دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1395 )                   جلد 22 شماره 4 صفحات 347-340 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Aliakbari Dehkordi M, Zare H, Asgharnejad Farid A, Hashemian R. Investigations of the Relation Between Social Anxiety, Cognitive and Behavioral Aspect of It and Sex and Gender-Rolein Adolescence. IJPCP 2017; 22 (4) :340-347
URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-2681-fa.html
علی اکبری دهکردی مهناز، زارع حسین، اصغرنژاد فرید علی اصغر، هاشمیان راضیه. بررسی رابطه ابعاد رفتاری و شناختی اضطراب اجتماعی در دوره نوجوانی با جنسیت و نقشهای جنسیتی. مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران. 1395; 22 (4) :340-347

URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-2681-fa.html


1- گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران جنوب، دانشگاه پیام نور
2- گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران جنوب، دانشگاه پیام نور.
3- گروه روانشناسی، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، دانشگاه علوم پزشکی ایران
4- گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران جنوب، دانشگاه پیام نور. ، E-mail: ahashemian70@gmail.com
متن کامل [PDF 3824 kb]   (4419 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (8963 مشاهده)
متن کامل:   (5764 مشاهده)
مقدمه
اضطراب اجتماعی عبارت از بروز اضطراب چشمگیر بالینی در اثر رویارویی با انواع معینی از موقعیت‌های اجتماعی یا عملکردی است که اغلب به رفتار اجتنابی منجر می‌شود [1]. گزارش‌های همه‌گیرشناسی احتمال ابتلای زنان به اضطراب اجتماعی را مانند اختلالات اضطرابی دیگر بیشتر از مردان برآورد کرده است؛ ولی تعداد اندکی از پژوهش‌ها این نسبت را مساوی می‌داند [2]. ممکن است بتوان علت این اختلاف را تفاوت در شاخصه‌های تشخیصی و دیدگاه ارزیاب‌کننده‌ها دانست [3]. این ناهماهنگی در بررسی رابطه ابعاد شناختی و رفتاری اضطراب اجتماعی با جنس (زن یا مرد) بیشتر به چشم می‌خورد. در برخی پژوهش‌ها دختران نمره‌های بالاتری در بُعد رفتاری اضطراب اجتماعی به دست آوردند و در بُعد شناختی در دو جنس تفاوتی مشاهده نشد [4]؛ درحالی‌که گروهی دیگر جنس را مؤثر بر بُعد شناختی یافته‌اند [5]
با توجه به پژوهش‌های ‌انجام‌شده در فرهنگ‌های متفاوت و بُعد اجتماعی متغیر اضطراب اجتماعی، نقش جنسیتی یکی از حوزه‌هایی است که می‌تواند بررسی شود. جنسیت برچسبی اجتماعی است که بیانگر خصیصه‌های روانی و اجتماعی یک جنس است. طرح‌واره‌های نقش جنسیتی باورهای فرهنگی‌اجتماعی جامعه درباره ویژگی‌های رفتاری مناسب یا مورد انتظار یک جنس را منعکس می‌کند. این خودانگاره‌ها از نهادهایی چون خانواده و مدرسه آغاز می‌شود و در محیط‌های کاری و جمع دوستان به‌تدریج از کودکی تا بزرگ‌سالی به افراد منتقل می‌شود [6]. شکل‌گیری نقش جنسیتی از همان ابتدای کودکی آغاز می‌شود. کودکان با دریافت پیام‌های اجتماعی متفاوتی که به دختران و پسران داده می‌شود، یاد می‌گیرند رفتارهای تجویزشده اجتماعی را پرورش دهند که به جنس آن‌ها مرتبط است. نتیجه این عملکرد شکل‌گیری رفتارها و شخصیت زنانه یا مردانه است. از نظر بِم (1974) وقتی کودکان معنا و تصویری از خود می‌سازند که در بردارنده مفاهیم مردانگی یا زنانگی است، هویت جنسیتی شکل می‌گیرد و جنسیت به بخشی از خودپنداره آن‌ها تبدیل می‌شود [19]
برخی از بررسی‌ها نظریه نقش جنسیتی را به منظور بررسی علل زمینه‌ای تفاوت سطح اضطراب دختران و پسران پیشنهاد می‌دهد [9 ،8]. پژوهشگران دریافتند مردانگی با اضطراب و حساسیت به علائم اضطرابی رابطه منفی دارد [10 ،8]. مردانگی با سطوح کلی ترس و وحشت از قبیل ترس از شکست و انتقاد و ترس از ناشناخته‌ها و ترس پزشکی رابطه منفی دارد [11]؛ درحالی‌که بین زنانگی و ترس و اضطراب و همچنین حساسیت به علائم اضطرابی رابطه مستقیمی وجود دارد. بنابراین می‌توان گفت نقش جنسیتی به عنوان میانجی بین مؤنث‌بودن و حساسیت به علائم اضطرابی قرار می‌گیرد [10 ،8]
نتایج پژوهش‌های داخلی نشان می‌دهد نقش جنسیتی (زنانه یامردانه) اضطراب در زنان را ۳درصد پیش‌بینی می‌کند. از این میان نقش جنسیتی زنانه در پیش‌بینی اختلال در عملکرد اجتماعی مؤثرتر است و می‌تواند 5درصد واریانس کل را داشته باشد [12]. در مقابل بین نقش جنسیتی آندروژن (دوجنسیتی) و بهزیستی روان‌شناختی رابطه مثبتی وجود دارد و این متغیر می‌تواند پیش‌بینی‌کننده بهزیستی روان‌شناختی باشد [13]. به‌نظر می‌رسد شواهدی برای حمایت از نظریه «نقش جنسیتی در تبیین تفاوت نتایج پژوهشی بررسی اضطراب از نظر جنس» وجود دارد؛ اما تاکنون تأثیر این نظریه بر اضطراب اجتماعی، به‌ویژه در نوجوانان، مشخص نشده است. با توجه به مطالب گفته‌شده این مطالعه با هدف بررسی تفاوت‌های جنسی و نقش جنسیتی در ابعاد رفتاری و شناختی اضطراب اجتماعی در نوجوانان انجام شد. 
روش
طرح پژوهش حاضر توصیفی‌مقایسه‌ای بود که روی ۲۷۷ نفر از دانش‌آموزان مدارس ابتدایی و دبیرستانی شهر تهران انجام شد. گروه نمونه شامل۱۷۴ دختر و ۱۰۳ پسر ازدانش‌آموزان پایه ششم و هفتم بودند که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای دومرحله‌ای انتخاب شدند؛ بدین‌صورت که ابتدا یک دبستان دخترانه، یک دبستان پسرانه، یک دبیرستان دخترانه و یک دبیرستان پسرانه انتخاب شد که تمایل به همکاری داشتند و پس از گرفتن مجوز از مدیر مدرسه، همه دانش‌آموزان پایه ششم و هفتم با رضایت آگاهانه پرسش‌نامه‌ها را تکمیل کردند. برای اندازه‌گیری اضطراب نوجوانان از ابزارهای زیر استفاده شده است:
مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان (SASA)
اولین ابزار اندازه‌گیری این پژوهش، مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان (SASA) بود. این مقیاس شامل ۲۸ گویه و دو عامل بودکه بر اساس الگوی لانگ می‌توان دو عامل آن را به دو صورت نام‌گذاری کرد: 1. شناختی: درک و ترس از ارزشیابی منفی (۱۵ گویه)؛ 2. رفتاری: تنش و بازداری در برخورد اجتماعی (۱۳ گویه). زیرمقیاس اول (AFNE) ترس و نگرانی نوجوانان درباره ارزیابی منفی به‌وسیله همسالان و حضار شنونده و زیرمقیاس دوم (TISC) تنش یا آرمیدگی اجتماعی و صحبت یا بازداری رفتاری در برخوردهای اجتماعی و آمادگی برای مواجهه اجتماعی را تشکیل می‌داد. سؤال‌های روی مقیاس پنج‌درجه‌ای لیکرت نمره‌گذاری می‌شد و حاصل کار سه نمره اضطراب اجتماعی کل و درک و ترس از ارزشیابی منفی و تنش و بازداری در برخورد اجتماعی را دربر داشت که نمره بالاتر بیانگر اضطراب بالاتر بود [14]
همسانی درونی این پرسش‌نامه در پژوهش‌های متعدد تأیید شده بود [15 ،14]. افزون‌براین نتایج تحلیل عاملی تأییدی در ایران نشان می‌داد ساختار دوعاملی برازش مناسبی با داده‌ها داشت و ضرایب آلفای کرونباخ برای زیرمقیاس‌های درک و ترس از ارزشیابی منفی وتنش و بازداری در برخورد اجتماعی و نمره کلی اضطراب اجتماعی به‌ترتیب 84/0و 68/0و83/0 محاسبه شده بود [16]
پرسش‌نامه نقش جنسی کودکان (CSRI)
دومین مقیاس به کاررفته پرسش‌نامه نقش جنسی کودکان (CSRI) بود. این مقیاس ۶۰ گویه و دو عامل مردانگی و زنانگی را دربر داشت که هرکدام از عامل‌ها شامل ۲۰ عبارت (به عنوان عبارات پُرکننده) بود. میانگین هر عامل میزان زنانگی یا مردانگی را نشان می‌داد. نمره بالاتر بیانگر زنانگی یا مردانگی بیشتر بود. آزمایش‌شونده در مقیاسی چهاردرجه‌ای مشخص می‌کرد هرگویه چقدر درباره او صحت دارد (۴= درباره من بسیار درست است؛ ۳= تاحدودی درباره من درست است؛ ۲= کمی درباره من درست است؛ ۱= اصلاً درباره من درست نیست) . بولدیزار (۱۹۹۱) اعتبار این پرسش‌نامه را با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ در عامل‌های مردانگی 89/0 و زنانگی 90/0تأیید کرده است [17]
علی‌اکبری دهکردی و همکاران (2011) پایایی عامل‌ها را در هنجاریابی داخلی این پرسش‌نامه روی کودکان 9 تا 13 سال تأیید و ضریب آلفای کرونباخ را برای مردانگی 79/0 و زنانگی 68/0 محاسبه کرده‌اند [18]
براساس الگوی دوبُعدی بِم (۱۹۷۴) مردانگی و زنانگی دو بُعد جداگانه است؛ به‌طوری‌که فرد در هر دوی ابعاد ذکرشده نمراتی جداگانه کسب می‌کند. شخصیت زنانه مربوط به کسانی است که در بُعد زنانه نمره بیشتر از میانگین جامعه و در بُعد مردانه نمره کمترکسب کرده باشند. در مقابل شخصیت مردانه با نمره بیشتر از میانگین در بُعد مردانه و نمره کمتر از میانگین در بُعد زنانه مشخص می‌شود. چنانچه نمره‌ها در هر دو بُعد زنانه و مردانه بیشتر از میانگین جامعه باشد  شخصیت آندروژنی یا دوجنسیتی، واگر نمرهای هر دو بُعد زنانه و مردانه کمتر از میانگین جامعه باشد،  سنخ جنسیتی نامتمایز تشخیص داده می‌شود [19]
براساس این الگو با کمک نمرات به‌دست‌آمده و محاسبه میانگین و انحراف استاندارد نمرات بُعد زنانه و مردانه، آزمون‌شوندگان بدین‌صورت در چهار گروه تقسیم شدند: 1. زنانه: نمره زنانگی بیشتراز میانگین ونمره مردانگی کمتر از میانگین؛ 2. مردانه: نمره مردانگی بیشتر از میانگین ونمره زنانگی کمتر از میانگین؛ 3. آندروژنی: نمره زنانگی و مردانگی بیشتر از میانگین؛ 4. نامتمایز: نمره زنانگی و مردانگی کمتر از میانگین. در ا‌ین پژوهش برای آزمون فرضیه‌ها‌ی پژوهش از تحلیل همبستگی، آزمون تی، تحلیل وار‌یانس و روش پیگیر‌ی شفه استفاده و تمامی فرضیه‌ها در سطح معناداری 05/0≤α و به کمک نسخه 19 نرم‌افزار SPSS بررسی شد. 
یافته‌ها
پس از حذف داده‌‌های پِرت نمونه (هفت‌نفر) ۲۷۰ نفر باقی ماندند که ۱۶۸ نفر دختر (8/62درصد) و ۱۰۲ نفر پسر (8/37درصد) بودند. از مجموع دختران 7/63درصد ۱۲ سال و3/36درصد ۱۳ سال و از مجموع پسران ۴۶درصد ۱۲ سال و ۵۴درصد ۱۳ سال داشتند. جدول شماره 1 می‌توان ویژگی‌های توصیفی متغیرهای پژوهش را مشاهده کرد. 
همان‌طورکه در جدول شماره 1 مشاهده می‌شود، میانگین و انحراف‌استاندارد زنانگی به‌ترتیب 78/2 و40/0 و میانگین و انحراف‌استاندارد مردانگی به‌ترتیب 68/2 و41/0 بود. در جدول شماره 2 به‌کمک این داده‌ها و با توجه به الگوی دوبُعدی نقش جنسیتی بِم که پیش‌تر توضیح داده شد، توزیع نقش جنسیتی در آزمودنی‌های پژوهش نشان داده شده است: 


همان‌طور که در جدول شماره 2 مشاهده می‌شود، مردانگی در پسر‌ها (5/26درصد) بیشتر از زنانگی (6/17درصد) و زنانگی در دخترها (5/37درصد) بیشتر از مردانگی (7/16درصد) بود و بیشترین سنخ جنسیتی را چه در دختران و چه در پسران شخصیت آندروژنی تشکیل می‌داد. از میان کل نمونه‌های این مطالعه ۲۱درصد شخصیت مردانه، ۳۰درصد شخصیت زنانه، ۴۶درصد شخصیت آندروژنی و ۴درصد نامتمایز بود. به منظور بررسی رابطه میان میزان زنانگی و مردانگی در نوجوانان با اضطراب اجتماعی و ابعاد شناختی و رفتاری آن از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. خلاصه نتایج این آزمون در جدول شماره 3 ارائه شده است. 
براساس نتایج جدول شماره 3 زنانگی با بُعد رفتاری اضطراب اجتماعی (35/0=r و 01/0>P) و بُعد شناختی اضطراب اجتماعی (30/0=r و01/0>P) و نمره کلی اضطراب اجتماعی (44/0=r و 01/0>P) همبستگی مثبت معنی‌دار داشت. همچنین بین مردانگی با بُعد رفتاری اضطراب اجتماعی (35/0-=r و 01/0>P) و بُعد شناختی اضطراب اجتماعی (41/0-=r و 01/0>P) و نمره کلی اضطراب اجتماعی (50/0-=r و 01/0>P) همبستگی منفی معنی‌دار مشاهده شد. برای مقایسه اضطراب اجتماعی و ابعاد شناختی و رفتاری آن در نوجوانان از نظر جنس و نقش جنسیتی از آزمون تی استفاده شد. یافته‌های حاصل از این آزمون در جدول شماره 4 می‌شود. 
با توجه به نتیجه آزمون لوین، هر کدام از گروه‌های مطالعه‌شده از نظر متغیرهای اضطراب اجتماعی و ابعاد شناختی و رفتاری آن همگن بودند (05/0>P). با تکیه بر همگنی هر گروه، نتایج آزمون تی، همان‌طور که در جدول شماره 4 درج شده است نشان می‌دهد بین میانگین نمرات بُعد شناختی و رفتاری و نمره کلی اضطراب اجتماعی درمیان دو جنس تفاوت معناداری دیده نمی‌شود (05/0>P) . درنتیجه ارتباط جنس با اضطراب و ابعاد شناختی و رفتاری آن با احتمال ۹۵درصد رد می‌شود. افزون‌براین به منظور مقایسه اضطراب اجتماعی و ابعاد شناختی و رفتاری آن در نوجوانان از نظر سنخ جنسیتی، روش تحلیل وار‌یانس چندمتغیری به کار رفت که اضطراب اجتماعی و ابعاد آن به عنوان متغیر وابسته و نقش‌‌های جنسیتی به عنوان عامل گروه‌سازی وارد تحلیل شد. بر اساس تحلیل واریانس چند متغیری (953/0=Wilks Lambda و 08/4=F در سطح معناداری 003/0P=) می‌توان بیان کرد که این بررسی از لحاظ آماری در سطح 05/0P< معنادار است. نتایج این آزمون در جدول شماره 5 نمایش داده شده است.
براساس جدول شماره 5 نمره‌های هر کدام از متغیرها به شرح زیر است: اجتناب از برخورد اجتماعی (1/6=F و 014/0₌P)، ترس از ارزیابی منفی (77/6=F و 01/0=P) و اضطراب اجتماعی  (01/11=F و 001/0=P). پس برابری میانگین نمره‌های بُعد شناختی و رفتاری و نمره کلی اضطراب اجتماعی در میان انواع نقش‌های جنسیتی با احتمال ۹۹درصد رد می‌شود. درنتیجه می‌توان نقش‌های جنسیتی را با اضطراب اجتماعی و ابعاد شناختی و رفتاری آن مرتبط دانست. با توجه به نابرابری حجم نمونه در گروه‌های طبقه‌بندی‌شده از آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد بین زنانگی‌ و مردانگی،  زنانگی‌ وآندروژن، و زنانگی‌ و نامتمایز از نظرمتغیرهای پژوهشی اجتناب از برخورد اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی، و نمره کلی اضطراب تفاوت معناداری وجود دارد و نمره هر سه متغیر اضطرابی در سنخ زنانه بیشتر از سایر سنخ‌های جنسیتی بود. اما اختلاف میانگین متغیر‌های وابسته بین سایر سنخ‌های جنسیتی معنادار نبود (سطح معناداری آزمون 05/0≥P).
بحث 
این پژوهش با هدف بررسی تفاوت‌های جنسی و نقش جنسیتی در ابعاد رفتاری و شناختی اضطراب اجتماعی در نوجوانان انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش ارتباط بین جنس (زن یا مرد) و اضطراب اجتماعی را رد کرد. در تایید نامتمایز بودن اضطراب اجتماعی و ابعاد شناختی و رفتاری آن از نظر جنس، پژوهش های اندکی وجود دارد [20] و اغلب پژوهش‌ها درصد ابتلای زنان را بیش از مردان برآورد کرده است [21]. با توجه به بُعد اجتماعی که در اختلال اضطراب اجتماعی وجود دارد، شاید شایسته‌تر باشد در تبیین این نتیجه به عوامل اجتماعی اثرگذار بیشتر پرداخته شود. به‌زعم رو‌یکرد اجتماعی و‌یژگی‌ها و رفتارها‌ی افراد در اجتماع برمبنا‌ی جنسیت، ‌یعنی خصوصیات روانی و اجتماعی آنان تعیین می‌شود نه جنس ز‌یستی و هیچ‌‌یک از صفات رفتار‌ی به‌طور ذاتی مردانه ‌یا زنانه نیست؛ بلکه ا‌ین جامعه و فرهنگ حاکم بر آن است که صفات مربوط به ‌یک جنس را مشخص می‌کند. 
براساس پژوهش‌هایی که بیش از پانزده سال در سی کشور جهان انجام‌گرفته است محققان به توافقی فرهنگی درباره کلیشه‌های زنانه و مردانه دست یافته‌اند. از میان این ویژگی‌ها صفاتی که می‌تواند به‌وجودآوردنده اضطراب باشد از قبیل ترسو، وابسته، حساس، خجالتی، ضعیف و نگران همگی در دسته صفات زنانه جای دارد. درمقابل صفات مردانه مانند توانمند، با اعتمادبه‌نفس، شجاع، مستقل، محکم، فرمانده و قوی می‌تواند در مقابله با اضطراب یاری‌رسان باشد [21]
برمبنای نتایج پژوهش حاضر آنچه در جامعه به عنوان صفات زنانه تلقی می‌شود و سنخ جنسیتی زنانه را می‌سازد با آنچه در روان‌شناسی به اضطراب اجتماعی تعبیر می‌شود، رابطه مستقیمی وجود دارد. گفتنی است صفاتی که مردانه شناخته می‌شود و سنخ جنسیتی مردانه را تشکیل می‌دهد، با اضطراب اجتماعی رابطه منفی دارد. 
از همان سال‌های اولیه پیش‌دبستانی شکل‌گیری نقش جنسیتی با ترجیحات و رفتارهای مربوط به جنسیت شروع می‌شود و عوامل زیستی، اجتماعی، والدین، رسانه‌‌های گروهی و به‌ویژه عوامل فرهنگی در آن دخیل است [18]. حین رشد از دختران حمایتگری و دلسوزی و وابستگی و از پسران مستقل و مقاوم‌بودن انتظار می‌رود [22]. دختران از کودکی به ابراز احساسات تشویق می‌شوند و همه آن‌ها را به عنوان موجوداتی احساسی، آرام، منفعل و محتاط و در مقابل پسران را به عنوان موجوداتی مهاجم، فعال، با اعتماد‌به‌نفس، رقابتی و مستقل می‌پذیرند [23]. در مدرسه استرس پسران که به‌ویژه در نوجوانی بیشتر به شکل پرخاشگری بروز می‌کند، به عنوان رفتار ناسازگارانه شناخته و برای رفع آن تلاش می‌شود؛ ولی رفتارهای کناره‌جویانه دختران که درواقع پاسخ سنخی آنان به استرس است، اغلب ناسازگار انگاشته نمی‌شود [24]
این باورهای اجتماعی که کلیشه‌ها یا طرح‌واره‌های جنسیتی را از همان ابتدای کودکی در انسان می‌سازد، در نوجوانی بخشی از خودپنداره او می‌شود و درک او را از آنچه هست تحریف می‌کند. طرح‌واره‌های جنسیتی بر شناخت اجتماعی انسان تأثیرمی‌گذارد و شیوه اندیشیدن او درباره محیط‌های اجتماعی و روابطش با این محیط‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این طرح‌واره‌های شکل‌گرفته در برابر اطلاعات مخالف نیز دوام می‌آورد و همچنین می‌تواند اثر خودتأییدکنندگی یا پیشگویی خودکام‌بخش داشته باشد و باعث ‌شود نوجوان به‌ شیوه‌ای رفتار کند که طرح‌واره‌هایش تأیید شود [7]
پژوهش حاضر نشان داد اجتناب از برخورد اجتماعی (بُعد رفتاری اضطراب اجتماعی) و ترس از ارزیابی منفی (بُعد شناختی اضطراب اجتماعی) در افرادی که سنخ جنسیتی زنانه دارند، بیشتر از سنخ‌های دیگر جنسیتی است. در تبیین این یافته می‌توان به عزت‌نفس اشاره کرد. در بسیاری از جوامع عزت‌نفس می‌تواند به عنوان صفت پذیرفته‌شده مردانه مدنظر قرار گیرد [25]. در تحقیقات بسیاری ارتباط مثبت مردانگی با عزت‌نفس بیشتر و در مقابل ارتباط معکوس زنانگی با این متغیر در هر دو جنس بررسی و به اثبات رسیده است [28-25]. علاوه‌براین عزت‌نفس رامی‌توان میانجی زنانگی و علائم اضطراب دانست [29]
نوجوانان با عزت‌نفس پایین در برابر انتقاد و طردشدن یا هر گونه رویداد دیگر آسیب‌پذیرند. رویدادی که در زندگی روزمره شاهدی بر بی‌کفایتی و ناشایستگی یا بی‌ارزشی باشد. آن‌ها وقتی مسخره یا سرزنش یا متهم می‌شوند یا دیگران نظر خوبی به آن‌ها ندارند، عمیقاً آشفته می‌شوند. آنان از امکان ارزیابی منفی (بُعد شناختی اضطراب اجتماعی) دیگران نگرانی شدیدی دارند و هر قدر احساس آسیب‌پذیری آن‌ها بیشتر باشد، سطح اضطرابشان بیشتر خواهد شد. از آنجا که این دیدگاه قرارگرفتن در موقعیت‌های اجتماعی را آزاردهنده می‌داند، آن‌ها تا جایی ‌که بتوانند از این موقعیت‌ها اجتناب می‌کنند (بُعد رفتاری اضطراب اجتماعی) [24]
کلیشه‌های جنسیتی باورهای تحریف‌شده‌ای در انسان به‌ وجود می‌آورد که به‌ویژه در نوجوانی (زمان شکل‌گیری هویت و به ‌گفته اریکسون دوره حل بحران هویت) بر شناخت اجتماعی نوجوانان تأثیر نامطلوبی می‌گذارد و اضطراب اجتماعی را در آنان تشدید می‌کند. بنابراین شاید بتوان با آموزش خانواده‌ها و اولیای مدرسه و تأثیر بر رسانه‌های جمعی نقش کلیشه‌های جنسیتی را بر رشد شناختی کودکان کاهش داد و با پرورش توانایی‌های شخصی هر فرد جدا از مؤنث یا مذکر بودن، فرصت پرورش توانایی‌های فردی او را فراهم کرد. 
نتیجه‌گیری
درکل می‌توان نتایج حاصل از پژوهش حاضر را حاوی دو یافته اصلی دانست که عبارتند از: 1. میانگین اضطراب اجتماعی و دو زیرمقیاس درک و ترس از ارزیابی منفی (بُعد شناختی) و اجتناب از برخورد اجتماعی (بُعد رفتاری) در ابتدای نوجوانی (12 تا 13 سال) در دو جنس تفاوت معناداری ندارد؛ 2. میانگین اضطراب اجتماعی و ابعاد شناختی و رفتاری در سنخ جنسیتی زنانه از سنخ جنسیتی مردانه وآندروژن و نامتمایز بیشتر است. گفتنی است با توجه به مقطعی‌بودن پژوهش می‌توان زنانگی را با اضطراب اجتماعی و ابعاد شناختی و رفتاری آن مرتبط دانست. 
محدودیت‌ها و پیشنهادها
این پژوهش مانند مطالعات دیگر باید در بافت محدودیت‌های آن تفسیر شود. استفاده از ابزار خودگزارش‌دهی به عنوان تنها عامل بررسی رفتار می‌تواند موجب جهت‌گیری نتایج شود. علاوه‌برآن با توجه به اینکه پژوهش حاضر روی نوجوانان 12 تا 13 سال شهر تهران انجام شده است و متغیرهای بررسی‌شده از متغیرهای فرهنگی و اجتماعی و رسش شناختی تأثیر می‌پذیرد، تعمیم نتایج به دیگر فرهنگ‌ها و سنین مختلف جای بحث دارد. ازاین‌رو در پژوهش‌های آتی پیشنهاد می‌شود فرهنگ‌های دیگر و سنین مختلف بررسی شود و همچنین کلیشه‌هایی ذهنی مدنظر قرار گیرد که به‌طور اختصاصی بتواند بر اضطراب اجتماعی تأثیرگذار باشد. 
سپاسگزاری
درپایان از مدیران مدارس منطقه‌های سه و پنج تهران قدردانی می‌شود که در انجام این مطالعه با پژوهشگران همکاری کردند. 
[بنا به اظهار نویسنده مسئول مقاله، حمایت مالی از پژوهش و تعارض منافع وجود نداشته است.]

 
References
  1. American Psychiatric Association. Diagnostic and statistical manual of mental disorders. 4th ed. Washington, D. C.: American Psychiatric Association; 2000.
  2. Brook A, Christina A, Schmidt LA. Social anxiety disorder: A review of environmental risk factors. Neuropsychiatric Disease and Treatment. 2008; 4(1):123–43. doi: 10.2147/ndt.s1799 
  3. Hidalgo RB, Barnett SB, Davidson JR. Social anxiety disorder in review: Two decades of Progress. International Journal of Neuropsychopharmacology. 2001; 4(3):279-98. doi: 10.1017/s1461145701002504 
  4. Geravand F, Afzali MH, Shokri O, Parsian M, Puklek M, Khodaei A, et al. [Gender and age differences in social anxiety in adolescence (Persian)]. Developmental Psychology: Iranian Psychologists. 2011; 7(26):165-74.
  5. Levpuscek MP, Videc M. Psychometric properties of the Social Anxiety Scale for Adolescents (SASA) and its relation to positive imaginary audience and academic performance in Slovene adolescents. Studia Psychologica. 2008; 50(1):49-65.
  6. Zohrevand R. [The relationship between perception of gender roles and sexual satisfaction (Persian)].Women in Development & Politics. 2004; 2(2):117-25. 
  7. Baron R, Byrne D, Branscombe N. Social psychology [Y. Karimi, Persian trans]. Tehran: Ravan Publication; 2011.
  8. Stassart C, Hansez I, Delvaux M, Depauw B, Etienne A. A French translation of the revised childhood anxiety sensitivity index (CASI-R): Its factor structure, reliability, and validity in a nonclinical sample of children aged 12 and 13 years old. Psychologica Belgica. 2013; 53(1):57–74. doi: 10.5334/pb-53-1-57 
  9. Walsh TM, Stewart SH, McLaughlin E, Comeau N. Gender differences in Childhood Anxiety Sensitivity Index (CASI) dimensions. Journal of Anxiety Disorders. 2004; 18(5):695–706. doi: 10.1016/s0887-6185(03)00043-4 
  10. Muris CM, Knoops M. The relation between gender role orientation and fear and anxiety in nonclinic-referred children. Journal of Clinical Child & Adolescent Psychology. 2005; 34(2):326-32. doi: 10.1207/s15374424jccp3402_12 
  11. Ginsburg GS, Silverman WK. Gender role orientation and fearfulness in children with anxiety disorders. Journal of Anxiety Disorders. 2000; 14(1):57–67. doi: 10.1016/s0887-6185(99)00033-x 
  12. Aliakbari Dehkordi M, Shokrkon H. [The relationship between gender role and mental health & it's components in employed women (Persian)]. Journal of Clinical Psychology and Personality. 2011; 2(5):37-48. 
  13. Asgari P, Ehteshamzadeh P, Pirzamani S. [Relationship of social acceptance, sex-role (androgyny) with psychological well-being in female students (Persian)]. Woman and Culture. 2010; 2(5):99-110. 
  14. Puklek M. Sociocognitive aspects of social anxiety and its developmental trend in adolescence [PhD Dissertation]. Ljubljana: University of Ljubljana; 1997.
  15. Zhou X, Xu Q, Ingles CJ, Hidalgo MD, LaGreca AM. Reliability and validity of the Chinese version of the social anxiety scale for adolescents. Child Psychiatry and Human Development. 2008; 39(2):185-200. doi: 10.1007/s10578-007-0079-0
  16. Khodaei A, Shokri O, Puklek M, Gravand F, Tolabi S. [Factor structure and psychometric properties of the social anxiety scale for adolescents (SASA) (Persian)]. Journal of Behavioral Sciences. 2011; 5(3):209-16. 
  17. Boldizar PJ. Assessing sex typing and androgyny in children: The children’s sex role inventory. Journal of Developmental Psychology. 1991; 27(3):505-15. doi: 10.1037/0012-1649.27.3.505 
  18. Aliakbari Dehkordi M, Mohtashami T, Hasanzadeh P, Sahryari H. [The study of psychometric characteristics of children`s sex role inventory in Iranian population (Persian)]. Social Cognition. 2014; 4:7-15.
  19. Bem SL. The measurement of psychological androgyny. Journal of Consulting and Clinical Psychology. 1974; 42(2):155-62. doi: 10.1037/h0036215 
  20. Degonda M, Wyss M, Angst J. Obsessive-compulsive disorders and syndromes in the general population. European Archives of Psychiatry and Clinical Neuroscience. 1993; 243(1):16-22. doi: 10.1007/bf02191519 
  21. Hidalgo RB, Barnett SD, Davidson JRT. Social anxiety disorder in review: Two decades of progress. International Journal of Neuropsychopharmacology. 2001; 4(3):279–98. doi: 10.1017/s1461145701002504 
  22.  Khamseh A. [Examine gender role schemas and cultural stereotypes of female students (Persian)]. Women’s Studies. 2005; 2(6):115-34.
  23. Arrindell AW, Eisemann M, Richter J, Oei T, Caballo EV, Ende J, et al. Masculinity-femininity as a national characteristic and its relationship with national agoraphobic fear levels: Fodor’s sex role hypothesis revitalized. Behaviour Research and Therapy. 2003; 41(7):795-807. doi: 10.1016/s0005-7967(02)00188-2 
  24. Rice F. Human development: A life-span approach[M. Foroughan, Persian trans]. 4th ed. Tehran: Arjmand Publication; 2001.
  25. Spence JT, Helmreich RL. Masculine instrumentality and feminine expressiveness: Their relationships with sex role attitudes and behavior. Psychology of Women Quarterly. 1980; 5(2):147–63. doi: 10.1111/j.1471-6402.1980.tb00951.x 
  26. Feather NT. Masculinity, femininity, self-esteem, and subclinical depression. Sex Roles. 1985; 12(5):491-500. doi: 10.1007/bf00288171
  27. Orlofsky JL. Sex-role orientation, identity formation, and self-esteem in college men and women. Sex Roles. 1997; 3(6):561-75. doi: 10.1007/bf00287839 
  28. Antill J, Cunningham J. Self-esteem as a function of masculinity in both sexes. Journal of Consulting and Clinical Psychology. 1979; 6(3):783-85.
  29. Kimlicka T, Cross H, Tarnai J. A comparison of androgynous, feminine, masculine, and undifferentiated women on self-esteem, body satisfaction, and sexual satisfaction. Psychology of Women Quarterly. 1983; 7(3):291-94. doi: 10.1111/j.1471-6402.1983.tb00843.x 
نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1395/12/22 | پذیرش: 1395/10/12 | انتشار: 1395/12/22

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb