چکیده
گسترش دامنه تشخیصی اختلالهای طیف دوقطبی، تکیه بر شباهتهای این طیف با دیگر اختلالها و نادیدهگرفتن تفاوتهای آنها، بهکارنبردن قضاوت بالینی ماهرانه و همچنین آسانگیری در تشخیص این گروه از اختلالها موجب شده تا بسیاری از بیمارانی که از دیگر اختلالهای روانپزشکی مانند اختلال شخصیت مرزی رنج میبرند، در این طیف طبقهبندی شوند. از آنجا که در یک گروه جای دادن اختلال دوقطبی و اختلال شخصیت مرزی میتواند پیامدهای درمانی برای بیماران داشته باشد و حتی سبب محرومشدن آنان از درمانهای مورد نیاز گردد، روشنکردن تفاوتهای این دو اختلال از اهمیت زیادی برخوردار است. جنبههای زیستشناختی شامل تغییر در پیامرسانهای عصبی، کورتیزول خون و آزمون سرکوب کورتیزول و اختلالهای خواب در بیماران مرزی بیشتر به اختلال افسردگی اساسی شباهت دارند تا اختلال دوقطبی. از نظر علامتشناسی، ویژگیهای خلقی در اختلال شخصیت مرزی با اختلالهای خلقی متفاوت است. سیر و درمان اختلال شخصیت مرزی نیز با اختلالهای خلقی تفاوتهایی غیرقابل چشمپوشی دارد. بنابراین چنانچه به ویژگیهای این دو اختلال از دیدگاههای گوناگون توجه نماییم، تفاوتهای آشکاری خواهیم یافت که با در نظر گرفتن آنها به آسانی نمیتوان اختلال شخصیت مرزی را در طیف دوقطبی قرار داد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |