مقدمه
اختلالات روانپزشکی در جمعیت عمومی و در سطح مراقبتهای اولیه بسیار شایع است [2 ،1]. بر اساس آخرین پژوهش انجامشده در ایران، شیوع اختلالات روانپزشکی 6/23 تا 3/33درصد است [4 ،3]. در یک مطالعه منتشرنشده که علاقبند و همکاران (2003) انجام دادهاند، شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان حدود ۳۰درصد تخمین زده شده است (اپیدمیولوژی روانپزشکی کودک و نوجوان در ایران) [22].
این اختلالات هزینههای مستقیم و غیرمستقیمی بر جامعه تحمیل میکنند. با وجود این، تنها بخشی از افرادی که نیازمند درمان روانپزشکی هستند، برای بررسی تشخیصی و درمان به روانپزشک مراجعه میکنند. از بین افرادی که برای درمان مراجعه میکنند تنها برخی از آنان درمان را پیگیری میکنند [8-5]. عوامل مختلفی در پیگیری درمان روانپزشکی نقش دارند. برخی از این عوامل عبارتند از: سن، جنسیت، وضعیت تأهل، تحصیلات و شغل بیماران. اگرچه نتایج مطالعات درباره نقش این عوامل یکسان نبوده است [16-9].
شناسایی ویژگیهای مؤثر در عدم پیگیری درمان باید مدنظر قرار گیرد. شناسایی این ویژگیها کمک میکند تا با درنظرگرفتن آنها بتوانیم برای بهبود روند درمان و ادامه پیگیریها مداخلاتی طراحی کنیم. بر اساس بررسیهای، تاکنون در ایران میزان ریزش بیماران در مراکز دولتی روانپزشکی بررسی نشده است. یک مطالعه در کرمانشاه انجام شد که ۱۵۰۰ بیمار سرپایی روانپزشکی را به مدت ۲ سال پیگیری و میزان ریزش را بررسی کرد. این مطالعه در یک مرکز خصوصی کرمانشاه انجام شد. نتایج نشان داد عدم پیگیری درمان در جوانان، مردان، سطوح پایین تحصیلات، افراد بیکار و افراد با سابقه طلاق بیشتر است و از نظر نوع تشخیص، پیگیرینکردن درمان در اختلالات مرتبط با مواد و اسکیزوفرنیا و اختلالات سایکوتیک بیشتر است [17].
بررسی پیگیری درمان در بیماران مراجعهکننده به یک درمانگاه سرپایی روانپزشکی در کشور و میزان عدم پیگیری درمان و مقایسه آن با مراکز روانپزشکی دیگر کشورها، کمک میکند تا علل احتمالی و موانع موجود در روند پیگیری درمان در بیماران و تفاوتهای احتمالی آن را با مراکز کشورهای دیگر دریابیم.
روش
در پژوهش حاضر منظور از ریزش بیماران، مواردی است که بیماران تنها یک بار به درمانگاه سرپایی بیمارستان روزبه (بیمارستان دانشگاهی) مراجعه کردهاند و بعد از آن در بازه زمانی یک ساله، برای پیگیری به این مرکز مراجعه نکردهاند. هدف اصلی این مطالعه تعیین میزان ریزش بیمارانی است که برای اولین بار به درمانگاه سرپایی مراجعه کردهاند، هدف فرعی پژوهش پیگیری یکساله و تعیین عوامل مرتبط با این ریزش است.
بیمارستان روزبه درمانگاههای روانپزشکی بزرگسال، کودک و نوجوان و مغز و اعصاب دارد. مطالعه حاضر مطالعهای گذشتهنگر است که پروندههای درمانگاهی مراجعان را بررسی کرده است. بر اساس اطلاعات سیستم سلامت بیمارستان روزبه در طول سال 7200 مراجع به درمانگاه سرپایی بیمارستان روزبه مراجعه میکنند. در سال ۱۳۹۲ به طور تصادفی اطلاعات مربوط به یک هفته در هر ماه بررسی شده است. بدین منظور پروندههای مراجعانی که برای اولین بار به درمانگاه سرپایی بیمارستان روانپزشکی روزبه مراجعه کرده بودند بررسی شد.
مراجعان به یکی از سه درمانگاه بزرگسال، کودک و نوجوان و مغز و اعصاب مراجعه کردهاند و در اولین معاینه بهوسیله روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب (عضو هیئت علمی یا کادر درمان) و در معاینههای پیگیری بهوسیله روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب (عضو هیئت علمی یا کادر درمان) یا دستیار معاینه شدهاند. با همکاری جمعی از اساتید و صاحبنظران و متخصصان روانپزشکی، چکلیستی تهیه شد و سه متخصص روانپزشکی پروندهها و ابزارها را بررسی کردند.
ابتدا ۳۰ پرونده به عنوان پایلوت بررسی و اطلاعات مربوطه در پرسشنامهها وارد شد. در جلساتی با متخصصان تغییرات لازم در پرسشنامهها اعمال شد، سپس اطلاعات لازم از بقیه پروندهها جمعآوری شد. این اطلاعات شامل شماره پرونده بیماران، محل سکونت آنان، تاریخ اولین مراجعه، سن، جنسیت، تحصیلات، شغل، وضعیت تأهل، نام درمانگاه، منبع ارجاع، تشخیص افتراقی اول، تشخیص افتراقی دوم، تشخیص افتراقی سوم و تعداد مراجعات مجدد به درمانگاه با فاصله زمانی یک سال بود. هر یک از سه روانپزشک، مسئولیت تکمیل تعدادی از پرسشنامهها را بر عهده گرفتند. جلسات هماهنگی بین این سه فرد برگزار شد و در موارد مشکوک با یکدیگر به توافق رسیدند. در مواردی که اطلاعات در پرونده ثبت نشده بود، در پرسشنامه خالی گذاشته شد و به عنوان اطلاعات ازدسترفته در نظر گرفته شد. پرسشنامهها بدون ثبت نام و نامخانوادگی تکمیل شدند و تنها شماره پرونده مراجعان ثبت شد و اطلاعات گرفتهشده درباره هر فرد به صورت محرمانه باقی ماند.
حجم نمونه لازم برای تخمین میزان ریزش ۵۰درصد با درنظرگرفتن کل مراجعهکنندگان به درمانگاه، معادل ۷۲۰۰ بیمار در سال و فرض خطای ۴درصد، با درنظرگرفتن خطای نوع یک ۵درصد و نوع دو ۲۰درصد، ۴۲۳ بیمار بود که برای جمعیتهای محدود (مراجعان به درمانگاه) تصحیح شد و حجم نمونه از ۴۲۳ بیمار به ۴۰۰ بیمار رسید.
آمارهای توصیفی ازجمله یافتن درصد و میانگین بیماران در هر یک از درمانگاهها با استفاده از نسخه 16 نرمافزار SPSS محاسبه شد. در مواردی که فراوانی نسبی نتایج قابل تأملی را گزارش کرده بود، از رتبه درصدی نیز استفاده شد. ابتدا با آزمون خی دو مشخص شد که کدام متغیرها در ریزش مؤثر هستند و سپس متغیرهایی که در آزمون خی دو معنادار گزارش شده بودند، با روش رگرسیون لجستیک بررسی شدند. سطح معناداری 01/0 به عنوان سطح قابل ورود به تحلیل در نظر گرفته شد.
یافتهها
از مجموع ۴۰۰ بیمار مراجعهکننده برای بار اول به درمانگاه سرپایی بیمارستان روزبه در بازه زمانی ذکرشده، ۲۸۱ بیمار (5/72درصد) به درمانگاه بزرگسال، ۸۹ بیمار (2/22درصد) به درمانگاه کودک و نوجوان و۳۰ بیمار (5/7درصد) به درمانگاه مغز و اعصاب مراجعه داشتند. در مورد وضعیت سنی مراجعان به درمانگاه، ۹۵ بیمار (8/23درصد) کمتر از ۱۸ سال، ۲۷۹ بیمار (8/69درصد) ۱۸ تا ۶۵ سال و ۲۶ بیمار (5/6درصد) بیشتر از ۶۵ سال سن داشتند.
در گروه بیماران کمتر از ۱۸ سال ۴۴ بیمار (۱۱درصد)، در گروه ۱۸ تا ۶۵ سال ۱۶۷ بیمار (8/41درصد) و در گروه بالاتر از ۶۵ سال ۲۰ بیمار (۵درصد) ریزش داشتند. در ارزیابی با آزمون خی سن بیماران ریزش معنادار داشت. ( df=2، P=0/009). در تحلیل رگرسیون لجستیک از بین سه گروه رابطه گروه سنی 18 تا 65 سال ریزش معناداری داشت (P=0/037).
درزمینه جنسیت بیماران، از ۴۰۰ بیمار مراجعهکننده، ۱۷۴ بیمار (5/43درصد) زن بودند، از این تعداد ۹۷ بیمار (3/24درصد) ریزش داشتند. ۲۲۶ بیمار (5/56درصد) نیز مرد بودند، از این تعداد ۱۳۴ بیمار (5/33درصد) ریزش داشتند. در درمانگاه بزرگسال ۱۲۴ بیمار (1/44درصد) زن و ۱۵۷ بیمار (9/55درصد) مرد بودند که از این تعداد ۱۰۱ بیمار (3/64درصد) ریزش داشتند. در درمانگاه کودک و نوجوان، ۲۷ بیمار (3/30درصد) دختر و ۶۲ بیمار (7/69درصد) پسر بودند. میزان ریزش بین دو جنس تقریباً مشابه بود (4/44درصد دردختران و 5/43درصد در پسران). رابطه جنسیت با ریزش معنادار نبود (df=1، P=0/477).
درزمینه سطح تحصیلات، در درمانگاه بزرگسال ۷۴ بیمار (3/26درصد) تحصیلات دیپلم داشتند. 9/60درصد از بیمارانی که تحصیلات ابتدایی داشتند، ریزش داشتند. رابطه تحصیلات با ریزش معنادار بود (df=5، P=0/016).
درزمینه وضعیت شغلی، در درمانگاه بزرگسال ۸۰ بیمار (5/28درصد) خانهدار، ۷۹ بیمار (1/28درصد) بیکار، ۴۳ بیمار (3/15درصد) شغل آزاد، ۲۵ بیمار (9/8درصد) کارمند، ۱۵ بیمار (3/5درصد) بازنشسته و ۱۵ بیمار (3/5درصد) دانشجو بودند. بیشترین ریزش در گروه بیکار (9/75درصد) و کمترین ریزش درگروه خانهدار دیده شد (۴۵درصد). رابطه شغل بیماران با ریزش معنادار بود (df=7، P=0/000). در تحلیل رگرسیون لجستیک رابطه بین بازنشستگی و ریزش معنادار گزارش شد (P=0/011).
درزمینه وضعیت تأهل، از بین ۲۸۱ بیمار مراجعهکننده به درمانگاه بزرگسال، ۱۱۴ بیمار مجرد، ۱۵۳ بیمار متأهل، ۱ بیمار بیوه و ۷ بیمار مطلقه بودند. میزان ریزش بیماران در گروه مجرد ۶۹ بیمار (6/24درصد)،در گروه متأهل ۸۶ بیمار (6/30درصد)در گروه مطلقه ۳ بیمار (1/1درصد) و در گروه بیوه ۱ بیمار (4/0درصد) بوده است. بیشترین میزان ریزش در گروه بیماران متأهل و پس از آن در گروه بیماران مجرد بوده است. این رابطه از نظر آماری معنادار نبود (df=3، P=0/581).
جدول شماره ۱، ویژگیهای جمعیتشناختی مراجعان درمانگاه سرپایی بیمارستان روزبه را نشان میدهد. از بین ۴۰۰ بیمار، ۲۳۱ بیمار (8/57درصد)، تنها یک بار به درمانگاه مراجعه کردند و پس از آن در بازه زمانی یکساله مراجعه نکردند. این میزان در درمانگاه بزرگسال، ۱۶۳ بیمار (58درصد) و در درمانگاه کودک و نوجوان ۳۹ بیمار (8/43درصد) بود. تعداد مراجعان درمانگاه مغز و اعصاب ۳۰ بیمار بود که همگی تنها یک بار به درمانگاه مراجعه داشتند. (تصویر شماره ۱)
درزمینه منبع ارجاع، در درمانگاه بزرگسال ۱۸۶ بیمار (2/66درصد) از سوی خود بیمار یا خانواده ارجاع شده بودند که بیشترین میزان ارجاع را تشکیل میدادند. ۵۷ بیمار (3/20درصد) از سوی پزشکان دیگر، ۲۱ بیمار از سوی بیمه، ۲ بیمار از سوی نیروی انتظامی، ۷ بیمار از سوی پزشکی قانونی و ۶ بیمار از سوی نظاموظیفه ارجاع شده بودند. منبع ارجاع دو بیمار نیز در پرونده ذکر نشده بود. 8/12درصد بیماران از سوی بیمهها، پزشکی قانونی، نظاموظیفه و نیروی انتظامی ارجاع شده بودند و همگی تنها یک بار به درمانگاه مراجعه کرده بودند. (جدول شماره ۲)
با کنارگذاشتن بیماران ارجاعشده از بیمهها، پزشکی قانونی، نظاموظیفه و نیروی انتظامی، ۳۵۷ بیمار با مراجعه اول به درمانگاه داشتیم که از این تعداد ۱۹۰ بیمار (2/53درصد) مجدداً به درمانگاه مراجعه نکردند. ۲۴۳ بیمار به درمانگاه بزرگسال مراجعه کرده بودند که ۱۲۵ نفر از آنان (4/51درصد) مجدداً به درمانگاه مراجعه نکردند.
درزمینه منبع ارجاع در درمانگاه کودک و نوجوان، ۶۸ بیمار (4/76درصد) بهوسیله خود بیمار و خانواده ارجاع شده بودند که بیشترین ارجاع را تشکیل میدادند و ۱۸ بیمار (۲۰درصد) بهوسیله پزشکان، دو بیمار از سوی پزشکی قانونی و یک بیمار از سوی نظاموظیفه ارجاع شده بودند. هیچ بیماری از بیمهها و نیروی انتظامی ارجاع نشده بود (جدول شماره ۲). رابطه منبع ارجاع با میزان ریزش معنادار بود (df=6، P=0/000).
با کنارگذاشتن بیماران ارجاعشده از پزشکی قانونی و نظاموظیفه، ۸۶ بیمار برای بار اول به درمانگاه کودک و نوجوان مراجعه داشتند که ۳۷ نفر (۴۳درصد) مجدداً به درمانگاه مراجعه نکردند. در درمانگاه بزرگسال شایعترین تشخیصها افسردگی (۴۹ بیمار، 4/17درصد)، اضطراب (۱۵ بیمار، 3/5درصد) و همبودی افسردگی و اضطراب (۲۰ بیمار، 1/7درصد) بود. بین تشخیصهای ذکرشده در پروندههای بیماران، بیشترین میزان ریزش در بیماران افسرده دیده شد (3/9درصد) (جدول شماره 3).
در این مطالعه تشخیص اول به معنی محتملترین تشخیص در بیمار است که ممکن است به صورت کوموربیدیتی نیز باشد، که هر یک کد جداگانهای گرفتند. تشخیص دوم و سوم به معنای تشخیصهای افتراقی دوم و سوم است. شایعترین تشخیص در درمانگاه کودک و نوجوان، اختلال بیشفعالی و نقص توجه و تمرکز بوده است. در ۲۴ بیمار (27درصد) اختلال بیشفعالی و نقص توجه و تمرکز به تنهایی و در ۳۰ بیمار (7/33درصد) اختلال بیشفعالی و نقص توجه و تمرکز به عنوان همبودی با دیگر اختلالات وجود داشته است (جدول شماره ۴). رابطه نوع تشخیص با میزان ریزش بیماران معنادار بود (df=27، P=0/003)
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، در درمانگاه بزرگسال ۱۶۳ بیمار (۵۸درصد) مجدداً به درمانگاه مراجعه نکردند. در مواردی که مراجعه مجدد وجود داشت، بیشترین مورد مربوط به یک بار مراجعه بعد از اولین معاینه بود (۳۲ بیمار، 4/11درصد). در درمانگاه کودک و نوجوان ۳۹ بیمار (8/43درصد) مجدداً به درمانگاه مراجعه نکردند. در بین بیمارانی که مجدداً به درمانگاه مراجعه کردند، بیشترین تعداد مراجعه سه نوبت بوده است (۱۲ بیمار، 5/13درصد).
از بین ۴۰۰ بیمار مراجعهکننده به درمانگاه سرپایی ۲۸۱ بیمار (3/70درصد) در شهر تهران و ۵۴ بیمار (5/13درصد) در استان تهران و ۶۴ بیمار (۱۶درصد) در استانهای دیگر سکونت داشتند. بیشترین میزان ریزش در افراد ساکن شهر تهران بود (۱۶۰ بیمار، ۴۰درصد).
بحث
این مطالعه با هدف تعیین میزان ریزش در درمانگاه سرپایی بیمارستان روزبه و بررسی نقش عوامل جمعیتشناختی و عوامل بالینی بر روی ریزش انجام شده است.در این مطالعه میزان ریزش در درمانگاه به طور کلی 8/57درصد، در درمانگاه بزرگسال ۵۸درصد و در درمانگاه کودک و نوجوان8/43درصد بود. میزان ریزش در درمانگاه بزرگسال و کودک و نوجوان بیمارستان روزبه، در مقایسه با میزان ریزش در برخی از کشورهای توسعهیافته بیشتر بوده است. [20-18 ،13 ،11 ،9].
در کشورهای درحالتوسعه اطلاعات محدودتری در دسترس است. در مطالعهای در هنگکنگ، میزان ریزش جمعیت کودک و نوجوان در درمانگاههای سرپایی 2/27درصد گزارش شده است [9]. در مطالعه دیگری در انگلستان، میزان ریزش 9/15درصد بوده است [11]. یک پژوهشگر سوئدی میزان ریزش را 6/15درصد گزارش کرده است [19]. در مطالعات مختلف، تعریف مدتزمان عدم مراجعه (ریزش) متفاوت بوده است که این امر میتواند در ایجاد این تفاوتها نقش داشته باشد.
در مطالعهای میزان ریزش در کودک و نوجوان در مقایسه با بزرگسال کمتر بود [21]. اختلاف در میزان ریزش در درمانگاه بزرگسال و کودک و نوجوان بیمارستان روزبه از نظر آماری معنادار بود (df=1، P=0/019). علت این امر میتواند حساسیت بیشترخانوادهها روی درمان کودک و نوجوان و انگیزه بیشتر آنان در ادامه درمان باشد.
منبع ارجاع در درمانگاه بزرگسال در 2/66درصد از بیماران، خود بیمار یا خانواده بود. این میزان در درمانگاه کودک و نوجوان 4/76درصد بود. به عبارت دیگر در درمانگاه کودک و نوجوان ارجاع بهوسیله خود بیمار و خانواده بیشتر بود. این اختلاف از نظر آماری معنادار بود.
شایعترین تشخیصها در درمانگاه بزرگسال، افسردگی و اضطراب و همبودی افسردگی و اضطراب بود و بیشترین میزان ریزش در بیماران با تشخیص افسردگی دیده شد. در مطالعهای بیشترین میزان ریزش در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و مبتلایان به سوءمصرف مواد گزارش شده است و مبتلایان به افسردگی ریزش کمتری داشتهاند [18]. این یافته بر خلاف یافتههای مطالعه حاضر است.در پژوهش پیشرو بیشترین میزان ریزش در درمانگاه بزرگسال در مبتلایان به افسردگی دیده شد که از نظر آماری معنادار بود.
در مطالعهای که میزان ریزش بیماران افسرده در درمانگاه سرپایی بررسی شد، بیماران افسرده که همبودی با اختلالات اضطرابی داشتند، ریزش بیشتری داشتند [12]. از کل موارد ریزش، بیشترین میزان در گروه 18 تا 65 سال بود که در آنالیز چندمتغیره (رگرسیون لجستیک) نیز قویترین رابطه را با ریزش داشت. علت این امر ممکن است مشغلههای مرتبط با نقشهای اجتماعی و گرفتاریهای شغلی در این گروه سنی باشد. در مطالعهای که در دانمارک انجام شد، افراد با سن کمتر از ۴۴ سال ریزش بیشتری داشتند [14]. مطالعه دیگری که در انگلستان انجام شد، نشان داد سالمندان ریزش کمتری دارند [11]. در پژوهشی دیگر رابطه معناداری بین سن و ریزش بیماران گزارش نشد، اما میزان ریزش در سن پایین بیشتر گزارش شد [13]. مطالعه دیگری که روی بیماران افسرده انجام شد نیز نشان داد عدم پیگیری درمان در جوانها بیشتر است [12].
در درمانگاه سرپایی بیمارستان روزبه، اغلب مراجعان مرد بودند. در درمانگاه بزرگسال ریزش در مردان بیشتر بود. در درمانگاه کودک و نوجوان میزان ریزش در دو جنس تفاوت عمدهای نداشت. در کل، رابطه ریزش با جنسیت بیماران معنادار نبود. یک مطالعه نشان داد در درمانگاه کودک و نوجوان، ریزش در پسرها کمتر است [9]. در مطالعه دیگری ریزش در زنان بالاتر گزارش شد، هرچند از نظر آماری معنادار نبود [13]. در یک مطالعه دیگر که در دانمارک انجام شد، ریزش در مردان بیشتر دیده شد [14].
در مراجعان به درمانگاه بزرگسال بیمارستان روزبه، تحصیلات بیماران با ریزش رابطه معنادار داشت، و افراد بیسواد و با تحصیلات ابتدایی ریزش بیشتری داشتند. در یک مطالعه ریزش با سطح تحصیلات رابطه معنادار نداشت، هرچند افرادی که ۱۶ سال یا بیشتر تحصیل کرده بودند ریزش کمتری داشتند [13].
در این پژوهش، وضعیت اشتغال بیماران با ریزش رابطه معنادار داشت. در ارزیابی رابطه انواع مشاغل با ریزش، رابطه بین بازنشستگی و ریزش معنادار بود که ممکن است وضعیت مالی افراد و محدودشدن منبع درآمد آنان بعد از بازنشستگی و کاهش انگیزههای آنان بعد از این دوران در این امر نقش داشته باشد.
نتایج این پژوهش نشان داد رابطه وضعیت تأهل با ریزش معنادار نیست، هرچند بیشترین میزان ریزش در گروه متأهل و پس از آن در گروه مجرد دیده شد. نتایج یک پژوهش نشان داد افراد متأهل بیشتر احتمال دارد که در روند درمان ریزش داشته باشند. در این پژوهش نقش نگرش منفی همسران نسبت به درمان روانپزشکی به عنوان علت مطرح شده بود [13]. یافتههای این پژوهش با پژوهش پیش رو همسو است.
مطالعه دیگری که در ایران و در مراکز خصوصی روانپزشکی انجام شده است، میزان ریزش را در درمان دارویی 20درصد گزارش کرده است. از نظر نوع تشخیص نیز مصرف مواد و اسکیزوفرنیا و دیگر سایکوزها ریزش بیشتری داشتهاند [17]. میزان ریزش در مطالعه حاضر در کل درمانگاه 58درصد بود که در مقایسه با مطالعات قبلی بیشتر شده است. از نظر نوع تشخیص نیز بیشترین میزان ریزش در در بیماران افسرده دیده شد. علت تفاوت در نتایج، ممکن است عوامل اجتماعی و اقتصادی باشد. در مراکز خصوصی اغلب مراجعهکنندگان در سطوح بالای اجتماعی و اقتصادی هستند و محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی کمتری برای پیگیری درمان دارند. مطالعه حاضر بیماران را تنها به مدت یک سال از اولین مراجعه آنها به درمانگاه پیگیری کرده است که از محدودیتهای این مطالعه است و لازم است در مطالعات بعدی به آن پرداخته شود.
مطالعه حاضر محدودیتهایی داشته است، ازجمله میتوان به این نکات اشاره کرد: این پژوهش مطالعهای گذشتهنگر است، بنابراین محدودیتهای مربوط به مطالعات گذشتهنگر را دارد. در برخی موارد اطلاعات بهطور کامل در پروندهها وارد نشده بود که این امر نتایج مطالعه را تحت تأثیر قرار میدهد. از طرفی، در این پژوهش از روشهای ساختاریافته برای تشخیصگذاری استفاده نشد. این مطالعه علت عدم مراجعه بیماران را بررسی نکرده است و همچنین به رضایت بیماران از درمان، اختلال عملکرد، شدت بیماری، توان مالی بیماران و موانع موجود در مرکز برای ملاقات با روانپزشک (مدت زمان انتظار طولانی، شرححالهای متوالی به افراد مختلف شامل کارورز و دستیار و استاد، مصاحبه در حضور چندین فراگیر، شلوغی درمانگاه و سروصدای بیماران بدحال، پیگیری درمان بهوسیله دستیار در مراجعات بعدی و مراجعه به مطب خصوصی پزشکان مرکز بعد از اولین مراجعه که میتواند در عدم مراجعه مجدد بیماران به درمانگاه سرپایی بیمارستان روزبه برای پیگیری درمان مؤثر باشد) نپرداخته است.
نتیجهگیری
این پژوهش نشان میدهد بخش عمدهای از بیماران روانپزشکی تنها یک بار به درمانگاه مراجعه میکنند و پس از آن دیگر برای پیگیری درمان مراجعه نمیکنند. این امر اهمیت پیوستگی مراقبت را نشان می دهد. علل مختلفی میتواند در عدم پیگیری درمان نقش داشته باشد که توصیه میشود در مطالعات بعدی علل آن از دیدگاه بیماران بررسی شود.
لازم است مداخلاتی برای کاهش میزان ریزش بیماران، بهویژه بیمارانی که در معرض خطر بیشتری هستند، طراحی شود. این مداخلات میتواند شامل یادآوری زمان ملاقات با پزشک به بیماران از طریق تماس تلفنی یا پیامک، عقد قرارداد درمانی با بیمار و ایجاد تعهد در بیمار برای پیگیری درمان، کوتاهکردن مدتزمان انتظار بیماران و خانوادهها، استفاده از رابط درمان، آموزش به بیماران و تلاش برای افزایش انگیزه آنان برای ادامه درمان و آموزشهای وسیعتر در سطح جامعه و نیز در رسانهها باشد. همچنین پیشنهاد میشود مطالعات با حجم نمونه بیشتر و مدتزمان پیگیری طولانیتر انجام شود تا علت عدم مراجعه بیماران بهویژه از دیدگاه بیماران بررسی شود.
سپاسگزاری
این مقاله نتیجه طرح تحقیقاتی مصوب دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتیدرمانی تهران به شماره 27344-30-03-93 است.
[بنا به اظهار نویسنده مسئول مقاله، تعارض منافع وجود نداشته است.]
References
- Baumeister H, Härter M. Prevalence of mental disorders based on general population surveys. Social Psychiatry & Psychiatric Epidemiology. 2007; 42(7):537–46. doi: 10.1007/s00127-007-0204-1
- Sharifi V, Daliri S, Amini A, Mohammadi M. [Psychiatric Problems in General Outpatient Clinics: Prevalence and Reasons for Help Seeking (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry Clinical Psychology. 2011; 16(4):484–489.
- Sharifi V, Amin-Esmaeili M, Hajebi A, Motevalian A, Radgoodarzi R, Hefazi M, et al. Twelve-month prevalence and correlates of psychiatric disorders in Iran: The Iranian Mental Health Survey, 2011. Archive of Iranian Medicine. 2015; 18(2):76–84. doi: 015182/AIM.004
- Sharifi V, Daliri S, Amini H, Mohammadi M. [Psychiatric problems in general outpatient clinics: Prevalence and reasons for help seeking (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry & Clinical Psychology. 2011; 16(4):484-489
- Codony M, Alonso J, Almansa J, Bernert S, de Girolamo G, de Graaf R, et al. Perceived need for mental health care and service use among adults in Western Europe: Results of the ESEMeD Project. Psychiatric Services. 2009; 60(8):1051–58. doi: 10.1176/ps.2009.60.8.1051
- Wang J. Mental health treatment dropout and its correlates in a general population sample. Medical Care. 2007; 45(3):224–9. doi: 10.1097/01.mlr.0000244506.86885.a5
- Wang PS, Aguilar-Gaxiola S, Alonso J, Angermeyer MC, Borges G, Bromet EJ, et al. Use of mental health services for anxiety, mood, and substance disorders in 17 countries in the WHO world mental health surveys. Lancet. 2007; 370(9590):841–50. doi: 10.1016/s0140-6736(07)61414-7
- Adeponle AB, Baduku AS, Adelekan ML, Suleiman GT, Adeyemi SO. Prospective study of psychiatric follow-up default and medication compliance after discharge at a psychiatric hospital in Nigeria. Community Mental Health Journal. 2008; 45(1):19–25. doi: 10.1007/s10597-008-9155-6
- Lai K, Pang A, Wong CK, Lo MK, Lum F. Outcome and characteristics of dropouts from a child and adolescent psychiatry clinic in Hong Kong. European Psychiatry. 1996; 11:320. doi: 10.1016/0924-9338(96)88995-4
- Berghofer G, Schmidl F, Rudas S, Steiner E, Schmitz M. Predictors of treatment discontinuity in outpatient mental health care. Social Psychiatry and Psychiatric Epidemiology. 2002; 37(6):276-82. doi: 10.1007/s001270200020
- Mitchell AJ, Selmes T. A comparative survey of missed initial and follow-up appointments to psychiatric specialties in the United Kingdom. Psychiatric Services. 2007; 58(6):868–71. doi: 10.1176/ps.2007.58.6.868
- Arnow BA, Blasey C, Manber R, Constantino MJ, Markowitz JC, Klein DN, et al. Dropouts versus completers among chronically depressed outpatients. Journal of Affective Disorders. 2007; 97(1-3):197–202. doi: 10.1016/j.jad.2006.06.017
- Olfson M, Mojtabai R, Sampson N, Hwang I, Druss B, Wang P, et al. Dropout from outpatient mental health care in the united states. Psychiatric Services. 2009; 60(7):898-907. doi: 10.1176/appi.ps.60.7.898
- Munk-Jørgensen P, Andersen B. Diagnoses and dropout among patients of Danish psychiatrists in private practice. Psychiatric Services. 2009; 60(12):1680-2. doi: 10.1176/appi.ps.60.12.1680
- McFarland BR, Klein DN. Mental health service use by patients with dysthymic disorder: Treatment use and dropout in a 7 1/2-year naturalistic follow-up study. Comprehensive psychiatry. 2005;46(4):246-53. doi: 10.1016/j.comppsych.2004.10.002
- Tehrani E, Krussel J, Borg L, Munk-Jorgensen P. Dropping out of psychiatric treatment: A prospective study of a first-admission cohort. Acta Psychiatrica Scandinavica. 1996; 94(4):266–71. doi: 10.1111/j.1600-0447.1996.tb09859.x
- Khazaie H, Rezaie L, de Jong DM. Dropping out of outpatient psychiatric treatment: a preliminary report of a 2-year follow-up of 1500 psychiatric outpatients in Kermanshah, Iran. General Hospital Psychiatry. 2013; 35(3):314–9. doi: 10.1016/j.genhosppsych.2012.10.008
- Sparr LF, Moffitt MC, Ward MF. Missed psychiatric appointments: who returns and who stays away. American Journal of Psychiatry. 1993; 150(5):801–5. doi: 10.1176/ajp.150.5.801
- Johansson H, Eklund M. Helping alliance and early dropout from psychiatric out-patient care. Social Psychiatry & Psychiatric Epidemiology. 2006; 41(2):140–7. doi: 10.1007/s00127-005-0009-z
- Lerner Y, Levinson D. Dropout from outpatient mental health care: results from the Israel National Health Survey. Social Psychiatry & Psychiatric Epidemiology. 2011; 47(6):949–55. doi: 10.1007/s00127-011-0402-8
- Block AM, Greeno CG. Examining Outpatient Treatment Dropout in Adolescents: A literature review. Child & Adolescent Social Work Journal. 2011; 28(5):393–420. doi: 10.1007/s10560-011-0237-x
- Alagheband Rad J, Naghavi HR, Shahrivar Z, Hakim Shooshtari M, Shirazi E, Mohammadi MR, et al. [An epidemiological study of psychiatric disorders in children and adolescents 6 to 18 years old (Persian)]. Tehran: National Research Center of Medical Sciences; 2000.