هدف پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که بر اساس رابطه موجود میان کارکرد خانواده و افکار خودکشی از یک سو و رابطه کارکرد خانواده و ناامیدی از سوی دیگر، آیا میتوان فرض کرد در رابطه میان کارکرد خانواده و افکار خودکشی ناامیدی به شکل تعدیلکننده عمل میکند؟
روش روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشجویان ساکن خوابگاه در دانشگاه شهیدبهشتی در سال 1393 است که از میان آنها 373 دانشجو بهصورت در دسترس انتخاب و با استفاده از ابزارهای خودگزارشدهی سنجیده شدند. پس از اجرای پرسشنامههای ابزار سنجش خانواده (FAD)، مقیاس ناامیدی بک (BHS) و مقیاس افکار خودکشی بک (BSS)، دادههای بهدستآمده با استفاده از نسخه 19 نرمافزار SPSS و به روش همبستگی و رگرسیون سلسلهمراتبی چندگانه تحلیل شد.
یافته ها نتایج این تحلیل نشان داد که بین ادراک کارکرد کلی خانواده و ناامیدی (001/0,P≤ 40/0=r)، ادراک کارکرد کلی خانواده و افکار خودکشی (001/0،P≤43/0=r) و بین ناامیدی و افکار خودکشی دانشجویان (001/0،P≤ 63/0=r) همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. یافته مهم دیگر این پژوهش، تأیید نقش تعدیلکننده ناامیدی است.
نتیجه گیری رابطه ادراک کارکرد کلی خانواده و افکار خودکشی در سطوح بالای ناامیدی بیشتر میشود، درحالیکه در سطوح پایین ناامیدی این رابطه چشمگیر نیست.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |