کریستین ویرادندی ولور، داتو رزالی داتو ارانزاک، محمود علی ربابه، احمد نورخین،
دوره ۲۹، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
اهداف ساختار خانواده با انتظارات اجتماعی متمایز میشود. مردان مسئولیت کسب درآمدهای اولیه را برعهده میگیرند و زنان مسئولیت وظایف خانگی را برعهده دارند. در چند سال اخیر عمدتاً در نتیجه افزایش تحصیلات، ساختار خانواده از خانوادههای سنتی تک درآمدی به خانوادههای دو درآمدی تغییر کرده است. این مطالعه باهدف پر کردن این شکافها صورتی از مشارکت نظری را مطرح میکند.
مواد و روش ها در این مطالعه از یک رویکرد کمی با مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد. نمونه این تحقیق ۴۰۴ کارگر زن در اندونزی است که قبلاً ازدواج کردهاند. با استفاده از فرمهای گوگل، پرسشنامهها بین ۴۰۴ پاسخدهنده توزیع شد و با استفاده از برنامه SmartPLS نسخه ۳ مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافته ها نتایج نشان میدهد که تعارض کار و خانواده تأثیر معناداری بر استرس کاری دارد (۰/۰۰۰=P)، عدم تعادل بین کار و زندگی تأثیر قابلتوجهی بر استرس کاری دارد (۰/۰۰۰=P)، تعارض کار و خانواده بهطور مستقیم بر عملکرد کارکنان تأثیر نمیگذارد (۰/۰۶۹۰=P)، عدم تعادل کار و زندگی مستقیماً بر عملکرد کارکنان تأثیر نمیگذارد (۰/۱۳۷=P)، استرس کاری بر عملکرد کارکنان تأثیر میگذارد (۰/۰۰۳=P).
نتیجه گیری مطابق یافتههای مطالعه، حمایتهای سازمانی و مدیریتی باید بهطور مؤثرتری در خدمت کمک به کارکنان برای دستیابی به تعادل مؤثر بین اولویتهای کاری و زندگی خانوادگی قرار بگیرد.