واژه coach به معنای «درشکه»، در زبان انگلیسی ریشه دارد و برای نخستین بار در سال 1830 میلادی در محیط دانشگاهی و در مورد دانشجویانی بهکار برده شد که به همدورهایهای خود کمک درسی میکردند. پس از آن این واژه بهمرور وارد ورزش شد و در حال حاضر نیز در رشتههای گوناگون بهکار میرود. در اینجا منظور از این واژه، تنها یک مربی برای تقویت تواناییهای ورزشی نیست، بلکه کسی است که هدفمندانه در ورزشکار انگیزه ایجاد میکند.
درشکه وسیلهای است که حرکت از یک مکان به مکان دیگر را امکانپذیر میسازد. یک درشکهبان خوب منطقه را میشناسد، دید کلی و اجمالی دارد و مسافر را از بهترین و امنترین راه به مقصد میرساند. این راهنما از میهمانش پذیرایی میکند، حالش را جویا میشود، مناظر بین راه را نشان میدهد و آگاهانه و خالصانه دادههای مفید در اختیار مسافرش قرار میدهد. بهاینترتیب همراهی تخصصی1 فرایندی است هدفدار برای تغییر وضعیت و به بیان دیگر همراهی تخصصی و برنامهریزیشدهای است برای حل مشکل بهوسیله بالابردن تواناییهای شخصی و مرور منتقدانه روندهای فکری (راجرز2، 2008). تفاوت اصلی همراهی تخصصی و رواندرمانی در اینجاست که در همراهی تخصصی، درمان3 بیماریهای روانی جایی ندارد، اگرچه شیوههای گوناگون درمانی، از جمله تحلیل رفتار متقابل4، برانگیختگی درمانی5 و حتی برنامهنویسی عصبی- کلامی6 (NLP) بهکار برده میشود. این شیوه نخست در مورد مدیران ارشد بهکار برده شد و بهمرور زمان به مدیران میانی، کارمندان و دیگر کارگزاران گسترش پیدا کرد. در حال حاضر همراهی تخصصی در شغل7 برای حل مشکلات شغلی و یا برای رسیدن به یک هدف شخصی یا گروهی در رابطه با سازمان یا شغل بهکار میرود (رائن8، 2003).
اواخر دهه 60 کار گروهی9 در اروپا رواج یافت و هر سازمانی تلاش کرد به نوعی این واژه عملی یا نمادین را بهکار برد. در این دوره بود که مدیران همراهی تخصصی را عهدهدار شدند. این دگرگونی مشکلات زیر را در پی داشت: 1- بهدلیل تلفیق نقشها و تداخل منافع، «بیطرفی» که از خصوصیات لازم همراهی تخصصی است، خدشهدار شد، 2- داوطلبانه بودن همراهی تخصصی به شکل حکم اداری و اجباری درآمد، 3- بسیاری از مشکلات و برنامهریزیها بهدلیل ارتباط با شخص رئیس یا شغل ریاست بیان نمیشد. برای حل این مشکل، همراهی تخصصی به کارشناسانی خارج از سازمان واگذار شد، کارشناسانی که بیرون گود نشسته بودند و بنابراین میتوانستند خدمات مفیدتری ارایه دهند.
به مرور زمان همراهی تخصصی از حوزه اقتصاد فراتر رفت و جنبههای گوناگون زندگی افراد را دربرگرفت، بهگونهای که امروزه از همراهی تخصصی در زندگی10 برای حل تنشهای زندگی و رسیدن به هدفهای شخصی یاد میشود. حل مشکلات با همراهی یک کارشناس باتجربه، تحلیل موقعیتهای موفقیتآمیز زندگی (گذشته، حال و آینده)، برنامهریزی برای رسیدن به آرمانها و بررسی راههای گوناگون رسیدن به آنها، پیشگیری از استرس، رشد شخصیتی، بازتاب کارکرد شغلی و شخصی و بهطور کلی بالابردن کیفیت زندگی از موضوعهای اصلی همراهی تخصصی زندگی است (اشمیت- تنگر، استال و اشمیت- تنگر، 2007).
هماکنون در بسیاری ازکشورها همراهی تخصصی هر درمانگرِ سلامت روان، بهوسیله فرد باصلاحیت دیگر امری رایج است، امید است متخصصان سلامت روان در ایران نیز به این موضوع توجه کرده، آن را جزیی از زندگی حرفهای خود در نظر بگیرند.بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |