اهداف: هدف این پژوهش بررسی نقش واسطهای تنظیم هیجان شناختی در رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و همسرآزاری بود.
مواد و روش ها: پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور ۳۲۴ نفر (۲۲۶ زن، ۹۸ مرد) از زنان و مردان متأهل ساکن شهر تهران در سال ۱۳۹۷، به صورت نمونهگیری در دسترس از پنج منطقه مختلف تهران انتخاب شدند. شرکتکنندگان پرسشنامه تاکتیکهای حل تعارض استراوس و همکاران (CTS-۲)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و پرسشنامه کرایج و اسپینهاون (CERQ) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از همبستگی پیرسون، مدلیابی معادلات ساختاری، و از نرمافزار AMOS نسخه ۲۳ استفاده شد.
یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد مسیر مستقیم معناداری از طرحوارههای ناسازگار اولیه بر تنظیم هیجانی و از تنظیم هیجانی منفی بر همسرآزاری برقرار است. همچنین مسیر غیرمستقیم معناداری نیز از حوزههای اول، دوم، و سوم طرحوارههای ناسازگار اولیه به همسرآزاری به واسطه تنظیم هیجانی منفی، به ترتیب با ضریب مسیر ۰/۱۳، ۰/۱۶، و ۰/۱۳ برقرار است. ضمن اینکه شاخص کایدو بر درجه آزادی (x۲/dF) برابر با ۱/۵۹۵، شاخص ریشه میانگین مجذورات تقریب (RMSEA) برابر با ۰/۰۴۵ وشاخص برازندگی تطبیقی (CFI) برابر با ۰/۹۵۳ بود که نشانگر برازندگی خوب مدل است.
نتیجه گیری: بنابراین بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه و همسرآزاری یک رابطه خطی و ساده نیست و تنظیم هیجان در این رابطه نقش واسطهای دارد.