مقدمه
دانشجویان در زمره گروههایی هستند که به دلیل ماهیت انتقالی زندگی دانشجویی، در معرض عوامل استرسزا قرار میگیرند
[2 ،1]. این فشارها میتواند زمینهساز ناهنجاریهای متعددی در دانشجویان شود و آنها را به عنوان گروه در معرض خطر معرفی کند. رفتارهای خودکشی ازجمله افکار خودکشی، در میان دانشجویان بسیار شایع است
[3]. در ایران نرخ خودکشی دانشجویی در سال 1383، 196/4 در صد هزار نفر، در سال 1384، 178/5 در صد هزار نفر و در سال 1385، 90/4 در صد هزار نفر محاسبه شده است
[4].
بسیاری از پژوهشگران خودکشی را به شکل طیفی در نظر میگیرند که با نبود افکار خودکشی شروع میشود و به افکار خودکشی، اقدام به خودکشی و خودکشی کامل میرسد
[5]. افکار خودکشی میتواند اقدام به خودکشی را پیشبینی کند، بنابراین برای پیشگیری اولیه از خودکشی ضروری است که مطالعات عمیقتری روی همبستههای افکار خودکشی انجام شود
[6]. از طرف دیگر برخی پژوهشگران معتقدند نسل بعدی پژوهش های خودکشی باید بر چگونگی تعامل متغیرها و عوامل خطرسازی که به چنین پیامد خطرناکی منجر می شود، بپردازد
[7]. واگنر و سیلورمن و مارتین
[8] نیز پیشنهاد کردهاند در آینده مطالعاتی روی نشانههای خودکشی انجام شود و به بررسی رابطه تعاملی عواملی مانند ناامیدی بپردازد که ارتباط آنها با خوکشی مشخص شده است. در این پژوهش بررسی سطوح متفاوت ناامیدی به عنوان متغیر تعدیلکننده و ارتباط آن با کارکرد خانواده میتواند برای درمانگران سودمند باشد. در صورتی که سطح پایین ناامیدی تأثیر کارکرد خانواده را در پیشبینی افکار خودکشی کاهش دهد، میتواند به شکل تلویحی اهمیت مداخله در این متغیر را به درمانگران نشان دهد.
یکی از اساسیترین عوامل شناختی خطرساز مرتبط با افکار خودکشی، ناامیدی است. بهطوریکه میتواند نیمی از خطر خودکشی را افزایش دهد (001/0P<) [6]. ناامیدی به معنای انتظارات منفی نسبت به آینده است و مفهومبندی آن دربرگیرنده انتظار وقوع اتفاقهای نامطلوب و شکستخوردن در رسیدن به اهداف شخصی است
[9]. ناامیدی با تجربههای زندگی، محیط اجتماعی و عوامل بیولوژیک مرتبط است
[10] و بهطور کلی مهمترین عامل پیشبینیکننده خودکشیگرایی در بزرگسالی است
[12 ،11].
کارکرد خانواده به کیفیت زندگی خانوادگی در سطح سیستمی و تعاملی گفته میشود و با مفاهیم ارتباط والدین، ارتباط خانوادگی، هماهنگی و انسجام در ارتباط است
[13]. در سطح پایین کارکرد نیز خانواده به عنوان منبع استرس مرتبط با افکار خودکشی شناخته شده است، بهطوریکه میتوان با استفاده از زیرمقیاسهای FAD نوجوانانی را که اقدام به خودکشی کردهاند از گروه افسرده و گروه طبیعی متمایز کرد
[14]. نتایج مطالعات آیندهنگر حاکی از آن است که برخی از ویژگیهای نظام خانواده ازجمله حمایت خانوادگی، انسجام، سازگاریپذیری و شاخصهای کلی بدکارکردی خانواده میتوانند افکار خودکشی را پیشبینی کند. به عنوان مثال، یافتههای بهدستآمده از یک پژوهش طولی نشان داده است تحلیل نمرههای کارکرد خانواده با مدل لجستیک، افکار خودکشی را تا 83/0درصد طی دو سال آینده پیشبینی میکند
[15].
کارکرد خانواده ادراکشده به عنوان عامل خطرساز خانوادگی به شکل معناداری با ناامیدی در ارتباط است، به گونهای که کارکرد پایین خانواده 15درصد از سطح ناامیدی را در دانشجویان تبیین میکند
[16]. با وجود اینکه تأثیر خانواده بر افکار خودکشی نوجوانان معنادار است، این تأثیر به صورت غیرمستقیم است
[17]. در واقع افکار خودکشی نوجوانان بیشتر با ویژگیهای فردی آنها مرتبط است و ویژگیهای فردی تحت تأثیر کارکرد خانواده قرار میگیرد.
این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که با توجه به رابطه میان کارکرد خانواده و افکار خودکشی از یک طرف و رابطه کارکرد خانواده و ناامیدی از طرف دیگر، آیا میتوان فرض کرد ناامیدی در رابطه بین کارکرد خانواده و افکار خودکشی نقش تعدیلکننده دارد.
روش
پژوهش حاضر از نوع توصیفیهمبستگی است. جامعه آماری را تمام دانشجویان در حال تحصیل در مقاطع مختلف دانشگاه شهیدبهشتی تهران در سال 1393 که ساکن خوابگاه هستند، تشکیل میدهد. نمونهگیری به شیوه در دسترس انجام شده است و حجم نمونه ابتدا 376 نفر بود که پس از حذف پرسشنامههای ناقص، 373 پرسشنامه برای تحلیل آماری انتخاب شد. پژوهشگر پس از هماهنگیهای قانونی، به خوابگاههای دانشگاه شهیدبهشتی تهران مراجعه کرد و پرسشنامهها را به دانشجویان تحویل داد و به دانشجویان توضیح داد که این پرسشنامهها برای انجام طرح پژوهشی گردآوری شده است. دانشجویان مجبور به شرکت در طرح نیستند و در صورت شرکت در طرح، اطلاعات شخصی آنها محرمانه باقی خواهد ماند. تکمیل پرسشنامهها 30 دقیقه زمان برد. بیشتر پرسشنامهها به صورت گروهی ارائه شد. درنهایت دادهها با استفاده از روش رگرسیون سلسلهمراتبی در نسخه 19 نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
ابزارهای اندازهگیری
ابزار سنجش خانواده
این پرسشنامه شامل 60 سؤال است که ایشتاین و بالدوین و بیشاب آن را در سال 1983 براساس الگوی مک مستر تدوین کردند
[18]. ابزار سنجش خانواده، کارکرد خانواده را در همه ابعاد الگوی مک مستر(MMFF) طبق ادراک اعضای آن از کارکرد خانواده میسنجد. علاوهبر شش زیرمقیاس مک مستر (یعنی حل مسئله، ارتباطات، نقشها، پاسخگویی عاطفی، دلبستگی عاطفی و کنترل رفتار) FAD مقیاس کارکرد کلی نیز دارد که سطح کلی کارکرد خانواده را اندازه میگیرد. برای هر گزاره چهار گزینه (کاملاً موافق، موافق، مخالف و کاملاً مخالف) وجود دارد که به ترتیب از یک تا چهار نمره میگیرد. در عبارات با محتوای منفی این نمرهگذاری برعکسمی شود.
بهطور خلاصه FAD بین خانوادههای مختلف پایایی قابل قبولی دارد. به گونهای که دامنه آلفای کرونباخ در زیرمقیاسهای مختلف آن از 57/0 تا 80/0 بوده است. پایایی در زیرمقیاس کارکرد کلی از دیگر زیرمقیاسها بیشتر و در دامنه 74/0 تا 80/0 بوده است
[19]. در ایران همسانی درونی FAD با استفاده از آلفای کرونباخ و اعتبار بازآزمایی آن با فاصله یک هفته تا ده روز محاسبه شد که نتایج آن تقریباً خوب بوده است (آلفای کرونباخ بین58درصد تا 85درصد). آلفای کرونباخ برای زیرمقیاس کارکرد کلی خانواده به نسخه اصلی نزدیک بوده است (70/0) [20].
مقیاس ناامیدی بک (BHS)
مقیاس ناامیدی بک، پرسشنامهای 20 سؤالی است که بک و همکارانش در سال 1974 برای ارزیابی ناامیدی طراحی کردند
[21]. مقیاس ناامیدی بک، شامل 20 سؤال است که میزان بدبینی و منفیگرایی پاسخدهندگان را نسبت به آینده میسنجد. پاسخها به شکل درست و غلط است. پاسخدهنده باید تعیین کند هر پاسخ طی هفته گذشته در مورد او صادق بوده است یا خیر. از بین این 20 سؤال، 9 سؤال به شکل غلط و 11 سؤال به شکل درست کلیدگذاری شده است
[22].
پژوهشهای بسیاری روایی بالا و پایایی قابل قبول مقیاس ناامیدی بک را نشان دادهاند
[25-23]. ضریب همخوانی درونی (کودر ریچاردسون) برای نمرههای مختلف بین 82/0 تا 93/0گزارش شده است. ضریب بازآزمایی نیز به فاصله یک هفته 69/0 گزارش شده است
[21]. مصباح و عابدیان
[26] با بررسی 551 دانشجوی خوابگاهی با استفاده از نمونهگیری خوشهایتصادفی، ضریب همبستگی دو گروه را 69/0 و ثبات درونی را بین 82/0 تا 93/0 گزارش کردهاند.
مقیاس افکار خودکشی بک (BSS)
مقیاس افکار خودکشی بک، ابزار خودسنجی 21 سؤالی است که بک و همکارانش آن را ساختهاند. این پرسشنامه به منظور آشکارسازی و اندازهگیری شدت نگرشها و رفتارها و طرحریزیها برای خودکشی طی هفته گذشته است. این مقیاس میزان خطر خودکشی برحسب شدت میل به خودکشی، ترس از خودکشی، برنامهریزی و نظایر آن را تخمین میزند.
مقیاس افکار خودکشی بک بر اساس 3 درجه نقطهای از 0 تا 2 ساخته شده است. نمره کلی فرد بر اساس جمع نمرهها محاسبه میشود که از 0 تا 38 است. مقیاس افکار خودکشی بک روایی و پایایی بالایی دارد. با استفاده از روش آلفای کرونباخ ضرایب 87/0 تا 97/0 و با استفاده از روش آزمون و بازآرمون، پایایی آزمون 54/0 بهدست آمد
[27]. در ایران مقیاس بک با مقیاس افسردگی آزمون گلدبرگ 76/0 همبستگی داشته است
[28]. همچنین اعتبار مقیاس با استفاده از روش آلفای کرونباخ 95/0 و دونیمهسازی 75/0 بهدست آمد. دادهها به روش همبستگی و رگرسیون سلسلهمراتبی و با استفاده از نسخه 19نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها
در جدول شماره 1 آمار توصیفی و ضرایب همبستگی بین متغیرهای پژوهش گزارش شده است.
برای تعیین اثر تعدیلکننده ناامیدی، از نمرههای استاندارد متغیرها و رگرسیون سلسلهمراتبی استفاده شد. متغیر وابسته، افکار خودکشی دانشجویان بود. ابتدا کارکرد کلی خانواده، سپس کارکرد کلی خانواده و ناامیدی و درنهایت اثر تعدیلکننده ناامیدی به شکل تعامل کارکرد کلی خانواده و ناامیدی، به عنوان متغیر پیشبین وارد شد. با توجه به جدول شماره 2، میتوان دریافت که اثر تعدیلکننده وجود دارد، اما درک عملکرد سطوح متفاوت متغیر تعدیلکننده (ناامیدی) به تحلیل بیشتری نیاز دارد.
در مرحله بعد، پیشبینی افکار خودکشی دانشجویان از طریق سطوح متفاوت نمرههای متغیر پیشبین (کارکرد کلی خانواده) و متغیر تعدیلکننده (ناامیدی) و تعامل متغیر پیشبین و تعدیلکننده (کارکرد کلی خانواده × ناامیدی) با استفاده از نمودار بررسی شد.
با در نظر گرفتن سطوح مختلف این متغیرها نه نقطه به دست آمد. این نقاط به صورت سه نمودار در یک محور رسم شد که افکار خودکشی دانشجویان در سه سطح (بالا و متوسط و پایین) از متغیر پیشبین (کارکرد کلی خانواده) و متغیر تعدیلکننده (ناامیدی) را نشان میدهد.
همانطور که در تصویر شماره 1 دیده میشود، هر یک از سه نمودار، نماینده یک سطح از ناامیدی در سه سطح از کارکرد کلی خانواده است. بر اساس تصویر شماره 1، فردی که نمره کارکرد پایین خانواده (یعنی کارکرد بهتر) دارد، در صورتی که ناامیدی پایینی داشته باشد به میزان 47/0-، در صورتی که ناامیدی متوسطی داشته باشد به میزان 21/0- و در صورتی که ناامیدی بالایی داشته باشد به میزان 05/0 افکار خودکشی در او افزایش مییابد. فردی که کارکرد کلی متوسط دارد، در صورتی که ناامیدی پایینی داشته باشد به میزان 54/0-، در صورتی که ناامیدی متوسطی داشته باشد به میزان 11/0- و در صورتی که ناامیدی بالایی داشته باشد به میزان 32/0 افکار خودکشی در او افزایش مییابد.
درنهایت فردی که کارکرد خانواده بالایی دارد، اگر در سطح ناامیدی پایینی قرار داشته باشد به میزان 61/0- ، اگر در سطح ناامیدی متوسطی قرار داشته باشد به میزان 01/0- و اگر در سطح ناامیدی بالایی قرار داشته باشد به میزان 59/0 افکار خودکشی در او افزایش مییابد. به عبارت دیگر، ارتباط بین کارکرد کلی خانواده و افکار خودکشی دانشجویان در سطوح مختلف ناامیدی متفاوت است؛ یعنی هرچه ناامیدی بیشتر باشد، میزان همبستگی بین کارکرد کلی خانواده و افکار خودکشی بیشتر میشود.
دانشجویانی که کارکرد خانواده آنان ضعیفتر است، در صورت ناامیدی بیشتر، افکار خودکشی در آنان بیشتر میشود و در صورت ناامیدی کمتر، افکار خودکشی در آنان کمتر میشود.
بحث
تحلیل دادههای پژوهش حاضر نشان میدهد بین کارکرد خانواده و افکار خودکشی و بین ناامیدی و افکار خودکشی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین در رابطه بین کارکرد خانواده ادراکشده و افکار خودکشی، ناامیدی نقش تعدیلکننده دارد.
وجود رابطه مثبت معنادار بین کارکرد کلی خانواده ادراکشده و دو متغیر ناامیدی و افکار خودکشی با نتایج پژوهشهای پیشین همسو است
[31-29، 16، 14، 6]. ناامیدی با تجربههای زندگی و محیط اجتماعی مرتبط است
[10]. در شرایط فشار روانی میزان ناامیدی افزایش مییابد. برای مثال در کودکان پرورشگاهی نسبت به کودکانی که با والدین خود زندگی میکنند، ناامیدی بیشتر است
[32]. به نظر میرسد محیط آشفته خانوادگی میتواند موجب تشدید ناامیدی شود. از سوی دیگر رویدادهای استرسزا و مشکلات در روابط میتواند پیشبینیکننده خودکشی باشد
[33]. بر اساس نظریه همپوشی بلومنتل و کاپفر، نقص در کارکرد خانواده در سطح روانیاجتماعی برای فرد مشکلاتی را ایجاد میکند که عمدتاً حمایت اجتماعی فرد را مختل میکند. حمایت اجتماعی ضعیف، افکار خودکشی را تقویت میکند
[5].
وجود رابطه مثبت معنادار بین ناامیدی و افکار خودکشی با پژوهشهای پیشین همسو است
[37-34]. بر اساس مدل ناامیدی بک، رفتارهای خودکشی زمانی اتفاق میافتد که فرد دچار ناامیدی است. در واقع زمانی که افراد تجربههای خود را به شکل منفی پردازش میکنند و تصور میکنند که تلاشهایشان برای رسیدن به هدف با شکست مواجه خواهد شد، رفتارهای خودکشی را بروز میدهند
[38].
وجود روابط چندگانه نشان میدهد که ناامیدی ممکن است در رابطه میان کارکرد خانواده و افکار خودکشی به شکل تعدیلکننده عمل کند. نتایج پژوهش حاضر نیز چنین فرضی را تأیید میکند. به عبارت دیگر، تأثیر کارکرد کلی خانواده بر افکار خودکشی دانشجویان در سطوح متفاوت ناامیدی تغییر میکند؛ یعنی در سطوح بالاتر ناامیدی، رابطه میان کارکرد کلی خانواده و افکار خودکشی بیشتر میشود و افراد ناامیدی که مشکلات خانوادگی بیشتری را تجربه می کنند، بیشتر با افکار خودکشی درگیر هستند.
در تبیین این یافته میتوان گفت با وجود اینکه تأثیر خانواده بر افکار خودکشی معنادار است، این تأثیر غیرمستقیم است. افکار خودکشی بیشتر با ویژگیهای فردی مرتبط است. در واقع ویژگیهای فردی تحت تأثیر کارکرد خانواده قرار میگیرند
[17].
ادراک کارکرد پایین خانواده به عنوان استرس محیطی عمل میکند و چگونگی ادراک و پردازش و واکنش به استرس بیرونی پیامد نهایی را تعیین میکند. استرس بیرونی موجب برانگیختگی تفکر منفی میشود که افکار خودکشی را در پی دارد.
براساس مدل ناامیدی بک از خودکشی، رفتارهای خودکشی زمانی اتفاق میافتد که فرد ناامید است و به شکل ناقص استدلال میکند. در واقع زمانی که افراد تجربههای خود را به شکل منفی پردازش میکنند و تصور میکنند که تلاشهایشان برای رسیدن به هدف با شکست مواجه خواهد شد، رفتارهای خودکشی را بروز میدهند
[38]. در صورتی که ناامیدی در رابطه میان کارکرد خانواده ادراکشده و افکار خودکشی نقش تعدیلکنندگی داشته باشد، میتوان مدل بک را گسترش داد
[6]. سازوکارهای متعددی ممکن است کارکرد خانواده ادراکشده و ناامیدی را با افکار خودکشی مرتبط کند. مدل تعدیلکننده
[39] مطرح میکند که تأثیر استرس بر افکار خودکشی به میزان ناامیدی بستگی دارد. کارکرد خانواده ادراکشده ممکن است با ناامیدی در تعامل باشد تا افکار خودکشی را ایجاد کند (به این معنی که ناامیدی کم ممکن است تأثیر کارکرد پایین خانواده بر افکار خودکشی را کاهش دهد).
میتوان گفت ارتباط میان کارکرد کلی خانواده با افکار خودکشی دانشجویان در سطوح متفاوت ناامیدی تغییر میکند. زمانی که ناامیدی در سطح پایین و یا متوسط است، حتی اگر کارکرد ضعیف خانواده باشد، افکار خودکشی افزایش نمییابد. اما زمانی که ناامیدی شدید است، کارکرد ضعیف خانواده با افکار خودکشی ارتباط بیشتری پیدا میکند. این مسئله نشان میدهد که ناامیدی میتواند تأثیری را که خانواده بر پیدایش افکار خودکشی دارد، تعدیل کند. درنهایت میتوان نتیجه گرفت که ناامیدی پایین میتواند نقش حفاظتکنندهای را در برابر شرایط بیرونی مانند داشتن خانواده آشفته داشته باشد.
پژوهش حاضر محدودیت هایی داشت. نمونهگیری در پژوهش حاضر به شکل در دسترس انجام شده است. افسردگی و دیگر اختلالهایی که با خودکشی مرتبط هستند و استفاده از ابزار خودگزارشدهی در این پژوهش کنترل نشده است.
پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی کارکرد خانواده ادراکشده اعضای دیگر خانواده نیز بررسی شود تا تفاوتهای افراد خودکشیگرا و غیرخودکشیگرا در ادراک کارکرد خانواده مشخص شود.
نتیجهگیری
این پژوهش نشان داد کارکرد خانواده با افکار خودکشی ارتباط دارد، ولی نکته مهم وجود نقش تعدیلکننده ناامیدی است. کارکرد ضعیف خانواده در سطوح کم ناامیدی اثر چندانی بر افکار خودکشی ندارد، ولی در سطوح بالای ناامیدی اثر همافزایی کارکرد ضعیف خانواده بر افکار خودکشی وجود خواهد داشت.
سپاسگزاری
بدینوسیله از قطب خانواده ایرانیاسلامی که پایان نامه را مورد حمایت مالی قرار دادند سپاسگزاری میشود.
[این مقاله برگرفته از پایاننامه مقطع کارشناسی ارشد نویسنده اول است. بنا به اظهار نویسنده مسئول مقاله، تعارض منافع وجود نداشته است.]