دوره 28، شماره 4 - ( زمستان 1401 )                   جلد 28 شماره 4 صفحات 477-460 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Roozbahani S, Dolatian M, Mahmoodi Z, Zandifar A, Alavi Majd H, Nasiri S. Predictors of Maternal Blouse in the Postpartum Period Based on Social Determinants of Health of the World Health Organization Model: A Path Analysis. IJPCP 2023; 28 (4) :460-477
URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-3822-fa.html
روزبهانی سحر، دولتیان ماهرخ، محمودی زهره، زندی فر عاطفه، علوی مجد حمید، نصیری سعیده. پیشگویی‌کننده‌های غم و اندوه مادری در دوره پس از زایمان بر‌اساس تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت مدل سازمان بهداشت جهانی: تحلیل مسیر. مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران. 1401; 28 (4) :460-477

URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-3822-fa.html


1- کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
2- گروه مامایی و بهداشت باروری، مرکز تحقیقات مامایی و بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران. ، mhdolatian@gmail.com
3- مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشگاه علوم‌پزشکی البرز، کرج، ایران.
4- گروه آمار زیستی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
5- گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی کاشان، دانشگاه علوم‌پزشکی کاشان، کاشان، ایران.
متن کامل [PDF 6646 kb]   (531 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1566 مشاهده)
متن کامل:   (541 مشاهده)
مقدمه
بارداری و تولد نوزاد، فرایند پیچیده فیزیولوژیکی است. تولد فرزند جدید و تطابق با دوران بعد از زایمان برای مادران استرس‌زاست و مادر را با چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌کند. چالش‌های این دوران می‌تواند باعث شروع اختلالات روانی از‌جمله اضطراب، افسردگی یا اندوه پس از زایمان شود [1 ,2]. افسردگی و اضطراب با شیوع 10 تا 20 درصد در سال در ایران از شایع‌ترین اختلالات روان‌پزشکی هستند [3]. مسائل روان‌پزشکی یا روان‌شناختی در دوران قبل از تولد، زایمان و پس از زایمان (پری ناتال) با شدت و تظاهرات متفاوت بسیار شایع است [4]. غم مادری خفیف‌ترین شکل اختلال خلقی در دوران بعد از زایمان و خودمحدودشونده است که در 10 روز اول نفاس رخ می دهد و حداکثر زمان بروز آن در روزهای 3 تا 5 بعد از زایمان است. این اختلال مشکل بالینی جدی‌ای نیست. شیوع آن با‌توجه‌به عدم هماهنگی بین ابزارهای تشخیصی و غربالگری در مطالعات مختلف، متفاوت گزارش شده است [5]. شیوع این اختلال بر‌اساس یک مطالعه مرور نظام‌مند و فراتحلیل در سال 2020 بر روی 26 مطالعه، بین 13/7 درصد تا 76 درصد و بالاترین میزان آن 49/6 درصد در میان زنان آفریقایی گزارش شده است [6]. مطالعات انجام‌شده، شیوع اندوه پس از زایمان را در ایران 29 تا 59/55 درصد نشان داده‌اند [7, 8]. علائم ناشی از غم پس از زایمان شامل بی‌خوابی، خلق پایین، تمایل به گریه کردن، خستگی، تحریک‌پذیری و ناپایداری عاطفی است [9]. 
با وجود نامشخص بودن علل دقیق غم و اندوه مادری، عوامل مختلفی مانند تغییرات هورمونی، اجتماعی‌فرهنگی، شرایط اقتصادی، تعارضات رابطه‌ای، خشونت خانگی، ارجحیت جنس پسر، خستگی ناشی از بی‌خوابی، اضطراب در‌مورد عدم توانایی مراقبت از نوزاد، ترس از کاهش جذابیت بعد از زایمان و غیره با این اختلال در ارتباط است [10]. برخی عوامل در صورت وجود، پیشگویی‌کننده پیشرفت این اختلال نیستند: وضعیت اقتصادی پایین، پیشینه قومی یا نژادی، وضعیت باروری (تعداد فرزندان)، بارداری برنامه‌ریزی‌نشده، سابقه اختلالات خلقی در خانواده یا سابقه افسردگی پس از زایمان در گذشته [11]. 
پیگیری در این اختلال روانی بسیار مهم است، زیرا تا 20 درصد مادران به احتمال زیاد به افسردگی پس از زایمان مبتلا می‌شوند که به پیامدهای نامطلوب بر رشد شناختی نوزاد منجر خواهد شد [12]. در سال‌های اخیر اقدامات در‌زمینه تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت به‌عنوان اولویتی در جهت پیشگیری از اختلالات روانی مدنظر قرار گرفته است [13]. مدل سازمان بهداشت جهانی در رابطه با این تعیین‌کننده‌ها نه‌تنها مؤلفه‌های بیولوژیکی و راه‌های علیتی و تعاملی را در‌بر می‌گیرد، بلکه عوامل میانجی را نیز شامل می‌شود. در این مدل 2 گروه تعیین‌کننده‌های ساختاری و بینابینی وجود دارد. عوامل ساختاری شامل تحصیلات، اشتغال، درآمد، جنسیت و قومیت و عوامل بینابینی شامل شرایط مادی، عوامل روانی‌اجتماعی و رفتاری و بیولوژیکی و سیستم‌های بهداشتی است [14]. آنچه واضح است، عدم وجود مدل شناخته‌شده‌ای است که نقش عوامل مختلف که در تعامل با یکدیگر هستند را بر غم پس از زایمان در جامعه ایرانی بررسی کند. برای دست‌یابی به این هدف استفاده از مدلی که جهانی باشد، مطلوب است. مطالعاتی که تاکنون در ایران انجام شده‌اند، هرکدام به بررسی برخی عوامل تأثیرگذار بر اختلالات خلقی پس از زایمان پرداخته‌اند و مطالعه‌ای که با در نظر گرفتن تأثیر مستقیم و غیرمستقیم تمام عوامل با دیدگاه تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت بر غم پس از زایمان بپردازد، انجام نشده است. بنابراین این مطالعه با هدف نقش پیشگویی‌کننده‌های غم و اندوه مادری در دوره پس از زایمان، بر‌اساس تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت انجام شد تا بتوان اثر تقابلی این عوامل در بروز غم پس از زایمان را شناسایی کرد و برنامه‌های مداخله‌ای و پیشگیرانه بهتری را در پژوهش‌های آینده طراحی کرد.

روش
این مطالعه از نوع کمی آینده‌نگر (طولی) است که بر روی زنان باردار مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های منتخب شهر تهران به‌مدت 1 سال جهت تعیین عوامل ساختاری و بینابینی مؤثر بر غم و اندوه مادری بر‌اساس مدل سازمان بهداشت جهانی طی دوره پس از زایمان با غم پس از زایمان تا اواخر اردیبهشت 1401 انجام شد.
کلیه زنان باردار واجد شرایط که شرایط ورود به مطالعه را داشتند به‌صورت دردسترس انتخاب شدند. معیارهای ورود به مطالعه: سواد خواندن و نوشتن، تمایل به شرکت در مطالعه، سن حاملگی 28 تا 38 هفته، عدم وجود هر‌گونه عارضه شناخته‌شده طبی و مزمن قبل و حین بارداری تأیید‌شده و فقدان سابقه ابتلا به بیماری‌های روانی و مصرف دارو‌های مؤثر بر سلامت روان قبل و حین بارداری در مادر یا خانواده. زنانی که تمایلی به شرکت در مطالعه نداشتند یا تمام داده‌های مورد‌نیاز را ارائه نمی کردند از مطالعه حذف شدند. 
روش نمونه‌گیری به‌صورت چند‌مرحله‌ای بود. بدین صورت که ابتدا شهر تهران به 4 منطقه (شمال، جنوب، غرب و شرق) تقسیم شد و سپس از هر منطقه یک بیمارستان دولتی وابسته به دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی به‌صورت تصادفی انتخاب شد. به هر بیمارستان بر‌اساس آمار مراجعه ماهانه زنان باردار به درمانگاه‌های مراقبت‌های بارداری، سهمیه‌ای اختصاص یافت. در هر‌یک از مراکز بهداشتی‌درمانی منتخب شهر تهران وابسته به دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی، نمونه‌گیری به شیوه دردسترس و بر‌اساس واجد شرایط بودن نمونه‌ها انجام شد. ملاحظات اخلاقی معمول نظیر کسب اجازه از مسئولین بیمارستان و درمانگاه‌های مربوط، توضیح اهداف پژوهش به مشارکت‌کنندگان در تحقیق، دریافت رضایت آگاهانه کتبی برای تکمیل پرسش‌نامه‌ها و اطمینان از محرمانه ماندن اطلاعات و حق انصراف در هر زمان در نظر گرفته شد. 
شرکت‌کنندگان تا زمان زایمان پیگیری شدند و اطلاعات مربوط به زایمان و پیامدهای بارداری برای تعیین میزان بروز غم مادری جمع‌آوری شد. به‌دلیل همه‌گیری بیماری کرونا در کشور و هم‌زمانی آن با طول دوره تحقیق، بخشی از نمونه‌گیری‌ها به‌صورت غیر‌تصادفی و مبتنی بر هدف از‌طریق طراحی فرم‌های الکترونیک ازطریق آزمون‌ساز آنلاین پرسال و در اختیار قرار دادن لینک پرسش‌نامه‌ها به شماره تلفن یا آدرس ایمیل مادران باردار و زایمان‌کرده در فضای مجازی انجام شد. 
به‌منظور تشویق مادران و جلب همکاری آنان در پژوهش، مادران می‌توانستند سؤالات خود را در حیطه سلامت باروری و مامایی و سلامت روان در گروه مجازی ساخته‌شده مطرح کنند و از مطالب آموزشی ارائه‌شده توسط پژوهشگر و دیگر گروه‌های علمی در زمینه‌های مراقبت‌های مادر و کودک پس از زایمان‌، بهداشت دوران پس از زایمان و مدیریت کووید-‌19 پس از زایمان بهره‌مند شوند. به کلیه مادران شرکت‌کننده در پژوهش به رسم قدردانی و تشکر از مشارکت آن‌ها بسته هدیه پس از تولد نوزاد اهدا شد. 
در این مطالعه برای تعیین عوامل مرتبط با غم و اندوه مادری، ابتدا ازطریق مرور متون جامع مدل مفهومی تعیین (تصویر شماره 1) و سپس با برگزاری جلسات گروه متخصصین و محققین در حیطه سلامت باروری و تعیین‌کننده‌های اجتماعی مؤثر بر سلامت یا حیطه روان مدل نهایی تأیید شد.

مدل مفهومی با استفاده از روش تحلیل مسیر تحلیل شد. هدف تحلیل مسیر به دست دادن برآورد‌های کمی روابط علّی بین مجموعه‌ای از متغیرهاست [15]. در تحلیل رگرسیون به ازای هر متغیر بین 6 تا 10 نمونه لازم است و از طرفی در تحلیل مسیر به ازای هر پارامتر مدل حداقل 10 نمونه و به ازای هر متغیر 30 نمونه لازم است [16]. همچنین، لوهلین (2004) نیز بر این موضوع که روش برآورد حداکثر درست‌نمایی بر حجم نمونه بزرگ مبتنی است؛ تفسیر اصطلاح «‌بزرگ» را مشکل دانسته و ضمن تأکید بر اینکه نمی‌توان عدد دقیقی را عنوان کرد که کمتر از آن را یک وضعیت بسیار بد بدانیم، می‌پذیرد که حجم نمونه کمتر از 100 نامناسب و حجم های بالاتر از 200 مطلوب است [17]. در مطالعه حاضر با مبنا قرار دادن حجم نمونه حداقل 200 نفر، تعداد نمونه در این مطالعه 449 نفر در نظر گرفته شد. در این پژوهش در ابتدا 560 زن باردار بر‌اساس معیارهای واجد شرایط ورود به مطالعه انتخاب شده بودند و به‌دلیل بروز برخی پیامدهای بارداری (زایمان زودرس، وزن کم نوزاد و بستری تعدادی از نوزادان)، 111 نفر از مطالعه جهت کنترل مشکلات و نگرانی‌های مادران خارج شدند. بنابراین 449 نفر برای پیگیری وضعیت سلامت روان (غم واندوه مادری) در دوره پس از زایمان بررسی و پیگیری شدند.
کلیه ملاحظات اخلاقی در این پژوهش رعایت شد. همه شرکت‌کنندگان هر زمان که مایل به ادامه همکاری نبودند، اجازه داشتند از مطالعه خارج شوند. اطلاعات شرکت‌کنندگان محرمانه نگهداشته شد و در صورت نیاز برای مشاوره به روان‌شناس با هزینه پژوهشگر معرفی می‌شدند.

ابزار پژوهش
ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسش‌نامه بود که ازطریق مصاحبه با مادران در طی دوران بارداری و پس از زایمان، تکمیل شد. به‌طور‌کلی، این ابزارها در 2 سطح استاندارد و محقق‌ساخته که از 3 بخش اصلی تشکیل شده است، مورد استفاده قرار گرفتند. بخش اول مشخصات جمعیت‌شناختی و مامایی (عوامل جمعیت‌شناختی) را جمع‌آوری کرد. بخش دوم وضعیت اجتماعی‌اقتصادی، سن مادر، سن همسر، بُعد خانوار (عوامل ساختاری) را بررسی می‌کند و بخش سوم عوامل تعیین‌کننده واسطه‌ای (‌بینابینی) سلامت را با استفاده از پرسش‌نامه‌های استاندارد، شامل عوامل روانی‌اجتماعی: استرس، اضطراب و افسردگی، حمایت اجتماعی درک‌شده، حوادث و تجارب ناگوار زندگی و عوامل رفتاری: خشونت خانگی، رفتارهای ناسالم به‌عنوان تعیین‌کننده‌های بینابینی بر‌اساس مدل سازمان بهداشت جهانی، توسط پرسش‌نامه‌های محقق‌ساخته بررسی می‌کند. در این مطالعه از پرسش‌نامه استاندارد آستین برای سنجش غم مادری استفاه شد.

پرسش‌نامه مشخصات جمعیت‌شناختی و مامایی
این پرسش‌نامه شامل سؤالاتی در‌زمینه سن زن باردار، سن همسر، وضعیت تأهل، قومیت، سن بارداری، تعداد بارداری، فاصله بین حاملگی‌ها، نوع بارداری (خواسته یا ناخواسته) مصرف مکمل و غیره است.

پرسش‌نامه سنجش وضعیت اقتصادی‌اجتماعی
از پرسش‌نامه طراحی‌شده برگرفته از پرسش‌نامه وضعیت اجتماعی‌اقتصادی قدرت‌نما (‌1392) که دارای 4 مؤلفه میزان درآمد، طبقه اقتصادی، تحصیلات و وضعیت مسکن است، استفاده شد. از 10 سؤال این پرسش‌نامه، 8 سؤال دارای امتیاز لیکرت 5 درجه‌ای بود. 2 سؤال مربوط به متراژ منزل و تعداد افراد ساکن در منزل به‌طور مجزا ارزیابی شد. دامنه امتیازات بین 7 تا 40 بود. امتیاز 7 تا 17 وضعیت اجتماعی‌اقتصادی پایین، امتیاز 18 تا 28 وضعیت اجتماعی‌اقتصادی متوسط و امتیاز 29 تا 40 وضعیت اجتماعی‌اقتصادی بالا در نظر گرفته شد [18]. اسلامی و همکاران روایی صوری و محتوایی پرسش‌نامه مذکور را مورد تأیید قرار دادند. همچنین با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ پایایی پرسش‌نامه 0/83 به دست آمد [19]. 

پرسش‌نامه‌های عوامل روانی‌اجتماعی
مقیاس 21 موردی افسردگی، اضطراب و استرس 

این مقیاس 21 ماده‌ای توسط لاویباند در سال 1995 به‌صورت 42 ماده‌ای ساخته شد. این مقیاس علائم استرس، افسردگی و اضطراب را ازطریق 3 خرده‌مقیاس 7 ماده‌ای که بر‌اساس مقیاس لیکرت از صفر تا 3 نمره‌گذاری شده‌اند، ارزیابی می‌کند [20]. در ایران ضریب آلفای کرونباخ ازطریق همسانی درونی برای 3 خرده‌مقیاس افسردگی 0/77، مقیاس استرس 0/78 و مقیاس اضطراب 0/79 تعیین شد [21].

پرسش‌نامه چند‌بعدی حمایت اجتماعی ادراک‌شده 
این مقیاس توسط زیمت و همکاران در سال 1988 به‌منظور سنجش حمایت اجتماعی ادراک‌شده ازطرف خانواده، دوستان و افراد مهم زندگی فرد تهیه شد. این ابزار 12 ماده‌ای است که درک حمایت اجتماعی دریافت‌شده از خانواده، دوستان و افراد مهم را ارزیابی می‌کند. مجموع نمرات این مقیاس بین 12 تا 84 است. نمرات 12 تا 48، 49 تا 68 و 69 تا 84 به‌ترتیب سطوح پایین، متوسط و بالای حمایت‌های اجتماعی ادراک‌شده را نشان می‌دهند [22]. روایی نسخه فارسی این مقیاس ازطریق تحلیل محتوا تأیید شد. مطالعات مختلف در ایران، پایایی آن را با به دست آوردن آلفای کرونباخ بین 0/86 تا 0/9 برای خرده‌مقیاس‌های ایـن ابزار و 0/86 برای کل مقیاس گزارش کردند [23].

مقیاس سازگاری مجدد اجتماعی (استرس) هولمز-‌راهه 
این پرسش‌نامه در سال 1967 توسط توماس هولمز ریچارد راهه طراحی شده است و حاوی 43 سؤال است. در این پرسش‌نامه نمره کمتر از 150 نشانه استرس پایین و بهداشت روانی مطلوب، 150 تا 300 نشانه استرس متوسط و نمره بیشتر از 300 نشانه استرس و فشار روانی بالاست [24]. حیدری و نامجو در سال 2011 روایی و پایایی این پرسش‌نامه را نشان داده‌اند؛ ضریب پایایی پرسش‌نامه استرس (‌فشار روانی) با استفاده از روش آلفای کرونباخ و دو‌نیمه‌سازی محاسبه شد که به‌ترتیب 0/72 و 0/64 است [25].

عوامل رفتاری
پرسش‌نامه خشونت خانگی 

این پرسش‌نامه که توسط سازمان بهداشت جهانی تهیه شده است، خشونت (خشونت فیزیکی، جنسی و عاطفی) شریک جنسی را در دوران بارداری در مقیاس 5 درجه‌ای از نوع لیکرت ارزیابی می‌کند. تنها یک پاسخ مثبت به هر مورد وجود خشونت را در زن باردار نشان می‌دهد. در مطالعات مختلف ایرانی اعتبار این پرسش‌نامه مورد سنجش قرار گرفته است. ضریب آلفای کرونباخ برای 3 حیطه فیزیکی، روانی و جنسی به‌ترتیب 0/92، 0/89، 0/88 گزارش شده است [26].

پرسش‌نامه رفتار ناسالم
منظور از رفتار ناسالم در این پژوهش پاسخ به پرسش‌نامه محقق‌ساخته رفتارهای ناسالم است که در‌زمینه میزان استعمال دخانیات، مواد مخدر و مصرف الکل است.

پرسش‌نامه غم مادری آستین
پرسش‌نامه اندوه پس از زایمان استین مشتمل بر 13 گویه است. 8 سؤال اول در طیف لیکرت از صفر تا 4 نمره و 5 سؤال آخر با بله یا خیر پاسخ داده می‌شود. به پاسخ‌های بله، 1 امتیاز و به پاسخ‌های خیر صفر امتیاز تعلق می‌گیرد. در مقیاس کلی صفر تا 26 امتیاز سنجیده می‌شود. کسب امتیاز 8 یا بالاتر توسط مادران از پرسش‌نامه استین به‌عنوان اندوه پس از زایمان در نظر گرفته شد. کریمی و همکاران به روش اعتبار محتوا، روایی این پرسش‌نامه را تأیید کردند. آلفای کرونباخ این پرسش‌نامه 0/8 محاسبه شد [27]. در پژوهش حاضر با استفاده از روش آلفای کرونباخ پایایی این پرسش‌نامه 0/8 به دست آمد.
جهت اطمینان از روایی پرسش‌نامه‌های محقق‌ساخته از روش صوری و محتوایی به 2 شکل کمی و کیفی استفاده شد. بدین صورت که در روش کیفی رواییِ صوری، پرسش‌نامه‌ها جهت بررسی از‌نظر تناسب و ارتباط سازه‌ها، هرگونه ابهام و برداشت نارسا و دشواری در درک مفاهیم در اختیار حداقل 10 نفر از نمونه‌های پژوهش قرار داده شد و در صورت نیاز، اصلاحات لازم در پرسش‌نامه اعمال می‌شد. برای بررسی روایی صوری به روش کمی از معیار امتیاز اثر استفاده شد که با‌توجه‌به امتیاز بیش از 1/5، تمام سؤالات تشکیل‌دهنده در سازه‌ها مورد قبول واقع شد. روایی محتوا به روش کیفی با استفاده از روش نظر پانل متخصصان انجام شد. در این روش پرسش‌نامه‌ها حداقل به 10 نفر متخصص در حوزه سلامت (‌تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت، سلامت باروری و ابزار‌سازی) جهت ارزیابی کفایت و تناسب پوشش سؤالات، داده شد. روایی محتوا به روش کمی ازطریق 2 معیار نسبت روایی محتوا طبق جدول لاوشه (برحسب تعداد متخصصین: 10 نفر) و شاخص روایی محتوا با‌توجه‌به شاخص کاپا (0/74≤K)، از اعتبار مطلوب برخوردار بوده‌اند. پایایی تمام سؤالات مرتبط با سازه‌های مدل ازطریق روش آزمون مجدد و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بیش از 0/70 ارزیابی شد. پایایی پرسش‌نامه رفتار ناسالم، وضعیت مراقبت‌های دوران بارداری و سرانجام بارداری و وضعیت اقتصادی‌اجتماعی به روش آلفای کرونباخ به‌ترتیب 0/78، 0/84، 0/796 ،0/82 محاسبه شد که ثبات داخلی ابزارهای محقق‌ساخته در این پژوهش را نشان می‌دهد. 

تحلیل آماری
جهت تعیین ارتباط هم‌زمان تعیین‌کننده اجتماعی ساختاری و بینابینی سلامت با غم و اندوه مادری بر‌اساس مدل سازمان بهداشت جهانی از تحلیل مسیر استفاده شد (تصویر شماره 2).

تحلیل مسیر به‌عنوان یک تکنیک مدل‌سازی علّی در نظر گرفته می‌شود که می‌توان آن را با داده‌های مقطعی یا طولی انجام داد. این روش تعمیمی از رگرسیون معمولی است که علاوه‌بر بیان آثار مستقیم، آثار غیر‌مستقیم و اثر هریک از متغیرها را بر متغیرهای وابسته نشان می‌دهد که می‌توان با استفاده از نتایج، تفسیر منطقی از روابط و همبستگی‌های مشاهده‌شده ارائه کرد.ابتدا نرمال بودن متغیرهای کمی با آزمون کولموگروف‌اسمیرنوف برررسی شد. داده‌های جمع‌آوری‌شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 26 و لیزرل نسخه 8/8 مورد تجزیه‌و‌تحلیل قرار گرفتند. سطح معنا‌داری، کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد. برای تعیین همبستگی از ضریب همبستگی پیرسون و برای تحلیل مسیر به‌صورت بتا و با‌توجه‌به میزان معنا‌داری T بیشتر از 1/96 بیان شد. به‌منظور تعیین برازش مدل از شاخص‌های برازندگی هنجارشده، شاخص برازش هنجارنشده، شاخص برازش تطبیقی، شاخص نیکویی برازش، شاخص نیکویی برازش تعدیل‌شده=0/90 و ریشه میانگین مربعات خطای برآورد= 0/05 و X2/df<5 استفاده شد [28].

یافته‌ها
در مطالعه حاض، اطلاعات 449 زن باردار مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های منتخب شهر تهران بررسی شد. بر‌اساس یافته‌ها، میانگین سن زنان 4/46±26/96، همسرانشان 5/6±32/17، نمره استرس 4/2±5/9، اضطراب 3/1±5/3 و افسردگی 3/1±5/6 بود (جدول شماره 1).


براساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون، متغیرهای سن زن، سن بارداری، تعداد اعضای خانواده‌، وضعیت اقتصادی‌اجتماعی، حمایت اجتماعی درک‌شده، خشونت و کیفیت مراقبت دریافتی با غم و اندوه پس از زایمان همبستگی معناداری را دارند که در بین آن‌ها مقیاس 21 موردی افسردگی، اضطراب و استرس بیشترین همبستگی منفی (r=-0/31) و خشونت بیشترین همبستگی مثبت و معنادار (r=0/49) را با غم و اندوه داشتند (جدول شماره 2).


براساس نتایج آزمون تحلیل مسیر در بین متغیرهایی که از یک مسیر با غم و اندوه ارتباط علّی و معناداری داشتند در مسیر غیر‌مستقیم وضعیت اقتصادی‌اجتماعی بیشترین اثر منفی (B=-0/08) را با غم و اندوه داشت. به‌عبارتی با افزایش 1 واحد به میانگین نمره وضعیت اقتصادی، به میزان 0/08 واحد غم و اندوه کاهش می‌یافت. 
 در مسیر مستقیم، مقیاس 21 موردی افسردگی، اضطراب و استرس بیشترین اثر منفی (B=-0/19) و حوادث بیشترین اثر مثبت (B=0/18) را با غم و اندوه داشتند. در مطالعه حاضر همان‌طور که پیش از این توضیح داده شد، افزایش نمره این ابزار بیانگر افزایش اختلالات روان (استرس افسردگی و اضطراب) است. بر همین اساس با افزایش یک واحد به میانگین نمره اختلالات روان به میزان 0/81 غم واندوه افزایش می‌یابد. همچنین براساس نتایج با افزایش یک واحد به میانگین نمره حوادث ناگوار، 0/18 واحد غم و اندوه مادری افزایش می‌باید.
 در بین متغیرهایی که از هر 2 مسیر با غم و اندوه ارتباط داشتند ،خشونت بیشترین اثر مثبت (B=0/36) و سن زن، سن بارداری و تعداد اعضای خانواده با اثری مشابه (B=-0/2) بیشترین اثر منفی را بر غم و اندوه داشتند (جدول شماره 3، تصویر شماره 2).


نتایج شاخص‌های برازش مدل بیانگر مطلوبیت، تناسب بالای مدل و منطقی بودن روابط تنظیم‌شده متغیرها براساس مدل مفهومی است. براین‌اساس مدل برازش‌شده تفاوت معنا‌داری با مدل مفهومی ندارد (جدول شماره 4).



بحث
مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل پیشگویی‌کننده مرتبط با غم و اندوه مادری در دوره پس از زایمان بر‌اساس تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت مدل سازمان بهداشت جهانی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. در این مطالعه مشخص شد قوی‌ترین پیش‌بینی‌کننده بروز غم پس از زایمان، خشونت خانگی است که نشان‌دهنده اهمیت نقش آن در بروز این مشکلِ سلامت روان در زنان در دوره پس از زایمان است. همچنین عواملی نظیر سن مادر و سن بارداری، عوامل ساختاری مانند وضعیت اجتماعی‌اقتصادی و تعداد افراد خانواده و تعیین‌کننده‌های بینابینی مانند استرس، اضطراب و افسردگی، حمایت اجتماعی، پدیده‌های استرس‌زا و مراقبت پره ناتال کافی از دیگر عوامل پیش‌بینی‌کننده بروز غم پس از زایمان در زنان بودند. عوامل خطر مستند برای بروز غم پس از زایمان شامل حمایت اجتماعی ضعیف، عدم سازگاری زناشویی، خشونت خانگی، ناامنی اقتصادی و مراقبت ضعیف از مادر در دوران کودکی است [5]. اهمیت بالینی غم پس از زایمان به‌دلیل توانایی پیش‌بینی علائم افسردگی بعدی است [5، 29]. بنابراین باید عوامل خطر متعدد تأثیرگذار بر آن شناسایی شود تا بتوان در جهت کاهش بروز برنامه‌ریزی کرد. 
با‌توجه‌به شاخص‌های منتخب، مدل مطالعه حاضر برازش مطلوبی را نشان داد. نتایج نشان داد که وضعیت اقتصادی‌اجتماعی از‌جمله عواملی است که تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر بروز غم پس از زایمان دارد. وضعیت اجتماعی‌اقتصادی (شغل، تحصیلات و درآمد) از‌جمله عوامل اجتماعی ساختاری تعیین‌کننده سلامت است و این عامل تأثیر شناخته‌شده‌ای بر بروز اختلالات خلقی پس از زایمان دارد. در مطالعه اوکونولا نتایج نشان داد زنانی که تحصیلات بالاتری دارند نمرات پایین‌تری از پرسش‌نامه ادینبورگ کسب می‌کنند [30]. در مطالعه گرلی غم پس از زایمان اختلاف آماری معنا‌داری با سطح تحصیلات پایین مادر داشت و این عامل به‌عنوان عامل خطر مستقل برای بروز غم پس از زایمان مشخص شد [31]. زنان تحصیل‌کرده به‌دلیل توانایی بالای مقابله با احساسات منفی کمتر دچار اختلالات خلقی و عاطفی پس از زایمان می‌شوند. هرچند مطالعه بالکوویچ-ایسکرا نشان داد که سطح تحصیلات مادر بر بروز افسردگی پس از زایمان تأثیری ندارد [32]. در مطالعه باستون و همکاران مشخص شد وضعیت مالی بد، بیشتر در بین زنانی که اختلالات خلقی پس از زایمان را تجربه می‌کنند، مشاهده می‌شود [33]. درآمد بالاتر خانواده تا حد زیادی خطر ابتلا به اندوه پس از زایمان را کاهش می‌دهد. خانواده‌هایی که از‌لحاظ مالی اوضاع بهتری دارند، با ورود نوزاد به خانواده راحت‌تر کنار می‌آیند و استرس مالی کمتری تجربه می‌کنند [34]. برخی مطالعات هیچ ارتباطی بین اندوه پس از زایمان و سن مادر، وضعیت تحصیلی مادر و وضعیت تأهل نیافتند [5، 30]. تفاوت در یافته‌های مطالعات را می‌توان به استفاده از شاخص‌ها و ابزارهای مختلف (درآمد، تحصیلات والدین، شغل والدین و فقر) برای تعیین وضعیت اجتماعی‌اقتصادی نسبت داد.
همچنین در مطالعه حاضر مشخص شد که وضعیت اجتماعی‌اقتصادی به‌طور غیرمستقیم ازطریق دریافت مراقبت‌های پره ناتال کافی و استرس، اضطراب و افسردگی آن‌ها بر بروز غم پس از زایمان تأثیر می‌گذارد. میزان مراقبت دیر هنگام و یا عدم دریافت مراقبت‌ها در مادران جوان و فقیر، بیشتر گزارش شده است [35]. وضعیت اقتصادی ضعیف و فقر می‌تواند به دریافت مراقبت پره ناتال ناکافی منجر شود که خود بر بروز غم پس از زایمان تأثیر می‌گذارد. همان‌طور که در مطالعه حاضر نیز این مسئله تأیید شد [36]. در مطالعه‌ای بیان شد که سطح تحصیلات بالاتر می‌تواند با افزایش خطر اضطراب همراه باشد که به تبع آن می‌تواند به بروز اختلالات خلقی پس از زایمان منجر شود [37]. در‌حالی‌که برخی مطالعات سطح تحصیلات پایین‌تر را به‌عنوان عامل خطر افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان می‌دانند [38].
 به‌طور‌کلی در مطالعه وزولک نشان داده شد عوامل اجتماعی‌اقتصادی که به طرق مختلف خطر نوسانات خلقی و تغییرات عاطفی پس از زایمان را افزایش می‌دهند، عبارت‌اند از: عدم حمایت مادر، تنهایی مادر، مشارکت همسر، سطح تحصیلات پایین و وضعیت مالی پایین [39]. 
استرس، اضطراب و افسردگی تنها تأثیر مستقیم بر بروز غم پس از زایمان دارند. هرچند که به‌عنوان تعیین‌کننده‌های واسطه‌ای، برخی عوامل می‌توانند بر آن‌ها تأثیرگذار باشند. وجود اضطراب در دوره پری ناتال به‌عنوان یک عامل خطر بالقوه برای ایجاد افسردگی در دوران پس از زایمان شناخته شده است [40]. تغییرات عصبی‌فیزیولوژیکی در دوران پس از زایمان، آسیب‌پذیری در برابر افسردگی را در شرایط استرس‌زا افزایش می‌دهد [41]. وقتی کودک در حال گریه کردن است و یا الگوی تغذیه مشکل دارد و سیکل خواب مطلوبی ندارد، می‌تواند میزان افسردگی را در دوران پس از زایمان افزایش دهد [40]. موراتا و همکاران گزارش کردند که سطوح بالای تمایلات افسردگی در دوران بارداری ممکن است یک عامل خطر برای توسعه بعدی غم پس از زایمان باشد [42].
حمایت اجتماعی به‌عنوان یک عامل تعیین‌کننده اجتماعی سلامت، اثر واسطه‌ای دارد و می‌تواند هم به‌طور مستقل و هم با تأثیر بر عوامل روانی‌اجتماعی بر پیامدهای سلامت تأثیر بگذارد [27]. در این مطالعه مشخص شد حمایت اجتماعی می‌تواند به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم بر بروز اندوه پس از زایمان اثر بگذارد. حمایت اجتماعی که باید از زن در دوران بارداری، زایمان و پس از آن انجام شود، تأثیر مثبتی بر روند انطباق با نقش مادری دارد، حساسیت او را نسبت به نوزادش افزایش می‌دهد و ارتباط با بستگان وی را تسهیل می‌کند [43]. در مطالعه بدر مشخص شد زنانی که حمایت اجتماعی بیشتری را در مرحله قبل از تولد و پس از زایمان دریافت کردند، افسردگی پس از زایمان نداشتند [44]. حمایت اجتماعی را می‌توان از اطرافیان و در درجه اول از همسر دریافت کرد. مشخص شده است که زنان با حمایتی که از محیط اجتماعی خود به‌ویژه از همسر دریافت می‌کنند، دوران بارداری و پس از زایمان مثبت‌تری را پشت سر می‌گذارند، نقش مادری را سریع‌تر تطبیق می‌دهند و دوران پس از زایمان را بهتر تجربه می‌کنند [45]. حمایت اجتماعی می‌تواند بر پدیده‌های استرس‌زا و استرس، اضطراب و افسردگی زنان تأثیر گذارد و بروز غم پس از زایمان را افزایش دهد. در دوره پس از زایمان زمانی‌که موقعیت‌های استرس‌زای زنان افزایش می‌یابد، حمایت کافی می‌تواند بر سلامت روان و جسم فرد اثرات مثبتی داشته باشد. در میان مطالعات انجام‌شده، فقدان حمایت اجتماعی، عدم تطابق بین همسران و شرایط زندگی پر‌استرس در میان علل مهم اختلالات روان‌پزشکی در دوره پس از زایمان هستند [46]. 
در مطالعه حاضر تعداد افراد خانواده نیز با بروز غم پس از زایمان ارتباط داشت. تعداد افراد خانواده توانست هم به شکل مستقیم و هم با تأثیر بر استرس، اضطراب و افسردگی بر بروز اندوه پس از زایمان اثرگذار باشد. در مطالعه آیتک و یازیچی مشخص شد که افسردگی ادراک‌شده زنان دارای خانواده گسترده بیشتر از زنان دارای خانواده هسته‌ای است و حمایت دوستانه زنان دارای خانواده هسته‌ای به اندازه کافی است [45]. در مطالعه یادشده، نمرات پرسش‌نامه افسردگی بک زنان باردار که در خانواده‌های گسترده زندگی می‌کردند کمتر از زنانی بود که در خانواده‌های هسته‌ای زندگی می‌کردند [45]. به‌طور مشابه، در مطالعات دیگر هم در دوران بارداری و هم در دوران پس از زایمان، مشخص شد که درک حمایت اجتماعی در زنانی که خانواده هسته‌ای داشتند بالاتر بود [47]. 
خشونت خانگی از دیگر عواملی است که می‌تواند بر بروز غم پس از زایمان تأثیر بگذارد. خشونت تأثیر مستقیم بر بروز غم دارد. همچنین می‌تواند باعث افزایش استرس، اضطراب و افسردگی شود و میزان غم پس از زایمان را افزایش دهد. زنان در سنین باروری به‌ویژه در دوران بارداری و پس از زایمان در نتیجه خشونت خانگی در برابر مشکلات سلامت روان آسیب‌پذیر هستند [48]. در برخی مطالعات مشخص شده است که تنش زناشویی، نارضایتی زناشویی و تعارضات بین آن‌ها می‌تواند بر بروز افسردگی در دوران بارداری و پس از زایمان اثرگذار باشد. همچنین خشونت بین‌فردی در خانواده خصوصاً از‌طرف همسر و در دوران بارداری می‌تواند به بروز افسردگی پس از زایمان منجر شود [49]. از طرفی خشونت خانگی با تأثیر بر میزان مراقبت پره ناتال هم توانست بر بروز غم پس از زایمان تأثیر بگذارد. برخی مطالعات توانسته‌اند ارتباط معنا‌داری بین خشونت فیزیکی و دریافت خدمات از مراقبین سلامت به شکل کافی و مطلوب را نشان دهند که هر 2 دریافت مراقبت ناکافی و همچنین وجود خشونت در خانواده می‌تواند بر بروز افسردگی پس از زایمان تأثیر بگذارد، اما مطالعه بهتی و همکاران نتوانست رابطه معنا‌داری بین وجود خشونت خانگی با میزان دریافت و نحوه دریافت خدمات بهداشتی نشان دهد [50].
در مطالعه عباس‌زاده و همکاران مشخص شد بالاترین نسبت شانس بروز افسردگی پس از زایمان با سوء‌مصرف داروی همسر، خشونت خانگی و تحصیلات زنان مرتبط بود. انواع خشونت در دوران بارداری می‌تواند بر بروز افسردگی در دوره پس از زایمان تأثیر بگذارد و محققین پیشنهاد کردند به‌عنوان اولویت برای انجمن خدمات ملی و محلی باید در نظر گرفته شود [51]. خشونت فیزیکی علیه زن در دوران بارداری می‌تواند بر شروع زمان مراجعه برای دریافت مراقبت‌های دوران بارداری، وزن‌گیری مادر در این دوران و دریافت مکمل‌ها تأثیر بگذارد [52]. این مادران به‌دلیل عدم حمایت کافی از سوی همسران و یا عدم رضایت شوهر برای مراجعه وی به مراکز بهداشتی و درمانی، از مراقبت‌های پره ناتال کافی بهره‌مند نخواهند شد و از سلامت جسمانی مطلوبی برخوردار نخواهند بود. مادری که سلامت جسمانی نامطلوبی داشته باشد، سلامت روان مطلوبی نخواهد داشت [53]. 
اگرچه در مدل حاضر رابطه علت و معلولی بین بروز غم پس از زایمان با برخی عوامل وجود داشت، اما طراحی مطالعات تحلیلی قوی، مانند مطالعات کوهورت آینده‌نگر با سنجش و غربالگری شاخص‌های اختلالات خلقی و روانی پیش از بارداری، در طول دوران بارداری و دوره پس از زایمان در جهت شناسایی عوامل دخیل در بروز هر‌یک از پیامدهای سلامت روان پس از زایمان و برای بررسی قطعیت بیشتر تأثیر این عوامل خطر بر بروز غم پس از زایمان توصیه می‌شود. از‌آنجا‌که این مطالعه در مراکز دولتی انجام شده و نحوه سرویس‌دهی به مادران می‌تواند بر وضعیت روحی آنان در مدت بستری تأثیر‌گذار باشد، جهت رفع این محدودیت پیشنهاد می‌شود مطالعه‌ای به‌صورت مقایسه‌ای با بیمارستان‌های خصوصی نیز انجام شود تا میزان هر‌یک از پیامدهای سلامت روان، عوامل مؤثر بر این اختلالات و نحوه ارتباطات شفاف هر‌یک از آن‌ها مشخص شود. 
با‌توجه‌به نقش همسران در حمایت زنان و کاهش خشونت علیه آنان و نهایتاً ارتقای سلامت جسم روان زنان در دوران بارداری و پس زایمان، پیشنهاد می‌شود آموزش‌های لازم در زمان ازدواج و قبل ازبارداری به مردان داده شود و با افزایش مشارکت آنان در مراقبت‌های معمول این دوران به بهبود عملکرد آنان در این زمینه کمک شود. سایر اعضای خانواده هم می‌توانند نقش مؤثری در ارتقای سلامت زنان در این دوران داشته باشند و با حمایت خود از زنان به کاهش بروز غم پس از زایمان کمک کنند. 
نتیجه‌گیری
مدل پیشنهادی برای رابطه بین تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت و بروز غم پس از زایمان بر‌اساس مدل سازمان بهداشت جهانی طراحی شد. نتایج نشان داد عوامل روانی‌اجتماعی مانند حمایت اجتماعی، خشونت خانگی، استرس، اضطراب و افسردگی و وجود پدیده‌های استرس‌زا با یکدیگر تعامل دارند که این مسئله بروز غم پس از زایمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. 
همه این عوامل به نوعی تحت تأثیر عوامل تعیین‌کننده ساختاری، یعنی وضعیت اجتماعی‌اقتصادی قرار می‌گیرند. با‌توجه‌به نتایج این تحقیق و شیوع بالای غم مادری، غربالگری از‌نظر این عوامل به‌منظور پیشگیری و تشخیص زنان دارای افسردگی خفیف و گذرا توسط کارکنان بهداشتی به‌ویژه ماماها و روان‌شناسان مستقر در مراکز جامع سلامت برای شناسایی بهنگام مادران، به‌ویژه گروه پر‌خطر و ارائه راهکاری برای حذف عوامل خطر و حفاظت از آنان و برنامه‌ریزی سیاست‌گذاران و مراقبین بهداشتی برای ارتقای سلامت روان زنان در دوران پس از زایمان در جهت ارتقای سلامت روانی آنان و جامعه توصیه می‌شود.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

شناسه این مطالعه از دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی IR.SBMU.RETECH.REC.1400.595 دریافت شده است.

حامی مالی
حمایت مالی این مقاله توسط مرکز تحقیقات مامایی و بهداشت باروری و معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی تهران انجام شد.

مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آماده‌سازی این مقاله مشارکت داشتند.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد. 

تشکر و قدردانی
پژوهشگران از کلیه نمونه‌ها که در این طرح همکاری کردند و نیز دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مرکز تحقیقات مامایی و بهداشت باروری این دانشگاه، تشکر می‌کنند.


References
1.Mahmoodi Z, Karimlou M, Sajjadi H, Dejman M, Vameghi M. Development of mother's lifestyle scale during pregnancy with an approach to social determinants of health. Global Journal of Health Science. 2013; 5(3):208-19. [DOI:10.5539/gjhs.v5n3p208] [PMID] [PMCID]
2.Sobhani E, Babakhani N, Alebouyeh MR. [The effectiveness of mindfulness-based stress reduction on the depression, anxiety, stress, and pain perception in females with obstructed labour-induced chronic low back pain (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2019; 25(3):266-77. [DOI:10.32598/ijpcp.25.3.266]
3.Lotfi M, Amin M, Shiasy Y. [Comparing interpersonal and intrapersonal emotion regulation models in explaining depression and anxiety symptoms in college students (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2021; 27(3):288-301. [DOI:10.32598/ijpcp.27.2.2359.2]
4.Chandra PS, Herrman H, Fisher J, Kastrup M, Niaz U, Rondon MB, et al. Contemporary topics in women mental health. Hoboken: John Wiley &sons; 2009. [Link]
5.Ntaouti E, Gonidakis F, Nikaina E, Varelas D, Creatas G, Chrousos G, et al. Maternity blues: Risk factors in greek population and validity of Greek version of Kennerly and Gath blues questionnaire. The Journal of Maternal-Fetal & Neonatal Medicine. 2018; 28:1-10. [DOI:10.1080/14767058.2018.1548594] [PMID]
6.Rezaie-Keikhaie K, Arbabshastan ME, Rafiemanesh H, Amirshahi M, Ostadkelayeh SM, Arbabisarjou A. Systematic review and meta-analysis of the prevalence of the maternity blues in the postpartum period. Journal of Obstetric, Gynecologic, and Neonatal Nursing. 2020; 49(2):127-36. [DOI:10.1016/j.jogn.2020.01.001] [PMID]
7.Bagherzadeh R, Zahmatkeshan N, Moatamed N, Khorramroudi R, Ganjoo M. [Prevalence of maternal blues, postpartum depression and their correlation with premenstrual syndrome in women refferred to health centers affiliated to Bushehr University of Medical Sciences (Persian)]. The Iranian Journal of Obstetrics, Gynecology and Infertility. 2009; 12(3):9-15. [DOI:10.22038/IJOGI.2009.5883]
8.Moslemi L. Prevalence and several effective factors on maternity blues. Healthmed. 2012; 6(7): 2299-303. [Link]
9.Leveno KJ, Bloom SL, Spong CY, Dashe JS, Hoffman BL, Casey BM, et al. Williams obstetrics. New York: McGraw-Hill Medical; 2014. [Link]
10.Alvarado-Esquivel C, Sifuentes-Alvarez A, Salas-Martinez C. Validation of the edinburgh postpartum depression scale in a population of adult pregnant women in Mexico. Journal of Clinical Medicine Research. 2014; 6(5):374-8. [DOI:10.14740/jocmr1883w] [PMID] [PMCID]
11.Dolatian M, Maziar P, Alavimajd H, Yazdjerdi M. The relationship between mode of delivery and postpartum depression. Journal of Reproduction & Infertility. 2006; 7(3):260-8. [Link]
12.Smith MV, Shao L, Howell H, Lin H, Yonkers KA. Perinatal depression and birth outcomes in a healthy start project. Maternal and Child Health Journal. 2011; 15(3):401-9. [DOI:10.1007/s10995-010-0595-6] [PMID] [PMCID]
13.Fellmeth G, Fazel M, Plugge E. Migration and perinatal mental health in women from low- and middle-income countries: A systematic review and meta-analysis. BJOG. 2017; 124(5):742-52. [DOI:10.1111/1471-0528.14184] [PMID]
14.Allen J, Balfour R, Bell R, Marmot M. Social determinants of mental health. International Review of Psychiatry. 2014; 26(4):392-407. [DOI:10.3109/09540261.2014.928270] [PMID]
15.Streiner DL. Finding our way: An introduction to path analysis. Revue Canadienne de Psychiatrie. 2005; 50(2):115-22. [DOI:10.1177/070674370505000207] [PMID]
16.Munro BH. Statistical methods for health care research. Philadelphia: Lippincott williams & wilkins; 2005. [Link]
17.Loehlin JC, Beaujean AA. Latent variable models: An introduction to factor, path, and structural equation analysis. Milton Park: Taylor & Francis; 2016. [Link]
18.Ghodratnama A, Heidarinejad S, Davoodi I. [The relationship between socio-economic status and the rate of physical activity in Shahid Chamran University Students of Ahwaz (Persian)]. Sport Management Journal. 2013; 5(16):5-20. [DOI:10.22059/jsm.2013.30410]
19.Eslami A, Mahmoudi A, Khabiri M, Najafiyan Razavi SM. [The role of socioeconomic conditions in the citizens’ motivation for participating in public sports (Persian)]. Applied Research in Sport Management. 2014; 2(3):89-104. [Link]
20.Lovibond PF, Lovibond SH. The structure of negative emotional states: Comparison of the depression anxiety stress scales (DASS) with the beck depression and anxiety inventories. Behaviour Research and Therapy. 1995; 33(3):335-43.[DOI:10.1016/0005-7967(94)00075-U] [PMID]
21.Sahebi A, Asghari MJ, Salari RS. [Validation of depression anxiety and stress scale (DASS-21) for an Iranian population (Persian)]. Journal of Developmental Psychology. 2005; 1(4):36-54. [Link]
22.Zimet GD, Dahlem NW, Zimet SG, Farley GK. The multidimensional scale of perceived social support. Journal of Personality Assessment. 1988; 52(1):30-41. [DOI:10.1207/s15327752jpa5201_2]
23.Bagherian-Sararoudi R, Hajian A, Ehsan HB, Sarafraz MR, Zimet GD. Psychometric properties of the persian version of the multidimensional scale of perceived social support in iran. International Journal of Preventive Medicine. 2013; 4(11):1277-81. [PMID] [PMCID]
24.Noone PA. The holmes-rahe stress inventory. Occupational Medicine. 2017; 67(7):581-2. [DOI:10.1093/occmed/kqx099] [PMID]
25.Heydari A, Namjoosangari Z. [Comparison of emotional disability, attachment and stress between married male and female employees of Ahvaz National Drilling Company (Persian)]. New Findings in Psychology. 2011; 6(20):21-40. [Link]
26.Hajian S, Vakilian K, Mirzaii Najm-abadi K, Hajian P, Jalalian M. Violence against women by their intimate partners in Shahroud in northeastern region of Iran. Global Journal of Health Science. 2014; 6(3):117-30. [DOI:10.5539/gjhs.v6n3p117] [PMID] [PMCID]
27.Stein GS. The pattern of mental change and body weight change in the first post-partum week. Journal of Psychosomatic Research. 1980; 24(3-4):165-71. [DOI:10.1016/0022-3999(80)90038-0] [PMID]
28.Plichta SB, Kelvin E. Munro’s statistical methods for health care research. Amsterdam: Wolters Kluwer Health; 2013. [Link]
29.Miller ML, Kroska EB, Grekin R. Immediate postpartum mood assessment and postpartum depressive symptoms. Journal of Affective Disorders. 2017; 207:69-75. [DOI:10.1016/j.jad.2016.09.023] [PMID] [PMCID]
30.Okunola TO, Awoleke JO, Olofinbiyi B, Rosiji B, Omoya S, Olubiyi AO. Postnatal blues: A mirage or reality. Journal of Affective Disorders Reports. 2021; 6:100237. [DOI:10.1016/j.jadr.2021.100237]
31.Gerli S, Fraternale F, Lucarini E, Chiaraluce S, Tortorella A, Bini V, et al. Obstetric and psychosocial risk factors associated with maternity blues. The Journal of Maternal-Fetal & Neonatal Medicine. 2021; 34(8):1227-32. [DOI:10.1080/14767058.2019.1630818] [PMID]
32.Bałkowiec-Iskra E, Niewada M. [Postpartum depression - diagnosis and treatment (Polish)]. Przewodnik Lekarza/Guide for GPs. 2002; 5(11):104-10. [Link]
33.Baston H, Hall, J. Midwifery essentials: Labour. London: Elsevier; 2017. [Link]
34.Manjunath NG, Venkatesh G, Rajanna. Postpartum blue is common in socially and economically insecure mothers. Indian Journal of Community Medicine. 2011; 36(3):231-3 [DOI:10.4103/0970-0218.86527] [PMID] [PMCID]
35.Reichman NE, Corman H, Noonan K, Schwartz-Soicher O. Effects of prenatal care on maternal postpartum behaviors. Review of Economics of the Household. 2010; 8(2):171-97. [DOI:10.1007/s11150-009-9074-5] [PMID] [PMCID]
36.Wang D, Li YL, Qiu D, Xiao SY. Factors influencing paternal postpartum depression: A systematic review and meta-analysis. Journal of Affective Disorders. 2021; 293:51-63. [DOI:10.1016/j.jad.2021.05.088] [PMID]
37.van der Zee-van den Berg AI, Boere-Boonekamp MM, Groothuis-Oudshoorn CGM, Reijneveld SA. Postpartum depression and anxiety: A community-based study on risk factors before, during and after pregnancy. Journal of Affective Disorders. 2021; 286:158-65. [DOI:10.1016/j.jad.2021.02.062] [PMID]
38.Wei DM, Au Yeung SL, He JR, Xiao WQ, Lu JH, Tu S, et al. The role of social support in family socio-economic disparities in depressive symptoms during early pregnancy: Evidence from a Chinese birth cohort. Journal of Affective Disorders. 2018; 238:418-23. [DOI:10.1016/j.jad.2018.06.014] [PMID]
39.Wszołek K, Żak E, Żurawska J, Olszewska J, Pięta B, Bojar I. Influence of socio-economic factors on emotional changes during the postnatal period. Annals of Agricultural and Environmental Medicine. 2018; 25(1):41-5. [DOI:10.26444/aaem/74486] [PMID]
40.Cheng B, Roberts N, Zhou Y, Wang X, Li Y, Chen Y, et al. Social support mediates the influence of cerebellum functional connectivity strength on postpartum depression and postpartum depression with anxiety. Translational Psychiatry. 2022; 12(1):54. [PMID]
41.Reck C, Stehle E, Reinig K, Mundt C. Maternity blues as a predictor of DSM-IV depression and anxiety disorders in the first three months postpartum. Journal of Affective Disorders. 2009; 113(1-2):77-87. [DOI:10.1016/j.jad.2008.05.003] [PMID]
42.Murata A, Nadaoka T, Morioka Y, Oiji A, Saito H. Prevalence and background factors of maternity blues. Gynecologic and Obstetric Investigation. 1998; 46(2):99-104. [DOI:10.1159/000010011] [PMID]
43.Hergüner S. [Association of delivery type with postpartum depression, perceived social support and maternal attachment (Turkish)]. Düşünen Adam The Journal of Psychiatry and Neurological Sciences. 2014; 27:15-20. [DOI:10.5350/DAJPN2014270102]
44.Badr LK, Abdallah B, Mahmoud A. Precursors of preterm birth: Comparison of three ethnic groups in the middle East and the United States. Journal of Obstetric, Gynecologic, and Neonatal Nursing. 2005; 34(4):444-52. [DOI:10.1177/0884217505276303] [PMID]
45.Aytac SH, Yazici S. The effect of social support on pregnancy and postpartum depression. International Journal of Caring Sciences. 2020; 13(1):746. [Link]
46.Mermer G, Bilge A, Yücel U, Çeber E. Evaluation of perceived social support levels in pregnancy and postpartum periods. Journal of Psychiatric Nursing. 2010; 1(2):71-6. [Link]
47.Okanli A, Tortumluoglu G, Kirpinar İ. [The relationship between pregnant women perceived social support from family and problem solving skill (Turkish)]. Anadolu Psikiyatri Dergisi. 2003; 4(2):98. [Link]
48.Zlotnick C, Johnson DM, Kohn R. Intimate partner violence and long-term psychosocial functioning in a national sample of American women. Journal of Interpersonal Violence. 2006 Feb;21(2):262-75.[DOI:10.1177/0886260505282564] [PMID]
49.Nisar A, Yin J, Waqas A, Bai X, Wang D, Rahman A, et al. Prevalence of perinatal depression and its determinants in Mainland China: A systematic review and meta-analysis. Journal of Affective Disorders. 2020; 277:1022-37. [PMID]
50.Bahati C, Izabayo J, Niyonsenga J, Sezibera V, Mutesa L. Intimate partner violence as a predictor of antenatal care services utilization in Rwanda. BMC Pregnancy and Childbirth. 2021 Nov 8;21(1):754. [DOI:10.1186/s12884-021-04230-5] [PMID] [PMCID]
51.Abbaszadeh A, Pouryazdanpanah F, Safizadeh H, Nakhea N. Violence during pregnancy and postpartum depression. Pakistan Journal of Medical Sciences. 2011;27 (1):177-81. [Link]
52.Baba Pour J, Sattar Zadeh N, Khodaei R. [Physical violence against pregnant women: risk factors and its relation to some pregnancy outcomes in women referring to Tabriz educational hospitals in 1386 (Persian)]. Nursing and Midwifery Journal. 2007; 5(4):29-44. [Link]
53.Baheri B, Ziaie M, Mohammadi SZ. [Frequency of domestic violence in women with adverse pregnancy outcomes (Karaj 2007-2008) (Persian)]. Avicenna Journal of Nursing and Midwifery Care. 201; 20(1):31-41. [Link]
نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1401/9/29 | پذیرش: 1401/12/15 | انتشار: 1401/10/11

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb