جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای راشد

دکتر بدری دانش آموز، دکتر ثریا راشد،
دوره ۲، شماره ۳ - ( زمستان ۱۳۷۴ )
چکیده

با استفاده از ۲۲۹ پرونده بیماران بستری در مراکز درمانی روانپزشکی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران در سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۴ که با تشخیص روانپزشک مبتلا به اسکیزوفرنیا شناخته شده بودند، اطلاعات لازم در مورد ترتیب تولد و بعد خانواده بیماران استخراج شد. نتایج نشان داد که توزیع بیماران در ترتیب‌های مختلف تولد برای مجموع آنان تفاوت معنی‌دار دارد. اطلاعات بدست آمده نشان می‌دهد که بیماران مورد بررسی بیشتر از فرزندان آخر هستند و ترتیب تولد بیشتر آنها نهم و بیشتر بوده است. در خانواده‌های کم جمعیت توزیع فراوانی بیماران در دو نیمه خانواده تفاوت معنی‌داری ندارد، در حالی که در خانواده‌های دارای بیش از ۴ فرزند فراوانی بیماران بیشتر در نیمه دوم خانواده است.
مهدیه صالحی، مسعود احمدزاد اصل، روح الله صدیق، وحید راشدی، مصطفی الماسی دوغایی، لیلا کمالزاده، بهنام شریعتی،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده

اهداف: دمانس بیماری شایعی در سالمندان است که بار مراقبت زیادی به اعضای خانواده تحمیل می‌کند. عوامل زیادی می‌توانند با این بار در ارتباط باشند و یکی از این عوامل سلامت معنوی مراقبین است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین سلامت معنوی با بار مراقبت در بین مراقبین غیررسمی سالمندان مبتلا به دمانس طراحی و اجرا شد.
مواد و روش ها: مطالعه‌ حاضر که از نوع همبستگی است، بر روی ۶۰ نفر از مراقبین سالمند مبتلا به بیماری دمانس مراجعه‌کننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) و کلینیک مغز و شناخت در شهر تهران و در سال ۱۳۹۷ انجام شد. نمونه‌ها به روش نمونه‌گیری دردسترس و هدفمند انتخاب شدند. دو پرسش‌نامه روا و پایاشده بار مراقبت در بین بیماران دمانس و سلامت معنوی و یک چک‌لیست مشخصات جمعیت‌شناختی جهت بررسی اهداف پژوهش استفاده شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی در نرم‌افزار SPSS با سطح خطای نوع اول ۰/۰۵ انجام گرفت.
یافته ها: ۷۵ درصد نمونه موردبررسی (مراقبین) زن و مابقی مرد بودند. میانگین سن در کل نمونه ۴۷ سال بود. حدود ۱۶/۷ درصد مراقبین دارای بار مراقبت پایین، ۳۵ درصد دارای بار مراقبت متوسط رو به بالا، ۲۵ درصد دارای بار مراقبت متوسط و ۲۳/۳ درصد دارای بار مراقبت بالا بودند. ۱/۷ درصد مراقبین دارای سلامت معنوی پایین، ۶۶/۷ درصد دارای سلامت معنوی متوسط و ۳۱/۷ درصد نیز دارای سلامت معنوی بالا بودند. بر اساس تحلیل دومتغیره، بین بار مراقبت از بیمار با بُعد مذهبی رابطه منفی و غیر معنادار (۰/۰۸۹=P=۰/۵۰۵ ، r) و با بُعد وجودی رابطه آماری منفی و معناداری (۰/۲۹۸=P=۰/۰۲۳، r) وجود داشت. با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه (با ورود برخی مشخصه‌های جمعیت‌ناختی به عنوان متغیرهای کووریت و دو بعد مذهبی و وجودی سلامت معنی) فقط بُعد وجودی در مدل باقی‌ ماند (۰/۲۹۸=P=۰/۰۲۳، β) که حدود ۹ درصد از تغییرات بار مراقبت را تبیین کرد. 
نتیجه گیری: سلامت معنوی به عنوان محور و مرکز اصلی سایر ابعاد سلامت نقش مؤثر بر بهبود سلامت کلی مراقبین ایفا می‌کند. بنابراین، سلامت معنوی علاوه بر اینکه یکی از تعیین‌کننده‌های مؤثر بر بار مراقبت است، به عنوان عاملی در تقویت سایر ابعاد سلامت نیز عمل می‌کند. درمجموع مراقبت تجربه‌ای سخت و پرتنش است و اطلاع از مضامین مثبت مثل معنویت به درمانگران کمک می‌کند که راهکارهایی به مراقبین جهت کاهش استرس و بار مراقبت ارائه دهند.

سید کاظم ملکوتی، امیر عباس کشاورز اخلاقی، فاطمه شیرزاد، وحید راشدی، میترا خلف بیگی، مازیار مرادی لاکه، احمد حاجبی،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده

اهداف: برنامه بهداشت روان در کشور ایران از سال ۱۳۶۷ تصویب و در نظام مراقبت‌های اولیه به‌ویژه در مناطق روستایی ادغام شد. این برنامه طی چند دهه گذشته توسعه زیادی یافته است. با توجه به تغییرات جمعیت‌شناختی در کشور وگسترش زیاد شهرها نیاز به برنامه‌ای منسجم برای ارائه خدمات سلامت روان در مناطق شهری احساس شده است. هدف از انجام این مطالعه ارائه الگویی کاربردی برای خدمات سلامت روان در بیماران مبتلا به اختلالات روان‌پزشکی شدید در مناطق شهری بود.
مواد و روش ها: این طرح بر اساس مرور منابع، استفاده از بهترین شواهد، الگوی سازمان جهانی بهداشت، خدمات موجود در کشور، همکاری بین بخشی، شرح وظایف سازمان‌های ذی‌نفع، برخورداری از نظرات متخصصان و صاحب‌نظران ملی و بین‌المللی تدوین شد. در این الگو خدمات بهداشت روان شهری برای جمعیت صدهزار نفری برآورد شده است.
یافته ها: الگوی تدوین‌شده برای ارائه خدمات فوری روان‌پزشکی انسجام بیشتر و افزایش ظرفیت آموزشی و مهارتی میان کارکنان سرویس‌های ۱۱۰، ۱۱۵ ،۱۲۳ و ۱۴۸۰ و نیز فضایی برای بستری سه تا پنج بیمار اورژانسی در جنب بیمارستان عمومی را پیشنهاد می‌کند. نظر به بیماردهی جمعیت صدهزار نفری، به خدمات جامعه‌نگر شامل دو تا سه تیم ویزیت در منزل برای پوشش هشتاد بیمار برای هر تیم و سه مرکز روزانه برای ارائه خدمات به چهل بیمار نیاز خواهیم داشت. در صورت ایجاد خدمات جامعه‌نگر، برای ارائه خدمات بستری به دوازده تخت حاد روان‌پزشکی و پنج تخت برای بستری میان‌مدت توان‌بخشی نیاز داریم. از نظر اشتغال و اسکان نیز به ترتیب پنجاه بیمار نیاز به اشتغال حمایت‌شده خواهند داشت و دو آپارتمان به مساحت حدود ۶۰ متر برای اسکان حدود هشت نفر نیاز خواهد بود. تهیه و ارائه خدمات گفته‌شده نیاز به مشارکت همسو میان سازمان‌های ذی‌نفع دارد. پزشک خانواده در استمرار خدمات درمانی به بیماران شدید و خفیف روان‌پزشکی تحت نظارت مستمر متخصصین نقش مهمی ایفا خواهد کرد.
نتیجه گیری: برای رسیدن به الگوی مطلوب خدمات سلامت روان در شهرها به ‌گونه‌ای که بتواند خدمات جامع به بیماران در سطوح مختلف از پیشگیری و مراقبت تا درمان و بازتوانی را ارائه کند، نیاز به هماهنگی بین سازمان‌های ارائه‌دهنده این خدمات دارد. برای ایجاد چنین شبکه‌ای، استفاده از خدمات موجود، بار مالی و ساختاری کمی را به سیستم مدیریتی سلامت روان کشور تحمیل خواهد کرد.
پویا فرخ نژاد افشار، سید کاظم ملکوتی، وحید راشدی، مهدی اجری خامسلو،
دوره ۲۷، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده

اهداف: جمعیت سالمندان در جهان رو به افزایش است. با توجه به اهمیت سالمندی در مکان و تأثیر آن در شیوه زندگی افراد، این مطالعه به بررسی ارتباط دلبستگی مکان و عملکرد اجتماعی در سالمندان می‌پردازد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری در این تحقیق ۴۰۰ سالمند جامعه شهر تهران هستند که از طریق نمونه‌گیری سهمیه‌ای وارد تحقیق شدند. داده‌ها از طریق مقیاس دلبستگی مکانی و مقیاس خود ارزیابی انطباق اجتماعی جمع‌آوری شدند و با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: شرکت‌کنندگان شامل ۲۳۴ مرد (۵۸/۵ درصد) و ۱۶۶ زن (۴۱/۵ درصد) بودند. میانگین سنی آنان ۶/۷۸±‌۶۶/۳۱ سال بود. ابعاد هویت مکانی (β=۰/۲۳ ، P<۰/۰۰۱)، وابستگی مکانی (β=۰/۱۷ ، P=۰/۰۰۱) و پیوندهای اجتماعی در همسایگی (β=۰/۱۹ ، P=۰/۰۰۱) قادر به تبیین بعد کیفیت فعالیت‌های عملکرد اجتماعی و ابعاد وابستگی مکانی (β=۰/۳۱ ، P<۰/۰۰۱) و پیوندهای اجتماعی در همسایگی (β=۰/۲۲، P<۰/۰۰۱) قادر به تبیین بعد کیفیت روابط عملکرد اجتماعی بودند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته‌ها، دلبستگی مکانی قادر به تبیین عملکرد اجتماعی است، بنابراین با بهبود دلبستگی مکانی می‌توان وضعیت عملکرد اجتماعی سالمندان را ارتقا داد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb