چکیده
هدف: شناسایی اختلال دوقطبی در کودکان دشواریهای گوناگونی دارد. چارچوبهای DSM-IV توانایی ارزیابی همه نمونههای بالینی را ندارد. در این نوشتار برآیند یافتههای کنونی را پیش رو گذاشتهایم. روش: در یک بررسی مروری، با جستجو در پایگاههای آگاهیرسانی و بررسی نوشتههای در دسترس، دادهها گردآوری شدند. یافتهها: فرآیندهای رشدی میتواند نمای بالینی اختلال دوقطبی کودکان را دگرگون کند. همپوشی با اختلالهای دیگر و پدیدههای طبیعی دوران کودکی به دشواریهای تشخیصی میافزاید. گمان میرود نمود بالینی اختلال دوقطبی در کودکان بیشتر غیرتیپیک باشد. درباره نشانههای پیشدرآمدی، روند طولی و پیوستگی آن به بزرگسالی هنوز ناشناختههای زیادی وجود دارد. برخی پژوهشگران سه نمای بالینی را برای اختلال دوقطبی کودکان پیشنهاد کردهاند. بررسی روایی نمای بالینی گسترده یا «آشفتگی شدید در تنظیم خلق» با پژوهشهای گستردهای پیگیری میشود. نتیجهگیری: شناخت نماهای بالینی برای برنامهریزی درمان و پیشبینی روند بیماری ارزشمند است. اگر گروهبندیهای تشخیصی بر پایه گردآوری یافتهها از زمینههای گوناگون نشانهشناسی، روند بیماری، نشانههای زیستشناختی، انباشتگی خانوادگی و پاسخ درمانی باشد، روایی بیشتری در پی خواهد داشت.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |