مقدمه
بیماریهای نورودژنراتیو بیماریهایی با پاتولوژی مغزی هستند که با افزایش سن در سالمندان شیوع پیدا میکنند [
1]. این گروه از بیماریها مربوط به دستگاه عصبی مرکزی هستند و با تخریب سلولهای عصبی منجر به کوچک شدن یا آتروفی تدریجی نواحی مختلف مغز میشوند [
2].
این گروه از بیماریها در ابتدا تنها تواناییهای شناختی، ذهنی و رفتاری فرد را تحت تأثیر قرار میدهند، ولی به دلیل ماهیت پیشرونده آنها بهتدریج تواناییهای فرد در ارتباط با محیطهای اجتماعی، شغلی، خانوادگی و حتی انجام کارهای شخصی کاهش مییابد؛ به طوری که فرد مبتلا در سیر بیماری توانایی زندگی مستقل را از دست داده، به اطرافیان و خانواده وابسته میشود [
2].
درنهایت این بیماران قادر به خارج شدن از بستر نیستند و دچار مشکلات و عوارض ناشی از ناتوانی جسمی و بیحرکتی مانند زخم بستر، سوءتغذیه و کمآبی میشوند. در صورت عدم توجه به تواناییهای بهجامانده در برآوردن نیازهای شخصی، بهتدریج انگیزه و امید به زندگی در آنها کاهش مییابد [
3].
دمانس فرونتوتمپورال یکی از انواع بیماریهای نورودژنراتیو است که تشخیص کلینیکی آن در سالهای اخیر در کلینیکهای مغز و اعصاب، سالمندی و حافظه افزایش چشمگیری داشته است. این نوع از دمانس، پاتولوژیهای مختلفی دارد که سبب از دست رفتن غیرقرینه سلولهای عصبی و آتروفی پیشرونده مغزی میشوند و علائم مرتبط با ناحیه درگیر را در فرد ایجاد میکنند [
4].
از آنجا که نواحی مغزی درگیر در این نوع بیماری، در کنترل رفتارها و همچنین تواناییهای زبانی شناختی نقش دارند، آتروفی ناشی از این دمانس منجر به بروز اختلالات رفتاری و زبانی در افراد مبتلا میشود. از آنجا که این بیماری و آتروفی ناشی از آن در طول زمان پیشرفت میکند، شدت علائم در بیماران با گذشت زمان افزایش خواهد داشت [
5].
دمانس فرونتوتمپورال بر اساس علائم بیمار و معاینههای بالینی در شروع بیماری به سه گروه کلی تقسیم میشود. این طبقهبندی عموماً شامل نوعرفتاری و زبانپریشی پیشرونده اولیه است که زبانپریشی پیشرونده اولیه به دو زیرگروه زبانپریشی غیرروان پیشرونده و نوع سمانتیک تقسیم میشود [
6].
در نوعرفتاری، بیماری با علائم اولیه رفتاری بروز پیدا میکند و آتروفی مغزی در این افراد به طور شایع در لوب فرونتال دیده میشود. شروع بیماری در این گروه سیر آهستهای دارد و به صورت تغییر در شخصیت و رفتار فرد است. علائم شایع این گروه شامل رفتارهای نامناسب اجتماعی، کنترل ضعیف تکانهها، از دست رفتن همدلی، علاقه فراوان به شیرینیجات، مهارگسیختگی و یا افزایش میل جنسی است.
این بیماران در معاینه روانپزشکی و کلینیکی دارای رفتارهای تکراری بیمورد و بیهدف، تقلید و استفاده بیهدف از ابزارهای موجود در اتاق هستند و رفلکسهای اولیه در آنها مشاهده میشود. یافتههای تصویربرداری در این افراد معمولاً آتروفی غیرقرینه در لوب فرونتال مغز را نشان میدهد [
7].
در نوع زبانپریشی غیرروان پیشرونده بروز علائم اولیه به صورت اختلال زبانی است؛ به طوری که فرد قادر به صحبت کردن روان نیست، قواعد دستور زبان را رعایت نمیکند و معمولاً جملات او به صورت تلگرافی و بدون فعل است. زبانپریشی این افراد شبیه به زبانپریشی بروکا است و صحبت کردن آنها نا روان و همراه با تلاش است. در تصویربرداری این افراد آتروفی معمولاً در ناحیه پری سیلوین چپ دیده میشود [
8].
در نوع سمانتیک نیز شروع اولیه بیماری با علائم زبانی است، با این تفاوت که کلام این بیماران روان و از نظر دستوری درست است، ولی از مفهوم خالی است. این بیماران دانش خود را نسبت به جهان از دست میدهند و نام اشیا را فراموش میکنند. همچنین بیماران مربوط به این نوع دمانس در بیان احساسات منفی خود دچار مشکل هستند و در برخی موارد اختلالات رفتاری دارند. اختلال زبانی این افراد شبیه زبانپریشی ورنیکه است. آتروفی مغزی در تصویربرداری این افراد در ناحیه قدامی مغز به صورت دو طرفه، غیرقرینه و با ارجحیت سمت چپ است [
9].
تاکنون اختلال زبانی در دمانس فرونتوتمپورال و زیرگروههای بالینی آن در برخی از مطالعات بررسی شده است. در مقایسه بیماران مبتلا به دمانس رفتاری، زبانپریشی پیشرونده اولیه و آلزایمر، سرعت پیشرفت اختلال زبانی در بیماران مبتلا به دمانس رفتاری و زبانپریشی پیشرونده اولیه، از بیماران مبتلا به آلزایمر بیشتر بوده است [
10].
در مقایسهای که بین زبانپریشی پیشرونده اولیه و نوعرفتاری انجام شده است، شاخص متوسط زبانپریشی در گروه اول بالاتر بوده است (85/1 در مقابل 64/3) [
11]. به طور خاص، روانی کلام در بیماران مبتلا به دمانس سمانتیک از نوعرفتاری، اختلال بیشتری داشته است [
12]. در مطالعهای که در زمینه صحت و پایایی آزمون زبانپریشی فارسی وب 1 انجام شده، سازگاری داخلی تست 93/0 و سازگاری داخلی تواناییهای اصلی زبان قابل توجه بوده است. (0/3-0/7=P<0/05 ،r) و زیرگروههای مختلف آزمون نیز سازگاری داخلی متوسط تا بالا داشتهاند (0/63-0/83=P<0/01 ،r) [
13].
در راستای مطالعات انجامشده، در مطالعه حاضر، مشخصات جمعیتشناختی بیماران مبتلا به دمانس فرونتوتمپورال فارسی زبان و دو زبانه (فارسی آذری) را معرفی خواهیم کرد و سعی میکنیم تا با کمک آزمون P-WAB-1 شدت زبانپریشی را در زیرگروههای مختلف دمانس فرونتوتمپورال تعیین کنیم، تا در مواردی که شک تشخیصی بالینی وجود دارد، با استفاده از آزمون زبانپریشی به تشخیص قطعی بیماری کمک شود.
همچنین بر این باور هستیم که با تشخیص به موقع و ارجاع بیماران مبتلا به زبانپریشی به بخش توانبخشی، برنامههای گفتار درمانی در این بیماران با آگاهی از شدت درگیری و شناختن بخشهایی که دارای اختلال بیشتری هستند، سودمندی بیشتری برای بیماران خواهد داشت [
14].
روش
این مطالعه کاربردی در بیماران مراجعهکننده به درمانگاه دمانس بیمارستان رسول اکرم (ص) در بازه زمانی سال 95 تا 97 انجام شد. از بین این مراجعهکنندگان، بیست بیمار 58 تا 78 سال، که به دمانس فرونتوتمپورال مبتلا بودهاند، به طور اتفاقی وارد مطالعه شدند.
تشخیص این بیماران توسط متخصص مغز و اعصاب و بر اساس معاینات بالینی و همچنین تصویربرداری از مغز انجام شد. بر همین اساس بیماران در یکی از سه زیرگروه دمانس فرونتوتمپورال قرار گرفتند. بیمارانی که شروع بیماری آنها با نشانههای رفتاری بود، در معاینه رفتارهای تکراری، تقلید و بازگشت رفلکسهای اولیه را داشتند و تصویربرداری در آنها به نفع آتروفی لوب فرونتال بود، در گروه رفتاری جای گرفتند.
بیمارانی که شروع بیماری آنها با اختلال زبانی به صورت کلام نا روان و تلگرافی، با حذف فعل در جملات بود و تصویربرداری در آنها غالباً آتروفی شیار سیلوین چپ را نشان میداد، در گروه زبانپریشی غیرروان پیشرونده قرار گرفتند. بیمارانی که کلام آنها روان، ولی نامفهوم و بیمعنا بود و غالباً نامها را فراموش میکردند، در گروه دمانس سمانتیک قرار گرفتند که تصویربرداری در این گروه غالباً درگیری غیرقرینه لوب تمپورال را نشان میداد.
سپس برای مشخص کردن اختلال زبانپریشی شناختی در هریک از زیرگروههای بیماری و تعیین شدت آن ارزیابیهای کمّی با کمک آزمون زبانپریشی فارسی وب (P-WAB-1) در بیماران مورد مطالعه انجام شد. آزمون P-WAB-1 که برای ارزیابیهای زبانی شناختی سالمندان فارسی زبان طراحی شده است، شدت اختلال زبانپریشی را در قالب یک معیار کمّی (AQ) تعیین میکند. پایایی و روایی این آزمون توسط دکتر نیلیپور و همکاران انجام شده است [
13]. بر اساس نتایج این مطالعه، P-WAB-1 دارای سازگاری داخلی (0/71) و پایایی (r=0/65 P<0/001) است و خرده آزمایشها به اندازه کافی حساس هستند تا بتوانند به میزان آفازی کمک کنند. آزمون P-WAB-1 در این مطالعه برای نخستینبار برای تشخیص افتراقی اختلالهای زبانی شناختی در انواع مختلف دمانس فرونتوتمپورال استفاده شد.
پس از انجام آزمون، نمره AQ برای همه بیماران محاسبه شد. میانگین آن در هر کدام از زیرگروههای رفتاری، آفازی غیرروان پیشرونده و آفازی سمانتیک به طور مجزا محاسبه شد. همچنین میانگین نمره اجزای مختلف تست در هرکدام از زیرگروهها تعیین شد.
تحلیل دادهها توسط نرمافزارSPSS نسخه 22 با آنالیز راک صورت گرفت. در زیرگروههای مختلف بیماری، منحنی مشخصه عملکرد سیستم برای توان تشخیصی نمره AQ محاسبه و در رسم آن برای هر زیرگروه، مقایسه با سایر زیرگروهها انجام شد. سپس آستانه تشخیصی AQ تعیین و سطح زیرنمودار برای هریک از زیرگروههای بیماری گزارش شد. سطح زیرنمودار بالای 70 معنادار در نظر گرفته شد.
ابزارهای گردآوری دادهها: نسخه بالینی آزمون P-WAB-1 با هدف ارزیابی کمّی شدت زبانپریشی در بیماران، در این مطالعه استفاده شده است. بخشهای مختلف این آزمون شامل راهنمای اجرای آزمون، پرسشنامه بالینی بیماری، تصویر آشیانه پرنده و راهنمایی ارزیابی کیفیت و روانی کلام است که بخش مربوط به تصویر آشیانه پرنده، محتوای گفتار و روانی کلام را میسنجد [
13].
روش امتیازدهی آزمون به این صورت است که کیفیت محتوای گفتار 10 امتیاز، میزان روانی گفتار 10 امتیاز، درک شنیداری 10 امتیاز، درک دستورات پیوسته 10 امتیاز، توانایی تکرار کردن گفتار 10 امتیاز و توانایی نامیدن 10 امتیاز دارند. [
13].
در امتیاز دادن به روانی گفتار پیوسته، سرعت گفتار بر حسب تعداد واژه در دقیقه محاسبه میشود. در امتیاز دادن به دستورهای پیوسته، در صورت اجرای کامل هر دستور و رعایت توالی، تمام امتیاز و در صورت ناقص اجرا کردن، فقط به بخش صحیح امتیاز داده میشود. در بخش تکرار کردن، در صورت تکرار کامل هر پرسش، امتیاز کامل و در صورت تکرار ناقص و یا توالی نابجا، فقط به تکرار بخش صحیح امتیاز داده میشود.
در بخش نامیدن، همه اشیاء مورد نیاز بخش نامیدن باید دور از چشم بیمار باشد و نام هر مورد از بیمار پرسیده میشود و هر پاسخ صحیح نیم امتیاز میگیرد. حداکثر زمان پاسخگویی به هر مورد 10 ثانیه است. برای محاسبه نمره آزمون (AQ) امتیازهای بخشهای ششگانه جمع، بر شش تقسیم و در ده ضرب میشود و عدد به دست آمده شدت یا بهره زبانپریشی بیمار است، که بر اساس آن میتوان بیمار را از نظر شدت زبانپریشی در یکی از چهار گروه خیلی شدید، شدید، متوسط یا خفیف جای داد (
جدول شماره 1).
یافتهها
مشخصات جمعیتشناختی کلی بیماران و نیز هریک از زیرگروههای دمانس فرونتوتمپورال به ترتیب در
جدولهای شماره 2 و
3 آمده است.
در بیماران مورد مطالعه، فراوانی دمانس رفتاری در زنان بیشتر بود، در حالی که دمانس سمانتیک و زبانپریشی غیرروان پیشرونده در مردان فراوانی بیشتری داشتند. در مقایسه تکزبانهها و دو زبانهها، نوع رفتاری و زبانپریشی غیرروان پیشرونده در تک زبانهها و نوع سمانتیک در دو زبانهها فراوانی بیشتری داشتند.
نمره AQ در زیرگروههای مختلف بالینی در
جدول شماره 4 آورده شده است و در مقایسه سه گروه، میانگین نمره AQ در بیماران مبتلا به زبانپریشی غیرروان پیشرونده از نظر شدت زبانپریشی در محدوده خفیف و در گروه رفتاری و دمانس سمانتیک در محدوده متوسط بود (
جدول شماره 4).
بیماران مبتلا به زبانپریشی غیرروان پیشرونده به دلیل بهتر بودن وضعیت کلی شناختی در انجام آزمون عملکرد بهتری داشتند و تنها بخش درگیر در آنها بخش روانی کلام بود (
جدول شماره 4).
در مقایسه توان تشخیصی AQ در زیرگروههای مختلف دمانس فرونتوتمپورال، سطح زیرنمودار در بیماران نوع رفتاری، دمانس سمانتیک و زبانپریشی غیرروان پیشرونده به ترتیب 0/11، 0/35 و 0/88 مشخص شد که تنها در نوع زبانپریشی غیرروان پیشرونده معنادار بود. (
جدول شماره 5) بهترین نقطه برش آزمون در این بیماران 70/5 با حساسیت 100 درصد و ویژگی 77/8 درصد گزارش شد.
در بررسی اجزای تست، در بخش محتوا، بیماران مبتلا به زبانپریشی غیرروان پیشرونده، بالاترین نمره و بیماران مبتلا به نوع رفتاری، کمترین نمره را داشتند. روانی کلام در همه بیماران نمره پایینی داشت و برخلاف انتظار در این میان بیماران مبتلا به نوع رفتاری، کمترین نمره را داشتند که میتواند مربوط به عدم همکاری آنها در انجام آزمون به دلیل اختلال رفتاری در ایشان باشد. این مسئله در رابطه درک شنیداری نیز صدق میکند.
روانی کلام در بیماران مبتلا به اختلال سمانتیک کمی بهتر از نوع زبانپریشی غیرروان پیشرونده بود، در حالی که درک شنیداری در بیماران مبتلا به نوع زبانپریشی غیرروان پیشرونده اندکی بهتر بود. اُفت روانی کلام در بیماران مبتلا به نوع سمانتیک میتواند مربوط به اُفت کلی شناختی در این بیماران باشد.
در بخشهای مربوط به اجرای دستورات پیوسته، تکرار و نامیدن بهترین عملکرد در بیماران زبانپریشی غیرروان پیشرونده دیده شد. به نظر میرسد که در این بیماران بیشترین ضعف در روانی کلام است و سایر تواناییهای زبانی در این بیماران اُفت چندانی ندارد.
در این مطالعه میانگین نمره AQ در این بیماران بالاتر از سایر گروهها به دست آمد که نشاندهنده حفظ قابلیتهای زبانی این افراد در همه حوزهها به غیر از حوزه روانی کلام است. شناسایی بخشهایی از زبان که اختلال بیشتری دارد، به گفتاردرمانگر کمک میکند که برنامههای توانبخشی بیمار را متناسب با اختلال زبانی در او ارائه دهد (
جدول شماره 4).
سطح زیرنمودار در اجزای مختلف آزمون نیز تنها در بیماران مبتلا به آفازی غیرروان پیشرونده و در بخشهای نامیدن، تکرار و درک دستورات پیوسته و محتوای گفتار معنادار بود (
جدول شماره 6).
بحث
دمانس فرونتوتمپورال یکی از انواع دمانس است که شخصیت، رفتار و زبان را تحت تأثیر قرار می دهد. علائم این بیماری مخرب هستند و بهتدریج تواناییهای فرد مانند فکر کردن، صحبت کردن، راه رفتن و روابط اجتماعی را از بین میبرند.
دمانس فرونتوتمپورال به دو صورت کلی اختلال اولیه رفتاری و آفازی پیشرونده اولیه بروز پیدا میکند که آفازی پیشرونده اولیه خود شامل دو نوع دمانس سمانتیک و زبانپریشی پیشرونده غیرروان است. زبانپریشی پیشرونده، همراه با کلام غیرروان و اختلال گرامری زبان است. افراد مبتلا به آن در شروع تکلم و هم چنین تلفظ کلمات چندبخشی مشکل دارند.
تشخیص زودرس انواع مختلف دمانس فرونتوتمپورال و آگاهی افراد خانواده بیمار از ماهیت بیماری، کمک میکند که بیماران کمکهای دارویی و غیردارویی مرتبط با بیماری خود را دریافت کنند و همچنین در انواع مرتبط با اختلال زبانی از برنامههای گفتار درمانی سود ببرند [
15].
هدف از این مطالعه بررسی زبانپریشی در زیرگروههای مختلف دمانس فرونتوتمپورال و استفاده از آن برای کمک به تشخیص دقیقتر این بیماران است. این مطالعه روی بیست بیمار مبتلا به دمانس فرونتوتمپورال انجام شده است. برای تعیین شدت زبانپریشی در هریک از زیرگروههای بیماری، آزمون زبانپریشی فارسی وب 1، انجام گرفته است و نتیجه آن به صورت کمّی، تحت عنوان نمره AQ گزارش شده است.
پس از ثبت نتایج، سطح معناداری AQ برای هریک از زیرگروههای بالینی به طور مجزا سنجیده شده است. این نشان میدهد که گرچه اختلال زبانی در بیماران مبتلا به آفازی پیشرونده اولیه وجود دارد، اما شدت این اختلال کمتر از شدت زبانپریشی در دمانس سمانتیک است.
در مطالعات قبلی از ابزارهای دیگری نیز برای افتراق انواع مختلف دمانس فرونتوتمپورال استفاده شده است. به طور مثال، در یکی از مطالعات از ابزار تکرار و اشاره برای افتراق دمانس سمانتیک از آفازی غیرروان پیشرونده استفاده شده است [
15] که بخش تکرار در آفازی غیرروان پیشرونده و بخش اشاره در بیماران با دمانس سمانتیک مختل گزارش شده است. آزمون زبانپریشی فارسی وب 1، در مقایسه با آزمون تکرار و اشاره بخشهای متنوعتری از تواناییهای زبانی بیمار را میسنجد و اطلاعات جزئیتری از اختلال زبانی افراد در اختیار قرار میدهد.
بیماران دو زبانه در مطالعه ما با اینکه در سن کمتری به بیماری مبتلا شده بودند، در آزمون نمرات بالاتری را نسبت به بیماران تک زبانه کسب کردهاند. که این نتیجه میتواند با این فرضیه توجیه شود که ذخیره زبانی در افراد دوزبانه قویتر است و این باعث میشود که در این افراد از دست رفتن تواناییهای زبانی در مراحل پیشرفتهتری از بیماری رخ دهد [
13]. همانطور که در مطالعات قبلی نقش حفاظتکننده دوزبانگی در ابتلا به دمانس تأیید شده است [
16]. این مطالعه نقش حفاظتی آن بر حفظ تواناییهای کلامی را مطرح میکند که میتوان در آینده مطالعات وسیعتری را در جهت تأیید این فرضیه انجام داد.
در این مطالعه، مبتلایان به آفازی غیرروان پیشرونده برای بهبود تواناییهای زبانی شناختی به بخش گفتار درمانی ارجاع داده شدند. در پیگیری اولیه به نظر میرسد که توانبخشی و گفتاردرمانی در این بیماران موفقیتآمیز بوده و کیفیت زندگی این افراد را بهبود بخشیده است.
نتیجهگیری
بررسی کمّی اختلال زبانپریشی در بیماران مبتلا به دمانس فرونتوتمپورال نوع زبانپریشی غیرروان پیشرونده میتواند در کنار یافتههای کلینیکی استفاده شود. با تعیین شدت زبانپریشی در بخشهای مختلف، در برنامهریزیهای گفتاردرمانی این بیماران سودمند واقع شود.
از آنجایی که این بیماری شیوع بالایی ندارد. مطالعاتی که زمان طولانیتری را به جمعآوری نمونه اختصاص بدهند، میتوانند بررسیهای مربوط به این بیماری را با تعداد نمونه بیشتری انجام دهند.
همچنین برای تعیین اینکه مداخلات گفتاردرمانی تا چه حد میتواند در بیماران مبتلا به زبانپریشی پیشرونده غیرروان کمککننده باشد و اثرات آنها تا چه زمانی پایدار هست، لازم است که در پیگیریهای بعدی، پس از گذراندن دوره گفتاردرمانی آزمون زبانپریشی فارسی وب 1 مجدداً در این بیماران انجام شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
آزمون مورد نظر برای سهولت کار بیماران در همان محل و تاریخ ویزیت کلینیکی بیمار صورت گرفت (کد اخلاق: 1396.1397.IR.IUMS.REC).
حامی مالی
بودجه پژوهشی این طرح، از طرف دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه علومپزشکی ایران تأمین شده است.
مشارکت نویسندگان
طراحی مطالعه: رضا نیلی پورو مهسا زارعی؛ تحقیق و بررسی و جمعآوری دادهها: مهسا زارعی، شهره شاکری و کیمیا امیرزاده؛ نوشتن پیشنویس اصلی مقاله، بررسی و ویرایش: مهسا زارعی و رضا آرزومندان؛ تحلیل دادهها: محسن شتی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه علومپزشکی ایران جهت حمایت مالی از مقاله سپاسگزاریم. از استاد بابک زمانی، متخصص بیماریهای مغز و اعصاب و مسئول درمانگاه دمانس بیمارستان رسول اکرم (ص) جهت ارجاع بیماران و مشاورههای علمی نهایت سپاس و قدردانی را داریم.
References
1.
Mesulam MM. Principles of behavioral and cognitive neurology. Oxford: Oxford University Press; 2000. https://books.google.com/books?id=kezqJb69OlAC&printsec=frontcover&dq=
2.
Lyketsos CG, Steinberg M, Tschanz JT, Norton MC, Steffens DC, Breitner JC. Mental and behavioral disturbances in dementia: findings from the Cache County Study on Memory in Aging. American Journal of Psychiatry. 2000; 157(5):708-14. [DOI:10.1176/appi.ajp.157.5.708] [PMID]
3.
Wells DL, Dawson P. Description of retained abilities in older persons with dementia. Research in Nursing & Health. 2000; 23(2):158-66. [DOI:10.1002/(SICI)1098-240X(200004)23:23.0.CO;2-L]
4.
Neary D, Snowden J. Fronto-temporal dementia: nosology, neuropsychology, and neuropathology. Brain and Cognition. 1996; 31(2):176-87. [DOI:10.1006/brcg.1996.0041] [PMID]
5.
Halter JB, Ouslander JG, Studenski S, High KP, Asthana S, Supiano MA, et al. Principles of geriatric medicine and gerontology. Pennsylvania: McGraw-Hill; 2017. https://accessmedicine.mhmedical.com/content.aspx?bookid=1923§ionid=143987225
6.
Kertesz A, Nadkarni N, Davidson W, Th0mas AW. The Frontal Behavioral Inventory in the differential diagnosis of frontotemporal dementia. Journal of the International Neuropsychological Society. 2000; 6(4):460-8. [DOI:10.1017/S1355617700644041] [PMID]
7.
Mesulam M. Slowly progressive aphasia without generalized dementia. Annals of neurology. 1982; 11(6):592-8. [DOI:10.1002/ana.410110607] [PMID]
8.
Cross K, Smith EE, Grossman M. Knowledge of natural kinds in semantic dementia and Alzheimer’s disease. Brain and language. 2008; 105(1):32-40. [DOI:10.1016/j.bandl.2008.01.001] [PMID] [PMCID]
9.
Blair M, Marczinski CA, Davis-Faroque N, Kertesz A. A longitudinal study of language decline in Alzheimer’s disease and frontotemporal dementia. Journal of the International Neuropsychological Society. 2007; 13(2):237-45. [DOI:10.1017/S1355617707070269] [PMID]
10.
Pąchalska M, Bidzan L, Łukowicz M, Bidzan M, Markiewicz K, Jastrzębowska G, Talar J. Differential diagnosis of behavioral variant of fronto-temporal dementia (bvFTD). Medical Science Monitor: International Medical Journal of Experimental and Clinical Research. 2011; 17(6):CR311. [DOI:10.12659/MSM.881803] [PMID] [PMCID]
11.
Laisney M, Matuszewski V, Mézenge F, Belliard S, de la Sayette V, Eustache F, et al. The underlying mechanisms of verbal fluency deficit in frontotemporal dementia and semantic dementia. Journal of Neurology. 2009; 256(7):1083. [DOI:10.1007/s00415-009-5073-y] [PMID]
12.
Nilipour R, Pourshahbaz A, Ghoreyshi ZS. Reliability and validity of bedside version of Persian WAB (P-WAB-1) .Basic and Clinical Neuroscience. 2014; 5(4):253-8. http://bcn.iums.ac.ir/article-1-455-en.pdf
13.
Sarno MT, Silverman M, Sands E. Speech therapy and language recovery in severe aphasia. Journal of Speech and Hearing Research. 1970; 13(3):607-23. [DOI:10.1044/jshr.1303.607] [PMID]
14.
Seltman RE, Matthews BR. Frontotemporal lobar degeneration. CNS drugs. 2012; 26(10):841-70. [DOI:10.2165/11640070-000000000-00000] [PMID]
15.
Hodges JR, Martinos M, Woollams AM, Patterson K, Adlam AL. Repeat and point: differentiating semantic dementia from progressive non-fluent aphasia. cortex. 2008; 44(9):1265-70. [DOI:10.1016/j.cortex.2007.08.018] [PMID]
16.
De Groot AM. Language and cognition in bilinguals and multilinguals: An introduction. Psychology Press; 2011. [DOI:10.4324/9780203841228]