سید محسن خیرخواه علوی، بهمن بهمنی، کیانوش عبدی،
دوره ۳۰، شماره ۱ - ( ۵-۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف با وجود تأکید ادیان، دولتها، و فرهنگها به ازدواج و تسریع در آن در چند دهه اخیر شاهد افزایش روزافزون سن ازدواج در اکثر کشورهای جهان بودهایم. پژوهشگران زیادی به بررسی عوامل مختلف بازدارنده ازدواج پرداختهاند. بااینحال، دراینمیان عوامل بازدارنده روانشناختی، مغفول ماندهاند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل روانشناختی بازدارنده ازدواج در دختران انجام شده است.
مواد و روش ها رویکرد این پژوهش، کیفی و نوع آن تحلیل محتوای قراردادی بود. مشارکتکنندگان این پژوهش را ۱۴ دختر مجرد بالای ۲۵ سال تشکیل دادند که با روش هدفمند و تا زمان دستیابی به اشباع نظری انتخاب شدند. دادهها نیز با استفاده از روش مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری شد. درنهایت دادهها به روش استقرایی گرانهایم و لاندمن توسط نرمافزار MAXQDA نسخه ۲۰۲۰ تحلیل شدند.
یافته ها براساس تجزیهوتحلیل متن مصاحبهها، ۳۵ زیرطبقه سطح ۱ و ۱۳ زیرطبقه سطح ۲ و ۳ طبقه اصلی استخراج شد که عبارت بودند از: ۱. باورهای شناختی ایدئالگرایانه (شامل ویژگیهای آرمانی شخصیتی، ویژگیهای آرمانی ارتباطی، ویژگیهای آرمانی اقتصادی-اجتماعی و ویژگیهای آرمانی خانوادگی)، ۲. نگرشهای شناختی منفینگرانه (شامل نگرش منفی به نتیجه ازدواج، نگرش منفی به پدیده ازدواج، نگرش منفی به فرزندآوری و ترجیح اقتضائات شغلی بر اقتضائات ازدواج) و ۳. ویژگیهای شخصیتی فردگرایانه (شامل تمامیتخواهی، صمیمیتگریزی، هیجانمداری، خودمحوری و هویت منِ بد).
نتیجه گیری مبتنیبر یافتههای این پژوهش، علاوهبر لزوم وجود شرایط و اقتضائات بیرونی ضروری برای اینکه فرد نسبت به ازدواج اقدام کند، وجود اقتضائاتی درونی نیز لازم است. برای این منظور لازم است ابتدا فرد تمایل و نگاهی مثبت نسبت به پدیده ازدواج و زندگی مشترک داشته باشد و معیارها، انتظارات و خواستههای خود از همسر آینده و رابطه عاطفیاش را بشناسد و آنها را با واقعیت منطبق سازد. علاوهبراینها، ضروری است فرد ویژگیهای شخصیتی فردنگرایانه را در خود کاهش داده و ویژگیهایی که به ایجاد، پرورش و تداوم یک رابطه عاطفی مطلوب کمک میکند را در خود پرورش دهد.