مقدمه
کار پلیس بهدلیل خطراتی که در آن وجود دارد یکی از مشاغل استرسزا و پرفشار در نظر گرفته میشود. پیشبینی میشود مشاغل پرخطر و استرسزا پیامدهای نامطلوبی بر سلامت افراد بهطور کلی و سلامت روان و سلامت معنوی بهطور خاص برای افراد دارای آن شغل بگذارد و مطالعات مختلف نیز نشاندهنده این موضوع است [1-4]. سلامت روان و سلامت معنوی دو متغیر اساسی در زندگی انسانها هستند. سلامت روان بهعنوان پایه نگهدارنده، تعادلبخش و هماهنگکننده در جنبههای مختلف زندگی انسان است [5]. بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی انسان یک موجود زیستی، اجتماعی، روانی و معنوی است که بعد معنوی اخیراً به سه بعد قبلی اضافه شده و مورد توجه قرار گرفته است [6].
در تعریف سازمان بهداشت جهانی [7] سلامت روانی، وضعیتی از آسایش روانی است که در آن حالت، هر فردی میتواند امکانات خود را تحقق بخشد، با فشارهای معمولی زندگی کنار بیاید، بهصورتی بارور کار کند و به انجام امور جامعهای که در آن زندگی میکند یاری برساند. سلامت معنوی در بردارنده ارتباط با عقاید، ارزشها و رفتارهایی است که توسط خود فرد یا مذهب انتخاب میشود و به زندگی معنی میدهد و الهامبخش یا محرک فرد برای رسیدن به بهینهترین حالت زیستن است. این ارتباط ایمان، امید، آرامش و قدرتمندی به زندگی فرد میآورد. نتیجه آن خوشحالی، بخشیدن خود و دیگران، آگاهی و پذیرش سختیها، داشتن اخلاقیات، یک حس متعالی از بهزیستی فیزیکی و احساسی و توانایی فراتر رفتن از ناتوانیهای وجودی است [8].
ادبیات پژوهش متغیرهای مختلفی را درارتباطبا سلامت روان و سلامت معنوی پیشنهاد میکند که برجستهترین آنها که در پژوهشهای مختلف ظاهر شدهاند باورهای فراشناختی با سلامت روانی [9-11] و سلامت معنوی [12-15] و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با سلامت روان [16، 17] و سلامت معنوی [18، 19] هستند. همانطور که جواهری [20] نیز به آن اشاره میکند سلامت روان و سلامت معنوی نیروهای پلیس توسط سیستم پیچیدهای از روابط و متغیرها تعیین میشود و در طراحی مداخلاتی که قرار است آشفتگی در سلامت آنها را کاهش دهد و سلامت روانی و معنوی آنها را بهبود بخشد، باید یک دیدگاه سیستماتیک اتخاذ کرد و از ارائه یک راهحل واحد برای همه اجتناب کرد.
با وجود اینکه متغیرهای پیشبینیکننده سلامت روان و سلامت معنی در مطالعات مختلف ذکرشده در ادبیات پژوهش ارائه شدهاند، بااینحال با وجود تنوع متغیرها تاکنون پژوهشی به مطالعه همزمان این متغیرها در یک مدل فراگیر در پیشبینی سلامت روان و سلامت معنوی و نقش تعاملی هرکدام در این پیشبینی نپرداخته است و همچنین تاکنون چنین مطالعهای بر روی نیروهای پلیس انجام نشده است.
مطالعه حاضر به دنبال ارائه یک مدل پیشبینی سلامت روان و سلامت معنوی با شمول متغیرهای دخیل یادشده در سطور قبل است که در مطالعات بهطور مکرر نمایان شدهاند. در ادامه بهطور کاملتر به تعریف و ارتباط متغیرهای پیشگفت با سلامت روان و سلامت معنوی پرداخته میشود. طبق مطالعات متعدد، یکی از متغیرهای اثرگذار بر سلامت روانی [9-11] و سلامت معنوی [12-15] باورهای فراشناختی است. این مطالعات نشان میدهند:
باورهای فراشناختی یعنی باورها درمورد افکار میتوانند سلامت روانی و سلامت معنوی را پیشبینی کنند. باورهای فراشناختی مثبت، باورهایی هستند که به فواید و سودمندیهای درگیر شدن در فعالیتهای شناختی خاص مانند نگرانی، نشخوار فکری، پایش تهدید و غیره مربوط میشوند.
باورهای فراشناختی منفی نیز باورهایی هستند که به کنترلناپذیری و خطرناک بودن افکار و تجربههای شناختی مربوط میشوند.
بهعنوانمثال افراد مبتلا به اختلال اضطراب، باورهای مثبتی درمورد نگرانی بهعنوان وسیلهای برای رویارویی با خطر دارند و از نگرانی بهعنوان وسیلهای برای پیشبینی مسائل آتی و تولید روشهای مقابله استفاده میکنند و افراد افسرده باورهای فراشناختی مثبت درباره لزوم نشخوار فکری بهعنوان روشی برای غلبه بر احساس افسردگی دارند، همچنین باورهای فراشناختی منفی درباره کنترلناپذیری نشخوار فکری دارند [21].
متغیر دیگری که از طرفی با باورهای فراشناختی [22، 23] و ازطرفدیگر با سلامت روان [16، 17] و سلامت معنوی [18، 19] رابطه دارد، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان هستند. به عقیده گارنسفکی و همکاران [24]، افراد در مواجهه با شرایط تنیدگیزا، از راهبردهای تنظیم هیجانی استفاده میکنند. ازجمله این راهبردها میتوان به راهبردهای ناسازگارانه تنظیمشناختی هیجان شامل نشخوار فکری، سرزنش خود، سرزنش دیگران، تلقی فاجعهآمیز و کوچکشماری و راهبردهای سازگارانه تنظیمشناختی هیجان شامل ارزیابی مثبت مجدد، پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و برنامهریزی مجدد اشاره کرد.
بااینحال نحوه تعامل متغیرهای باورهای فراشناختی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در پیشبینی سلامت روان و سلامت معنوی در یک مدل بهطور همزمان را میتوان از مطالعاتی که در آن باورهای فراشناختی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان را پیشبینی میکنند [22، 23] استنباط کرد. بدین طریق باتوجهبه اینکه ازیک طرف باورهای فراشناختی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان را پیشبینی میکنند و ازطرفدیگر راهبردهای تنظیم هیجان سلامت روان و سلامت معنوی را پیشبینی میکنند، میتوان سلامت روان و سلامت معنوی را از طریق باورهای فراشناختی و با واسطهگری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان پیشبینی کرد.
پژوهش حاضر درپی پاسخ به این سؤال است که آیا دادههای تجربی از مدل پیشبینی سلامت روان و سلامت معنوی نیروهای پلیس توسط باورهای فراشناختی و با میانجیگری راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی حمایت میکند؟
روش
پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل تمام کارمندان فرماندهیهای انتظامی پلیس تهران در سال 1402 است. 294 نفر بهعنوان نمونه بهصورت در دسترس انتخاب شدند. حجم نمونه باتوجهبه پیشنهاد کامری و لی [25] که برای تحلیل مدل معادلات ساختاری تعداد 200 نمونه را مناسب و 300 نمونه را خوب ارزیابی کرده است، تعیین شد. همچنین براساس میرز و همکاران [26] در تحلیل مدل معادلات ساختاری حجم نمونه باید دست کم 50 بهعلاوه 7 برابر تعداد متغیرهای مدل (سؤالها) باشد (فرمول شماره 1).
1.
190=50+7×20=50+7×تعداد آیتمهای مدل=حجم نمونه
جهت جمعآوری پرسشنامهها ابتدا با گرفتن مجوز به پلیس پیشگیری مراجعه شد. بخش مطالعات روانشناسی و اجتماعی پلیس پیشگیری با دسترسی به شبکه داخلی 13 سرکلانتری شهر تهران لینک پرسشنامه تهیهشده بهصورت آنلاین را در اختیار کلانتریهای نیروی انتظامی پلیس شهر تهران قرار داد. از این طریق افراد در دسترس به پرسشنامهها پاسخ دادند. دادهها بهصورت آنلاین جمعآوری شدند. ملاکهای ورود شامل رضایت آگاهانه، سن بالای 18 سال، کارمند نیروی انتظامی پلیس تهران و ملاکهای خروج شامل عدم تمایل به ادامه مشارکت در پژوهش و کارمند نیروی انتظامی پلیس تهران نبودن بودند.
در ابتدای پرسشنامه آنلاین درمورد هدف پژوهش توضیحات کافی ارائه و با تأکید بر محرمانگی اطلاعات عنوان شد که در هر مرحله از پژوهش میتوانند از آن کنارهگیری کنند. برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS و Amos بهترتیب نسخه 22 و 24 استفاده شد.
ابزارها
پرسشنامه سلامت معنوی (SWBS)
برای اندازهگیری سلامت معنوی از پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون [27] استفاده شد که شامل 20 سؤال است که 10 سؤال آن سلامت مذهبی (1، 3، 5، 7، 9، 11، 13، 15، 17، 19) و 10 سؤال دیگر سلامت وجودی (2، 4، 6، 8، 10، 12، 14، 16، 18، 20) را اندازهگیری میکند. دامنه نمره سلامت مذهبی و وجودی هرکدام به تفکیک 10 تا 60 میباشد و نمره کل 20 تا 120 میباشد. سطحبندی نمره کل سلامت معنوی بین 20-40 حد پایین، 41-99 حد متوسط و 100-120 حد بالا معنویت در نظر گرفته شده است. نمرهگذاری پرسشنامه بهصورت طیف لیکرت از کاملاً مخالفم (1) تا کاملاً موافقم (6) است. اما این شیوه نمرهگذاری در سؤالات شماره 1، 2، 5، 6، 9، 12، 13، 16 و 18 معکوس میشود. پایایی پرسشنامه را پولوتزین و الیسون [27] 0/94 به دست آوردند. در مطالعه جوادی و همکاران [28] روایی پرسشنامه سلامت معنوی از طریق اعتبار محتوا مشخص و تأیید شد و پایایی آن از طریق ضریب پایایی آلفای کرونباخ 0/92 تعیین شد که بیانگر پایایی خوب این ابزار است. آلفای کرونباخ در مطالعه حاضر برابر 0/91 به دست آمد.
پرسشنامه سلامت روان (GHQ)
سلامت روان با پرسشنامه سلامت عمومی که گلدبرگ و هیلر [29] ساختهاند سنجیده شد که درمورد وضع کسالت، ناراحتیها و سلامت عمومی فرد با تأکید بر مسائل روان شناختی، جسمانی و اجتماعی در زمان حال است. این پرسشنامه دارای 4 زیرمقیاس وضعیت جسمانی (تحرک، درد، خستگی و اختلالات خواب) مشکلات روانی (افسردگی، اضطراب و نگرانی) کارکردهای اجتماعی (ناتوانی در ایفای نقش اجتماعی و مشکلات زناشویی) و افسردگی وخیم است. فرم اصلی آن 60 سؤالی است و باتوجهبه تجدیدنظرهای مکرر جهت تناسب با شرایط و فرهنگهای مختلف فرمهای کوتاه 12، 20، 28، 30 و 43 سؤالی از آن تهیه شده است. فرم مورداستفاده در تحقیق حاضر نسخه 28 سؤالی است که براساس یک مقیاس لیکرتی 4 گزینهای (خیلی کم، تاحدودی، زیاد و خیلی زیاد) میباشد. حداکثر نمره در هر مقیاس ۲۱ و در کل ۸۴ است و نمره بیشتر مؤید سلامت روانی کمتر است. گلدبرگ و هیلر [29] برای تعیین روایی پرسشنامه سلامت عمومی، میزان همبستگی نمرات و ارزیابی بالینی 0/80 را گزارش کردهاند. تقوی [30] پایایی پرسشنامه سلامت عمومی را با سه روش دوبارهسنجی، تنصیفی و آلفای کرونباخ بررسی کرده و بهترتیب ضرایب اعتبار 0/72، 0/73 و 0/90 را به دست آورده است. آلفای کرونباخ در مطالعه حاضر برابر با 0/93 به دست آمد.
پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ)
برای سنجش باورهای فراشناختی از مقیاس خودگزارشی ولز و کارترایت هاتون [31] استفاده شد که باورهای افراد را درباره تفکرشان اندازهگیری میکند و دارای30 سؤال در مقیاس لیکرت 4 درجهای شامل )موافق نیستم=1، کمی موافقم= 2، تقریباً موافقم= 3و کاملاً موافقم= 4) است. پرسشنامه مذکور دارای 5 خردهمقیاس، شامل باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترلپذیری افکار، عدم اطمینان شناختی، نیاز به کنترل افکار و خودآگاهی شناختی میباشد.
ولز و کاترایت هاتون [31] برای همسانی درونی این مقیاس دامنه ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس کل و خردهمقیاسها از 0/76 تا 0/93 و پایایی بازآزمایی را برای کل مقیاس 0/75 و برای خردهمقیاسها از 0/59 تا 0/87 گزارش کردهاند. شیرینزاده دستگیری [32] ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس در نمونه ایرانی را 0/91 به دست آورده است و برای خردهمقیاسهای کنترلناپذیری، باورهای مثبت، آگاهیشناختی، اطمینانشناختی و نیاز به کنترل افکار بهترتیب در نمونه ایرانی، 0/87، 0/86، 0/81، 0/80، 0/71 گزارش کرده است. همچنین ضریب بازآزمایی 1 ماهه این پرسشنامه را 0/51 گزارش کرده است [32]. در پژوهش سالاریفر [33] روایی همگرای این پرسشنامه با استفاده از پرسشنامههای اسپیلبرگر و نگرانی ایالت پنسیلوانیا، بهترتیب 0/81 و 0/92 محاسبه و تأیید شده است. آلفای کرونباخ در مطالعه حاضر برابر با 94/0 به دست آمد.
پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی CERQ
برای اندازهگیری راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی از پرسشنامه گارنفسکی و کرایچ [34] استفاده شد. این پرسشنامه یک ابزار خودگزارشی است و 36 گویه دارد و از 9 زیرمقیاس تشکیل شده است و هر گویه براساس یک مقیاس لیکرت 5 درجهای از هرگز=1 تا همیشه=5 اندازهگیری میشود. زیرمقیاسهای مذکور عبارتاند از راهبردهای شناختی خودسرزنشگری (1، 10، 19، 28) پذیرش (2، 11، 20، 29)، نشخوارگری (3، 12، 21، 30) تمرکز مجدد مثبت (4، 13، 22، 31) تمرکز مجدد بر برنامهریزی (5، 14، 23، 32) ارزیابی مجدد مثبت (6، 15، 24، 33) کم اهمیت شماری (7، 16، 25، 34) فاجعه نمایی(8، 17، 26، 35) و دیگرسرزنشگری(9، 18، 27، 36). در بررسی مشخصات روانسنجی آزمون، گارنفسکی و کرایچ [34]، پایایی آزمون را با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای راهبردهای مثبت و منفی و کل پرسشنامه بهترتیب برابر با 0/91، 0/86، 0/93 گزارش کردهاند. در مطالعه بشارت [35] ویژگیهای روانسنجی این فرم شامل همسانی درونی، پایایی بازآزمایی، روایی محتوایی، روایی همگرا و تشخیص همگرا و تشخیص افتراقی مطلوب گزارش شده است. همچنین ضرایب آلفای کرونباخ را برای خردهمقیاسها از 0/67 تا 0/89 گزارش کرد و ضرایب همبستگی بین نمرههای تعدادی از شرکتکنندگان در پژوهش (43 زن و 36 مرد) در دو نوبت با فاصله 2 تا 4 هفته برای زیرمقیاسهای پرسشنامه از 0/57 تا 0/76 محاسبه شد. آلفای کرونباخ در مطالعه حاضر برابر 0/90 به دست آمد.
یافته ها
شرکتکنندگان شامل 165 مرد و 129 زن با میانگین سنی 38 سال برای هر دو گروه بود. 225 نفر از شرکتکنندگان متأهل و 69 نفر مجرد بودند. همچنین تحصیلات شرکتکنندگان شامل 10 نفر زیردیپلم، 92 نفر دیپلم، 139 نفر کارشناسی، 48 نفر کارشناسیارشد و 5 نفر دکتری بودند. جدول میانگین و انحرافمعیار و همبستگی متغیرهای مطالعه در
جدول شماره 1 ارائه شده است.
جهت بررسی میزان برازش مدل پیشنهادی در مطالعه حاضر از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. مدل در
تصویر شماره 1 نشان داده شده است و جدول شاخصهای برازش مدل در
جدول شماره 2 ارائه شده است.
ازآنجاکه برای برازش مطلوب مدل با دادهها شاخصهای شاخص نیکویی برازش، شاخص برازش هنجارشده ، شاخص برازش افزایشی، شاخص برازش تطبیقی و شاخص نیکویی برازش تعدیلشده باید بزرگتر یا مساوی 0/90 و شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد مساوی یا کوچکتر از 0/06 باشد؛ شاخصهای برازش مدل اولیه ارائهشده در
جدول شماره 2 نشاندهنده برازش مطلوب و مناسب مدل با دادهها نیست. ضرایب مسیر و معنیداری آنها در
جدول شماره 3 نشان داده شده است.
همچنین برای بررسی معنیداری مسیرهای غیرمستقیم مطالعه یعنی از طریق راهبردهای شناختی تنظیم هیجان از آزمون بوتاسترپ با انتخاب تعداد سمپل 2000 استفاده شد که نتایج در
جدول شماره 4 ارائه شده است.
همانطورکه
جدول شماره 4 نشان میدهد مسیرهای غیرمستقیم از باورهای فراشناختی به سلامت روان و سلامت معنوی از طریق راهبردهای شناختی تنظیم هیجان معنیدار است.
شاخصهای برازش نامناسب مدل را میتوان به غیرمعنیداری مسیر مستقیم باورهای فراشناختی به سلامت معنوی در
جدول شماره 3 نسبت داد. با حذف این مسیر مدل اصلاحشده در تصویر شماره 2 و شاخصهای برازش مدل اصلاحشده در
جدول شماره 5 ارائه شد.
نتایج
جدول شماره 5 نشاندهنده برازش خوب مدل با دادهها پس از اعمال اصلاحات است. بنابراین مدل نهایی نشان میدهد باورهای فراشناختی باواسطهگری راهبردهای تنظیم هیجان سلامت معنوی و سلامت روانی را پیشبینی میکند.
بحث
هدف پژوهش حاضر بررسی برازش مدل پیشبینی سلامت روان و سلامت معنوی توسط باورهای فراشناختی باواسطهگری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بود. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد مدل اولیه موردتأیید نیست و نیازمند اصلاح است. با حذف مسیر غیرمعنیدار باورهای فراشناختی بهسلامت معنوی، مدل اصلاحشده با دادههای پژوهش برازش قابلقبول داشت. باتوجهبه این نتایج متوجه میشویم که باورهای فراشناختی میتوانند سلامت روان را بهطور مستقیم و غیرمستقیم و سلامت معنوی را بهطور غیرمستقیم از طریق راهبردهای شناختی تنظیم هیجان پیشبینی کنند.
این یافتهها با پژوهشهایی که نشان میدهند باورهای فراشناختی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان [22، 23، 36] را پیشبینی میکند و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان سلامت روان [16، 17] و سلامت معنوی [18، 19] را پیشبینی میکند، هماهنگ است. بااینحال این یافتهها با مطالعاتی که نشان میدهند باورهای فراشناختی سلامت معنوی را پیشبینی میکند ناهماهنگ است [18، 19].
طبق مطالعات متعدد [9-11] باورهای فراشناختی بهطور مستقیم سلامت روان را پیشبینی میکنند که با نتایج مطالعه حاضر هماهنگ است. فلاول [37] فراشناختی را فرایند تفکر درباره تفکر و دانش در مورد اینکه چه میدانیم و چه نمیدانیم اطلاق میکند. بهعبارتی باورهای فراشناختی مثل داشتن فکر مثبت نسبت به نگرانی (نگران بودن خوب است و به انجام کارها کمک میکند) و فکر منفی نسبت به افکار (فکرها میتوانند به عمل منجر شوند و من را تعریف میکنند و نباید بعضی افکار را در ذهن داشت) میتوانند استرس و اضطراب را افزایش دهند که سلامت روان را کاهش میدهند. درواقع شناسایی و تغییر باورهای فراشناختی میتواند از طریق کاهش استرس، کاهش اضطراب و افسردگی، افزایش اعتمادبهنفس، هدفمندی و معنیداری زندگی سلامت روانی را افزایش دهد.
ازطرفدیگر باورهای فراشناختی بهطور غیرمستقیم از طریق راهبردهای شناختی تنظیم هیجان سلامت روان و سلامت معنوی را پیشبینی میکند. درواقع دانش فراشناختی به تعامل باورها و دانش ذخیرهشده در حافظه عملکرد شخصی فرد، انجام وظایف و انـتخاب راهبردها اشاره میکند [38]. باورهای فراشناختی فرد که نشاندهنده دیدگاه کلی فرد نسبت به افکارش است، به این معنی که میتوانم و باید افکار بد یا ناراحتکننده خود را کنترل کنم یا با فکر کردن بیش از حد به افکار ناراحتکنندهام میتوانم آنها را بهبود دهم [21]، به استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگارانهتر مانند نشخوار فکری، فاجعهسازی، کوچک نمایی، سرزنش خود و سرزنش دیگران منجر میشود، این راهبردهای ناسازگارانه به مشکلات سلامت روان مثل اضطراب و افسردگی منجر میشود و درنتیجه فرد سلامت روان کمتری را تجربه میکند [24].
همچنین راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان احساسات منفی بیشتری درمورد خود و دیگران و دنیا در ما ایجاد میکند که به دید منفی نسبت به واقعیت وجودی خود و همچنین فاصله گرفتن از معنویت منجر میشود [34] و از این جهت باعث کاهش احساس سلامت معنوی میشود. فراشناخت، بهواسطه تأثیر دانش و راهبردهای فراشناختی بر تغییر باورها و نیز بر تعبیر و تفسیر نشانههای ویژه مانند افکار مزاحم، بر پردازش هیجانی و واکنشهای مربوط به آسیب، تأثیر میگذارد. انگاره اصلی در فراشناخت این است که باورهای فراشناختی مؤلفههایی فراشناختی هستند که کنشوری تفکر و سبک مقابله را هدایت میکند و از آن تأثیر میپذیرند [39]. باورهای فراشناختی توجه را هدایت، سبک تفکر را تعیین و پاسخهای مقابلهای را به شیوهای هدایت میکنند که به دانش ناکارآمد منجر میشود. درواقع فراشناخت دربرگیرنده دانش، فرایندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت یا کنترل میکند [21] و از این طریق نحوه تنظیم هیجان، استفاده از راهبردهای متفاوت تنظیم هیجان و از این طریق سلامت روان و سلامت معنوی را تعیین میکنند.
ازآنجاکه در تعریف سلامت روان، مهارتهای شناختی و اجتماعی پایه، توانایی تشخیص، ابراز و تعدیل احساسات خود و همچنین همدلی با دیگران، انعطافپذیری و توانایی کنار آمدن با رخدادهای دشوار زندگی و داشتن نقش اجتماعی و رابطه هماهنگ بین بدن و ذهن اجزای مهم سلامت روان هستند که به میزان متفاوت در ایجاد وضعیت تعادل درونی نقش دارند [40]، باورهای فراشناختی همان مهارتهای شناختی و اجتماعی پایه فرد را نشان میدهند [21]؛ توانایی تشخیص، ابراز و تعدیل احساسات خود به مهارتهای تنظیم هیجان سازگارانه اشاره میکند [24]. باتوجهبه تعریف سلامت روان و وجود تعریف باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم هیجان در دل آن میتوان گفت مهارتهای شناختی پایه (باورهای فراشناختی) به توانایی تشخیص، ابراز و تعدیل احساسات (راهبردهای تنظیم هیجان) بهتر منجر میشود و این توانایی به انعطافپذیری در مواجهه با رخدادهای دشوار زندگی (سلامت روان) منجر میشود.
در تعریف سلامت معنوی به آگاهی و پذیرش سختیها و توانایی بخشیدن خود و دیگران اشاره میشود [9] که بخش اول یعنی آگاهی و پذیرش سختیها نشاندهنده نگرش فرد به جهان است که تحت تأثیر باورهای فراشناختی فرد است که با افکار و احساسات خود بجنگد و سعی کند آنها را کنترل کند یا آنها را بپذیرد و آرامش خود را حفظ کند [21]؛ بخش دوم توانایی بخشیدن خود و دیگران نشاندهنده راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان ازجمله پذیرش خود است و ازطرفدیگر انجام ندادن راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان ازجمله سرزنش خود و دیگران است [24]، بهعبارتدیگر در اینجا آگاهی و پذیرش سختیها (باورهای فراشناختی) به بهتر شدن توانایی بخشیدن خود و دیگران (راهبردهای تنظیم هیجان) منجر و بهتر شدن توانایی بخشیدن خود و دیگران به آرامش و احساس معنی در زندگی (سلامت معنوی) [41] منجر میشود.
در مطالعه حاضر باورهای فراشناختی بهطور مستقیم سلامت معنوی را پیشبینی نمیکند، اما از طریق راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان بهطور غیرمستقیم سلامت معنوی را پیشبینی میکند، درحالیکه باورهای فراشناختی شامل دیدگاههای مثبت نسبت به کنترل افکار و دیدگاه منفی نسبت به افکار ناراحتکننده هستند، به استفاده بیشتر از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و استفاده کمتر از راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان منجر میشوند [22، 23].
معنیدار نبودن ارتباط مستقیم بین باورهای فراشناختی و سلامت معنوی و درعینحال معنیدار بودن رابطه غیرمستقیم آنها از طریق راهبردهای تنظیم هیجان نشان میدهد نگرش فرد نسبت به کنترل افکار خود اگر به تغییر نحوه تنظیم هیجان در فرد منجر نشود، نمیتواند سلامت معنوی را پیشبینی کند. بهعبارتی سلامت معنوی تنها با تغییر باورهای اساسی فرد درمورد افکار درونی خودش ایجاد نمیشود؛ بلکه باید در نحوه تنظیم احساسات و هیجانات درونی تغییر ایجاد کند، مثلاً اگر باور به پذیرش خود و یا بخشیدن خود و دیگران داشته باشید اما در هنگام برانگیخته شدن احساسات نتوانید خود را بپذیرید و یا خود و دیگران را ببخشید بهسلامت معنوی دست پیدا نمیکنید؛ بهعبارتدیگر علم باید به عمل تبدیل شود که بهسلامت معنوی منجر شود و صرفاً حفظ مفاهیم معنوی به معنویتر شدن ما منجر نمیشود.
نتیجهگیری
براساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که سلامت روان و سلامت معنوی در نیروهای پلیس میتواند توسط یک مدل شامل متغیرهای باورهای فراشناختی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان پیشبینی شود. در این مدل باورهای فراشناختی فرد که شامل دیدگاه مثبت و منفی راجع به کنترل افکار و نشخوار فکری است، هم بهطور مستقیم سلامت روان بدتر را پیشبینی میکند و هم با پیشبینی مثبت راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ناسازگارانه سلامت روان و سلامت معنوی بدتر را پیشبینی میکند و بالعکس. هرچه باورهای فراشناختی فرد کمتر باشد راهبردهای تنظیم هیجان سازگارانه را بهصورت مثبت پیشبینی میکند که بهسلامت روان و سلامت معنوی بهتر منجر میشود. باتوجهبه این یافتهها مهم است که برای افزایش سلامت روان و سلامت معنوی نیروهای پلیس، راههایی همانند کارگاههای آموزشی جهت کاهش باورهای فراشناختی و همچنین افزایش استفاده از روشهای سازگارانه تنظیم هیجان و کاهش استفاده از روشهای ناسازگارانه تنظیم هیجان در دستور کار قرار گیرد.
-یکی از محدودیتهای پژوهش حاضر عدم امکان انجام مصاحبه و بررسی ملاکهای ورود و خروج شامل وجود اختلال روانپزشکی در فرد بود که میتواند نتایج را به یک سمت منحرف کرده باشد و تعمیم یافتهها را دشوار کند.
-محدودیت دیگر استفاده از ابزار خودگزارشی پرسشنامه بود که سوگیری در پاسخگویی ایجاد میکند و بهدلیل انتشار پرسشنامه توسط واحد مطالعات در نیروی پلیس ممکن است بهدلیل نگرانی از هرگونه تأثیر این اطلاعات بر شغل فرد، پاسخدادن سوگیرانه یا پنهانکارانه بوده باشد.
-محدودیت دیگر حساسبودن اطلاعات و پرسشنامهها برای گروه شغلی پلیس است که پیشاپیش امکان اجرای تستهایی با سؤالات حساسبرانگیز را دشوار میکند.
-یکی دیگر از محدودیتهای مطالعه عدم امکان تعمیم نتایج به نیروهای پلیس در کل کشور مخصوصاً مناطق حادثهخیزتر و خطرناکتر مانند مرزهای کشور بود.
-پیشنهاد میشود برای جمعآوری اطلاعات از روش مصاحبه استفاده شود تا بدینگونه بهتر بتوان متغیرهای مطالعه را بدون سوگیری اندازهگیری کرد و از سوءبرداشتهای احتمالی آزمودنیها جلوگیری کرد.
- پیشنهاد میشود از روش آزمایشی برای بررسی روابط علت و معلولی متغیرهای مطالعه استفاده شود. برایمثال با برگزاری یک کارگاه در حوزه افزایش اهمیت رفتارهای فرانقش و باورهای فراشناختی در کارکنان و باورهای فراشناختی بررسی شود که آیا نحوه تنظیم هیجان فرد پس از کارگاه تغییر مییابد و یا متغیرهای سلامت معنوی و سلامت روان تغییری میکنند؟
-پیشنهاد میشود در مطالعات آینده نمونههای متنوعی از سایر نیروهای مسلح و سایر کارمندان دولت با نیروهای پلیس مقایسه شوند.
- پیشنهاد میشود مطالعات آینده نمونه فراگیرتری از کل کشور را مطالعه کنند.
ملاحظات اخلاقی
مطالعه حاضر با شناسه اخلاق
IR.SBMU.TEB.POLICE.REC.1402.071 در کمیته اخلاق معاونت بهداشت، امداد و درمان فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بررسی و تصویب شده است.
حامی مالی
این پژوهش با حمایت مالی معاونت بهداشت، امداد و درمان فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران انجام شده است.
مشارکت نویسندگان
اجرا و نگارش پژوهش: محمد مهراد صدر؛ ایدهپردازی، نظارت و هدایت: محمدعلی عامری؛ بازنگری و ویراستاری: حمیدرضا سعادت؛ بررسی و تحلیل روش آماری: حسین رستمی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از تمام نیروهای پلیس تهران که در پژوهش شرکت کردند و همچنین پلیس پیشگیری بهدلیل فراهمکردن شرایط انجام پژوهش تشکر و قدردانی میشود.