتکنندگان در مواجهه با تصاویر رسانهای از طریق یک پروژکتور قرار گرفتنند. شرکتکنندگان زن گروه آزمایش1 در معرض تصاویر مدلهای زن لاغر اندام و همچنین سؤالات مربوطه قرار گرفتند. شرکتکنندگان زن گروه آزمایش2 در معرض تصاویر مدلهای زن با اندام متوسط همراه با سؤالات مربوطه قرار گرفتند. هر تصویر رسانهای بهمدت 45 ثانیه نشان داده شد. ازآنجاکه محققان درصدد ثبت حالت کلی و همچنین حالت شرکتکنندگان در هر لحظه بودند، بنابراین زمان مواجهه محدود بود. این امر بین هر گروه پنهان ماند که چگونه در معرض (حالت و تصاویر) رسانهای قرار میگیرند. شرکتکنندگان گروه کنترل هیچگونه مداخله آزمایشی دریافت نکردند و همچنین از مداخله آزمایشی ارائهشده به 2 گروه دیگر مطلع نبودند.
شرکتکنندگان مرد
بهطور مشابه، شرکتکنندگان مرد پس از گذشت 3 هفته از مداخله آزمایشی درخصوص تأثیر تصاویر رسانهای در مرحله پیشآزمون، به محیط آزمایشگاه دعوت شدند. شرکتکنندگان در گروههای از پیش تعیینشده خود قرار گرفتند؛ بهعبارتی گروه آزمایش1، گروه آزمایش2 و گروه کنترل. سپس، شرکتکنندگان گروه آزمایش1 و گروه آزمایش2 در معرض مداخلات آزمایشی قرار گرفتند. شرکتکنندگان گروه آزمایش1 در معرض تصاویر رسانهای مدلهای مرد با ظاهری مردانه همراه با سؤالات مربوطه قرار گرفتند. شرکتکنندگان از طریق یک پروژکتور چندرسانهای در معرض تصاویر رسانهای قرار گرفتند. شرکتکنندگان گروه آزمایش1 در معرض مدلهای مردانه قرار گرفتند، درحالیکه شرکتکنندگان گروه 2 در معرض مدلهای مردی که ظاهری غیرمردانه داشتند، قرار گرفتند. هر تصویر بهمدت 45 ثانیه نشان داده میشد. ازآنجاکه محقق درصدد ثبت حالت کلی و حالت هر شرکتکننده در زمانی خاص بود، بنابراین زمان مواجهه کوتاه و محدود بود. هیچیک از شرکتکنندگان هر گروه، از نوع مواجهه و مداخله آزمایشی ارائهشده به گروه دیگر مطلع نبودند، اما همه مشارکتکنندگان مطلع بودند که در مواجهه با نوعی مداخله آزمایشی هستند تا از میزان خطا در داده کاسته شود.
مرحله سوم
پسآزمون
پس از مواجهه شرکتکنندگان گروههای آزمایش با شرایط آزمایشی، تمامی شرکتکنندگان از همه گروهها، ازجمله گروه کنترل ازنظر حالت کلی درخصوص متغیرهای مطالعه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند (بهعبارتی، عزتنفس، عزت بدن، اضطراب متمرکز بر بدن). برای اندازهگیری متغیرهای مطالعه، یعنی عزتنفس، عزت بدن و اضطراب متمرکز بر بدن، از همان مقیاسهای مرحله پیشآزمون استفاده شد.
فرآیند آزمایش
پس از تکمیل پرسشنامههای مربوط به تصاویر رسانهای، از شرکتکنندگان هر 2 گروه آزمایشی 1 و 2 خواسته شد تا پرسشنامههای مرتبط با متغیرها را تکمیل کنند تا حالات آنها درخصوص متغیرها ارزیابی شود. متقابلاً، از شرکتکنندگان گروه کنترل خواسته شد تا به پرسشنامههای مربوط به متغیرهای تحقیق پاسخ دهند تا حالات کلی آنها درخصوص متغیرها ارزیابی شود. شرکتکنندگان بار دیگر درخصوص محرمانه بودن دادههایی که ارائه میکردند، مطلع شدند. هریک از 3 گروه در اتاقی مجزا براساس جنسیت (دختر/پسر) قرار گرفتند. از آنها خواسته شد تا پاسخهای صادقانه ارائه دهند تا از خطای دادهها کاسته شود. برای هر گروه 2 آموزشدهندهای گذاشته شد تا از هرگونه ابهام جلوگیری شود.
یافتهها
جدول شماره 1 بیانگر دادههای مربوط به متغیرهای جمعیتشناختی در قالب فراوانی و درصد میباشد.
این جدول نشان میدهد سطح تحصیلات کل نمونه متوسط بود. نمونهها متشکل از تعداد مساوی از شرکتکنندگان مرد و زن بود. هر شرایط آزمایشی از تعداد مساوی مشارکتکنندگان زن و مرد تشکیل شده بود (25 مرد و 25 زن؛ 50 شرکتکننده در هر گروه). از میان شرکتکنندگان، 85 درصد افراد در بازه سنی 18 تا 20 سال قرار داشتند.
جدول شماره 1 نشان میدهد 50 درصد شرکتکنندگان ازنظر تعداد خواهر و برادر در بازه 1 تا 3 نفر بود. از میان شرکتکنندگان، 82 درصد از افراد متعلق به نظام خانواده هستهای بودند.
برای تحلیل دادهها و مقایسه شرایط آزمایشی مختلف، طراحی عاملی ترکیبی 2×3×2 استفاده شد. علاوهبر آمار توصیفی، از آزمون تیمستقل نیز استفاده شد تا تفاوتهای گروهی مشخص شوند. از تحلیل واریانس آنووا برای ارزیابی تغییرات میان شرایط آزمایشی استفاده شد.
همسانی درونی دادهها
همسانی درونی دادهها از طریق ضریب آلفا محاسبه شد.
جدول شماره 2 نشان میدهد ضرایب آلفا از مقیاس عزت بدن و مقیاس اضطراب حالت و صفات ظاهری فیزیکی بالا هستند که بیانگر همسانی درونی مقیاسها میباشد.
نمرات آلفای مقیاس عزتنفس SSES و زیرمجموعههای آن بیانگر همسانی درونی متوسط در پیشآزمون و پسآزمون میباشد. قدرت بالاتنه مردان و جذابیت جنسی زنان ازجمله زیرمجموعههای مقیاس عزت بدن هستند که بیانگر کاهش در نمرات آلفا در مرحله پسآزمون میباشند که بیانگر اثربخشی مداخله آزمایشی میباشد.
برای ارزیابی تفاوتهای جنسیتی درمورد متغیرهای مطالعه، از آزمون تیمستقل استفاده شد.
جدول شماره 3 نشاندهنده میانگین تفاوت بین نمونههای زن و مرد درمورد متغیرهای مطالعه (عزتنفس، عزت بدن، اضطراب متمرکز بر بدن) میباشد.
نتایج نشاندهنده تفاوت آماری چشمگیر بین 2 گروه در متغیرهای مطالعه در مراحل پیشآزمون و پسآزمون میباشد.
برای بررسی تفاوتها میان سیستمهای خانواده (هستهای و متحد) درخصوص متغیرهای مطالعه، از آزمون تیمتسقل استفاده شد. تفاوتهای آماری چشمگیری بین هر 2 گروه درخصوص متغیرهای مطالعه در مراحل پیشآزمون و پسآزمون وجود داشت و در
جدول شماره 4 ارائه شده است.
این تفاوتها عملاً بیانگر تغییرات در امتیازاتی است که پس از مواجهه با تصاویر رسانهای ایجاد شدند.
برای بررسی تفاوت میان گروههای سنی از آزمون تیمستقل (18 تا 20 سال و بالاتر از 20 سال) بر امتیازات متغیرهای مطالعه در شرایط پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد.
جدول شماره 5 نشاندهنده تقاوتهای چشمگیری در امتیاز 2 گروه سنی است.
این امر عملاً بیانگر تغییرات در نمراتی است که پس از مواجهه با تصاویر رسانهای ایجاد شدند.
تأثیر متقابل متغیرهای مطالعه بین شرایط آزمایشی، جنسیت و سن
از تحلیل واریانس عاملی ترکیبی آنووا استفاده شد تا اهمیت آماری تقابل متغیرهای پیامد (عزتنفس، عزت بدن و اضطراب متمرکز بر بدن) با متغیرهای بین گروهی درک شود.
جدول شماره 6 بیانگر تقابل دو سویه آماری چشمگیری میان جنسیت و گروه آزمایشی در متغیر عزتنفس است (028/P<0 و 3/676=(2/144)=F). در متغیر عزت بدن، تقابل میان جنسیت و گروه آزمایشی نیز چشمگیر بود (000/P<0 و 7/119=(2/144)=F).
جدول شماره 6 نشاندهنده تقابل چشمگیر میان گروه آزمایشی و اضطراب متمرکز بر بدن است (000/P<0 و 9/306=(2/144)=F).
تصویر شماره 2 نشان میدهد سطح عزتنفس شرکتکنندگان مرد در شرایط پسآزمون در گروه اول بهطور چشمگیری کاهش پیدا کرده است.
در این گروه، شرکتکنندگان در معرض تصاویر مدلهای مرد با ظاهری مردانه قرار گرفتند. در مقایسه با شرکتکنندگان مرد، شرکتکنندگان زن تفاوت کمتری در سطح عزتنفس از شرایط پیشآزمون به پسآزمون نشان داشتند.
تصویر شماره 3 نشاندهنده نمره شرکتکنندگان مرد است که بیانگر سطوح نسبتاً پایینتر حالت عزتنفس در گروه آزمایشی2 نیز میباشد (این گروه در معرض تصاویر مدلهای مردانه با ظاهری غیرمردانه قرار گرفتند).
باوجوداین، سطوح عزتنفس شرکتکنندگان زن پس از مواجهه با تصاویر مدلهای با سایز بدنی میانگین تقریباً ثابت ماند.
تصویر شماره 4 شرایط کنترل را نشان میدهد که شرکتکنندگان درمعرض هیچگونه تصویری قرار نگرفتند.
نتایج این گروه نشان میدهد سطوح عزتنفس میان شرکتکنندگان زن افزایش یافت، درحالیکه عزتنفس میان شرکتکنندگان مرد در شرایط پس آزمون کاهش یافت.
بهطورکلی، اینگونه میتوان از
تصاویر شماره 4،
5،
6 نتیجه گرفت که عزتنفس شرکتکنندگان (مرد و زن) در شرایط آزمایشی 1 (شرکتکنندگان درمعرض مدلهای لاغر/مردانه قرار گرفتند) بهطور چشمگیری پس از آزمایش، کاهش یافت. باوجوداین، تغییر در امتیازهای شرکتکنندگان مرد در مقایسه با شرکتکنندگان زن که امتیازشان پس از مواجهه با شرایط آزمایشی تقریباً ثابت ماند، بهطور چشمگیری بالا بود.
در
تصویر شماره 5، مقایسه نمودار نشان میدهد عزت بدن شرکتکنندگان زن پس از مواجهه مدلهای با سایز بدنی متوسط کاهش یافته است، درحالیکه عزت بدن شرکتکنندگان مرد در مقیاس عزت بدن پس از مواجهه با مدلهای با ظاهر غیرمردانه افزایش یافت.
تصویر شماره 6 نشان میدهد امتیازها در مقیاس عزت بدن در شرکتکنندگان مرد و زن در شرایط آزمایشی2 (شرکتکنندگان در معرض تصاویر مدلهای با سایز بدنی متوسط) تقریباً ثابت ماند.
تصویر شماره 7 نشان میدهد شرکتکنندگان مرد از گروه کنترل (شرکتکنندگان این گروه درمعرض هیچگونه مداخله آزمایشی قرار نگرفتند) کاهش عزت بدن داشتند، درحالیکه شرکتکنندگان زن نمراتی خوبی در پیشآزمون به دست آوردند.
تصاویر شماره 5،
6 و
7 نشاندهنده تخمین عزت بدن در هر 3 گروه تحت مطالعه درخصوص عزت بدن در مرحله پیشآزمون و پسآزمون است؛ همچنین
تصاویر شماره 5،
6 و
7 نشان میدهند شرکتکنندگان زن در همه گروهها در مقیاس عزت بدن ثابت ماندند، اما شرکتکنندگان مرد در گروه آزمایش 2 (مواجهه با مدلهای مردانه با ظاهر غیرمردانه/مدلها با سایز بدنی متوسط) و گروه کنترل (هیچ نوع مواجههای) با کاهش شدید عزت بدن در مرحله پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون همراه بودند.
تصاویر شماره 8 و
9 نشان میدهند شرکتکنندگان زن در هر 3 حالت آزمایشی، نمراتی بالاتری در مقیاس اضطراب متمرکز بر بدن داشتند، اما شرکتکنندگان مرد امتیاز پایینتری داشتند؛ یعنی شرکتکنندگان مرد از اضطراب متمرکز بر بدن کمتری در مقایسه با زنان رنج میبرند.
جدول شماره 7 نشان میدهد سن و گروه تقابل چشمگیری با عزت بدن (042/P<0 و 1/908=(2/144)=F) و اضطراب متمرکز بر بدن (010/P<0 و 4/676=(2/144)=F) دارد، اما در مقیاس عزتنفس، گروه و سن تقابل ناچیزی دارند (441/P<0 و 3/676=(2/144)=F).
تصویر شماره 10 نشاندهنده تقابل بین گروههای سنی آزمایش حاضر با شرایط آزمایشی میباشد.
این تصویر نشان میدهد شرکتکنندگان در بازه سنی 18 تا 20 سال از گروه آزمایش1 (مواجهه با مدلهای مردانه/لاغر) تغییر چشمگیری در امتیاز عزتنفس داشتند. ازآنجاکه نمرات عزتنفس این گروه بهشدت پس از مواجهه با شرایط آزمایشی کاهش یافت، اما در بازه سنی 20 سال به بالا تغییرات چشمگیری در امتیاز عزتنفس پس از قرار گرفتن در شرایط آزمایشی دیده نشد.
امتیازها در مقیاس عزتنفس در گروه آزمایش2 (مواجهه با مدلهای مردانه با ظاهر غیرمردانه/مدلهای با سایز بدنی متوسط) نشان داد شرکتکنندگان در بازه سنی 20 سال به بالا که در
تصویر شماره 11 نشان داده شدهاند، سطوح پایینتری از عزتنفس در مرحله پسآزمون در مقایسه با مرحله پیشآزمون دارند. این در حالیست که امتیازات شرکتکنندگان در بازه سنی 18 تا 20 سال تقریباً مشابه مرحله پیشآزمون باقی ماند.
تصویر شماره 12 نشان میدهد شرکتکنندگان در گروه سنی 20 سال به بالا در گروه کنترل (هیچ نوع مواجههای نداشتند)، سطوح عزتنفس پایینتری را گزارش کردند. با وجوداین، شرکتکنندگان در بازه سنی 18 تا 20 سال در مرحله پسآزمون هیچ نوع تفاوتی را در امتیازات عزتنفس نشان ندادند.
از
تصاویر شماره 12،
13 و
14 این گونه میتوان برداشت کرد که شرکتکنندگان در بازه سنی 18 تا 20 سال که در معرض تصاویر مدلهای لاغر (شرکتکنندگان زن) و یا مدلهای مرد با ظاهری مردانه (شرکتکنندگان مرد) قرار گرفتند، دچار کاهش عزتنفس شدند.
بااینحال، در گروه آزمایشی2 و گروه کنترل، شرکتکنندگان در گروه سنی 20 ساله و بالاتر عزتنفس پایینتری گزارش کردند، اما شرکتکنندگان در بازه سنی 18 تا 20 سال هیچ نوع تفاوتی در مرحله پسآزمون در مقایسه با مرحله پیشآزمون نشان ندادند.
تصویر شماره 13 که نشاندهنده شرکتکنندگان در بازه سنی 20 سال به بالا است، بیانگر کاهش امتیازات در عزت بدن در مرحله پیشآزمون در مقایسه با مرحله پسآزمون میباشد؛ درحالیکه امتیازها در مقیاس عزت بدن در شرکتکنندگان در بازه سنی 18 تا 20 سال در گروه آزمایش1 (مواجهه با مدلهای لاغر/مردانه) تقریباً ثابت ماند.
میتوان چنین نتیجه گرفت که تخمین میانگین کمینه گروه آزمایشی 2 (مواجهه با مدلهای غیرمردانه و با سایز بدنی متوسط) نشان میدهد شرکتکنندگان در بازه سنی 20 سال به بالا، عزت بدن بالاتری نسبت به شرایط پیشآزمون نشان دادند. این امر را میتوان در
تصویر شماره 14 مشاهده کرد. درعینحال، سطح عزت بدن در بازه سنی 18 تا 20 سال تقریباً مشابه مرحله پیشآزمون ثابت ماند.
تصویر شماره 15 نشاندهنده هر 2 گروه سنی (18 تا 20 سال و 20 سال و بالاتر) میباشد که بیانگر کاهش عزتنفس در حالت عدم مواجهه (گروه کنترل) میباشد.
از
تصاویر شماره 13،
14 و
15 چنین میتوان برداشت کرد که شرکتکنندگان در بازه سنی 20 سال به بالا تفاوت چشمگیری در امتیاز مقیاس عزت بدن، یعنی کاهش عزتنفس در مرحله پسآزمون نشان دادند؛ درحالیکه شرکتکنندگان در بازه سنی 18 تا 20 سال هیچگونه تغییر چشمگیری در امتیازهای خود در مقیاس عزت بدن در مرحله پیشآزمون و پسآزمون نشان ندادند.
تصویر شماره 16 نشان میدهد هر 2 گروه سنی مطالعه حاضر، یعنی گروه سنی 18 تا 20 سال و گروه سنی 20 سال به بالا، تغییرات ناچیزی در مقیاس اضطراب متمرکز بر بدن در گروه آزمایشی1 (مدلهای مردانه/لاغر) در مرحله پیشآزمون و پسآزمون نشان دادند.
شرکتکنندگان در هر 2 گروه سنی مطالعه حاضر در شرایط آزمایشی2 (مدلهای غیرمردانه/سایز بدنی متوسط) کاهش اضطراب متمرکز بر بدن را نشان دادند که در
تصویر شماره 17 نشان داده شده است.
تصویر شماره 18 نشان میدهد در شرایط کنترل (عدم مواجهه)، شرکتکنندگان در بازه سنی 20 سال به بالا، کاهش در اضطراب متمرکز بر بدن در امتیازات پسآزمون داشتند، درحالیکه امتیاز شرکتکنندگان در بازه سنی 18 تا 20 سال تقریباً مشابه مرحله پیشآزمون باقی ماندند.
مطابق
تصاویر شماره 16،
17،
18، مقوله سن در اضطراب متمرکز بر بدن در نمونههای مطالعه حاضر نقشی ندارد. این دلیل که حتی پس از مواجهه با شرایط آزمایشی، شرکتکنندگان هیچگونه افزایشی در میزان اضطراب مرتبط با بدن نشان ندادند، اما سطوح عزت بدنی در هر 3 گروه در مرحله پسآزمون کاهش یافت.
بحث
هدف این مطالعه بررسی تأثیر تصاویر رسانه بر عزتنفس، عزت بدن و اضطراب متمرکز بر بدن دانشجویان (زن و مرد) بود که ازطریق بررسی نقش درونیسازی و مقایسه اجتماعی انجام شد. هم اکنون رسانه در کانون توجهات بهویژه قشر جوان است و این گروه و نظام فکریشان از جهات مختلف تحت تأثیر رسانه قرار میگیرند و بررسی عواملی که تحت تأثیر رسانه قرار میگیرند، جالب است. در مطالعه حاضر، از روششناسی آزمایشی استفاده شد تا تأثیر مستقیم تصاویر رسانهای بر دانشجویان مشخص شود. آزمایش در 2 مرحله (پیشآزمون و پسآزمون) انجام شد. طراحی آزمایش یک طراحی پیشآزمون پسآزمون عاملی ترکیبی بود. هدف انتخاب این طرح تغییر حالت دانشجویان در متغیرهای مطالعه پیش از مداخله و پس از مداخله بود.
برای رسیدن به هدف این تحقیق، مراحل مختلفی از تحلیل داده طی شد. برای بررسی نرمال بودن دادهها، آمار توصیفی (
جدول شماره 2) برای تمامی متغیرها محاسبه شد. مشاهده شد که ارزشهای چولگی و کشیدگی در بازه نرمال بودند و نمرات تمامی مقیاسها بهصورت نرمال توزیع شدند.
اثر متقابل در رابطه بین گروه آزمایشی و جنسیت
برای آزمودن فرضیات درمورد تأثیر متقابل برای بررسی رابطه بین متغیرهای مطالعه در شرایط پیش از آزمون و پس از آزمون، از تحلیل واریانس (آنووا) عاملی ترکیبی استفاده شد. این تحلیل نشان داد (
جدول شماره 6) تأثیر متقابل چشمگیری بین متغیرهای مطالعه و جنسیت وجود دارد.
تصاویر شماره 4،
5،
6 در نتایج نشان میدهد شرکتکنندگان مرد در تمامی گروههای آزمایش (که در یک شرایط آزمایشی در معرض مدلهای لاغر/مردانه بودند)، گروه آزمایشی2 (که در معرض تصاویر مدلهای غیرمردانه و با سایز متوسط بودند) و گروه کنترل (عدم مواجهه) به نسبت عزتنفس پایینتری نسبت به شرکتکنندگان زن در شرایط پسآزمون نشان دادند که فرضیه این مقاله که زنان امتیاز پایینتری در مقیاس عزتنفس به دست میآورند را رد میکند.
به نظر میرسید اغلب عزتنفس پایین به زنان مرتبط است تا مردان [
44]، اما نتایج تحقیق حاضر نشان داد ناسازگار هستند. ازآنجاکه نشان میدهد مردان تأثیرات منفی در مواجهه با مدلهای ایدئال دریافت کردند. این امر قابل توجیه است با اشاره به این مورد که پیشران مردانگی در مردان، بهویژه مردان پاکستانی، قویتر است و آنها تصویر مرد ایدئال را درونیسازی کردهاند که این امر منجر به کاهش عزتنفس میشود. شواهد نشان میدهد که مردان از عزتنفس پایینتری رنج میبرند، زمانی که با تصاویر مردان ایدئال روبهرو میشوند [
45, 46]. باوجوداین، فرضیه شماره 1 این مطالعه که گروه آزمایش1 سطوح پایینتری از عزتنفس نسبت به شرکتکنندگان گروه آزمایش 2 نشان میدهند، توسط نتایج این مطالعه تأیید شده است. پیشینه تحقیق در این زمینه نیز تأیید میکند که افرادی که در معرض اندامهای ایدئال هستند امتیاز پایینتری در مقایسه با افرادی که درمعرض مدلهای با ظاهر متوسط هستند، به دست میآورند [
47].
همچنین میانگینهای کمینه تخمین زدهشده از مقیاس عزت بدن (
تصویر شماره 7) نشان میدهد که در شرایط آزمایشی1، زمانی که زنان در معرض مدلهای لاغر قرار گرفتند، درحالیکه مردان در معرض تصاویر مدلهای مردانه در مرحله پسآزمون بودند، سطح عزت بدن شرکتکنندگان زن بهطور چشمگیری کاهش یافت. بنابراین امتیاز عزتنفس شرکتکنندگان مرد افزایش یافت. تحقیقات پیشین تأییدکننده این نکته هستند که مردان فارغ از سطح عزتنفسشان، تمرکز کمتری درخصوص عزت بدن دارند [
48]. این درحالیست که امتیاز شرکتکنندگان در گروه آزمایش 2 (
تصویر شماره 8) که در معرض تصاویر مدلهای غیرمردانه یا با سایز متوسط قرار گرفتند در مراحل پیشآزمون و پسآزمون ثابت ماند. همچنین پیشینه تحقیق این یافته را تأیید میکند [
43]. ازآنجاکه نتایح تحقیقاتشان نشان میدهد هیچ اثری از تأثیر تصاویر رسانهای بر عزت بدن در گروههایی که درمعرض معدلهای غیرمردانه و یا با سایز متوسط قرار گرفتند، مشاهده نشده است.
تصاویر شماره 10 و
11 نشان میدهند شرکتکنندگان زن در هر 3 شرایط آزمایشی، امتیاز بالاتری در مقیاس اضطراب متمرکز بر بدن به دست آوردند؛ درحالیکه مردان نسبتاً امیتاز کمتری ثبت کردند. این امر تشریح میکند که شرکتکنندگان مرد از اضطراب متمرکز بر بدن کمتری نسبت به زنان رنج میبرند. این نکته بیان میکند که دانشجویان زن درباره ظاهرشان حساس هستند و این دلیلی برای سطوح بالای اضطراب بدنی آنهاست، درحالیکه دانشجویان مرد درباره جذابتر شدن مضطرب نمیشوند. ازاینرو، یافتههای تحقیق حاضر تأیید میکنند که شرکتکنندگان مرد سطوح پایینتری از اضطراب متمرکز بر بدن نشان میدهند. پیشینه تحقیق نیز بیان میکند که اضطراب بین زنان جوامع شرقی و غربی بالاتر است. محققان به این نتیجه رسیدهاند که نگرانی زنان از وزن و تصویر بدن به یک همهگیری تبدیل شده، بهگونهای که این نگرانی به وضعیتی نرمال در تجربه (و زندگی) زنان بدل شده است [
49].
تأثیر متقابل در رابطه بین گروه آزمایشی و سن
تحلیل آنووا عاملی ترکیبی در رابطه بین گروه آزمایشی و سن در مقیاس عزتنفس (
تصاویر شماره 12،
13 و
14) نشان داد شرکتکنندگان در بازه سنی 18 تا 20 سال در شرایط آزمایشی1 (تصاویر مردانه/لاغر) پس از مواجهه با مدلهای رسانهای در مرحله پسآزمون نمره بالاتری به دست آوردند، درحالیکه امتیاز شرکتکنندگان در بازه سنی 20 سال به بالا تقریباً ثابت ماند و تغییرات ناچیزی از امتیازات مرحله پیشآزمون نشان داد. در شرایط آزمایشی2، نتایج مخالف این امر بودند، بهطوریکه شرکتکنندگان 20 ساله یا بالاتر پس از مواجه با مدلهای غیرمردانه یا با سایز بدنی متوسط به نسبت امتیازات پایینتری در مقایسه با مرحله پیشآزمون به دست آوردند. باوجوداین، شرکتکنندگان در هر 2 بازه سنی در گروه کنترل (عدم مواجهه) (
تصویر شماره 14) تفاوتهای ناچیزی در مراحل پیشآزمون و پسآزمون در مقیاس عزتنفس نشان دادند. نتایج تحقیق نشان میدهد که این پدیده که فهم افراد از اندام ایدئال در طول زمان تغییر میکند و جوانان بهعنوان ایدئالترین قشر توسط رسانه نشان داده میشوند. بااینحال، از اواسط 20 سالگی، افراد احساس پایینتری نسبت به جنس مخالف خود دارند و عزتنفس پایینتری تجربه میکنند [
6،
38،
50].
تخمین میانگین کمینه در
تصویر شماره 15 نشان داد که شرکتکنندگان در بازه سنی 20 سال و بالاتر کاهش در امتیاز عزت بدن در مرحله پسآزمون نسبت به پیشآزمون نشان دادند؛ درحالیکه امتیازها در مقیاس عزت بدن توسط شرکتکنندگان در بازه سنی 18 تا 20 سال برای گروه 1 (مواجهه با مدلهای لاغر/مردانه) تقریباً ثابت باقی ماندند. میتوان از تخمین میانگین کمینه گروه آزمایش2 (مواجهه با مدلهای غیرمردانه و با سایز بدنی متوسط) نتیجه گرفت که شرکتکنندگان در بازه سنی 20 سال به بالا عزت بدن بالاتری در مرحله پسآزمون نسبت به پیشآزمون نشان دادند. این نکته را میتوان در
تصویر شماره 16 مشاهده کرد.
باوجوداین، سطح عزت بدن شرکتکنندگان در بازه سنی 18 تا 20 سال تقریباً مشابه مرحله پیشآزمون باقی ماند.
تصویر شماره 17 نشان میدهد هر دو گروه سنی (18 تا 20 سال و 20 سال به بالا) عزتنفس پایینتری در گروه عدم مواجهه (گروه کنترل) نشان دادند. این یافته بیان میکند که پس از مشاهده تصاویر مدلهای ایدئال، دانشجویان جوان حس بدی نسبت به بدن خود دارند و معمولاً نمره پایینتری در مقیاس عزت بدن به دست می آورند، درحالیکه مشاهده افراد متوسط مانند خودشان موجب ایجاد نگرانیهای مربوط به عزت بدن نمیشود [
19،
50،
51]. زمانی که از سناریوهای محلی این مطالعه صحبت میشود، مشاهده میشود که دختران و پسران در سنین جوانی سعی در شبیه شدن به ایدئالهای خود در رسانههای جمعی دارند که آنها را درمعرض عزت بدن پایینتر قرار میدهد و اغلب از عقده حقارت یا پایینتر بودن رنج میبرند. جوانان در پاکستان اگر نتوانند از الگوی ظاهری مدل ایدئال رسانهای خود پیروی کنند، اغلب اختلالات عزتی مربوط به تصاویر بدن خود نشان میدهند. دانشآموزان بالای 20 سال در هر 3 گروه نسبت به دانشآموزان 18-20 ساله اضطراب تصویر بدنی بیشتری داشتند. افراد در دهه 20 سن خود معمولاً از اضطراب تصویر بدن رنج میبرند، زیرا فکر میکنند پیر شدهاند و دیگر جوان نخواهند شد [
38].
محدودیتهای مطالعه
علیرغم مزیتهای مطالعه حاضر در پاکستان، محدودیتهایی نیز در مسیر مشاهده شد.
اولین و مهمترین محدودیت درخصوص نمونههای مرد و زن این بود که افراد تنها از دانشکدههای دولتی انتخاب شدند. اگر نمونهها شامل افراد از دانشکدههای خصوصی نیز میبود، تحلیل تطبیقی میتوانست تفاوتهای کاملتری را میان امتیازات متغیرهای مطالعه (عزتنفس، عزت بدن و اضطراب متمرکز بر بدن) در دانشکدههای خصوصی و دولتی نشان دهد.
دومین محدودیت مطالعه حاضر این بود که روش تحقیق انتخابشده در مطالعه از تصاویر مدلهای خارجی در شرایط آزمایشی استفاده کرد، اما استفاده از تصاویر مدلهای محلی میتواند پاسخ های متفاوتی را استخراج کند.
محدودیت دیگر این بود که نمونهها اغلب براساس گروههای قومی بودند. ازاینرو دادههای دیگر گروههای قومی میتواند مطالب کافی برای مقایسه میان متغیرهای مطالعه براساس تفاوتهای نژادی ارائه دهد.
پیامدهای مطالعه
یافتههای این تحقیق نشاندهنده پیچیدگی پیام دریافتشده توسط دانشجویان دختر و پسر است.
این آزمایش پیامدهای مشخصی درمورد سواد رسانهای براساس برنامههای ممانعت و مداخله دارد. این برنامهها دختران و پسران را تشویق میکند تا درباره تصاویر رسانهای منتقدتر باشند و میزان واقعی و حقیقی بودن تصاویر را زیر سؤال ببرند.
با نشان دادن داستانهای تأثیرگذار به جوانان، از افراد واقعی که شبیه ایدئالهای رسانهها نیستند و درعینحال موفقتر و شادتر هستند، میتوان فرضیه شادبودن و موفق بودن ایدئالهای رسانهها را باطل کرد.
نتایج این تحقیق برای مشاوران نیز مفید است، زیرا میتوان تکنیکهای جدید مشاوره ایجاد کرد تا به جوانانی که دچار عزتنفس و عزت بدن پایینتری هستند، کمک کرد.
همچنین نتایج این مطالعه میتواند پیامدهای روشنی برای متخصصان حوزه سلامت و تغذیه داشته باشد. چنانکه برنامههای درمانی جدید و برنامههای غذایی جدیدی میتواند برای افرادی که از بیماریهای روانی تغذیه و اضطراب متمرکز بر بدن رنج میبرند، ارائه دهد.
نتیجهگیری
مطالعه حاضر گرایش رسانه به اثرگذاری منفی و مخرب را بر عزتنفس و عزت بدن جوانان را تأیید کرده است. نتایج نشان داد که در یک کشور در حال توسعه مانند پاکستان، مواجهه با تصاویر رسانهای ایدئال ازنظر آماری تأثیر منفی بر عزتنفس و عزت بدن دارد، درحالیکه مواجهه با رسانه به اضطراب متمرکز بر بدن میان جوانان و افراد مسنتر منجر میشود.
یکی از ویژگیهای بارز مطالعه حاضر این بود که عزتنفس پایین پس از قرار گرفتن در معرض تصاویر رسانهای در مردان نسبت به زنان شایعتر به نظر میرسد؛ درحالیکه برعکس، زنان دارای شیوع بالاتری از احترام منفی به بدن بودند. بنابراین، مطالعات بیشتری باید در سایر بخشهای پاکستان و کشورهای در حال توسعه مشابه انجام شود تا تأثیرات تصاویر رسانهای بر دانشجویان دانشگاه روشن شود.
ملاحظات اخلاقی
همه مراحل انجامشده در مطالعات که شامل شرکتکنندگان انسانی بود، مطابق با استانداردهای اخلاقی دستورالعملهای اخلاقی سازمانی بود.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و روششناسی: ماریا مظفر جنجوا و آنیلا کمال؛ تحقیق و منابع: ماریا مظفر جنجوا و عایشه خان: پیشنویس اصلی: ماریا مظفر جنجوا؛ نگارش-نقد و ویرایش: عایشه خان و آنیلا کمال؛ نظارت: دکتر آنیلا کمال.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از همه شرکتکننده بهدلیل همکاری در این مطالعه، تشکر میکنند.
References
1.
Branden N.
The psychology of self-esteem. New York: Bantam; 1989. [Link]
2.
McCabe M, Ricciardelli L. Parent, peer and media influences on body image and strategies to both increase and decrease body size among adolescent boys and girls. Adolescence. 2001; 36(142):225-40. [PMID]
3.
Williams CJ, Power KG, Millar HR, Freeman CP, Yellowlees A, Dowds T, et al. Comparison of eating disorders and other dietary/weight groups on measures of perceived control, assertiveness, self‐esteem, and self‐directed hostility. International Journal of Eating Disorders. 1993; 14(1):27-32. [PMID]
4.
Davies E, Furnham A. The dieting and body shape concerns oe adolescent females. Journal of Child Psychology and Psychiatry. 1986; 27(3):417-28. [DOI:10.1111/j.1469-7610.1986.tb01843.x] [PMID]
5.
Hawkins N, Richards PS, Granley HM, Stein DM. The impact of exposure to the thin-ideal media image on women. Eating Disorders. 2004; 12(1):35-50. [DOI:10.1080/10640260490267751] [PMID]
6.
Thomas K, O’Bannon B. Cell phones in the classroom: Preservice teachers’ perceptions. Journal of Digital Learning in Teacher Education. 2013; 30(1):11-20. [DOI:10.1080/21532974.2013.10784721]
7.
Groesz LM, Levine MP, Murnen SK. The effect of experimental presentation of thin media images on body satisfaction: A meta‐analytic review. International Journal of Eating Disorders. 2002; 31(1):1-16. [DOI:10.1002/eat.10005] [PMID]
8.
Grogan S. Promoting positive body image in males and females: Contemporary issues and future directions. Sex Roles. 2010; 63(9):757-65. [DOI:10.1007/s11199-010-9894-z]
9.
Loth KA, Watts AW, Van Den Berg P, Neumark-Sztainer D. Does body satisfaction help or harm overweight teens? A 10-year longitudinal study of the relationship between body satisfaction and body mass index. Journal of Adolescent Health. 2015; 57(5):559-61. [PMID] [PMCID]
10.
Meeus A, Beullens K, Eggermont S. Like me (please?): Connecting online self-presentation to pre-and early adolescents’ self-esteem. New Media & Society. 2019; 21(11-12):2386-403. [DOI:10.1177/1461444819847447]
11.
Lawrence JW, Fauerbach JA, Thombs BD. A test of the moderating role of importance of appearance in the relationship between perceived scar severity and body-esteem among adult burn survivors. Body Image. 2006; 3(2):101-11. [DOI:10.1016/j.bodyim.2006.01.003] [PMID]
12.
Oehlhof ME, Musher-Eizenman DR, Neufeld JM, Hauser JC. Self-objectification and ideal body shape for men and women. Body Image. 2009; 6(4):308-10. [PMID]
13.
Valkenburg PM, Peter J, Schouten AP. Friend networking sites and their relationship to adolescents’ well-being and social self-esteem. CyberPsychology & Behavior. 2006; 9(5):584-90. [PMID]
14.
Cash TF, Henry PE. Women’s body images: The results of a national survey in the USA. Sex Roles. 1995; 33(1):19-28. [Link]
15.
Ata RN, Ludden AB, Lally MM. The effects of gender and family, friend, and media influences on eating behaviors and body image during adolescence. Journal of Youth and Adolescence. 2007; 36(8):1024-37. [DOI:10.1007/s10964-006-9159-x]
16.
Mahmud N, Crittenden N. A comparative study of body image of Australian and Pakistani young females. British Journal of Psychology. 2007; 98(Pt 2):187-97. [PMID]
17.
Banfield SS, McCabe MP. An evaluation of the construct of body image. Adolescence. 2002; 37(146):373-93. [PMID]
18.
Lappalainen R, Tuomisto MT, Giachetti I, D'Amicis A, Paquet S. Recent body-weight changes and weight loss practices in the European :union:. Public Health Nutrition. 1999; 2(1A):135-41. [PMID]
19.
Irving LM. Mirror images: Effects of the standard of beauty on the self-and body-esteem of women exhibiting varying levels of bulimic symptoms. Journal of Social and Clinical Psychology. 1990; 9(2):230. [DOI:10.1521/jscp.1990.9.2.230]
20.
Hawes T, Zimmer-Gembeck MJ, Campbell SM. Unique associations of social media use and online appearance preoccupation with depression, anxiety, and appearance rejection sensitivity. Body Image. 2020; 33:66-76. [DOI:10.1016/j.bodyim.2020.02.010] [PMID]
21.
Vall-Roqué H, Andrés A, Saldaña C. The impact of COVID-19 lockdown on social network sites use, body image disturbances and self-esteem among adolescent and young women. Progress in Neuro-Psychopharmacology and Biological Psychiatry. 2021; 110:110293. [PMID] [PMCID]
22.
Halliwell E, Dittmar H. A qualitative investigation of women’s and men’s body image concerns and their attitudes toward aging. Sex Roles. 2003; 49(11):675-84. [DOI:10.1023/B:SERS.0000003137.71080.97]
23.
Agliata D, Tantleff-Dunn S. The impact of media exposure on males’body image. Journal of Social and Clinical Psychology. 2005; 23(1):7-22. [DOI:10.1521/jscp.23.1.7.26988]
24.
Heatherton TF, Polivy J. Development and validation of a scale for measuring state self-esteem. Journal of Personality and Social psychology. 1991; 60(6):895-910. [DOI:10.1037/0022-3514.60.6.895]
25.
Franzoi SL, Shields SA. The Body Esteem Scale: Multidimensional structure and sex differences in a college population. Journal of Personality Assessment. 1984; 48(2):173-8. [DOI:10.1207/s15327752jpa4802_12] [PMID]
26.
Smolak L. Body image in children and adolescents: Where do we go from here? Body Image. 2004; 1(1):15-28. [DOI:10.1016/S1740-1445(03)00008-1] [PMID]
27.
Hausenblas HA, Janelle CM, Gardner RE, Hagan AL. Effects of exposure to physique slides on the emotional responses of men and women. Sex Roles. 2002; 47(11):569-75. [DOI:10.1023/A:1022030006663]
28.
Schur EA, Sanders M, Steiner H. Body dissatisfaction and dieting in young children. International Journal of Eating Disorders. 2000; 27(1):74-82. [PMID]
29.
McCreary DR, Sasse DK. An exploration of the drive for muscularity in adolescent boys and girls. Journal of American College Health. 2000; 48(6):297-304. [DOI:10.1080/07448480009596271] [PMID]
30.
Akbar M, Nasir F, Aslam M, Qasim I. Effect of family pressure, peer pressure, and media pressure on body image dissatisfaction among women. Journal of Business and Social Review in Emerging Economies. 2022; 8(2):325-30. [DOI:10.26710/jbsee.v8i2.2249]
31.
Richins ML. Social comparison and the idealized images of advertising. Journal of Consumer Research. 1991; 18(1):71-83. [DOI:10.1086/209242]
32.
Rühl I, Legenbauer T, Hiller W. The impact of exposure to images of ideally thin models in TV commercials on eating behavior: an experimental study with women diagnosed with bulimia nervosa. Body Image. 2011; 8(4):349-56. [DOI:10.1016/j.bodyim.2011.07.002] [PMID]
33.
Ricciardelli LA, McCabe MP, Banfield S. Body image and body change methods in adolescent boys: Role of parents, friends and the media. Journal of Psychosomatic Research. 2000; 49(3):189-97. [PMID]
34.
Yamamiya Y, Cash TF, Melnyk SE, Posavac HD, Posavac SS. Women’s exposure to thin-and-beautiful media images: Body image effects of media-ideal internalization and impact-reduction interventions. Body Image. 2005; 2(1):74-80. [DOI:10.1016/j.bodyim.2004.11.001] [PMID]
35.
Martin MC, Kennedy PF. Advertising and social comparison: Consequences for female preadolescents and adolescents. Psychology & Marketing. 1993; 10(6):513-30. [DOI:10.1002/mar.4220100605]
36.
Durkin SJ, Paxton SJ. Predictors of vulnerability to reduced body image satisfaction and psychological wellbeing in response to exposure to idealized female media images in adolescent girls. Journal of Psychosomatic Research. 2002; 53(5):995-1005. [PMID]
37.
Khan AN, Khalid S, Khan HI, Jabeen M. Impact of today’s media on university student’s body image in Pakistan: A conservative, developing country’s perspective. BMC Public Health. 2011; 11:379. [DOI:10.1186/1471-2458-11-379] [PMID] [PMCID]
38.
Trampe D, Stapel DA, Siero FW. On models and vases: body dissatisfaction and proneness to social comparison effects. Journal of Personality and Social Psychology. 2007; 92(1):106-18. [PMID]
39.
Smeets E, Jansen A, Vossen E, Ruf L, Roefs A. Feeling body dissatisfied after viewing thin-ideal pictures is mediated by self-activation. Body Image. 2010; 7(4):335-40. [PMID]
40.
Abideen ZUI, Latif A, Khan S, Farooq W. Impact of media on development of eating disorders in young females of Pakistan. International Journal of Psychological Studies. 2011; 3(1):122. [DOI:10.5539/ijps.v3n1p122]
41.
Polce-Lynch M, Myers BJ, Kilmartin CT, Forssmann-Falck R, Kliewer W. Gender and age patterns in emotional expression, body image, and self-esteem: A qualitative analysis. Sex Roles. 1998; 38(11):1025-48. [DOI:10.1023/A:1018830727244]
42.
Rehman AU, Nawal A, Sarwar MM, Mehmood H, Majid B. Modeling media exposure, appearance-related social comaparison, thin-ideal internalization, body image disturbance and academic achievement of female university students. Journal of Contemporary Issues in Business and Government. 2021; 27(3):2570-82. [Link]
43.
Harrison K. The body electric: Thin-ideal media and eating disorders in adolescents. Journal of Communication. 2000; 50(3):119-43. [DOI:10.1111/j.1460-2466.2000.tb02856.x]
44.
Galioto R, Crowther JH. The effects of exposure to slender and muscular images on male body dissatisfaction. Body Image. 2013; 10(4):566-73. [DOI:10.1016/j.bodyim.2013.07.009] [PMID]
45.
Casale S, Gemelli G, Calosi C, Giangrasso B, Fioravanti G. Multiple exposure to appearance-focused real accounts on Instagram: Effects on body image among both genders. Current Psychology. 2021; 40(6):2877-86. [DOI:10.1007/s12144-019-00229-6]
46.
Olmsted MP, McFarlane T. Body weight and body image. BMC Women’s Health. 2004; 4(Suppl 1):S5. [PMID] [PMCID]
47.
Fallon A. Culture in the mirror: Sociocultural determinants of body image. Body Images-development, Deviance and Change. 1990; 80-109. [Link]
48.
McCabe MP, Butler K, Watt C. Media influences on attitudes and perceptions toward the body among adult men and women. Journal of Applied Biobehavioral Research. 2007; 12(2):101-18. [DOI:10.1111/j.1751-9861.2007.00016.x]
49.
Cingel DP, Olsen MK. Getting over the hump: Examining curvilinear relationships between adolescent self-esteem and Facebook use. Journal of Broadcasting & Electronic Media. 2018; 62(2):215-31. [DOI:10.1080/08838151.2018.1451860]
50.
Thoma BC, Salk RH, Choukas-Bradley S, Goldstein TR, Levine MD, Marshal MP. Suicidality disparities between transgender and cisgender adolescents. Pediatrics. 2019; 144(5):e20191183. [PMID] [PMCID]
51.
Najam N, Ashfaq H. Gender differences in physical fitness, body shape satisfaction, and body figure preferences. Pakistan Journal of Psychological Research. 2012 ; 27(2):187-200. [Link]