مقدمه
ادراک ما از بزرگسال خرسند و ساختاریافته، فردی است که قابلیت عشقورزیدن و ایجاد و حفظ روابط بلندمدت را داشته باشد [1]. عشق تنها راهحل برای داشتن دنیایی بهتر و عادلانه و همچنین راهی برای شادی درونی و صلح و آرامش است و ازدستدادن آن از مهمترین منابع درد و رنج است [2]. یکی از مشکلات عمده افراد، شکست در روابط عشقی و عاطفی است؛ به طوری که با کاهش سطح بهزیستی [3]، سطح پایین رضایت زندگی [4] و خشم و اندوه [5] ارتباط مستقیم دارد.
بعد از شکست عاطفی، افراد یک سری از نشانههای شکست عشقی را نشان میدهند. نشانگان ضربه عشقی شامل مجموعه نشانهها و علائم شدیدی است که پس از مدتی بعد از انحلال رابطه عاشقانه ظاهر میشود. این مسئله باعث اختلال در عملکرد فرد در بسیاری از حوزهها از جمله علمی، اجتماعی یا شغلی و سپس به واکنشهای ناسازگار منجر میشود [6]. برخی معتقدند ویژگیهای شخصیتی و تجارب دوران کودکی از قبیل سبکهای دلبستگی و طرحوارههای ناسازگار اولیه، ما را در درک روابط رمانتیک، کیفیت آن و همبستگی مثبت و منفی آن با سلامت و شکست عاطفی یاری میدهد [7].
از نظر یانگ طرحوارههای ناسازگار، الگوهای هیجانی و شناختی خودآسیبرسان در فرد هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل میگیرند و در مسیر زندگی تکرار میشوند [8]. طرحوارههای ناسازگار اولیه همچنین باورهایی هستند که افراد درباره خود، دیگران و محیط دارند و به علت ارضانشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود میآیند [9] و با وضعیت سلامت روان رابطه دارند [10].
اینگل و همکاران بیان میکنند که عوامل شخصیتی یکی از عوامل تأثیرگذار در روابط عاشقانه است [11]. ویژگیهای شخصیتی را میتوان به صورت ابعاد تفاوتهای فردی در قالب الگوهای پایدار تفکر، احساس و رفتار تعریف کرد [12]. تحول نظریههای شخصیت و پیشرفت در روشهای اندازهگیری و تحلیلهای آماری به پیدایش یکی از نافذترین نظریههای شخصیتی معاصر منجر شد که به الگوی پنج عامل بزرگ شخصیت معروف شده است [13]. این الگو پنج عامل رواننژندی، برونگرایی، گشودگی، توافقپذیری و وظیفهمداری را شامل میشود [14] و با طیف وسیعی از پیامدهای مثبت و منفی روانشناختی از جمله نتایج درمان، انتخاب شغل، طلاق، بهزیستی ذهنی و تعارضات بینفردی رابطه دارد [15].
یکی از عوامل مؤثر بر ویژگیهای شخصیت، سبک و کیفیت دلبستگی است [16]. دلبستگی عبارت است از: پیوند عاطفی عمیق که فرد با افراد خاص در زندگی برقرار میکند؛ طوری که باعث میشود وقتی با آنها تعامل میکند احساس نشاط و شعف میکند و هنگام استرس از اینکه آنها را درکنار خود دارد احساس آرامش میکند [17]. بالبی (1982) در نظریه دلبستگی بیان میکند که کیفیت دلبستگی از طریق الگوهای شناختی و فعال درونی به بروزدادن یا ندادن اختلالهای عاطفیهیجانی منجر میشود [18].
درواقع سبکهای دلبستگی توان پیشبینی تنظیم هیجانی را خواهند داشت [19] و افزایش توانایی تنظیم هیجانی افراد برای رشد سالم روابط بینفردی لازم است. مایر و همکاران نشان دادند کیفیت دلبستگی پایین روی جنبههای متعدد زندگی فردی تأثیر دارد [20]. بر اساس نظر میکولینسر و شیور بزرگسالانی که دلبستگی ایمن دارند آن دسته از افرادی هستند که به خود و دیگران نگرش مثبت دارند، در ارتباطاتشان متعهد هستند و در روابط صمیمانه احساس راحتی میکنند [21]. همچنین کیفیت دلبستگی بزرگسالان و تعهد به رابطه ازر سازوکارهای همگانی برای تأمین امنیت و حفظ رابطه به منظور بقا به شمار میروند [22].
پژوهشهای انجامشده درباره نقش ویژگیهای شخصیتی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت روابط دلبستگی در پیشبینی نشانگان ضربه عشقی نشان دادهاند طرحوارههای ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبکهای دلبستگی با نشانگان ضربه عشق ارتباط دارند و میتوانند آن را پیشبینی کنند [11]. همچنین بین ویژگیهای شخصیتی و سبکهای دلبستگی با شکست عاطفی رابطه وجود دارد [23]. مطالعه فرخیراد و عارفی [24] و تردست [25] نیز نشان داد بین کیفیتهای دلبستگی در دختران با نشانگان ضربه عشقی رابطه معنیداری وجود دارد. اکبری و همکاران نشان دادند میان طرحوارههای ناسازگار اولیه و الگوهای فرزندپروری دانشجویانی که شکست عشقی خوردهاند با و بدون نشانگان بالینی تفاوت وجود دارد و میتوان از روی طرحوارههای ناسازگار اولیه و محیط خانوادگی اولیه، شدت نشانههای بالینی را در شکست روابط عاشقانه پیشبینی و با رویکرد طرحواره درمانی به این افراد کمک کرد [26]. توبشیف و همکاران نشان دادند بین سبک دلبستگی و مشکلات عاطفی رابطه وجود دارد [27].
رولافس و همکاران نشان دادند انواع مختلف طرحوارههای ناسازگار در آسیبهای عاطفی درگیرند و درمان مشکلات عاطفی نوجوانان ممکن است به هدف قراردادن بهبود کیفیت روابط دلبستگی با همسالان و پدر و مادر و اصلاح طرحواره شناختی زمینهای نیاز داشته باشد [28]. کاراتزیاس و همکاران رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه را با شکلهای شایع آسیبشناسی در نمونهای از زنان با سابقه آسیب بینفردی مطالعه کردند [29]. مشخص شد بازماندگان آسیب بینفردی در مقایسه با گروه کنترل، از 15 طرحواره، نمرات بالایی در طرحوارههای ناسازگار اولیه نشان دادند. همچنین ویژگیهای شخصیتی در شکلگیری و حفظ رابطه صمیمی، بهویژه در انتخاب همسر و شکست روابط عاطفی مهم هستند [30].
با توجه به اهمیت آشنایی و رابطه عاطفی با جنس مخالف در اوایل بزرگسالی به عنوان مقدمه آغاز زندگی مشترک و با درنظرگرفتن این موضوع که گاهی این روابط تحت تأثیر طرحوارههای دوران کودکی قرار میگیرند و شکست عاطفی را به دنبال دارند و درنتیجه موجب مشکلات فردی و اجتماعی میشود، اهمیت این پژوهش بیش از پیش احساس میشود. بدیهی است یافتههای این پژوهش میتواند در درک اینکه چگونه جوانان با مشکلات مربوط به شکست در رابطه کنار میآیند اثربخش باشد، بهویژه برای مشاوران و روانشناسان به منظور کمک به تقویت تابآوری و تحمل جوانان در پاسخ به استرس حاصل از قطع رابطه مهم است. از این رو در این پژوهش این سؤال مطرح شده است که آیا مدل پیشنهادی مربوط به عوامل پیشبینیکننده نشانگان ضربه عشقی، برازنده دادههاست؟
روش
این پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن شامل همه مراجعهکنندگان به مراکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد رودهن از افراد با تجربه شکست عشقی و شکایت از آشفتگی های جسمی، هیجانی، شناختی و رفتاری. 200 نفر مشارکتکننده بر اساس روش مطرحشده در فرمول تاپانچیک و فیدل که برای تعیین حجم نمونه در معادلات ساختاری به کار میرود، انتخاب شدند. بر اساس این فرمول، حجم نمونه، بزرگتر یا مساوی با 50 به اضافه 8 ضرب در تعداد متغیرهای پیشبین است. به دلیل افزایش تعمیمپذیری نتایج پژوهش، حجم نمونه به 200 نفر افزایش پیدا کرد. روش نمونهگیری به صورت هدفمند بود و فقط از افراد با شکایت شکست عشقی نمونه گیری شد؛ بدین ترتیب که از میان مراجعهکنندگان به مراکز مشاوره، افرادی که بر اساس نمره برش مقیاس نشانگان ضربه عشقی و سلامت عمومی غربالگری و نمونهگیری شدند و به مقیاسهای شخصیت، طرحواره و دلبستگی والدین و همسالان پاسخ دادند.
این افراد باید ملاکهایی برای ورود به پژوهش میداشتند که عبارت بودند از: حداقل 3 ماه از تجربه شکست عاطفی آنها گذشته باشد، در رابطه عاطفی جدیدی قرار نداشته باشند، شکست عاطفی آنها ناشی از طلاق و پایان رابطه زناشویی نباشد، دامنه سنی 18 تا 28 سال داشته باشند، سوءمصرف الکل و دارو و مواد نداشته باشند، علائم سایکوتیک و اختلال شخصیت نداشته باشند و تحت درمان دارویی نباشند (این موارد بر اساس پرونده دانشجویی و به تشخیص روانپزشک سنجیده شد). به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی در اجرای مطالعه، تکمیل پرسشنامهها بینام و با کدگذاری انجام شد و محرمانهبودن پاسخهای آزمودنیها رعایت شد و مشارکتکنندگان با آگاهی کامل در مطالعه شرکت کردند. جمعآوری دادهها با استفاده از مقیاسهای زیر انجام شد.
مقیاس نشانگان ضربه عشق
این مقیاس را راس در سال 1999 برای سنجش شدت ضربه عشقی تهیه کرد و از 10 ماده چهارگزینهای تشکیل شده است. نقطه برش این پرسشنامه 20 در نظر گرفته میشود. در نمرهگذاری گزینههای هر سؤال، به ترتیب نمره 3 تا صفر گرفته میشود، فقط سؤالهای یک و دو به صورت معکوس نمرهگذاری میشوند. بعد از امتیازدهی، جمع نمرهها به عنوان وضعیتی از نشانگان ضربه در نظر گرفته میشود. اگر نمره آزمودنی بین 20 تا 30 باشد، این وضعیت به معنای تجربه جدی نشانگان ضربه عشق است و درخواست کمک از افراد حرفهای و متخصص (مشاور و روانشناس یا روانپزشک) پیشنهاد میشود [6]. ضریب همسانی درونی این پرسشنامه 81/0 و ضریب اعتبار آن در ایران با روش بازآزمایی به فاصله یک هفته 83/0 به دست آمده است [26].
مقیاس شخصیت هگزاکو
این مقیاس را لی و آشتون در سال 2004 ساختهاند و صد سؤال دارد و شش بُعد صداقت/ تواضع، تهییجپذیری، برونگرایی، سازگاربودن، باوجدانبودن و گشودگی به تجربه را شامل میشود. نمرهگذاری این پرسشنامه به صورت لیکرت است؛ به این صورت که دامنه نمرات بین 1 الی 5 از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم است. در مطالعه لی و آشتون آلفای کرونباخ برای تواضع/ صداقت 92/0، تهییجپذیری 90/0، برون گرایی 92/0، سازگاری 89/0، باوجدانبودن 89/0 و گشودگی 90/0 به دست آمد [31]. در ایران پایایی این پرسشنامه بین 85/0 تا 93/ و با استفاده از چرخش واریماکس عامل مربوطه در محدوده 69/0 تا 98/0 و اعتبار پرسشنامه بین 42/0 تا 79/0 به دست آمد [32].
نسخه کوتاه مقیاس طرحواره یانگ
این مقیاس را که بر پایه مشاهدات تجربهشدهاست متخصصان بالینی ساختهاند و 75 گویه دارد که 15 طرحواره ناسازگار اولیه را ارزیابی میکند. این 15 طرحواره در پنج حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیتهای مختل، دیگرجهتمندی و گوشبهزنگی بیشازحد/ بازداری قرار میگیرند [26]. والر همسانی درونی مقیاس را 96/0 گزارش داد. به علاوه همسانی درونی برای تمامی خردهمقیاسها بیشتر از 80/0 بود. پایایی بازآزمایی خردهمقیاسها هم بین 5/0 تا 82/0 به دست آمد. در ایران آلفای کرونباخ نسخه فارسی این پرسشنامه 90/0 تا 62/0 و ثبات درونی آن 94/0 به دست آمد [26].
مقیاس دلبستگی والدین و همسالان
این مقیاس را آرمسدن در سال 1987 به صورت خودگزارشدهی ساخت که به سنجش امنیت روانشناختی در نتیجه ارتباط با افرادی معین، میپردازد. در هر بخش از آن موادی وجود دارد که دلبستگی در سه زیرمقیاس اعتماد، ارتباط و بیگانگی را بررسی میکند. در پژوهش گالن و رابینسون پایایی زیرمقیاس اعتماد به والدین 83/0، ارتباط با والدین 79/0، بیگانگی با والدین 76/0، اعتماد به همسالان 78/0، ارتباط با همسالان 62/0 و بیگانگی با همسالان 66/0 گزارش شده است [33]. در ایران ناصری محمدآبادی و همکاران در پژوهشی مشخصات روانسنجی این پرسشنامه را بررسی کردند [34]. آنها ضریب آلفای کرونباخ را برای زیرمقیاس اعتماد به والدین 74/0، ارتباط با والدین73/0 و بیگانگی با والدین 69/0 را گزارش کردند و در نسخه همسالان، اعتماد به همسالان 78/0، ارتباط با همسالان 62/0 و بیگانگی با همسالان 62/0 بوده است.
یافتهها
در این پژوهش 200 مشارکتکننده با اظهار شکست عاطفی شرکت کرده بودند که میانگین سنی آنها 52/4±51/23 بود. در ادامه یافتههای توصیفی و استنباطی بررسی میشوند. دادههای جدول شماره 1 گویای این است که بیشترین میانگین زیرمقیاسهای طرحوارههای ناسازگار اولیه مربوط به معیارهای سختگیرانه/ عیبجویی و کمترین میانگین مربوط به وابستگی/ بیکفایتی بود. بیشترین میانگین زیرمقیاسهای ویژگیهای شخصیت مربوط به تهییجپذیری و کمترین میانگین مربوط به صداقت/ تواضع بود. همچنین بیشترین میانگین زیرمقیاسهای کیفیت روابط دلبستگی مربوط به ارتباط با همسالان و کمترین میانگین مربوط به بیگانگی با همسالان بود.
عادیبودن توزیع متغیرهای ویژگیهای شخصیتی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت روابط دلبستگی با شدت نشانگان ضربه عشقی با استفاده از آزمون کولموگروفاسمیرنف بررسی شده است. مطابق یافتههای آزمون کولموگروفاسمیرنف برای همه متغیرهای مطالعهشده بیشتر از 05/0 است. بنابراین، نتیجه آزمون برای هیچیک از متغیرها معنیدار نیست و درنتیجه توزیع همه متغیرها عادی است؛ بنابراین میتوان از آزمونهای پارامتریک برای آزمودن فرضیههای پژوهش استفاده کرد.
برای سنجش روابط بین ویژگیهای شخصیتی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت روابط دلبستگی با شدت نشانگان ضربه عشقی از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. مدل فرضیه اصلی در تصویرهای شماره 1 و 2 ارائه شده است. این مدل با اقتباس از برونداد نرمافزار لیزرل ترسیم شده است. از آنجا که شاخص ریشه میانگین مجذورات تقریب برابر 047/0 است، مدل برازندگی خوبی دارد. سایر شاخصهای نیکویی برازش نیز در بازه قابل قبول قرار گرفتهاند که در جدول شماره 2 آمده است.
بر اساس تصویرهای 1 و 2 قدرت رابطه میان طرحوارههای ناسازگار اولیه با نشانگان ضربه عشقی برابر 66/0 محاسبه شده است که نشان میدهد همبستگی مطلوب است. آماره t آزمون نیز 36/7 به دست آمده است که بزرگتر از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5 درصد یعنی 96/1 است و نشان میدهد همبستگی مشاهدهشده معنادار است؛ بنابراین، میتوان گفت که طرحوارههای ناسازگار اولیه با نشانگان ضربه عشقی رابطه معناداری دارد. همچنین بر اساس تصویرهای شماره 1 و 2 قدرت رابطه میان ویژگیهای شخصیت با نشانگان ضربه عشقی برابر 48/0 محاسبه شده است که نشان میدهد همبستگی مطلوب است. آماره t آزمون نیز 29/5 به دست آمده است که بزرگتر از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5 درصد یعنی 96/1 است و نشان میدهد همبستگی مشاهدهشده معنادار است؛ بنابراین، میتوان گفت ویژگیهای شخصیت با نشانگان ضربه عشقی رابطه معناداری دارد.
از طرفی بر اساس تصویرهای شماره 1 و 2 قدرت رابطه میان کیفیت دلبستگی با نشانگان ضربه عشقی برابر 77/0 محاسبه شده است که نشان میدهد همبستگی مطلوب است. آماره t آزمون نیز 13/8 به دست آمده است که بزرگتر از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5 درصد یعنی 96/1 است و نشان میدهد همبستگی مشاهدهشده معنادار است؛ بنابراین، میتوان گفت کیفیت دلبستگی با نشانگان ضربه عشقی رابطه معناداری دارد.
بحث
هدف این پژوهش تدوین مدلی برای پیشبینی نشانگان ضربه عشقی در دانشجویان بر اساس ویژگیهای شخصیتی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت روابط دلبستگی بود.یافتههای پژوهشی مربوط به بررسی این هدف بیانگر این است که مدل پیشنهادی مربوط به عوامل پیشبینیکننده نشانگان ضربه عشقی، برازنده دادههاست و ویژگیهای شخصیتی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت روابط دلبستگی، نشانگان ضربه عشقی را پیشبینی میکنند و متغیرهای برونگرایی، تهییجپذیری، اعتماد به همسالان، ایثار، رهاشدگی/ بیثباتی و تواضع/ صداقت بهترین پیشبینیکنندههای شدت نشانگان ضربه عشقی هستند.
این یافته با نتیجه پژوهشهای کاراتزیاس و همکاران [29]، رولافس و همکاران [28]، میکولینسر و شاور [21] همسو است؛ بنابراین، ویژگیهای شخصیتی، طرحوارههای ناسازگار اولیه و کیفیت روابط دلبستگی به طور کلی قادر به پیشبینی نشانگان ضربه عشقی هستند. این یافته پژوهش با نتیجه پژوهش توبشیف و همکاران [27] که نشان دادند بین سبک دلبستگی و مشکلات عاطفی رابطه وجود دارد، همخوان است. در تبیین این یافته میتوان گفت از آنجا که ویژگیهای شخصیتی و سبک دلبستگی شالوده رفتارهای زیادی از انسانها هستند، شالوده رشد عاطفی و اجتماعی سالم در دوران بزرگسالی را نیز پیریزی میکنند.
درواقع، سبکهای دلبستگی و صفات شخصیتی در گرایشهای شخصی و شکلگیری پدیده عشق نقشی تعیینکننده خواهند داشت. همچنین طرحوارههای ناسازگار اولیه، به آسیبپذیری فرد برای انواع مختلف آشفتگیهای روانی و شخصیتی منجر میشود. همین امر مانعی برای رضایت از زندگی و رابطه خواهد بود. از آنجا که طرحوارههای ناسازگار، ناکارآمد هستند، ناخشنودی از روابط را در پی دارند و زمینه را برای شکست عاطفی فراهم میکنند. وقتی سطوح رضایتبخشی و حمایت اجتماعی کم و مؤلفه اضطراب در مقیاس دلبستگی زیاد باشد، اجتناب و علائم افسردگی نیز افزایش مییابند [16].
اساساً مفهوم عشق، آزادی و رهایی در احساسکردن و قائلشدن این آزادی در ابراز احساسات به دیگران است؛ بدین معنا که به دیگران اجازه دهیم رشد طبیعی کنند و خود را به طور طبیعی ابراز کنند. خودبودن و پذیرفتن دیگران به همان شکلی که هستند لازمه عشق است. اشاره ضمنی از این تعریف عشق وجود ارتباط واقعی بین افرادی است که یکدیگر را دوست دارند. عشق احساسکردن است؛ این احساسکردن زمانی وجود دارد که دو نفر حرف میزنند و باهم ارتباط دارند. حال اگر یکی از این دو نفر در رابطه، شخصیت ناسازگار و روانرنجورخویی داشته باشد، در روابط نزدیک عاطفی در قالب توقعات غیرمنطقی، به دنبال ارضای نیازهای غیرواقعی خودش است و زمانی که این نیازها ارضا نمیشوند احساس میکند که دوستش ندارند [29].
افراد روانرنجور در چنین روابطی سعی در گرفتن چیزی از کسی برای پرکردن خلأ درونی دارند. روشن است که این روابط درنهایت به جدایی منتهی میشود. فقدان و جدایی برای افراد ارمغانی جز اضطراب، خشم، افسردگی و عاطفه منفی ندارد [21].
نتیجه این پژوهش نشان داد با کاهش متغیر اعتماد به همسالان، متغیر شدت نشانگان ضربه عشقی افزایش پیدا میکند. در تبیین این یافته میتوان گفت که سبکهای دلبستگی افراد که بیشتر ناشی از سبکهای ارتباطی استفادهشده از سوی مراقبان است، بهکارگیری راهکارهای مقابلهای در نوجوانی و بزرگسالی را تحت تأثیر قرار میدهد. در شرایط بحرانی و مواجهه با مشکلات، عوامل مختلفی از قبیل سبکهای دلبستگی میتواند در مقاومت و مقابله فرد نقش داشته باشند که درنهایت هریک از این سبکها حتی میتوانند به تسلیمشدن در مقابل مشکل یا مبارزهکردن با آن و ایستادگی برای ازبینبردن مشکل بینجامد. دلبستگی ایمن به پدر و مادر، فضایی مطمئن همراه با امنیت را برای فرد ایجاد میکند که در آن به تعامل بپردازد و بتواند در مواجهه با بحرانها و رخدادهای زندگی از راهبرد کارآمد استفاده کند و کنترل بیشتری بر آن موقعیتها داشته باشد. درواقع سبکهای دلبستگی توان پیشبینی تنظیم هیجانی را خواهند داشت [19].
تنظیم هیجان انطباقی به افراد اجازه میدهد تحمل وضعیتهای درماندهکننده برای فرد آسان شود. افزایش توانایی تنظیم هیجانی افراد برای رشد سالم روابط بینفردی لازم است. هیجانات کیفیت زیادی؛ به این صورت که میتوانند باعث واکنش مثبت یا منفی در افراد شوند. اگر متناسب با موقعیت و شرایط باشند باعث واکنش مثبت و در غیر این صورت باعث واکنش منفی میشوند (3)؛ بنابراین زمانی که هیجانات شدید یا طولانی میشوند یا با شرایط سازگار نیستند، نیاز به تنظیمکردن آنها لازم است و توان مقابله با رویدادهای مربوط به اختلالهای عاطفی و رفتاری ناشی از شکست عشقی در طی نوجوانی و جوانی را فراهم میکنند. از سویی دیگر بالبی معتقد است که افراد بر اساس تجارب مکرر و روزانه با نگارههای دلبستگی، انتظاراتی را از نحوه تعامل خود با آنها شکل میدهند و بهتدریج این انتظارات را به صورت تصاویر و بازنماییهای ذهنی از خود و دیگران درونسازی میکنند [18]. ارتباط گرم و صمیمانه نگارههای دلبستگی و حمایت و پاسخگویی آنان عامل ایجاد تصویر و بازنمایی ذهنی مثبت از خود و دیگران میشود.
در این صورت دیگران، از جمله والدین و همسالان به صورت افرادی قابل اعتماد و حامی، ادراک میشوند که هنگام نیاز و دشواری در دسترس و پاسخگو هستند و در سایه این رابطه، فرد خود را ایمن و حمایتشده احساس میکند. هنگام تهدید، نظام دلبستگی افراد را به سمت موضوع دلبستگی هدایت میکند تا با دریافت حمایت از نگارههای دلبستگی، تابآوری افزایش یابد و از پریشانی و رنج روانی کاسته شود. اعتماد به همسالان نگاره دلبستگی ایمنی را ایجاد میکند باورهای ارتباطی غیرمنطقی، کنترل شدید عاطفی، عواطف منفی و سطوح بالای اضطراب را کاهش میدهد [31]؛ از اینرو، به نظر میرسد اعتماد به همسالان شدت نشانگان ضربه عشقی را کاهش دهد.
نتیجه این پژوهش نشان داد طرحوارههای ایثار و رهاشدگی/ بیثباتی شدت نشانگان ضربه عشقی را پیشبینی میکنند. طرحوارههای ناسازگار اولیه به عنوان باورهای بنیادین و زیربنایی، نقش مهمی در تعبیر و تفسیر رویدادهای زندگی هر فرد دارند، به عبارت دیگر افراد، دنیا و تجارب زندگی خودشان را از چشمانداز طرحواره مینگرند. نگاهی به طرحوارههای قرارگرفته در این حوزه میتواند تبیینهای سودمندی را ممکن کند. حوزه دیگرجهتمندی که با دو طرحواره اصلی اطاعت و ایثار مشخص میشود، بازتابی از یک منبع کنترل بیرونی در فرد دچار نشانگان ضربه عشقی است.
ممکن است این دو طرحواره با نادیدهانگاری نیازهای هیجانی فرد و تمرکز بر کسب رضایت دیگران فرد را دچار مشکل کنند. بهویژه اینکه یکی از تبعات مهم طرحواره ایثار این است که فرد سعی میکند تا به هر صورت و شکل رابطه را تداوم دهد. از طرفی افرادی که طرحواره رهاشدگی/ بیثباتی فعالی دارند، معتقدند روابطشان با افراد مهم زندگی ثبات ندارد و طرد میشوند. این الگوی هیجانی و شناختی ناکارآمد زیربنای اختلالاتی همچون اضطـراب، افسـردگی و سایر نشانگان ضربه عشقی است. از این رو، به نظر میرسد با کاهش متغیر ایثار، متغیر شدت نشانگان ضربه عشقی افزایش و با افزایش متغیر رهاشدگی/ بیثباتی، متغیر شدت نشانگان ضربه عشقی افزایش پیدا کند.
نتیجهگیری
در چشماندازی جامع و در پاسخ به پرسش پژوهش میتوان اینگونه جمعبندی کرد که مدل ارائهشده در این پژوهش برازندگی خوبی دارد؛ به طوریکه قدرت رابطه متغیرهای پیشبین با شدت نشانگان عشق توانست متغیر ملاک را پیشبینی کند. طرحوارههای ناسازگاری همچون ایثار، رهاشدگی/ بیثباتی، محرومیت هیجانی و استحقاق/ بزرگمنشی بیشترین سهم را در پیشبینی متغیر ملاک داشتند. از میان ویژگیهای شخصیت، برونگرایی، تهییجپذیری و تواضع/ صداقت و از میان کیفیت روابط دلبستگی، بیگانگی با همسالان و اعتماد به همسالان توانستند بهخوبی شدت نشانگان عشقی را پیشبینی کنند.
این مطالعه با محدودیت هایی همراه بود؛ برای مثال ضرورت دردسترسبودن آزمودنیها باعث شد فقط مراجعهکنندگان به مراکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد رودهن مطالعه شوند و مناطق دیگر از نمونه تحقیق خارج شدند؛ بنابراین، تعمیم نتایج حاصل به سایر جوامع بهتر است با احتیاط صورت گیرد. با اینکه شکست عشقی مسئلهای رایج در میان افراد جوان است، ولی اغلب این افراد برای دریافت خدمات تخصصی مشاوره کمتر مراجعه میکنند و این موضوع دشواریهایی را در نمونهگیری به همراه داشت. از طرفی باتوجه به اینکه محرومیت هیجانی، نشانگان ضربه عشقی را پیشبینی میکند و این طرحواره در حوزه طرد و بریدگی قرار دارد، پیشنهاد میشود آموزشهای لازم برای ایجاد دلبستگیهای ایمن و رضایتبخش با دیگران ارائه شود. این آموزشها میتواند علاوه بر اینکه در سطح مدارس و دانشگاهها ارائه میشود، از والدین و به واسطه شناخت شیوههای معیوب فرزندپروری و اصلاح آنها شروع شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
همه اصول اخلاقی در این مقاله رعایت شده است. شرکتکنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکتکنندگان در جریان روند پژوهش بودند. اطلاعات آنها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
این مقاله از رساله دکترای نویسنده اول در گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر گرفته شده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: تمام نویسندگان؛ روششناسی: تمام نویسندگان؛ تحلیل : تمام نویسندگان؛ تحقیق و بررسی: تمام نویسندگان؛ نگارش پیشنویس: الهام مصباحی؛ ویراستاری و نهاییسازی متن: الهام مصباحی، مجتبی امیری مجد؛ نظارت و مدیریت پروژه: مجتبی امیری مجد.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
Moita G, Wieser MA. The dictatorship of love relationships. Zeitschrift für Psychodrama und Soziometrie. 2018; 17(1):21-32. [DOI:10.1007/s11620-017-0425-6]
Prelipcean T. Saint Augustine-the apologist of love. Procedia-Social and Behavioral Sciences. 2014; 149:765-71. [DOI:10.1016/j.sbspro.2014.08.309]
Simon RW, Barrett AE. Nonmarital romantic relationships and mental health in early adulthood: Does the association differ for women and men. Journal of Health and Social Behavior. 2010; 51(2):168-82. [DOI:10.1177/0022146510372343] [PMID]
Rhoades GK, Kamp Dush CM, Atkins DC, Stanley SM, Markman HJ. Breaking up is hard to do: The impact of unmarried relationship dissolution on mental health and life satisfaction. Journal of Family Psychology. 2011; 25(3):366-74. [DOI:10.1037/a0023627] [PMID] [PMCID]
Sbarra DA, Emery RE. The emotional sequelae of nonmarital relationship dissolution: Analysis of change and intraindividual variability over time. Personal Relationships. 2005; 12(2):213-32. [DOI:10.1111/j.1350-4126.2005.00112.x]
Rosse RB. The love trauma syndrome: free yourself from the pain of a broken heart. Boston: Da Capo Lifelong Books; 2007.
Wilde JL. It’s not me it’s you: Examining the link between partner-schema organization, relationship functioning, and depressive symptoms [MSc. thesis]. Ontario: Western University; 2017.
Young JE, Klosko JS, Weishaar ME. Schema therapy: A practitioner’s guide. New York City: Guilford Press; 2003.
Calvete E, Fernández-González L, González-Cabrera JM, Gámez-Guadix M. Continued bullying victimization in adolescents: maladaptive schemas as a mediational mechanism. Journal of Youth and Adolescence. 2018; 47(3):650-60. [DOI:10.1007/s10964-017-0677-5] [PMID]
Sempertegui GA, Karreman A, Arntz A, Bekker MH. Schema therapy for borderline personality disorder: A comprehensive review of its empirical foundations, effectiveness and implementation possibilities. Clinical Psychology Review. 2013; 33(3):426-47. [DOI:10.1016/j.cpr.2012.11.006] [PMID]
Yousefi R, Adhamahian E, Afnhglmhamane K. [The role of early maladaptive schemas, personality traits and attachment styles in prediction symptoms of female students love trauma syndrome (Persian)]. Quarterly Journal of Women's Studies Sociological and Psychological. 2017; 14(3):171-90.
Jovanović D, Lipovac K, Stanojević P, Stanojević D. The effects of personality traits on driving-related anger and aggressive behaviour in traffic among Serbian drivers. Transportation Research Part F: Traffic Psychology and Behaviour. 2011; 14(1):43-53. [DOI:10.1016/j.trf.2010.09.005]
Hosseini FS, Darvishi K. [The role of personality characteristics and parenting dimensions in Self-immolation and adolescent self-esteem in teenagers (Persian)]. Cultural-Educational Quarterly of Women and Family. 2015; 10(32):73-98.
Selden M, Goodie AS. Review of the effects of five factor model personality traits on network structures and perceptions of structure. Social Networks. 2018; 52:81-99. [DOI:10.1016/j.socnet.2017.05.007]
Bagby RM, Widiger TA. Five factor model personality disorder scales: An introduction to a special section on assessment of maladaptive variants of the five factor model. Psychological Assessment. 2018; 30(1):1-9. [DOI:10.1037/pas0000523] [PMID]
Kim S, Sharp C, Carbone C. The protective role of attachment security for adolescent borderline personality disorder features via enhanced positive emotion regulation strategies. Personality Disorders: Theory, Research, and Treatment. 2014; 5(2):125-36. [DOI:10.1037/per0000038] [PMID]
Burke L. Growth Psychology (from fertilization to childhood) [YS Mohammadi, Persian trans.]. Tehran: Arasbaran; 2011.
Kennedy M, Betts L, Dunn T, Sonuga-Barke E, Underwood J. Applying Pleck’s model of paternal involvement to the study of preschool attachment quality: A proof of concept study. Early Child Development and Care. 2015; 185(4):601-13. [DOI:10.1080/03004430.2014.944907]
Sepehrian Azar F, Asadi Majreh S, Asadnia S, Farnoodi L. [The relationship between attachment and coping styles with emotion dysregulation in adolescence (Persian)]. The Journal of Urmia University Medical Sciences. 2014; 25(10):922-30.
Myhr G, Sookman D, Pinard G. Attachment security and parental bonding in adults with obsessive‐compulsive disorder: a comparison with depressed out‐patients and healthy controls. Acta Psychiatrica Scandinavica. 2004; 109(6):447-56. [DOI:10.1111/j.1600-0047.2004.00271.x] [PMID]
Mikulincer M, Shaver PR. Adult attachment orientations and relationship processes. Journal of Family Theory & Review. 2012; 4(4):259-74. [DOI:10.1111/j.1756-2589.2012.00142.x]
Ho MY, Chen SX, Bond MH, Hui CM, Chan C, Friedman M. Linking adult attachment styles to relationship satisfaction in Hong Kong and the United States: The mediating role of personal and structural commitment. Journal of Happiness Studies. 2012; 13(3):565-78. [DOI:10.1007/s10902-011-9279-1]
Lotfi N, Sa’atati Shamir A. [Investigating the relationship between personality traits and attachment styles with emotional failure (Persian)]. Clinical Psychology Research and Consulting. 2016; 6(1):112-98.
Farrokhi Rad M, Arefi M. [Affectional qualities in girls with love affection syndrome (Persian)]. Paper presented at: National Conference on Future Studies, Humanities and Development. 11 November 2015; Shiraz, Iran.
Tardust K. [The prediction of love blight syndrome based on self-sufficiency, attachment qualities and differentiation among female university students in Ahwaz (Persian)] [MSc. thesis]. Ahvaz: Shahid Chamran University of Ahvaz; 2014.
Akbari E, Mahmoud Aliloo M, Khanjani Z, Poursharifi H, Fahimi S, Amiri Pichakolaei A, et al. [Early maladaptive schemas and parenting styles of students who have failed in love with and without the clinical syndrome (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry & Clinical Psychology. 2012; 18(3):184-94.
Taube-Schiff M, Van Exan J, Tanaka R, Wnuk S, Hawa R, Sockalingam S. Attachment style and emotional eating in bariatric surgery candidates: The mediating role of difficulties in emotion regulation. Eating Behaviors. 2015; 18:36-40. [DOI:10.1016/j.eatbeh.2015.03.011] [PMID]
Roelofs J, Onckels L, Muris P. Attachment quality and psychopathological symptoms in clinically referred adolescents: The mediating role of early maladaptive schema. Journal of Child and Family Studies. 2013; 22(3):377-85. [DOI:10.1007/s10826-012-9589-x] [PMID] [PMCID]
Karatzias T, Jowett S, Begley A, Deas S. Early maladaptive schemas in adult survivors of interpersonal trauma: Foundations for a cognitive theory of psychopathology. European Journal of Psychotraumatology. 2016; 7(1):30713. [DOI:10.3402/ejpt.v7.30713] [PMID] [PMCID]
Fardis M. Expression and regulation of emotions in romantic relationships [PhD. dissertation]. Missoula, Montana: The University of Montana; 2007.
Lee K, Ashton MC. Psychometric properties of the HEXACO personality inventory. Multivariate Behavioral Research. 2004; 39(2):329-58. [DOI:10.1207/s15327906mbr3902_8] [PMID]
Fahimi S, Azimi Z, Akbari E, Amiri A, Pursharthi H. [Prognosis of clinical syndrome in students with experience of emotional breakdown based on personality structures: The role of moderating perceived social support (Persian)]. Journal of Knowledge and Wellness. 2014; 9(4):46-59.
Gullone E, Robinson K. The Inventory of Parent and Peer Attachment-Revised (IPPA-R) for children: A psychometric investigation. Clinical Psychology & Psychotherapy. 2005; 12(1):67-79. [DOI: 10.1002/cpp.433]
Naseri Mohammad Abadi A, Askari A, Bahrami F, Sadegh R, Abedi J. [Standardization of a questionnaire for parents ‘and peers’ attachment questionnaire in 9-11 year-old children in Isfahan (Persian)]. Clinical Psychology Research and Consulting. 2012; 2(2):25-40.