چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی ارتباط میان کلیگرایی در بازخوانی از حافظهی سرگذشتی در افراد افسرده و کارایی اندک در راهبردهای مسئله گشایی، بوده است.
روش: این بررسی، کاوشی است در یافتههای چند بررسی پیشین که موضوع بازخوانی از حافظهی سرگذشتی و فرآیند مسئلهگشایی را در گروههای سالم (20= n )، افسردهی بدون افکار خودکشی (انگارهناپرداز خودکشی، 20= n )، افسردهی دارای افکار خودکشی (انگارهپرداز خودکشی، 20= n ) و افسردهی اقدام کننده به خودکشی(20= n )، ارزیابی نمودهاند. پیگیری روند تغییرات این جنبههای شناختی در پیوستار سالم- افسرده- انگارهپرداز خودکشی- اقدام کننده به خودکشی، و ارتباط احتمالی آنها، می تواند تصویر روشنتری در این زمینه ارایه دهد.
یافتهها: یافتهها نشان دادند که هرچند بین گروههای سـالم و انگارهناپرداز از یک سـو و گروههای انگارهپرداز و اقدامکنندهی خودکشی از سوی دیگر، تفاوت معنیداری وجود دارد، لیکن تفاوت میان عملکرد انگارهپردازان و اقدامکنندگان خودکشی در آزمایههای بازخوانی سرگذشتی و راهبردهای مسئلهگشایی ناچیز است.
نتیجهگیری: فزونی گرفتن میزان ناامیدی، با افزایش بیش-کلیگرایی در بازخوانی از حافظهی سرگذشتی در پاسخ به محرک- واژههای خوشایند، همراه است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |