دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1384 )                   جلد 11 شماره 4 صفحات 418-413 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- ، E-mail: amirtavakoli1@yahoo.com
چکیده:   (12261 مشاهده)
       چکیده 

مقدمه: زنده‌بودن شماری از اعضای بدن فرد فوت‌شده به‌دلیل مرگ مغزی، شاید خانواده وی را در پذیرش فوت و گذار از مرحله انکار سوگ دچار مشکل نماید. از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه افسردگی در دو گروه بستگان افراد دچار مرگ مغزی (اهداکننده و غیراهداکننده اعضا) و شاخص‎های رضایت‌مندی آنها از نظام درمانی انجام شد.

روش: این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی است، آزمودنی‌ها، بستگان درجه اول افراد فوت شده مرگ مغزی بودند. 54 نفر از 27 خانواده اهداکننده و 104 نفر از 58 خانواده غیر اهداکننده به روش نمونه‌گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. این افراد یکی از بستگان درجه اول خود را طی سال‌های 1380 و 1381 در استان تهران، به دنبال مرگ مغزی از دست داده بودند. برای گردآوری داده‌ها پرسش‌نامه ویژگی‌های جمعیت‌شناختی و پرسش‌نامه افسردگی بک به‌کار برده شد. داده‌ها به‌کمک روش های آمار توصیفی تحلیل گردیدند.

یافته‎ها: در 4/20% افراد خانواده‌های اهداکننده و 3/17% افراد خانواده‌های غیر اهداکننده افسردگی دیده شد اما تفاوت این دو از نظر آماری معنی‌دار نبود. مقایسه میزان افسردگی والدین اهداکننده و والدین غیراهداکننده هم‌چنین همسران و فرزندان دو گروه تفاوت معنی‌دار نشان نداد، لیکن بستگان اهداکننده، پدیده اهدای اعضا را در کاهش غم از دست دادن متوفی در 66% موارد کاملاً و در 32% موارد تا اندازه‌ای مؤثر می‌دانند.

نتیجه‌گیری: اهداکنندگی بر میزان افسردگی بعدی و سیر سوگواری بستگان فوت‌شدگان مرگ مغزی تأثیری ندارد.

متن کامل [PDF 188 kb]   (2933 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1385/11/29 | انتشار: 1384/11/26

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.