مقدمه
تغییر اقلیم به تغییرات طولانیمدت در دما، بارش، باد و سایر عناصر آبوهوایی اطلاق میشود [1]. این تغییرات میتوانند ناشی از فرآیندهای طبیعی مانند فعالیتهای آتشفشانی یا تغییرات در تابش خورشیدی باشند، اما در دهههای اخیر، فعالیتهای بشری نظیر سوزاندن سوختهای فسیلی و تخریب جنگلها، نقش عمدهای در این تغییرات داشتهاند [2]. نظریههای روانشناسی محیطی، بهویژه در زمینه تغییرات اقلیمی، تأثیرات محیطی بر رفتار و سلامت روان را بررسی میکنند. این نظریهها نشان میدهند که چگونه افراد ممکن است در مواجهه با تهدیدات محیطی نظیر تغییرات اقلیمی، اضطراب و استرس را تجربه کنند [3]. این تغییرات اثرات منفی بر روی سلامتی افراد ازجمله سلامت روان افراد میگذارند [4]. سلامت روان عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی بهطور منطقی، عادلانه و مناسب است [5].
پژوهشها نشان دادهاند سلامت روان افراد در کیفیت زندگی [6] و حفظ آنها از عوامل خطرزا نقشی تعیینکننده دارد [7]. افرادی که از سلامت روانی مناسبی برخوردار هستند کمتر دچار مشکلات روانی میشوند و چنانچه در موقعیت فشارزا قرار گیرند بهتر میتوانند شرایط را کنترل کنند [8]. عوامل متعددی میتوانند سلامت روان را در افراد تهدید کنند که ازجمله این عوامل میتوان به اضطراب تغییرات اقلیمی اشاره کرد [9]. اضطراب تغییرات اقلیمی به احساسات ناراحتکننده مرتبط با تأثیرات تغییرات آبوهوایی اشاره دارد. این نوع پریشانی اغلب ریشه در احساس عدم اطمینان، عدم کنترل و نگرانی در مورد رفاه یا امنیت در موقعیت جغرافیایی فرد دارد [10]. مطالعات حاکی از آن هستند که اضطراب تغییرات اقلیمی اثرات منفی و تخریبکنندهای را میتواند بر سلامت روان ساکنان مناطق مختلف داشته باشد و در نتیجه اثرهای منفی را بر روان افراد بر جای میگذارد [11].
اضطراب ناشی از تغییرات اقلیمی نهتنها بهطور مستقیم بر سلامت روان تأثیر میگذارد، بلکه از طریق عوامل روانشناختی دیگر نیز میتواند اثرات خود را نشان دهد؛ بهعبارتدیگر، متغیرهای دیگری وجود دارند که بهطور غیرمستقیم بر سلامت روان تأثیرگذار هستند و میتوانند نقش میانجی داشته باشند. یکی از این متغیرها تابآوری است [12]. تابآوری به معنای اطمینان فرد به تواناییهایش برای غلبه بر استرس و برخورداری از مهارتهای مقابلهای است [13]. به بیان دیگر، تابآوری به معنای سازگاری مثبت در برابر شرایط دشوار است [14].
بااینحال، تابآوری فقط به معنای پایدار ماندن در برابر آسیبها نیست؛ بلکه به مشارکت فعال و سازنده در محیط پیرامون نیز اشاره دارد و توانایی فرد در حفظ تعادل زیستی-روانی در شرایط بحرانی، نظیر تغییرات اقلیمی را شامل میشود [15]. پژوهشها حاکی از آن هستند که اضطراب ناشی از تغییرات اقلیمی میتواند تأثیر قابلتوجهی بر تابآوری افراد داشته باشد و این موضوع درنهایت بر سلامت روان آنها مؤثر است [16]. ازسویدیگر مطالعات نشان میدهند تابآوری میتواند بهعنوان یک عامل محافظتی در برابر تأثیرات منفی اضطراب ناشی از تغییرات اقلیمی عمل کند [17]. افرادی که دارای سطوح بالاتر تابآوری هستند، بهطور معمول قادرند بهتر با استرس و چالشهای ناشی از تغییرات اقلیمی کنار بیایند و از استراتژیهای مقابلهای مؤثرتری استفاده کنند. به این ترتیب، تابآوری میتواند به کاهش اثرات منفی اضطراب بر سلامت روان کمک کند و به افراد کمک میکند تا در مواجهه با بحرانهای محیطی، سازگارتر و مقاومتر باشند [16].
همچنین اضطراب تغییرات اقلیمی میتواند از طریق سازگاری نیز در سلامت افراد نقش داشته باشد [18]. سازگاری افراد بهعنوان یکی از عوامل کلیدی و مؤثر در سلامت روان شناخته میشود [19]. این مفهوم بهعنوان میزان توانایی فرد در تطبیق با محیط خود تعریف میشود و شامل انجام رفتارهای مناسب باتوجهبه بافت اجتماعی زندگی فرد است. سازگاری به معنای توانایی فرد یا گروهی برای هماهنگ شدن با شرایط جدید و تغییرات محیطی است [20]. مدیریت اضطراب تغییرات اقلیمی میتواند بهعنوان یک عامل کلیدی در افزایش سازگاری ناشی از تغییرات اقلیمی عمل کند؛ بهطوری که افرادی که قادر به سازگاری بهتر با شرایط محیطی و تغییرات آن هستند، معمولاً سطح اضطراب کمتری را تجربه میکنند [21]. این افراد با توانایی در مدیریت استرس و بهکارگیری استراتژیهای مؤثر مقابلهای، میتوانند آثار منفی اضطراب را کاهش دهند و به بهبود سلامت روان خود کمک کنند. بهعبارتی، سازگاری میتواند به ایجاد احساس کنترل و امنیت در مواجهه با چالشهای محیطی منجر شود و از این طریق سلامت روان را افزایش دهد [22].
باتوجهبه پیچیدگیهای روانشناختی اضطراب ناشی از تغییرات اقلیمی، این پژوهش به بررسی نقش میانجی تابآوری و سازگاری پرداخت. باتوجهبه مرور پیشینه پژوهش، میتوان بیان کرد که متغیرهای تابآوری و سازگاری میتوانند نقش میانجی در این پژوهش ایفا کنند، چراکه این دو متغیر میتوانند تحت تأثیر اضطراب ناشی از تغییرات اقلیمی قرار گیرند [16، 21] و خودشان بر سلامت روان تأثیرگذار باشند [23، 24]. این متغیرها میتوانند تأثیرات منفی اضطراب را کاهش و یا شدت آن را تغییر دهند، بنابراین ارزیابی این روابط از طریق متغیرهای میانجی میتواند به درک دقیقتری از فرآیندهای روانشناختی موجود کمک کند؛ بنابراین تدوین مدلی برای بررسی ارتباط اضطراب تغییرات اقلیمی با سلامت روان از طریق تابآوری و سازگاری بهعنوان متغیرهای میانجی از اهمیت زیادی برخوردار است. بدین ترتیب باتوجهبه اهمیت سلامت روانی در پیشبینی و پیشگیری بسیاری از اختلالهای روانی و جسمی و وجود تغییرات اقلیمی در کشور ایران، توجه به این حیطه اهمیت دارد و همچنین تسهیل کمکرسانی به افراد برای رسیدن به سلامت روانی، یک استراتژی مؤثر در کاهش خطر در مناطق دارای تغییرات اقلیمی است؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل سلامت روان براساس اضطراب تغییرات اقلیمی با نقش میانجی تابآوری و سازگاری در شش استان ایران است.
روش
طرح پژوهش و شرکتکنندگان
این پژوهش از نوع پژوهشهای بنیادی با طرح همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی اعضای هلالاحمر شش استان در معرض تغییرات اقلیمی خوزستان، هرمزگان، ایلام، کرمان، سیستانوبلوچستان و خراسانجنوبی در سال 1403 بودند. بهرغم عدم وجود توافق کلی و قطعی، به پیشنهاد بسیاری از پژوهشگران مانند کلاین (2023) حداقل حجم نمونه لازم برای مدلیابی معادلات ساختاری، 200 آزمودنی است. به ازای هر متغیر نیز حدود 10 یا 20 آزمودنی لازم است [25].
در این پژوهش برای تعمیمپذیری بیشتر نتایج و احتمال ریزش برخی پرسشنامهها حجم نمونه 250 نفر برای هر استان انتخاب شد. نمونهگیری بهصورت خوشهای تصادفی بود و از هر استان 10 شهر انتخاب شدند و در ادامه بهصورت نمونهگیری در دسترس در هر شهر 25 پرسشنامه توزیع شد. بنابراین تعداد 1500 نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند که پس از بررسی پرسشنامهها، 1196 مناسب تحلیل بودند. معیارهای ورود به پژوهش عبارت بود از رضایت آگاهانه جهت شرکت در پژوهش، ساکن استان مشخصشده و مراجعه نکردن به روانشناس و روانپزشک در 1 سال گذشته و ملاکهای خروج از پژوهش نیز عدم تمایل به ادامه شرکت در پژوهش و پاسخ ندادن به بیش از 5 درصد سؤالها بود.
ابزار
پرسشنامه سلامت روان
این آزمون نسخهای کوتاهشده از فرم 90 سؤالی این پرسشنامه است که نجاریان و داودی در سال 1380 ساختهاند [26]. پرسشنامه شامل 25 سؤال برای ارزیابی علائم روانی است که توسط پاسخدهنده گزارش میشود. طیف پاسخدهی این پرسشنامه از نوع لیکرت با 5 درجه است. در نسخه 90 سؤالی که در سال 1973 توسط دروگاتیس و همکاران طراحی شده بود، ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0/89 به دست آمد [26]. در مطالعه ویژگیهای روانسنجی این پرسشنامه، ایگناتیو و همکاران ضریب آلفای کرونباخ را برای ابعاد هراس و اندیشهپردازی پارانوییدی 0/76، برای بعد اضطراب 0/89 و برای شاخص شدت کلی 0/97 محاسبه کردند. برای بررسی روایی همگرا، این پرسشنامه با استفاده از پرسشنامه چندوجهی شخصیت مینهسوتا (MMPI) مورد ارزیابی قرار گرفت و ضریب همبستگی بین MMPI و ضعف روانی SCL برابر با 0/78 و در رابطه با افسردگی MMPI و انحراف اجتماعی SCL برابر با 0/50 گزارش شد که همگی در سطح 0/001 معنادار بودند [27].
در پژوهش نجاریان در سال 1380 نشان داده شد این پرسشنامه با فرم اصلی 90 سؤالی آن همبستگی معنادار و بالایی دارد. پایایی SCL25 از طریق محاسبه همسانی درونی و ضرایب بازآزمایی بررسی شد. همسانی درونی این پرسشنامه در نمونه مؤنث 0/97 و در نمونه مذکر 0/98 به دست آمد. ضرایب پایایی به شیوه بازآزمایی در یک نمونه 312 نفری از دانشجویان دانشگاه چمران اهواز و با فاصله 5 هفته به میزان 0/78 برای کل نمونه، 0/77 برای نمونه مؤنث و 0/79 برای نمونه مذکر گزارش شد؛ بنابراین، این ابزار بهعنوان یک ابزار پایا برای سنجش اختلالات روانی محسوب میشود. همچنین میزان آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر برابر با 0/94 به دست آمد.
پرسشنامه اضطراب تغییرات اقلیمی
پرسشنامه اضطراب تغییرات اقلیمی توسط هاگ و همکاران در سال 2021 ساخته شد [28]. این پرسشنامه دارای 13 گویه است که در مقیاس لیکرت 4 گزینهای از صفر (اصلاً و ابداً) تا 4 (تقریباً هر روز) قابلپاسخگویی است. این پرسشنامه بدین شیوه است: در طول 2 هفته گذشته، زمانی که به تغییرات آبوهوا و سایر شرایط محیطی جهانی فکر میکنید، چند بار مشکلات زیر شما را آزار داده است (بهعنوان مثال گرم شدن کره زمین، تخریب محیط زیست، کاهش منابع، انقراض گونهها، سوراخ شدن ازن، آلودگی اقیانوسها، جنگلزدایی)؟ حداقل نمره در این پرسشنامه صفر و حداکثر 52 است و هرچقدر نمره فرد بالاتر رود، نشاندهنده اضطراب بیشتر است. ضریب آلفای کرونباخ در مطالعه هاگ و همکاران برای این پرسشنامه 0/95 گزارش شده است که نشاندهنده پایایی خوب ابزار است. نتایج مربوط به روایی پرسشنامه نشان میدهد که این ابزار دارای روایی سازه خوبی است. این پرسشنامه تاکنون در ایران هنجاریابی نشده و در این پژوهش پایایی این ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0/92 به دست آمد.
مقیاس تابآوری
مقیاس تابآوری را کانر و دیویدسون در سال 2003 تهیه کردند [29]. این مقیاس تابآوری ۲۵ عبارت دارد که در یک مقیاس لیکرتی بین صفر (کاملاً نادرست) تا 5 (همیشه درست) نمرهگذاری میشود. این مقیاس دارای 5 زیرمقیاس تصور از شایستگی فردی، اعتماد به غرایز فردی و تحمل عاطفه منفی، پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن، کنترل و تأثیرات معنوی است. نمره بیشتر نشاندهنده تابآوری بیشتر افراد است. این پژوهشگران پایایی این ابزار را به روش آلفای کرونباخ (0/91) به دست آوردند و روایی این پرسشنامه نیز با استفاده از روایی محتوایی (0/84) نشاندهنده روایی مناسب برای این مقیاس بود [29]. در پژوهشی که آهنگرزاده رضایی و رسولی در سال 1394 انجام دادند، پایایی این مقیاس با استفاده از روش آلفای کرونباخ (0/82) به دست آمد و همچنین روایی این پرسشنامه نیز با استفاده از روایی محتوایی (0/98) نشاندهنده روایی مناسب برای این مقیاس بود [30]. پایایی این ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر 0/94 به دست آمد.
پرسشنامه سازگاری
سهرابی و سامانی این پرسشنامه را در سال 1390 با هدف ارزیابی میزان سازگاری افراد از ابعاد مختلف (سازگاری شخصی، سازگاری اجتماعی، سازگاری تحصیلی، سازگاری شغلی، سازگاری خانوادگی) طراحی کردند. این پرسشنامه دارای 15 سؤال بوده و شیوه نمرهدهی آن در یک طیف از صفر (به هیچ وجه) تا 8 (خیلی شدید) است. هر اندازه نمره افراد بالاتر رود نشان از ضعیف بودن سازگاری آنها است. همچنین براساس مطالعات مقدماتی، ضریب اعتبار پرسشنامه سازگاری از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 0/76 به دست آمده است و به تأیید صاحبنظران و اساتید مربوطه رسیده است. روایی این مقیاس را اساتید و کارشناسان مربوط تأیید کردهاند [31]. پایایی این ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر 0/93 به دست آمد.
بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای میانگین و انحرافمعیار و همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری جهت بررسی روابط علی بین متغیرها استفاده شد. نتایج پژوهش بهوسیله نرمافزار SPSS نسخه 24 و برای آزمون مدل از نرمافزار Amos نسخه 24 استفاده شد.
روش اجرای پژوهش
بعد از تعیین استانها و شهرهای منتخب، از طریق مکاتبات اداری با معاونت محترم معاونت آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلالاحمر ایران و تأیید حراست سازمان، پروپوزال این پروژه پذیرش شد. در ادامه لیست استانهای دارای تغییرات اقلیمی با همکاری بخش مرتبط با تغییرات اقلیمی در جمعیت هلالاحمر ایران تأیید شد و پرسشنامهها آماده شدند.
شهرهای مربوط به هر استان انتخاب شدند و بهصورت تصادفی از شش استان انتخابشده 10 شهر انتخاب شدند و برای جمعیت هلالاحمر استانهای خوزستان، هرمزگان، ایلام، کرمان، سیستانوبلوچستان و خراسانجنوبی نامه ارسال شد تا برای انجام این پژوهش همکاریهای لازم را داشته باشند. لینک پرسشنامهها آماده شد و از طریق نرمافزار فرمساز، آزمونساز و ساخت نظرسنجی آنلاین ایپُل پرسشنامهها در اختیار هر استان قرار گرفت تا لینک این پرسشنامهها را از طریق بسترهای آنلاین همچون تلگرام، واتسآپ و ایتا بهصورت تصادفی در اختیار اعضای جمعیت هلالاحمر قرار دهند. برای بررسی اعتبار دادههای جمعآوریشده بهصورت آنلاین ابتدا دادهها از منابع معتبر و قابلاعتماد که اعضای هلالاحمر استانهای مشخص شده بود، جمعآوری شدند. سپس برای شناسایی و حذف دادههای نادرست یا پرت از فرضیه نرمال بودن دادهها استفاده شد تا این اطمینان حاصل شود که اطلاعات مورداستفاده در تحقیق معتبر و قابلاعتماد هستند. پس از دریافت کلیه پرسشنامهها براساس ملاکهای موجود برای تحلیل دادهها، 1196 پرسشنامه مناسب تجزیهوتحلیل بودند و وارد تحلیل نهایی شدند.
یافتهها
در این پژوهش 1196 نفر مشارکت داشتند. میانگین سنی شرکتکنندگان 33/25 سال بود. ازنظر سطح تحصیلات 177 نفر (14/8 درصد) زیردیپلم، 350 نفر (29/3 درصد) دیپلم، 132 نفر (11 درصد)، 455 نفر کارشناسی (38 درصد) و 82 نفر (6/9 درصد) بودند. در جدول شماره 1 شاخصهای توصیفی متغیرهای پژوهش ذکر شده است.
همانطور که در جدول شماره 1 مشاهده میشود، میانگین مربوط به متغیرهای پژوهش همراه با انحراف استاندارد، چولگی و کشیدگی آنها نمایش داده شده است. مقدار آماره چولگی و کشیدگی در بازه (2، 2-) قرار دارد و این نشان از قابلقبول بودن این مقادیر برای نرمال بودن دادههای این متغیر است. بهمنظور بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رابطه بین متغیرها بررسی شد و نتایج در جدول شماره 2 ذکر شدهاند.
نکته مهم درخصوص ضرایب همبستگی این است که کسب نمره بالا در پرسشنامههای سازگاری، سلامت روان و اضطراب تغییرات اقلیمی به معنای وخیم و بدتر بودن است. به معنای بدتر بودن شرایط است. به همین دلیل بین سازگاری، سلامت روان و اضطراب تغییرات اقلیمی رابطه مثبت معنادار و همسو به دست آمده است؛ بنابراین همانطور که در جدول شماره 2 مشاهده میشود، بین اضطراب تغییرات اقلیمی (r=0/41, P<0/01) و سازگاری (r=0/57, P<0/01) با سلامت روان رابطه مثبت معنیداری وجود داشت؛ اما بین تابآوری (r=0/39, P<0/01) با سلامت روان رابطه منفی معنیداری وجود داشت. پیش از تحلیل دادهها مفروضههای نرمال بودن و عدم همخطی بررسی شد که نتایج آن در ادامه بیان میشود. محاسبه چولگی و کشیدگی هریک از متغیرهای مشهود، روشی رایج برای ارزیابی نرمال بودن است. چو و بنتلر نقطه برش 3± را برای مقدار چولگی مناسب میدانند [32]. برای شاخص کشیدگی نیز بهطور کلی مقادیر بیش از 10± در تحلیل مسیر مسئلهآفرین است [25]. مقادیر بهدستآمده برای چولگی و کشیدگی متغیرها در جدول شماره 1 حاکی از تحقق پیشفرض نرمال بودن در متغیرهای پژوهش دارد. برای بررسی مفروضه عدم همخطی از آمارههای عامل تورم واریانس (VIF) و شاخص تحمل استفاده شد که باتوجهبه اینکه هیچیک از مقادیر مربوط به شاخص تحمل کمتر از 40/0 و هیچیک از مقادیر مربوط به عامل تورم واریانس بیشتر از ۱۰ نیستند. برایناساس میتوان نسبت به مفروضه عدم همخطی نیز اطمینان حاصل کرد. بهمنظور آزمون مدل موردنظر یعنی بررسی نقش میانجی تابآوری و سازگاری از روش تحلیل مسیر استفاده شد. در جدول شماره 3 شاخصهای برازش مدل اصلاحشده ذکر شده است.
شاخصهای برازش در جدول شماره 3 نشاندهنده برازش عالی دادهها با مدل اصلاحشده است.
در تصویر شماره 1 مدل اصلاحشده پژوهش حاضر پس از حذف مسیرهای غیرمعنادار رسم شده است. بدین معنا که مسیرهایی که معنادار نبودند اصلاح و حذف شدند (P>0/001). و همچنین مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرهای پژوهش با سالمت روان در جداول شماره 4 و 5 ذکر شده است.
همانطور که در جدول شماره 4 مشاهده میشود تمام متغیرهایی که مسیرهای مستقیم آنها به متغیر ملاک دارای مقدار T بزرگتر یا کوچکتر از 1/96± است تأثیر معنیداری (P>0/001) بر متغیر مالک دارند و مسیرهای غیرمعنی داری از مدل حذف شدند.

باتوجهبه جدول شماره 5 میتوان مشاهده کرد متغیر اضطراب تغییرات اقلیمی از طریق سازگاری و تابآوری بهصورت غیرمستقیم بر سلامت روان اثر معنادار داشت (001/P<0)؛ بنابراین یافته کلی پژوهش حاکی از آن بود که اضطراب تغییرات اقلیمی هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم از طریق متغیرهای تابآوری و سازگاری قادر به پیشبینی سلامت روان است.

بحث
هدف از پژوهش حاضر بررسی اضطراب تغییرات اقلیمی و سلامت روان با نقش میانجی دو متغیر تابآوری و سازگاری براساس مدلیابی معادله ساختاری بود. اولین یافته پژوهش حاکی از آن بود که اضطراب تغییرات اقلیمی بهطور مستقیم بر سلامت روان اثر معنیداری دارد و بر سلامت روان افراد اثر منفی دارد. این یافته با مطالعات شوارتز و همکاران [9]، کلایتون [11]، سیانکونی و همکاران [33] و لگر گودز و همکاران [34] مبنی بر رابطه این دو متغیر همسو بود. در تبیین این یافته از پژوهش حاضر میتوان بیان کرد که اضطراب تغییرات اقلیمی به ترس و نگرانیهای روانی مرتبط با تغییرات محیطزیستی و تأثیرات آن بر زندگی انسانها اشاره دارد و میتواند تأثیرات عمدهای بر سلامت روان داشته باشد [2]. این نوع اضطراب ناشی از آگاهی افراد از تهدیدات ناشی از بحرانهای اقلیمی مانند افزایش دمای زمین، بلایای طبیعی، از دست رفتن تنوع زیستی و تأثیرات اقتصادی و اجتماعی مرتبط با آنها است. افراد باتجربه اضطراب تغییرات اقلیمی ممکن است احساس ناتوانی و عدم کنترل بر آینده داشته باشند که این میتواند به احساس ناامیدی، بیکفایتی و در موارد شدیدتر افسردگی منجر شود [35].
این نگرانیها میتوانند بهصورت مزمن و مداوم باشند و باعث شوند افراد احساس کنند که اقدامات فردی آنها برای مقابله با این بحرانها ناکافی است که این وضعیت میتواند به تشدید اضطراب منجر شود. علاوهبراین، اضطراب تغییرات اقلیمی میتواند به رفتارهای ناسالمی مانند اجتناب از فعالیتهای اجتماعی، انزوا و کاهش مشارکت در فعالیتهای روزمره منجر شود. این رفتارها میتوانند باعث کاهش حمایتهای اجتماعی و احساس تعلق به جامعه شوند که خود از عوامل محافظتی مهم در برابر مشکلات روانی است. به همین ترتیب، اضطراب مزمن و استرسهای مربوط به تغییرات اقلیمی میتوانند به مشکلات جسمی مانند اختلالات خواب، افزایش فشار خون و دیگر مشکلات جسمانی نیز منجر شوند که همگی بر سلامت روانی و جسمی تأثیرگذارند. این اضطراب میتواند احساس امنیت و اطمینان فرد را در مواجهه با آینده کاهش دهد و باعث شود افراد بهطور مداوم به فکر بدترین سناریوها باشند [36].
دومین یافته پژوهش حاکی از آن بود که اضطراب تغییرات اقلیمی بهطور مستقیم بر تابآوری اثر منفی و معنیداری دارد؛ بدین این معنا که با افزایش نمرات اضطراب تغییرات اقلیمی، نمرات تابآوری کاهش مییابد. این یافته با مطالعات چن و همکاران [16]، سیمز و همکاران [17] و وردولینی و همکاران [23] مبنی بر رابطه این دو متغیر همسو بود. در تبیین این یافته از پژوهش حاضر میتوان اذعان کرد که تابآوری به معنای توانایی افراد برای مقابله با استرس و بازگشت به حالت طبیعی پس از مواجهه با چالشهاست، درحالیکه اضطراب تغییرات اقلیمی نگرانیها و استرسهای روانی مرتبط با آینده محیط زیست و اثرات تغییرات آبوهوایی است [25]. افراد با سطح بالای اضطراب معمولاً مهارتهای مقابلهای ضعیفی دارند و قادر نیستند استرسهای ناشی از تغییرات اقلیمی را بهتر مدیریت کنند و تاب بیاورند. اضطراب ناشی از تغییرات اقلیمی میتواند موجب بیاعتمادی به خود و تواناییهای شخصی برای مقابله با چالشها شود. این احساس عدم توانایی میتواند مانع از اقدام مؤثر در برابر مشکلات باشد [19]. بهدلیل تأثیرات منفی که تغییرات اقلیمی میتواند بر زندگی و جامعه داشته باشد، افراد ممکن است احساس ناامیدی کنند و فکر کنند که تلاشهایشان بیفایده است. این ناامیدی میتواند باعث کاهش انگیزه و تابآوری آنها شود. همچنین افرادی که از اضطراب تغییرات اقلیمی رنج میبرند، ممکن است در شرایط استرسزا توانایی کمتری برای مدیریت احساسات خود داشته باشند. این وضعیت میتواند به کاهش تابآوری آنها در مواجهه با مشکلات زندگی منجر شود [4].
سومین یافته پژوهش حاکی از آن بود که اضطراب تغییرات اقلیمی بهطور مستقیم بر سازگاری اثر معنیداری دارد؛ بدین این معنا که با افزایش نمرات اضطراب تغییرات اقلیمی، سازگاری افراد تحت تأثیر منفی قرار خواهد گرفت. مطالعات کلایتون [11]، ابونیوا و همکاران [18] و مورترو و همکاران [21] مبنی بر رابطه این دو متغیر همسو بود. در مورد این یافته از پژوهش میتوان بیان کرد که اضطراب تغییرات اقلیمی میتواند تأثیرات منفی قابلتوجهی بر سازگاری افراد داشته باشد؛ سازگاری به معنای توانایی افراد در تطبیق با تغییرات محیطی و اجتماعی است و هنگامیکه افراد از اضطراب دائمی رنج میبرند، این توانایی به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد. اضطراب ناشی از تغییرات اقلیمی میتواند به ایجاد احساس بیثباتی و عدم اطمینان در افراد منجر شود. این احساسات میتوانند فرد را از مواجهه با واقعیتهای ناشی از تغییرات اقلیمی بازدارند و درنتیجه، توانایی او برای اتخاذ تصمیمات مؤثر و سازنده را تضعیف کنند [6]. اضطراب تغییرات اقلیمی میتواند به تجارب منفی و آسیبهای روانی منجر شود که در بازخورد با محیط، به کاهش سازگاری افراد دامن میزند. احساساتی مانند ناامیدی، بیحالی و تحریکپذیری میتوانند فرد را از پذیرش تغییرات مثبت و تلاش برای سازگاری با شرایط جدید بازدارند [4].
یافته نهایی پژوهش حاکی از آن بود که اضطراب تغییرات اقلیمی بهصورت غیرمستقیم و از طریق سازگاری و تابآوری میتواند بر سلامت روان اثر داشته باشد. این یافته با نتایج پژوهشهای کلایتون [11]، چن و همکاران [16]، سیمز و همکاران [17]، ابونیوا و همکاران [18]، مورترو و همکاران [21]، وردولینی و همکاران [23] و لگر گودز و همکاران [34] همسو است. در تبیین این یافته از پژوهش حاضر میتوان اذعان کرد که افراد با سطح بالای تابآوری قادر به مدیریت بهتر استرسها و نگرانیهای ناشی از تغییرات اقلیمی هستند، زیرا این ویژگی به آنها کمک میکند تا به جای تمرکز بر جنبههای منفی، بر یافتن راهحلها و فرصتهای مثبت تمرکز کنند. تابآوری موجب میشود فرد احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشد و از نظر روانی قویتر باشد که این امر به کاهش اضطراب و بهبود سلامت روان منجر میشود. به همین ترتیب، سازگاری به معنای توانایی تطبیق با شرایط جدید و یافتن راهحلهای مؤثر برای مشکلات است. افراد با توانایی بالا در سازگاری میتوانند بهخوبی با تغییرات محیطی و اجتماعی کنار بیایند و استراتژیهای مقابلهای مؤثری را برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی اتخاذ کنند. این افراد بهدلیل انعطافپذیری و مهارت در تطبیق با شرایط مختلف، کمتر دچار احساس ناتوانی و ناامیدی میشوند. درنتیجه، تابآوری و سازگاری بهعنوان متغیرهای واسطهای، میتوانند اثرات منفی اضطراب تغییرات اقلیمی بر سلامت روان را کاهش دهند و به پیشبینی وضعیت روانی بهتر کمک کنند [36].
این فرآیند نشان میدهد که با تقویت این دو ویژگی، میتوان از اثرات منفی اضطراب تغییرات اقلیمی بر سلامت روان جلوگیری کرد و به بهبود کلی وضعیت روانی افراد کمک کرد. همچنین افراد با تابآوری بالا قادرند با استرسها و نگرانیهای ناشی از تغییرات اقلیمی بهتر مقابله کنند، زیرا این ویژگی به آنها کمک میکند تا به جای تمرکز بر جنبههای منفی، بر فرصتها و راهحلهای موجود تمرکز کنند و احساس کنترل و توانمندی بیشتری داشته باشند. به همین ترتیب، سازگاری به افراد امکان میدهد که با تطبیق با شرایط جدید و یافتن راهحلهای کارآمد، استراتژیهای مفیدی برای کاهش تأثیرات تغییرات اقلیمی اتخاذ کنند. این افراد بهدلیل انعطافپذیری و توانایی در تطبیق با شرایط جدید، کمتر دچار احساس ناتوانی و ناامیدی میشوند [4].
نتیجهگیری
اضطراب تغییرات اقلیمی بهعنوان یک چالش روزافزون، تأثیرات منفی قابلتوجهی بر سلامت روان افراد دارد. این اضطراب میتواند به کاهش انگیزه برای اقدام، انزوا اجتماعی و ضعف در روابط انسانی منجر شود و در نتیجه افراد را از مواجهه مؤثر با چالشهای ناشی از تغییرات اقلیمی بازدارد. علاوهبراین، احساسات ناشی از این اضطراب میتواند به تجارب منفی روانی و کاهش تابآوری و سازگاری منجر شود که نهایتاً توانایی افراد را برای تطابق با شرایط جدید تضعیف میکند؛ بنابراین، توجه به نیازهای روانی و اجتماعی و ارائه حمایتهای لازم برای کاهش اضطرابهای مرتبط با تغییرات اقلیمی، ضروری است تا افراد بتوانند بهطور مؤثرتر با این چالشها سازگاری پیدا کنند. باتوجهبه نقش مهم اضطراب تغییرات اقلیمی و نقش تابآوری و سازگاری بهعنوان متغیرهای میانجی، به نظر میرسد تقویت تابآوری و سازگاری میتواند بهطور مؤثری باعث بهبود و ارتقای سلامت روان گردد.
از محدودیتهای پژوهش حاضر میتوان به نوع روش پژوهش اشاره کرد که بالطبع از نظر تعیین روابط علت و معلولی محدودیت دارند. همچنین بهدلیل استفاده از جمعیت اعضای هلالاحمر ایران، در تعمیم یافتهها به سایر گروهها باید احتیاط نمود. پیشنهاد میشود در مطالعات آتی از جامعه آماری دیگری برای بررسی این متغیرها استفاده شود تا تعمیم آن به سایر جوامع آماری آسانتر شود و ازسوییدیگر به متغیرهای دیگری که میتوانند سلامت روان در جمعیت در معرض تغییرات اقلیمی را افزایش دهند، توجه نمود.
همچنین تأثیرات فرهنگی و بافتاری استانها بر اضطراب تغییرات اقلیمی میتواند متفاوت باشد. در برخی مناطق، ارتباطات اجتماعی و حمایتهای محلی میتواند تابآوری افراد را افزایش دهد، درحالیکه در دیگر مناطق، انزوای اجتماعی ممکن است اضطراب را تشدید کند. بنابراین، پیشنهاد میشود سیاستگذاران باتوجهبه ویژگیهای فرهنگی هر منطقه، اقدامات خاصی برای تقویت تابآوری و سازگاری و کاهش اضطراب در سطح محلی اتخاذ کنند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق یژوهش
برای در نظر گرفتن رعایت اخلاق در پژوهش، کد اخلاق از کمیته اخلاق در پژوهش معاونت آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلالاحمر ایران با کد (IR.RCS.REC.1403.044) دریافت شد. شرکتکنندگان آگاهانه و داوطلبانه در پژوهش مشارکت کردند. اطلاعات شرکتکنندگان کاملاً محرمانه بود.
حامی مالی
این پژوهش در قالب طرح پژوهشی و با حمایت مالی معاونت آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران انجام شد.
مشارکت نویسندگان
تحقیق و بررسی: رضا غلامینیا؛ مجری طرح: پیمان مام شریفی و هادی احمدی؛ نظارت و ویراستاری: پیر حسین کولیوند و راضیه عالیشوندی؛ تحلیل دادهها: پیمان مام شریفی.
تعارض منافع
بنابر اظهارات نویسندگان این مقاله تضاد منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از کلیه مدیرعاملهای جمعیت هلالاحمر در شش استان منتحب (خوزستان، هرمزگان، ایلام، کرمان، سیستانوبلوچستان و خراسانجنوبی) و کلیه افراد شرکتکننده و تمامی عزیزانی که در این پژوهش همکاری داشتند، تقدیر و تشکر میکنند.