دوره 31، شماره 1 - ( 5-1404 )                   جلد 31 شماره 1 صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Keyvan Tabar S, Alimehdi M. Impact of Self-compassion Training on the Severity of Symptoms, Anxiety Sensitivity, and Distress Tolerance in Women with Dermatillomania and Trichotillomania. IJPCP 2025; 31 (1)
URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-4368-fa.html
کیوان تبار سحر، علی مهدی منصور. اثربخشی شفقت‌ورزی متمرکز به خود بر شدت علائم، حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی در افراد مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی. مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران. 1404; 31 (1)

URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-4368-fa.html


1- گروه روانشناسی بالینی، دانشکده بهزیستی و علوم اجتماعی سلامت، واحد علوم پزشکی تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2- گروه روانشناسی بالینی، دانشکده بهزیستی و علوم اجتماعی سلامت، واحد علوم پزشکی تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. ، alimehdi.mansoor@gmail.com
متن کامل [PDF 8679 kb]   (366 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (591 مشاهده)
متن کامل:   (417 مشاهده)
مقدمه
اختلال پوست‌کنی و موکنی از جمله اختلالات روان‌شناختی با رفتارهای تکراری و اجباری هستند که با شدت علائم بالا، حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی پایین همراه هستند و اغلب به کاهش کیفیت زندگی، احساس شرم و خودسرزنشی منجر می‌شوند. این ویژگی‌ها مدیریت این اختلالات را چالش‌برانگیز کرده و نیاز به مداخلات روان‌شناختی مؤثری را که بتوانند تنظیم هیجانی را بهبود بخشند و خودانتقادی را کاهش دهند، برجسته می‌سازد. شفقت‌ورزی متمرکز به خود، رویکردی درمانی مبتنی بر نظریه‌های نِف و گیلبرت، با تأکید بر پرورش مهربانی با خود، پذیرش بدون قضاوت و آگاهی ذهن‌آگاهانه از رنج‌های شخصی، به‌عنوان یک مداخله مناسب برای این اختلالات شناخته می‌شود.
 این رویکرد از طریق مکانیسم‌های تغییر روان‌شناختی متعددی عمل می‌کند:
 نخست، با جایگزینی خودانتقادی و شرم با خودمهربانی، به کاهش احساسات منفی و افزایش عزت‌نفس کمک می‌کند که می‌تواند دفعات و شدت رفتارهای اجباری را کاهش دهد؛ 
دوم، با تقویت آگاهی ذهن‌آگاهانه و پذیرش هیجانات، به افراد امکان می‌دهد تا به‌جای اجتناب یا سرکوب هیجانات منفی مانند اضطراب، آن‌ها را تحمل کرده و تنظیم هیجانی بهتری را تجربه کنند که به بهبود تحمل پریشانی منجر می‌شود؛
سوم، با کاهش فعال‌سازی سیستم تهدید (مبارزه یا گریز) و تقویت سیستم آرام‌سازی مغزی از طریق تمرین‌هایی مانند تصویرسازی مهربانانه و خودگفتاری مثبت، حساسیت اضطرابی را کاهش می‌دهد؛
 نهایتاً، با پرورش دیدگاه غیرقضاوتی و متعادل، الگوهای شناختی ناکارآمد و افکار منفی تکراری را بازسازی کرده و شدت علائم را کم می‌کند.
 شفقت‌ورزی متمرکز به خود با ایجاد یک فضای عاطفی امن، به افراد مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی کمک می‌کند ارتباط سالم‌تری با خود و هیجانات‌شان برقرار کنند، رفتارهای اجباری را کاهش دهند و درنتیجه، شدت علائم، حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی را بهبود بخشند. این رویکرد، باتوجه‌به ماهیت عاطفی و شناختی این اختلالات، نه‌تنها به کاهش علائم کمک می‌کند، بلکه با ارتقای سلامت روان‌شناختی کلی، به‌عنوان یک مداخله مؤثر و پایدار در این حوزه مطرح است.
رفتارهای تکراری متمرکز بر بدن، رفتارهای بیش از حد تکراری هستند که با کشیدن، برداشتن یا خاراندن همراه می‌باشند که شامل درماتیلومانیا (کندن پوست) و تریکوتیلومانیا (کشیدن مو)، کاویتاداکسی (گاز گرفتن لب و گونه) و اونیکوفاژیا (جویدن ناخن) است [1]. برطبق راهنمای آماری تشخیصی اختلالات روانی (DSM-5) انجمن روانپزشکی آمریکا، اختلال موکنی، پوست‌کنی و ناخن جویدن در طبقه وسواس فکری-عملی و اختلالات مرتبط قرار گرفته است [2]. به نظر می‌رسد جای‌گذاری این سه اختلال در طیف وسواس فکری عملی نامعقول نیست، زیرا نشانه عمل تکراری در این اختلال‌ها با عادت تکرارشونده جبری مشاهده‌شده در افراد مبتلا به وسواس فکری عملی مشابهت دارد و در افراد مبتلا به وسواس مانند افراد مبتلا به موکنی، پوست‌کنی و ناخن جویدن، پافشاری علیه رفتار برخلاف پیامد دردناک برایشان دشوار است [2]؛ اما بین وسواس فکری عملی و رفتارهای متمرکز بر بدن برحسب پدیده شناختی و انگیزه‌های محیطی تفاوت وجود دارد و برطبق گفته افراد با اختلال رفتارهای متمرکز بر بدن، این رفتارها در مواقع بیکاری و یا همراه با هیجان‌های خاصی همراه است اما در وسواس فکری عملی با علائم اخطار کثیفی رخ می‌دهد [3].
 اختلال پوست‌کنی از رفتارهای تکراری متمرکز بر بدن است که در آن فرد بیش از حد پوست بدن خود را می‌کند تا جایی که زخم‌های باز در سطح پوست به‌درستی بهبود نمی‌یابند و می‌توانند به عفونت منجر ‌شوند [4]. سن شروع این اختلالات بیشتر در اوایل نوجوانی می‌باشد و بعد از سن 20 سالگی و حتی میان‌سالی شیوع کمتری دارد [5]. بیمارانی که بخش زیادی از موهای سر، ابرو، مژه، سبیل، ریش و سایر نقاط بدن را به‌دلیل کندن مو ازدست داده‌اند، تشخیص اختلال وسواس موکنی را می‌گیرند و وقتی که درنهایت درماندگی هستند به دنبال درمان می‌روند [6]. کشیدن مو به دو سبک، خودکار و متمرکز مفهوم‌پردازی شده است [7]. کشیدن مو به‌صورت خودکار یعنی بدون تلاش آگاهانه انجام می‌شود و کشیدن خودکار اغلب در حین کارهای ثابت مثل تماشای تلویزیون، مطالعه یا رانندگی رخ می‌دهد و برعکس در کشیدن متمرکز با آگاهی و با هدف کاهش یا حذف یک نیاز و یا تجربه داخلی به‌صورت ناخواسته انجام می‌شود [8].
عوامل روانشناختی مختلفی بر شدت علائم اختلال موکنی و پوست‌کنی به‌صورت مستقیم و یا غیرمستقیم می‌تواند اثرگذار باشد. حساسیت اضطرابی، تحمل پریشانی از متغیرهای مهمی هستند که با علائم اختلال پوست‌کنی و مو‌کنی ارتباط معنی‌داری دارند. حساسیت اضطرابی را می‌توان، ترسیدن از حالات و احساسات تجربه‌شده مرتبط با اضطراب تعریف کرد [9]. ترس از احساسات بدنی را می‌توان تپش قلب مثال زد که می‌تواند احتمالاً ترس از بیماری را در فرد مبتلا افزایش دهد [10]. متأسفانه درخصوص اختلال پوست‌کنی و موکنی مانند دیگر اختلالات مثل اختلالات خلقی و اضطرابی مطالعه وسیعی صورت نگرفته است. گرانت و همکاران در بررسی مقاله‌های چاپ‌شده پزشکی و روانشناختی درخصوص اختلال کندن مو و اختلال حرکت کلیشه‌ای، اسکیزوفرنی، اختلال دو قطبی توع 1 و تیک دریافتند علی‌رغم شیوع اختلالات مذکور، حجم مطالعات بر روی دو اختلال اسکیزوفرنی و دو قطبی بسیار بالاتر است و دلیل این کمبود توجه روشن نیست، اما نرخ شیوع این اختلالات و مسائل اجتماعی، تحصیلی ناشی از آن، فرصت توجه بیشتر در این حوزه را می‌طلبد. دلیل انتخاب موضوع تحقیقی با عنوان اختلالات کندن مو، پوست و افرادی است که از این اختلالات رنج می‌برند و همچنین پریشانی معنی‌داری که اختلالات مذکور برای این افراد و خانواده آن‌ها ایجاد می‌کند [11].
 یک مؤلفه که در افراد دچار اختلالات اضطراب ازجمله پوست و موکنی دیده می‌شود، تحمل پریشانی می‌باشد که شامل تمایل رفتاری برای مقاومت در برابر ناراحتی‌های خلقی است که معلول پریشانی هیجانی درک‌شده می‌باشد؛ بنابراین، عدم تحمل پریشانی یا پریشانی درک‌شده به‌صورت غیرقابل‌تحمل، غیرقابل‌قبول و غیر قابل‌کنترل مرتبط است [12]. افراد با تحمل پریشانی پایین تلاش‌های زیادی مثلاً اجتناب کردن می‌کنند تا از این حالات هیجانی منفی رهایی یابند [13]. حساسیت اضطرابی توجه زیادی به‌عنوان عامل خطر در آسیب‌شناسی روانی اضطراب کسب کرده است. حساسیت اضطرابی بالا، یک مفهوم مرتبط در افراد مبتلا به انواع اختلالات وسواسی است [14].
سیمونز و گاهر [15] تحمل پریشانی را به‌عنوان «توانایی شخص برای تجربه و تحمل حالات هیجانی منفی» معرفی می‌کنند. بنابراین اعتقاد بر آن است که تحمل پریشانی بر ارزیابی و پی‌آمد تجربه حالات هیجانی منفی تأثیر می‌گذارد، ازجمله اینکه افراد با تحمل پریشانی کم، به نظر می‌رسد بیشتر نسبت به استرس و پریشانی واکنش‌پذیرتر باشند. این افراد به نظر می‌رسد از توانایی‌های مقابله‌ای ضعیف در پاسخ به پریشانی استفاده کنند و به‌عنوان یک پیامد، تلاش می‌کنند از طریق استفاده از راهبردهایی که هدفش کاهش سریع حالات هیجانی منفی هست، از هیجانات منفی دوری کنند. اکثر تحقیقات تجربی رابطه تحمل پریشانی را با رفتارهای غیرانطباقی مورد بررسی قرار داده است [16]. تحمل پریشانی توانایی تحمل حالات تجربی بد است [15]. تحمل پریشانی شامل چندین فرایند خودتنظیمی شامل توجه،تنظیم هیجان و بازداری پاسخ است [17]. افراد دارای عدم تحمل پریشانی، علی‌رغم پیامدهای بالقوه منفی درازمدت، بیشتر به رفتارهایی دست می‌زنند که پریشانی کوتاه‌مدت را کاهش می‌دهد [15]. اکثر تحقیقات تجربی رابطه تحمل پریشانی را با رفتارهای غیرانطباقی مورد بررسی قرار داده است [16]. 
در این پژوهش از درمان شفقت به خود به‌عنوان یکی از درمان‌های موج سوم استفاده شده است. مفهوم شفقت به معنای تجربه‌پذیری و تحت تأثیر قرار گرفتن از رنج دیگران، به‌گونه‌ای که فرد مشکلات و رنج‌های خود را قابل‌تحمل‌تر نماید تعریف شده است [18]. همچنین این مفهوم به معنای صبور و مهربان بودن نسبت به دیگران و داشتن درک غیرقضاوت‌گرانه در رابطه با آن‌ها است. علاوه‌براین، دانستن این امر که تجارب و مشکلات زندگی فرد، جزئی از مسائلی است که سایر افراد نیز آن را تجربه می‌کنند [19]. همچنین شفقت به خود بر نوعی هیجان ویژه نسبت به خود یعنی خودگرمی و خود مهربانی تأکید می‌ورزد [20]. مفهوم شفقت به معنای تجربه‌پذیری و تحت تأثیر قرار گرفتن از رنج دیگران، به‌گونه‌ای که فرد مشکلات و رنج‌های خود را قابل‌تحمل‌تر نماید تعریف شده است [18]. درمان شفقت‌ورزی متمرکز به خود جزء درمان‌های روانشناسی موج سوم هست که توجه درمانگران مدرن را به خود جلب کرده است. به‌خصوص برای اختلالاتی همچون افسردگی، اضطراب، وسواس به کار گرفته شده است و انگیزه این درمان کاهش درد، رنج، اضطراب، پریشانی می‌باشد [21]. 
این پژوهش می‌تواند به‌عنوان یک گام مهم در جهت بهبود عمومی سلامت روانی و جسمی افراد با اختلال ات پوستی و مویی مورد توجه قرار گیرد و به دانشمندان و متخصصان در این حوزه کمک کند روش‌های بهتری برای مدیریت این اختلالات ارائه نمایند. افراد با اختلالات پوستی و مویی ممکن است با مشکلاتی همچون اضطراب، عصبانیت و کاهش تحمل پریشانی روبه‌رو شوند که می‌تواند بر عملکرد روزمره آن‌ها تأثیر منفی بگذارد. شفقت‌ورزی به خود می‌تواند بهبودی در این امور ایجاد کند. همچنین ارتباط نزدیک بین سلامت روانی و سلامت جسمی شناخته شده است. افزایش شفقت و مراقبت به خود می‌تواند به بهبود سلامت جسمی افراد کمک کند و عوارض جسمی مرتبط با اختلالات پوستی و مویی را کاهش دهد. آگاهی از خود و احساسات خود یکی از مهم‌ترین عوامل برای مدیریت افضل اضطراب و پریشانی است. انجام این پژوهش می‌تواند به افراد کمک کند تا با درون خود ارتباط عمیق‌تری برقرار کنند و از خودآگاهی بیشتری برخوردار شوند. از دیگر ضرورت‌های این پژوهش این است که هر نوع پژوهشی از این نوع می‌تواند علاوه‌بر ایجاد یک پژوهش، به پژوهش‌های مشابه بپیوندد و امکان مقایسه نتایج به‌دست‌آمده در ایران با دیگر پژوهش‌ها را فراهم سازد. باتوجه‌به مطالب عنوان‌شده، مطالعه حاضر اثربخشی شفقت‌ورزی مبتنی بر خود را بر شدت علائم، حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی در بین افراد با اختلالات موکنی و پوست‌کنی موردبررسی قرار داد.

روش
این پژوهش ازلحاظ هدف جزء پژوهش‌های کاربردی و ازلحاظ اجرا و شیوه گردآوری داده‌ها نیمه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه کنترل بود که در گروه آزمایش، شفقت‌ورزی متمرکز به خود به‌عنوان متغیر مستقل اعمال شده است تا تأثیر آن بر متغیرهای وابسته یعنی شدت علائم، حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی بررسی شود. برای جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات لازم جهت انجام تحقیق از روش کتابخانه‌ای و روش میدانی استفاده گردیده است. در روش کتابخانه‌ای با مراجعه به کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی از کتب و مقالات فارسی و لاتین جهت تکمیل بخشی از تحقیق استفاده شده است و در قسمت میدانی پژوهش در این تحقیق به‌منظور جمع‌آوری اطلاعات از پرسش‌نامه‌ها استفاده شده است. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش‌نامه‌ها از جمله پرسش‌نامه موکنی و پوست‌کنی، پرسش‌نامه حساسیت‌های اضطرابی و پرسش‌نامه تحمل پریشانی است. در پژوهش حاضر، جامعه‌ موردمطالعه متشکل از افراد دارای اختلال پوست‌کنی و موکنی بود که به کلینیک‌ پارسه در نیمه اول سال 1403 مراجعه کرده بودند و مداخله در کلینیک پارسه انجام گرفت و درمان توسط نویسنده مسئول ارائه شد. باتوجه‌به ماهیت نیمه‌آزمایشی بودن پژوهش، نمونه پژوهش شامل 30 نفر از افراد دارای اختلال پوست‌کنی و موکنی بود که به‌صورت نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر) و گروه آزمایش (15 نفر) جای‌گذاری شدند. فراوانی مربوط به عضویت گروهی افراد نمونه نیز به این صورت است:

ملاک‌های ورود
-دریافت تشخیص اختلاد موکنی، کندن پوست براساس معیارهای تشخیصی DSM-5 و به‌وسیله مصاحبه تشخیصی که توسط خود پژوهشگر و روان پزشک انجام شد،
-دامنه سنی 20-35 سال،
-ابتلا به پوست‌کنی و موکنی به‌مدت حداقل 6 ماه به تشخیص روانپزشک،
-لازم است آزمودنی‌ها در طول اجرای پژوهش از برنامه‌های روان درمانی و تغییر درمان‌های دارویی در خارج از مداخله آموزشی و درمانی پژوهش استفاده نکنند،
-افراد باید حداقل 15 دقیقه در هفته مداخلات خودشفقت و سپاس‌گزاری انجام دهند.

ملاک‌های خروج
 -عدم تمایل به ادامه همکاری (عدم خروج)،
 -عدم شرکت در جلسات درمانی بیش از 2 جلسه (عدم خروج)،
 -عدم ابتلا به به اختلال وسواس فکری –عملی (عدم ورود).

ابزار
 به‌منظور جمع‌آوری اطلاعات از پرسش‌نامه استفاده شده است که به قرار ذیل می‌باشد:

ابزار پرسش‌نامه حساسیت اضطرابی (ASI)
 پرسش‌نامه‌ حساسیت اضطرابی یک پرسش‌نامه خودگزارش‌شده است که 16 گویه دارد و براساس مقیاس 5 درجه‌ای لیکرتی (خیلی کم=0 تا خیلی زیاد=4) است. هر گویه این عقیده را منعکس می‌کند که احساسات اضطرابی به‌صورت ناخوشایند تجربه می‌شوند و توان منتهی شدن به پیامد آسیب‌زا را دارند. درجه تجربه ترس از نشانه‌های اضطرابی با نمرات بالاتر مشخص می‌شود. دامنه نمرات بین 0 تا 64 است [22]. ساختار این پرسش‌نامه از سه عامل ترس از نگرانی‌های بدنی (8 گویه)، ترس از نداشتن کنترل شناختی (4 گویه) و ترس از مشاهده شدن اضطراب توسط دیگران (4 گویه) تشکیل شده است. بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی این مقیاس، ثبات درونی آن را (آلفای بین 0/80 تا 0/90) نشان داده است. اعتبار بازآزمایی بعد از 2 هفته 0/75 و به‌مدت 3 سال 0/71 نشان داده است که حساسیت اضطرابی یک سازه شخصیتی پایدار است [23]. اعتبار آن در نمونه ایرانی براساس سه روش، همسانی درونی، بازآزمایی و تنصیفی محاسبه شد که برای کل مقیاس به‌ترتیب ضرایب اعتبار 0/93، 0/95 و 0/97 به دست آمد. روایی براساس سه روش روایی هم‌زمان، همبستگی خرده‌مقیاس‌ها با مقیاس کل و با یکدیگر و تحلیل عوامل محاسبه شد. روایی هم‌زمان از طریق اجرای هم‌زمان با پرسش‌نامه علائم بالینی 90 گویه‌ایی «SCL-90» انجام شد که ضریب همبستگی 0/56 حاصل آن بود. ضرایب همبستگی با نمره کل در حد رضایت‌بخش و بین 0/74 تا 0/88 متغیر بود. همبستگی بین خرده‌مقیاس‌ها نیز بین 0/40 تا 0/68 متغیر بود [24]. پایایی مقیاس مذکور در پژوهش مشهدی و همکاران [25] با روش آلفای کرونباخ 0/87 و با همین روش در پژوهش قاسمی (1391)، 0/89 گزارش شد [26].

ابزار پرسش‌نامه تحمل پریشانی هیجانی (DTS)
 پرسش‌نامه تحمل پریشانی هیجانی را سیمونز و گاهر در سال 2005 [15] ساخته‌اند که از 15 گویه و 4 خرده‌مقیاس تحمل (تحمل پریشانی هیجانی) (3 سؤال)، جذب (جذب شدن به‌وسیله هیجانات منفی) (3 سؤال)، ارزیابی (برآورد ذهنی پریشانی) (6 سؤال) و تنظیم (تنظیم تلاش‌ها برای تسکین پریشانی) (3 سؤال) تشکیل شده است که به‌منظور سنجش میزان تحمل پریشانی هیجانی در افراد به کار می‌رود. سیمونز و گاهر [15] ضرایب آلفا برای این مقیاس را به‌ترتیب 0/72، 0/82 و 0/70 و برای کل مقیاس 0/82 گزارش کرده‌اند. آن‌ها همچنین گزارش کرده‌اند که این پرسش‌نامه دارای روایی ملاکی و هم‌گرای اولیه خوبی است. علوی در پایان‌نامه‌اش از این ابزار بهره گرفته است. وی آن را بر روی 48 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد (31 زن و 17 مرد) اجرا کرده است و گزارش کرده است که کل مقیاس دارای پایایی همسانی درونی بالا (0/71=α) و خرده‌مقیاس‌ها دارای پایایی متوسطی (برای تحمل 0/54، جذب 0/42، ارزیابی 0/56 ، تنظیم 0/58) هستند [27].

ابزار پرسش‌نامه مقیاس موکنی، معرفی مقیاس موکنی بیمارستان عمومی ماساچوست (MGH-HPS) کیتن و همکاران [28]
یک مقیاس خودسنجی 7 سؤالی می‌باشد که رفتارهای موکنی را می‌سنجد. مقیاس MGH-HPS فراوانی، شدت و کنترل میل و اصرار موکنی را در 1 ماه گذشته می‌سنجد. این مقیاس در یک طیف لیکرت 5 درجه‌ای رتبه‌بندی می‌شود. پاسخ‌دهندگان میزان توافق‌شان را با هرکدام از ماده‌ها در مقیاس لیکرت که از دامنه (هیچ ) تا (بی‌نهایت )گسترده است، نشان می‌دهند. (هیچ ) نمره صفر و (بی‌نهایت ) نمره 4 می‌گیرد و در نمره کلی پرسش‌نامه نمره صفر فقدان علائم و نمره 28 نهایت آسیب را نشان می‌دهد.  نقطه برش پیشنهادی برای این ابزار در مطالعه سلز و همکاران [29]، نمره 17 می‌باشد و نمره بالای 17 نشان‌دهنده تشخیص اختلال موکنی است. این مقیاس در هر دو گروه بالینی و غیربالینی استفاده شده است [28، 30]. همسانی درونی مطلوب(0/89=α؛ [28]) و پایایی از نوع بازآزمایی موردقبول 0/97=r به‌وسیله پژوهش اوسالیوان و همکاران [31] به دست آمده است. روایی همگرا از مقیاس MGH-HPS حمایت می‌کند و نشان‌دهنده همگرایی بالای این مقیاس با مقیاس‌های سنجش اضطراب و افسردگی می‌باشد [31]. در ایران نیز سلز و همکاران [29] نسخه فارسی MGH-HPS هنجاریابی کرده‌اند.  نتایج آن‌ها نشان داده است که MGH-HPS در نمونه ایرانی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. 

ابزار مقیاس دست‌کاری و کندن پوست
 مقیاس دست‌کاری و کندن پوست (کیتن و همکاران، 2016) [32] یک مقیاس خودسنجی 8 سؤالی است که علائم پوست‌کنی (مانند میل و اصرار به پوست‌کنی، زمان صرف‌شده برای پوست‌کنی، کنترل بر روی فشارهای پوست‌کنی، تداخل رفتارهای پوست‌کنی در عملکرد اجتماعی و شغل فرد، پریشانی مرتبط با پوست‌کنی و رفتار اجتنابی ناشی از پوست‌کنی) را مورد ارزیابی قرار می‌دهد [29]. سؤالات در یک طبقه لیکرت 4 درجه رتبه‌بندی می‌شود و دامنه نمرات از صفر (فقدان علامت) تا 4 (نهایت وجود علامت) است. دامنه نمره کلی نیز از (0) تا (32) است. نمره کلی 8 نشان‌دهنده رنج از پوست‌کنی است و کسب نمره 10 نشان‌دهنده اختلال پوست‌کنی است [33]. همسانی درونی خوب (0/8=α) و پایایی از نوع بازآزمایی موردقبول (0/9=r) به دست آمده است [32]. مقیاس SPS دارای روایی همگراست و نشان‌دهنده همبستگی بالای این مقیاس با مقیاس‌های سنجش پوست‌کنی در نمونه‌های غیربالینی است [34]. در ایران نیز راتیو و همکاران [33] نسخه فارسی SPS را هنجاریابی کرده‌اند. نتایج آن‌ها نشان داده است که SPS در نمونه ایرانی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. 
روش اجرای این پژوهش بدین صورت بود که در ابتدا و قبل از آموزش شفقت به خود، پیش‌آزمون بر روی هر 2 گروه پژوهش صورت گرفت. در مرحله بعد گروه آزمایش در طول 8 جلسه تحت آموزش شفقت به خود قرار گرفتند. در این مدت هیچ مداخله‌ای بر روی گروه کنترل انجام نگرفت. بعد از اتمام آموزش گروه‌های آزمایش، پس‌آزمون بر روی هر 2 گروه پژوهش انجام شد و یافته‌های آن با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با پیش‌آزمون مقایسه و جمع‌بندی می‌گردد. در این پژوهش از جلسات 8‌ گانه 45 دقیقه‌ای طبق بسته آموزشی گیلبرت و همکاران (2005) [35] اجرا گردید. خلاصه‌ای از شرح جلسات آموزش شفقت به خود به‌صورت جدول شماره 1 ارائه شده است.


به‌منظور آزمون استنباطی فرضیه‌ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر دو راهه (طرح آمیخته بین آزمودنی-درون آزمودنی) استفاده شده است.


یافته‌ها
میانگین و انحراف‌معیار نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون متغیرهای شدت علائم، حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی در دو گروه آزمایش و کنترل در جدول شماره 2 ارائه شده است.


به‌منظور بررسی اثربخشی شفقت‌ورزی متمرکز به خود بر شدت علائم در افراد مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر بین‌گروهی استفاده شد. قبل از اجرای آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر بین‌گروهی، پیش‌فرض نرمال بودن داده‌ها با آزمون شاپیرو ویلک انجام شد. این پیش‌فرض حاکی از آن است که تفاوت مشاهده‌شده بین توزیع نمرات گروه نمونه و توزیع نرمال در جامعه برابر با صفر است. همچنین به‌‌منظور بررسی پیش‌فرض یکنواختی کوواریانس‌ها یا برابری کوواریانس‌ها با کوواریانس کل از آزمون کرویت ماچلی استفاده شد. اگر معنا‌داری در آزمون کرویت ماچلی بالاتر از 0/05 باشد، به‌ طور معمول از آزمون فرض کرویت و در صورت عدم ‌تأیید از آزمون محافظه‌کارانه گرینهاوس-گیسر برای تحلیل واریانس اندازه‌های تکراری استفاده می‌شود. در این پژوهش نتایج آزمون ماچلی برای متغیر شدت علائم اختلال پوست‌کنی و اختلال موکنی برقرار بود (0/05<P) جدول شماره 3 گزارش ‌شده است.


براساس یافته‌های به ‌دست‌آمده در جدول شماره 3 تفاوت بین نمرات اختلال پوست‌کنی (0/01>P) و اختلال مو‌کنی (0/01>P) در سه مرحله از پژوهش معنادار است. نتایج نشان می‌دهد به‌ترتیب نزدیک به 17/9 و 28/3 درصد از تفاوت‌های فردی در متغیرهای اختلال پوست‌کنی و اختلال موکنی به تفاوت بین دو گروه مربوط است. علاوه‌براین تعامل بین مراحل پژوهش و عضویت گروهی نیز در همه متغیرهای پژوهش معنا‌دار است (0/01>P)؛ به‌عبارت‌ دیگر تفاوت بین نمرات در همه متغیرهای پژوهش در سه مرحله از پژوهش در دو گروه معنادار است، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت شفقت‌ورزی متمرکز به خود بر شدت علائم افراد مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی مؤثر بوده است. باتوجه‌به نتایج به‌ دست‌آمده در جدول شماره 2، تفاوت بین مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری در همه متغیرهای پژوهش معنا‌دار است؛ بنابراین نتایج مقایسه‌های زوجی میانگین‌های سه مرحله پژوهش با استفاده از آزمون بونفرونی در جدول شماره 4 گزارش‌ شده است.


نتایج مقایسه‌های زوجی تفاوت میانگین‌ها در سه مرحله آزمون در جدول شماره 3 نشان می‌دهد که در گروه‌ شفقت‌ورزی متمرکز به خود تفاوت بین میانگین نمرات مرحله پیش‌آزمون با مراحل پس‌آزمون و پیگیری معنی‌دار می‌باشد (0/01>P). با مقایسه میانگین نمرات در سه مرحله مشاهده می‌شود میانگین نمرات شدت علائم در مراحل پس‌آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش‌آزمون به‌طور معنی‌داری کاهش یافته است. تفاوت بین نمرات مرحله پس‌آزمون با نمرات مرحله پیگیری معنی‌دار نیست (0/05<P)، بنابراین از شاخص گرینهاوس-گیسر استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازه‌های تکراری برای مقایسه دو گروه در متغیر حساسیت اضطرابی در سه مرحله پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری در جدول شماره 5 گزارش ‌شده است.


بر اساس یافته‌های به ‌دست‌آمده در جدول شماره 5 تفاوت بین نمرات مؤلفه‌های ترس از نگرانی‌های بدنی (0/01>P)، ترس از نداشتن کنترل شناختی (0/01>P) و ترس از مشاهده شدن اضطراب توسط دیگران (0/01>P) در سه مرحله از پژوهش معنادار است. نتایج نشان می‌دهد به‌ترتیب نزدیک به 20/1، 20/7 و 31/8 درصد از تفاوت‌های فردی در متغیرهای ترس از نگرانی‌های بدنی، ترس از نداشتن کنترل شناختی و ترس از مشاهده شدن اضطراب توسط دیگران به تفاوت بین دو گروه مربوط است. علاوه‌براین تعامل بین مراحل پژوهش و عضویت گروهی نیز در همه متغیرهای پژوهش معنا‌دار است (0/01>P)؛ به‌عبارت‌ دیگر تفاوت بین نمرات در همه متغیرهای پژوهش در سه مرحله از پژوهش در دو گروه معنادار است، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت شفقت‌ورزی متمرکز به خود بر حساسیت اضطرابی افراد مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی مؤثر بوده است. باتوجه‌به نتایج به‌دست‌آمده در جدول شماره 6، تفاوت بین مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری در همه متغیرهای پژوهش معنا‌دار است؛ بنابراین نتایج مقایسه‌های زوجی میانگین‌های سه مرحله پژوهش با استفاده از آزمون بونفرونی در جدول شماره 7 گزارش‌ شده است. 




نتایج مقایسه‌های زوجی تفاوت میانگین‌ها در سه مرحله آزمون در جدول شماره 7 نشان می‌دهد که در گروه‌ شفقت‌ورزی متمرکز به خود تفاوت بین میانگین نمرات مرحله پیش آزمون با مراحل پس‌آزمون و پیگیری معنی‌دار می‌باشد (0/01>P). با مقایسه میانگین نمرات در سه مرحله مشاهده می‌شود که میانگین نمرات حساسیت اضطرابی در مراحل پس‌آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش‌آزمون به‌طور معنی‌داری کاهش یافته است. تفاوت بین نمرات مرحله پس‌آزمون با نمرات مرحله پیگیری معنی‌دار نیست (0/05<P) به‌منظور بررسی اثربخشی شفقت‌ورزی متمرکز به خود بر تحمل پریشانی در افراد مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر بین‌گروهی استفاده شد. قبل از اجرای آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر بین‌گروهی، پیش‌فرض نرمال بودن داده‌ها با آزمون شاپیرو ویلک انجام شد. این پیش‌فرض حاکی از آن است که تفاوت مشاهده‌شده بین توزیع نمرات گروه نمونه و توزیع نرمال در جامعه برابر با صفر است. همچنین به‌‌منظور بررسی پیش‌فرض یکنواختی کوواریانس‌ها یا برابری کوواریانس‌ها با کوواریانس کل از آزمون کرویت ماچلی استفاده شد. اگر معنا‌داری در آزمون کرویت ماچلی بالاتر از 0/05 باشد، به‌ طور معمول از آزمون فرض کرویت و در صورت عدم ‌تأیید از آزمون محافظه‌کارانه گرینهاوس-گیسر برای تحلیل واریانس اندازه‌های تکراری استفاده می‌شود. نتایج آزمون ماچلی برای همه مؤلفه‌های تحمل پریشانی برقرار نبود (0/05>P)، بنابراین از شاخص گرینهاوس-گیسر استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازه‌های تکراری برای مقایسه دو گروه در متغیر تحمل پریشانی در سه مرحله پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری در جدول شماره 6 گزارش ‌شده است.
براساس یافته‌های به ‌دست‌آمده در جدول شماره 6 تفاوت بین نمرات مؤلفه‌های تحمل (0/01>P)، جذب (0/01>P)، ارزیابی (0/01>P) و تنظیم (0/01>P) در سه مرحله از پژوهش معنادار است. نتایج نشان می‌دهد به‌ترتیب نزدیک به 20/8، 38/3، 29/4 و 18/1 درصد از تفاوت‌های فردی در متغیرهای تحمل، جذب، ارزیابی و تنظیم به تفاوت بین دو گروه مربوط است. علاوه‌براین تعامل بین مراحل پژوهش و عضویت گروهی نیز در همه متغیرهای پژوهش معنا‌دار است (0/01>P)؛ به‌ عبارت‌ دیگر تفاوت بین نمرات در همه متغیرهای پژوهش در سه مرحله از پژوهش در دو گروه معنادار است، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت شفقت‌ورزی متمرکز به خود بر تحمل پریشانی افراد مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی مؤثر بوده است. باتوجه‌به نتایج به‌ دست‌آمده در جدول شماره 8، تفاوت بین مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری در همه متغیرهای پژوهش معنا‌دار است؛ بنابراین نتایج مقایسه‌های زوجی میانگین‌های سه مرحله پژوهش با استفاده از آزمون بونفرونی در جدول شماره 8 گزارش‌ شده است. 


نتایج مقایسه‌های زوجی تفاوت میانگین‌ها در سه مرحله آزمون در جدول شماره 8 نشان می‌دهد که در گروه‌ شفقت‌ورزی متمرکز به خود تفاوت بین میانگین نمرات مرحله پیش‌آزمون با مراحل پس‌آزمون و پیگیری معنی‌دار می‌باشد (0/01>P). با مقایسه میانگین نمرات در سه مرحله مشاهده می‌شود که میانگین نمرات تحمل پریشانی در مراحل پس‌آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش‌آزمون به‌طور معنی‌داری افزایش یافته است. تفاوت بین نمرات مرحله پس‌آزمون با نمرات مرحله پیگیری معنی‌دار نیست (0/05<P). که نشان دهنده ثبات اثرات درمان با گذشت زمان می باشد. در گروه کنترل نیز تفاوت بین نمرات مرحله پیش آزمون با مراحل پس آزمون و پیگیری و همچنین تفاوت بین نمرات مرحله پس آزمون با نمرات پیگیری معنی دار نیست (0/05>P). برایناساس نتیجه گرفته می شود شفقت ورزی متمرکز به خود بر افزایش تحمل پریشانی افراد مبتلا به اختلال پوست کنی و موکنی مؤثر بوده است.

بحث
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شفقت‌ورزی متمرکز به خود بر شدت علائم، حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی در افراد با اختلال پوست‌کنی و موکنی انجام شد که نتایج نشان داد با مقایسه میانگین نمرات دو گروه مشاهده می‌شود که میانگین نمرات شدت علائم و حساسیت اضطرابی افراد گروه آزمایش در مرحله پس‌آزمون و پیگیری در مقایسه با افراد گروه کنترل کاهش و میانگین نمرات تحمل پریشانی افزایش یافته است. بنابراین نتیجه گرفته می‌شود شفقت‌ورزی متمرکز به خود بر شدت علائم، حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی در زنان مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی مؤثر بوده است. نتایج پژوهش نشان داد شفقت به خود بر کاهش شدت علائم اثربخش است و موجب کاهش شدت علائم در زنان مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی شده است. این یافته با پژوهش‌های میرمعینی و همکاران [36]، ملارد و همکاران [37]، بومونت و همکاران [38] و ویلسون و همکاران [39] همسو می‌باشد. 
در تبیین این فرضیه باید چنین بیان کرد که شفقت‌ورزی متمرکز به خود، یک رویکرد درمانی است که شامل پرورش نوعی مهربانی، درک و پذیرش نسبت به خود است. این رویکرد در افراد با اختلال پوست‌کنی و موکنی می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی داشته باشد. افراد مبتلا به این اختلال اغلب با احساسات منفی و قضاوت‌های انتقادی نسبت به خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند. شفقت‌ورزی متمرکز به خود می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا با این احساسات با مهربانی و درک بیشتری برخورد کنند [40]. به‌جای انتقاد از خود، می‌توانند به خودشان بیاموزند که با نرمی و احترام رفتار کنند، گویی که یک دوست صمیمی با آن‌ها صحبت می‌کند. این رویکرد همچنین به آن‌ها کمک می‌کند تا توجه خود را از شدت علائم و عواقب آن‌ها به احساسات و نیازهای خودشان معطوف کنند. به این ترتیب، آن‌ها می‌توانند به‌جای سرزنش خود، درک بهتری از دلایل و محرک‌های رفتار خود به دست آورند. ازطرف‌دیگر، شفقت‌ورزی متمرکز به خود به آن‌ها کمک می‌کند تا در زمان مواجهه با علائم، از استراتژی‌های سالم‌تر و مناسب‌تری استفاده کنند [41]. به‌جای زور و خشونت به خود، می‌توانند با صبر و حوصله و مهربانی با خودشان برخورد کنند. درنتیجه، شفقت‌ورزی متمرکز به خود می‌تواند به زنان مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی کمک کند تا با احساسات و نیازهای خود با درک و مهربانی بیشتری برخورد کنند و درنتیجه علائم آن‌ها کاهش یابد.
همچنین باتوجه‌به پایین‌تر بودن میانگین نمرات گروه آزمایش در مرحله پس‌آزمون و پیگیری در مقایسه با افراد گروه کنترل، نتیجه گرفته می‌شود شفقت‌ورزی متمرکز به خود مؤثر بوده و موجب کاهش حساسیت اضطرابی در زنان مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی شده است. این یافته با پژوهش‌های ابوطالبی و همکاران [42]، علی‌مهدی و همکاران [21]، خدری و همکاران [43]، زمستانی و همکاران [44]، باومگاردنر و همکاران [45] و میرزاخانی و همکاران [46] همسو می‌باشد. 
در تبیین این یافته باید بیان کرد که خودشفقت‌ورزی بر پذیرش خود و پذیرش تجربه خود در چارچوب مهربانی با خویشتن و با هوشیاری (ذهن‌آگاهی) تأکید دارد [47]. مهربانی با خود، درک خود به‌جای قضاوت خود و نوعی حمایت نسبت به کاستی‌ها و بی‌کفایتی‌های خود است. اعتراف به اینکه همه انسان‌ها دارای نقص هستند، اشتباه می‌کنند و درگیر رفتارهای ناسالم می‌شوند، مشخصه احساسات مشترک انسانی است. ذهن‌آگاهی در مقابل همانندسازی افراطی در شفقت خود، به یک آگاهی متعادل و روشن از تجارب زمان حال می‌انجامد و باعث می‌شود جنبه‌های دردناک یک تجربه نادیده گرفته نشود و مکرراً ذهن را اشغال نکند که به‌کارگیری این فرآیندها سبب کاهش رنج درونی، پریشانی روان‌شناختی و بهبود تحمل پریشانی زنان مبتلابه اختلال پوست و موکنی می‌شود. 
همچنین باید اشاره کرد، ازآنجایی‌که در مداخله آموزش خودشفقت‌ورزی، از تکنیک‌های آموزشی فرآیند تنظیم سیستم هیجانات و تأثیر آن بر سطوح هورمون‌های مغزی و تأثیر متعاقب آن در تغییر رفتار و سبک زندگی استفاده می‌شود [48]، می‌توان انتظار تغییر فرآیندهای مرتبط با هیجان و شناخت همچون تحمل پریشانی را براساس آموزش خودشفقت‌ورزی داشت. چنان‌که با کمک آموزش خودشفقت‌ورزی، زنان مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی می‌توانند با بهره‌گیری از ذهن‌آگاهی و مهارت‌های حل مسئله، چرخه معیوب خودانتقادی و انتظارات کمال‌گرایانه از خود را به چالش بکشند و با نگاهی جدید و دلسوزانه نسبت به خود، معیارهای واقعی و توقعات قابل‌دستیابی که مستلزم سختی و آزار نباشد را بازطراحی کند. بنابراین بهبود در سطح تحمل پریشانی در زن مبتلابه اختلال پوست و موکنی در اثر آموزش خودشفقت‌ورزی دور از انتظار نیست. 
چنان‌که مشخص شده است شفقت به خود یک عامل مؤثر برای تعادل عاطفی، رفتاری، هیجانی و روان‌شناختی محسوب شده و موجب احساس مراقبت از خود، آگاهی یافتن، نگرش بدون داوری نسبت به نابسندگی و شکست‌های خود می‌شود. آخرین یافته پژوهش حاضر بیانگر این بود که شفقت‌ورزی متمرکز به خود مؤثر بوده و موجب افزایش تحمل پریشانی در زنان مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی شده است. این یافته با پژوهش‌های علی‌مهدی و همکاران [21]، موسوی و همکاران [49]، نیاستی و همکاران [50]، کرمی و همکاران [51]، باومگاردنر و همکاران [45] و ملارد و همکاران [37] همسو می‌باشد. 
در تبیین این یافته باید بیان کرد که در درمان مبتنی بر خودشفقت‌ورزی به شرکت‌کنندگان آموزش داده شد که از خود انتقاد نکنند، به آن‌ها گفته شد که گرچه مهم است که انگاره‌های روانی خود را به‌طور شفاف ببینند به همان اندازه هم مهم است که از خود به خاطر آن‌ها انتقاد نکنند و بهترین راه مقابله با انتقاد، درک کردن آن است و اینکه متوجه شوند که نقطه ضعف و عیب و ایراد داشتن بخشی از تجربه انسان بودن است. شرکت‌کنندگان در جلسات درمانی یاد گرفتند که خود را کمتر سرزنش کنند و در مقابل مشکلاتی که سر راه آن‌ها قرار می‌گیرد با خود مهربانی و مهرورزی کنند. این مهربانی و دلسوزی کردن با خود سبب ترشح هورمون اکسیتوسین می‌شود که این هورمون از میزان ترس و اضطراب می‌کاهد و می‌تواند از فشار خون کم کند و کورتیزول را کاهش دهد. می‌توان گفت یکی از عوامل مؤثر بر روی نشانگان اختلالات روانی سرزنش نکردن خود و همچنین در کنار آن مهربانی و دلسوزی کردن با خود است [52]. 
شفقت به خود موجب آشکار شدن محدودیت‌ها و شناسایی رفتارهای ناسالم می‌شود که فرد را برای اقدام به تحول قادر می‌سازد و تغییر برای ارتقای بهزیستی را تشویق می‌کند خودشفقت‌ورزی بالا با بهزیستی روان‌شناختی همراه است و از افراد در مقابل اضطراب حمایت می‌کند. 

نتیجه‌گیری
نتایج این پژوهش به وضوح نشان داد آموزش شفقت‌ورزی متمرکز به خود، یک مداخله روان‌شناختی مؤثر برای بهبود علائم اختلالات پوست‌کنی و موکنی است. یافته‌های ما تأیید می‌کند این رویکرد درمانی نه‌تنها به کاهش مستقیم شدت علائم کمک می‌کند، بلکه با بهبود حساسیت اضطرابی و افزایش تحمل پریشانی به مکانیسم‌های زیربنایی این اختلالات نیز می‌پردازد. این اثربخشی از طریق تقویت سه عنصر کلیدی شفقت به خود، خودمهربانی، اشتراک انسانی و ذهن‌آگاهی، حاصل می‌شود. شرکت‌کنندگان در گروه آزمایش آموختند که چگونه به‌جای سرزنش و انتقاد از خود، با مهربانی با رنج‌های درونی‌شان برخورد کنند. این تغییر نگرش، به آن‌ها اجازه داد هیجانات منفی را به‌جای اجتناب یا سرکوب، تحمل کرده و به شیوه‌ای سازگارانه‌تر با آن‌ها کنار بیایند.
شفقت‌ورزی متمرکز به خود با ایجاد یک فضای امن روانی، به افراد مبتلا به اختلالات پوست‌کنی و موکنی کمک می‌کند از چرخه معیوب شرم، گناه و خودانتقادی رها شوند. با تمرکز بر پذیرش بدون قضاوت، این مداخله به افراد اجازه می‌دهد آسیب‌پذیری‌های خود را به‌عنوان بخشی طبیعی از تجربه انسانی بپذیرند. این فرآیند به کاهش چشمگیر حساسیت اضطرابی منجر می‌شود، چراکه ترس از احساسات بدنی و نگرانی‌های مرتبط با اضطراب کاهش می‌یابد. علاوه‌براین، با تقویت مهارت‌های تنظیم هیجانی، ظرفیت افراد برای تحمل پریشانی‌های عاطفی افزایش می‌یابد و به‌جای توسل به رفتارهای تکراری و ناسازگارانه (مانند کندن پوست و مو) برای تسکین موقت، از راهبردهای مقابله‌ای سالم‌تری استفاده می‌کنند. این یافته‌ها نشان می‌دهد شفقت‌ورزی متمرکز به خود می‌تواند یک رویکرد مکمل ارزشمند در کنار درمان‌های فعلی باشد و به ارتقای سلامت روان‌شناختی کلی این افراد کمک کند.
پژوهش حاضر به مانند تمامی پژوهش‌ها دارای محدودیت‌های بود، ازجمله اینکه جامعه آماری این پژوهش صرفاً افراد با اختلال  پوست‌کنی و موکنی شهر تهران بود که باید در تعمیم یافته‌ها احتیاط کرد. همچنین محدود شدن به استفاده از پرسش‌نامه و مقیاس به‌عنوان ابزار تحقیق و عدم استفاده از روش‌های دیگر مانند مصاحبه و مشاهده و غیره که می‌توانست بر اعتبار این پژوهش بیفزاید. توصیه می‌شود سایر متغیرهای روان‌شناختی که بر شدت علائم افراد با اختلال  پوست‌کنی و موکنی تأثیر دارند مورد بررسی قرار گرفته شود.
باتوجه‌به نوع پژوهش که کمی بوده است توصیه می‌شود با انجام یک مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر شدت علائم افراد با اختلال  پوست‌کنی و موکنی شناسایی شوند و برنامه آموزشی مبتنی بر آن تدوین شود. براساس نتایج برای ارتقای تحمل پریشانی و کاهش حساسیت اضطرابی دربین دانشجویان مبتلا به اختلال پوست‌کنی و موکنی باید با آموزش‌های شفقت‌ورزی متمرکز به خود را ارائه داد. 
پیشنهاد دیگر اینکه اقدامات سازمان‌یافته و مدونی توسط مراکز و سازمان‌های مرتبط با سلامت صورت گیرد و یک برنامه جامعه برای افزایش تحمل پریشانی و کاهش حساسیت اضطرابی و از طریق کارگاه‌های آموزشی توسطه اساتید خبره، مجرب و کارآزموده اجرا شود.

ملاحظات اخلاقی
مطالعه حاضر با شناسه اخلاق (IR.IAU.TMU.REC.1403.108) در دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران تأیید و در سامانه ثبت کارآزمایی‌های بالینی ایران با کد (IRCT20241019063416N) ثبت شده است. 

حامی مالی
این پژوهش هیچ‌گونه کمک مالی از سازمانی‌های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.

مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی، روش‌شناسی، تحقیق و بررسی، اعتبارسنجی، تحلیل، ویراستاری و نهایی‌سازی نوشته و منابع: همه نویسندگان؛ نگارش پیش‌نویس اولیه: سحر کیوان‌تبار؛ مدیریت پروژه و نظارت: منصور علی‌مهدی.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.

تشکر و قدردانی
نویسندگان این مقاله از جامعه آماری و خانواده محترم آن‌ها که با همکاری خود، داده‌های ارزشمندی را برای این مطالعه فراهم آوردند، قدردانی می‌کنند. به علاوه از مدیریت و کارکنان کلینیک پارسه در تهران که با فراهم کردن فضای مناسب، امکان اجرای این مداخله درمانی را فراهم ساختند، قدردانی می‌شود.
 
 
 References
  1. Moritz S, Scheunemann J, Jelinek L, Penney D, Schmotz S, Hoyer L, et al. Prevalence of body-focused repetitive behaviors in a diverse population sample- rates across age, gender, race and education. Psychological Medicine. 2024; 54(8):1552-8. [DOI:10.1017/S0033291723003392] [PMID]
  2. Faroughi P, Khanjani Z, Hashemi T, Mahmoud-Aliloo M. [Effectiveness of acceptance enhanced behavior therapy on body focused repetitive behavior disorders (Trichotillomania, Skin Picking, Nail Biting): A multiple baseline design with three month follow-up (Persian)]. Journal of Research in Psychological Health. 2017; 11(3):13-27. [DOI:10.29252/rph.11.3.13]
  3. Duke DC, Keeley ML, Geffken GR, Storch EA. Trichotillomania: A current review. Clinical Psychology Review. 2010; 30(2):181-93. [DOI:10.1016/j.cpr.2009.10.008] [PMID]
  4. Khan S, Hughes S, Hill O. N-acetyl cysteine supplementation to alleviate skin picking disorder: A case report. Cureus. 2024; 16(2):e53440. [DOI:10.7759/cureus.53440]
  5. Grant JE, Chamberlain SR. Characteristics of 262 adults with skin picking disorder. Comprehensive Psychiatry. 2022; 117:152338. [DOI:10.1016/j.comppsych.2022.152338] [PMID]
  6. Hamid N, Bordbar M, Marashy SA. The effectiveness of habit reversal training with cognitive behavior therapy on quality of life and symptoms of trichotillomania patients. Medical Journal of Tabriz University of Medical Sciences. 2022; 44(2):116-26. [DOI:10.34172/mj.2022.021]
  7. Flessner CA, Conelea CA, Woods DW, Franklin ME, Keuthen NJ, Cashin SE. Styles of pulling in trichotillomania: Exploring differences in symptom severity, phenomenology, and functional impact. Behaviour Research and Therapy. 2008; 46(3):345-57. [DOI:10.1016/j.brat.2007.12.009] [PMID]
  8. du Toit PL, van Kradenburg J, Niehaus D, Stein DJ. Comparison of obsessive-compulsive disorder patients with and without comorbid putative obsessive-compulsive spectrum disorders using a structured clinical interview. Comprehensive Psychiatry. 2001; 42(4):291-300. [DOI:10.1053/comp.2001.24586] [PMID]
  9. Georgiadis C, Schreck M, Gervasio M, Kemp J, Freeman J, Garcia A, et al. Disgust propensity and sensitivity in childhood anxiety and obsessive-compulsive disorder: Two constructs differentially related to obsessional content. Journal of Anxiety Disorders. 2020; 76:102294. [DOI:10.1016/j.janxdis.2020.102294] [PMID]
  10. McKay D, Yang H, Elhai J, Asmundson GJG. Anxiety regarding contracting COVID-19 related to interoceptive anxiety sensations: The moderating role of disgust propensity and sensitivity.Journal of Anxiety Disorders. 2020; 73:102233.  [DOI:10.1016/j.janxdis.2020.102233] [PMID
  11. Grant JE, Collins M, Chamberlain SR, Chesivoir E. Disorders of impulsivity in trichotillomania and skin picking disorder.  Journal of Psychiatric Research. 2024; 170:42-6. [DOI:10.1016/j.jpsychires.2023.12.011] [PMID]
  12. Akbari M, Seydavi M, Firoozabadi MA, Babaeifard M. Distress tolerance and lifetime frequency of non-suicidal self-injury (NSSI): A systematic review and meta-analysis. Clinical Psychology & Psychotherapy. 2024; 31(1):e2957. [DOI:10.1002/cpp.2957] [PMID]
  1. Hsu T, Thomas EBK, Welch EK, O'Hara MW, McCabe JE. Examining the structure of distress tolerance: Are behavioral and self-report indicators assessing the same construct? Journal of Contextual Behavioral Science. 2023; 27:143-51.  [DOI:10.1016/j.jcbs.2023.02.001] [PMID
  2. Xie Q, Guan Y, Hofmann SG, Jiang T, Liu X. The potential mediating role of anxiety sensitivity in the impact of mindfulness training on anxiety and depression severity and impairment: A randomized controlled trial. Scandinavian Journal of Psychology. 2023; 64(1):21-9.[DOI:10.1111/sjop.12860] [PMID]
  3. Simons JS, Gaher RM. The Distress Tolerance Scale: Development and validation of a self-report measure.  Motivation and Emotion. 2005; 29(2):83-102. [DOI:10.1007/s11031-005-7955-3]
  4. Keough ME, Riccardi CJ, Timpano KR, Mitchell MA, Schmidt NB. Anxiety symptomatology: The association with distress tolerance and anxiety sensitivity.  Behavior Therapy. 2010; 41(4):567-74. [DOI:10.1016/j.beth.2010.04.002] [PMID]
  5. Zvolensky MJ, Vujanovic AA, Bernstein A, Leyro T. Distress Tolerance: Theory, measurement, and relations to psychopathology. Current Directions in Psychological Science. 2010; 19(6):406-10.  [DOI:10.1177/0963721410388642] [PMID
  6. Neff KD. Self-compassion: Theory, method, research, and intervention. Annual Review of Psychology. 2023; 74:193-218. [DOI:10.1146/annurev-psych-032420-031047] [PMID]
  7. Miyagawa Y, Neff KD. How self-compassion operates within individuals: An examination of latent profiles of state self-compassion in the US and Japan. Mindfulness. 2023; 14(6):1371-82. [DOI:10.1007/s12671-023-02143-2]
  8. Reilly EB, Stuyvenberg CL. A meta-analysis of loving-kindness meditations on self-compassion. Mindfulness. 2023; 14(10):2299-310. [DOI:10.1007/s12671-022-01972-x]
  9. Alimehdi M, khosravi N. [The effectiveness of self-compassion training on anxiety sensitivity, uncertainty intolerance and psychological distress in people with social anxiety (Persian)]. Clinical Psychology Achievements. 2022; 8(1):1-14. [DOI:10.22055/jacp.2023.43478.1289]
  10. Peterson RA,  Plehn K. Measuring anxiety sensitivity. In: Taylor S, editor.  Anxiety Sensitivity. New York: Routledge; 2014. [DOI:10.4324/9781410603326]  
  11. Reiss S, Peterson RA, Gursky DM, McNally RJ. Anxiety sensitivity index (ASI). In: Roemer L, Antony MM, Orsillo MS, editors.Practitioner's guide to empirically based measures of anxiety. Dordrecht: Kluwer Academic/Plenum Publishers; 2001. [Link]
  12. Beirami M, Akbari E, Qasempour A, Azimi Z. [An investigation of anxiety sensitivity, meta-worry and components of emotion regulation in students with and without social Anxiety (Persian)]. Clinical Psychology Studies. 2012; 3(8):40-69. [Link]
  13. Mashhadi A, Gasempoor A, Akbari E, ElBeigi R, Hasanzadeh S. [The role of anxiety sensitivity and emotion regulation in prediction of students social anxiety disorder (Persian)]. Knowledge Research Applied Psychology. 2013; 14(2):89-99. [Link]
  14. Alavi SS. Psychometric properties of Young internet addiction test. International Journal of Behavioral Sciences. 2010; 4(3):183-9.[Link]
  1. Alavi SS, Alaghemandan H, Maracy MR, Jannatifard F, Eslami M, Ferdosi M. Impact of addiction to internet on a number of psychiatric symptoms in students of Isfahan Universities, Iran, 2010. Int J Prev Med. 2012; 3(2):122-7.  [PMID]
  2. Keuthen NJ, O'Sullivan RL, Ricciardi JN, Shera D, Savage CR, Borgmann AS, et al. The Massachusetts General Hospital (MGH) Hairpulling Scale: I. development and factor analyses. Psychotherapy and Psychosomatics. 1995; 64(3-4):141-5. [DOI:10.1159/000289003] [PMID]
  3. Selles RR, McGuire JF, Small BJ,  Storch EA. A systematic review and meta-analysis of psychiatric treatments for excoriation (skin-picking) disorder. General Hospital Psychiatry. 2016; 41:29-37.  [DOI:10.1016/j.genhosppsych.2016.04.001] [PMID]
  4. Rahman SM, Jafferany M,  Barkauskaite R. Habit-reversal training: a psychotherapeutic approach in treating body-focused repetitive behaviour disorders. Clinical and Experimental Dermatology. 2023; 48(12):1310-6. [DOI:10.1093/ced/llad247]
  5. O'Sullivan RL, Keuthen NJ, Hayday CF, Ricciardi JN, Buttolph ML, Jenike MA, et al. The Massachusetts General Hospital (MGH) Hairpulling Scale: 2. reliability and validity. Psychotherapy and Psychosomatics. 1995; 64(3-4):146-8.  [DOI:10.1159/000289004] [PMID]
  6. Keuthen NJ, Wilhelm S, Deckersbach T, Engelhard IM, Forker AE, Baer L, et al. The Skin Picking Scale: Scale construction and psychometric analyses.Journal of Psychosomatic Research. 2001; 50(6):337-41. [DOI:10.1016/S0022-3999(01)00215-X] [PMID]
  7. Rautio D, Andrén P, Bjureberg L, Silverberg-Mörse M, Mataix-Cols D, Fernández de la Cruz L. Body-focused repetitive behavior disorders in children and adolescents: Clinical characteristics and treatment outcomes in a naturalistic setting. Behavior Therapy. 2024; 55(2):376-90. [PMID
  8. Grant JE, Chamberlain SR. Clinical correlates of symptom severity in skin picking disorder. Comprehensive Psychiatry. 2017; 78:25-30. [DOI:10.1016/j.comppsych.2017.07.001] [PMID]
  9. Gilbert P. A New Approach to Life's Challenges. London: Constable & Robinson; 2010. [Link]
  10. Mirmoeini P, Bayazi M, Khalatbari J. Comparing the effectiveness of acceptance and commitment therapy and compassion-focused therapy on worry severity and loneliness among patients with multiple sclerosis. Internal Medicine Today. 2021; 27(4):534-49. [DOI:10.32598/hms.27.4.3426.1]
  11. Millard LA, Wan MW, Smith DM, Wittkowski A. The effectiveness of compassion focused therapy with clinical populations: A systematic review and meta-analysis. Journal of Affective Disorders. 2023; 326:168-92.  [DOI:10.1016/j.jad.2023.01.010] [PMID]
  12. Beaumont E, Hollins Martin CJ. A narrative review exploring the effectiveness of Compassion-Focused Therapy. Counselling Psychology Review. 2015; 30(1):21-32. [DOI:10.53841/bpscpr.2015.30.1.21]
  13. Wilson AC, Mackintosh K, Power K, Chan SW. Effectiveness of self-compassion related therapies: A systematic review and meta-analysis. Mindfulness. 2019; 10:979-95. [DOI:10.1007/s12671-018-1037-6]
  14. Li Y, Ju R, Hofmann SG, Chiu W, Guan Y, Leng Y, et al. Distress tolerance as a mechanism of mindfulness for depression and anxiety: Cross-sectional and diary evidence. International Journal of Clinical and Health Psychology. 2023; 23(4):100392. [DOI:10.1016/j.ijchp.2023.100392] [PMID]
  15. Germer CK, Neff KD. Self-compassion in clinical practice. Journal of Clinical Psychology. 2013; 69(8):856-67. [PMID]
  16. Aboutalebi H, Yazdchi N, Smkhani Akbarinejhad H. [Effectiveness of compassion-focused therapy on death anxiety and quality of life among women with multiple sclerosis (Persian)]. Medical Sciences. 2022; 32(1):92-101. [DOI:10.52547/iau.32.1.92]
  17. Khedri M, Shiralinia K, Aslani K. [Effectiveness of Mindful Self-Compassion training on reducing rumination and perceived stress in adolescent girls (Persian)]. Applied Psychology. 2022; 16(2):223-01.  [DOI:10.52547/apsy.2021.219957.1000]
  18. Taher Pour M, Sohrabi A, Zemestani M. Effectiveness of compassion- focused therapy on depression, anxiety, stress, and weight self-efficacy in patients with eating disorder. Journal of Sabzevar University of Medical Sciences. 2019; 26(4):505-13. [Link]
  19. Baumgardner M, Benoit Allen K. Integrating cognitive-behavioral therapy with compassion-focused therapy for the treatment of social anxiety disorder: An evidence-based case study. Clinical Case Studies. 2024; 23(2):127-45. [DOI:10.1177/15346501231197403]
  20. Mirzakhani M, Gharraee B, Zahedi Tajrishi K, Khanjani S, Noorbala AA, Safaei Nodehi SR. [Effect of compassion-focused therapy on depression, anxiety, stress, and quality of life in patients with cancer: A clinical trial (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2023; 29(2):142-55. [DOI:10.32598/ijpcp.29.2.4462.1]
  21. Miller JT, Verhaeghen P. Mind full of kindness: Self-awareness, self-regulation, and self-transcendence as vehicles for compassion.  BMC Psychology. 2022; 10(1):188. [DOI:10.1186/s40359-022-00888-4] [PMID]
  22. Ramsey A, Govind T, Lam JA, Palmer BW, Jeste DV, Lee EE. Self-compassion, but not compassion toward others, is associated with better physical health: A cross-sectional study. Schizophrenia Research. 2023; 255:17-23. [DOI:10.1016/j.schres.2023.03.017] [PMID]
  23. Mousavi SM, Khajevand Khoshli A, Asadi J, Abdollahzadeh H. [Comparison of the effectiveness of compassion-focused therapy and acceptance and commitment therapy on distress tolerance in women with systemic lupus erythematosus (Persian)]. Journal of Psychological Science. 2021; 20(99):453-60. [Link]
  24. Niasti N, Shiroudi Sh, Khalatbari J, Tizdast T. [Determining the effectiveness of compassion-focused treatment package, emotion-focused therapy and acceptance and commitment therapy on distress tolerance among adolescents with aggressive behaviors: A pilot study (Persian)]. Community Health. 2021; 8(3):496-508.[Link]
  25. Karami P, Ghanifar MH, Ahi G. Comparing the effectiveness of cognitive behavioral therapy and compassion-focused therapy in improving distress tolerance and self-compassion in women with experiences of marital infidelity. Journal of Assessment and Research in Applied Counseling. 2024; 6(2):27-35. [DOI:10.61838/kman.jarac.6.2.4]
  26. Esmaeili L, Amiri S, Reza Abedi M, Molavi H. [The effect of acceptance and commitment therapy focused on self-compassion on social anxiety of adolescent girls (Persian)]. Clinical Psychology Studies. 2018; 9(30):117-37. [DOI:10.22054/jcps.2018.8605]
نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1403/8/30 | پذیرش: 1404/2/27 | انتشار: 1404/5/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb