مقدمه
گوشیهای هوشمند ازجمله دستگاههای مقرون به صرفهای هستند که امروزه بهواسطه کاربردهای گستردهای که دارند مثل قابلحمل بودن و دسترسی داشتن به اینترنت، جمعیت کثیری از مردم جهان از آن استفاده میکنند، بهطوریکه در سال 2021 حدود 3/8 میلیارد از مردم جهان (حدود نیمی از جمعیت جهان) از گوشیهای هوشمند استفاده میکردند [
1]. و پیشبینی میشود باتوجهبه شیوع کووید-19 این تعداد تا سال 2024 از 4/5 میلیارد نفر هم عبور کند [
2]. مردم با استفاده از طیف وسیعی از برنامههای گوشیهای هوشمند میتوانند عملکردهای مختلفی را انجام دهند که بسیاری از آنها میتوانند بر رفاه و رضایت از زندگی فرد مؤثر باشند [
3]. برای بسیاری، گوشیهای هوشمند در حفظ و تقویت روابط اجتماعی نقش اساسی دارند، اما از طرفی، گوشیهای هوشمند ممکن است باعث جدایی افراد نیز شوند، بهطوریکه گاهی افراد توجه بیشتری به گوشی هوشمند خود نسبت به افرادی که در تعامل مستقیم و رودررو با آنها هستند میکنند که این موضوع میتواند باعث اختلافاتی در روابط نیز شود [
4]. این اختلافات تا حد زیادی نتیجه افزایش روزافزون نادیده گرفتن افراد بهواسطه استفاده و توجه بیش از حد به گوشیهای هوشمند است که از آن با عنوان پدیده فابینگ یاد میشود. بدین معنا که افراد ازنظر فیزیکی باهم هستند اما بهدلیل استفاده از گوشی هوشمند توجه کامل به یکدیگر نشان نمیدهند. امروزه، رفتار فابینگ ممکن است تقریباً در هر محیط اجتماعی یا در روابط میان فردی رخ دهد [
5].
پژوهشگرانی در پژوهشی دریافتند که تقریباً 70 درصد از شرکتکنندگان در مطالعه خود حداقل یکبار در روز، دیگران را مورد فابینگ قرار میدهند و بیش از 78 درصد از افراد نیز گزارش کردند که حداقل یکبار در روز مورد فابینگ قرار میگیرند [
6]. علاوهبر شیوع بالایی که فابینگ دارد، درباره تأثیر رفتار فابینگ بر دوران دانشجویی نیز میتوان گفت که این مقطع، دوره حساسی است که با رشد شخصی قابلتوجه، چالشهای تحصیلی و توسعه مهارت های اجتماعی مشخص میشود. در طول این سالها است که دانشجویان پایههای شغلی و روابط آینده خود را میسازند. درگیر شدن در فعالیتهای دانشگاه و ایجاد دوستیهای معنیدار از اجزای ضروری برای یک زندگی دانشجویی کامل هستند. این تعاملات نهتنها عملکرد تحصیلی را افزایش میدهد، بلکه به رفاه عاطفی و اجتماعی دانشجویان نیز کمک میکند [
7].
بااینحال، رواج فزاینده فناوری، بهویژه تلفنهای هوشمند، پویایی جدیدی را به زندگی دانشجویی وارد کرده است، درحالیکه تلفنهای هوشمند مزایای متعددی مانند دسترسی فوری به اطلاعات و ارتباطات پیشرفته را ارائه میدهند، اما در صورت استفاده بیش از حد یا نامناسب نیز با خطرات قابلتوجهی ازجمله اعتیاد به آن و رفتار فابینگ همراه است [
8]. درارتباطبا دوران دانشجویی، جایی که ایجاد شبکههای قوی و حمایتی بسیار مهم است، تأثیر فابینگ میتواند بهویژه مضر باشد. این رفتار، ارتباطات و تعلقاتی را که برای موفقیت و رفاه دانشجویان حیاتی است، میتواند تضعیف کند [
9]. همچنین یک سری پیامدهای منفی دیگر نیز این رفتار میتواند در دانشجویان داشته باشد مثل کاهش کیفیت روابط دوستانه، پیشرفت تحصیلی پائین، اختلال در تمرکز، کمبود روابط اجتماعی و به تعویق انداختن تکالیف [
10, 11]. همچنین رضایت از زندگی و رضایت از روابط دوستانه در دانشجویان نیز میتواند تحت تأثیر رفتار فابینگ قرار گیرد و دچار اختلال شود [
12].
با عنایت به شیوع بالای رفتار فابینگ در میان جمعیت عمومی و علیالخصوص در دانشجویان و اثرات منفی آن بر روی این گروه، لازم است عوامل مؤثر بر رفتار فابینگ شناسایی شود. یکی از متغیرهایی که با پدیده فابینگ میتواند رابطه داشته باشد و بر آن اثر بگذارد، سبکهای دلبستگی است [
13]. بالبی دلبستگی را پیوند عاطفی عمیقی میداند که ما با افراد خاصی در زندگیمان برقرار میکنیم [
14]. زمانی که نوزاد والد را در دسترس و قابلاعتماد بداند و این تجارب را درونی کند، دلبستگی ایمن شکل میگیرد اما زمانی که نوزاد احساس ایمنی نکند، سیستم دلبستگی در پاسخ به آشفتگی ناکام میماند و دلبستگی ناایمن شکل میگیرد [
15]. افرادی که دلبستگی ناایمن اضطرابی دارند از طرد شدن در روابط بین فردی میترسند و علاقه دارند به دیگران نزدیک شوند و وقتی که مراقب آنها یا شریک عاطفی آنها در اطرافشان نباشد دچار اضطراب میشوند [
16]. درواقع، میتوان گفت بین دلبستگی اضطرابی و رفتار فابینگ رابطه وجود دارد و این موضوع باعث افزایش تعارض و کاهش رضایت میشود [
17]. همچنین افرادی که دلبستگی ایمن دارند کمتر درگیر استفاده از گوشیهای هوشمند در طول تعاملات رو در رو (پدیده فابینگ) هستند، درحالیکه در افرادی که دلبستگی ناایمن دارند این موضوع بیشتر است [
18]. مطالعات قبلی نیز بر نقش تجارب دلبستگی در اوایل دوران کودکی با مراقب اولیه بر درک رفتارهای مشکلساز برای استفاده از فناوریها (گوشی هوشمند، اینترنت و شبکههای اجتماعی) تأکید کردهاند [
19،
20]. از طرفی سان و میلر نیز در پژوهش خود نشان دادند بین سبکهای دلبستگی ناایمن(اضطرابی و اجتنابی) و رفتار فابینگ یک رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد [
5]. این پژوهشها علیرغم اینکه مفید هستند اما حجم نمونه آنها نسبت به حجم نمونه پژوهش حاضر کمتر بوده است.
باوجود مطالعاتی که نشاندهنده رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن با رفتار فاببینگ بودند و باتوجهبه مطالعات ضد و نقیضی که وجود داشتند، به نظر میرسد بعضی از متغیرها ازجمله اعتیاد به گوشی هوشمند نیز میتواند در این رابطه نقش ایفا کند. یکی از الگوهای استفاده مشکلساز از گوشی هوشمند، اعتیاد به گوشی هوشمند است [
21،
22]. اعتیاد به گوشی هوشمند یک جزء از استفاده مشکلساز از گوشی هوشمند است که با علائم تعارض، تغییر خلقوخو، علائم ترک، تحمل و عود براساس مؤلفههای اعتیاد مشخص میشود [
23]. درزمینه ارتباط بین اعتیاد به گوشیهای هوشمند، فابینگ و دلبستگی میشود به دو خط پژوهشی اشاره کرد. ازیکسو میتوان گفت گوشیهای هوشمند ابزاری برای حفظ روابط و نگهداشتن روابط اجتماعی و خاطرات هستند و این موضوع باعث میشود آنها به هدف آسانتر و دردسترستری برای واکنشهای جبرانی دلبستگی نسبت به سایر اشیا تبدیل شوند [
22]. اکثر مطالعات این دیدگاه را که سبکهای دلبستگی ناایمن با اعتیاد به گوشی هوشمند رابطه دارد تأیید میکنند [
24-
26]. ازسویدیگر اعتیاد به گوشیهای هوشمند نیز میتواند رفتار فابینگ را پیشبینی کند [
27]. ضمن اینکه بسیاری از پژوهشگران رفتار فابینگ را نتیجه اعتیاد به گوشی هوشمند میدانند [
13،
28]. همچنانکه چوتپیتایاسونوند و همکاران در پژوهشی نشان دادند استفاده مشکلساز از گوشی هوشمند پیشبینیکننده قابلتوجهی برای افزایش رفتار فابینگ است [
6]. پس باتوجهبه ارتباط بین سبکهای دلبستگی ناایمن با اعتیاد به گوشیهای هوشمند و تأثیر اعتیاد به گوشیهای هوشمند بر روی فابینگ، پس میتوانیم فرض کنیم که اعتیاد به گوشیهای هوشمند در رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن و فابینگ نقش واسطهای دارد اما این موضوع بررسی نشده است.
همانطور که بررسیها نشان دادهاند، پژوهشهایی درارتباطبا رفتار فابینگ انجام شده است [
29،
30]؛ اما این پژوهشها بسیار اندک بوده است. ضمن اینکه هیچ پژوهشی در ایران درباره پدیده فابینگ و عوامل مؤثر بر آن در دانشجویان انجام نشده است. حال آنکه براساس ادبیات پژوهشی، پدیده فابینگ ازجمله پدیدههای مهم در پیشبینی رضایت از زندگی [
31]، رضایت از روابط دوستانه [
30] و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان است [
32] و در سالهای اخیر توجههای جهانی به این پدیده بیشتر شده است. همچنین تاکنون نقش میانجی اعتیاد به گوشی هوشمند در رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن و فابینگ بررسی نشده است. بنابراین، باتوجهبه موارد یادشده، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای اعتیاد به گوشی هوشمند در رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن و فابینگ در دانشجویان است.
روش
شرکت کنندگان
طرح این پژوهش توصیفیهمبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاههای شهر تهران بود. براساس جدول مورگان، حجم نمونه لازم برای جوامع با حجم نامحدود 384 نفر محاسبه شده است. از نرمافزار IBM SPSS Sample Power نسخه 3 نیز برای مشخص کردن حجم نمونه استفاده شد و این نرمافزار برای سطح اطمینان 0/95 و 0/99 بهترتیب حجم نمونه لازم را 357 نفر و 506 نفر تعیین کرد. همچنین براساس نظر کلاین [
33] برای انجام پژوهشهای مدلیابی معادلات ساختاری نیاز است تعداد نمونه حداقل 200 نفر باشد و به ازای هریک از پارامترها 15 تا 20 نفر حجم نمونه درنظر گرفت. باتوجهبه اینکه در پژوهش حاضر 14 پارامتر بود، حجم نمونه لازم برای مطالعه حاضر 210 تا 280 نفر تخمین زده شد. بنابراین، باتوجهبه در نظر گرفتن نرخ ریزش 30 درصدی (تکمیل نشدن بیش از 30 درصد پرسشنامهها یا مخدوش بودن پرسشنامه و غیره) و برازش مطلوب دادهها، از بین جامعه، تعداد 615 نفر (334 زن و 281 مرد با میانگین سنی 26/89 و انحرافمعیار 6/64) به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند.
ملاک های ورود شامل 1. رضایت آگاهانه افراد جهت شرکت در پژوهش و 2. سن بالای 18 سال، ملاک عدم ورود نیز شامل ابتلا به اختلالات افسردگی و اضطراب براساس اظهار فرد شرکتکننده بود (در ابتدای پرسشنامه سؤالی مبنی براینکه آیا براساس تشخیص روانپزشک یا روانشناس به اختلالات افسردگی و اضطراب مبتلا هستید یا خیر؟ مطرح شد که درصورتی که شرکتکنندگان پاسخ مثبت میدادند امکان پاسخ به پرسشنامهها را نداشتند) بهدلیل اینکه اختلالاتی ازجمله افسردگی و اضطراب با فابینگ رابطه دارد [
34]. همچنین پاسخگویی ناقص به 30 درصد یا بیشتر از آن به سؤالات پرسشنامهها یا پاسخ دادن به سؤالات پرسشنامهها بهصورت تصادفی ازجمله ملاک خروج این پژوهش بود.
ابزارهای پژوهش
پرسشنامه ویژگیهای جمعیتشناختی
این پرسشنامه توسط پژوهشگر ساخته و جهت بهدست آوردن اطلاعات جمعیتشناختی مانند جنس، تحصیلات، سن و وضعیت تأهل به کار برده شد.
پرسشنامه استاندارد سبکهای دلبستگی هازان و شیور
این پرسشنامه را هازان و شیور در سال 1987ساختهاند. این پرسشنامه 15 مورد دارد که 5 مورد مربوط به سبک دلبستگی ایمن، 5 مورد مربوط به سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و 5 مورد مربوط به سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی است. این پرسشنامه براساس یک مقیاس لیکرت 5 درجهای (از 1=خیلی کم تا 5= خیلی زیاد) نمرهگذاری میشود. حداقل و حداکثر نمره افراد در این مؤلفهها بین 5 تا 25 است و خردهمقیاسی که فرد نمره بالاتری در آن کسب کند بهعنوان سبک دلبستگی فرد در نظر گرفته میشود. هازان و شیور اعتبار بازآزمایی برای کل پرسشنامه را 0/81 و اعتبار با آلفای کرونباخ را 0/78 گزارش کردند. همچنین روایی محتوایی را خوب گزارش کردند و روایی سازه را درحد بسیار خوب به دست آوردند [
35]. در ایران نیز بشارت ضرایب آلفای کرونباخ را برای خردهمقیاسهای ایمن، اجتنابی و دوسوگرا برای یک نمونه 1480 نفری برای کل شرکتکنندهها بهترتیب 0/85، 0/84، 0/85 و برای زنان بهترتیب 0/86، 0/83، 0/84 و برای مردان بهترتیب 0/84، 0/85، 0/86 گزارش کرد [
36]. همچنین در پژوهش حاضر، آلفای کرونباخ برای سبکهای دلبستگی ناایمن اجتنابی، ایمن و ناایمن اضطرابی (دوسوگرا) بهترتیب 0/7، 0/7 و 0/69 به دست آمد.
پرسشنامه استاندارد اعتیاد به گوشی هوشمند:
این پرسشنامه را کریم سواری در سال 2014 ساخته و هنجاریابی کرده است. این پرسشنامه دارای 13 مورد است که دارای 3 زیرمقیاس خلاقیتزدایی (7 سؤال)، میلگرایی (3 سؤال) و احساس تنهایی (3 سؤال) است. نمرهگذاری این پرسشنامه براساس یک طیف لیکرت 5 درجهای (از 1= هرگز تا 5= همیشه) است. حداقل نمره فرد در کل پرسشنامه 13 و حداکثر نمره نیز 65 میباشد. نمرات بالاتر بیانگر اعتیاد به گوشی هوشمند بالاتر در فرد پاسخدهنده خواهد بود و برعکس. روایی پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی تأییدی بررسی و روایی آن مطلوب گزارش شد. درباره همسانی درونی پرسشنامه نیز آلفای کرونباخ آن برای کل پرسشنامه 0/85 و برای خردهمقیاسهای خلاقیتزدایی، میلگرایی و احساس تنهایی بهترتیب 0/83، 0/7 و 0/7 به دست آمد [
37]. همچنین در پژوهش حاضر، آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 0/88 و برای خردهمقیاسهای خلاقیتزدایی، میلگرایی و احساس تنهایی بهترتیب 0/87، 0/67 و 0/7 به دست آمد.
مقیاس عمومی فابینگ
مقیاس عمومی فابینگ توسط چوتبیتایاسونوند و همکاران در سال 2018 ساخته شده است. این مقیاس دارای 15سؤال میباشد که بهصورت طیف لیکرت از کاملاً مخالف (1) تا کاملاً موافق (5) نمرهگذاری میشود. این مقیاس دارای زیرمؤلفههای 1. نوموفوبیا (4 مورد)، 2. تعارض بین فردی (4 مورد)، 3.خودانزوایی (4 مورد) و 4. تأیید مشکل فابینگ یا تأیید فابینگ بودن (3 مورد) است. نمرات بالاتر بیانگر رفتار فابینگ بالاتر در فرد پاسخدهنده خواهد بود. چوتبیتایاسونوند و همکاران آلفای کرونباخ کل پرسشنامه را 0/93 و برای خردهمقیاسهای نوموفوبیا، تعارض بین فردی، خودانزوایی و تأیید مشکل بهترتیب 0/84 و 0/87 و 0/83 و 0/82 به دست آوردهاند [
38]. در ایران نیز، اصفهانی و همکاران در پژوهش خود روایی و پایایی مناسبی را برای این پرسشنامه گزارش کردند. این افراد آلفای کرونباخ را برای کل پرسشنامه 0/87 و برای هریک از عاملهای نوموفوبیا 0/82، تعارض میان فردی 0/79، خودانزوایی 0/87، تأیید مشکل فابینگ 0/75 گزارش کردند [
39]. در مطالعه حاضر نیز آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 0/88 و برای هریک از خردهمقیاسهای نوموفوبیا، تعارض بین فردی، خودانزوایی و تأیید مشکل فابینگ بهترتیب 0/84، 0/82، 0/88 و 0/61 به دست آمد.
نحوه اجرای پژوهش
پس از کسب کداخلاق از کمیته اخلاق در پژوهش زیستی دانشگاه شهید بهشتی، پرسشنامههای لازم توسط ابزار پرسشنامهساز آنلاین پرسلاین در قالب یک لینک پرسشنامه آنلاین جهت ارسال در گروهها، صفحات و شبکههای اجتماعی طراحی شد. سپس لینک پرسشنامه با ارائه توضیحاتی درباره هدف و ضرورت پژوهش، معیارهای ورود، معیار عدم ورود و معیار خروج از پژوهش و توضیحاتی درباره مسائل اخلاقی مثل حفظ حریم شخصی، محرمانه ماندن اطلاعات، تحلیل گروهی دادهها و همچنین هر زمان که بخواهند میتوانند از پژوهش خارج شوند و شرکت در این پژوهش کاملاً داوطلبانه است، در شبکههای اجتماعی قرار داده شد. در ابتدای پرسشنامهها عبارت «از شرکت در این پژوهش رضایت دارم و به خواست خودم در این پژوهش شرکت میکنم (رضایت آگاهانه)» قرار داده شد که شرکتکنندگان با تأیید آن، ابتدا به بخش اطلاعات جمعیتشناختی (اعم از سن، جنس، وضعیت تأهل و وضعیت تحصیلات) وارد میشدند و با پرکردن آن، بخش سؤالات آغاز شده و همچنین در ابتدای هر پرسشنامه نیز توضیحاتی درباره آن پرسشنامه به شرکتکنندگان داده میشد. در پایان نیز دادههای حاصل از پر کردن پرسشنامهها توسط شرکتکنندگان از طریق سایت پرسلاین بهصورت خروجی اکسل دریافت شد.
تحلیل دادهها
ابتدا جهت تلخیص دادهها از آمار توصیفی از میانگین، انحرافمعیار، فراوانی و همبستگی پیرسون استفاده شد. سپس جهت آزمون فرضیههای پژوهش از آمار استنباطی استفاده شد. پیش از شروع آزمون فرضیهها ابتدا مفروضههای لازم بررسی شد. جهت بررسی مفروضه نرمالیتی از شاخصهای کشیدگی و چولگی استفاده شد که برای برقراری این مفروضه باید مقدار آن بین 1- و 1+ باشد. همچنین برای بررسی مفروضه هم خطی نیز از شاخصهای VIF و Tol استفاده شد که برای تأیید این مفروضه، VIF باید کمتر از 10 و Tol هم باید بیشتر از 1/0 باشد. برای بررسی مفروضه استقلال باقیماندهها نیز از آماره دوربین – واتسون استفاده شد که برای برقراری مفروضه استقلال باقیماندهها باید مقدار آن بین 1/5 تا 2/5 باشد و پس از آن در آمار استنباطی، ابتدا آزمون مدل اندازهگیری برای تکتک پرسشنامهها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی (CFA) انجام شد. پس از آزمون مدل اندازهگیری، آزمون مدل ساختاری برای بررسی برازش مدل و همچنین بررسی فرضیههای پژوهش استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز نرم افزارهای SPSS و AMOS بهتریب نسخه 27 و 24 به کار گرفته شد.
یافتهها
در پژوهش حاضر، 615 نفر شرکت کردند که 334 نفر (54/3 درصد) زن بودند. دامنه سنی شرکتکنندگان بین 18 تا 45 سال بود و میانگین آن نیز 26/89 با انحرافمعیار 6/4 بود. در این پژوهش، 312 نفر (50/7 درصد) از شرکتکنندگان دانشجوی لیسانس، 269 نفر (43/7 درصد) دانشجوی فوق لیسانس و 34 نفر (5/5 درصد) نیز دانشجوی دکتری تخصصی بودند. همچنین 492 نفر(80 درصد) از شرکتکنندگان مجرد و 123 نفر (20 درصد) از شرکتکنندگان نیز متأهل بودند.
در
جدول شماره 1، به شاخصهای توصیفی مرتبط با متغیرهای این پژوهش و همبستگی بین آنها پرداخته شده است.
نتایج همبستگی حاکی از این بود که سبکهای دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی) با تمام مؤلفههای اعتیاد به گوشی هوشمند بهجز احساس تنهایی رابطه مثبت و معنیدار دارد. همچنین تمام مؤلفههای اعتیاد به گوشی هوشمند با تمام مؤلفههای فابینگ رابطه مثبت و معنیدار دارد. نتایج ضریب پیرسون حاکی از یک رابطه مثبت و معنیدار بین سبکهای دلبستگی ناایمن و تمام مؤلفههای فابینگ بهجز نوموفوبیا بود.
درباره مفروضه نرمالیتی دادهها کشیدگی و چولگی هیچیک از متغیرها بیشتر از 1+ و کمتر از 1- نبود. بنابراین این مفروضه برقرار است. همچنین در مفروضه هم خطی نیز VIF همه متغیرها کمتر از 10 و Tol نیز برای همه متغیرها بیشتر از 0/1 بود؛ بنابراین این مفروضه نیز تأیید میشود. درباره مفروضه استقلال باقیماندهها نیز، مقدار آماره دوربین – واتسون بین 1/5 تا 2/5 بود، بنابراین، میتوان گفت این مفروضه نیز برقرار است.
آزمون مدل اندازهگیری نیز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. براساس تحلیل عاملی تأییدی برازش مدل برای هر سه پرسشنامه در سطح مطلوب قرار داشت. همچنین بار عاملی بین متغیر مکنون و متغیرهای مشاهدهشده برای هر سه پرسشنامه بالاتر از 0/5 بود. بار عاملی شدت رابطه بین متغیرهای مکنون و قابلمشاهده در تحلیل عاملی تأییدی است. همچنین حداقل مقدار قابلقبول برای بار عاملی هریک از متغیرهای مشاهدهشده با متغیر مکنون مرتبط 0/5 است [
33]. از شاخص متوسط واریانس استخراجشده نیز برای بررسی روایی همگرا استفاده شد. مگنر و همکاران مقادیر بیشتر از 0/4 را برای این شاخص قابلقبول دانستهاند [
40] که شاخص متوسط واریانس استخراجشده برای تمام متغیرها در پژوهش حاضر بالاتر از 0/4 بود. در آخر نیز آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای متغیرهای پنهان و خردهمقیاسهای آنها بزرگتر از 0/6 بود که نشاندهنده پایایی قابلقبول است. باتوجهبه تأیید آزمون مدل اندازهگیری با تحلیل عاملی تأییدی، میتوان به بررسی آزمون مدل ساختاری پرداخت.
برای آزمون مدل ساختاری، ابتدا شاخصهای برازش مدل بررسی شدند. جهت بررسی برازش مدل از شاخصهای کایاسکوئر، نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی، ریشه میانگین مربعات خطای برآورد، نیکویی برازش، برازش مقایسهای، برازش هنجارشده و برازندگی فزاینده استفاده شد. شاخصهای برازش، مقدار مناسب و تفسیر آنها در
جدول شماره 2 گزارش شده است.
نتایج مدل نشان داد اثر مستقیم و استاندارد سبکهای دلبستگی ناایمن بر اعتیاد به گوشی هوشمند مثبت و معنیدار است (0/001=P و 0/5=β)، بهطوریکه با افزایش دلبستگی ناایمن، میزان اعتیاد به گوشی هوشمند نیز افزایش مییابد و برعکس. همچنین اثر مستقیم و استاندارد اعتیاد به گوشی هوشمند بر فابینگ نیر مثبت و معنیدار است (0/001=P و 0/73=β)، بهطوریکه اعتیاد به گوشی هوشمند میتواند فابینگ را پیشبینی کند؛ این نتایج حاکی از این است که با افزایش میزان اعتیاد به گوشی هوشمند، میزان فابینگ نیز افزایش پیدا میکند و برعکس. نتایج مدل، اثر مستقیم و استاندارد سبکهای دلبستگی ناایمن بر فابینگ را مثبت و معنیدار نشان داد (0/012=P و 0/16=β)، بهطوریکه دلبستگی ناایمن میتواند فابینگ را پیشبینی کند و با افزایش دلبستگی ناایمن، میزان فابینگ نیز افزایش پیدا میکند و با کاهش آن نیز میزان فابینگ کاهش مییابد.
همچنین ضریب اثر غیرمستقیم سبکهای دلبستگی نیز بررسی شد که نتایج نشان داد سبکهای دلبستگی ناایمن بهصورت غیرمستقیم و با میانجیگری اعتیاد به گوشی هوشمند میتواند میزان فابینگ را در دانشجویان پیشبینی کند (0/005=P و 0/366=β)؛ این نتایج حاکی از این است که در دانشجویان با سبکهای دلبستگی اجتنابی و اضطرابی، هرچه میزان اعتیاد به گوشی هوشمند بیشتر باشد، میزان فابینگ نیز افزایش پیدا خواهد کرد و برعکس. برای درک بهتر، تحلیل مدل معادلات ساختاری انجامشده و مدل همراه با ضرایب استانداردشده معنیدار در
تصویر شماره 1 گزارش شده است.
همچنین جهت اطمینان بیشتر از نتیجه بهدستآمده برای فرضیه اصلی، از آزمون سوبل نیز برای بررسی معنیداری اثر غیرمستقیم استفاده شد. باتوجهبه اینکه مقدار آماره سوبل 2/91 به دست آمد و این مقدار از 1/96 بزرگتر بود، بنابراین میانجیگری اعتیاد به گوشی هوشمند در رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن و فابینگ در دانشجویان تأیید میشود.
بحث
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای اعتیاد به گوشی هوشمند در رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن و فابینگ در دانشجویان انجام شد. نتایج این مطالعه نشاندهنده میزان بالاتری از فابینگ در افرادی بود که سبکهای دلبستگی اجتنابی و اضطرابی داشتند. همچنین نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که اعتیاد به گوشی هوشمند در رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن و فابینگ نقش واسطهای دارد.
ازحیث ارتباط سبکهای دلبستگی ناایمن و فابینگ، نتایج این مطالعه همسو با نتایج پژوهشهای سان و میلر[
5]، دیوید و روبرت [
17]، ماسلی و پارکر [
41] و لیو و همکاران [
42] بود که نشان دادند بین سبکهای دلبستگی ناایمن و فابینگ رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. در تبین این رابطه میتوان گفت افرادی که سبک دلبستگی اضطرابی دارند از طرد شدن توسط دیگران میترسند و به صمیمیت با دیگران نیاز شدیدی دارند [
35]. این افراد احتمالاً بیشتر دیگران را مورد فابینگ قرار میدهند، زیرا ممکن است با افراد صمیمی دیگری که بهصورت فیزیکی حضور ندارند از طریق گوشیهای هوشمند خود (شبکههای اجتماعی و پیامهای متنی) در ارتباط باشند. همچنین افرادی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند، در روابط خود نسبت به افرادی که سبک دلبستگی اضطرابی دارند، مستقلتر هستند و از روابط نزدیک با دیگران اجتناب میکنند [
35]. بنابراین، این افراد از گوشی هوشمند خود بهعنوان یک راهبرد برای اجتناب از روابط میان فردی نزدیک با دیگران و حفظ فاصله اجتماعی از دیگران استفاده میکنند، درنتیجه این افراد نیز رفتار فابینگ بیشتری نشان میدهند [
5].
نتایج مدلیابی معادلات ساختاری در پژوهش حاضر نشان داد نقش میانجی اعتیاد به گوشی هوشمند در رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن و فابینگ در دانشجویان تأیید میشود. این یافته همسو با نتایج پژوهشهای مطالعات چوتپیتایاسونوند و همکاران [
6]، کیم و کوه [
19]، چی و همکاران [
28]، یلپاز [
43]، سان و همکاران [
44]، مطلبینژاد و همکاران [
45]، تنهان و همکاران [
46]، تالان و همکاران [
47] و ایوانووا و همکاران [
48] بود که نشان دادند بین سبکهای دلبستگی ناایمن و اعتیاد به گوشی هوشمند رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد و اعتیاد به گوشی هوشمند نیز میتواند با میزان فابینگ رابطه مثبت و معنیداری داشته باشد. در تبین این رابطه میتوان به نظریه دلبستگی اشاره کرد [
49].
براساس مدل کارکردی در نظریه دلبستگی، شکلگیری دلبستگی ایمن و یا ناایمن به دردسترس بودن چهره دلبستگی در زمان نیاز نوزاد و برآورده کردن یا نکردن آن نیاز بستگی دارد. اگر چهره دلبستگی به نیاز نوزاد بیتفاوت باشد، سبک دلبستگی ناایمن شکل میگیرد. افرادی که دارای دلبستگی ناایمن اجتنابی هستند بهدلیل بیاعتمادی به دیگران، ارتباطات عمیق و نزدیک برقرار نمیکنند. باتوجهبه اینکه دلبستگی در اوایل زندگی ایجاد میشود اما اثر آن در تمام زندگی ادامه پیدا میکند میتواند بر افکار، هیجانات و رفتارهای ما تأثیر زیادی بگذارد. ازاینرو، افرادی که دلبستگی ناایمن دارند بهدلیل بی اعتمادی در روابط با انسانها به سمت اشیای غیرانسانی ازجمله گوشیهای هوشمند خود میروند، زیرا به آنها احساس خوشایندی در زمانهایی میدهد که نیاز به حمایت اجتماعی دارند. همچنین کونوک و همکاران دلبستگی به اشیا را بهعنوان یکی از روشهای دلبستگی جبرانی در زمانی که چهرههای دلبستگی در دسترس نیستند بیان کردند [
20].
براساس این پژوهش، دلبستگی به اشیا معمولاً در زمانی اتفاق می افتد که ارتباطات میان فردی مهم افراد بهطور موقت از دست رفتهاند یا کاهش پیدا کردهاند. همچنین در مواردی که فرد اطمینان خودش را به چهرههای دلبستگی از دست میدهد نیز به سمت دلبستگی جبرانی میرود [
20]. درنتیجه، گوشیهای هوشمند میتوانند بهعنوان یکی از اهداف دلبستگی جبرانی تلقی شوند که موجب احساس امنیت میشوند و بهعنوان یک جبران و جایگزین برای روابط میان فردی و اجتماعی فرد تلقی میشوند. بنابراین، افرادی که همیشه درباره دردسترس بودن چهرههای دلبستگی نامطمئن هستند، احتمال اینکه دلبستگی جبرانی به اشیا در آنها ایجاد شود بالاتر است.
همچنین براساس مدل کارکردی بالبی میتوان گفت افرادی که سبکهای دلبستگی اضطرابی و اجتنابی دارند بهدلیل وضعیت روانی ناسالم تمایل بیشتری به اعتیادهای رفتاری درونی و بیرونی (قمار، مواد مخدر و الکل) دارند [
50]. بنابراین میتوان بیان کرد که افرادی که سبکهای دلبستگی ناایمن بیشتری دارند، گوشیهای هوشمند خود را بهعنوان یک هدف دلبستگی برای ارضای نیازهای دلبستگیشان نیز به کار میبرند [
20]. این تمایلها ممکن است باعث شود افرادی که سبکهای دلبستگی ناایمن دارند در جدا شدن از تلفن هوشمند خود با مشکل مواجه شوند و علائم اعتیاد به گوشی هوشمند مانند عدم کنترل مؤثر بر استفاده از گوشی هوشمند، اتکای روانی به دستگاه، بیتفاوتی نسبت به پیامدهای منفی و تجربه اضطراب هنگام جدا شدن از گوشی هوشمند را نشان دهند [
51]. بنابراین منطقی است افرادی که سبکهای دلبستگی ناایمن و میزان بالاتری از اعتیاد به گوشی هوشمند دارند، رفتار فابینگ بیشتری نیز نشان دهند. بدین معنا که افرادی که میزان اعتیاد به گوشی هوشمند بالاتری دارند، بیشتر گوشی هوشمند خود را بررسی یا چک میکنند و در هنگام تعاملات رودرو توجه بیشتری را معطوف به گوشی هوشمند خود میکنند زیرا بهراحتی حواسشان توسط محرکهای خارجی پرت میشود [
5]. همچنین باتوجهبه نظریه رضایت، میتوان بیان کرد که تمایل افراد برای ارضای فوری نیازهای اجتماعی خود ازجمله تمایل به افزایش محبوبیت در حلقه اجتماعی خود، فرد را به سمت استفاده آسیبشناسانه و مکرر از گوشی هوشمند سوق میدهد که این موضوع نیز میتواند به رفتار فابینگ در فرد منجر شود [
52]. بهعبارتی میتوان گفت رفتار فابینگ یک نیاز فوری فرد را برآورده و ارضا میکند و این موضوع باعث تقویت آن نیز میشود [
53].
نتیجهگیری
نتایج حاصل از این مطالعه میتواند به شناسایی عوامل مؤثر بر پدیده فابینگ در دانشجویان کمک کند. ازجمله اینکه میتوان با شناسایی این عوامل از بروز رفتار فابینگ پیشگیری کرد و همچنین در محیطهای درمانی میتوان با مداخله بر سبکهای دلبستگی ناایمن و اعتیاد به گوشی هوشمند، میزان رفتار فابینگ در دانشجویان را بهبود بخشید که این بهبودیافتگی میتواند مخصوصاً در دوران پس از کووید-19 که شیوع اعتیاد به گوشی هوشمند و به دنبال آن رفتار فابینگ [
27] افزایش یافته است، به بهتر شدن کیفیت روابط میان فردی، پیشرفت تحصیلی، کاهش اهمالکاری، رضایت از زندگی و تمرکز در دانشجویان کمک کند.
این پژوهش نیز مانند سایر مطالعات دارای محدودیتهایی است؛ یکی از محدودیتهای این پژوهش این بود که این مطالعه یک پژوهش توصیفیهمبستگی از نوع مقطعی است و امکان رسیدن به نتایج علیتی مانند پژوهشهای آزمایشی با استفاده از نتایج این پژوهش وجود نداشت. همچنین این مطالعه صرفاً بر دو سبک دلبستگی ناایمن که بر اعتیاد به گوشی هوشمند و فابینگ تأثیر میگذارند، متمرکز شد. بنابراین، سایر متغیرهای مرتبط با سبک دلبستگی ایمن بررسی نشدند. به همین ترتیب، سایر علل احتمالی، عوامل تعیینکننده و نفشهای واسطه ای رفتار فابینگ بررسی نشدند. برای تحقیقات آتی ارزشمند است که این مدل را با بررسی سایر عوامل مرتبط مانند ترس از دست دادن، خودکنترلی، عزت نفس و متغیرهای شخصیتی و اجتماعی روانشناختی مرتبط با شکلگیری دلبستگی در رشد انسان گسترش دهند. همچنین ابزارهای مورداستفاده از نوع خودگزارشی بودند. ضمن اینکه میتوان این رابطه را در کارگزاران بورس و افرادی که در حوزه بازاریابی دیجیتال فعال هستند، بهدلیل استفاده زیاد از گوشی هوشمند، بررسی کرد. بهدلیل تأثیر رفتار فابینگ بر کیفیت روابط زوجین میتوان این رابطه را در زوجین نیز مورد بررسی قرار داد. همچنین این پژوهش در جمعیت عمومی انجام شده است که در پژوهشهای بعدی میتوان این رابطه را در گروههای بالینی نیز مورد بررسی قرار داد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کلیه مراحل انجام شده این پژوهش مطابق با استانداردهای اخلاقی کمیته اخلاق در پژوهش زیستی دانشگاه شهید بهشتی بوده و شناسه تأییدیه آن نیز IR.SBU.REC.1402.150 است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد محمدمهدی اکبرزاده در گروه روانشناسی بالینی، دانشکده علوم تربینی و روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی است و هیچ گونه کمک مالی از سازمانهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
نگارش مقاله: محمد مهدی اکبرزاده؛ ویراستاری و نظارت: سعید ایمانی؛ مشاوره: شهریار شهیدی؛ تأیید نهایی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از همکاری همه شرکتکنندگان تشکر میکنند.