گروهی از بیماریها که با عنوان «اختلالات تکاملی بزرگسالان» دستهبندی میشوند، شامل مجموعهای از اختلالات روانپزشکی هستند که در کودکی آغاز میشوند و تا بزرگسالی تداوم مییابند. این اختلالات با پیامدهای نامناسب و جدی در زمینههای مختلف عملکردی افراد همراهند، اما متأسفانه به اندازه کافی در ارزیابیهای بالینی و تشخیصی به آنها توجه نمیشود و یا با سایر اختلالات اشتباه گرفته میشوند و بنابراین، بیماران مبتلا درمان مناسب نیز دریافت نمیکنند. شایعترین اختلالات تکاملی بزرگسالان عبارتند از (1):
با توجه به اهمیت تشخیص و درمان این اختلالات و توجه روزافزون به ویژگیهای آنها در بزرگسالان و نیز مطرح شدن درمانهای نوین و مؤثر برای این اختلالات،کلینیک تخصصی «اختلالات تکاملی بزرگسالان» با اهداف درمانی، آموزشی و پژوهشی، از سال 1392، در بیمارستان روزبه راهاندازی شده است. گروه هدف این کلینیک بیمارانی هستند که در طیف این اختلالات قرار دارند و کیفیت زندگی آنها بهدلیل ابتلای به این اختلالات و همچنین اختلالات همراه روانپزشکی تحت تأثیر قرار دارد. هدف اصلی این کلینیک فراهم آوردن امکانات لازم برای تشخیص، ارزیابی جامع و درمان مبتنی بر شواهد است که شامل دارودرمانی و رواندرمانی (با رویکردهای مدرن پیشنهادشده برای این دسته از اختلالات) است. علاوهبر مداخلات درمانی، اعضای آکادمیک این کلینیک برنامههای پژوهشی و آموزشی را بهطور همزمان دنبال میکنند تا اولاً این فعالیتها مکمل و تقویتکننده یکدیگر باشند و ثانیاً تجارب بهدستآمده در طول زمان انباشته شود.
تا کنون تمرکز اصلی فعالیتهای این کلینیک در زمینه اختلال بیشفعالی- نقص توجه بزرگسالی بوده است که هم شیوع بالا و هم شدت قابل توجهی دارد. مطالعات طولی نشان دادهاند که علائم اختلال بیشفعالی-نقص توجه تا 70 درصد در نوجوانی و تا 50 درصد در بزرگسالی باقی میمانند (2) و شیوع کلی این اختلال در بزرگسالی حدود 5 درصد تخمین زده میشود (4،3). علایم اصلی این اختلال در دوران بزرگسالی خود را بهصورت نقص مزمن در برنامهریزی، سازماندهی و بهانجام رساندن کارها در طی زمان نشان میدهد. همچنین، بزرگسالان مبتلا به این اختلال در تنظیم و کنترل هیجانهای خود مشکلات قابل توجهی دارند که با بروز رفتارهای تکانشی و اختلال در روابط بین فردی همراه است. مشکلات طولانیمدت در عملکرد تحصیلی، شغلی و اجتماعی باعث میشود که فرد احساس اعتماد به نفس پایین، افسردگی و/ یا اضطراب داشته باشد. از آنجایی که مبتلایان به این اختلال بهصورت روزمره با تأثیرات همهجانبه نقایص خود درگیر هستند، نیاز دارند تا راهکارهای انطباقی جدیدی را برای مواجهه با مشکلات زندگی بیاموزند (6،5). هیچ آزمون تشخیصی قطعی برای اختلال بیشفعالی- نقص توجه وجود ندارد و تشخیص بر اساس شرح حال دوران کودکی و نشانههای بزرگسالی صورت میگیرد (4). با این حال، بهدلیل لزوم ارزیابی دقیق تمام نشانهها، بهتر است علائم مطابق با مصاحبه نیمهساختاریافته ویژه این اختلال بررسی شوند. از طرفی، بهدلیل همبود زیاد این اختلال با اختلالات محور I و اختلالات شخصیت که امکان تشخیص دقیق را دشوار میسازد، لازم است مصاحبههای ساختاریافته یا نیمهساختاریافته برای ارزیابی این بیماریها نیز همزمان انجام گیرد (7،6).
در کلینیک اختلالات تکاملی بیمارستان روزبه پس از ارجاع بیمار به کلینیک، ابتدا یک شرح حال کامل روانپزشکی که شامل شرح حال دوران کودکی بیمار هم میشود، گرفته میشود. سپس، ارزیابیهای تخصصی به شرح زیر صورت میگیرند:
پس از تکمیل ارزیابیها، در صورتی که بیمار نشانههای فعال اختلال بیشفعالی- نقص توجه را نداشته باشد، جهت ادامه درمان و پیگیری به درمانگاه بزرگسالان ارجاع میشود. برای بزرگسالانی که تشخیص اختلال بیشفعالی- نقص توجه دریافت میکنند، ارزیابیها قدم اول در روند درمانی تلقی میشوند. در واقع، ارزیابیها یک شرح کامل از مشکلات تحصیلی، شغلی و روابط بین فردی گذشته و حال بیمار را فراهم میآورد. سپس، جهت تصمیمگیری برای درمان با بیمار در مورد امکانات موجود بحث و گفتوگو میشود و درمان آغاز میشود. بیمارانی که اختلالات همبود شخصیتی دارند، در صورت داشتن معیارهای مناسب جهت دریافت رواندرمانی، بهصورت همزمان، به کلینیک رواندرمانی ارجاع میشوند. در مورد سایر بیماریهای همبود روانپزشکی، بهاستثنای اختلالات مصرف مواد که به درمانگاه اعتیاد ارجاع میشوند، درمان همزمان در کلینیک اختلالات تکاملی پیگیری میشود.
درمانهای موجود شامل این موارد هستند:
فنون خاص مشاوره، بهویژه «کوچینگ» که مداخله درمانی خاص این گروه از بیماران است و یکی از نوآوریهایی است که بر اساس مشارکت بین بیمار و درمانگر آموزشدیده برای آموزش5 شکل میگیرد و عملکرد فرد را در موقعیتهای مشکل زندگی بهبود میبخشد. بهطور خلاصه، «کوچینگ» نوعی مشاوره خاص است که طی آن «کوچ» یا «راهنما»، همچون یک مربی ورزشی، در کنار بازیکن (در اینجا، بیمار) میایستد و او را در طی بازی (در اینجا، زندگی روزمره) هدایت و تشویق میکند و به او نکتهها یا کارهایی را یادآوری میکند. یعنی، راهنما بازیکن را عمدتاً بر روی کار و تکلیف همان لحظه خودش متمرکز میکند. نحوه عمل راهنما، مبتنی بر کشف و ارزیابی نقاط قوت و ضعف مهارتهای اجرایی بیمار است. به این وسیله، راهنما میتواند مشخص کند که کدام ضعف یا ضعفها مهمترین موانع برای رسیدن به اهداف است. راهنما با تقویت مهارتها و توانمندیهای موجود به بیمار کمک میکند تا سازگاری بیشتری بهدست بیاورد و با پیامدهای ناشی از ضعف در عملکرد اجرایی و تنظیم هیجانی مقابله کند. راهنما بهتدریج حمایت از بیمار را در این حوزهها کاهش میدهد تا تعمیم و انتقال مهارتها را در او تقویت کند (5).
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |