اختلالهای روانی یکی از مشکلات مهم بهداشتی هستند و موجب کاهش کیفیت زندگی و زیانهای اقتصادی میشوند (استفنز1 و جوبرت2، 2001؛ استون3، سیوسو-ماتئوس4 و چاترجی5، 2004). بررسیها اثر مثبت فعالیتهای حرکتی را بر بیماریهای مزمن قلبی و عروقی، دیابت و چاقی نشان دادهاند، اما در رابطه با اثر فعالیتهای حرکتی و ورزشی در پیشگیری، مدیریت و درمان اختلالهای روانی بررسیهای اندکی انجام شده است (بلومنتهال6، بابیاک7 و کارنی8، 2004؛ کاوراس9 و همکاران، 2007). همین بررسیها فعالیتهای حرکتی را دارای اثرات سودمندی در کاهش علایم اختلالهای خلقی مانند افسردگی، اضطراب و استرس گزارش کردهاند (آلدانا10، سوتون11 و جکوبسون12، 1996؛ بارتولومو13، موریسون14 و کیکولو15، 2005؛ لاولور16 و هوپکر17، 2001؛ کوزوکا18 و همکاران، 2006؛ دان19، تریودی20 و اُنیل21، 2001؛ دایومیت22 و همکاران، 2005 ). از سوی دیگر سازمان جهانی بهداشت (2009) میزان شیوع کمتحرکی را در افراد معمولی بین 60 تا 80% گزارش نموده و آن را یکی از علل مهم تهدید سلامتی در جهان دانسته است. با توجه به اطلاعات اندکی که در زمینه فعالیتهای حرکتی بیماران روانی وجود دارد، انجام این بررسی در ایران میتواند به برنامهریزان بهداشتی جامعه کمک کند تا با آگاهی از میزان کمتحرکی بیماران روانی، گروههای در معرض خطر جامعه را شناسایی نموده و اقدامات پیشگیریکننده بهداشتی و درمانی را برای آنان انجام دهند. پژوهش حاضر در این راستا و با هدف بررسی چگونگی فعالیتهای حرکتیِ ورزشی، روزمره و شغلی بیماران مراجعهکننده به مراکز درمانی روانپزشکی زنجان انجام شده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- Stephens 2- Joubert 3- ÜstÜn 4- Syuso-mateos 5- Chatterji 6- Blumenthal 7- Babyak 8- Carney 9- Kavouras 10- Aldana 11- Sutton 12- Jacobson 13- Bartholomew 14- Morrison 15- Ciccolo 16- Lawlor 17- Hopker 18- Koezuka 19- Dunn 20- Trivedi 21- O`Neal 22- Daumit 23- International Physical Activity Questionnaire
این بررسی نشان داد که شهرنشینان (83%) بیشتر از روستانشنینان (17%) به مراکز روانپزشکی مراجعه کردهاند. میانگین سنی بیماران 33 سال بود و 56% افراد از 21 تا 40 سال سن داشتند. از 500 بیمار مورد بررسی، بیش از 70% دچار اختلالهای افسردگی و اضطرابی بودند. شیوع اختلالهای روانی مانند افسردگی و اضطراب در بین زنان دو برابر مردان بود (67% در برابر 33%). 92% بیماران مورد بررسی دارای مدارک تحصیلی زیر دیپلم بودند. 75% آنان درآمد کم (ماهانه کمتر از 100 هزار تومان در سال 1384) و تنها 2% از آنان دارای درآمد بالا (بیشتر از 300 هزار تومان در ماه) بودند.
اطلاعات بهدستآمده از فعالیتهای حرکتی روزمره بیماران روانپزشکی مورد بررسی، نشان داد که 86% آنان، فعالیتهای حرکتی صبحگاهی مانند دویدن، دوچرخهسواری یا نرمشهای بدنی را انجام نمیدهند و 92% نیز اوقات فراغت خود را در حالت نشسته، درازکش یا خوابیده میگذرانند.
در زمینه فعالیتهای حرکتی شغلی بیماران، این بررسی نشان داد که 83% از منزل با وسیله نقلیه موتوری به محل کار میرفتند. استفاده از دست بهعنوان عضو بدنی فعال در محیط کار 82% گزارش شد. شدت فعالیت حرکتی شغلی آنان بهترتیب 41% متوسط، 22% کم و 19% سنگین بود.
اطلاعات بهدست آمده از فعالیتهای ورزشی رسمی و غیررسمی بیماران روانپزشکی مورد بررسی نشان داد که 97% آنان فعالیت ورزشی رسمی نداشتند. رشتههای ورزشی مورد علاقه 3% از کسانی که فعالیت ورزشی داشتند، بدنسازی، فوتبال، ورزشهای رزمی و شنا بود. میانگین کل مدت فعالیت ورزشی رسمی بیماران روانی دو ماه (انحراف معیار 11 ماه) بود. در زمینه فعالیتهای ورزشی غیررسمی و آنچه که مردم آن را در خانهها، پارکها و طبیعت انجام میدهند، یافتههای این بررسی نشان داد که 89% بیماران روانی، فعالیت ورزشی غیررسمی مرتبط با سلامتی نداشتند و 11% آنان به ورزشهای انفرادی علاقهمند بودند. میانگین هرجلسه فعالیت ورزشی بیماران روانی هفت دقیقه (انحراف معیار 30 دقیقه) بود. برنامههای تمرینی و ورزشی 88% از بیماران روانی نامنظم و 12% نیز منظم گزارش شد. میانگین کل مدت فعالیت ورزشی غیررسمی بیماران روانپزشکی نیز هفت ماه (انحراف معیار 25 ماه) بود.
بهطور کلی یافتههای این بررسی نشان داد که بیماران روانپزشکی مورد بررسی در زندگی روزانه خود فعالیت حرکتی و ورزشی مناسب و منظم نداشته و بیشتر اوقات خود را در حالت نشسته و درازکش میگذرانند. یافتههای این بررسی، با یافتههای بررسی انجامشده توسط دایومیت و همکاران (2005) که میزان کم تحرکی را در بین بیماران روانپزشکی بیشتر از افراد معمولی نشان داد، همخوانی دارد. یافتههای این بررسی نشان داد که زنان، بیسوادان، گروههای کم درآمد و میانسالان بیش از سایر گروهها به مراکز درمانی روانپزشکی مراجعه نمودند.
یافتههای این بررسی گسترش فعالیتهای بدنی و ورزشی را در افراد کمتحرک، و انجام بررسیهای گستردهتر بر روی علل کمتحرکی و یا نپرداختن به فعالیتهای ورزشی در میان بیماران روانپزشکی را پیشنهاد میکند.
از محدودیتهای مهم این پژوهش آن است که همه دادهها بر پایه اظهارات بیماران تهیه شده است و امکان نادرستبودن آن وجود دارد که پژوهشگر با افزایش شمار نمونهها کوشش در کاهش اثر آن داشته است.
از روانپزشکان و مسئولین بیمارستان شهید دکتر بهشتی زنجان و کارکنان اداره کل تربیت بدنی و سازمان مدیریت و برنامهریزی استان زنجان بهخاطر همکاری صمیمانهشان در گردآوری دادهها قدردانی میشود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |