دوره 29، شماره 3 - ( پاییز 1402 )                   جلد 29 شماره 3 صفحات 287-268 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Hosseini E, Esazadegan A, Soleymani E. The Mediating Role of the Varieties of Inner Speech in the Relationship of Decision-Making and Stress Coping Styles With Suicidal Ideation Among High School Students. IJPCP 2023; 29 (3) :268-287
URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-3680-fa.html
حسینی ابراهیم، عیسی‌زادگان علی، سلیمانی اسماعیل. نقش میانجی گفتار درونی در رابطه بین سبک‌های تصمیم‌گیری و شیوه‌های مقابله با استرس در بین دانش‌آموزان دبیرستانی. مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران. 1402; 29 (3) :268-287

URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-3680-fa.html


1- گروه روان‌شناسی، دانشکده‌ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران. ، ebrahimhosseini374@yahoo.com
2- گروه روان‌شناسی، دانشکده‌ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران.
متن کامل [PDF 9137 kb]   (219 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1188 مشاهده)
متن کامل:   (140 مشاهده)
مقدمه
افکار خودکشی که به‌عنوان افکار آسیب رساندن به خود، یا کشتن خویشتن و یا به‌عنوان هر فکری درمورد درگیر شدن در رفتاری برای پایان دادن به زندگی تعریف می‌شود، شاخصی مهم در ارزیابی خطر خودکشی است و می‌تواند از افکار کوتاه‌مدت زودگذر تا برنامه‌ریزی فعال برای اقدام به خودکشی و از ایده‌های مبهم درمورد پایان دادن به زندگی تا برنامه‌های بسیار ملموس در نوسان باشند [1]. رفتار خودکشی یک تهدید بزرگ و یک اولویت حیاتی و ضروری برای سلامت عمومی است و اقدام به خودکشی به‌عنوان یکی از شاخص‌های مهم بهداشت روانی افراد جامعه محسوب می‌شود [2-4]. نتایج گزارش‌ها در سرتاسر جهان حاکی از شیوع بالای خودکشی در بین گروه‌های سنی نوجوان است. برای نمونه، 21 درصد از دانش‌آموزان ژاپنی دارای افکار خودکشی بوده‌اند. تیتوس به مطالعه‌ای اشاره می‌کند که در آن ناک، بورگس، برومت، چا، کسلر و لی دریافتند که در 17 کشور، افکار خودکشی در دوران نوجوانی و بزرگسالی به اوج خود می‌رسد. خشونت، خودراهبر پیش‌بینی‌کننده قوی مرگ بر اثر خودکشی است. مهم‌تر از همه، مشخص شده‌ است که خطر انتقال از ایده‌پردازی به سمت اقدام به خودکشی در سال اول 4 برابر بیشتر است. همچنین نتایج آن‌ها نشان داد که احتمال اقدام به خودکشی در بین افرادی که برنامه‌ای دارند 56 درصد و در بین افراد بدون برنامه 4/15 درصد بود [1، 5-10]. 
در ایران نیز طبق تازه‌ترین پژوهش‌های ا‌نجام‌شده، پدیده‌ خودکشی به‌عنوان ناهنجاری اجتماعی و روان‌شناختی شیوع دارد. نتایج پژوهش‌ها میزان خودکشی را در ایران، 9/9 نفر در هر 100000 نفر گزارش کرده‌اند که از این بین نوجوانان حدود 10 درصد از آمار خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند. در شهرستان سقز نیز باتوجه‌به آمارهای موجود (اطلس خودکشی شهرستان سقز، تدوین‌شده‌ در دانشگاه علوم پزشکی استان کردستان، 1400)، 256 مورد شیوع اقدام به خودکشی (15 نفر منجر به فوت) در سال 1397، 288 مورد (20 مورد منجر به فوت) در سال 1398 و 211 مورد (30 مورد منجر به فوت) در سال 1399 ثبت شده‌ است. این آمار در سال 1397برای گروه سنی نوجوانان 15 تا 18 سال 58 مورد، در سال 1398 این تعداد 50 مورد و برای سال 1399 این تعداد 53 مورد ثبت شده‌ است. در کل، 43/17 تا 12/25 درصد از این میزان اقدام به خودکشی در طی این 3 سال مربوط به رده‌ سنی 15 تا 18 سال بوده‌ است [11، 12]. 
بسیاری از نظریه‌پردازان سعی کرده‌اند خودکشی را تبیین کنند. بحث‌های معاصر در مورد این‌که آیا علل خودکشی در درون فرد یا جامعه قرار دارد، به‌ترتیب از آثار اولیه‌ فروید و دورکیم سرچشمه می‌گیرد. از آن زمان، چارچوب‌های نظری بسیاری پدید آمده‌اند که مفاهیم و درک‌های متفاوتی از علل، عوامل مرتبط و اثرات رفتار خودکشی ارائه کرده‌اند [13]. به‌عنوان نمونه، مدل یکپارچه‌ انگیزشی‌ـ‌ارادی درخصوص رفتار خودکشی، زمینه‌ای زیستی‌ـ‌روانی‌ـ‌اجتماعی، یعنی آن عواملی که بر وقوع آن و همچنین آن عواملی که بر پیشرفت ایده‌پردازی به سمت رفتار خودکشی تأثیر می‌گذارند، را توصیف می‌کند. برای مثال، نگرش‌های موردتأیید بیشتر نسبت به خودکشی با فکر خودکشی در بین نوجوانان اسلوونیایی و اسرائیلی همبسته بوده‌ است [6، 14، 15].
همچنین، اشنایدمن خودکشی را به‌عنوان پاسخی به درد بیش از حد (یعنی درد روانی) توصیف کرد. دورکیم بر نقش انزوای اجتماعی تأکید کرد. بامیستر خودکشی را به‌عنوان فرار از یک حالت ذهنی ناخوشایند توصیف و بک و آبرامسون نقش ناامیدی را برجسته کرده‌اند [16]. همچنین براساس نظریه‌ جوینر، برای بروز خودکشی کامل یا اقدام به خودکشی وجود 3 متغیر ضروری است که عبارت‌اند از: 1. سربار بودن (ناگواری) ادراک‌شده، 2. احساس تعلق خنثی‌شده‌ (تعلق‌پذیری عقیم) و 3. قابلیت اکتسابی برای خودکشی. نتایج مطالعات حاکی از آن است که فکر خودکشی احتمالاً بر خودکشی مقدم است، رفتار خودکشی بدون تفکر قبلی اتفاق نمی‌افتد. ازاین‌رو، مطالعاتی که درمورد فکر خودکشی انجام می‌شود، برای درک ارتباط بین فکر خودکشی و خطر اقدام به خودکشی مهم است [3، 9، 10، 16، 17]. 
با مدنظر قرار دادن این واقعیت‌ها، ازجمله‌ سؤالاتی که به ذهن خطور می‌کند این است که چه زیرساخت‌های شناختی می‌توانند در این فرایند مداخله کنند؟ نقش برخی از مؤلفه‌های روان‌شناختی، ازجمله‌ سبک‌های تصمیم‌گیری، شیوه‌های مقابله‌ با استرس و سبک‌های گفتار درونی به‌عنوان عوامل مرتبط با فکر خودکشی چیست؟
یکی از مؤلفه‌هایی که در این‌جا تصور می‌شود که می‌تواند با فکر خودکشی در ارتباط باشد، تصمیم‌گیری است. عملکرد انسان در زمان ‌تصمیم‌گیری موضوع مطالعات بسیاری در حوزه‌های مختلف دانش بشری بوده است. تصمیم‌گیری به‌عنوان یکی از مهارت‌های اصلی زندگی شناخته شده است که تأثیر مستقیمی بر بهزیستی روان‌شناختی دارد. اسکات و بروس ادبیات پژوهشی را مورد بررسی قرار داده‌اند و دو تعریف اولیه‌ از سبک‌های تصمیم‌گیری ارائه کردند که عبارت‌اند از: «یک الگوی عادتی که افراد در تصمیم‌گیری به کار می‌گیرند و یا حالتی اختصاصی از دریافت و پاسخ دادن به تکالیف تصمیم‌گیری». همچنین تصمیم‌گیری به‌عنوان توانایی «پذیرفتن مسئولیت تصمیمات خود با در نظر گرفتن جنبه‌های اخلاقی، اجتماعی و امنیتی» و نیز به‌عنوان قضاوت یا انتخاب بین دو یا چند راه‌حل مختلف تعریف شده است که می‌توان آن را به‌عنوان یک فرایند ذهنی (شناختی) در نظر گرفت که منجر به انتخاب عملی از بین گزینه‌های مختلف می‌شود. هر فرایند تصمیم‌گیری به یک انتخاب نهایی ختم می‌شود. خروجی وضعیت، یک عمل یا ایده است. فکر خودکشی و اقدام به خودکشی نیز به‌عنوان نمونه، یکی از آن تصمیم‌ها و یا به‌عبارتی بهتر، پیامد چنین تصمیم‌هایی است که فرد به‌عنوان راه‌حلی برای برون‌رفت از شرایط استرس‌زای زندگی اتخاذ می‌کند [18-22]. 
تصمیم‌گیری یک فرایند حل مسئله است که با دستیابی به یک راه‌حل رضایت‌بخش پایان می‌یابد. بنابراین، می‌توان تصمیم‌گیری را به‌عنوان یک فرایند استدلالی یا احساسی در نظر گرفت که می‌تواند به‌طور عقلانی یا غیرعقلانی مبتنی بر مفروضات ضمنی/صریح باشد [21، 23، 24] بنابراین، مطالعه‌ تصمیم‌گیری در بافت محاسبه‌ خطر برای درک رفتار خودکشی، به‌ویژه‌، در بین نوجوانان بسیار مهم است. در همین راستا مطالعاتی چند با استفاده از نمونه‌های بزرگسالان، رفتار خودکشی را با عامل‌های عصب‌شناختی خاصی ازقبیل کژکاری اجرایی و نقص‌های تصمیم‌گیری در بافتی از عملکرد کلی مغز نسبتاً بدون اختلال مرتبط کرده‌اند. مطالعات بیانگر این مطلب هستند که درمقایسه با نوجوانانی که اقدام به خودکشی نکرده‌اند، نوجوانانی که سابقه‌ اقدام به خودکشی دارند، پیامدهای نامطلوب را با دقت کمتری پیش‌بینی می‌کنند [25]. 
گویون و همکاران به مطالعه‌ای اشاره می‌کنند که در آن دومبروسکی و همکاران استدلال می‌کنند که اقدام به خودکشی نتیجه‌ یک تصمیم «غیر بهینه» است. آن‌ها ادعا می‌کنند که گرایش به تصمیم‌‌گیری‌های بد ممکن است یکی از مسیرها به سمت رفتار خودکشی باشد. افرادی که دچار درد و رنج و آشفتگی هستند ممکن است زندگی را به‌عنوان درد پایان‌ناپذیر و خودکشی را به‌عنوان فرار از تنبیه غیرقابل‌تحمل درمقایسه با هر‌گونه پاداش در آینده‌ در نظر بگیرند [26]. گویون و همکاران همچنین مطرح می‌کنند که نظریه «گرفتارشدن» ویلیامز و همکاران، رفتار خودکشی را به‌عنوان نتیجه‌ ابزاری تصمیم‌گیری دررابطه‌با دو پیامد اقدام کردن می‌بیند که عبارت‌اند از: حالتی از رنج نبردن (از طریق مرگ)، در مقابل حالتی از یک دوره‌ نامشخص رنج کشیدن (زنده ماندن). بنابراین، تصمیم‌‌گیری ممکن است به‌طور ویژه‌ای با رفتار خودکشی مرتبط باشد [26]. 
 طبق «تبیین ناقص» در افرادی که به خودکشی می‌پردازند، تصمیم‌گیری مختل می‌شود: به‌عنوان مثال، افرادی که با رفتار خودکشی دست به گریبان هستند، ممکن است نتایج آینده را نادرست تخمین بزنند، خودکشی را نسبت به سایر گزینه‌ها به‌طور غیرواقع‌بینانه‌ای جذاب ببینند. درنتیجه، این نقایص احتمال این‌که افکار خودکشی به سمت اقدام به خودکشی پیشروی کنند را افزایش می‌دهند. براساس مدل نظری اُ کانور، تصمیم‌گیری از طریق فکر خودکشی، درد روانی غیرقابل‌تحمل را به سمت خودکشی سوق می‌دهد. طبق این الگو، درد روانی غیرقابل‌تحمل از طریق تغییر ویژگی‌های تصمیم‌گیری، اقدام به خودکشی را تسهیل می‌بخشد که بیانگر آن است که دست کم برخی از افرادی که درگیر رفتار خودکشی می‌شوند، گرایش دارند ارزش پیامدهای بعدی را بیش‌برآورد کنند و خودکشی را نسبت به سایر گزینه‌ها جذاب‌تر ببینند [27]. 
 طبق نظر جولانت نیز افرادی که تمایل به تصمیم‌گیری‌های مخاطره‌آمیز دارند، به‌جای راه‌حل‌هایی که در بلندمدت ایمن‌تر هستند، به راه‌حل‌هایی متمایل می‌شوند که علی‌رغم ریسک بالا، مزایایی کوتاه‌مدت را فراهم می‌کنند. آن‌ها همچنین در شناسایی راه‌حل‌های جایگزین به هنگام رویارویی با یک مسئله‌ مشکل دارند. این می‌تواند ارتباط بین تصمیم‌گیری و خودکشی را توضیح دهد. [28]. برخی از مطالعات همچنین از رابطه‌ بین رفتار خودکشی و تصمیم‌گیری اشتباه در بزرگسالان حمایت می‌کنند. به‌عنوان نمونه، دومبروسکی و همکاران، به نقل از بریج و همکاران در نمونه‌ای از سالمندان افسرده دریافتند که نقص در یادگیری معکوس احتمال‌گرا، مؤلفه‌ای از تصمیم‌گیری که به انعطاف‌پذیری شناختی منجر می‌شود، با اقدام به خودکشی اما نه با افکار خودکشی همبسته است [29]
یکی دیگر از حوزه‌های شناختی که در این راستا می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، توانایی حل مسئله یا مهارت‌های مقابله‌ای است. به‌طور سنتی، مقابله به‌عنوان تلاشی برای مدیریت و غلبه بر خواسته‌ها و رویدادهای حیاتی که برای یک فرد چالش، تهدید، آسیب، زیان یا منفعت ایجاد می‌کند، تعریف می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، حل مسئله فرایندی است که طی آن فرد با مشکلی مواجه می‌شود و به سمت انتخاب راه‌حلی برای آن مشکل پیش ‌می‌رود. 
ون جیون چو، چی هونگ کو، هسیاوو و همکاران نیز به نقل از لازارو س، مقابله را به‌عنوان فرایند مدیریت منابع درونی یا بیرونی خاص استرس روان‌شناختی (یا هر دو) از طریق تلاش‌های شناختی یا رفتاری تعریف کردند که هدف آن‌ها به حداقل رساندن فشار روانی ناشی از موقعیت‌های استرس‌زا می‌باشد. حل مسئله حوزه‌ای در پژوهش‌های خودکشی است که عمدتاً در نظریه‌ حل مسئله‌ بین‌فردی و حل مسئله‌ اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. از میان همبسته‌‌های روان‌شناختی خودکشی که در مطالعات قبلی مورد بررسی قرار گرفته است، به نظر می‌رسد راهبردهای مقابله با استرس نقش منحصر به فردی در خودکشی در میان نوجوانان بازی می‌کند. لازاروس همچنین در نظریه‌ خود به دو نوع سبک مقابله‌ای اشاره می‌کند: روش‌های مقابله‌ای مسئله‌مدار و هیجان‌مدار [30-32]. 
مطالعات طولی و مقطعی گزارش کرده‌اند که مقابله‌ متمرکز بر هیجان و مقابله‌ی اجتنابی به‌طور قابل‌توجهی با افکار خودکشی مرتبط هستند. راهبردهای مسئله‌مدار، از قبیل کمک‌جویی نیز با خطر کم خودکشی مرتبط می‌باشد. علاوه‌براین، پژوهش‌ها نشان داده‌اند که برنامه‌های آموزش مهارت‌های مقابله‌ای در کاهش خطر خودکشی مؤثر هستند [31]. همچنین مطالعات‌ نشان داده‌اند که حل مسئله‌ نامناسب به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های مهم و پیش‌بینی‌کننده‌ رفتارهای خودکشی در نظر گرفته می‌شود. چنان‌که بی‌کفایتی در مهارت‌های حل مسئله، فرد را به سمت اقدام به خودکشی سوق می‌دهد [33
انُگ و تامپسون خاطرنشان می‌کنند که ریچاردـ‌دیواتوی، یانگ، گوستاوو، و فابریس، به نقل از اُنگ و تامپسون دریافته‌اند که افراد در صورت نداشتن مهارت‌های مقابله‌ای سازگارانه، در معرض خطر بیشتری برای اقدام به خودکشی قرار دارند، کمتر قادرند هیجان‌ها و پاسخ‌های هیجانی خود را تنظیم کنند [34]. لیانگ، کولوس و لئو نیز به مطالعه مقطعی ژانگ و همکاران اشاره می‌کنند که دریافتند که مقابله‌ غیرفعال (به‌ویژه خیال‌پردازی) با افکار خودکشی ارتباط مثبتی دارد. نتایج مطالعه‌ هورویتز و همکاران نیز نشان داد عدم مشارکت رفتاری و سرزنش خود باعث افزایش آسیب‌پذیری در برابر خودکشی می‌شود [35]. براساس «مدل آمادگی خودکشی»، شوت و کلوم بر رابطه‌ بین فشارهای روانی منفی زندگی، بندش شناختی، ضعف در ارتباط با مهارت‌های حل مسئله از یک طرف و ناامیدی در گسترش افکار خودکشی یا متعهد شدن به خودکشی از طرف دیگر تأکید کرده‌اند [36]. 
دیگر حوزه‌ شناختی که در این راستا می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، سبک‌های گفتار درونی است. گفتار درونی معمولاً به‌عنوان فعالیت یا فرایند صحبت کردن بی‌صدا با خود توصیف می‌شود. گفتار درونی پدیده‌ای را بازنمایی می‌کند که نه تنها برای هشیاری اساسی است بلکه برای روان‌شناسی نیز در کل دارای اهمیت می‌باشد. گفتار درونی به‌طور بالایی به‌عنوان یک فرایند شناختی در پژوهش بر روی عملکرد اجرایی در کودکان و بزرگسالان مورد مطالعه قرار گرفته است و با حافظه‌ کاری کلامی (از طریق مرور ذهنی)، برنامه‌ریزی، بازداری و انعطاف‌پذیری شناختی مرتبط بوده است [37-39]. 
تبیین‌های نظری متنوعی درخصوص گفتار درونی وجود دارد که زمینه‌ مشترک همگی آن‌ها این است که این گفت‌وگوی درونی نقشی خودتنظیمی دارد و می‌تواند بر رفتار و هیجان تأثیر بگذارد. بادلی خودگویی را با حافظه‌ی کاری مرتبط می‌داند. روان‌شناسان من آن را از کارکردهای اجرایی ایگو به شما می‌آورند، و ویگوتسکی آن را پیامد رشد بهنجار می‌داند [40]. 
مطالعات بیانگر آنند که خودگویی در تسهیل انواع فرایندهای شناختی، مانند تنظیم هیجان، مقابله با تجارب دردناک، نظارت بر تحول زبان و تولید گفتار و اتخاذ دیدگاه نقش دارد. مطالعات اخیر نشان می‌دهند که خودگویی در قالب غیر از شخص اول شخص می‌تواند باعث ارتقا فاصله‌گیری از خویش و خودتأملی انعطاف‌پذیر شود. به نظر می‌رسد اشاره به خود در قالب سوم شخص (او و آن‌ها) یا با نام شخص مقابله با تجارب استرس‌زا را ارتقاء می‌بخشد و با ارزیابی عوامل استرس‌زا در آینده به‌عنوان چالش و نه تهدید همبسته است. این نوع خودگویی همچنین با اشکال خاصی از فعالیت مغز که «خودکنترلی بی‌دردسر» را تشکیل می‌دهند و نیز با تنظیم هیجان‌ها مرتبط دانسته شده‌ است [41]
علی‌رغم پیشرفت‌های نظری و تجربی درزمینه‌ گفتار درونی، مطالب نسبتاً کمی در باره‌ ارتباط گفتار درونی و فکر خودکشی وجود دارد. باوجوداین، در افراد خودکشی‌گرا مشاهده شده است که این افکار در برخی مواقع از خود سرزنش‌گری گناه‌آلود به سمت حملات مخرب به خویشتن و دستورهایی برای آسیب رساندن به خود تغییر می‌کند. خودکشی نتیجه‌ نهایی عمل کردن براساس این اوج افراطی و تداوم این فرایند تفکر منفی است [37- 38]. نشخوار ذهنی نیز به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های گفتار درونی و به‌عنوان یکی از عوامل خطرزا برای فکر خودکشی و اقدام به خودکشی، اخیراً توجه زیادی به خود جلب کرده است. طبق «نظریه‌ سبک‌های پاسخگویی» نولن‌ـ‌هاکسیما، نشخوار ذهنی از طریق تمرکز مکرر و منفعلانه‌ بر علائم پریشانی و حفظ شناخت‌های منفی مرتبط با خلق افسرده و علائم افسردگی، فکر خودکشی و احتمال اقدام به خودکشی را برای مدت طولانی‌ فعال‌تر کرده‌، با تقویت کردن یک حالت منفعلانه و بدبینانه در حل مسئله‌ مؤثر تداخل می‌کند و با دخالت در رفتار و عمل ابزاری منجر به تجمع عوامل استرس‌زای حل نشده می‌شود. 
 هولدوای و همکاران به مطالعه‌ای اشاره می‌کنند که در آن لاو و تاکر مطرح می‌کنند که تفکر منفی تکراری، ازقبیل نشخوار ذهنی و حسی از گرفتاری و ناامیدی را افزایش داده‌ که ممکن است مد نظر قرار دادن خودکشی را به‌عنوان یک خروجی و هدف در آینده تقویت و از طریق حساسیت‌زدایی نسبت به شناخت‌های خشن تجربه‌شده در طول نشخوار ذهنی به انتقال «از فکر در مورد خودکشی به اقدام به خودکشی» کمک کند [42]. «مدل آبشار عاطفی» نیز استدلال می‌کند افرادی که در سطوح بالاتری از نشخوار ذهنی درگیر می‌شوند، ممکن است برای فرار از افکار خودتأملی منفی، از رفتارهای تکانشی ازقبیل پرخوری، سوء‌مصرف الکل و خودآسیبی غیرکشنده‌ استفاده کنند. براساس این مدل افرادی که تمایل به نشخوار ذهنی دارند، می‌خواهند به ریسک‌های رفتاری بپردازند تا از نشخوار ذهنی رهایی یابند [41]. 
حال، باتوجه‌به این‌که میزان قابل‌توجهی از اقدام‌کنندگان به خودکشی (تقریباً 17 تا 25 درصد) به نسبت کل اقدام‌کنندگان به خودکشی در شهرستان سقز در رده‌ گروه‌ سنی 15 تا 18 سال قرار داشته و تصمیم برای اقدام به خودکشی، بیشتر به دنبال مواجهه با موقعیت‌های استرس‌زای شدید انجام می‌شود و با در نظر گرفتن این‌که راهبردهای مقابله‌ای نقش مؤثری در واکنش فرد به رویدادهای استرس‌زا دارند و نیز با در نظر گرفتن رابطه‌ بین گفتار درونی، ویژگی‌ها و اختلالات روانی و نقشی که این دسته از اختلالات در خودکشی نوجوانان و جوانان دارند، هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی فکر خودکشی با استفاده‌ از مطالعه‌ سبک‌های تصمیم‌گیری و راهبردهای مقابله‌ با استرس با نقش میانجی گفتار درونی می‌باشد. 

روش‌
روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی به شیوه تحلیل مسیر بود. در این پژوهش دو متغیر اصلی سبک‌های تصمیم‌گیری و شیوه‌های مقابله با استرس در نقش متغیرهای مستقل یا برونزاد و متغیر تنوع گفتار درونی (متغیر میانجی) در نقش متغیر واسطه‌ای یا وابسته‌ میانی و فکر خودکشی نیز به‌عنوان متغیر درونزاد یا وابسته‌ نهایی مورد مطالعه قرار گرفتند. جامعه‌ آماری پژوهش شامل کلیه‌ دانش‌آموزان مقطع متوسطه‌ دوره دوم (پایه‌ دهم تا دوازدهم) بود که در سال تحصیلی 1399‌ـ‌1400 در شهرستان سقز مشغول به تحصیل بودند. باتوجه‌به این‌که حجم نمونه‌ بالاتر از 200 نفر برای مطالعات مدل‌یابی معادلات ساختاری خوب توصیف شده‌ است و از سوی دیگر به ازای هر پارامتر 3 تا 5 نمونه و در حالت ایدئال 20 نفر توصیه شده است [43، 44]، در این پژوهش 465 نفر با استفاده از‌ روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. برای این منظور، ابتدا از میان دبیرستان‌های سطح شهر سقز تعداد 15 دبیرستان (8 دبیرستان دخترانه و 7 دبیرستان پسرانه) و سپس از بین هر دبیرستان 4 تا 5 کلاس از پایه‌های مختلف به شیوه‌ تصادفی انتخاب شدند‌، پرسش‌نامه‌های پژوهش برای آن‌ها اجرا شد. 42 پرسش‌نامه به‌دلیل پر نشدن مناسب یا کامل نبودن آن‌ها کنار گذاشته شد، بنابراین تحلیل نهایی داده‌ها با 423 نفر (153 پسر و 270 دختر) نفر انجام شد. از معیارهای ورود به مطالعه دانش‌آموز مقطع دبیرستان در دوره‌ دوم شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1399ـ1400 در یکی از دبیرستان‌های شهر سقز و علاقه‌مند به مشارکت در پژوهش حاضر از طریق فضای مجازی بود. 

ابزار گردآوری
در پژوهش حاضر به منظور جمع‌آوری داده‌های موردنیاز از چهار پرسش‌نامه استفاده شده است. 

پرسش‌نامه سبک‌های عمومی ‌تصمیم‌گیری اسکات و بروس (GDMS)
این پرسش‌نامه دارای ۲۵ سؤال می‌باشد که 5 سبک را اندازه‌ می‌گیرد. این سبک‌ها عبارت‌اند از سبک اجتنابی، شهودی، منطقی، آنی و وابسته. هر سبک دارای ۵ سؤال است (اسکات و بروس، 1995). سؤالات در طیف لیکرت 5 گزینه‌ای از «کاملاً مخالفم» تا «کاملاً موافقم» درجه‌بندی و به‌ترتیب نمره‌ ۱ تا ۵ به هر کدام اختصاص داده‌ ‌شده‌ است. بنابراین حداقل نمره‌ کسب‌شده 25 و حداکثر آن ۱۲۵ خواهد بود. براساس مجموع نمره‌های هر شخص در هر سبک، سبک تصمیم‌گیری غالب او که نمره‌ای بین 5 تا 25 خواهد بود، مشخص خواهد شد. در دانشجویان ایرانی، روایی و پایایی این پرسش‌نامه را زارع و اعراب شیبانی مورد بررسی قرار داده‌اند. پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0/75 و با استفاده از آزمون مجدد 0/68 محاسبه شده‌ است [1، 45]. 

پرسش‌نامه سبک‌های مقابله‌ای لازاروس و فولکمن
 جهت بررسی راهبردهای مقابله‌ای از پرسش‌نامه راهبردهای مقابله‌ای لازاروس و فولکمن (1988) استفاده شد که 66 سؤال دارد و 8 راهبرد مقابله‌ای را می‌سنجد. این الگوهای 8 گانه به 2 دسته‌ روش‌های مسئله‌مدار (جست‌وجوی حمایت اجتماعی، مسئولیت‌پذیری، حل مدبرانه‌ مسئله و ارزیابی مجدد مثبت) و هیجان‌مدار (مقابله‌ی رویاروی‌گر، دوری‌جویی، خویشتن‌داری و گریزـ‌اجتناب) تقسیم شده‌اند. این پرسش‌نامه 4 گزینه‌ای و در مقیاس لیکرت می‌باشد. فولکمن و لازاروس در یک تحقیق پایایی به روش همسانی دورنی 0/75، پایایی خرده‌مقیاس‌های آن را از 0/61 برای روش مقابله‌ای دوری‌جویی تا 0/79 برای ارزیابی مجدد مثبت گزارش کرده‌اند. آقایوسفی در یک تحقیق پایایی این پرسش‌نامه را با روش همسانی دورنی آلفای کرونباخ، 0/80 گزارش کرده است [45]. 

پرسش‌نامه تنوع گفتار درونی تجدیدنظرشده‌
 این پرسش‌نامه یک پرسش‌نامه خودگزارشی است که آندرسون‌ـ‌دی و همکاران آن را تجدیدنظر کردند. این پرسش‌نامه برای مرتبط کردن فنومنولوژی گفتار درونی روزمره‌ـ‌از قبیل گفت‌وگوی درونی‌ـ‌با صفات آسیب‌شناختی روانی مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ است. این پرسش‌نامه دارای 26 سؤال است و 5 عامل مختلف از گفتار درونی را مورد بررسی قرار می‌دهد که عبارت‌اند از: گفت‌وگوی درونی (دیالوگ)، ارزیابی/انتقاد، حضور دیگر افراد، متراکم و مثبت/نظم‌بخشی. آلفای کرونباخ برای این عوامل به‌ترتیب 0/79، 0/82، 0/85، 0/82، و 0/60 می‌باشد [39]. پژوهشگر این پرسش‌نامه را ترجمه کرد و به‌صورت مقدماتی (قبل از اجرای اصلی) بر روی حدود 100000 نفر اجرا و همبستگی درونی مؤلفه‌ها با استفاده‌ از آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت. میزان آلفای کرونباخ آن برابر با 79/0 بود. 

مقیاس فکر خودکشی 
 این مقیاس را بک و استیر ارائه کردند و دارای 19 گویه و 3 خرده‌ مقیاس است که به منظور آشکارسازی و اندازه‌گیری شدت نگرش‌ها و برنامه‌ریزی برای اقدام به خودکشی تهیه شده‌ است. این مقیاس براساس 3 درجه از صفر تا 2 تنظیم شده است. نمره‌ کلی فرد براساس جمع نمره‌ها محاسبه می‌شود که از صفر تا 38 قرار دارد. در این مقیاس 5 سؤال اول به منظور غربالگری طرح شده‌ است، به‌طوری‌که اگر پاسخ‌دهنده‌ به سؤال شماره‌ 5، نمره‌ صفر بدهد، فاقد افکار خودکشی می‌باشد. اگر پاسخ‌ها نشان‌دهنده‌ تمایل به خودکشی فعال یا نافعال باشند، سپس آزمودنی باید ۱۴ سؤال بعدی را نیز ادامه دهد. نمره‌ بین 1 تا 5 بیانگر داشتن افکار خودکشی، نمره‌ 6 تا 19، نشان‌دهنده‌ آمادگی جهت خودکشی، و نمره‌ 20 تا 38 نشانگر قصد اقدام به خودکشی می‌باشد [46]. بک و استیر در سال 1991 همسانی درونی این مقیاس را 0/87 تا 0/97 گزارش کرده‌اند. لقایی و همکاران به نتیجه پژوهشی اشاره می‌کنند که همسانی درونی (87/α=0) مقیاس یادشده مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین آلفای کرونباخ برای سؤال‌های مربوط به هریک از خرده‌مقیاس‌ها سنجیده شد که برای خرده‌مقیاس تمایل به مرگ (0/90)، برای خرده‌مقیاس آمادگی برای خودکشی (0/85) و برای خرده‌مقیاس تمایل به خودکشی واقعی (0/88) به دست آمده است [47]. 

تحلیل داده‌ها
برای گزارش یافته‌های توصیفی از میانگین و انحراف‌معیار و برای آزمون فرضیه‌های پژوهش از روش تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر با استفاده‌ از نسخه ‌19 نرم‌افزار SPSS استفاده‌ شد. 

نحوه‌ اجرای پژوهش
پس از هماهنگی‌های لازم، به آموزش و پرورش شهرستان سقز مراجعه شد و به شیوه‌ تصادفی با استفاده‌ از روش قرعه‌کشی، از بین اسامی 27 دبیرستان که در یک گلدان ریخته شده‌ بود، اسم 15 دبیرستان از گلدان بیرون آمد. سپس با مراجعه به دبیرستان‌ها و مدیران مدارس منتخب، از هر مدرسه 3 تا 4 کلاس به همان شیوه‌ انتخاب شدند. با هماهنگی با مدیران مدارس لینک پرسش‌نامه‌ها که در نرم‌افزار پرسش‌نامه آنلاین پرس‌لاین نگاشته شده‌ بود، در برنامه‌ شاد دانش‌آموزان بارگذاری شد. جهت رعایت ملاحظات اخلاقی از طریق دستورالعمل گنجانده‌ شده‌ در پرسش‌نامه درخصوص اهداف پژوهش و نحوه‌ پاسخگویی به پرسش‌نامه توضیحات کامل داده‌ شد. همچنین به ‌آن‌ها اطمینان داده‌ شد که اطلاعات جمع‌آوری‌شده‌ محرمانه خواهد ماند. 

یافته‌ها
 جدول شماره‌ 1 اطلاعات جمعیت‌شناختی گروه‌های موردمطالعه را نشان می‌‌دهد. این جدول بیانگر آن است که 10/6 درصد از دانش‌آموزان دارای اقدام به خودکشی (8 درصد 1 ‌بار اقدام و 2/6 درصد بیش از 1 ‌بار اقدم)‌ و 20/6 درصد دارای افکار خودکشی و 79/4 درصد فاقد افکار خودکشی بودند. 



جدول شماره‌ 2 اطلاعات توصیفی مربوط به شاخص‌های مرکزی (میانگین)، شاخص‌های پراکندگی (انحراف‌معیار)، چولگی و کشیدگی مؤلفه‌های متغیرهای مستقل (برون‌زاد) و میانجی و وابسته (درون‌زاد) را نشان می‌دهد. مطابق داده‌ها در بین سبک‌های تصمیم‌گیری، سبک منطقی (71/57=M)، در بین راهبردهای مقابله‌ای، شیوه‌ مقابله‌ای ارزیابی مجدد (41/5=M) و در بین سبک‌های گفتار درونی، سبک دیالوگی (42/76=M) دارای بالاترین میانگین بودند. چون حجم نمونه بالا بود، به همین دلیل برای ارزیابی نرمال بودن متغیر فکر خودکشی (متغیر وابسته) از مقادیر چولگی و کشیدگی استفاده شده است نه آزمون کولموگرف‌ـ‌اسمیرنف. چون آزمون کولموگرف‌ـ‌اسمیرنف مختص حجم نمونه پایین است. باتوجه‌به مقادیر چولگی و کشیدگی گزارش‌شده در جدول شماره‌ 2، چون تمام مقادیر چولگی و کشیدگی در دامنه‌ 2- تا 2+ قرار دارند، بنابراین فرض نرمال بودن داده‌های متغیر فکر خودکشی تأمین شده است [48].



جدول شماره‌ 3 نتایج حاصل از رگرسیون خطی میان متغیرهای مستقل (برون‌زاد) و وابسته (درون‌زاد) را نشان می‌دهد. براساس این نتایج میزان F مشاهده‌شده (9/15) معنادار است (0/01≥P) و 22 درصد از واریانس افکار خودکشی توسط متغیرهای مستقل تبیین می‌شود (0/22=R2).



باتوجه‌به معنی‌دار بودن رگرسیون متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، ضرایب مربوط به معادله‌پیش‌بینی در جدول شماره 4 ارائه شده است. همچنین مقدار دوربین‌ـ‌واتسون 1/86 را نشان می‌دهد. باتوجه‌به ا‌ینکه این مقدار در دامنه‌ 1/5-2/5 قرار دارد، گویای عدم همبستگی میان خطاها یا استقلال خطاهای مدل است [48]. جدول شماره 4 بیانگر آن است که ضرایب رگرسیون متغیرهای سبک‌های تصمیم‌گیری، شیوه‌های مقابله با استرس و گفتار درونی در سطح (0/05≥P)، می‌توانند واریانس متغیر فکر خودکشی را به‌صورت معنی‌داری تبیین کنند. ضرایب تأثیر این متغیرها به‌ترتیب برابر با (0/19=β)، (β=-0/13) و (0/11=β) می‌باشند. آماره‌ t نشان می‌دهد که این متغیرها با اطمینان 0/95 می‌توانند تغییرات مربوط به فکر خودکشی را پیش‌بینی کنند.



جدول شماره‌ 5 ضرایب را رگرسیون برای مؤلفه‌های هریک از متغیرهای مستقل و اثر آن‌ها بر متغیر وابسته (افکار خودکشی) به تفکیک نشان می‌دهد. نتایج جدول نشان می‌دهد که در بین سبک‌های تصمیم‌گیری دو سبک اجتنابی و تکانشی در سطح معناداری توانسته‌اند فکر خودکشی را پیش‌بینی کنند. ضرایب تأثیر این مؤلفه‌ها به‌ترتیب برابر با (0/18=β) و (0/15= β) می‌باشند. بنابراین آماره‌ t برای سبک اجتنابی (P<0/002 و t=3/166) و برای سبک تکانشی (P<0/008 و t=2/678) بیانگر آن است که سبک‌های اجتنابی و تکانشی با اطمینان 0/99 می‌توانند تغییرات مربوط به  فکر خودکشی را پیش‌بینی کنند. همچنین در بین شیوه‌های مقابله‌ای، دو سبک رویارویگر و اجتنابی در سطح معناداری توانسته‌اند فکر خودکشی را پیش‌بینی کنند. ضرایب تأثیر این مؤلفه‌ها به‌ترتیب برابر با (0/120=β) و (0/413=β) می‌باشند. بنابراین آماره‌ t برای سبک رویارویگر (P<0/020 و t=2/338) و سبک اجتنابی (P<0/000 و t=8/040)، بیانگر آن است که مؤلفه‌ سبک رویارویگر با اطمینان 0/95 و سبک‌ اجتنابی با اطمینان 0/99 می‌توانند تغییرات مربوط به فکر خودکشی را پیش‌بینی کنند. همچنین نتایج جدول شماره‌ 5 بیانگر آن است که شیوه‌های مقابله‌ای مسئله‌مدار و هیجان‌مدار در سطح معناداری توانسته‌اند فکر خودکشی را پیش‌بینی کنند. ضرایب تأثیر این مؤلفه‌ها به‌ترتیب برابر با (0/316-=β) و (0/393=β) می‌باشند. بنابراین آماره‌ t برای شیوه‌های مسئله‌مدار (P<0/000 و t=6/150) و هیجان‌مدار (P<0/000 و t=7/656)، بیانگر آن است که تغییرات مربوط به فکر خودکشی می‌توانند با اطمینان 0/99 به‌وسیله‌ این دو متغیر پیش‌بینی شود. نتایج این جدول همچنین در خصوص مؤلفه‌های گفتار درونی بیانگر آن است که سبک‌های حضور دیگر افراد، خودتنظیمی و ارزیابی/انتقادی در سطح معناداری توانسته‌اند فکر خودکشی را پیش‌بینی کنند. ضرایب تأثیر این مؤلفه‌ها به‌ترتیب برابر با (0/163=β)، (β=-0/199) و (0/223-=β) می‌باشند. بنابراین آماره‌ t برای شیوه‌های سبک گفتار درونی دیگر افراد (P<0/003 و t=2/964)، برای سبک خودتنظیمی (P<0/000 و t=3/948) و برای سبک ارزیابی/انتقادی (P<0/000 و t=4/033)، بیانگر آن است که تغییرات مربوط به فکر خودکشی می‌تواند با اطمینان 0/99 به‌وسیله‌ این سه متغیر پیش‌بینی شود.



جدول شماره 6 رابطه‌ بین متغیرهای مستقل با متغیر وابسته از طریق رگرسیون چندگانه (روابط میان متغیرهای مستقل از یک‌سو و اثرات غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از طریق متغیر میانجی از سوی دیگر) و همچنین، داوری در باب مدل نظری تحقیق، از طریق تحلیل مسیر (ضرایب مسیر و معنی‌داری) را در هر مورد نشان می‌دهد. همان‌طورکه این جدول نشان می‌دهد، در گام اول تحلیل مسیر، متغیرهای سبک‌های تصمیم‌گیری (0/19)، شیوه‌های مقابله (0/13-) و گفتار درونی (0/11) بر متغیر فکر خودکشی اثر معنی‌داری داشتند.



در گام دوم مشخص شد که دو متغیر سبک‌های تصمیم‌گیری (0/2) و شیوه‌های مقابله (0/4) بر متغیر گفتار درونی اثر معنی‌داری داشتند. به‌عبارت‌دیگر، به‌صورت غیرمستقیم و با واسطه‌ متغیر گفتار درونی، همچنین بر متغیر فکر خودکشی مؤثرند. درنهایت، در گام سوم آشکار شد که میان دو متغیر سبک‌های تصمیم‌گیری و شیوه‌های مقابله همبستگی معنی‌داری (r=40) وجود دارد. براساس این یافته‌ها مدل نظری پژوهش به‌صورت مدل مسیر (تصویر شماره 1) بازنویسی شده است:



در انتها، ضرایب مسیر مستقیم، غیرمستقیم و اثرات کل برای هرکدام از متغیرهای مستقل در ارتباط با متغیر وابسته (افکار خودکشی) را می‌توان در جدول شماره 7 مشاهده کرد.



در جدول شماره 8 نتایج ناشی از محاسبه‌ همبستگی پیرسون برای فرضیه‌های فرعی مبنی بر این که بین نمره‌ فکر خودکشی و سبک‌های مختلف تصمیم‌گیری، شیوه‌های مقابله‌ با استرس، و سبک‌های تنوع گفتار درونی همبستگی وجود دارد، ارائه شده‌ است. همان‌طورکه این جدول نشان می‌دهد، فکر خودکشی در متغیر تصمیم‌گیری به‌طور معناداری با سبک‌های اجتنابی، وابسته و تکانشی دارای همبستگی مثبت و با سبک منطقی دارای همبستگی منفی می‌باشد. بین سبک شهودی و فکر خودکشی همبستگی معناداری وجود نداشت. در شیوه‌های مقابله‌ با استرس نیز فکر خودکشی به‌طور معناداری با شیوه‌های مقابله‌ای رویارویگر، اجتنابی و هیجان‌مدار رابطه‌ مثبت و با شیوه‌های مقابله‌ای حمایت اجتماعی، ارزیابی مجدد و مسئله‌مدار دارای همبستگی منفی بود. همچنین، در تنوع گفتار درونی، فکر خودکشی با سبک‌های حضور دیگر افراد و ارزیابی/انتقادی دارای همبستگی مثبت و معنادار و با سبک خود تنظیمی، دارای همبستگی منفی و معناداری بود.




بحث
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تعیین مدل روابط ساختاری فکر خودکشی با سبک‌های تصمیم‌گیری و شیوه‌های مقابله‌ با استرس با میانجیگری تنوع گفتار درونی در بین دانش‌آموزان مقطع متوسطه‌ نظری (پایه‌ دهم تا دوازدهم) بود. مدل پژوهش با داده‌های به‌دست‌آمده‌ برازش قابل‌قبولی داشت، مقادیر شاخص‌های برازش در حد مناسبی بود. نتایج ناشی از تحلیل مسیر در این پژوهش نشان داد که متغیرهای سبک‌های تصمیم‌گیری (0/19)، شیوه‌های مقابله (0/13-) و گفتار درونی (0/11) بر متغیر فکر خودکشی اثری معنی‌داری داشت، 22 درصد از واریانس افکار خودکشی توسط متغیرهای مستقل تبیین می‌شود. 
همچنین نتایج ناشی از تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که در بین سبک‌های تصمیم‌گیری، دو سبک اجتنابی و تکانشی و در بین شیوه‌های مقابله‌ با استرس، دو سبک رویارویگر و اجتنابی و همچنین به شیوه‌ای کلی‌تر، سبک‌های هیجان‌مدار و در بین سبک‌های گفتار دورنی، سبک‌های حضور دیگر افراد و ارزیابی/انتقادی به شیوه‌ای مستقیم و در سطح معناداری توانستند فکر خودکشی را پیش‌بینی کنند؛ بدان معنی که نمره‌های بالاتر در این خرده‌مقیاس‌ها با نمره‌های بالاتری در فکر خودکشی همبسته بودند. سبک‌های مسئله‌مدار مربوط به مقیاس شیوه‌های مقابله‌ با استرس و نیز سبک خودتنظیمی در تنوع گفتار درونی به‌طور معکوس و در سطح معناداری توانستند نمره‌های فکر خودکشی را پیش‌بینی کنند؛ یعنی نمره‌های پایین‌تر افراد در این سبک‌ها با نمره‌های بالاتر در فکر خودکشی همبسته‌ بودند. 
این‌ه تنها در حدود22  درصد از واریانس فکر خودکشی، آن هم در حد متوسط رو به پایین توسط متغیرهای مستقل و میانجی تبیین شده‌ است، می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد:
 نخست، از پرسش‌نامه‌هایی که به‌طور اختصاصی برای این گروه‌ سنی هنجاریابی شده‌ باشند، استفاده‌ نشده‌ است. 
دوم، خودکشی و فکر خودکشی متغیرهایی چندعاملی و روانی، زیستی، اجتماعی و فرهنگی هستند، بنابراین متغیرهای پیش‌بین و میانجی تنها می‌توانند بخشی از واریانس آن را تبیین کنند.
 سوم، نامتجانس بودن نمونه‌آماری (بیش از 10 درصد دارای سابقه‌ اقدام به خودکشی و در حدود 89 درصد فاقد سابقه‌ اقدام به خودکشی بودند) نیز می‌تواند مزید بر علت باشد.
 درکل در مورد این‌که چگونه ممکن است سبک‌های تصمیم‌‌گیری با خودکشی و آسیب‌شناسی روانی مرتبط باشد، مطالب خیلی کمی وجود دارد. باوجوداین، نتیجه مطالعه حاضر با نتایج پژوهش‌های مشابه، ازجمله کلونسکی و می، کیو، زودخیزی و صداقت، لقایی و همکاران و انات و همکاران [9، 27، 46، 47، 49] که به بررسی ارتباط بین سبک‌های تصمیم‌گیری و خودکشی پرداخته‌اند، همسو بود. درکل نتایج مطالعات آن‌ها حاکی از آن بود که در سبک‌های تصمیم‌گیری هم در بین افراد غیرخودکشی‌کننده‌ و دارای فکر خودکشی و هم در بین افراد دارای فکر خودکشی و اقدام‌کنندگان به خودکشی تفاوت وجود دارد. همچنین مطالعه‌ آن‌ها نشان داد که افراد دارای سبک تصمیم‌گیری اجتنابی نمره‌های بالاتری در فکر خودکشی کسب کردند و سبک‌ تصمیم‌گیری منطقی به تمایز اقدام‌کنندگان به خودکشی از افراد دارای افکار خودکشی کمک می‌کند. درخصوص کارکردهای اجرایی و تکانشگری در نوجوانان اقدام‌کننده به خودکشی نیز یافته‌های مطالعات پیشین نشان داده‌ است نوجوانانی که اقدام به خودکشی کرده بودند، در عملکردهای اجرایی مشکلات بیشتری داشتند. علاوه‌براین، آن‌ها بین دامنه‌ تکانشگری حرکتی و فقدان ترس درمورد مرگ، رابطه‌ای مثبت یافتند [49]. 
در تبیین این بخش از یافته‌ها می‌توان اظهار کرد که طبق تبیین ناقص، در افرادی که به خودکشی می‌پردازند، تصمیم‌گیری مختل می‌شود. به این معنا که افرادی که با رفتار خودکشی دست به گریبان هستند، ممکن است نتایج آینده را نادرست تخمین زده باشند‌، خودکشی را نسبت به سایر گزینه‌ها به‌طور غیر اقع‌بینانه‌ای جذاب ببینند. درنتیجه، این نقایص احتمال اینکه افکار خودکشی به سمت اقدام به خودکشی پیشروی کنند را افزایش می‌دهند. با بازگو کردن مفهوم خودکشی به‌عنوان فرار از خود و به‌عنوان واکنشی در برابر به دام افتادن (گرفتار شدن)، نیز رفتارهای خودکشی را می‌توان به‌عنوان تلاش‌هایی ابزاری برای دستیابی به نتیجه‌ ذهنی ترجیحی در یک موقعیت ناامید‌کننده در نظر گرفت [26]. 
طبق نظر جولانت [28] نیز افرادی که تمایل به تصمیم‌گیری‌های مخاطره‌آمیز دارند، به‌جای راه‌حل‌هایی که در بلندمدت ایمن‌تر هستند، به راه‌حل‌هایی متمایل می‌شوند که علی‌رغم ریسک بالا، مزایایی کوتاه‌مدت فراهم می‌کنند. همچنین در تبیین نتایج مربوط به سبک‌های تصمیم‌گیری، به‌ویژه‌ دو سبک اجتنابی و وابسته، می‌توان این‌چنین استدلال کرد که در سبک اجتنابی به‌دلیل آن‌که فرد مداوم تصمیم‌های خود را به تأخیر می‌اندازد، این تأخیر به انباشت موارد استرس‌زا و غیرقابل‌حل بودن آن از دیدگاه فرد می‌انجامد. 
بنابر نظر اشنایدمن، همین امر می‌تواند به درد روانی غیرقابل‌تحمل ازنظر فرد بینجامد یا آن را افزایش دهد. این می‌تواند به ایجاد یک چرخه‌ معیوبه بینجامد که در آن اجتناب کردن از تصمیم به افزایش درد روان‌شناختی منجر می‌شود و درد روان‌شناختی نیز فرد را از تصمیم‌گیری صحیح باز می‌دارد. درخصوص سبک وابسته نیز می‌توان گفت که تضاد مشاهده‌‌شده‌ در نتایج این سبک با نتایج مطالعات پیشین، به‌ویژه‌ با نتایج کلونسکی و می می‌تواند به ویژگی‌های روان‌شناختی و مسائل پیش ‌روی جامعه‌ آماری مطالعه‌ حاضر که نمونه‌ آماری آن از نوجوانان 15 تا 18 سال تشکیل شده‌ بود، برگردد [9]. آن‌چه حائز اهمیت می‌باشد، این است که روابط عاطفی شکننده‌ای که نوجوانان در این بازه‌ زمانی با افراد جنس مخالف برقرار می‌کنند، از یک‌سو، آن‌ها را به طرف مقابل وابسته‌ می‌کند و ازسوی‌دیگر، هر‌گونه به هم خوردن ارتباطی ممکن است آن‌ها را در معرض افکار منفی، به‌ویژه فکر خودکشی قرار دهد. 
در حوزه‌ رابطه‌ بین شیوه‌های مقابله‌ با استرس و افکار خودکشی نیز نتایج مطالعه‌ حاضر با نتایج مطالعه‌ چو و همکاران، کیویو و روحانی و اسماعیلی [3، 27، 50]، درخصوص راهبرهای مقابله‌ای و ارتباط آن با فکر خودکشی هم‌خوانی داشت. نتایج حاصل از پژوهش روحانی و اسماعیلی درخصوص عوامل روان‌شناختی آسیب‌پذیری نسبت به فکر خودکشی در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان نشان داد که فکر خودکشی با نگرش‌های مقابله‌ای متمرکز بر هیجان رابطه‌ای مستقیم و با مقابله‌ مسئله‌مدار همبستگی منفی داشت. 
همچنین نتایج مطالعات پیشین نشان داده‌ است که نوجوانان اقدام‌کننده به خودکشی به‌طور معنی‌داری بیشتر از شیوه‌های مقابله‌ متمرکز بر هیجان استفاده‌ می‌کنند تا از شیوه‌های مسئله‌مدار، درحالی‌که افرادی که رفتار خودکشی نداشتند از هر دو شیوه استفاده می‌کردند. در تبیین نتایج مربوط به این بخش از پژوهش می‌توان اظهار کرد که مقابله‌ فعال و تفسیر مجدد مثبت رویدادها با میزان پایین افسردگی و اضطراب و درنتیجه با خطر کمتر خودکشی همبسته هستند، درحالی‌که راهبردهای مقابله‌ای اجتنابی با افسردگی، اضطراب و خصومت بالا و درنتیجه با خطر بالای خودکشی ارتباط دارد. به نظر می‌رسد وجود سبک مقابله‌ای اجتنابی به کاهش تعاملات اجتماعی و کاهش احتمال یادگیری روش‌های مقابله‌ای مناسب منجر شده است. همین امر خودکشی را به‌عنوان راه‌حلی برای گریز از رنج ناشی از دردهای روان‌شناختی در نظر افراد دارای فکر خودکشی برجسته می‌سازد [50]. 
انگ و تامپسون در اهمیت کاوش درخصوص مقابله و تنظیم هیجان در رفتار خودکشی استدلال می‌کنند، زیرا آن‌ها دریافتند که افراد زمانی که مهارت‌های مقابله‌ای سازگارانه ندارند و کمتر قادر به انجام این کار هستند، بیشتر در معرض خطر اقدام به خودکشی بوده‌، هیجان‌ها و واکنش‌های هیجانی خود را کمتر تنظیم می‌کنند. آن‌ها مطرح می‌کنند زمانی که فرد از راهبردهای مقابله‌ای هیجان‌مدار استفاده می‌کند بر هیجانات و افکار منفی (از قبیل برون‌ریزی هیجانات و نشخوار ذهنی) متمرکز است و این باعث افزایش آشفتگی روانی می‌شود. در مقابله‌ هیجان‌مدار نیز به‌علت تمرکز بر هیجانات منفی، ازجمله خشم، اضطراب، شرم و ناامیدی میزان آسیب‌پذیری هیجانی افزایش می‌یابد. همین آسیب‌پذیری ممکن است در آمادگی افراد برای انتخاب و به‌کارگیری سبک‌های مقابله‌ای غیرانطباقی و راهبردهای کنترل هیجان‌مدار ازقبیل شیوه‌های اجتنابی و دوری‌گزین تأثیرگذار باشد. این افراد در برخورد با رویدادهای استرس‌زا، تمرکز اصلی‌شان بر هیجانات خویشتن است و به‌دلیل ناامیدی، احساس‌های منفی، تصورات و تبیین‌های ناکارآمد در موقعیت‌های دشوار هیجان‌زده می‌شوند و چون عملکرد مثبتی در راستای حل مسئله انجام نمی‌دهند، بیش از پیش‌دچار آشفتگی می‌شوند. این فرایند مانع از در نظر گرفتن راهکارهایی می‌شود که به حل درست مسئله می‌انجامد. [34].
 درزمینه‌ ارتباط بین سبک‌های تنوع گفتار درونی و فکر خودکشی مطالعات زیادی صورت نگرفته است. باوجوداین نتیجه‌ مطالعه حاضر در این بخش از پژوهش، به‌ویژه ارتباط سبک ارزیابی/انتقادی با فکر خودکشی با نتایج مطالعه ژائو و همکاران، نتایج مورداشاره هولداوی و همکاران و نتایج مطالعه شی و همکاران [8، 42، 51] که بر ارتباط نشخوار ذهنی و احساس شرم به‌عنوان بخشی از محتوای خودارزیابی و انتقاد از خویشتن با فکر خودکشی صورت گرفته است، همسو می‌باشد. مطابق مطالعه‌ آن‌ها هم نشخوار ذهنی و هم احساس شرم‌ در جمعیت‌های بالینی و عمومی با فکر خودکشی مرتبط می‌باشند. 
طبق نظریه‌ «سبک‌های پاسخگویی» نولن‌ـ‌هوکسیما، نشخوار ذهنی تمرکز مکرر و منفعلانه‌ بر علائم پریشانی و دلایل [52] نشان می‌دهد که احساس سربار بودن کلید میل به خودکشی است و احساس تنفر از خود جنبه‌ای از این ساختار است. ازآن‌جایی‌که شرم احتمالاً مترادف‌ترین احساس با نفرت از خود است، ممکن است در ایجاد تمایلات خودکشی مرتبط باشد. شرم ممکن است بخشی از مکانیسمی باشد که خطر افزایش خطر آسیب به خود را در برخی از افراد توضیح می‌دهد. به‌عبارت‌دیگر، سبک گفتار درونی خود ارزیابی/خودانتقادی ممکن است به چرخه‌ای معیوب از اضطراب، احساس شرم و گناه، خودسرزنش‌گری و درنهایت خود را مستحق مرگ دانستن منجر شود و چون مهارت خودنظم‌بخشی گفتار در این افراد ضعیف است، این امر نیز به تشدید این روند کمک خواهد کرد. درخصوص سبک «وجود شخص دیگر» گفتار درونی نیز که با فکر خودکشی رابطه داشت، می‌توان اظهار کرد که احتمال دارد این جنبه‌ از گفتار درونی در ذهن فرد از آن‌چنان وضوحی برخوردار باشد که فرد نتواند آن را از گفتارهای بیرونی متمایز سازد، درنتیجه آن را به شکل یک حالت شبه توهمی دریافت می‌کند [42، 51، 52]. 

محدودیت ها و پیشنهادهای پژوهش
این پژوهش در فرایند اجرای خود با محدودیت‌های زیادی مواجه شد که تعمیم دادن نتایج آن برای جامعه آماری با محدودیت‌هایی روبه‌رو خواهد شد. نخست، گردآوری داده‌ها از طریق فضای مجازی (شاد) و عدم نظارت مستقیم بر نحوه‌ تکمیل پرسش‌نامه‌ها توسط دانش‌آموزان و اجرای پرسش‌نامه‌ها بر روی گروهی غیربالینی، می‌تواند تعمیم نتایج به گروه‌های بالینی و در معرض خطر خودکشی را با مشکل روبرو سازد. 
دوم، تعدد پرسش‌نامه‌ها و طولانی بودن روند سنجش بی‌شک موجب خستگی آزمودنی‌ها و نداشتن تمرکز فکری کافی در آن‌ها شده است. 
سوم، استفاده از ابزارهای خودگزارش‌دهی نیز می‌تواند موجب جهت‌گیری در خودگزارشی از سوی آزمودنی‌ها شود، بنابراین، علاوه‌بر استفاده از ابزارهای خودگزارش‌دهی که امکان سوگیری در آن‌ها محتمل است، توصیه می‌شود از روش‌های گردآوری اطلاعات پژوهشی دیگر مانند مصاحبه و مشاهده برای سنجش این متغیر و نیز از روش‌های کیفی استفاده شود تا سوگیری‌ها به حداقل کاهش یابد.
 چهارم، کنترل نشدن متغیرهایی نظیر وضعیت اقتصادی، عوامل فرهنگی و غیره می‌تواند نتایج این پژوهش را تحت تأثیر قرار داده باشد. بنابراین انجام پژوهش‌هایی با کنترل چنین متغیرهای مداخله‌گری پیشنهاد می‌شود.
 پنجم، بیشتر پرسش‌نامه‌ها بر روی افرادی غیر از 15 تا 18 سال هنجاریابی شده است و این ممکن است در نتایج حاصله اثر گذاشته باشد. بنابراین، نتایج این پژوهش تنها قابل تعمیم به گروه هدف و محل پژوهش بوده‌ و در تعمیم آن به سایر گروه‌های سنی باید با احتیاط عمل کرد. به همین جهت به پژوهشگران علاقه‌مند در این حوزه پیشنهاد می‌شود به منظور بالا بردن اعتبار بیرونی این نتایج، پژوهش‌های مشابهی بر روی گروه‌های سنی مختلف و در گروه‌های اجتماعی گوناگون با نمونه‌هایی با حجم بیشتر انجام دهند.
 علاوه‌بر پیشنهادهای فوق، برای پژوهشگران در آینده‌ پیشنهاد می‌شود پژوهش‌های بیشتری درزمینه‌ متغیرهای پژوهش، به‌ویژه‌ نقش سبک‌های تصمیم‌گیری به‌عنوان یکی از عالی‌ترین کارکردهای شناختی و تنوع گفتار درونی در فکر خودکشی به عمل آید. علاوه‌براین، خودکشی جوانان، اغلب به‌دلیل عدم رشد مهارت‌های مقابله‌ای رخ می‌دهد، بنابراین بهتر است در جهت پیشگیری اولیه، مهارت‌های مقابله‌ای، به‌خصوص مهارت حل مسئله توسط وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و معاونت آموزش وزارت بهداشت به دانش‌آموزان و دانشجویان آموزش داده شود. 

نتیجه‌گیری
 براساس یافته‌های این پژوهش می‌توان گفت که این پژوهش بینش‌های جدید و بدیعی درباره‌ خودکشی در جامعه‌ در اختیار می‌گذارد. نظر به اینکه سبک‌هایی خاص از تصمیم‌گیری و شیوه‌های مقابله‌ با استرس و همچنین سبک‌هایی از گفتار درونی با فکر خودکشی در بین دانش‌آموزان همبستگی داشته است و نظر به اینکه این سبک‌ها قابل آموزش هستند، بنابراین اهمیت دارد، اولاً شرایطی مهیا شود که زمینه‌ آموزش این مهارت‌ها به افراد فراهم شود، مداخلات لازم صورت گیرد تا در شرایط استرس‌زا و موقعیت‌های تصمیم‌گیری به شیوه‌ای بهینه عمل کنند و به شیوه‌ای آگاهانه نسبت به گفتار درونی خویش واکنش نشان د‌هند، فعالانه به آن جهت دهند، ثانیاً، نقش متغیرهای برون‌زاد و میانجی بر روی متغیر درو‌ن‌زاد در جامعه‌های متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. 

ملاحظات اخلاقی

پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این تحقیق با شناسه IR.URMIA.REC.1402.012 در دانشگاه ارومیه تأیید شده است.

حامی مالی
 این مقاله‌ برگرفته از پایان‌نامه‌ ابراهیم حسینی در گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه‌ ارومیه ‌ است. این پژوهش هیچ‌گونه کمک مالی از سازمانی‌های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.

مشارکت نویسندگان
نگارش مقاله: ابراهیم حسینی؛ ویراستاری و اصلاحات:  علی عیسیزادگان و اسماعیل سلیمانی؛ تآیید نهایی: همه نویسندگان.

 تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.

تشکر و قدردانی
از همکاری پرسنل آموزش و پرورش شهرستان سقز، مدیران مدارس، دبیران، و همچنین دانش‌آموزان مقطع متوسطه که ما را در انجام این مطالعه یاری کردند، صمیمانه تشکر و قدردانی می‌شود.


 
Refferences
  1. Titus Caitlin E. “Problem solving and suicide: A first look” [PhD dissertation]. Mississippi: Mississippi State University; 2019. [Link]
  2. Zare H, Nazer M, Sayyadi A. [Frequency of mental disorders and factors related to suicide in patients referring to Emergency Ward of Ali Ebne Abitaleb Hospital of Rafsanjan in 2007 (Persian)]. Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences. 2010; 9(3):221-32. [Link]
  3. Chu C, Buchman-Schmitt JM, Stanley IH, Hom MA, Tucker RP, Hagan CR, et al. The interpersonal theory of suicide: A systematic review and meta-analysis of a decade of cross-national research. Psychological Bulletin. 2017; 143(12):1313-45. [DOI:10.1037/bul0000123] [PMID]
  4. Gvion Y, Apter A. Suicide and suicidal behavior. Public Health Reviews. 2012; 34(9). [DOI:10.1007/BF03391677]
  5. Cenkseven - Önder F. Social support and coping styles in predicting suicide probability among Turkish Adolescents. Universal Journal of Educational Research. 2018; 6(1):145-54. [DOI:10.13189/ujer.2018.060114]
  6. De Beurs D, Fried EI, Wetherall K, Cleare S, O' Connor DB, Ferguson E, et al. Exploring the psychology of suicidal ideation: A theory driven network analysis. Behaviour Research and Therapy. 2019; 120:103419. [DOI:10.1016/j.brat.2019.103419] [PMID]
  7. Fulginiti A, Goldbach JT, Mamey RM, Rusow J, Srivastava A, Rhoades H, et al. Integrating minority stress theory and the interpersonal theory of suicide among sexual minority youth who engage crisis services. Suicide and Life-Threatening Behavior. 2020; 50(3):601-16. [DOI:10.1111/sltb.12623] [PMID]
  8. Zhao J, Chi Y, Ju Y, Liu X, Wang J, Liu X, et al. Shame and suicidal ideation among undergraduates in China: The mediating effect of thwarted belongingness and perceived burdensomeness. International Journal of Environmental Research and Public Health. 2020; 17(7):2360. [DOI:10.3390/ijerph17072360] [PMID]
  9. Klonsky DE, May AM. The Three-Step Theory (3ST): A new theory of suicide rooted in the “Ideation-to-Action” Framework. International Journal of Cognitive Therapy. 2015; 8(2):114-29.[DOI:10.1521/ijct.2015.8.2.114]
  10. Karthick S, Barwa S. A review on theoretical models of suicide. International Journal of Advances in Scientific Research. 2017; 3(09):101-9. [DOI:10.7439/ijasr.v3i9.4382]
  11. Kiani Chelmardi AR, Rashid S, Ramezani Sh. [Validity of the Integrated motivational-volitional model of suicidal behavior in students: Structural model (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2019; 25(2):194-209. [DOI:10.32598/ijpcp.25.2.194]
  12. Kurdistan University of Medical Sciences. [Suicide atlas of Saqqez city (Persian)]. Kurdistan: Kurdistan University of Medical Sciences; 2021.
  13. Yakeley J, Burbridge-James W. Psychodynamic approaches to suicide and self-harm. BJPsych Advances. 2018; 24:37-45.  [DOI:10.1192/bja.2017.6]
  14. Klonsky ED, Saffer BY, Bryan CJ. Ideation-to-action theories of suicide: A conceptual and empirical update. Current Opinion in Psychology. 2018; 22:38-43.  [DOI:10.1016/j.copsyc.2017.07.020] [PMID]
  15. Estrada CAM, Nonaka D, Gregorio ER Jr, Leynes CR, Del Castillo RT, Hernandez PMR, et al. Suicidal ideation, suicidal behaviors, and attitudes towards suicide of adolescents enrolled in the Alternative Learning System in Manila, Philippines - a mixed methods study. Tropical Medicine and Health. 2019; 47:22. [DOI:10.1186/s41182-019-0149-6] [PMID]
  16. Millner AJ, den Ouden HEM, Gershman SJ, Glenn CR, Kearns JC, Bornstein AM, et al. Suicidal thoughts and behaviors are associated with an increased decision-making bias for active responses to escape aversive states. Journal of Abnormal Psychology. 2019; 128(2):106-18. [DOI:10.1037/abn0000395] [PMID]
  17. Pu S, Setoyama S, Noda T. Association between cognitive defcits and suicidal ideation in patients with major depressive disorder. Scientific Reports. 2017; 7(1):11637. [DOI:10.1038/s41598-017-12142-8] [PMID]
  18. Cardona-Isaza AJ, Velert Jiménez S,  Montoya-Castilla I. Decision-making styles in adolescent offenders and non-offenders: Effects of emotional intelligence and empathy. Anuario de Psicología Jurídica. 2022; 32(1):51-60. [DOI:10.5093/apj2021a23]
  19. Páez-Gallego J, Gallardo-López JA, López-Noguero F, Rodrigo-Moriche MP. Analysis of the relationship between psychological well-being and decision making in adolescent students. Frontiers in Psychology. 2020; 11:1195. [DOI:10.3389/fpsyg.2020.01195] [PMID]
  20. Bayram N, Aydemir M. Decision-making styles and personality traits. International Journal of Recent Advances in Organizational Behaviour and Decision Sciences. 2017; 3(1):905-15. [Link]
  21. Shahsavarani AM, Azad Marz Abadi E. The bases, principles, and methods of decision-making: A review of literature. International Journal of Medical Reviews. 2015; 2(1):214-25. [Link]
  22. Shanker S, Bakhle S. The role of decision-making in suicidal ideation. Acta Psychopathologica. 2018; 4(2):7. [Link]
  23. Pramanik A. Decision making: A core problem of social cognition. The International Journal of Indian Psychology. 2016; 3(2):64-73. [Link]
  24. Ahmed MT, Omotunde H. Theories and strategies of good decision making. International Journal of Scientific & Technology Research. 2012; 1(10):51-4. [Link]
  25. Ackerman JP, McBee-Strayer SM, Mendoza K, Stevens J, Sheftall AH, Campo JV, et al. Risk-sensitive decision-making deficit in adolescent suicide attempters. Journal of Child and Adolescent Psychopharmacology. 2015; 25(2):109-13. [DOI:10.1089/cap.2014.0041] [PMID]
  26. Gvion Y, Levi-Belz Y, Hadlaczky G, Apter A. On the role of impulsivity and decision-making in suicidal behavior. World Journal of Psychiatry. 2015; 5(3):255-9. [DOI:10.5498/wjp.v5.i3.255] [PMID]
  27. Qiu T. Deciding to die: Decision-Making styles and suicide [MA thesis]. Vancouver: The Universtiy of British Columbia; 2017. [Link]
  28. Hoehne A, Richard-Devantoy S, Ding Y, Turecki G, Jollant F. First-degree relatives of suicide completers may have impaired decision-making but functional cognitive control. Journal of Psychiatric Research. 2015; 68:192-7. [DOI:10.1016/j.jpsychires.2015.07.004] [PMID]
  29. Bridge JA, McBee-Strayer SM, Cannon EA, Sheftall AH, Reynolds B, Campo JV, et al. Impaired decision making in adolescent suicide attempters. Journal of The American Academy of Child & Adolescent Psychiatry. 2012; 51(4):394-403.  [DOI:10.1016/j.jaac.2012.01.002] [PMID]
  30. Emad Y, Hadianfard H. [Forecasting suicide based on sexuality, marital status, coping strategies, religious orientation, and depression rate (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2019; 25(2):178-93. [DOI:10.32598/ijpcp.25.2.178]
  31. Chou WJ, Ko CH, Hsiao RC, Cheng CP, Yen CF. Association of stress coping strategies with suicidality in young adults: The mediation effects of depression, anxiety and hostility. Neuropsychiatry (London). 2017; 7(6):974-82. [Link]
  32. Miller J. Social problem-solving and suicidality [PhD dissertation]. Glasgow: University of Glasgow; 2015. [Link]
  33. FirinciK S, Gürhan N. [The effect of problem-solving ability on suicide, depression, and hopelessness in cigarette, alcohol, or substance addicts and relationships with each other (Turkish)]. Journal of Psychiatric Nursing. 2019; 10(1):39-47. [DOI:10.14744/phd.2018.57689]
  34. Ong E, Thompson C. The importance of coping and emotion regulation in the occurrence of suicidal behavior. Psychological Reports. 2019; 122(4):1192-210. [DOI:10.1177/0033294118781855] [PMID]
  35. Liang J, Kõlves K, Lew B, de Leo D, Yuan L, Abu Talib M, et al. Coping strategies and suicidality: A cross-sectional study from China. Frontiers in Psychiatry. 2020; 11:129. [DOI:10.3389/fpsyt.2020.00129] [PMID]
  36. Sheikhli N, Rezaei S, Mousavi SV. The role of problem-solving styles in committing suicidal behavior: A case-control study on Iranian pill-takers (Persian). Polish Psychological Bulletin. 2019; 50(1):63-70. [Link]
  37. Ren X, Wang T, Jarrold C. Individual differences in frequency of inner speech: Differential relations with cognitive and non-cognitive factors. Frontiers in Psychology. 2016; 7:1675. [DOI:10.3389/fpsyg.2016.01675]
  38. Rowe C. Emotion regulation and decision making: How rumination affects decision making and risk taking behaviors. Ohio: The Ohio State University; 2017. [Link]
  39. Alderson-Daya B, Mitrengaa K, Wilkinsonb S, McCarthy-Jonesc S, Fernyhough C. The varieties of inner speech questionnaire - Revised (VISQ-R): Replicating and refining links between inner speech and psychopathology. Consciousness and Cognition. 2018; 65:48-58. [DOI:10.1016/j.concog.2018.07.001] [PMID]
  40. Morin A. Inner speech and consciousness. Encyclopedia of Consciousness. 2009; 389-402. [DOI:10.1016/B978-012373873-8.00040-2]
  41. Oles PK, Brinthaupt TM, Dier R, Polak D. Types of inner dialogues and functions of self-talk: Comparisons and implications. Frontiers in Psychology. 2020; 11:227. [DOI:10.3389/fpsyg.2020.00227] [PMID]
  42. Holdaway AS, Luebbe AM, Becker SP. Rumination in relation to suicide risk, ideation, and attempts: Exacerbation by poor sleep quality? Journal of Affective Disorders. 2018; 236:6-13. [DOI:10.1016/j.jad.2018.04.087] [PMID]
  43. Salarian Kaleji Z, Poursharifi H, Dolatshahi B, Momeni F. [The relationship between body image victimization experiences and binge eating symptoms: The mediating role of body image shame and self-criticism (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2022; 28(1):48-61. [DOI:10.32598/ijpcp.28.1.3697.1]
  44. Meyers LS, Gamest G, Goarino AJ. Applied multivarite research: Design and interpretation [H. Sharifi, V. Farzad, S. Rezakhani, H. Hassanabadi, B. Izanloo, M. Habibi, M., Persian trans.]. Tehran: Roshd Publications; 2015. [Link]
  45. Eyvazi Heshmat AA, Mahmoudi Maymand M, Parhizkar MM, Aghayosefi A. [The prediction of consumers decision making styles through behavioral activation and inhibition systems (Persian)]. Social Cognition. 2016; 5(2):155-67. [Link]
  46. Zoodkhizi A, Sedaqat M. Comparison of early maladaptive schemas, perceived stress, and coping strategies in poorly cared for adolescents and normal adolescents (Persian)]. Journal of Psychology New Ideas. 2020; 5(9):1-13. [Link]
  47. Laghaei M, Mehrabizadeh Honarmand M,  Arshadi N. [A structural equation modeling of students' suicidal ideation based on resilience and coping strategies with the mediating role of depression (Persian)]. Clinical Psychology Studies. 2020; 10(40):27-46. [Link]
  48. Alwin D Hauser RM. The decomposition of effects in path analysis. American Sociology Review. 1975; 40(1):37-47. [DOI:10.2307/2094445]
  49. Onat M, Emiroğlu NI, Baykara B, Özerdem A, Özyurt G, Öztürk Y, et al. Executive functions and impulsivity in suicide attempter adolescents with major depressive disorder. Psychiatry and Clinical Psychopharmacology.  2019; 29:332-9. [DOI:10.1080/24750573.2018.1541647]
  50. Rohani F, Esmaeili M. Psychological factors of vulnerability to suicide ideation: Attachment styles, coping strategies, and dysfunctional attitudes. Journal of Education and Health Promotion. 2020; 9:50. [PMID]
  51. Sheehy K, Noureen A, Khaliq A, Dhingra K, Husain N, Pontin EE, et al. An examination of the relationship between shame, guilt and self-harm: A systematic review and meta-analysis. Clinical Psychology Review. 2019; 73:101779. [DOI:10.1016/j.cpr.2019.101779] [PMID]
  52. Van Orden KA, Witte TK, Cukrowicz KC, Braithwaite SR, Selby EA, Joiner Jr TE. The interpersonal theory of suicide. Psychological Review. 2010; 117(2):575. [DOI:10.1037/a0018697]

 
نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1400/11/12 | پذیرش: 1400/7/16 | انتشار: 1402/7/9

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb