مقدمه
امروزه اینترنت برای اهداف متعددی به کار میرود که میتوان یکی از این اهداف را جستوجوی اطلاعات مرتبط با سلامت دانست [1]. اینترنت بهدلیل داشتن ویژگیهایی همچون سرعت بالا، هزینه کم یا رایگان بودن، در دسترس بودن، سهولت در بهکارگیری و ناشناس بودن به ابزاری رایج برای جستوجوهای مرتبط با سلامت تبدیل شده است [2]. بااینحال، اطلاعات سلامت آنلاین ممکن است به سطوح بالایی از عدم اطمینان و اضطراب منجر شود، زیرا معمولاً احتمالات پزشکی متفاوتی وجود دارد که به تشخیص افتراقی منجر میشود و در این تشخیص افتراقی ممکن است بیماریهای نادر و درعینحال بالقوه فاجعهبار نیز وجود داشته باشد [3]. به این ترتیب، استفاده مکرر از اینترنت برای جستوجوهای مرتبط با سلامتی ممکن است بهویژه برای افراد دارای نگرانی دررابطهبا سلامت و مستعد اضطراب، دلهرهآور و مشکلساز شود [4].
سایبرکندریا یک الگوی افراطی از جستوجوی پزشکی آنلاین را توصیف میکند که معمولاً با افزایش سطح اضطراب یا پریشانی همراه است [5]. اصطلاح «سایبرکندریا» ترکیبی از کلمات «سایبر» و «هیپوکندری» است که نشان میدهد منشأ این حالت آسیبشناختی، نتیجه تعامل با محتوای مرتبط با سلامت در یک محیط دیجیتال است [6]. دو رویکرد اصلی برای تعریف سایبرکندریا وجود دارد. اولین مورد بر پیوند این مفهوم با اضطراب سلامت تأکید میکند و سایبرکندریا را بهعنوان یک الگوی افراطی و یا تکراری از تحقیقات سلامت آنلاین (OHR) که با افزایش اضطراب یا پریشانی سلامتی مرتبط است، مفهومسازی میکند [7].
رویکرد دوم گستردهتر است و نشان میدهد سایبرکندریا شبیه به یک سندروم بوده و چند بعدی محسوب میشود، زیرا هم اضطراب و هم عنصری از اجبار را منعکس میکند و شامل چندین مؤلفه است: الگوی تکراری و وقتگیر جستوجوی تحقیقات سلامت آنلاین، حالات عاطفی منفی (مانند اضطراب) یا پریشانی مرتبط با جستوجوی تحقیقات سلامت آنلاین، قطع فعالیتهای دیگر درنتیجه جستوجوی افراطی تحقیقات سلامت آنلاین و مشورت با پزشک معمولاً برای کسب اطمینان در پاسخ به افزایش ناراحتی یا اضطراب [8].
براساس مدل اطمینانجویی [9]، ازآنجاییکه نتیجه جستوجوی اطمینان در اینترنت بهدلیل ماهیت آن تا حد زیادی غیرقابلپیشبینی است، برخی از افراد با اطلاعاتی که بهصورت آنلاین پیدا میکنند اطمینان خاطر پیدا خواهند کرد، درحالیکه دیگران اینطور نیستند. کسانی که نمیتوانند اطمینان خاطر را تجربه کنند یا فقط تا حدی احساس اطمینان میکنند، بیشتر مضطرب هستند و در تلاش برای یافتن اطمینان با جستوجوی افراطی ادامه میدهند [10].
تاکنون پژوهشهای متعددی ارتباط بین سایبرکندریا با عواملی همچون اضطراب سلامت [11-14]، استفاده مشکلساز از اینترنت PIU [15، 16]، علائم اختلال وسواسی اجباری (OCD) [12، 13، 17] و عدم تحمل ابهام [16، 18-21] را بررسی کردهاند. یکی از عوامل زیربنایی که همبستگی مثبتی با اضطراب و استفاده مشکلساز از گوشی هوشمند دارد [22، 23] و همچنین نقش مهم آن در حفظ OCD و افکار وسواسی بررسی شده است [24، 25]، اما تاکنون ارتباط آن با سایبرکندریا مورد مطالعه قرار نگرفته است، مفهوم «آمیختگی شناختی» است.
آمیختگی شناختی یکی از 6 فرایند مطرحشده در درمان پذیرش و تعهد (ACT) است که بهعنوان تمایل به رفتار آشکار و پنهان که بیش از حد توسط شناخت تنظیم میشود، تعریف شده است [26]. بهعبارتدیگر، در آمیختگی شناختی رفتار بهطور قابلتوجهی تحت تأثیر شناخت قرار دارد و بهواسطه شناخت کنترل میشود [27]. آمیختگی شناختی شامل مواردی مثل باورپذیری شناخت، تسلط شناخت بر سایر جنبههای تجربه، مشکل در اتخاذ دیدگاههای جایگزین در مورد افکار و تلاش برای کنترل افکار است [26]. براساس دیدگاه هیز [28]، گاهی اوقات داشتن یک فکر میتواند در غیاب یک محرک محیطی دردناک باعث ناراحتی و رنج شود. این نشان میدهد افرادی که سطوح بالاتری از آمیختگی شناختی دارند، ممکن است در معرض خطر رنج شدید در حوزههای مختلف سلامت قرار گیرند. طبق تحقیقات آمیختگی شناختی بالا با افزایش تفکر فاجعهآمیز در افراد [29، 30]، افزایش تجربه درد بدنی [31] و افزایش مراجعه به پزشکان متخصص برای دریافت مراقبتهای مربوط به سلامتی [30] مرتبط است.
مفهوم زیربنایی دیگری که ارتباط آن با اضطراب و افسردگی [32]، علائم OCD [33، 34] و اعتیاد به اینترنت [35] تأیید شده است اما تاکنون ارتباط آن با سایبرکندریا مورد توجه و مطالعه قرار نگرفته، «خودشفقتی» است. خودشفقتی شامل ارتباط با خویشتن همراه با مراقبت و حمایت در زمانی است که رنج میبریم. نف [36] شفقت به خود را متشکل از سه مؤلفه اصلی تعریف میکند: مهربانی با خود در مقابل خودقضاوتی، احساس اشتراک با بشریت در مقابل انزوا و ذهنآگاهی در مقابل افکار منفی بیش از حد. این عناصر ترکیب میشوند و بهطور متقابل تعامل میکنند تا در هنگام مواجهه با اشتباهات شخصی و نارساییهای درکشده با تجربیات مختلف در دشواریهای زندگی، یک چارچوب ذهنی دلسوزانه با خویشتن ایجاد کنند. خودشفقتی مستلزم داشتن محبت، ملایمت و درک نسبت به خویشتن است و شامل دلداری دادن و تسکین فعالانه خود در زمان کشمکشهاست. این پاسخ در تضاد با رویکرد خودانتقادی در نظر گرفته میشود که در آن شخص خود را به خاطر خوب نبودن به قدر کافی یا عدم کنار آمدن با چالشهای زندگی قضاوت یا سرزنش میکند [37، 38].
مسئله مهمتری که باید در این رابطه در نظر گرفت این است که خودشفقتی و آمیختگی شناختی از طریق چه مکانیسمهای روانشناختی با سایبرکندریا در تعامل هستند. بدین منظور مکانیسمهایی که ازیکسو تحت تأثیر خودشفقتی و آمیختگی شناختی هستند و ازسویدیگر بر سایبرکندریا تأثیر میگذارند، باید مورد بررسی قرار گیرند. طبق تحقیقات یکی از عوامل مهمی که میتواند در تبیین رابطه متغیرهای پژوهش حاضر در قالب مدل ساختاری تأثیرگذار باشد، مفهوم «حساسیت اضطرابی» است [39، 40].
حساسیت اضطرابی (AS) به ترس از احساسات و علائم بدنی مرتبط با اضطراب اشاره دارد که این ترس ناشی از باورهای فرد دررابطهبا این است که احساسات و علائم بدنی مرتبط با اضطراب پیامدهای جسمی، روانی یا اجتماعی مضری دارند [41]. افراد دارای حساسیت اضطرابی ممکن است احساسات بدنی را اشتباهاً بهعنوان سیگنالهای خطر تفسیر کنند و درنتیجه سطوح بالایی از اضطراب را تجربه کنند. برایمثال، یک فرد مبتلا به حساسیت اضطرابی بالا ممکن است از تپش قلب بهدلیل احتمال وقوع حمله قلبی یا از تعریق در جمع بهدلیل نگرانی در مورد ارزیابی اجتماعی منفی ترس داشته باشد. افراد مبتلا به حساسیت اضطرابی بالا همچنین در پاسخ به محرکهایی که باعث ایجاد اضطراب میشوند، ترس تقویتشده را تجربه میکنند [42]. تصور میشود حساسیت اضطرابی از ترکیب استعدادهای ژنتیکی [43] و تجربیات یادگیری که به کسب باورهایی در مورد اثرات مضر برانگیختگی خودمختار منجر میشود، نشأت میگیرد [44].
پژوهشها یک ارتباط مثبت و منحصربهفرد بین حساسیت اضطرابی و سایبرکندریا گزارش کردهاند و خاطر نشان کردند حساسیت اضطرابی دارای اهمیت بالقوه در توسعه سایبرکندریا میباشد [21، 45، 46]. همچنین تحقیقات نشان میدهند آمیختگی شناختی واریانس قابلتوجهی دررابطهبا حساسیت اضطرابی دارد و همبستگی بین آنها مثبت است [47، 48]. هرچه افراد آمیختگی بیشتری با افکار اضطرابی خود داشته باشند، نسبت به تجربیات مرتبط با اضطراب حساستر میشوند و چرخه اضطراب را تداوم میبخشند [49]. همچنین تحقیقات نشان دادهاند خودشفقتی کمتر با سطوح بالای اضطراب در افراد مرتبط است و فرضیه شفقت به خود بهعنوان یکی از جنبههای اصلی در پیشگیری و مداخله برای اضطراب و افسردگی به شمار میرود [36، 50].
تفکر منفی تکراری (RNT) عامل مهم دیگری است که ارتباط آن با شفقت به خود، اضطراب و افسردگی [51، 52، 53]، آمیختگی شناختی [54]، اعتیاد به اینترنت و گوشی هوشمند [55، 56] و علائم OCD [57] بررسی و تأیید شده است. افکار طولانی و مکرر (مانند نگرانی، نشخوار فکری، تأمل و حل مسئله) بخشی از شرایط انسانی هستند و میتوانند پیامدهای سازنده و یا غیرسازنده داشته باشند. تفکر منفی تکراری غیرسازنده درارتباطبا مشکلات عاطفی، بهعنوان سبکی از تفکر درباره مشکلات یا تجربیات منفی تعریف میشود که تکراری و مداخلهجویانه بوده و جدا شدن از آن برای فرد دشوار است [58، 59].
مطالعه RNT با این واقعیت همراه است که عملاً همه اقدامات یا به نشخوار فکری و یا نگرانی مربوط میشود که ارزیابی آنها شامل موارد مربوط به یک محتوای خاص یا اختلال خاص است [60]. فرآیندهای نگرانی و نشخوار تکراری هستند، کنترل کردن آنها دشوار است و محتوای منفی دارند که عمدتاً کلامی و نسبتاً انتزاعی هستند [60]. RNT بهعنوان یک عامل خطر فراتشخیصی دخیل در شروع و حفظ انواع اختلالات افسردگی و اضطراب مفهومسازی شده است [60، 61].
ازآنجاییکه امروزه اینترنت با نفوذ روزافزون خود بر اقتصادهای بزرگ جهانی و مصرفکنندگان فردی، به بخشی حیاتی از زندگی روزمره ما تبدیل شده است و در سال 2024، حدود دو سوم جمعیت جهان به شبکه جهانی وب متصل هستند [62]، تحقیقات وجود یک رابطه دو طرفه قوی بین استفاده از اینترنت و سایبرکندریا را نشان میدهند [63]، بررسی بیشتر این مفهوم در کشور ما حائز اهمیت است. همانطور که پیشتر اشاره شد، بررسی پیشینه پژوهش نشان میدهد بیشتر مطالعات صورتگرفته پیرامون سایبر کندریا، تمرکز خود را بر متغیرهای کلی مانند اضطراب سلامت و استفاده مشکلساز از اینترنت معطوف کردهاند. بااینحال، ارتباط این پدیده با سازههای زیربنایی همچون آمیختگی شناختی و خودشفقتی که در نظریههای شناختی-رفتاری و موج سوم جایگاه ویژه ای دارند [64، 65]، بهطور مستقیم مورد مطالعه قرار نگرفته است.
همچنین، با اینکه حساسیت اضطرابی و تفکر منفی تکراری از جمله عوامل مهم در تداوم اضطراب و اشتغال ذهنی در اختلالات مختلف محسوب میشوند، نقش واسطهای آنها در ارتباط بین عوامل شناختی-هیجانی و سایبرکندریا در پژوهشهای پیشین مورد غفلت قرار گرفته است. باتوجهبه این شکافهای تحقیقاتی، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل مفهومی ارتباط خود شفقتی و آمیختگی شناختی با سایبر کندریا، با در نظر گرفتن نقش واسطهای حساسیت اضطرابی و تفکر منفی تکراری طراحی شده است. این پژوهش میتواند با تبیین دقیقتری از سازوکارهای روانشناختی درگیر در سایبرکندریا زمینهساز طراحی مداخلات شناختی-رفتاری مؤثر در این حوزه شود.
روش
شرکت کنندگان
روش پژوهش حاضر توصیفی با طرح همبستگی و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای استان تهران و مازندران در سال 1403 است. جهت محاسبه حداقل حجم نمونه از محاسبهگر آماری ساپر [66] برای معادلات ساختاری استفاده شد. بدین جهت پس از واردکردن اندازه اثر (0/3)، سطح توان آماری (0/8)، تعداد متغیرهای پنهان (4)، تعداد متغیرهای آشکار (20) و سطح آلفای (0/5)، حداقل حجم نمونه 137 نفر تعیین شد.
نمونهگیری پژوهش از چند دانشگاه مختلف واقع در استانهای تهران و مازندران انجام شده است. هدف از این رویکرد، بهرهگیری از تنوع فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی این دو منطقه و درنتیجه، ارتقای قابلیت تعمیمپذیری یافتهها بوده است. علاوهبر آن، دانشگاههای موردنظر ازنظر نوع رشتههای تحصیلی نیز متنوع بودهاند (ازجمله دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی بابل واقع در مازندران، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، دانشگاه تهران و دانشگاه خوارزمی) که این امر امکان بررسی متغیرهای پژوهش را در میان گروههای مختلف دانشجویی فراهم کرده و از همگنی بیشازحد نمونه جلوگیری کرده است. استفاده از چند مرکز دانشگاهی، بهجای اتکا به یک دانشگاه واحد، همچنین موجب کاهش سوگیریهای احتمالی مرتبط با ویژگیهای خاص هر نهاد آموزشی شده و اعتبار بیرونی پژوهش را افزایش داده است. افزون بر این ملاحظات علمی، دسترسی عملیاتی پژوهشگر به این دانشگاهها و هماهنگیهای صورتگرفته با مسئولان مربوطه نیز فرآیند گردآوری دادهها را تسهیل کرده و از نظر اجرایی، انتخاب این نمونه را موجه ساخته است.
معیارهای ورود به مطالعه شامل اشتغال به تحصیل در یکی از مقاطع تحصیلی دانشگاهی، بازه سنی بین 18 تا 45 سال، تمایل و رضایت آگاهانه برای شرکت در پژوهش بهصورت داوطلبانه و توانایی درک و پاسخگویی به ابزارهای سنجش روانشناختی مورد استفاده در مطالعه بود.
معیارهای خروج از مطالعه عبارت بودند از: عدم تکمیل یا مخدوش بودن پاسخنامهها، انصراف شرکتکننده در هر مرحله از فرایند گردآوری دادهها و وجود هرگونه شرایط یا مشکلات روانشناختی شدید که مانع از پاسخدهی معتبر به پرسشنامهها گردد (براساس گزارش خود شرکتکننده یا مشاهده محقق).
روش اجرا
پس از اخذ کد اخلاق از کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه الزهرا (تهران)، ابزارهای پژوهش شامل مقیاسهای سایبرکندریا، آمیختگی شناختی، خودشفقتی، حساسیت اضطرابی و تفکر منفی تکراری در قالب یک بسته پرسشنامه طراحی شده و از طریق پلتفرم آنلاین «پرسلاین» بارگذاری گردید. برای جذب نمونه، لینک پرسشنامه همراه با توضیحاتی درباره هدف کلی پژوهش و شرایط شرکت در مطالعه، بهصورت دعوتنامهای رسمی در گروهها و کانالهای دانشجویی مرتبط با دانشگاههای منتخب منتشر شد. همچنین از برخی اساتید و مسئولان دانشجویی برای تسهیل دسترسی به دانشجویان و افزایش نرخ پاسخدهی، درخواست همکاری شد.
در ابتدای پرسشنامه، توضیحاتی درخصوص محرمانگی اطلاعات، اختیاری بودن شرکت در پژوهش، امکان انصراف در هر مرحله، و استفاده صرفاً پژوهشی از دادهها ارائه شد. تنها در صورت اعلام رضایت آگاهانه توسط شرکتکننده، دسترسی به پرسشنامه اصلی فراهم گردید. گردآوری دادهها بهصورت ناشناس و بدون دریافت اطلاعات هویتی انجام شد و دادههای گردآوریشده بهصورت ایمن ذخیره و صرفاً برای تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت. تعداد 635 پرسشنامه جمعآوری شد که پس از حذف دادههای نامعتبر، 630 پرسشنامه معتبر شناخته شده و تجریهوتحلیل شدند.
ابزار
ابزارهای بهکار گرفتهشده برای جمعآوری دادهها به شرح زیر هستند:
مقیاس شدت سایبرکندریا (CSS)
این پرسشنامه شامل 33 پرسش خودگزارشدهی بود که مک آل روی و شولین [8] آن را ساختهاند. نسخه کوتاه مقیاس شدت سایبرکندریا دارای 12 ماده است. این مقیاس را مک آل روی در سال 2019 اعتباریابی کرده و ابعاد افراط، اجبار، پریشانی و اطمینانجویی را شامل میشود [67]. یک مقیاس 5 درجهای از 1 (هرگز) تا 5 (همیشه) به این مقیاس اختصاص داده شده است. آلفای کرونباخ برای مقیاس اصلی در شکل اولیه 0/94 و در فرم کوتاه 0/90 گزارش شد. پایایی خردهمقیاسهای مربوطه از 0/75 (بیاعتمادی به متخصصان پزشکی) تا 0/95 (اجبار) متغیر است. روایی همزمان و همگرای مقیاس نیز تأیید شده است [8، 67]. در ایران نیز فروغی و همکاران [68] آلفای کرونباخ برای نمره کل و عوامل افراط، پریشانی، اطمینانجویی و اجبار را بهترتیب 0/91، 0/81، 0/73، 0/77 و 0/82 گزارش کردند. در این پژوهش ضریب آلفای 0/85 برای کل مقیاس و دامنه 0/73 تا 0/84 برای خردهمقیاسها به دست آمد.
پرسشنامه آمیختگی شناختی (CFQ)
پرسشنامه آمیختگی شناختی را گیلاندرز و همکاران [26]، برای سنجش آمیختگی شامل باورپذیری افکار، واقعیتپنداری افکار، واکنش هیجانی به افکار، هدایت رفتار بهواسطه افکار، تلاش برای کنترل افکار، تحلیل موقعیتها و غیره تدوین کردهاند. این ابزار دارای یک عامل با 7 گویه است. گیلاندرز و همکاران [26] با انجام تحلیل عاملی تأییدی بر روی 5 نمونه مختلف نشان دادند که مدل این پرسشنامه دارای شاخصهای برازش مطلوب بوده و ساختار یک عاملی این پرسشنامه مورد تأیید است. همچنین روایی سازه، واگرا و همگرای این ابزار از طریق همبستگی آن با پرسشنامه پذیرش و عمل، پرسشنامه زندگی ارزشمند، ذهنآگاهی، ابزارهای آسیبشناسی روانی و پرسشنامه رضایت زندگی مورد بررسی قرار گرفته و روایی آن تأیید شده است. اعتبار ملاکی آن نیز بهواسطه توانایی این ابزار برای تفکیک افراد دارای آشفتگی روانشناختی از افراد غیرآشفته مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. همچنین آلفای کرونباخ این ابزار در نمونههای مختلف بین 0/88 تا 0/93 و پایایی آن به روش بازآزمون 0/80 به دست آمده است [26].
نتایج تحلیل عاملی در پژوهش اعتباریابی سلطانی و همکاران [69] مدل تکعاملی را نشان داد که 54/89 از واریانس کل را تبیین کرد. روایی همگرا و واگرای پرسشنامه آمیختگی شناختی از طریق همبستگی مثبت آن با پرسشنامه باورپذیری افکار و احساسات اضطرابی، پذیرش و عمل، اضطراب در تعامل اجتماعی و همبستگی منفی آن با پرسشنامههای پذیرش و عمل اضطراب اجتماعی، زندگی مبتنی بر ارزش و کیفیت زندگی به دست آمد. پایایی پرسشنامه آمیختگی شناختی از طریق محاسبه آلفای کرونباخ و ضریب بازآزمایی بهترتیب برابر با 0/86 و 0/86 به دست آمد. در این پژوهش ضریب آلفای 0/91 به دست آمد.
مقیاس خودشفقتی
این مقیاس 12 سؤالی را نف در سال 2003 ساخته است و شش مؤلفه مهربانی به خود، قضاوت کردن خود، اشتراک انسانی، انزوا، ذهنآگاهی و همانندسازی افراطی را در یک مقیاس لیکرت 5 درجهای (از تقریباً هرگز 1 تا تقریباً همیشه 5) میسنجد. بنابراین دامنه نمرات بین 12 تا 60 هست که نمرات بیشتر نشاندهنده شفقت بیشتر است و بالعکس [36]. نف در پژوهش خود روایی محتوایی و صوری آن را تأیید و پایایی کلی آن را از طریق روش آلفای کرونباخ 0/92 گزارش کرد. همچنین هرکدام از زیرمقیاسها نیز از همسانی درونی خوبی برخوردار بودند (از 0/75 تا 0/81). علاوهبراین پایایی بازآزمایی به فاصله زمانی 2 هفته نیز 0/93 گزارش شد. در پژوهش شهبازی و همکاران [70]، روایی همزمان و همگرای پرسشنامه نیز مطلوب گزارش شده است و ضریب آلفا برای نمره کلی مقیاس 0/91 است. همچنین ضرایب آلفای کرونباخ برای خردهمقیاسهای مهربانی به خود، قضاوت کردن خود، تجارب مشترک انسانی، انزوا، ذهنآگاهی و همانندسازی افراطی بهترتیب 0/83، 0/87، 0/91، 0/88، 0/92 و 0/77 بود. در این پژوهش ضریب آلفای 0/84 برای کل مقیاس و دامنه 0/52 تا 0/63 برای خردهمقیاسها به دست آمد. در کارهای پژوهشی ضریب آلفای بالاتر از 54/0 مورد قبول است.
پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ASI)
پرسشنامه حساسیت اضطرابی که فلوید و همکاران [71] تدوین کردهاند، یک پرسشنامه خودگزارشی است که شامل 16 گویه است و در آن از مقیاس 5 درجهای لیکرت (خیلی کم: 1 تا خیلی زیاد: 5) استفاده شده است. این پرسشنامه سه عامل ترس از نگرانیهای بدنی (8 گویه)، ترس از مشاهده شدن اضطراب توسط دیگر افراد (4 گویه) و ترس از نداشتن کنترل شناختی (4 گویه) را ارزیابی میکند. همچنین ضریب آلفای کرونباخ این پرسشنامه بین 0/80 تا 0/90 تخمین زده شده است. اعتبار بازآزمایی بعد از 2 هفته تا 0/75 و بهمدت 3 سال، 0/71 محاسبه شده است [41]. دامنه نمرات پرسشنامه حساسیت اضطرابی، بین (0) تا (64) قرار دارد و با جمع کل نمرات گویهها به دست میآید. همچنین ضریب آلفای کرونباخ این پرسشنامه در مطالعه فروغی و همکاران [72] 0/90 به دست آمده است. در این پژوهش ضریب آلفای 0/87 برای کل مقیاس به دست آمد.
نسخه کوتاه پرسشنامه افکار تکرارشونده (RTQ)
مـک اوی و همکـاران این پرسشنامه را در سال 2010 جهت سنجش افکار تکرارشونده منفـی طراحـی کردهاند که یک ابزار 10 گویهای است که گویههای آن از بین 2۷ گویه نسخه اصلی پرسشنامه افکار تکرارشونده که بیشترین وزن عاملی را داشتند، انتخاب شده است و بر روی یک مقیاس 5 درجهای از 1 (کاملًا غلط) تا 5 (کاملاً صحیح) نمرهگذاری میشود. بررسی نسخه 10 سؤالی پرسشنامه افکار تکرارشونده هم در جمعیت غیربالینی و هم در جمعیت بالینی نشان داد که این ابزار از همسانی درونی بالایی برخوردار بود، بهطوریکه آلفای کرونباخ بزرگتر از 0/81 و همبستگی بالایی با مقیاس 2۷ گویهایی نسخه اصلی پرسشنامه افکار تکرارشونده داشت که حاکی از روایی مناسب پرسشنامه است [73]. همچنین پایایی آن به روش پایایی بازآزمایی بعد از 2 هفته 0/72 تا 0/93 گزارش شده است. برای محاسبه روایی پیشبین از همبستگی این ابزار با پرسشنامه افسردگی و اضـطراب بک استفاده گردید که بهترتیب ضرایب همبستگی 0/42 و 0/38 به دست آمد [73]. در ایران نیز اکبری [74]، برای بررسی پایایی پرسشنامه با روش پایایی بازآزمایی در فاصله 2 هفته، پایایی مطلوب 0/76 و همسانی درونی بالای 0/91 گزارش کرد و همچنین آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه برابر با 0/91 و میانگین همبستگی گویهها با نمره کل برابر با 81/3 گزارش شد، مقیاسهای مورداستفاده برای بررسی روایی واگرایی و همگرایی بهطور جداگانه با مقیاس سبک پاسخدهی نشخواری،0/72 پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا ،0/76 پرسشنامه اضطراب ،0/79 افسردگی بک، 0/78 همبستگی مثبت و قوی و با مقیاس عاطفه مثبت و منفی و زیرمقیاس عاطفه منفی 0/54 همبستگی متوسط و مثبت بود که بیانگر روایی همگرای این ابزار بود. همچنین این ابزار با مقیاس عاطفه مثبت و منفی زیرمقیاس عاطفه منفی 0/53 همبستگی مثبت و متوسط داشت که مؤید روایی واگرای آن بود. در این پژوهش ضریب آلفای 0/90 برای کل مقیاس به دست آمد.
یافتهها
در پژوهش حاضر که به دنبال تعیین نقش واسطهای حساسیت اضطرابی و تفکر منفی تکرارشونده در رابطه بین خودشفقتی و آمیختگی شناختی بهعنوان متغیرهای پیشبین با اضطراب ناشی از جستوجوی آنلاین بهعنوان متغیر ملاک بود، تعداد 630 نفر مورد بررسی قرار گرفتند که نمونه پژوهش حاضر ازنظر جنسیت متشکل از 403 نفر (64 درصد) زن و 227 نفر (36 درصد) مرد بودند. از نظر رشته تحصیلی 410 نفر (65/1 درصد) دانشجوی رشته پزشکی و پیراپزشکی، 89 نفر (14/1 درصد) دانشجوی رشتههای علوم انسانی (مانند حقوق، علوم سیاسی و مدیریت)، 77 نفر (12/2 درصد) رشتههای مهندسی، فیزیک و ریاضی، 17 نفر (2/7 درصد) رشته هنر، 35 نفر دانشجوی روانشناسی (5/6 درصد) و 2 نفر (0/3 درصد) دانشجوی تربیت بدنی بودند. از نظر سنی شرکتکنندگان در دامنه سنی 18 تا 60 سال و با میانگین و انحرافمعیار سنی بهترتیب برابر با 21/82 و 5/168 بودند.
تحلیل اولیه دادهها
پیش از تحلیل دادهها مفروضههای نرمال بودن و عدم همخطی متغیرهای پژوهش بررسی شد که نتایج آن در ادامه بیان میشود. شاخصهای کجی و کشیدگی برای بررسی مفروضه نرمال بودن توزیع چهار متغیر اضطراب ناشی از جستوجوی آنلاین (353/ku=0 و 0/275-=Sk)، حساسیت اضطرابی (296/ku=0 و 0/352=Sk)، خودشفقتی (021/ku=0 و 0/125-=Sk)، آمیختگی شناختی (0/532-=ku و 0/139=Sk) و تفکر منفی تکرارشونده (0/314-=ku و 0/227=Sk) مورد بررسی قرار گرفت. مقادیر چولگی و کشیدگی متغیرها حاکی از تحقق پیشفرض نرمال بودن توزیع دادهها دارد [75]. برای بررسی مفروضه عدم همخطی از آمارههای عامل تورم واریانس (VIF) و شاخص تحمل استفاده شد که باتوجهبه اینکه هیچیک از مقادیر مربوط به شاخص تحمل کمتر از 0/40 و هیچیک از مقادیر مربوط به عامل تورم واریانس بیشتر از 10 نبود، برایناساس میتوان نسبت به مفروضه عدم همخطی نیز اطمینان حاصل کرد. در
جدول شماره 1 شاخصهای گرایش مرکزی و پراکندگی و همچنین همبستگی متغیرهای پژوهش ارائه شده است.

دادههای پرت تکمتغیره توسط نمودار جعبهای و دادههای پرت چندمتغیره توسط فاصلههای ماهالانوبیس در نرمافزار Amos نسخه 29 بررسی شدند که برایناساس 3 نفر از دادهها حذف شدند.
همانطورکه مندرجات
جدول شماره 2 نشان میدهد خودشفقتی با اضطراب ناشی از جستوجوی آنلاین دارای رابطه منفی و معنادار و آمیختگی شناختی، حساسیت اضطرابی و تفکر منفی تکرارشونده دارای رابطه مثبت و معنادار میباشند و این روابط در سطح 0/01 معنیدار میباشند.

همچنین خودشفقتی با حساسیت اضطرابی و تفکر منفی تکرارشونده دارای رابطه منفی و معنادار و آمیختگی شناختی با حساسیت اضطرابی و تفکر منفی تکرارشونده دارای رابطه مثبت و معنادار میباشد.
جهت انتخاب نشانگرهای مدل ساختاری در متغیر خودشفقتی چهار خردهمقیاس قضاوت خود، تجارب مشترک، انزوا و ذهنآگاهی بهعنوان نشانگر انتخاب شدند. دو خردهمقیاس مهربانی با خود و همانندسازی بهدلیل آلفای کرونباخ کمتر از 0/60 در مدل پژوهش وارد نشدند. برای متغیر آمیختگی شناختی 7 گویه بهعنوان نشانگر انتخاب شدند. در متغیر حساسیت اضطرابی که 3 خردهمقیاس دارد، بهدلیل مقدار آلفای کمتر از 0/60 در خردهمقیاس ترس از مشاهده شدن اضطراب و باتوجهبه اینکه این متغیر را در پژوهشها میتوان هم بهصورت نمره کل و هم همراه با خردهمقیاسهایش به کار برد، در این پژوهش از نمره کل و بهصورت متغیر مشهود در مدل وارد شد. برای متغیر سایبرکندریا چهار خردهمقیاس افراط، تداخل/اجبار، اضطراب/پریشانی و اطمینان مجدد بهعنوان نشانگر انتخاب شدند. درنهایت در متغیر تفکر منفی تکرارشونده از روش بستهبندی گویه استفاده شد و دو بسته زوج و فرد بهعنوان نشانگر انتخاب شدند.
تحلیل مدل پژوهش
برای بررسی اثرهای مستقیم و واسطهای از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد که نتایج آن در قالب
تصویر شماره 1 و
جداول شماره 3 و
4 اثرات مستقیم و غیرمستقیم در ادامه ارائه شده است.
شاخصهای برازش مدل ساختاری در
جدول شماره 2 نشاندادهشده است و همانگونه که این جدول نشان میدهد شاخصهای برازش نشانگر برازش خوب مدل است. برای تأیید برازش مدل حداقل سه شاخص باید در محدوده پذیرش قرار داشته باشند. برایناساس ساختار مدل فرضی پژوهش مورد تأیید میباشد. دامنه موردقبول شاخصها براساس دیدگاه کلاین [76] گزارش شدهاند.
در ادامه اثرات مستقیم در مدل ساختاری پژوهش در
جدول شماره 3 و اثر غیرمستقیم نیز در
جدول شماره 4 ارائه شده است.

باتوجهبه
جدول شماره 3 در مواردی که آماره t خارج از بازه (1/96+ و 1/96-) قرار دارد یا سطح معنیداری کمتر از 0/05 است، دو متغیر با یکدیگر ارتباط معنادار دارند. همانطورکه میتوان مشاهده کرد مسیر مستقیم متغیر خودشفقتی به اضطراب جستوجوی آنلاین معنادار نیست (1/253=t و 0/79=β)، مسیر مستقیم متغیر آمیختگی شناختی و اضطراب جستوجوی آنلاین معنادار نیست (0/540=t و 0/054=β). مسیر مستقیم متغیر حساسیت اضطرابی به اضطراب جستوجوی آنلاین معنادار است (7/658=t و 0/496=β)، مسیر مستقیم متغیر تفکر منفی تکرارشونده به اضطراب جستوجوی آنلاین معنادار نیست (0/322=t و 0/034=β). مسیر مستقیم متغیر خودشفقتی به حساسیت اضطرابی معنادار است (6/130-=t و 0/286-=β)، مسیر مستقیم متغیر آمیختگی شناختی به متغیر حساسیت اضطرابی معنادار است (0/375=t و 9/811=β). مسیر مستقیم متغیر خودشفقتی به تفکر منفی تکرارشونده معنادار است (7/324-=t و 0/281-=β). مسیر مستقیم متغیر آمیختگی شناختی به متغیر تفکر منفی تکرارشونده معنادار است (22/503=t و 0/801=β).
برای تعیین اثر غیرمستقیم از روش بوتاسترپ با 5000 بار فرایند نمونهگیری استفاده گردید که باتوجهبه
جدول شماره 4 میتوان مشاهده کرد که اثر غیرمستقیم متغیر خودشفقتی بر متغیر اضطراب جستوجوی آنلاین با میانجیگری حساسیت اضطرابی معنادار است (05/P<0 و 0/197-=B). همچنین اثر غیرمستقیم متغیر آمیختگی شناختی بر متغیر اضطراب جستوجوی آنلاین با میانجیگری حساسیت اضطرابی معنادار است (05/P<0 و 0/157-=B). اثر غیرمستقیم متغیر خودشفقتی بر متغیر اضطراب جستوجوی آنلاین با میانجیگری تفکر منفی تکرارشونده معنادار نیست (05/P<0 و 0/013-=B). همچنین اثر غیرمستقیم متغیر آمیختگی شناختی بر متغیر اضطراب جستوجوی آنلاین با میانجیگری تفکر منفی تکرارشونده معنادار نیست (05/P<0 و 0/023-=B).
بحث
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی ارتباط بین خودشفقتی، آمیختگی شناختی، حساسیت اضطرابی و تفکر منفی تکرارشونده با سایبرکندریا انجام شد. طبق یافتههای بهدستآمده در تحلیل همبستگی، خودشفقتی با سایبرکندریا دارای رابطه منفی و معنادار است و آمیختگی شناختی و حساسیت اضطرابی با سایبرکندریا دارای رابطه مثبت و معنادار میباشند. همچنین خودشفقتی با حساسیت اضطرابی رابطه منفی و معنادار و آمیختگی شناختی با حساسیت اضطرابی رابطه مثبت و معنادار دارد. علاوهبراین، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد علیرغم تأیید رابطه معنادار خودشفقتی و آمیختگی شناختی با سایبرکندریا در تحلیل همبستگی، ارتباط مستقیم این متغیرها در نتایج مدلسازی معادلات ساختاری معنادار نیست، اما عدم معناداری مسیر مستقیم در مدل ساختاری به معنای عدم وجود رابطه غیرمستقیم از طریق متغیرهای میانجی نیست [77، 78] و این اهمیت نقش حساسیت اضطرابی را در رابطه بین متغیرهای موردنظر میرساند که باید تبیین گردد.
یافتههای پژوهش حاضر نشان دادند مسیر مستقیم خودشفقتی و آمیختگی شناختی با سایبرکندریا معنادار نبود، اما مسیر غیرمستقیم این متغیرها از طریق حساسیت اضطرابی معنادار شد. این الگو حاکی از آن است که پایین بودن سطح خودشفقتی یا بالا بودن آمیختگی شناختی، بهتنهایی و بدون وجود آسیبپذیریهای روانشناختی نظیر حساسیت اضطرابی، نمیتواند بهطور مستقیم احتمال ابتلا به سایبرکندریا را افزایش دهد. بهعبارتدیگر، این متغیرها صرفاً در تعامل با فرایندهای هیجانی آسیبزا نظیر اضطراب میتوانند به بروز نشانههای سایبرکندریا منجر شوند. این یافته با مدلهای نظری مبتنی بر تعامل آسیبپذیری_استرس همراستا است. در این مدلها فرض میشود ویژگیهای شخصیتی یا شناختی مانند خودشفقتی پایین یا آمیختگی شناختی، زمانی به شکل آسیب روانی بروز میکنند که با عوامل برانگیزاننده همچون اضطراب یا استرس فعال شوند [79]. همچنین براساس پژوهشهای پیشین، خودشفقتی پایین با اختلالات روانشناختی عمدتاً از طریق ناتوانی در تنظیم هیجان مرتبط است [80]. درواقع، حساسیت اضطرابی بهعنوان یک میانجی کلیدی، نقش تسهیلکننده دارد و مسیر بین سازههای شناختی/هیجانی و سایبرکندریا را فعال میسازد. درنتیجه، یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهند درک نقش واسطهای آسیبپذیریهای هیجانی، بهویژه حساسیت اضطرابی برای تبیین بهتر عوامل پیشبینیکننده سایبرکندریا ضروری است. این نتایج میتوانند در طراحی مداخلات رواندرمانی نیز مؤثر باشند؛ بهگونهای که تمرکز صرف بر کاهش افکار منفی یا افزایش خودشفقتی، بدون توجه به مؤلفههای اضطرابی زیرساختی، ممکن است ناکافی باشد.
یافتههای بهدستآمده دررابطهبا ارتباط خودشفقتی و سایبرکندریا از طریق حساسیت اضطرابی با پژوهش منیری و همکاران [35]، همسو است. خودشفقتی مستلزم داشتن محبت، ملایمت و درک نسبت به خویشتن است و شامل دلداری دادن و تسکین فعالانه خود در زمان کشمکشهاست [38]، شفقت به خود پاسخی ماهرانه است که امکان کنار آمدن با ناملایمات تغییرناپذیر را نه از طریق به چالش کشیدن ادراکات فرد یا تسهیل تلاشهای بیثمر برای غلبه بر آن، بلکه با جلوگیری از سرزنش خود از طریق پذیرش دلسوزانه خویشتن و واقعیت فراهم میکند [81].
براساس دیدگاه نف [38]، خودشفقتی افراد از دیگرشفقتی آنها کمتر است. این بدان معناست که ما با خود بیشتر از دیگران خشن هستیم. زمانی که دیگران در موقعیت اضطرابزا قرار دارند با روشنسازی جنبههای مختلف موقعیت سعی میکنیم از اضطراب آنها بکاهیم، اما زمانی که خود در موقعیت اضطرابزا قرار میگیریم دچار خودقضاوتی و خودسرزنشی میشویم که همین امر باعث افزایش سطح اضطراب ما میشود [38]. رویکردهای مبتنی بر شفقت بر این فرض استوار است که خودانتقادی بیش از حد و سرزنش خود باعث اضطراب، افسردگی و سایر اشکال آسیبشناسی روانی میشود [36، 82]. بر همین اساس، زمانی که فرد خودشفقتی پایینی داشته باشد در مواجهه با تجربه احساسات بدنی ناشناخته و غیرمنتظره، دچار خودسرزنشگری میشود، از این جهت که ممکن است بهدلیل بیدقتیها و ناپرهیزیهایش به یک بیماری جدی مبتلا شده باشد و این امر موجب افزایش سطح اضطراب وی میشود؛ بنابراین از راهبردهای مقابلهای ناسازگار در مواجهه با تجربیات بدنی تازه استفاده میکند [35]، در همین راستا جستوجوی تکراری و افراطی تحقیقات سلامت آنلاین میتواند یکی از این راهبردهای مقابلهای ناسازگار باشد. جستوجوهای اینترنتی برای اطلاعات پزشکی اغلب به در نظر گرفتن چندین احتمال پزشکی منجر میشود [3]. طبق تحقیقات افرادی که حساسیت اضطرابی بالایی را گزارش میکنند نگرانی بیشتری دررابطهبا ابتلا به یک بیماری دارند [83]، به همین دلیل این افراد ممکن است با افزایش تفکر فاجعهآمیز درباره معنای ناشناخته علائمی که جستوجو کردهاند، حالتهای هیجانی منفی بیشتری را پس از جستوجوهای اینترنتی برای اطلاعات پزشکی تجربه کنند [17، 19]. تحقیقات نشان میدهند افرادی که از سایتهای شبکههای اجتماعی و رسانههای اجتماعی برای مقاصد پزشکی استفاده میکنند، معمولاً رفتارهای اضطرابی را بیشتر از کاربران عادی گزارش میکنند [21، 84].
اثر غیرمستقیم متغیر آمیختگی شناختی بر متغیر اضطراب جستوجوی آنلاین با میانجیگری حساسیت اضطرابی معنادار به دست آمده که این یافته با پژوهشهای انجامشده در این زمینه همراستا است [20، 22، 23، 45، 47، 48]. طبق تحقیقات، افرادی که آمیختگی شناختی بالایی دارند ممکن است بیشتر مستعد ابتلا به اضطراب سلامت باشند [20]. این احتمال با مدل انعطافناپذیری روانشناختی هیز و همکاران [27] مطابقت دارد که براساس آن آمیختگی شناختی افراد را به تجربه محتوای افکار بهگونهای هدایت میکند که گویی آن افکار بلافاصله وجود دارند. بهعنوانمثال، فردی را در نظر بگیرید که احساس خستگی میکند و فکر میکند که خستگی نشانهای از یک بیماری مانند مولتیپل اسکلروزیس یا MS است. اگر این فرد با این فکر آمیخته شود که من مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس هستم، آنگاه این فرد احتمالاً شروع به پاسخ دادن به این فکر به روشی میکند که محتوای فکر بلافاصله وجود دارد و واقعیت با افکار او تطابق کامل دارد.
ازآنجاییکه در آمیختگی شناختی رفتار فرد بیش از اندازه تحت تأثیر افکار و شناخت او قرار دارد، زمانی که این افکار ماهیت اضطرابی داشته باشند، رفتار فرد نیز بالتبع در راستای کم کردن اضطراب قرار میگیرد و یکی از راهبردهای عملی مقابله با اضطراب سلامتی رفتار اطمینانجویی است. رفتار اطمینانجویی بهعنوان راهی کوتاهمدت برای کاهش تجارب درونی ناخواسته مرتبط با نگرانیهای سلامتی تلقی میشود [20]. اطمینانجویی در توضیح نظری سایبرکندریا به این صورت تعریف میشود که افراد با سطوح بالای اضطراب سلامت یک الگوی افراطی و یا تکراری از تحقیقات سلامت آنلاین را انجام میدهند تا در مورد نگرانیهای سلامتی خود اطمینان حاصل کنند [7]. به نظر میرسد زمانی که رفتار فرد بهواسطه آمیختگی شناختی بالا بهطور قابلتوجهی تحت تأثیر افکار او قرار دارد [29] و بهواسطه حساسیت اضطرابی بالا تفسیر نادرستی از احساسات بدنی و پیامدهای تجربه اضطراب دارد [42]، با ادراک کوچکترین تغییرات بدنی دچار اضطراب شدید شده و برای کاستن از این اضطراب دست به یک الگوی افراطی و یا تکراری از تحقیقات سلامت آنلاین میزند.
دررابطهبا نقش واسطهای تفکر منفی تکرارشونده، نتایج نشان داد مسیر مستقیم خودشفقتی و آمیختگی شناختی با تفکر منفی تکرارشونده معنادار است، اما علیرغم تأیید رابطه مثبت و معنادار تفکر منفی تکرارشونده با سایبرکندریا در تحلیل همبستگی، مسیر مستقیم تفکر منفی تکرارشونده با سایبرکندریا و همچنین اثرات غیرمستقیم آمیختگی شناختی و خودشفقتی از طریق تفکر منفی تکرارشونده بر سایبرکندریا معنادار نیستند. در توجیه نتایج بهدستآمده میتوان اینگونه توضیح داد که ازآنجاییکه تاکنون پژوهشی در باب ارتباط سایبرکندریا با تفکر منفی تکرارشونده صورت نگرفته است و در یافتههای این پژوهش عامل خودشفقتی و آمیختگی شناختی هر کدام ارتباط معنادار با تفکر منفی تکرارشونده داشتند اما ارتباط آنها با سایبرکندریا بهوسیله نقش واسطهگری تفکر منفی تکرارشونده معنادار نشده است، پس میتوان نتیجه گرفت که بین سایبرکندریا و تفکر منفی تکرارشونده رابطه ضعیفی وجود دارد.
در ادبیات پژوهش، ارتباط تفکر منفی تکرارشونده بهعنوان یک عامل شناختی با اختلالات اضطرابی بهصورت گسترده مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است [85]. در مفهومسازی سایبرکندریا نیز بر پیوند نیرومند این مفهوم با اضطراب سلامت تأکید شده است [7]، برایناساس فرضیه پژوهش حاضر بر محتمل بودن وجود ارتباط بین سایبرکندریا و تفکر منفی تکرارشونده شکل گرفت، اما ازآنجاییکه سایبرکندریا یک الگوی افراطی چند بعدی است که هم اضطراب سلامت و هم رفتارهای اجباری در پاسخ به این اضطراب را دربر میگیرد [8]، ممکن است دخیل بودن تفکر منفی تکراری در اضطراب سلامت به تنهایی نتواند به درگیر شدن فرد با عامل رفتار اجباری یا الگوی افراطی از تحقیقات سلامت آنلاین (OHR) منجر شود.
همچنین معنادار نشدن یک رابطه در یک پژوهش دلیل بر عدم وجود ارتباط واقعی بین متغیرهای مورد نظر نیست. عوامل زیادی ازجمله حجم نمونه، نوع جامعه پژوهش و روش آماری مورداستفاده برای تحلیل دادهها میتواند بر معناداری یک رابطه تأثیرگذار باشد. ازآنجاییکه روش مدلسازی معادلات ساختاری جزء پیشرفتهترین و سختگیرانهترین روشهای بررسی همبستگی است، همین امر باعث میشود اثر موردنظر کوچکتر از مقدار پیشبینیشده بهدستآمده و درنتیجه بهعنوان یک اثر بیاهمیت یا عدم وجود اثر تلقی شود؛ این در حالی ست که با یک روش آماری سهلگیرانهتر ممکن است این ارتباط معنادار به دست آید [86].
نتیجهگیری
درمجموع میتوان اینگونه توضیح داد که افرادی با سطوح خودشفقتی پایین و آمیختگی شناختی بالا در مواجهه با تجربیات بدنی ناشناخته و غیرمنتظره، حساسیت اضطرابی بیشتری نشان داده و درواقع از علائم خود میترسند و دچار نگرانی فزاینده دررابطهبا علت این علائم میشوند. به همین دلیل، بیشتر احتمال دارد که دست به جستوجوی آنلاین افراطی درمورد تجربیات بدنی خود بزنند و ازآنجاییکه جستوجوی آنلاین اطلاعات پزشکی به دستیابی به احتمالات متفاوتی منجر میشود که برخی از آن اطلاعات میتواند منتسب به بیماریهای نادر و بالقوه فاجعهبار باشد، استفاده مکرر از اینترنت برای جستوجوهای مرتبط با سلامتی ممکن است باعث افزایش سطح اضطراب افراد مستعد نگرانی دررابطهبا تجربیات مرتبط با سلامتی باشد.
باتوجهبه تأیید همبستگی و اثرات غیرمستقیم خودشفقتی و آمیختگی شناختی بر سایبرکندریا میتوان از درمان منطبق بر شفقت گیلبرت (CFT) که عمدتاً بر تکنیکهای شناخت درمانی تمرکز دارد [87] و مداخلات شفقت ذهنآگاهانه (MSC) که براساس دیدگاه نف طراحی شده است [88] و همچنین از درمان پذیرش و تعهد (ACT) برای مداخلات پیشنهادی سایبرکندریا در سطوح شدید و مشکلساز آن استفاده کرد.
ازجمله محدودیتهای پژوهش حاضر میتوان به این نکته اشاره کرد که ماهیت مقطعی آن استنباطهای علّی از یافتهها را دشوار میکند و نیاز به پژوهشهای طولی در این زمینه احساس میشود. همچنین وضعیت سایبرکندریا بهعنوان یک مفهوم متمایز و یا بهعنوان بخشی از آسیبشناسی روانی هنوز حل نشده است و ایدههای مختلفی در مورد راهبردهای پیشگیری و مدیریت آن وجود دارد. وضعیت فعلی را میتوان بهطور خلاصه بهعنوان پذیرش این موضوع توصیف کرد که مشکل (سایبرکندریا) وجود دارد و باید اقداماتی را برای آن انجام داد، اگرچه ماهیت دقیق آن بهطور کامل روشن نشده است. بدیهی است تحقیقات بیشتری برای غلبه بر این عدم قطعیتها و تناقضات در مورد سایبرکندریا مورد نیاز است.
نمونه پژوهش حاضر از جمعیت عمومی بودند و توصیه میشود تحقیقات آتی سایبرکندریا در جمعیتهای بالینی نیز مطالعه شود تا قلمرو دانش فعلی دررابطهبا این پدیده گسترش یابد. همچنین داشتن ابزارهای روانسنجی که امکان ارزیابی جامع سایبرکندریا و سازههای مرتبط را فراهم میکند میتواند به تحقیقات جامعتری دررابطهبا این موضوع بینجامد. علاوهبر موارد ذکرشده، استفاده از روشها و تحلیلهای آماری متنوع دیگر برای بررسی بیشتر ارتباط بین سایبرکندریا و تفکر منفی تکرارشونده اکیداً توصیه میشود. همچنین، باتوجهبه استفاده از ابزارهای خودگزارشی و شیوه گردآوری آنلاین دادهها، انجام پژوهشهایی با روشهای ترکیبی (کمّی و کیفی) میتواند به تحلیل عمیقتر تجربیات زیسته افراد در زمینه سایبرکندریا کمک کند. افزون بر این، بررسی اثربخشی مداخلات مبتنی بر تقویت خودشفقتی یا کاهش آمیختگی شناختی در قالب طرحهای آزمایشی یا نیمهآزمایشی میتواند چشماندازهای کاربردی نتایج این پژوهش را گسترش دهد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مقاله حاضر دارای کد اخلاق با شناسه اخلاق (IR.ALZAHRA.REC.1403.046) از کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه الزهرا تهران است.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمان های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و تحقیق و بررسی: مهرانه پیرزاده؛ نگارش پیشنویس: مهرانه پیرزاده و هادی فاضلیراد؛ تحلیل آماری: هادی فاضلیراد؛ ویراستاری، اعتبارسنجی و نهاییسازی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از تمامی شرکت کنندگان در پژوهش کمال تشکر و قدردانی را دارند.