مقدمه
رفتارهای خودآسیبی به عنوان رفتار شبهخودکشی برای اولین بار در افرادی با اختلال شخصیت مرزی مشاهده شد. با این حال، مطالعات رفتارهای خودآسیبی را نوعی نشانه فراتشخیصی میدانند که صرفاً مرتبط با اختلال شخصیت مرزی نیست [
1] و این رفتارها از حالتی تکرار شونده برخوردارند [
2].
گاندهی و همکاران [
3] سن شروع اوجگیری رفتارهای خودآسیبی را حدود 15-14سالگی مشاهده کردند. رفتارهای خودآسیبی به صورت خودزنی، خودسوزی، تنبیه خود و مصرف بیش از حد مواد به صورت قابل توجهی در دوره نوجوانی از سایر دورهها شایعتر است و حتی تا 26 درصد برآورد میشود [
4].
میزان شیوع با در نظر گرفتن ملاکهای پنجمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی کمتر میشود و حدود 1/5 تا 6/7 درصد نمونه کودک و نوجوان جامعه است [
5]. این مشکل در حال تبدیل شدن به یک مشکل جدی سلامت عمومی در جهان است [
6] و پیامدهای بسیاری دارد. از جمله پیامدهای روانشناختی آن، میتوان به وخیم شدن مشکلات سلامت روان، برای نمونه اضطراب، افسردگی و بدتنظیمی هیجان اشاره کرد [
7]. مطالعات نشاندهنده این مطلب است که خودآسیبی نوجوان خطر ابتلا به افکار خودکشی، تلاشهای خودکشی و سایر اختلالات روانی را افزایش میدهد [
8].
دیدگاههای مختلفی درباره انگیزه خودآسیبی وجود دارد. از نظریه غریزه مرگ فروید تا دیدگاههای روانشناسان تجربینگر که کارکردهایی مانند تنظیم هیجانی و تأثیرگذاری بین فردی را برای آن مشخص کردهاند [
9]. خودآسیبی در نوجوانان گروه همگنی نیست. در یک مطالعه سه گروه مجزا در نوجوانان با خودآسیبی شناسایی شد [
10]:
- گروهی که آسیبهای روانی شدیدی داشتند؛
- گروه تکانشور؛
- گروه بدون نشانه که با مشکلات محیطی مانند فقدان مواجه میشوند.
خودآسیبی به لحاظ تشخیصی در نوجوانان با اختلالات خلقی، اضطرابی و اختلالات برونیسازی رابطه دارد. مطالعات نشان میدهد حدود 17 درصد از این افراد افسردگی تک قطبی، 16 درصد اختلال استرس پسآسیبی، در 10 درصد اختلالات بیرونیسازی، 8 درصد اختلال سازگاری و 3 درصد سایر انواع اختلالات اضطرابی را دارا هستند [
11].
رفتار خودآسیبی روشی نامناسب برای مواجهه با مشکلات هیجانی، خشم و ناکامی است. اگرچه این رفتار ابتدا باعث کاهش تنش و احساس آرامش میشود، فرد پس از آن با احساس گناه، شرمندگی و بازگشت احساسات منفی روبهرو میشود. تنظیم هیجانی مهمترین انگیزهای است که برای خودآسیبرسانی، بهویژه از نوع خودجرحی آن، شناسایی شده است [
12].
اجتناب تجربهای (یعنی ناتوانی در شناسایی و بیان حالتهای هیجانی شناختی و بهکارگیری روشهایی مانند سرکوب فکری برای کاهش فراوانی و شدت هیجانهای منفی) یکی دیگر از کارکردهای شناختهشده خودآسیبرسانی است که در بطن خود دربردارنده نقایص تنظیم هیجانی است [
13].
اجتناب تجربهای در بطن خود به مفهوم نقایص تنظیم هیجانی هم اشاره دارد. به بیان دیگر، علت اجتناب از تجربه هیجانهای منفی، ناتوانی در استفاده و بهکارگیری راهبردهای تنظیم هیجانی است؛ بنابراین رفتار خودآسیبرسانی نتیجه نقص در تنظیم هیجانها و نوعی راهحل اجتنابی به شمار میآید [
14]. در زندگی روزمره، افراد همواره راهبردهای منظمی را برای تعدیل شدت و یا نوع تجارب هیجانی خود یا واقعه فراخوانده هیجان به کار میگیرند [
15].
علاوه بر این، نتایج پژوهشها نشان میدهد که تنظیم هیجان با الگوهای آسیبشناسی روانی آمیختگی کامل دارد [
16،
17]. نتایج نشان میدهد که افزایش استفاده از راهبردهای تنظیم هیجانی سازگار که موجب کاهش تجربه هیجانی منفی میشود، سهم قابل توجهی در کاهش خطر ابتلا به اولین اقدام به خودجرحی غیر خودکشیگرا را دارد، در حالی که استفاده از راهبردهای تنظیم هیجانی که منجر به افزایش تجربی هیجانی میشود، ممکن است تأثیر کمتری بر اقدامات خودآسیبی داشته باشد [
18].
فرزندپروری که به عنوان گرمی، پرورش و استقلال به فرزندان مشخص شده است، نقش مهمی در زندگی فرزندان ایفا میکند. بدون برخورداری از فضای حمایتی مناسب والدین و تشویق به استقلال، پیوندی امن بین والدین و فرزندان ممکن نیست و به همین دلیل نوجوانان علاوه بر سطح پایین اعتماد به نفس، مشکلاتی در ایجاد روابط و کسب حمایت دیگران خواهند داشت [
19].
نوجوانانی که از فرزندپروری مطلوبی برخوردار نیستند، در معرض خطر پیامدهای ناگواری همچون ایجاد احساس ناامیدی آموخته شده و نقص در تنظیمهای خود قرار دارند. نتایج هرزوگ و همکاران [
20] نشان داد که سبکهای فرزندپروری ادراکشده نقش مهمی در تنظیم هیجانی و صفات هیجانی دارد. مدلهای رشدی تنظیم هیجانی پیشنهاد میکنند که گرمای مادران رشد تنظیم هیجانی در طول دوران کودکی در فرزندان را بهبود میبخشد [
21].
از سوی دیگر، رشد تنظیم هیجانی تا حدی از طریق پیشسازهای سرشت و منش شکل میگیرد [
22]. کاگان و اسنایدمن [
23] سرشت و منش را ویژگی فیزیولوژیکی به ارث رسیدهای در نظر گرفتند که با بخشی از هیجانها و رفتارها در ارتباط است. راتبورت [
24] سرشت و منش را تفاوتهای فردی در واکنشهای هیجانی، حرکتی و توجه تعریف کرد. انتظار میرود که ارتباط مستقیم بین ابعاد سرشت، منش و راهبردهای تنظیم هیجانی وجود داشته باشد. سرشت و منش به سه دلیل دارای اهمیت فراوان است:
پایداری نسبی سرشت و منش و پیوند آن با رفتارها و پاسخهای هیجانی بزرگسالی که به سبب چهار مؤلفه سطح فعالیت، سازگاری، بازداری، تهییجپذیری و توانایی کنترل هیجانهای فرد است [
26 ،
25]. سازههای سرشت و منش برای تفکر در مورد مدارهای رشد هیجانی اجتماعی و شخصیت اساسی هستند. خلقوخو بر یادگیری اجتماعی و راهبردهای مقابلهای دلالت دارد [
27،
28]. همچنین ارتباط ساختارها و مؤلفه های سرشت و منش با اختلالات روانی نیز بر اهمیت سرشت و منش میافزاید [
29،
30،
31].
با توجه به آنچه بیان شد، مهمترین علل افزایش رفتار خودآسیبی در نوجوانی فقدان مهارتهای مقابلهای کارآمد و اختلال در مهارتهای تنظیم هیجانی به شمار میآید. نقص در تنظیم هیجانی عاملی مهم در بسیاری از اختلالات به شمار میآید. اما از آنچه که تنظیم هیجانی خودمفهومی چندبُعدی است و عوامل بسیاری روی این مفهوم نقش دارند و با توجه به پژوهشهای گذشته دو عامل مهم تأثیرگذار بر تنظیم هیجانی را میتوان سرشت، منش و فرزندپروری دانست.
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل فرضی و آزمون آن از طریق رویکرد مدلیابی معادلات ساختاری است تا بتواند به شیوهای دقیقتر نقش هریک از متغیرهای پیشبین را در رابطه با یکدیگر و در رابطه با رفتارهای خودآسیبی مشخص کند. رسیدن به یک مدل دقیق میتواند علاوه بر پیشنهاد درمانهای مؤثرتر، به پژوهشهای آینده نیز جهت روشنتر کردن پایههای رفتارهای خودآسیبی کمک کند.
روش
پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بوده و در پی یافتن روابط بین مؤلفهها و تعیین مدل ساختاری چنین روابطی است. مدل مفهومی در
تصویر شماره 1 ارائه شده است.
جامعهی آماری پژوهش حاضر متشکل از تمام دانشآموزان سال اول تا سوم دبیرستانهای شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1396-1397 مشغول به تحصیل بودند. نمونه حاضر از سه مدرسه پسرانه و سه مدرسه دخترانه از طریق روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند.
انتخاب مدارس به صورت تصادفی بود. به این منظور سه منطقه از مناطق 22 گانه شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب و از دبیرستانهای دخترانه و پسرانه هر منطقه منتخب یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد. از هر مدرسه سه کلاس به صورت تصادفی از هر مقطع تحصیلی انتخاب شد. به این منظور و با توجه به اینکه روششناسی مدلیابی معادلات ساختاری، تا حدود زیادی با برخی از جنبههای رگرسیون چندمتغیری شباهت دارد، میتوان از اصول تعیین حجم نمونه در تحلیل رگرسیون چند متغیری برای تعیین حجم نمونه در مدلیابی معادلات ساختاری استفاده کرد [
32].
برای تعیین حجم نمونه مورد نیاز از نرمافزار تعیین حجم نمونه PASS نسخه 15 استفاده شد. نمونه اولیه انتخاب شده 430 نفر بود که پس از رد نمونههای ناقص (34 نمونه) دادههای 396 نفر وارد مطالعه شد. با گرفتن رضایت از شرکتکنندگان، توضیح اهداف ﭘژوهش و بیان محرمانه ماندن اطلاعات شرکتکنندگان، ﭘرسشنامهها بدین ترتیب ارائه شد: پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی، پرسشنامه آسیب به خود، پرسشنامه سرشت و منش ، پرسشنامه اقتدار والدین و پرسشنامه تنظیمشناختی هیجان پژوهشگر در تمامی مراحل اجرایی، در تعامل نزدیک با آزمودنیها قرار گرفت تا در صورت بروز اشکال، ابهامهای احتمالی را ﭘاسخ دهد.
معیارهای ورود به مطالعه شامل دانشآموز مقطع متوسطه شهر تهران بودن و داشتن رضایت برای حضور در مطالعه بود. معیارهای خروج از مطالعه، نداشتن تمایل به شرکت در مطالعه در نظر گرفته شد. 34 پرسشنامه به دلیل ناقص بودن و مشخص نبودن اطلاعات جمعیتشناختی از پژوهش حذف شد. درنهایت پرسشنامههای 396 آزمودنی تجزیه و تحلیل شد. به منظور جمعآوری دادهها از ابزارهایی استفاده شد که در ادامه به آنها اشاره شده است.
پرسشنامه خودآسیبی عمدی
سانسون و همکاران، به منظور جمعآوری دادههای مربوط به رفتارهای خودآسیبی، پرسشنامه 22 سؤالی خودآسیبی عمدی را طراحی کردند که رفتارهای خودآسیبرسانی مستقیم و غیرمستقیم را بررسی میکند. این ابزار رفتارهای خودآسیبرسانی مستقیم (یعنی بریدن، سوزاندن، اقدام به خودکشی و غیره) که توأم با آسیب فوری به بافت هستند را به همراه رفتارهای خودآسیبرسانی غیرمستقیم (یعنی سوءمصرف داروهای غیرقانونی، رانندگی پرخطر، رفتارهای جنسی پر خطر و غیره) را مورد سنجش قرار میدهد. نمره بالا نشاندهنده شدت و فراوانی بیشتر رفتارهای خودآسیبرسانی است. نمرهگذاری به صورت بلی / خیر است. مطالعات مختلف از روایی و پایایی این ابزار حمایت کردهاند [
33].
در چندین پژوهش تا کنون از این ابزار برای اندازهگیری خودآسیبرسانی مستقیم و غیرمستقیم استفاده شده و شواهد درباره ویژگیهای روانسنجی آن قابل قبول بوده است [
34]. آلفای کرونباخ پرسشنامه حاضر در پژوهش طاهباز حسینزاده، قربانی و نبوی [
35] 0/74 به دست آمد.
پرسشنامه سرشت و منش
پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر برای اندازهگیری سرشت زیست ژنتیکی و منش اکتسابی ساخته شده است [
36]. این پرسشنامه 125 سؤال دارد و هر آزمودنی به این سؤالها به صورت صحیح و غلط پاسخ میدهد. در این پرسشنامه سرشت چهار مؤلفه (نوجویی، اجتناب از آسیب، وابستگی به پاداش و پشتکار) و منش سه مؤلفه (خودراهبری، همکاری و خودفراروی) دارد. در پژوهشی ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه را بالای 68 درصد گزارش کردند.
همچنین در پژوهشی ضریب پایایی بازآزمایی این پرسشنامه را در مقیاسهای هفتگانه از 61 درصد تا 96 درصد به دست آوردند. بین مقیاسهای چهارگانه سرشت با هم و مقیاسهای سهگانه منش همبستگی معناداری به دست نیامد. این بدان معنا است که مقیاسها از یکدیگر مستقل هستند. ضریب همبستگی فرم کوتاه این پرسشنامه با فرم بلند 62 درصد به دست آمده است [
37]. پایایی بازآزمایی نسخه فارسی برای زیرمقیاسها بین 0/73 تا 0/90 بود. همبستگی درونی زیر مقیاسها 0/55 تا 0/84 گزارش شد. روایی مقیاسها بین 0/66 تا 0/90 گزارش شد.
پرسشنامه اقتدار والدین
پرسشنامه اقتدار والدین یک ابزار سیگویهای است و شیوههای فرزندپروری را در اندازههای پنج درجهای بر حسب سه سبک اقتداری، آمرانه و سهلگیر میسنجد [
37]. ضریب پایایی بازآزمایی این پرسشنامه را برای سبک اقتداری مادر (0/78)، برای سبک اقتداری پدر (0/92)، برای سبک سهلگیر مادر (0/81)، برای سبک سهلگیر پدر (0/77)، برای سبک آمرانه پدر (0/85) و برای سبک آمرانه مادر (0/86) گزارش کرده است.
ضرایب آلفای کرونباخ برای زیرمقیاسهای اقتداری، آمرانه و سهلگیر در مورد مادران به ترتیب 0/83، 0/79 و 0/77 و در مورد پدران به ترتیب 0/85، 0/81 و 0/73 محاسبه شده است. پایایی بازآزمایی پرسشنامه اقتدار والدینی برای دو تا چهار هفته برای زیرمقیاسها بین 0/67 تا 0/75 بود.
پرسشنامه تنظیمشناختی هیجان
این پرسشنامه توسط گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون [
39 ،
38] در کشور هلند تدوین شده است. پرسشنامه تنظیمشناختی هیجان یک پرسشنامه چندبُعدی است که جهت شناسایی راهبردهای مقابلهای شناختی افراد پس از تجربه کردن وقایع یا موقعیتهای منفی استفاده میشود. برخلاف سایر پرسشنامههای مقابلهای که به صورت آشکار بین افکار فرد و اعمال واقعی وی تمایز قایل نمیشوند، این پرسشنامه افکار فرد را پس از مواجهه با یک تجربه منفی یا وقایع آسیبزا ارزیابی میکند. این پرسشنامه یک ابزار خودگزارشی است و 36 گویه دارد. اجرای این پرسشنامه خیلی آسان بوده و برای افراد 12 سال به بالا (هم افراد بهنجار و هم جمعیتهای بالینی) قابل استفاده است.
پرسشنامه تنظیمشناختی هیجان دارای پایه تجربی و نظری محکمی بوده و از دو دسته راهبردهای ناسازگار (خودسرزنشگری، تمرکز بر فکر / نشخوارگری، فاجعهنمایی و دگرسرزنشگری) و راهبردهای سازگار (پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت کم اهمیت شماری) تنظیم هیجان تشکیل شده است. دامنه نمرات مقیاس از یک (تقریباً هرگز) تا پنج (تقریباً همیشه) است. هر زیرمقیاس شامل چهار گویه است. نمره کل هریک از زیرمقیاسها از طریق جمع کردن نمره گویهها به دست میآید؛ بنابراین دامنه نمرات هر زیرمقیاس بین چهار تا بیست خواهد بود.
نمرات بالا در هر زیرمقیاس بیانگر میزان استفاده بیشتر راهبرد یادشده در مقابله با وقایع استرسزا و منفی است [
39]. نسخه فارسی پرسشنامه تنظیمشناختی هیجان در ایران توسط بشارت [
40] اعتباریابی شده است. در مطالعه بشارت، ویژگیهای روانسنجی این فرم، شامل همسانی درونی، پایایی بازآزمایی، روایی محتوایی، روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی) مطلوب گزارش شده است.
بشارت همچنین در بررسی مقدماتی ویژگیهای روانسنجی این پرسشنامه ضرایب آلفای کرونباخ را برای خردهمقیاسها 0/67 تا 0/89 گزارش کرد. گردآوری و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخه 20، lisrel نسخه 8/5 و Mplus نسخه 5/1 صورت گرفت. جهت تحلیل توصیفی دادهها از شاخصهایی چون درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی دادهها از آزمونهای همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر استفاده شد.
یافتهها
میانگین و انحراف استاندارد سن آزمودنیهای این مطالعه به ترتیب 0/15 و 0/75 بود که در محدودهی سنی سیزده تا هفده سال قرار داشتند. 9 نفر (5/7 درصد) سابقه ابتلا به بیماری روانشناختی داشتند، 5 نفر (3/1 درصد) تحت درمان بودند، 8 نفر (5 درصد) مبتلا به بیماری جسمی هستند، 6 نفر (3/8 درصد) دارای سابقه خودکشی یا خودآسیبی در اعضای خانواده هستند و والدین 14 نفر (8/8 درصد) این نوجوانان طلاق گرفته بودند.
چنانچه یافتههای
جدول شماره 1 نشان میدهد، تمامی زیرمقیاسهای متغیرهای اصلی پژوهش دارای کجی و کشیدگی کمتر از دو بوده؛ بنابراین همگی در دامنه استاندارد قرار دارند.
جدول شماره 2 همبستگی بین متغیرهای پژوهش را نشان میدهد، به دلیل وجود زیرمقیاسهای بسیار تنها عاملهای اصلی که در بررسی مدل مورد توجه قرار گرفته است در جدول همبستگی آورده شده است.
چنانچه یافتههای
جدول شماره 2 نشان میدهد، خودآسیبی با سه مؤلفه از هفت مؤلفه سرشت و منش رابطه دارد. این رابطه برای خودهدایتگری (0/38-) و همکاری (0/21-) منفی و در سطح 0/01>P است؛ یعنی با افزایش نمره آزمودنی در خودهدایتگری و همکاری نمره آنها در رفتار خودآسیبی کاهش یافته بود و بالعکس، اما این رابطه برای نوجویی (0/32) مثبت بود؛ یعنی با بالا رفتن نمره آزمودنیها در مؤلفه نوجویی نمره آنها در رفتار خودآسیبی نیز بالا رفته بود و بالعکس.
راهبردهای ناسازگار تنظیمشناختی هیجان با نوجویی (0/26)، پرهیز از آسیب (0/27) و فرزندپروری مستبدانه ارتباط مثبتی در سطح 0/01>P و با خودفراروی (0/17) ارتباط مثبتی در سطح 0/05>P داشت. راهبردهای ناسازگار تنظیمشناختی هیجان همچنین با خودهدایتگری ارتباطی در سطح 0/01>P داشت، اما این ارتباط منفی بود. راهبردهای سازگار تنظیمشناختی هیجان تنها با خودفراروی (0/22) و شیوههای مقتدرانه فرزندپروری (0/16) ارتباط داشت.
ارتباط شیوههای فرزندپروری با مؤلفه های سرشت و منش نیز محدود به دو شیوه مقتدرانه و مستبدانه با سه مؤلفه نوجویی، خودفراروی و همکاری میشد. از آنجا که استفاده از مدل معادلات ساختاری دارای پیشفرضهایی از جمله حل و فصل دادههای ﭘرت و طبیعی بودن تک متغیری و چند متغیری است [
41]، پیش از تحلیل دادهها این پیشفرضها رعایت و سپس مدل اندازهگیری بررسی شد. ابتدا دادههای ﭘرت تکمتغیری برای متغیرهای مشهود با کاربرد جدول فراوانی و نمودار جعبهای برای هر فرد شناسایی شد و شرکتکنندگانی که دادههای ﭘرت داشتند، از ﭘژوهش حذف شدند.
محاسبه چولگی و کشیدگی هریک از متغیرهای مشهود، روشی معمول برای ارزیابی طبیعی بودن تک متغیری است. در این مطالعه چولگی متغیرهای مشاهدهپذیر در دامنه 0/74 تا یک و کشیدگی آنها در دامنه 1/05- تا 1/65 قرار داشت. چو و بنتلر نقطه برش 3± را برای چولگی مناسب میدانند. اگرچه توافق اندکی درباره نقطه برش کشیدگی وجود دارد، اما به طورکلی مقادیر بیش از 10± برای این شاﺧص مسئلهآفرین است و مقادیر بیش از 20± نتایج به دست آمده را نامعتبر میکند [
42].
با توجه به اینکه در بین متخصصین مدلیابی معادلات ساختاری، توافق عمومی و کلی در مورد اینکه کدامیک از شاخصهای برازندگی برآورد بهتری از مدل فراهم میکند، وجود ندارد، پیشنهاد میشود ترکیبی از سه تا چهار شاخص گزارش شود.
درنتیجه در این تحقیق و همراستا با مطالعات اصلی اعتباریابی پرسشنامه سرشت و منش (TCI)، از بین شاخصهای برازندگی مطلق، شاخصهای نسبت خیدو به درجه آزادی (x2/df)، شاخص نیکویی برازش (GFI) و شاخص ریشه میانگین مجذور برآورد تقریب (RMSEA) و از بین شاخصهای برازندگی تطبیقی یا مقایسهای، شاخص تاکر - لوییس یا همان شاخص برازندگی غیرهنجار بنتلر بونت و نیز شاخص برازندگی تطبیقی (CFI) استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل مدل ساختاری اولیه نشان داد، شاخصهای برازندگی برای این مدل (χ2=143/43 ،df=128 ،p=0/16 ،χ2 / df=1/22 ،GFI=0/91 CFI=0/99 ،NNFI=0/98 ،RMSEA=0/03 و SRMR=0/06) است که بیانگر اعتبار خوب مدل نهایی است.
تصویر شماره 1 و
جدول شماره 3 به بیان دادههای مستخرج از تحلیل مدل ساختاری نهایی میپردازند.
همانطور که دادههای
تصویر شماره 1 و
جدول شماره 3 نشان میدهد، تمامی مسیرها معنادار (P<0/01) هستند. ارتباط نوجویی (0/26) و راهبردهای تنظیمشناختی هیجان ناسازگار (خودسرزنشگری، تمرکز بر فکر / نشخوارگری، فاجعهنمایی و دگرسرزنشگری) (0/31) با رفتار خودآسیبی مستقیم و مثبت بود.
به عبارتی، نتایج بیانگر این مطلب بود که افزایش هریک انحراف استاندارد صفت خلقی نوجویی، میزان رفتار خودآسیبی گزارش شده را شش درصد افزایش داده بود. افزایش هریک انحراف استاندارد راهبردهای تنظیمشناختی هیجان ناسازگار، میزان رفتار خودآسیبی گزارش شده را 9 درصد افزایش داده بود. صفت خلقی پرهیز از آسیب و شیوههای مستبدانه فرزندپروری والدین تأثیر مستقیمی بر رفتار خودآسیبی گزارششده نداشتند و تأثیر آنها با میانجیگری راهبردهای تنظیمشناختی هیجان ناسازگار صورت میپذیرفت.
در مجموع تنظیم هیجان ناسازگار و نوجویی قادر به پیشبینی 22 درصد از واریانس خودآسیبی بودند و فرزندپروری مستبدانه والدین و پرهیز از آسیب نوجوانان هرچند اثر مستقیمی روی رفتار خودآسیبی نوجوانان نداشت، اما 41 درصد از واریانس راهبردهای تنظیمشناختی هیجان ناسازگار را پیشبینی کرده بود.
بحث
پژوهش حاضر با توجه به گسترش رفتار خودآسیبی در نوجوانان به بررسی سه متغیر مهم در این حوزه و بررسی مدل ساختاری عوامل بیانشده در بروز رفتار خودآسیبی پرداخت. مطالعه حاضر در فهم نقش سرشت و منش، فرزندپروری و تنظیم هیجانی در رفتارهای خودآسیبی نوجوانان سهمی ایفا کرده است. چنانچه نتایج یافتهها نشان داد، خلقوخو، فرزندپروری و تنظیم هیجان قادر به پیشبینی 22 درصد از رفتار خودآسیبی نوجوانان است. هرچند مدلی مشابه مدل حاضر جهت مقایسه وجود نداشت، اما یافتههای نسبتاً مشابه نشان از وجود مشابهتهایی است.
نتایج حاصل از تحلیل مسیر پِه و همکاران نشان داد، بدتنظیمی هیجانی، میانجی ارتباط بین مواجهه با بدرفتاری در دوران کودکی و رفتارهای خودآسیبی است [
43]. بررسی یورکووسکی و همکاران نیز نشان داد، بدتنظیمی هیجانی نه تنها نقشی مستقیم بر رفتار خودآسیبی دارد، بلکه این عامل قادر است نقشی میانجی را در رابطه ارتباط و بیزاری والدینی با رفتار خودآسیبی نوجوانان بازی کند [
44].
نتایج این پژوهش همسو با نتایج پژوهش چن و همکاران بود [
45]. در پژوهشی که بیتنس و همکاران [
46] نیز انجام دادند، مشاهده شد نوجوانان با رفتار خودآسیبی نسبت به نوجوانان بدون رفتار خودآسیبی نمره بالاتری در عواطف منفی و نمره پایینتری در کنترل تلاش کسب کرده بودند.
پژوهش حاضر از حیث ارتباط فرزندپروری و رفتار خودآسیبی نیز همسو با نتایج پژوهش دوو و همکاران و نتایج آریانز و همکاران بود که نشان داد کنترل روانشناختی والدین به طور قابل توجهی با رفتار خودآسیبی نوجوانان ارتباط دارد [
48 ،
47]. یو و همکاران نیز کنترل والدینی را عاملی مهم در پیشبینی رفتار خودآسیبی نوجوانان معرفی کردند و بیان داشتند، انتقاد و کنترل والدین از فرزندان نه تنها نقشی آغازگر در رفتار خودآسیبی دارد، بلکه حفظکننده ادامه چنین رفتاری نیز هست [
49].
نتایج پژوهش بیتنس و همکاران نیز نشاندهنده ارتباط مستقیم فرزندپروری و رفتار خودآسیبی بود [
50]. سبکهای فرزندپروری ادراکشده نقش مهمی در تنظیم هیجانی و صفات هیجانی دارد. مدلهای رشدی تنظیم هیجانی پیشنهاد میکنند که گرمای مادران رشد تنظیم هیجانی در طول دوران کودکی در فرزندان را بهبود میبخشد [
21].
بنابراین فرزندپروری میتواند اثری غیرمستقیم بر ویژگیهای خودآسیبی نوجوانان داشته باشد، که البته این تأثیر از طریق نحوه اثر بر تنظیم هیجان نوجوانان اعمال میشود. این یافتهها از نقش ساختارهای شخصیتی و خانوادگی ارادهشده در نظریاتی همچون نظریه تنظیم هیجانی و فرزندپروری دفاع کرده و نشان میدهد فرزندپروری مستبدانه پدران و مادران تأثیری پایدار بر رفتار و افکار نوجوانان در حوزه آسیب به خود ایفا میکند.
البته این سبک از طریق نقشی که بر شکلگیری و ثبات راهبردهای تنظیم هیجانی ناکارآمد دارد، قادر است نوجوانان را به رفتارهای خودآسیبی سوق دهد و نقشی مستقیم در این رفتارها ایفا نمیکند. عامل نوجویی نیز که توسط کلونینجر به عنوان ویژگی سرشتی افراد شناخته میشود، نقشی مهم در گرایش نوجوانان به رفتارهای خودآسیبی دارد.
نوجویی توجه به واکنش فردی به نشانههای محرک برجسته هیجانی است [
51]. افرادی با نوجویی بالا، تندمزاج، تحریکپذیر، کنجکاو، محتاط، پرشور و شوق و پرحرارت، وفادار، تکانشی و نامرتب هستند [
52]. همین ویژگیهای نهفته در افرادی با نوجویی بالا که خود بر نقایص تنظیم هیجانی دلالت دارند میتوانند در مواجهه با مشکلات شخص را به استفاده از راهکارهای نامناسبی همچون خودآسیبی سوق دهد.
پرهیز از آسیب نیز به عنوان عامل خلقی دیگری شناخته میشود که در پژوهش حاضر هرچند ارتباط مستقیمی با رفتارهای خودآسیبی نداشت، اما از طریق تأثیر مثبتی که بر راهبردهای ناکارآمد تنظیم هیجانی دارد، قادر است به صورتی مستقیم بر رفتارهای خودآسیبی نوجوانان اثر گذار باشد. نوجویی با فعالسازی رفتاری و پرهیز از آسیب با مهار رفتاری رابطه دارد؛ بنابراین با افزایش ویژگیهایی که مبتنی بر ناتوانی شخص در مهار رفتاری هستند، استفاده وی از راهبردهای ناکارآمد تنظیم هیجانی بیشتر و در نتیجه احتمال رفتارهای خودآسیبی بیشتر میشود.
علاوه بر این پژوهش حاضر، همچون بسیاری از پژوهشهای گذشته به سهم مستقیم و میانجی استفاده از راهبردهای ناکارآمد تنظیم هیجانی در رفتارهای خودآسیبی اشاره کرد. این امری است که در حوزه درمان میتواند مورد توجه فراوان باشد؛ به ویژه اینکه روشهای درمانی مبتنی بر کاهش راهبردهای ناکارآمد تنظیم هیجانی وجود دارد.
در پژوهشی نرخ رضایتمندی مراجعین از درمانی مبتنی بر کاهش راهبردهای ناکارآمد تنظیم هیجانی برای نوجوانانی با رفتارهای خودآسیبی 88 درصد گزارش شده بود. اتحاد درمانی و همراهی درمانی بسیار قوی و نتایج حاکی از اندازه اثر مطلوب روش درمانی در کاهش فراوانی رفتارهای خودآسیبی در نوجوانان بود.
بنابراین به نظر میرسد مدل ساختاری پژوهش حاضر مدل مناسبی جهت پیشبینی رفتار خودآسیبی در نوجوانان بوده و دلالتهای خوبی برای تلفیق رویکردهای درمانی جهت افزایش اثر بخشی آنها در جهت کاهش رفتارهای خودآسیبی این دوره سنی دارد.
نتیجهگیری
یافته های مطالعه حاضر نشان میدهد عامل نوجویی نقشی مهم در گرایش نوجوانان به رفتارهای خودآسیبی دارد که میتوان از آن به عنوان عاملی پیشبین در چنین رفتارهایی بهره برد. همچنین فرزندپروری مستبدانه والدین از طریق نقشی که در شکلگیری و ثبات راهبردهای تنظیم هیجانی ناکارآمد دارد قادر است نوجوانان را به رفتارهای خودآسیبی سوق دهد و نقش مستقیم در این رفتارها ایفا نمیکند.
مطالعه حاضر محدودیتهایی داشت. با توجه به اینکه تمام شرکتکنندگان این پژوهش دانشآموز بودند، تعمیمپذیری به کل جامعه محدود میشود. بررسی خودآسیبیها، با ابزار گذشتهنگر و از طریق خود افراد صورت گرفت. هرچند پژوهشگران اصل رازداری را برای نمونه ها، بیان کرده و از پرسیدن مشخصات شناساننده پرهیز کردند، اما به دلیل اجرای این پرسشنامهها در فضای مدرسه امکان پرهیز از افشاگری وجود داشت.
تنظیم هیجانی بحثی گسترده و دارای ابعاد مختلف است که ما تنها به بررسی راهبردهای شناختی در تنظیم هیجانی پرداختیم.خلق ویژگی وابسته به فرهنگ است، هرچند ابزار استفادهشده در پژوهش حاضر ابزاری پایا و معتبر است، اما نمیتوان از اینکه این ابزار در فرهنگی مختلف ساخته شده، چشمپوشی کرد. شاید فقدان همبستگی مؤلفههایی همچون پایداری یا وابستگی به پاداش، وابسته به آیتمهایی باشد که برای سنجش آنها و نه ارتباط واقعی این عوامل خلقی با خودآسیبی استفاده شده است.
پژوهشهای آینده، نیازمند سنجش ابعاد دیگری از تنظیم هیجانی هستند. استفاده از ابزارهایی که هر دو حوزه آزمایشگاهی و فعالیتهای روزمره را شامل میشود، بسیار کمککننده خواهد بود؛ بنابراین پژوهشهایی در دو حوزه تعیین ابزارهای خاص برای سنجش تنظیم هیجانی و بررسی نقش هریک از این ویژگیهای خاص هیجان در رفتار خودآسیبی حائز اهمیت است.
چنانچه پژوهش حاضر نیز نشان داد، نوجویی ارتباط مستقیمی با رفتار خودآسیبی دارد. بررسی ارتباط عوامل تشکیلدهنده نوجویی و یافتن متغیرهای میانجی که بتوانند نقش این عامل خلقی را در رفتار خودآسیبی کاهش دهند، حائز اهمیت است. با توجه به ناهمگن بودن رفتارهای خودآسیبرسانی بررسیهای بعدی که به نقش فرزندپروری، تنظیم هیجانی و خلق در صورتهای مختلف خودآسیبی بپردازد، بسیار مهم خواهد بود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله با کد اخلاق IR.IUMS.REC1396.9411556009 از دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روانﭘزشکی تهران) انجام شده است.
حامی مالی
این مقاله از پایاننامه کارشناسی ارشد نویسـنده اول در دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روانﭘزشکی تهران)، دانشگاه علومپزشکی ایران استخراج شده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، مدیریت پروژه و اعتبارسنجی و تحلیل: تمام نویسندگان؛ روششناسی: اسما عاقبتی و احمد عاشوری؛ تحقیق و بررسی و منابع، نگارش پیشنویس، ویراستاری و نهاییسازی: سیروان کریمی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسنده مسئول مقاله، تعارض منافع وجود نداشته است.
References
1.
Bentley KH, Nock MK, Barlow DH. The Four-Function Model of Non-suicidal Self-Injury: Key directions for Future Research. Clinical Psychological Science. 2014; 2(5):638-56. [DOI:10.1177/2167702613514563]
2.
Muehlenkamp JJ. Self-Injurious Behavior as a Separate Clinical Syndrome. American Journal of Orthopsychiatry. 2005; 75(2):324-33. [DOI:10.1037/0002-9432.75.2.324] [PMID]
3.
Gandhi A, Luyckx K, Baetens I, Kiekens G, Sleuwaegen E, Berens A, et al. Age of onset of non-suicidal self-injury in Dutch-speaking adolescents and emerging adults: An event history analysis of pooled data. Comprehensive Psychiatry. 2017; 80:170-8. [DOI:10.1016/j.comppsych.2017.10.007] [PMID]
4.
Ayyubi E, Nazarzadeh M, Bidel Z, Bahrami A, Tezwal J, Rahimi M, et al. [Prevalence of bullying and deliberated self-harm behaviors among high school students (Persian)]. Journal of Fundamentals of Mental Health. 2013; 15(1):366-77. http://ensani.ir/fa/article/317632/
5.
Zetterqvist M. The DSM-5 diagnosis of nonsuicidal self-injury disorder: A review of the empirical literature. Child and Adolescent Psychiatry and Mental Health. 2015; 9:1-13. [DOI:10,1186/s13034-015-0062-
۷] [PMID] [PMCID]
6.
Grandclerc SD, Labrouhe D, Spodenkiewicz M, Lachal J, Moro MR. Relations between non-suicidal self-injury and suicidal behavior in adolescence: A systematic review. PLOS One. 2016; 11(4):e0153760. [DOI:10.1371/journal.pone.0153760] [PMID] [PMCID]
7.
Lewis SP, Heath NL. Non-suicidal self-injury among youth. Journal of Pediatrics. 2015; 3:526-30. [DOI:10,1016/j.jpeds.2014.11.062] [PMID]
8.
Jeremy GS, Erika CE, Catherine RG, Stephen EG, Bryan P, Joseph G, Randy PA. Adolescent self-injurers: comparing non-ideators, suicide ideators, and suicide attempts. Journal of Psychiatric Research. 2016; 84:105-12. [DOI:10.1016/j.jpsychires.2016.09.031] [PMID] [PMCID]
9.
Turp M. Hidden Self-harm: Narratives from psychotherapy. London: Jessica Kingsley Publishers; 2002.
10.
Stanford S, Jones MP. Psychological subtyping finds pathological, impulsive, and ‘normal’ groups among adolescents who self-harm. Journal of Child Psychology and Psychiatry. 2009; 50(7):807-15. [DOI:10.1111/j.1469-7610.2009.02067.x] [PMID]
11.
Nock MK, Joiner TE, Gordon KH, Lloyd-Richardson E, Prinstein MJ. Non-suicidal self-injury among adolescents: Diagnostic correlates and relation to suicide attempts. Psychiatry Research. 2006; 144(1):65-72. [DOI:10.1016/j.psychres.2006.05.010] [PMID]
12.
Andover MS, Morris BW. Expanding and clarifying the role of emotion regulation in nonsuicidal self-injury. The Canadian Journal of Psychiatry. 2014; 59(11):569-75. [DOI:10.1177/070674371405901102]
13.
Howe-Martin LS, Murrell AR, Guarnaccia CA. Repetitive non suicidal self-injury as experiential avoidance among a community sample of adolescents. Journal of Clinical Psychology. 2012; 68(7):809-28. [DOI:10.1002/jclp.21868] [PMID]
14.
Khanipour H, Hakim-Shooshtari M, Borjali A, Golzari M, Falsafinejad M. [Relationship between impulse control difficulties and non-suicidal self-injury in adolescents with childhood maltreatment history: Mediating role of self-inadequacy (Persian)] . Iran Journal of Psychiatry & Clinical Psychology. 2015; 20(4):339-48. http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-2305-fa.html
15.
Diamond LM, Aspinwall LG. Emotion regulation across the life span: An integrative perspective emphasizing self-regulation, positive affect, and dyadic processes. Motivation and Emotion. 2003; 27:125-56. [DOI:10.1023/A:1024521920068]
16.
Aldao A, Nolen-Hoeksema S, Schweizer S. Emotion-regulation strategies across psychopathology: A meta-analytic review. Clinical Psychology Review. 2010; 30:217-37. [DOI:10.1016/j.cpr.2009.11.004] [PMID]
17.
Mennin DS, Farach FJ. Emotion and evolving treatments for adult psychopathology. Clinical Psychology: Science and Practice. 2007; 14:329-52. [DOI:10.1111/j.1468-2850.2007.00094.x]
18.
Voon D, Hasking P, Martin G. Emotion regulation in first episode adolescent non-suicidal self-injury: What difference does a year make? Journal of Adolescence. 2014; 37:1077-87. [DOI:10.1016/j.adolescence.2014.07.020] [PMID]
19.
Kraaij V, Garnefski N, de Wilde EJ, Dijkstra A, Gebhardt W, Maes S, et al. Negative life events and depressive symptoms in late adolescence: Bonding and cognitive coping as vulnerability factors? Journal of Youth and Adolescence. 2003; 32(3):185-93. [DOI:10.1023/A:1022543419747]
20.
Herzog TK, Hill-Chapman CHardy, TK, Wrighten SA, El-Khabbaz R. Trait Emotion, Emotional Regulation, and Parenting Styles. Journal of Educational and Developmental Psychology. 2015; 5(2):119-35. [DOI:10.5539/jedp.v5n2p119]
21.
Morris AS, Silk JS, Steinberg L, Myers SS, Robinson LR. The role of the family context in the development of emotion regulation. Social Development. 2007; 16:361-88. [DOI:10.1111/j.1467-9507.2007.00389.x] [PMID] [PMCID]
22.
Gross JJ, John OP. Individual differences in two emotion regulation processes: Implications for affect, relationships, and well-being. Journal of Personality & Social Psychology. 2003; 85(2):348-62. [DOI:10.1037/0022-3514.85.2.348] [PMID]
23.
Kagan J, Snidman N. The long shadow of temperament. Cambridge: Belknap Press/Harvard University Press; 2004. https://psycnet.apa.org/record/2004-19250-000
24.
Rothbart MK. Temperament, development and personality. Current Directions in Psychological Science. 2007; 16:4. [DOI:10.1111/j.1467-8721.2007.00505.x]
25.
Santrock JW. Child Development: An Introduction. New York City: McGraw-Hill Humanities; 2010. https://www.amazon.com/Child-Development-Introduction-John-Santrock/dp/0073532088
26.
Slobodskaya HR, Kozlova EA. Early temperament as a predictor of later personality. Personality and Individual Differences. 2016; 99:127-32. [DOI:10.1016/j.paid.2016.04.094]
27.
damon W, Lerner RM. Handbook of child psychology 6
th edition volume three: Social, emotional, and personality development. Hoboken: wiley; 2006. https://www.amazon.com/Handbook-Child-Psychology-Vol-Personality/dp/0471272906
28.
Gartstein MA, Putnam SP, Kliewer R. Do infant temperament characteristics predict core academic abilities in preschool-aged children? Learning and Individual Differences. 2016; 45:299-306. [DOI:10.1016/j.lindif.2015.12.022] [PMID] [PMCID]
29.
Skala K, Riegler A, Erfurth A, Völkl-Kernstock S, Lesch OM, Walter H. The connection of temperament with ADHD occurrence and persistence into adulthood - An investigation in 18 year old males. Affective Disorders. 2016; 98:72-7. [DOI:10.1016/j.jad.2016.03.051] [PMID]
30.
Sherman BJ, Vousoura E, Wickramaratne P, Warner V, Verdeli H. Temperament and major depression: How does difficult temperament affect frequency, severity, and duration of major depressive episodes among offspring of parents with or without depression? Affective Disorders. 2016; 200:82-8. [DOI:10.1016/j.jad.2016.04.033] [PMID] [PMCID]
31.
Zaninotto L, Solmi M, Toffanin T, Veronesec N, Cloninger CR, Correll CU. A meta-analysis of temperament and character dimensions in patients with mood disorders: Comparison to healthy controls and unaffected siblings. Affective Disorders. 2016; 194:84-97. [DOI:10.1016/j.jad.2015.12.077] [PMID]
32.
Hooman HA. Structural equation modeling with LISREL application. Tehran: Samt; 2010.
33.
Sansone RA, Gage MD, Wiederman MW. Investigation of borderline personality disorder among non-psychotic, involuntarily hospitalized clients. Journal of Mental Health Counseling. 1998; 20(2):133-40. https://psycnet.apa.org/record/1999-13886-004
34.
Nixon MK, Heath NL. Self-injury in youth. The essential guide to assessment and treatment. New York: Routledge Press; 2015. https://www.routledge.com/Self-Injury-in-Youth-The-Essential-Guide-to-Assessment-and-Intervention/Nixon-Heath/p/book/9781138872844
35.
Tahbaz Hoseinzadeh S, Ghorbani N, Nabavi M. [Comparison of self-destructive tendencies and integrative self-knowledge among multiple sclerosis and healthy people (Persian)]. Contemporary Psychology. 2011; 6(2):35-44. http://ensani.ir/file/download/article/20151018152604-10005-45.pdf
36.
Gross JJ, John OP. Individual differences in two emotion regulation processes: Implications for affect, relationships, and well-being. Journal of Personality & Social Psychology. 2003; 85(2): 348-62. [DOI:10.1037/0022-3514.85.2.348] [PMID]
37.
Buri JR. Parental Authority Questionnaire. Journal of Personality and Social Assessment. 1991; 57:110-19. [DOI:10.1207/s15327752jpa5701_13] [PMID]
38.
Garnefski N, Kraaij V, Spinhoven P. Negative life events, cognitive emotion regulation and emotional problems. Personality and Individual Differences. 2001; 30:1311-27. [DOI:10.1016/S0191-8869(00)00113-6]
39.
Garnefski N, Kraaij V. Cognitive Emotion Regulation Questionnaire Development of a short 18-item version (CERQ-short). Personality and Individual Differences. 2006; 41:1045-53. [DOI:10.1016/j.paid.2006.04.010]
40.
Besharat M A,Bzazian S. [Investigation of psychometric characteristic of Cognitive Emotion Regulation Questionnaire in a sample of Iranian community (Persian)]. Jornal of Nursing& Obstetrics College. 2015; 84:61-70. https://www.sid.ir/Fa/Journal/ViewPaper.aspx?ID=258750
41.
Tabachnick BG, Fidell LS, Osterlind SJ. Using multivariate statistics. New York: Harper Collins College Publishers; 1996.
42.
Chou CP, Bentler PM. Estimates and tests in structural equation modeling. In: Hoyle RH, editor. Structural equation modeling: Concepts, issues, and applications. Thousand Oaks: Sage Publications; 1995. https://psycnet.apa.org/record/1995-97753-003
43.
Peh CX, Shahwan S, Fauziana R, Mahesh MV, Sambasivam R, Zhang Y, et al. Emotion dysregulation as a mechanism linking child maltreatment exposure and self-harm behaviors in adolescents. Child Abuse & Neglect. 2017; 67:383-90. [DOI:10.1016/j.chiabu.2017.03.013] [PMID]
44.
Yurkowski K, Martin J, Levesque C, Bureau JF, Lafontaine MF, Cloutier P. Emotion dysregulation mediates the influence of relationship difficulties on non-suicidal self-injury behavior in young adults. Psychiatry Research. 2015; 228(3):871-8. [DOI:10.1016/j.psychres.2015.05.006] [PMID]
45.
Tschan T, Peter-Ruf C, Schmid M, In-Albon T. Temperament and character traits in female adolescents with non-suicidal self-injury disorder with and without comorbid borderline personality disorder. Child and Adolescent Psychiatry and Mental Health. 2017; 11(4):2-12. [DOI:10.1186/s13034-016-0142-3] [PMID] [PMCID]
46.
Baetens I, Claes L, Willem L, Muehlenkamp J, Bijttebier P. The relationship between non-suicidal self-injury and temperament in male and female adolescents based on child- and parent-report. Personality and Individual Differences. 2011; 50(4):527-30. [DOI:10.1016/j.paid.2010.11.015]
47.
Du C, You J, Zheng X, Ren Y, Jiang Y. The effects of parental psychological control on non-suicidal self-injury in Chinese adolescents: The mediating effect of negative emotions. Journal of Psychological Abnormalities. 2016; 5:151. [DOI:10.4172/2471-9900.1000151]
48.
Arens AM, Gaher RM, Simons JS. Child maltreatment and deliberate self-harm among college students: Testing mediation and moderation models for impulsivity. American Journal of Orthopsychiatry. 2012; 82(3):328-37. [DOI:10.1111/j.1939-0025.2012.01165.x] [PMID]
49.
Jianing Y, Yongqiang J, Mingqin Z, Chao D, Min-Pei L, Freedom L. Perceived parental control, self-criticism, and non-suicidal self-injury among adolescents: Testing the reciprocal relationships by a three-wave cross-lag model. Archives of Suicide Research. 2017; 21(3):379-91. [DOI:10.1080/13811118.2016.1199989] [PMID]
50.
Imke B, Laurence C, Patrick O, Hans G, Karla VL, Ciska P, et al. The effects of non-suicidal self-injury on parenting behaviors: a longitudinal analyses of the perspective of the parent. Child and Adolescent Psychiatry and Mental Health. 2015; 9:24. [DOI:10.1186/s13034-015-0059-2] [PMID] [PMCID]
51.
Cloninger CR, Przybeck TR, Svrakic DM, Wetzel RD. Temperament and Character Inventory (TCI): A Guide to Its Development and Use. Washington: Center for Psychobiology of Personality; 1994. https://www.researchgate.net/profile/Robert-Cloninger/publication/264329741_TCI-Guide_to_Its_Development_and_Use/links/53d8ec870cf2e38c6331c2ee/TCI-Guide-to-Its-Development-and-Use.pdf
52.
Cloninger CR. A systematic method for clinical description and classification of personality variants. A Proposal. Archives Of General Psychiatry. 1987; 44:573-88. [DOI:10.1001/archpsyc.1987.01800180093014] [PMID]