مقدمه
اختلالات عصبی رشدی شرایط روانپزشکی هستند که در ابتدای زندگی به وجود میآیند و شامل ناهنجاریهایی در رشد سیستم عصبی مرکزی هستند. اختلالات عصبی رشدی میتواند به مشکلات عاطفی و رفتاری و اختلال در عملکرد روانی، اجتماعی، تحصیلی و شغلی منجر شود [1]. اختلالات عصبی رشدی شامل اختلال نقص توجه/بیشفعالی، اختلال طیف اوتیسم، اختلال هماهنگی رشدی، اختلالات یادگیری خاص، ناتوانی ذهنی و اختلالات ارتباطی است [2]. شیوع اختلالات عصبی رشدی تقریباً در 5 تا 7 درصد از جمعیت عمومی است. اغلب از اوایل کودکی شروع میشود، تا بزرگسالی ادامه مییابند و معمولاً با الگویی از مشکلات در فرآیندهای شناختی خاص مشخص میشوند. بهعنوانمثال، میتوانند در پردازش حسی و ارتباطات اجتماعی (اختلال طیف اوتیسم)، تشخیص چهره (پروسپاگنوزیا) یا حرکت و هماهنگی (اختلال هماهنگی رشدی) رخ دهند [3].
در بسیاری از اختلالات عصبی رشدی مانند اختلال نقص توجه/بیشفعالی، یادگیری خاص و اختلالات طیف اوتیسم نقص در کارکردهای اجرایی دیده میشوند. کارکردهای اجرایی مجموعهای از تواناییهای کنترل شناختی است که در هماهنگی رفتار انعطافپذیر و هدفمند نقش دارند [4] و با رشد حیاتی مغز در دوران کودکی و نوجوانی مرتبط هستند [5]. توافق کلی در مورد سه کارکرد اجرایی اصلی کنترل بازداری، حافظه کاری و انعطافپذیری شناختی وجود دارد [6].
کودکان مبتلا به اختلالات عصبی رشدی ازجمله مبتلایان به اختلال طیف اوتیسم و اختلال نقص توجه/بیشفعالی اغلب بهدلیل مشکلات در مهارتهای کارکرد اجرایی ازجمله حافظه کاری، برنامهریزی، بازداری و توجه با چالشهای تحصیلی مواجه میشوند که برای رفتار سازگاری و یادگیری ضروری است. این کودکان بدون توجه به علائم همراه، بهطور مشابه با اختلالاتی در سرعت پردازش، حافظه کاری و بازداری پاسخ مواجه میشوند [7]. بازداری و برنامهریزی دو مورد از مهمترین کارکردهای اجرایی در نظر گرفته میشوند که بهطورکلی شامل چندین فرآیند شناختی مانند سازماندهی، حافظه کاری، توجه، حل مسئله، استدلال کلامی، انعطافپذیری شناختی و نظارت میشود. حافظه کاری نقش اساسی در اختلال نقص توجه/بیشفعالی دارد. تصور میشود ناهنجاریها در حافظه کاری دیداری-فضایی یکی از مهمترین نقایص در نیمرخ عصبی روانشناختی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی باشد. رابطه بین کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی ضعیف بهخوبی مستند شده است. کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص در عملکرد اجرایی مرکزی و بهویژه در حافظه کاری دچار نقص هستند. به نظر میرسد حافظه کاری کلامی و فضایی هر دو با کسب اولیه تواناییهای خواندن و ریاضی مرتبط باشند [8].
وجود مشکل در کارکردهای اجرایی کودکان به مشکلات زیادی ازجمله پرخاشگری، بیتوجهی، مشکلات رفتاری و ارتباطی منجر میشود [9]. کارکردهای اجرایی یک هدف احتمالی و همچنین ابزاری برای مداخله توانبخشی اختلالات عصبی رشدی هستند [10]. تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (tDCS) بهعنوان یک درمان امیدوارکننده برای توانبخشی اختلالات عصبی رشدی پیشنهاد شده است [11]. مطالعات نشان میدهد تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای میتواند حافظه، توجه و کارکرد اجرایی را از طریق مکانیسمهایی مانند تغییر در پتانسیل غشای استراحت، جریان خون مغزی، پلاستیسیته سیناپسی، سطوح انتقالدهندههای عصبی و اتصال به شبکه مغز بهبود بخشد [12].
تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای شامل انتقال جریانهای الکتریکی ضعیف (معمولاً بین 1 تا 2 میلیآمپر) به پوست سر با استفاده از دو الکترود، یک آند با بار مثبت و یک کاتد با بار منفی است. تصور میشود جریان پتانسیل غشای استراحت نورونها را بسته به قطبیت الکترود تعدیل میکند، بهطوریکه تحریک آندال باعث دپلاریزاسیون پتانسیل غشاء شده و تحریکپذیری قشر مغز را افزایش میدهد و تحریک کاتدی باعث ایجاد هیپرپلاریزاسیون و کاهش تحریکپذیری قشر مغز میشود [13]. تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بهطور پایدار تحریکپذیری و اتصال عصبی را تعدیل میکند. تجویز مکرر آن میتواند شبکههای ناکارآمد مغز را به نحو مطلوبی تغییر دهد [14]. تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای انعطافپذیری عصبی را ممکن میسازد. به مغز اجازه میدهد ارتباطات جدید بین نورونها را سازماندهی کند [6].
برخلاف دارودرمانی، تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای شامل تجویز منظم داروها نمیشود، بنابراین از بسیاری از عوارض جانبی مرتبط جلوگیری میکند. علاوهبراین، جلسات تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای نسبتاً کوتاه هستند و میتوان آنها را بهراحتی اجرا کرد و بهطور بالقوه بار سیستمهای مراقبت بهداشتی را کاهش میدهد و سازگاری بیمار را در مقایسه با مداخلات طولانیمدت رواندرمانی افزایش میدهد [12]. همچنین نتایج اخیر نشان داده است تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای در کودکان و نوجوانان بیخطر است و بهخوبی قابلتحمل است.
مرور نظاممند و فراتحلیل بوکان و همکاران که بهطور هدفمند برای ارزیابی ایمنی، تحمل و مقبولیت تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای در کودکان و نوجوانان سالم و دارای اختلال طراحی شده بود، نشان داد در سطح بینالمللی، تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای ایمن و بسیار قابلتحمل به نظر میرسد [15]. مرور نظاممند و فراتحلیل زِودی و همکاران نشان داد الگوهای استاندارد تحریک غیرتهاجمی مغز در کودکان بیخطر و قابلتحمل است [16]. مرور نظاممند و فراتحلیل لی و همکاران نشان داد تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات عصبی رشدی (اختلال نقص توجه/بیشفعالی، اوتیسم، اختلالات یادگیری) ایمن و قابلتحمل است [17].
گزینههای درمانی تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای در شرایط مختلف روانپزشکی آزمایش شده است [18]. مرور نظاممند و فراتحلیل نرماشیری و اکبری اثرات قابلتوجه تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای را بر بهبود کارکردهای اجرایی ازجمله حافظه کاری، بازداری، انعطافپذیری شناختی نشان داد [19]. مرور نظاممند و فراتحلیل محمدی مولود و همکاران نشان داد تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای، یکی از مداخلات مؤثر در بهبود کارکردهای اجرایی و عملکرد ریاضی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری است [20]. مرور نظاممند و فراتحلیل نجاتی و همکاران در بررسی تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر اختلالات اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی نشان داد تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای کنترل پاسخ، کنترل تداخل، حافظه کاری و انعطافپذیری شناختی را بهبود بخشید [21]. مرور نظاممند و فراتحلیل صالحینژاد و همکاران نشان داد اثرات بهبود بخشی از تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر نقایص شناختی از جمله بازداری پاسخ، حافظه کاری، توجه و انعطافپذیری شناختی گزارش شده است [22].
باوجوداین، مرور نظاممند و فراتحلیل گالوپ و همکاران نشان داد نتایج تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای در کودکان و جوانان با اختلالات روانپزشکی اگرچه دلگرمکننده است، اما شواهد تا به امروز برای این نتیجهگیری قاطعانه کافی نیست که تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای میتواند علائم بالینی و شناخت را در کودکان و نوجوانان با اختلالات روانپزشکی بهبود بخشد [23].
ازآنجاییکه مداخلات دارویی تا به امروز در مقابله با این کاهش ناکارآمد بوده است، درک میزان بهبود عملکردهای شناختی توسط تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای مطمئناً از اهمیت بالینی برخوردار است. چنین درکی را نمیتوان بهراحتی با مقایسه کیفی در بین مطالعات به دست آورد، زیرا یافتهها ترکیبی هستند و درست مانند سایر حوزههای شناختی، ناهمگونی زیادی در طرحهای تجربی، تکالیف و پروتکلهای تحریک وجود دارد. نتایج این مطالعات را میتوان در یک فراتحلیل ادغام کرد تا کارایی کلی اثرات تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای را با اندازه اثر نشان داد [13].
اثرات تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای برای کارکردهای اجرایی در کودکان و نوجوانان در مطالعات مختلف متناقض است، و شواهد برای تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای محدودیتهایی دارد. علاوهبراین بررسیها نشان میدهد تاکنون، هیچ مرور نظاممند یا فراتحلیل اثرات تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای را بر کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان ایرانی مبتلا به اختلالات عصبی رشدی بررسی نکرده است. بنابراین هدف از مرور نظاممند و فراتحلیل حاضر بررسی این مهم است که آیا تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای میتواند کارکردهای اجرایی را در کودکان و نوجوانان ایرانی مبتلا به اختلالات عصبی رشدی بهبود بخشد یا خیر؟
روش
مرور نظاممند و فراتحلیل حاضر براساس دستورالعملهای موارد گزارش ترجیحی برای مرورهای نظاممند و فراتحلیل (PRISMA 2020) گزارش شده است [24].
جستوجوی ادبیات
مطالعات اولیه با استفاده از پایگاههای داده وبآوساینس، اسکوپوس، پابمد، اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پرتال جامع علوم انسانی جستوجو شدند. جستوجو از سال 2014 تا 2024 با استفاده از کلیدواژههای «تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای»، «کارکردهای اجرایی»، «حافظه کاری»، «توجه»، «انعطافپذیری شناختی»، «بازداری»، «سرعت پردازش»، «برنامهریزی»، «کودکان»، «نوجوانان»، «اختلالات عصبی رشدی»، «اختلال نقص توجه/بیشفعالی»، «اختلال طیف اوتیسم»، «اختلال هماهنگی رشدی»، «اختلال یادگیری خاص»، «ناتوانی ذهنی»، «اختلالات ارتباطی»، «ایران» و «ایرانی» انجام گردید. ادبیات خاکستری با استفاده از موتورهای جستوجوگر گوگل اسکالر جستوجو شد.
کلمات کلیدی که در پایگاههای داده جستوجو شدند، بدین شرح است:
(“transcranial direct current stimulation” OR “tDCS” OR “direct current stimulation”) AND (“executive function” OR “attention” OR “working memory” OR “cognitive flexibility” OR “inhibition” OR “processing speed” OR “planing”) AND (“neurodevelopmental disorders” “attention-deficit/hyperactivity disorder” OR “ADHD” OR “autism spectrum disorder” OR “ASD” OR “specific learning disorder” OR “SLD” OR “Communication disorders” OR “intellectual disability”) AND (“children” OR “adolescents” OR “teenagers”) AND (“Iran” OR “Iranian”)
معیارهای واجد شرایط بودن
معیارهای PICO-SD برای طراحی معیارهای واجد شرایط بودن استفاده شد.
معیارهای ورود
شرکتکنندگان
کودکان (6-12 سال) و نوجوانان (13-18 سال)، ساکن ایران، مبتلا به اختلالات عصبی رشدی (اختلال نقص توجه/بیشفعالی، اختلال طیف اوتیسم، اختلال یادگیری خاص، اختلال هماهنگی رشدی، ناتوانی ذهنی، اختلالات ارتباطی)،
مداخلات
گروه آزمایش با تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای به تنهایی (پروتکل آندی)،
کنترل
گروه کنترل با تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای ساختگی (شم) یا بدون مداخله اضافی،
پیامد
کارکردهای اجرایی (حافظه کاری، توجه، بازداری، انعطافپذیری شناختی، برنامهریزی و سرعت پردازش)،
طرح مطالعه
مطالعات آزمایشی، نیمهآزمایشی و شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل.
معیارهای خروج
- سایر روشهای غیرتهاجمی تحریک مغز مانند تحریک مغناطیسی فراجمجمهای و تحریک جریان متناوب فراجمجمهای،
- مطالعات انجامشده بر روی بزرگسالان،
- عدم گزارش شاخصهای موردنیاز جهت محاسبه انداز اثر،
- مطالعات فراتحلیل، پایاننامه و مقالات کنفرانسی،
- مقالاتی که متن کامل آن در دسترس نبودند.
انتخاب مطالعه
دو نویسنده بهصورت مستقل واجد شرایط بودن مطالعات را ارزیابی کردند. برای تعیین واجد شرایط بودن، دو نویسنده بهطور مستقل چکیده هر مقاله را برای انتخاب اولیه بررسی کردند. مقالاتی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند برای بررسی متن کامل نگهداری شدند. سپس مقالات کامل برای بار دوم براساس معیارهای انتخاب برای تأیید مجدد واجد شرایط بودن غربالگری شدند. هر گونه اختلاف در مورد صلاحیت مورد بحث قرار گرفت تا زمانی که به اجماع رسید. پس از آن، تمام مقالات انتخابشده بهطور کامل برای بررسی همه معیارهای ورود مطالعه شد.
استخراج دادهها
دو نویسنده بهطور مستقل دادهها را استخراج کردند، یک جدول استخراج اطلاعات برای ادبیات تهیه شد. دادههای زیر از مطالعات واردشده استخراج شد:
1. ویژگیهای مطالعه (نام نویسندگان و سال انتشار)، 2. حجم نمونه، 3. ویژگیهای افراد (سن، جنس و نوع اختلال عصبی رشدی)، پارامترهای مداخله (شدت جریان، مدت و زمان تحریک)، 4. معیارهای نتیجه.
ارزیابی کیفیت مطالعات
ارزیابی کیفیت مطالعات توسط مقیاس جداد و توسط دو نویسنده بهصورت جداگانه انجام شد. مقیاس جداد سه مورد را دررابطهبا تصادفیسازی نمونهها (تخصیص تصادفی)، دوسوکورسازی و خروج از مطالعه (ریزش نمونه) را ارزیابی میکند. دامنه نمره کل (0) تا (5) امتیاز است. اگر نمره کل 3 امتیاز یا بالاتر بود، مطالعه بهعنوان مطالعه با کیفیت بالا ارزیابی میشد. اگر نمره کل 2 امتیاز یا کمتر بود، مطالعه بهعنوان مطالعه با کیفیت پایین ارزیابی میشد. برای مطالعاتی که در آنها انجام دوسوکورسازی غیرممکن بود، اگر نمره کل 2 امتیاز یا بالاتر بود، مطالعه با کیفیت بالا ارزیابی میشود [25].
در مرور نظاممند حاضر، مطالعاتی که تصادفیسازی نمونهها را انجام دادند امتیاز 1 و اگر روش تصادفیسازی ذکر شده باشد امتیاز 2 گرفتند. مطالعاتی که کورسازی را انجام دادند امتیاز 1 و اگر روند کورسازی توضیح داده شده باشد امتیاز 2 گرفتند. مطالعاتی که تعداد و علل ریزش نمونهها ذکر شده بود امتیاز 1 و اگر ذکر نشده باشد امتیاز صفر گرفتند. تصادفیسازی نمونهها در تمام مطالعات انجام شده بود اما روش آن در 7 مطالعه ذکر شده بود. تعداد و علل ریزش نمونهها در 5 مطالعه ذکر شده بود. 4 مطالعه یکسوکور و 1 مطالعه دوسوکور بود. امکان انجام دوسوکورسازی در بسیاری از مطالعات باتوجهبا ماهیت مداخله (تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای) امکانپذیر نبود. در بیشتر مطالعات شرکتکنندگان بهصورت تصادفی به سه گروه آزمایشی، کنترل و شم و یا سه گروه تحریک آندی، کاتدی و شم تقسیم میشدند. در گروه شم، تحریک ساختگی برای بیاطلاعی شرکتکننده از برقراری جریان الکتریکی ایجاد میشد. ارزیابی کیفیت مطالعات بهوسیله مقیاس Jadad در جدول شماره 1 ارائه شده است.
معیارهای نتیجه
ازنظر اندازهگیری کارکردهای اجرایی، مطالعات مختلف از مقیاسهای متفاوتی برای ارزیابی بهبود کارکردهای اجرایی استفاده کردند. برای حوزه حافظه کاری، ارزیابی شامل آزمونهای ان-بک (N-back) و تصاویر هندسی درهم (Andre Rey) بود. ارزیابی حافظه کاری کلامی با آزمون هوش آزمای تهران-استنفورد بینه بود. حافظه کاری دیداری و شنیداری با آزمون حافظـه کاری از مجموعـه آزمونهـای علـوم ذهنـی کمبریـج (CANTAB) ارزیابی شد. برای حوزه توجه، ارزیابی شامل آزمونهای عملکرد پیوسته (IVA)، توجه کانرز (CAARS) بود. توجه پیوسته با استفاده از آزمون عملکرد پیوسته (CPT) و توجه انتخابی با استفاده از از آزمون استروپ (Stroop) ارزیابی شد. جهت ارزیابی توجه دیداری، تکلیف فرآیندهای توجه دیداری با نرمافزار CogLab استفاده شد. برای حوزه بازداری (بازداری پاسخ، کنترل بازداری و کنترل تداخل) از آزمونهای برو-نرو (Go/NoGo) و استروپ (Stroop) استفاده شد. انعطافپذیری شناختی با آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین (WCST)؛ برنامهریزی از آزمون برج لندن (TOL)؛ سرعت پردازش با آزمونهای سرعت پردازش وکسلر (WPST) و سرعت پردازش (SDMT)؛ و کارکرد کلی اجرایی با پرسشنامه توانایی شناختی نجاتی (CAQ) ارزیابی شد.
تجزیهوتحلیل دادهها
دادهها با استفاده از نرمافزار CMA نسخه دوم تجزیهوتحلیل شدند. جهت اندازهگیری اثر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای، تفاوت میانگین استانداردشده (SMD) بهعنوان تفاوت بین گروهها در مقادیر میانگین تقسیم بر انحرافمعیار ادغامشده در فاصله اطمینان 95 درصدی محاسبه شد. چون پیامد در بین مطالعات از واحد یکسانی استفاده نمیکرد، بهجای تفاوت میانگین از تفاوت میانگین استانداردشده استفاده شد [26]. ناهمگونی دادهها با استفاده از آماره I2 اندازهگیری شد و 25 درصد50 یا 75 درصد بهترتیب کم، متوسط و زیاد در نظر گرفته شدند. یک مدل اثرات تصادفی برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد. تجزیهوتحلیل زیرگروهی برای کشف دلایل بالقوه ناهمگونی استفاده شد. در تمام آنالیزها 05/P<0 از نظر آماری معنیدار در نظر گرفته شد [50]. جهت تحلیل حساسیت و سوگیری انتشار از روش چینش و تکمیل دوال و توئیدی (Trim and fill) و نمودار قیفی استفاده شد [27].
یافتهها
با جستوجو در پایگاه داده الکترونیکی، 536 مطالعه بازیابی شد. از این مطالعات، 282 مطالعه تکراری با استفاده از نرمافزار EndNote حذف شدند. بررسی عناوین و چکیده مطالعات باقیمانده به حذف 219 مطالعه به دلایل زیر منجر شد:
1. مطالعات فاقد جامعه ایرانی بود (69=n)،
2. شرکتکنندگان بیشتر از 18 سال داشتند بودند (23=n)،
3. شرکتکنندگان اختلالات عصبی رشدی نداشتند (35=n)،
4. پیامد عملکردهای اجرایی نبود (51=n)،
5. مداخله غیرمرتبط داشتند (41=n).
بررسی نسخه کامل مطالعات به حذف 14 مطالعه به دلایل زیر منجر شد:
1. مطالعات با تورش انتشار (8=n)
2. مطالعاتی که دادههای خام آن فاقد میانگین و انحرافمعیار گروه کنترل و آزمایش بودند (6=n).
درنهایت 23 مطالعه در مرور نظاممند و فراتحلیل قرار گرفتند. نمودار جریان جستوجو و انتخاب ادبیات طبق دستورالعملهای PRISMA در تصویرشماره 1 نشان داده شده است.
ویژگی مطالعه
تعداد کل مطالعات واردشده 23 مورد با 74 اندازه اثر بود که مجموعاً 614 نفر را در گروه تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای، شم و کنترل ارزیابی کردند. تعداد 10 مطالعه کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی (ADHD)، 10 مطالعه کودکان و نوجوانان مبتلا به یادگیری خاص (SLD) ، 1 مطالعه کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (SLD) ، 1 مطالعه کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی (DCD) و 1 مطالعه کودکان و نوجوانان مبتلا به ناتوانی ذهنی خفیف (MID) را بررسی کردند. تعداد جلسات مداخلات بین 3 تا 18 جلسه و مدتزمان هر جلسه از 10 تا 30 دقیقه متغیر بود. ویژگی مطالعات گنجاندهشده در جدول شماره 2 برای مرور نظاممند حاضر ارائه شده است.
نتایج فراتحلیل
نتایج پژوهش حاضر نشان داد اندازه اثر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان ایرانی مبتلا به اختلالات عصبی رشدی برابر با 1/04 در سطح اطمینان 95 درصد و در فاصله اطمینان 0/83 تا 1/25 (1/04=SDM؛ %95، 0/83-1/25=CI؛ 001/P<0) بود. اندازه اثر ازلحاظ آماری معنادار بود و نشاندهنده تأثیر زیاد تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان ایرانی مبتلا به اختلالات عصبی رشدی بود.
نمودار انباشت اثربخشی تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر کارکردهای شناختی کودکان و نوجوانان ایرانی مبتلا به اختلالات عصبی رشدی در مقایسه با گروه کنترل در تصویر شماره 2 نشان داده شده است.
تحلیل حساسیت و سوگیری انتشار
در مقایسه با سایر روشهای آماری روش چینش و تکمیل (trim-and-fill) برای شناسایی و تنظیم سوگیری انتشار بالقوه نسبتاً بصری و کارآمد است. روش چینش و تکمیل یک تحلیل حساسیت بهطور گسترده شناختهشده براساس عدم تقارن نمودار قیفی است که ممکن است نشاندهنده انتشارات گمشده باشد. اگر مقادیر گمشده شناسایی شوند، میتوان تصحیح اندازه اثر را محاسبه کرد. در نمودار قیفی، محور افقی نشاندهنده مقادیر اندازههای اثر مطالعات و محور عمودی خطای معیار است. خطوط بریدهای که یک ناحیه مثلثی ایجاد میکنند، حدود 95% اطمینان (تحت مدل اثر ثابت) را نشان میدهند و خط ثابت عمودی نشاندهنده اندازه کلی اثر است. مطالعات گمشده توسط سوگیری انتشار در یک فراتحلیل معمولاً به یک طرح قیف نامتقارن قابلتوجه منجر میشود [26].
دایرههای توخالی نشاندهنده مطالعات مشاهدهشده، و دایرههای توپر نشاندهنده مطالعات گمشده است. همانطور که در تصویر شماره 3 مشاهده میشود مطالعات مشاهدهشده حول محور میانگین اثر بهطور متقارن توزیع نشدهاند و پراکندگی حول یک طرفه میانیگن نشاندهنده سوگیری انتشار است.
لذا جهت بررسی و اصلاح سوگیری انتشار از روش چینش و تکمیل دووال و توئیدی استفاده شد. در این روش، مطالعات گمشده در سمت چپ نمودار را که ایجاد آنها حالت تورش را از بین میبرد محاسبه مینماید. نتایج روش اصلاح دووال و توئیدی در جدول شماره 3 ارائه شده است. براساس نتایج روش اصلاح دووال و توئیدی با اضافه کردن 8 مطالعه به سمت چپ میانگین نمودار قیفی حالت متقارن پیدا میکند.
مقدار ناهمگونی با استفاده از آزمون Q و شاخص I2 (334/70=Q، 78/19= I2، P<0/001) ارزیابی شد. مقدار Q از نظر آماری معنیدار بود و نشاندهنده تفاوت واقعی بین اندازه اثر مطالعات اولیه است. مقدار شاخص I2 بزرگ ارزیابی شد و بیانگر ناهمگونی در مطالعات اولیه بود. بنابراین برای بررسی نقش متغیرهای تعدیلگر که ممکن است این ناهمگونی بهدلیل اثر احتمالی آنها ایجاد شده باشد و همچنین جهت مقایسه زیر گروهها، تجزیهوتحلیل زیرگروهی انجام شد.
تجزیهوتحلیل زیرگروهی
عواملی که احتمالاً بر ناهمگنی تأثیر میگذارند از جمله نوع آزمون (باتوجهبه استفاده از ابزارهای مختلف برای اندازهگیری کارکردهای اجرایی) و نوع اختلال عصبی رشدی (نقص توجه/بیشفعالی،اختلالات یادگیری خاص و غیره) برای تجزیهوتحلیل زیرگروهی انتخاب شدند. از میان مطالعاتی که وارد فراتحلیل شدند، مقیاسهای نمره کارکردهای اجرایی مورداستفاده در حداقل 3 مطالعه بهعنوان شاخصهای نتیجه انتخاب شدند [51]. آزمونهای ان-بک (N-back)، استروپ (Stroop)، عملکرد پیوسته (CPT)، برو-نرو (Go/NoGo) و دستهبندی کارتهای ویسکانسین (WCST) تجزیهوتحلیل شدند.
توجه
اثر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر توجه در 6 مطالعه با استفاده از آزمونهای استروپ (Stroop) و عملکرد پیوسته (CPT) مورد ارزیابی قرار گرفت. 3 مطالعه اثر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای را بر حوزه توجه انتخابی با استفاده از آزمون استروپ (Stroop) و 3 مطالعه اثر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای را بر حوزه توجه پیوسته با استفاده از آزمون عملکرد پیوسته (CPT) گزارش کردند. تجزیهوتحلیل زیرگروهی تفاوت معنیداری را بین گروه تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای و گروه کنترل در آزمون استروپ (1/77=SDM؛ %95، 0/26-1/95=CI؛ 001/P<0) و در آزمون عملکرد پیوسته (1/11=SDM؛ %95، 0/8-2/73=CI؛ 001/P<0) نشان داد (تصویر شماره 4).
حافظه کاری
اثر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر حافظه کاری در 7 مطالعه با استفاده از آزمون ان-بک (N-back)، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج فراتحلیل تفاوت معنیداری را بین گروه تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای و گروه کنترل در آزمون ان-بک (1/03=SDM؛ %95، 0/51-1/55=CI؛ 001/P<0) نشان داد (تصویر شماره 5).
انعطافپذیری شناختی
اثر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر انعطافپذیری شناختی در 6 مطالعه با استفاده از آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین (WCST) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج فراتحلیل تفاوت معنیداری را بین گروه تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای و گروه کنترل در آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین (0/94=SDM؛ %95، 0/5-1/38=CI؛ 001/P<0) نشان داد (تصویر شماره 6).
بازداری
اثر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر بازداری (بازداری پاسخ، کنترل بازداری و کنترل تداخل) در 9 مطالعه با استفاده از آزمونهای برو-نرو و استروپ (Stroop) مورد ارزیابی قرار گرفت. 4 مطالعه اثر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای را با استفاده از آزمون استروپ (Stroop) و 5 مطالعه اثر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای را با استفاده از آزمون برو-نرو (Go/NoGo) برای بازداری گزارش کردند. نتایج فراتحلیل تفاوت معنیداری را بین گروه تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای و گروه کنترل در آزمون استروپ (0/97=SDM؛ %95، 0/1-38/56=CI؛ 001/P<0) و آزمون برو- نرو (0/64=SDM؛ %95، 0/31-0/97=CI؛ 001/P<0) نشان داد (تصاویر شماره 7، 8).
بهطور خلاصه تجزیهوتحلیل زیرگروهی براساس نوع آزمون اجرایی نشان داد تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بیشترین تأثیر را بر مؤلفه توجه انتخابی با استفاده آزمون استروپ (1/77=SDM؛ %95، 0/26-1/95=CI؛ 001/P<0) و مؤلفه توجه پیوسته در آزمون عملکرد پیوسته (11/1=SDM؛ %95، 0/8-2/73=CI؛ 001/P<0) نسبت به دیگر مؤلفههای کارکرد اجرایی داشته است.
جهت بررسی نقش نوع اختلال عصبی رشدی، اختلال نقص توجه/بیشفعالی و اختلال یادگیری خاص مورد بررسی قرار گرفت. بهدلیل اینکه تأثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات عصبی رشدی دیگر بهصورت خیلی محدود بررسی شده بود (کمتر از 3 مطالعه). لذا از مقایسه زیرگروهی حذف گردیدند. تجزیهوتحلیل زیرگروهی نوع اختلال عصبی رشدی نشان داد تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال یادگیری خاص (1/43= SDM؛ %95، 05/81-1/1=CI؛ 001/P<0) نسبت به کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی، (0/76=SDM؛ %95، 0/53-0/98=CI؛ 001/P<0)، تأثیر بیشتری دارد.
بحث
مرور نظاممند و فراتحلیل حاضر با هدف بررسی تأثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان ایرانی مبتلا به اختلالات عصبی رشدی انجام شد. نتایج فراتحلیل نشان داد اثر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات عصبی رشدی مؤثر بوده است. یافتههای حاضر همسو با یافتههای مرور نظاممند و فراتحلیل صالحینژاد و همکاران [22]، محمدی مولود و همکاران [20]، نجاتی و همکاران [21]، فتحی آذر و همکاران [52]، خالقی و همکاران [53]، کازمو و همکاران [54] و صالحینژاد و همکاران [55] بود.
مرور نظاممند و فراتحلیل صالحینژاد و همکاران نشان داد اثربخشی تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر بهبود نقایص شناختی ازجمله بازداری پاسخ، حافظه کاری، توجه و انعطافپذیری شناختی گزارش شده است. قشر جلوی پیشانی خلفی چپ و راست نواحی هستند که اغلب مورد هدف قرار میگیرند و تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای آندال پروتکلی است که اغلب مورد استفاده قرار میگیرد. به نظر میرسد تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای یک روش امیدوارکننده برای بهبود اختلال نقص توجه/بیشفعالی باشد [22].
مرور نظاممند و فراتحلیل کازمو و همکاران در بررسی تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای در اختلال نقص توجه/بیشفعالی بهبودهای قابلتوجهی در توجه، کنترل بازدارنده و حافظه کاری، علاوهبر افزایش اتصال مغز به دنبال استفاده از تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای گزارش کرد [54]. مرور نظاممند و فراتحلیل فتحی آذر و همکاران نشان داد تحریک الکتریکی فراجمجمهای میتواند بر مهارتهای شناختی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال یادگیری خاص تأثیر مثبت بگذارد [52].
در تبیین یافتههای پژوهش حاضر میتوان بیان کرد که مکانیسم زیربنایی تأثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای تعدیل فعالیت تحریکی و/یا مهاری است که آن را به ابزاری ارزشمند برای بازگرداندن تعادل تحریک/مهار (E/I) که در بسیاری از اختلالات عصبی رشدی مختل میشود تبدیل میکند. فرآیندهای اولیه رشد، مانند شکلگیری و مهاجرت نورونها، تشکیل و بلوغ سیناپسها و اصلاح این سیناپسها به ایجاد مدارهای عصبی منجر میشود که در آن خروجیهای تحریکی و مهاری بهخوبی متعادل میشوند. این مهم برای اطمینان از اینکه پاسخ به محرکها کافی است و فعالیت شبکه بهخوبی تنظیم شده و به درستی زمانبندی شده است، مهم است. ازسویدیگر، تغییرات در انتقال تحریکی با پلاستیسیته سیناپسی و در نتیجه یادگیری و حافظه مرتبط است. این تغییرات همچنین بهطور مهمی توسط فعالیت بازدارنده تنظیم میشوند. مولکولهای مرتبط با تنظیم تعادل تحریک/مهار در اوایل دوره پس از تولد ظاهر میشوند. در مراحل اولیه رشد پس از تولد، تغییرات در تعداد، توزیع و نوع گیرندههای گابا و گلوتامات، و همچنین برگشت قطبیت گابا از دپلاریزاسیون به هیپرپلاریزه، به افزایش فعالیت مهاری و کاهش تحریککننده منجر میشود.
علاوهبراین، تأخیر در بلوغ سیناپسهای بازدارنده، دریچهای برای شکلپذیری وابسته به فعالیت ایجاد میکند که در مراحل اولیه رشد رخ میدهد. شروع اختلالات عصبی رشدی متعدد با این دوره بحرانی مطابقت دارد. با تسهیل بازیابی تعادل فعالیت عصبی، تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای ممکن است یک درمان بالقوه برای اختلالات عصبی رشدی باشد که در آن عدم تعادل تحریک/مهار نقش اصلی را ایفا میکند [11].
بهطورکلی تحقیقات فعلی شواهد اولیهای را برای پتانسیل درمانی تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای در اختلال نقص توجه/بیشفعالی، اختلال طیف اوتیسم و نارساخوانی دوران کودکی و نوجوانی ارائه میدهد. بااینحال، هنوز راه درازی برای ایجاد مداخلات مبتنی بر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای در جمعیت درحالرشد وجود دارد. پروتکلهای تحریک اعمالشده در اختلالات عصبی رشدی که بیشتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند، نشان میدهند نیاز به ایجاد پروتکلهای تحریک خاص علائم وجود دارد که شرایط خاص اختلال را در نظر بگیرند. متغیرهای بین فردی نیز باید در نظر گرفته شود. این امر در مغز درحالرشد که دستخوش تغییرات فیزیولوژیکی گسترده و سریع میشود، اهمیت بیشتری دارد. اتخاذ یک رویکرد فردی این امکان را میدهد که بهطور هدفمند کمبودها و علائم را هدف قرار دهیم و تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای را در افرادی که احتمالاً به درمان پاسخ میدهند، اعمال کنیم [56].
همچنین ویژگیهای اختلالات عصبی رشدی متفاوت است و هر مورد نمیرخ منحصربهفردی از مشکلات و نقاط قوت را نشان میدهد. درنتیجه، شناسایی اختلال همیشه ساده نیست و اغلب در مدارس و جاهای دیگر به اشتباه درک میشود. ممکن است فرد بهجای اینکه برای حمایت مناسب ارجاع شود، بهعنوان «تنبل» یا «مشکلساز» برچسب زده شود که پیامدهایی برای روابط معلم و دانشآموز دارد. درنتیجه، کودکان مبتلا به اختلالات عصبی رشدی میتوانند خودکارآمدی ضعیفتری داشته و سطوح بالاتری از اضطراب و افسردگی را که اغلب از سنین پایین مشاهده میشوند، افزایش دهند که میتواند تا بزرگسالی ادامه یابد. این مشکلات بیشتر بر عملکرد آنها در مدرسه و دستاوردهای حرفهای آنها تأثیر میگذارد. لازم به ذکر است که نرخ بیکاری در میان افراد مبتلا به اختلالات عصبی رشدی بهطور قابلتوجهی بالاتر است.
بهبود این نتایج بدون شک مزایای شخصی و روانی قابلتوجهی را برای این افراد به ارمغان میآورد. شناسایی زودهنگام و حمایت از چنین شرایطی برای بهبود نتایج در زندگی آینده مهم است [2]. پیشنهاد میشود غربالگری اولیه برای نقایص شناختی کودکان انجام شود. غربالگری اولیه برای نقایص شناختی ممکن است به هدایت ارجاعات برای ارزیابی بیشتر، دسترسی زودهنگام به درمانها و بهبود نتایج کمک کند. بدون غربالگری زودهنگام، نقصهای کودکان ممکن است شناسایی نشود که به چالشهای مهم در مدرسه منجر میشود و کودک را در معرض خطر مشکلات رفتاری و عاطفی قرار میدهد. غربالگری زودهنگام میتواند با شناسایی دغدغهها در حوزههای کارکرد اجرایی کودکان، به مناسبسازی برنامههای مداخلهای کمک کند. غربالگری شناختی آنلاین در بزرگسالان و نوجوانان در دو دهه اخیر پیشرفت چشمگیری داشته است. مدیریت آنلاین سهولت و دسترسی به تستهای شناختی را که میتواند بهعنوان غربالکننده نقص در کارکرد اجرایی مورد استفاده قرار گیرد، ارتقا داده است. غربالگرهای شناختی آنلاین میتوانند به ارزیابیهای فردی و حمایت مفید متناسب با مهارتهای خاص کارکرد اجرایی در کودکان کمک کنند [7].
نتیجهگیری
شواهد موجود نشان داد تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای میتواند بهطور قابلتوجهی کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان ایرانی مبتلا به اختلالات عصبی رشدی را بهبود بخشد. پژوهش حاضر چندین محدودیت دارد. مطالعات واردشده کیفیت روششناختی پایینی داشتند، زیرا تعداد اندکی از مطالعات کارآزماییهایی بالینی تصادفیشده بودند. مطالعــات اندکی دادههـای پیگیـری را گـزارش کردنـد، بنابراین دادههای کافی برای ارزیابی تداوم تأثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای در اختیار نداشتیم. فقدان تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای شم در گروه کنترل در بعضی مطالعات وجود داشت. بنابراین مطالعات آینده نیاز به مطالعات کارآزماییهای بالینی و تصادفیسازی، کنترلشده شم با دورههای پیگیری مناسب برای ارزیابی اثربخشی تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان ایرانی مبتلا به اختلالات عصبی رشدی وجود دارد.
شاخصهای مرتبط با ایمنی و تحملپذیری و عوارض جانبی در مطالعات اولیه گزارش نشد که ایمنی تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای را در کودکان و نوجوانان مطابق با مطالعات اخیر نشان دهد. بنابراین، مطالعات آینده باید از پرسشنامه عوارض جانبی استاندارد برای ارزیابی تحمل و عوارض جانبی تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای استفاده کنند. همچنین مطالعات واردشده ازنظر سن، حنسیت و سطح اختلال متفاوت بودند، بنابراین نتایج ما از دادههای ناهمگن به دست آمد. علاوهبراین، اکثر مطالعات اولیه، تأثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای را بر کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی و اختلال یادگیری خاص بررسی کرده بود. لذا نیاز به مطالعات آینده جهت بررسی تأثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای بر کارکردهای اجرایی کودکان و نوجوانان مبتلا به دیگر اختلالات عصبی رشدی بخصوص اختلال طبف اوتیسم وجود دارد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله مرور نظاممند میباشد که بر روی نمونههای انسانی و حیوانی انجام نشده است. برایناساس نیاز به کد اخلاق نبود و تمام قوانین اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان بهطور یکسان در مفهوم و طراحی مطالعه، جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها، تفسیر نتایج و تهیه پیشنویس مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
در مقاله حاضر، هیچگونه تعارض منافعی وجود ندارد.