جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای موسیقی

یدا... سیاوش وهابی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۱ )
چکیده

چکیده

هدف: در این پژوهش تأثیر کاربرد روشهای موسیقی درمانی و تن‌آرامی بر میزان اضطراب بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه قلبی بررسی شده است.

روش: آزمودنیهای پژوهش را ۹۰ بیمار بستری در یکی از بیمارستانهای آموزشی شهر تهران تشکیل داده‌اند که به تصادف در سه گروه موسیقی، تن‌آرامی و گواه جای داده شده‌اند. برای گرد‌آوری داده‌ها یک پرسشنامه مربوط به ویژگیهای جمعیت‌شناختی و پرسشنامه اسپیل‌برگر به کار برده شد. در این پژوهش برای گروه موسیقی، نوار موسیقی بدون کلام ایرانی و برای گروه تن‌آرامی نوار تن‌‌آرامی به کمک ضبط‌صوت دارای گوشی به مدت ۳۰ دقیقه پخش گردید. پیش از پخش نوار و پس از آن در دو گروه موسیقی و تن‌آرامی و هم‌چنین در گروه گواه پرسشنامه اضطراب اسپیل‌برگر تکمیل شد و برای تعیین اثربخشی نوار موسیقی و نوار تن‌آرامی، تفاوت نمرات اضطراب پیش از مداخله و پس از آن، محاسبه گردید.

یافته‌ها : یافته‌ها نشان داد که هر دو روش موسیقی‌درمانی و تن‌آرامی سبب کاهش معنی‌دار اضطراب آزمودنی‌های پژوهش گردیده است. در حالیکه میزان اضطراب آزمودنی‌های گروه گواه در ارزیابی پس‌آزمون کاهش نیافته بود.

نتیجه: گوش‌کردن به نوار موسیقی و نوار تن‌آرامی باعث کاهش اضطراب بیماران می‌شود.

 


میترا خلف‌بیگی، سيد اکبر بیان‌زاده، علی زاده‌محمدی، نرگس شفارودی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۵ )
چکیده

چکیده

هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فعالیت‌های موسیقایی بر حافظه و توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شده است.

روش: ۲۸ مرد مبتلا به اسکیزوفرنیا در این پژوهش شرکت داشتند که در دو گروه آزمایشی و گواه بررسی شدند. گروه آزمایشی در جلسات موسیقی‌درمانی شرکت کردند. داده‌ها به‌کمک آزمون‌ فراخنای ارقام وکسلر، آزمون حذف حروف لزاک و پرسش‌نامه اندریسون در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون گردآوری شدند.

یافته‌ها: موسیقی‌درمانی در بالابردن نمره‌های حافظه (۰۵/۰p< ، ۱۸/۲=t) و توجه (۰۱/۰p< ، ۵/۲-=t) مؤثر بود و در بیماران با علایم مثبت و منفی تأثیرمتفاوتی نداشت.

نتیجه‌گیری: محرک‌‌های موسیقایی تنظیم شده می‌توانند از پراکندگی ذهن و عدم توجه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بکاهند.


سمیرا فزائی، دکتر حسن عشایری،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش موسیقی بر خلاقیت کودکان ۷ تا ۹ ساله شهر تهران است.
مواد و روشها این پژوهش مطالعهای نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کودکان ۷ تا ۹ ساله دبستانهای منطقه ۲۰ شهر تهران بود. روش نمونهگیری در این پژوهش، در دسترس بود. تعداد نمونهها ۲۰ نفر بود و به صورت تصادفی ۱۰ نفر برای گروه آزمایش و ۱۰ نفر برای گروه کنترل انتخاب شدند. جمعآوری دادهها بر اساس پرسشنامه خلاقیت تورنس و آزمون هوشی وکسلر ۴ انجام شد. تجزیهوتحلیل اطلاعات بهدستآمده نیز با استفاده از نسخه ۲۲ نرمافزار ‌SPSS و در دو بخش توصیفی و استنباطی و با بهرهگیری از آزمونهای تی دو نمونه مستقل و تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافتهها نتایج بهدستآمده نشان داد آموزش موسیقی تأثیر معناداری بر مؤلفههای خلاقیت کودکان دارد.
نتیجهگیری آموزش موسیقی میتواند ابزاری مؤثر در توسعه خلاقیت کودکان باشد.
 

سید رضا اسحاقی فرهمند، حسن احدی، مریم کلهر نیا گل کار، مستوره صداقت،
دوره ۲۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده

اهداف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی موسیقی‌درمانی و رفتاردرمانی شناختی بر کیفیت زندگی، ولع مصرف و تنظیم هیجانی بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون بود.
مواد و روش ها: روش این پژوهش شبه‌آزمایشی و از نوع پیش‌آزمون و پس‌آزمون چند‌گروهی بود و جامعه آماری آن را کلیه مراجعان تحت درمان نگهدارنده با متادون در کیلینک‌های درمانی اعتیاد شهر تهران وابسته به وزارت بهداشت در سال ۱۳۹۷ تشکیل می‌دادند که ۵۴ (هر گروه ۱۸ نفر) نفر از آنان به شیوه نمونه‌گیری هدفمند در دو گروه آزمایش (موسیقی‌درمانی رفتاردرمانی شناختی) و یک گروه کنترل قرار داده شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه تنظیم شناختی هیجان و پرسش‌نامه کیفیت زندگی و پرسش‌نامه ولع مصرف استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. 
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد هم موسیقی‌درمانی و هم رفتاردرمانی شناختی میزان کیفیت زندگی و تنظیم هیجان گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل ارتقا و میزان ولع مصرف را به نحو قابل توجهی کاهش دادند (۰/۰۱>P). نتایج آزمون پیگیری نشان داد میانگین نمرات گروه‌های آزمایش در متغیرهای مورد مطالعه به طور معناداری متفاوت با گروه کنترل بود. بین گروه‌های درمانی از لحاظ اثر‌بخشی بر کیفیت زندگی و تنظیم منفی هیجانی شناختی تفاوت معناداری وجود داشت؛ به نحوی که رفتاردرمانی شناختی در تنظیم هیجانات منفی و افزایش کیفیت زندگی مؤثرتر بود. در مورد تنظیم هیجان‌های مثبت و کاهش ولع مصرف تفاوت معنی‌داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: این نتایج حاکی از این است که این دو نوع درمان به طور معنی‌داری باعث افزایش کیفیت زندگی، تنظیم هیجانی و کاهش ولع مصرف می‌شود. 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb