باعرض سلام و احترام
از آنجا که پایاننامه پزشکی عمومی اینجانب درباره رتبهبندی رویدادهای استرسزا بوده، به مقتضای موضوع، حقیر بررسی کوتاهی درباره روشهای درمانی استرس داشتهام و به جز شناخت- رفتار درمانی، تنآرامی، مسئلهگشایی، ورزش و موارد جزیی دیگر مطلب دیگری پیدا نکردم. در همهجا از نقش مذهب در پیشگیری از استرس و درمان عوارض جانبی آن آگاهانه پرهیز شده است.با توجه به سابقه فعالیتهای شما در این زمینه خواهشمندم درباره مطالب زیر بنده را راهنمایی بفرمایید:
تصور میکنم تلقی استرس در مذهب و بهویژه در اسلام با آنچه غربیان برای ما بیان میکنند متفاوت است:
کارکردهای استرس از دیدگاه مکتب اسلام لزوماً به یک یا دو بعد خلاصه نمیشود و در بسیاری موارد استرس برای فردی که در زندگی دچار رنجها و مشکلات شده نقش تعدیلکننده دارد.
فَأَخَذْناهُم بِالْبَأساءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُون (آیه42، سوره انعام). فَلَولا اِذْجاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَلکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُم (آیه 43، سوره انعام).
ظرافت خاصی در مکانیسم تضرع که در قرآن آمده دیده میشود.
اُدْعُو رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَ خُفْیَهً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ (آیه 55، سوره اعراف).
گاه استرس در ایجاد یک مسیر مشخص و حذف پیامدها و جنبههای مختلف باورهای گوناگون نقش دارد: وَ إِِذا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلّا إِیّاهُ (آیه 67، سوره اسراء).
مکانیسم دیگر استرس بحث ارزیابی است. در الگوی لازاروس- فولکمن با ارزیابی اولیه و ثانویه روبهرو هستیم. این ارزیابی ماهیت استرس را نشان میدهد. ارزیابی با توجه به وضعیت روانشناختی- فیزیولوژیک، سطح اجتماعی- اقتصادی، باورها و سنتها و ریشهها و هرچه که در اطراف
وجود دارد و از همه مهمتر بهر هوشی فرد انجام میشود. ولی مکانیسم مطرح شده در استرس در اسلام بیش از هر چیز به ارزیابی فرد از خود و تواناییها و ضعفهای وی اشاره دارد. استرس آزمون وضعیت جسمی ذهنی و روانی و وجود یا عدم وجود تفکر و استنتاج منطقی و دیدگاه فرد از محیط درون و بیرون است.
وَلِیَبْتَلِیَ اللهُ ما فی صُدُورِکُمْ وَ لِیُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِکُمْ (آیه 154، سوره آلعمران).
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَالْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَالثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرینَ (آیه 155، سوره بقره).
آیه شریفه دورنمای کاملی از ریشه رویدادهای استرسزا به دست میدهد. حتی در بحث آیه شریفه ”أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَهُ“ (آیه 28، سوره انفال) فقط آن چیزی بیان شده که موجب ابتلا و آزمایش میشود. از سوی دیگر آزمون موردنظر ممکن است رویداد مثبت یا منفی را دربرگیرد.
وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّیِّئاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ (آیه 168، سوره اعراف). و گاه پیامد استرس است که بیشترین اهمیت را داراست. فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً، وَ نَریهُ قَریباً (آیههای 5، 6، 7، سوره معارج). وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللهَ سَمیعٌ عَلیمٌ (آیه 17، سوره انفال).
مسأله دیگر درآمیختگی زندگی انسان با رویدادهای استرسزا است. فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً (آیه 5، سوره انشراح). وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنْسانَ فِی کَبَد(آیه 4، سوره بلد).
از دیدگاه غربیان علل و زمینههای ایجاد استرس متأثر از علل عرضی فراوان دخیل در مسأله است و اولویتبندی مسائل از دیدگاههای مختلف با هم متفاوت بوده و فرد کاملاً در برخورد با آنها دچار سراسیمگی میشود. از دیدگاه اسلام میتوان این علل عرضی را به دستههای کوچکتر تقسیم کرد و در نهایت علل را بهصورت طولی در کنار هم قرار داد. یعنی به جای برخورد با علل کوچک و مبهم و نسبی با یک علتالعلل مطلق روبهرو هستیم، همین امر استرس را در فرد کاهش خواهد داد. چون در این وضعیت از گرداب واماندگی و بلاتکلیفی به دور خواهد بود و احساس گناه و تقصیر درباره مسائلی که از آنها آگاهی ندارد و توان تأثیرگذاری بر آنها را ندارد، کاهش خواهد یافت. قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلا ماشاءَالله (آیه 188، سوره اعراف).
نکته دیگر درخور توجه شکنندگی جامعه امروز در برابر استرس است آیا این آیه به آن دلیل نیست که احساسات ما درباره پیامدهای مسأله در هر دو اغراقآمیز است؟ و در زمان شادی عنان اختیار از کف میدهیم بنابراین در برخورد با استرس میشکنیم. ”لِکَیْلا تَأْسَوُا عَلی مافاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا آتاکُم وَاللهَُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخور“(آیه 23، سوره حدید). و در نهجالبلاغه از زبان امیرالمؤمنین داریم که حقیقت زهد را این آیه شریفه دانستهاند.
موضوع دیگر مکانیسمهای رویارویی با استرس است. در مکتب اسلام در بسیاری از موارد رابطه فرد با رویداد استرسآمیز نادیده گرفته شده و برخورد فرد به رابطه او با علتالعلل مطلق و پروردگار محدود میشود.
مکانیسم دعا بسیار مهم است با این اعتقاد که مؤثر واقعی خداوند است. وَ إِنْ یَمْسَسْکَ الله بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلّا هُوَ (آیه 17، سوره انعام). وَ إِذا مَسَّ النّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنیبینَ إِلَیْهِ (آیه 33، سوره روم). وَ أَیُّوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ أَنّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ (آیه 83، سوره انبیاء).
وَاسْمَعْ دُعایی اِذا دَعَوْتُک وَاسْمَعْ نِدایی اِذا نادَیْتُک (دعای شعبانیه).
مسأله دیگر مکانیسم صبر است که هرگز رفتاری منفعلانه نیست.
أَلَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَهٌ قالوأ إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعوُنَ (آیه 156، سوره بقره). فاجعه را هرگز نمیتوان با شناخت درمانی به نوعی بهتر از آنچه که هست برگرداند بنابراین در برخورد با آن روشنترین راه همان است که در اسلام بیان شده.
وَاسْتَعینوُا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوه وَ إِنَّها لَکَبیرَه اِلاّ عَلَی الخْاشِعین. أَلَّذینَ یَظُّنُّونَ أَنَّهُم مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعونَ (آیه 45 و 46، سوره بقره). که بر جنبه فعالبودن صبر تأکید دارد. وَ لَمّا یَعْلَِمِاللهَُ الَّذینَ جاهَدُو مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصّابِرینَ (آیه 142، سوره آلعمران).
در عین حال تفکر غربی به ما میآموزد که در برخورد با استرس، به روش آرامسازی عضلانی، آن هم به طور ناقص و محدود پناه بریم؛ حال آنکه در اسلام فرد با شناخت عمیق از خود و ایجاد نوعی تفاهم و درک زمینههای رفتاری مخاطب به شیوه پایدار آرامش و نیروی معنوی که همه ابعاد وجود فرد را دربرمیگیرد و پله اول و آخر آن خضوع و خشوع و عبادت است دست مییابد: جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن (آیه 125، سوره نحل). إِدْفِعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ (آیه 34، سوره فصلت) و عِبادُالرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَیالْأََرْض هَوْنا و إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُون قَالُوا سَلاما (آیه63، سوره فرقان).
در این باره سخن بسیار است که در این مقال نمیگنجد. با سپاس فراوان از شما و پوزش بسیار از گرفتن وقت شما، امیدوارم روزی برسد که دستکم در زمینههای روانشناختی هم که شده به مکتب خود رجوع کنیم.
لطفاً از راهنمایی بنده دریغ نورزید.
دکتر سید شهابالدین مرتضوی
جناب آقای دکتر سیدشهابالدین مرتضوی
سلام علیکم
از نامه بسیار علمی و مملو از پیامها و آیات مقدس قرآنی و الهی شما استفاده بسیار شد و امید است که پژوهشگران و متخصصان علوم دینی و بهداشت روانی بتوانند نکات مهم بسیار آنرا مبنای پژوهشهای بعدی قرار دهند. کوتاه اشاره مینمایم که:
1- پژوهشهای بسیاری در مذهب و روانشناسی و مذهب و بهداشت روانی و همچنین استرس و مقابلههای مذهبی وجود دارد که میتوانید به منابع مربوط در کتابخانهها، انستیتو روانپزشکی تهران و پایگاههای الکترونیکی مراجعه فرمایید.
2- اکثـر این پژوهشها در تأیید اکثر نظرات شماست، اما نیاز به گسترش و تولید یافتههای مهم بیشتری است که مورد انتظار شما از مذهب و قرآن است.
3- صلاح است دیگر اینگونه مباحث را شرقی- غربی نکنیم. امروز در بسیار از مراکز روانشناسی و نشریات علمی غربی یا آمریکایی یافتههای عظیم و باارزش دینی مرتبط با ادبیات الهی دیده میشود و در بسیاری از مراکز شرقی و حتی کشور اسلامی خود ما کتابها و آموزشها غیردینی و یا بیگانه از اسلام است. صلاح است در جهان اطلاعات امروز، همچون شما مکاتبی، پژوهشهایی و دانشی را جستجو کنیم که همگان با علم، معنویت، روحانیت و الوهیت سعادتبخش را بههمراه داشته باشد.
سردبیر
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |