چکیده
مقدمه: نظر به تأثیر متغیرهای اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی بر شیوه تربیت فرزندان و نقش شیوههای تربیتی در اندیشه، رفتار و میزان کارآمدی تحصیلی و اجتماعی آنان، بررسی حاضر با هدف ارزیابی و آزمون موارد یاد شده در خانوادههای تهرانی انجام شده است.
روش: در یک بررسی توصیفی- مقطعی، 240 دانشآموز سال سوم راهنمایی (120 پسر و 120 دختر) از سه منطقه شهری تهران (مناطق 3، 11 و 19) به روش نمونهگیری خوشهای- چند مرحلهای انتخاب شدند. برای ارزیابی پسزمینه اجتماعی- فرهنگی، چهار متغیر جمعیتشناختی به شرح زیر به کار برده شد: محل سکونت خانوار، شمار فرزندان، محل تولد والدین و میزان تحصیلات والدین. برای ارزیابی شیوه تربیتی از پرسشنامه اقتدار تربیتی بهره گرفته شد. سبک یادگیری نیز با پرسشنامه سبک یادگیری کولب سنجیده شد. موفقیت تحصیلی با معدل امتحانات نهایی دانشآموزان ارزیابی گردید. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس، روش تعقیبی شفه، رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردیدند.
یافتهها: شیوه تربیتِ مستبدانه در جنوب شهر شایعتر بود. بین شیوه تربیتِ مقتدرانه و نمرههای بالاتر تحصیلی همبستگی مثبت و معنیدار دیده شد. آنالیز واریانس نشان داد که شیوه مقتدرانه بیشتر با سبک یادگیری نظریهپرداز همراه است.
نتیجهگیری: در خانوادههای تهرانی، پسزمینه اجتماعی- فرهنگی با شیوه تربیت فرزند رابطه دارد و خانوادههای مناطق جنوب شهر بیشتر از رویکرد مستبدانه استفاده میکنند. شیوه تربیت فرزند نیز به نوبه خود با سبک یادگیری و موفقیت تحصیلی فرزندان رابطه داشته و رویکرد مقتدرانه با سبک یادگیری نظریهپرداز و موفقیت تحصیلی بیشتر همراه است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |