مقدمه
امروزه بهدلیل افزایش شادکامی، امید به زندگی، کاهش مرگومیر و رشد جمعیت، پدیده سالمندی در همه کشورها بهطور چشمگیری در حال افزایش است [
1, 2]. سالمندی یک گذر و حاصل جابهجایی طبیعی حول محور زمان و بخش تفکیکناپذیر زندگی برای کسانی که عمر طبیعی دارند، میباشد [
3, 4]. هم اکنون در سراسر جهان 120 میلیون فرد 80 ساله یا بیشتر زندگی میکنند که تا سال 2050 نسبت افراد سالمند بالای 60 سال، 2 برابر و از 12 درصد به 22 درصد (2 میلیارد نفر) افزایش خواهد یافت [
5]. در ایران پیشبینی میشود در سال 1403 به 10/5 درصد و تا سال 1430 به 27/9 درصد خواهد رسید [
6, 7, 8, 9]. یکی از مشکلاتی که با افزایش سن بروز میکند، کاهش کیفیت و کمیت خواب میباشد که بر بیشتر جنبههای جسم و روان تأثیرگذار است [
10].
اختلال در کیفیت خواب سومین جایگاه مشکلات سالمندی پس از سردرد و اختلالات گوارشی را به خود اختصاص داده [
11] و شیوع آن بهعنوان یک چالش و عامل تأثیرگذار در کیفیت زندگی سالمندان، بیش از 57 درصد در بین سالمندان سراسر جهان [
12] و در افراد بالای 60 سال تقریباً 35 درصد میباشد. کمخوابی، کیفیت خواب را کاهش میدهد و درنتیجه میتواند سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی و احساسی را به خطر بیندازد [
13]. کاهش کیفیت خواب، همچنین میتواند سبب افت قابلیتهایی ازجمله کارکرد اجرایی، سقوط، دقت، حافظه، اخلال در بررسی خطر، برنامهریزی راهبردی و روبه زوال رفتن تفکر شود [
14].
از دیگر مشکلات سالمندی بروز برخی اختلالات روانشناختی است؛ اختلالات روانشناختی به علل بیشماری مانند فقدان ارتباطات اجتماعی، مشکلات شناختی، کاهش سطح کیفیت زندگی و افزایش اختلالات جسمی در افراد سالمند میتواند بروز کند که بعد از حوادث ترافیکی، دومین عامل از دست دادن سالهای زندگی با کیفیت میباشد [
15, 16]. بیخوابی تأثیر منفی سریعی بر کیفیت زندگی دارد و همچنین خطر شروع جدید یا عود شرایط روانپزشکی قبلی، بهخصوص افسردگی و اضطراب را افزایش دهد [
17]. چندین پژوهش نشان دادهاند که بیخوابی در بیشتر اوقات با افسردگی یا اضطراب همراه است و میزان همبودی آن نزدیک به 50 درصد است. افرادی که مبتلا به بیخوابی مداوم هستند درمقایسه با افرادی که بیخوابی آنها در همان بازه زمانی با درمان شناختیرفتاری یا مداخلات دارویی درمان میشود، در چند سال آینده 2 برابر افزایش مییابد [
18].
شیوع اختلالات روانی در افراد 65 ساله و بالاتر، 15 تا 25 درصد در سراسر جهان میباشد که میتواند با علائمی مانند اضطراب، احساس انزوا، دگرگونی در عادات خواب شبانه و کاهش حافظه خود را نشان دهد [
19, 20] و همچنین افسردگی، اضطراب و استرس از معیارهای سلامت روانی میباشند که در تمام جوامع بسیار رایج هستند و میتوانند به کیفیت زندگی افراد و متعاقب آن به کیفیت خواب آنها آسیب برسانند [
21]. مطالعات جدید تأثیر خواب را در تنظیم حالات عاطفی ازجمله خلقوخو و احساسات، گزارش کردهاند [
22, 23]. باتوجهبه رشد جمعیت سالمندان و جایگاه خاصی که افراد سالمند در اجتماع دارند، فراهمسازی بهداشت روانی و جسمانی آنان از اهمیت خاصی برخوردار است [
24] به همین دلیل شیوههای متعددی اعم از روشهای درمان دارویی و غیردارویی مانند درمان شناختیرفتاری (CBT) [
25]، پذیرش-تعهد [
26]، راهبردهای آرامسازی و بهداشت خواب برای بهبود اختلال خواب بهعنوان عامل مهم در ایجاد اختلالات روانی وجود دارد. حدود 39 درصد از نسخههای مرتبط با داروهای خوابآور توسط افراد بالای 60 سال مصرف میشود که باعث بهبود خواب افراد در کوتاهمدت میشود اما بهدلیل عوارض زیادی که درمانهای دارویی برای سالمندان دارند، باعث شده است تمایل پژوهشگران بیشتر به سمت روشهای غیردارویی متمرکز باشد [
27-
29].
یکی از روشهای غیردارویی که اساس مشترک در درمان طیف مختلفی از اختلالات خواب است و بهدلیل ساده بودن، اثرگذاری بالا و ارائه درک بهتری از نیازهای انسان در افراد سالمند مورد استفاده قرار میگیرد، ارائه بسته آموزشی براساس درمان شناختی-رفتاری میباشد [
30]. روش شناختی رفتاری بهعنوان خط اول درمان بیخوابی مبتنی بر شواهد است که باعث افزایش و بهبود محیط خواب بهعنوان علامت خواب، کاهش اعمال و افکار منفی که کیفیت خواب را دچار اختلال میکنند و پدیدار آوردن یک برنامه منظم خواب میشود [
31].
رویکرد شناختی رفتاری برای اختلال خواب سالمندان در 5 طبقه براساس پروتکل کولین اسپی دستهبندی میشود که شامل بهداشت خواب، محدودیت خواب، کنترل محرک، درمان شناختی و آرامش درمانی است [
32, 33]. در این روش، آموزش و درمانهای رفتاری با بازسازی شناختی و بهداشت خواب آموزشی ترکیب میشود و بعد شناختی شامل کنترل افکار، درک منطقی مشکل و آگاهی از خطاهای شناختی و بعد رفتاری نیز شامل بهداشت خواب، کنترل محرک، آرامسازی عضلانی و محدودسازی خواب میباشد [
29]. در ارتباط با بیخوابی، درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با روشهای دارویی، خواب را بهطور بلندمدت حفظ میکند و برخلاف داروها، عوارض جانبی مانند آسیبهای شناختی، مقاومت دارویی و وابستگی به داروها را ندارد. این روش در درمان اختلالات متعددی مانند افسردگی، اسکیزوفرنی، درد مزمن و سرطان مورد استفاده قرار گرفته است و میتواند به بهبود کیفیت خواب بهعنوان درمانی غیر وابسته به داروها یا مکمل سایر درمانها در سالمندان مبتلا به اختلال خواب کمک کند [
14،
34،
35]. همچنین این نوع درمان در بهبود بیخوابی اولیه، ثانویه و افسردگی همراه با اختلال خواب مؤثر واقع شده است [
14].
اثر مثبت درمان شناختیرفتاری در پژوهش عامر و همکاران که با هدف اثربخشی مداخله درمان شناختیرفتاری بر علائم افسردگی و کیفیت خواب زنان پس از زایمان انجام گردید، حاکی از اثر مثبت این روش بر بهبودی کیفیت خواب و به دنبال آن کاهش اختلالات روانی بود [
36]. برخلاف مطالعه قبلی، در پژوهش یانگ و همکاران در کشور ایالات متحده آمریکا که با هدف «آیا نتایج خواب با درمان شناختیرفتاری برای بیخوابی بین افراد مسن 60 ساله و بالاتر جانباز با فعالیت بدنی کم و زیاد مشابه است یا خیر» انجام شده بود، نشان داد استفاده از درمان شناختیرفتاری باعث بهبود حداقلی در برخی از شاخصهای کیفیت خواب شده اما بهطورکلی سبب تفاوت معنیدار در نتایج خواب بین گروهها با فعالیت بدنی کم و زیاد نشده است [
37].
بهدلیل اینکه برنامههای متعددی برای افزایش کیفیت خواب و سلامت روان در حالت همبودی وجود دارد و هیچکدام از آنها بر دیگری برتری ندارد، ازاینرو لازم است روشهای درمانی متفاوتی مورد بررسی و واکاوی قرار بگیرند تا مؤثرترین و متناسبترین روش مداخله برای سالمندان که از لحاظ اجرایی نیز پیچیده نباشد، تشخیص داده شود. باتوجهبه مسائل مطرحشده این پژوهش با هدف تعیین تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختیرفتاری بر کیفیت خواب و سلامت روان در سالمندان مقیم خانه سالمندان انجام شد.
روش
پژوهش حاضر یک مطالعه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی کنترلشده دوسو کور با طرح پیشآزمون، پسآزمون و دوره پیگیری 1 ماهه است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختیرفتاری بر کیفیت خواب و سلامت روان سالمندان مرد مقیم سرای سالمندان شهر کرمانشاه انجام شد. مطالعه در بازه زمانی بهمن ماه سال 1402 تا خرداد ماه سال 1403 و با روش نمونهگیری تصادفی از میان سالمندان مرد 65 ساله و بالاتر که به خانه سالمندان شهر کرمانشاه مراجعه کردند (با دوره پنجره یک هفتهای) و مقیم شدند، انجام شد. افراد شرکتکننده رضایت خود را برای شرکت در پژوهش اعلام کردند و درنهایت، تعداد 68 نفر بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (34 نفر) و کنترل (34 نفر) تقسیم شدند.
گروه آزمایش بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختیرفتاری را دریافت کرد. پس از اخذ تأییدیه اخلاق از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ایلام و ثبت در سامانه کارآزماییهای بالینی ایران، هماهنگی لازم با معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی ایلام انجام شد. سپس، به اداره کل بهزیستی شهر کرمانشاه مراجعه شد و پس از طی مراحل قانونی و رعایت اصول اخلاقی پژوهش، به خانه سالمندان مربوطه معرفی صورت گرفت.
از مجموع 85 سالمند مراجعهکننده به خانه سالمندان در بازه زمانی شروع تا پایان نمونهگیری، 17 نفر شرایط ورود به مطالعه را نداشتند. دلایل عدم ورود شامل عدم تطابق با معیارهای ورود (8 نفر)، عدم تمایل به شرکت در پژوهش (4 نفر) و اختلالات شناختی (5 نفر) بود. آنالیز نهایی بر روی 68 سالمند واجد شرایط انجام شد. پس از تقسیمبندی به گروههای آزمایش و کنترل، پیشآزمون با استفاده از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ و سلامت عمومی گلدبرگ انجام شد. پرسشنامهها توسط خود سالمندان تکمیل گردید و در مواردی که قادر به تکمیل نبودند یا سؤالات برایشان ابهام داشت، با همکاری منشی آماری تکمیل شد.
کورسازی
کورسازی در این مطالعه از نوع دو سویه کور بود که در چندین سطح اجرا شد. در مراحل اولیه این پژوهش، آگاهی نسبت به گروهبندیها توسط افراد گروه آزمایش و کنترل حاصل نشد. مسئولین جمعآوری دادهها و آنالیزور دادهها در این مطالعه نسبت به ماهیت گروهها آگاهی نداشتند؛ بدین صورت که یک منشی برای جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامهها استخدام شد که این منشی از نوع مداخله یا مدت آن مطلع نبود و همچنین از ماهیت گروهها و نحوه تخصیص شرکتکنندگان به گروهها اطلاعی نداشت. همان منشی مسئول جمعآوری دادهها نیز دادههای جمعآوریشده را در نرمافزار SPSS نسخه 16 وارد کرد و مشاور آماری که دادهها را تجزیهوتحلیل کرد، نسبت به ماهیت تخصیص شرکتکنندگان به گروهها و نوع مداخله کور بود و اطلاع نداشت.
تخصیص به گروهها
برای تخصیص تصادفی از تخصیص تصادفی مبتنی بر بلوکهای تعادلی با جایگشتهای 4 تایی استفاده گردید و برای تولید بلوکهای تصادفی از نرمافزار تحلیل و آمار تحقیقاتی (RAS) استفاده شد و برای انتخاب هر بلوک از اعداد تصادفی بهره گرفته شد. روش تخصیص افراد به گروههای آزمایش و کنترل بدین صورت بود که بر روی 6 برگه جداگانه جایگشتهای 4تایی بهصورت:
1) PPCC 2) PCPC 3) PCCP 4) CCPP 5) CPCP و 6) CPPC نوشته شد که حرف P به معنی Practice (بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختیرفتاری) و حرف C به معنی Control (بدون مداخله) بود. 6 برگه در 6 پاکت جداگانه قرار داده شد. در خانه سالمندان موردنظر، 4 ساختمان وجود داشت که ساختمانهای شماره 1 و 2 بهعنوان یک بلوک و ساختمانهای شماره 3 و 4 بهعنوان یک بلوک در نظر گرفته شد و از طریق تصادفیسازی ساده با پرتاب سکه مداخله یا کنترل بودن آنها تعیین شد. سپس با مراجعه هر فرد سالمند به مرکز خانه سالمندان در صورت داشتن معیارهای ورود و رضایت شخصی، براساس روش تصادفیسازی بلوک جایگشت 4تایی یک پاکت به او داده شد که شامل توالیهای موردنظر بود و پس از ظاهر شدن توالی در صورت نمایش حرف P به او یک ظرف حاوی دو گوی با شمارههای ساختمان مداخله (ساختمانهای شماره 3 و 4) داده شد تا تصادفی یکی انتخاب و وارد یکی از ساختمانهای مداخله شود و در صورت نمایش حرف C به او یک ظرف حاوی دو گوی با شمارههای ساختمان کنترل (ساختمانهای شماره 1 و 2) داده شد تا تصادفی یکی انتخاب و وارد یکی از ساختمانهای کنترل شود که بهجز خود، وضعیت 3 نفر بعدی را هم مشخص کرده و به 3 نفر بعدی فقط ظرف حاوی گویها داده شد و پاکت بعدی توسط نفر پنجم باز شد. هرکدام از پاکتهای استفادهشده، مجدداً برای افراد جدید استفاده نشدند و برای افراد جدید از پاکتهای جدید با توالیهای گذشته استفاده شد (یعنی بهدلیل 6 بلوکه بودن و باتوجهبه حجم نمونه، 17 بار به افراد پاکت داده شد یعنی دو سری 6 تایی و یک سری 5 تایی که در مجموع 17 پاکت میشود) عمل فوق تا رسیدن به حجم نمونه موردنظر ادامه پیدا کرد. برای پنهانسازی توالی ایجادشده، پاکتهایی تعبیه شدند که کاملاً شبیه همدیگر بودند.
حجم نمونه
باتوجهبه مطالعات مشابه [
38] و براساس فرمول محاسبه حجم نمونه برای مقایسه میانگینها، میزان خطای نوع اول 0/05 و توان آزمون 0/95 حجم نمونه برای تأثیر مداخله بر هر دو متغیر کیفیت خواب و سلامت روان به اندازه 56 نفر تعیین گردید (هر گروه شامل 28 نفر) که بهمنظور افزایش دقت پژوهش با در نظر گرفتن ضریب ریزش 20 درصد، حجم نهایی نمونهها 68 نفر تعیین گردید (هر گروه شامل 34 نفر) که این تعداد تا پایان پژوهش در پژوهش حاضر بودند و تحلیل دادهها بر روی 68 نفر صورت گرفت (
فرمول شماره 1) (
تصویر شماره 1).
1. N=(Z1-α/2+Z1-β)2(σ12+σ22)/(x1-x2)2=(1.96+ 1.645)2 ((3.5)2 +(3.7)2)/(13.4-9.9)2 =28×0.20=34
دستورالعمل و شرکتکنندگان
معیارهای ورود به پژوهش شامل سن 65 سال و بالاتر [
39, 40]، داشتن حداقل سواد خواندن و نوشتن، تمایل به شرکت در پژوهش، امضای رضایتنامه کتبی و افراد جدیدالورودی که بیش از 1 هفته از سکونت آنها نگذشته بود.
معیارهای عدم ورود شامل شرکت در دوره آموزشی مشابه، مصرف داروهای خوابآور، مصرف دخانیات و ابتلا به بیماریها شناختی مانند آلزایمر براساس کسب نمره کمتر از 24 از آزمون معاینه مختصر وضعیت روانی (MMSE) و معیارهای خروج نیز شامل عدم تمایل به ادامه مشارکت در پژوهش، غیبت بیش از 2 جلسه در جلسات آموزشی و عدم مشارکت فعال در جلسات آموزشی (بهصورت انجامندادن بیش از 2 بار تکلیف) بود.
مداخله
در این پژوهش، برای گروه دریافتکننده بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختیرفتاری 8 جلسه 45 دقیقهای در 8 هفته (هر هفته شامل 1 جلسه) [
41] بهصورت گروهی (34 نفره) در یک اتاق با ظرفیت مناسب و دارای سیستم کامپیوتری و ویدئو پروژکتور در اتاقی در بخش مدیریت داخل خانه سالمندان واقع در طبقه هم کف با ابعاد حدود 65 متر مربع با تجهیزات اضافی مانند مبلمان، میز و صندلی و یک عدد تلویزیون با سایز 40 اینچ به شیوه پرسش و پاسخ (از طریق روش تدریس یادگیری مشارکتی)، سخنرانی، ارائه مثال، وسایل سمعی و بصری مانند پوستر تصویری، انیمیشن و موشن گرافیک آموزشی در قالب خروجی از نرمافزار آرتیکولیت استوریلاین نسخه 3، ارائه و طراحی پروفایل خواب (از طریق جدول گزارش خواب بهعنوان تکلیف) برای آموزش گروه آزمایش براساس طرح درمانی کولین اسپی [
33،
42] در نظر گرفته شد که خلاصه جلسات آموزشی در
جدول شماره 1 آورده شده است.

اطلاعات و روش اجرای مداخله شناختیرفتاری برای خواب بهوسیله یکی از اساتید مجرب حوزه روان پرستاری تأیید شد و همچنین پژوهشگر دارای مدرک در حوزه درمان شناختیرفتاری نیز بوده است. در پایان تمام جلسات برای فراموش نکردن اطلاعات، خلاصه جلسه در قالب پوستر تصویری همراه با توضیح کتبی مختصر در زیر تصاویر در اختیار نمونهها و مطالب هر جلسه بهصورت نرمافزار قابل نصب روی تلفن همراه در اختیار پرستاران مستقر در خانه سالمندان قرار گرفت و با این کار سالمندان در تمام اوقات توانستند به این محتوا دسترسی داشته باشند و مطالب را مرور کنند. پس از پایان مداخلات، مجدداً پسآزمون توسط منشی آماری از شرکتکنندگان گرفته شد و پیگیری 1 ماهه بعد برای تعیین اینکه آیا اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختیرفتاری تداوم خواهد داشت یا نه، انجام شد. طی این مدت نیز گروه کنترل بهجز مراقبتهای معمول روزانه و ارتباط کلامی، تحت درمان خاصی قرار نگرفت که در پایان مداخله محتویات آموزشی در اختیار آنها طی 1 جلسه قرار گرفت.
تحلیل و آزمونهای آماری
پس از تکمیل پرسشنامهها، منشی آماری دادهها را در نرمافزار SPSS قرار داد و درنهایت دادهها جهت تحلیلهای آماری با استفاده از آزمونهای توصیفی (میانگین، فراوانی، درصد و انحرافمعیار) و استنباطی (کلموگروف اسمیرنوف، تی زوجی، تی مستقل و کوواریانس با اندازههای تکراری) در نرمافزار SPSS نسخه 16 توسط مشاور آماری انجام شد. سطح معنیداری در کلیه محاسبات آماری 0/05>P در نظر گرفته شد.
ابزارها
ابزار سنجش بدین قرار است:
پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی
این پرسشنامه از دو متغیر جمعیتشناختی کمی و کیفی تشکیل شده که متغیر جمعیتشناختی کمی شامل سن، تعداد داروهای مصرفی و تعداد فرزندان و متغیرهای جمعیتشناختی کیفی شامل وضعیت تأهل، سطح سواد و تحصیلات، شغل قبلی و سابقه بیماری بودند.
پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI)
این پرسشنامه را بویس و همکاران در سال 1989 ساختهاند، نگرش بیمار را پیرامون کیفیت خواب طی 4 هفته گذشته بررسی میکند. شامل 18 سؤال در 7 جزء است و هر مؤلفه پرسشنامه نمرهای از صفر (نبودن مشکل) تا 3 (مشکل بسیار جدی) میگیرد و درانتها نمرههای هر مؤلفه با هم جمع و به یک نمره کلی تبدیل میشوند (0 تا 21). نمره 6 و بالاتر نشاندهنده کیفیت خواب نامناسب میباشد. بویس و همکاران در سال 1989 که این پرسشنامه را برای اولین ساختند و معرفی کردند، انسجام درونی پرسشنامه را با استفاده از آلفای کرونباخ 0/83 به دست آوردند [
43]. در مطالعه حیدری و همکاران روایی و پایایی این پرسشنامه بهترتیب 0/86 و 0/89 به دست آمد [
44].
پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28)
برای اندازهگیری سلامت روان از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ استفاده شد. این پرسشنامه را برای اولین بار گلدبرگ در سال 1972 تنظیم کرده و بهطور وسیع بهمنظور تشخیص اختلالات خفیف روانی به کار برده است که دارای 28 سؤال است که از 4 خردهآزمون علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، علائم کنش اجتماعی و علائم افسردگی تشکیل شده است و هر یک از آنها خود شامل 7 سؤال میشوند. حداقل نمره در این آزمون (0) و حداکثر نمره (84) است. در همه گزینهها درجه پایین نشاندهنده سلامتی و درجه بالاتر نشاندهنده عدم سلامتی و وجود ناراحتی در فرد است. گلدبرگ و ویلیامز در سال 1988 پایایی به روش دو نیمه کردن بـرای ایـن پرسشنامه را 0/95 گزارش کردند [
45]. در ایران تقوی و همکاران پایایی پرسشنامه سلامت عمومی را براساس سـه روش بازآزمایی، دو نیمه کردن و آلفای کرونبـاخ بهترتیب 0/93، 0/70 و 0/90 را به دسـت آوردند [
46].
پرسشنامه مختصر وضعیت روانی (MMSE)
بهمنظور غربالگری اختلالات شناختی در سال 1975 توسط مارشال فولستین ابداع گردید. دارای 30 سؤال و کل امتیاز حاصل از آن 30 نمره است. نمرهگذاری این آزمون بهصورت 24 و بالاتر (سالم)، 18 تا 23 (اختلال شناختی خفیف)، 10 تا 17 (اختلال شناختی متوسط) و زیر 10 (دمانس) میباشد. در پژوهش بلسا و همکاران در کشور اسپانیا روایی بهدستآمده 0/94 بود [
47]. بحیرایی در پژوهش خود پایایی آزمون MMSE را به روش بازآزمایی در فاصله زمانی 10 روز برابر با 0/73 محاسبه کرد و ضریب آلفای کرونباخ برای کل آزمون 0/81 محاسبه کرد [
48].
جهت ارزیابی پایایی، نسخه نهایی پرسشنامهها به 20 نفر مرد سالمند مراجعهکننده به یکی از مراکز بهداشت منطقه یک شهر کرمانشاه که دارای معیارهای ورود بودند اما جزء جامعه آماری نبودند، داده شد تا پایایی این پرسشنامهها به روش ضریب همسانی درونی آلفای کرونباخ بالاتر از 70 درصد بررسی و استفاده شود که پایایی پرسشنامههای کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI)، سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) و پرسشنامه کوتاه وضعیت ذهنی (MMSE) بهترتیب 0/771، 0/829 و 0/753 به دست آمد.
در این پژوهش، از تحلیل براساس پروتکل (PPA) استفاده شده است. یعنی تنها شرکتکنندگانی که مداخله را بهطور کامل دریافت کردهاند، در تحلیل نهایی لحاظ شدهاند. شرکتکنندگانی که انصراف دادند یا از مطالعه براساس معیارهای خروج حذف شدند، از تحلیل نهایی خارج شدند.
یافتهها
در ابتدا نرمال بودن یا نبودن دادهها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف بررسی شد که نتایج آزمون نشان داد تمامی دادهها از توزیع نرمال برخوردارند. میانگین و انحرافمعیار سن افراد سالمند شرکتکننده در پژوهش 71/5±55/24 بود. اغلب افراد شرکتکننده در پژوهش سالمندان متأهل، دارای تحصیلات ابتدائی، بدون فرزند و دارای شغل قبلی بهصورت کارمند بازنشسته مؤسسات بودند. با استفاده از آزمون آماری کایدو، بین هیچکدام از متغیرهای جمعیتشناختی اختلاف معنیداری وجود نداشت (0/05<P) (
جدول شماره 2).

در
جدول شماره 3، میانگین و انحرافمعیار نمرات کیفیت خواب در گروه کنترل افزایش داشته است، اما در گروه آزمایش کاهش داشته است که به معنی بهبود وضعیت کیفیت خواب میباشد.

میانگین و انحرافمعیار نمرات سلامت روان در گروه کنترل افزایش داشته است، اما در گروه آزمایش کاهش داشته است که به معنی بهبود وضعیت سلامت روان میباشد. آزمون آنالیز واریانس با اندازههای تکراری نشان میدهد که تفاوت آماری معنیداری در کاهش میانگین نمرات کیفیت خواب و کاهش میانگین نمرات سلامت روان در گروه کنترل و آزمایش در طول زمان مطالعه وجود دارد (0/001<P).
در
جدول شماره 4، مقایسه میانگین متغیرهای کیفیت خواب و سلامت روان در سه بازه زمانی موجود در پژوهش نشان داد که در گروه کنترل تفاوت میانگین نمرات کیفیت خواب و سلامت روان، افزایش پیدا کرده اما در گروه آزمایش، تفاوت میانگین نمرات کیفیت خواب و سلامت روان، کاهش پیدا کرده است.

آزمون تعقیبی LSD نشان میدهد که انجام بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختیرفتاری در طول زمان (بلافاصله پس از پایان مداخله و 1 ماه پس از پایان مداخله) برای گروه آزمایش بر روی متغیرهای کیفیت خواب و سلامت روان تأثیر داشته و باعث ایجاد تفاوت آماری معنیداری شده است که نشاندهنده تأثیر پایدار اثر بسته آموزشی در طول زمان میباشد (0/001<P)، اما در گروه کنترل در طول زمان تفاوت آماری معنیداری ایجاد نکرده است (0/05<P).
باتوجهبه
جدول شماره 5، میانگین نمره کیفیت خواب قبل از مداخله در گروه کنترل 14/74 و در گروه آزمایش 14/82 بود. مقدار P برابر با 0/649 نشاندهنده عدم تفاوت معنیداری در میانگین نمره کیفیت خواب بین دو گروه کنترل و آزمایش قبل از مداخله است.

همچنین، تفاوت میانگین نمره کیفیت خواب قبل و بعد از مداخله به این شکل بود که در گروه کنترل افزایش و در گروه آزمایش کاهش یافت. مقدار P برای آزمون تی زوجی در گروه کنترل 0/167 و در گروه آزمایش 0/001<P است که نشاندهنده تفاوت معنیداری در میانگین نمره کیفیت خواب در گروه آزمایش قبل و بعد از مداخله میباشد (با اندازه اثر بین گروه آزمایش و کنترل بلافاصله پس از پایان مداخله: 1/45- و اندازه اثر بین گروه آزمایش و کنترل 1 ماه پس از پایان مداخله: 2/19-).
ازسویدیگر، میانگین نمره سلامت روان قبل از مداخله در گروه کنترل 29/23 و در گروه آزمایش 30/11 بود. مقدار P برابر با 0/656، نشاندهنده عدم تفاوت معنیداری در میانگین سلامت روان بین دو گروه قبل از مداخله است. تفاوت میانگین نمره سلامت روان قبل و بعد از مداخله به این صورت بود که در گروه کنترل افزایش و در گروه معنیداری کاهش یافت. مقدار P برای آزمون تی زوجی در گروه کنترل 0/083 و در گروه آزمایش 001/P<0 است که تفاوت معنیداری را در میانگین نمره سلامت روان در گروه آزمایش قبل و بعد از مداخله نشان میدهد (با اندازه اثر بین گروه آزمایش و کنترل بلافاصله پس از پایان مداخله: 1/20- و اندازه اثر بین گروه آزمایش و کنترل 1 ماه پس از پایان مداخله: 1/62-).
باتوجهبه
جدول شماره 6، میانگین و انحرافمعیار زیرمقیاسهای سلامت روان نشان میدهد که مداخله تأثیر مثبت و معنیداری بر کاهش نمره زیرمقیاسها و در حالت کلی کاهش نمره سلامت روان در گروه آزمایش طی 8 هفته پس از شروع مداخله و 1 ماه پس از پایان مداخله آنها داشته است که بیشترین کاهش نمره برای گروه آزمایش در زیرمقیاس اضطراب و کمترین کاهش نمره در زیرمقیاس سلامت جسمانی بود.

درمقابل، میانگین نمرات زیرمقیاسهای سلامت روان در گروه کنترل روند افزایشی داشته که این نشاندهنده افزایش نمره کلی سلامت روان افراد گروه کنترل بوده که بیشترین افزایش در زیرمقیاس افسردگی و کمترین افزایش در زیرمقیاس سلامت جسمانی برای آنها بوده است.
بحث
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختیرفتاری بر کیفیت خواب و سلامت روان در سالمندان مرد مقیم خانه سالمندان انجام شد. باتوجهبه نتایج
جداول شماره 3 و
4، نشان داده شد که میانگین و انحرافمعیار نمره کیفیت خواب و سلامت روان در سالمندان شرکتکننده در پژوهش 8 هفته پس از شروع مداخله و 4 هفته پس از پایان مداخله در گروه آزمایش کاهش یافته است و این کاهش نمره از لحاظ آماری معنیدار میباشد. طبق
جدول شماره 4 و
5، میزان تفاوت آماری در میانگین نمرات کیفیت خواب در دو گروه کنترل و آزمایش پس از پایان مداخله براساس آزمون تی مستقل در گروه آزمایش کمتر میباشد. همچنین، میزان تفاوت نمره کیفیت خواب براساس آزمون تی زوجی در مرحله پسآزمون به نسبت مرحله پیشآزمون در گروه آزمایش کاهشی بوده است. همچنین، میزان تفاوت آماری در میانگین نمرات سلامت روان در دو گروه کنترل و آزمایش پس از پایان مداخله براساس آزمون تی مستقل در گروه آزمایش کمتر میباشد و میزان تفاوت نمره سلامت روان براساس آزمون تی زوجی در مرحله پسآزمون به نسبت مرحله پیشآزمون در گروه آزمایش کاهشی بوده است.
در پژوهش ایمر و همکاران [
49] در سال 2021 در کشور استرالیا که با هدف بررسی اثر درمان شناختیرفتاری در مقابل آموزش بهداشت برای اختلال خواب و خستگی پس از آسیب مغزی اکتسابی در افراد مبتلا به آسیب مغزی و سکته مغزی با مشکلات خواب و خستگی طی 4 مرحله در هفتههای صفر (قبل از مداخله)، 8 (پس از شروع مداخله)، 16 و 24 (پس از پایان مداخله) انجام شده بود، نشان داد استفاده از درمان شناختیرفتاری به بهبود قابلتوجهی در کیفیت خواب در مقایسه با آموزش بهداشت خواب، در طول درمان منجر شد. همچنین باعث کاهش قابلتوجهی در خستگی حفظشده در تمام نقاط زمانی که با آموزش بهداشت خواب مشهود نبود، شد. درمان شناختیرفتاری به دستاوردهای قابلتوجهی در خودکارآمدی و سلامت روان نیز منجر شد که با نتیجه پژوهش حاضر همسو میباشد. از دلایل همسو بودن مطالعه ذکرشده با مطالعه فعلی میتوان به طول مدت مداخله اشاره کرد.
در پژوهش پرادوس و همکاران [
50] در سال 2020 در کشور اسپانیا که با هدف تأثیر درمان ترکیبی شناختیرفتاری برای فیبرومیالژیا و تأثیر بر پارامترهای پلی سومنوگرافی و کیفیت خواب درکشده در بیماران زن مبتلا به فیبرومیالژیا و بیخوابی که طی 2 مرحله در هفته صفر (قبل از شروع مداخله) و 9 (بلافاصله پس از پایان مداخله) انجام شده بود، نشان داد شرکتکنندگانی که درمان شناختیرفتاری با محوریت فقط درد را دریافت کردند، افزایش زمان در رختخواب و زمان کل خواب و کاهش در خواب سبک را نشان دادند، اما هیچ بهبودی در آن مشاهده نشد. کیفیت خواب درکشده شرکتکنندگانی که درمان شناختیرفتاری ترکیبی متمرکز بر درد و بیخوابی دریافت کردند، بهبودهای معنیداری بیشتری در رابطه با خواب نشان دادند (یعنی راندمان خواب بالاتر، زمان کمتر بیداری و زمان طولانیتر در مرحله 4 خواب) و این تغییرات با بهبود قابلتوجهی در کیفیت خواب درکشده مطابقت داشت که با نتیجه پژوهش حاضر همسو میباشد. از دلایل همسویی مطالعه ذکرشده با مطالعه فعلی میتوان به افزایش راندمان خواب گروه آزمایش در هردو مطالعه اشاره کرد.
در پژوهش ردکر و همکاران [
51] در سال 2019 در کشور آمریکا که با هدف تأثیر درمان شناختیرفتاری برای بیخوابی بر شناختهای مرتبط با خواب در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی پایدار که طی 3 مرحله در هفته صفر (قبل از شروع مداخله) و 8 (بلافاصله پس از پایان مداخله) و 24 (پیگیری) انجام شده بود، نشان داد درمان شناختیرفتاری، بیخوابی و خستگی را در بیماران نارسایی مزمن قلبی بهبود میبخشد و نتایج مثبتی هم روی شناختهای مرتبط با خواب و هم کیفیت کلی خواب در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی پایدار داشته است که با نتیجه پژوهش حاضر همسو میباشد. از دلایل همسویی مطالعه ذکرشده با مطالعه فعلی میتوان به سه مرحله بودن اندازهگیری متغیرهای پژوهش مانند مطالعه فعلی اشاره کرد.
در پژوهش پادرن و همکاران [
52] در سال 2022 در کشور آمریکا که با هدف تأثیرات درمان شناختیرفتاری برای بیخوابی و درد بر خواب زنان مبتلا به بدخیمی که طی 5 مرحله در هفته صفر (ارزیابی قبل از جراحی)، 8-6 هفته بعد (ارزیابی بعد از جراحی)، 1 هفته بعد (انجام 6 هفته مداخله)، 1 هفته بعد (ارزیابی پس از مداخله) و 8-6 هفته بعد (ارزیابی پیگیری) انجام شده بود، نتایج نشان داد درمان شناختیرفتاری در بهبود کیفیت خواب، کاهش زمان به خواب رفتن و کاهش کل زمان بیداری در طول شب مؤثر است و زنانی که درمان شناختیرفتاری دریافت کردند، خواب کلی بهتر و درد کمتری را گزارش کردند که به بهبود کیفیت زندگی کمک کرد که با نتیجه پژوهش حاضر همسو میباشد.
در پژوهش پاردوکوپر و همکاران [
53] در سال 2020 در کشور استرالیا که با هدف تأثیر برنامه درمان شناختیرفتاری گروهی برای بهبود کیفیت خواب ضعیف و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به صرع که طی 2 مرحله در هفته صفر (قبل از شروع مداخله) و 4 (پس از انجام مداخله) انجام شده بود، نتایج نشان داد پس از درمان شناختیرفتاری، هیچ تفاوتی بین گروهها در هیچ یک از معیارهای خواب یا کیفیت زندگی یافت نشد. بااینحال، هر دو گروه آزمایش و کنترل در معیارهای کیفیت خواب، کیفیت زندگی، رفتارهای بهداشتی خواب و باورهای ناکارآمد در مورد خواب بهبودی جزئی یافتند که با نتیجه پژوهش حاضر ناهمسو میباشد. از دلایل احتمالی میتوان به این مورد اشاره کرد که پژوهش آزمایشی با حجم نمونه کوچک (20 شرکتکننده) بود. حجم نمونه کوچک میتواند قدرت آماری یک پژوهش را کاهش دهد و تشخیص تفاوتهای قابلتوجه بین گروهها را دشوار کند. همچنین، مداخله فقط شامل 4 جلسه هفتگی بود. این مدت زمان نسبتاً کوتاه ممکن است برای بهرهمندی کامل شرکتکنندگان از درمان شناختیرفتاری کافی نباشد، زیرا تغییرات رفتاری و بهبود کیفیت خواب اغلب به زمان بیشتری نیاز دارد.
باتوجهبه اینکه با افزایش سن، الگوهای خواب تغییر یافته و احتمال ابتلا به مشکلات خواب افزایش مییابد، سالمندان بیشتر در معرض خطر اختلالات روانی ناشی از خواب ناکافی قرار دارند و این اختلالات بهشدت میتواند کیفیت زندگی و تواناییهای روزمره آنها را تحت تأثیر قرار دهند. در پژوهشی که کارلتی و همکاران [
54] در سال 2023 در کشور برزیل انجام دادهاند، مشاهده شد افرادی که از کیفیت خواب پایینی برخوردار بودند، علائم افسردگی، استرس و اضطراب بیشتری را نشان دادند و ارتباط مثبتی بین آنها بود (001/P<0).
در میان روشهای مختلف موجود، رویکرد آموزش مبتنی بر درمان شناختیرفتاری بهعنوان یک مداخله مؤثر و کارآمد، قابلیت بهبود قابلتوجهی در ابعاد مختلف سلامت روانی افراد دارد.
در پژوهش آمر و همکاران [
36] در سال 2022 در کشور مصر که با هدف بررسی اثربخشی مداخله درمان شناختیرفتاری بر علائم افسردگی و کیفیت خواب 260 زن پس از زایمان در سه مرکز بهداشت مادر و نوزاد که از بین 10 مرکز بهصورت تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد و نتایج نشان داد که 81/5 درصد از زنان موردپژوهش قبل از مداخله از علائم احتمالی افسردگی (خطر ابتلا به افسردگی) رنج میبرند، پس از مداخله به 53/5 درصد کاهش یافته (000/P=0) و علاوهبراین، بهبود معنیداری آماری در سطح کیفیت خواب در بین زنان موردپژوهش وجود داشت (000/P=0). 35/7 درصد از زنان موردپژوهش با مشکل خواب خفیف قبل از مداخله به 51/2 درصد در بعد از مداخله بهبود یافتند. همچنین بین نمره کل علائم افسردگی و کیفیت خواب بعد از مداخله درمانی شناختیرفتاری همبستگی منفی وجود داشت.
پژوهش علوی و همکاران [
55] در سال 2023 در کشور ایران که با هدف بررسی اثرات درمان شناختیرفتاری مختصر بر سلامت روان در اختلالات مرتبط با مواد بر روی 40 فرد مصرفکننده مواد افیونی در 2 گروه دریافتکننده مداخله (استفاده از درمان نگهدارنده متادون و 4 جلسه درمان شناختیرفتاری) و کنترل (فقط استفاده از درمان نگهدارنده متادون) صورت گرفته بود نشان داد بهجز زیرمقیاس اضطراب در گروه آزمایش، تفاوت آماری معنیداری در تمامی زیرمقیاسها و کل نمرات پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) برای هر دو گروه مشاهده نشد (اضطراب 0/038=P). پس از اعمال مقیاس لیکرت با نمره برش 23 امتیازی، ازنظر روانپریشی پس از مداخله در گروه آزمایش ازنظر آماری تفاوت معنیداری مشاهده نشد (0/077=P) که با نتیجه پژوهش حاضر همسو نمیباشد. از دلایل احتمالی میتوان به این مورد اشاره کرد که در پژوهش تعداد افراد گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 20 شرکتکننده) کم بود. همچنین تفاوت معنیدار وضعیت تأهل (025/P=0) و شغل (002/P=0) بین دو گروه وجود داشت.
پژوهش آکسلسون و همکاران [
56] در سال 2020 در کشور سوئد که با هدف بررسی تأثیر اینترنت در مقابل درمان شناختیرفتاری چهرهبهچهره برای اضطراب سلامت روی 204 بیمار مبتلا به اضطراب سلامتی بهمدت 12 هفته بهصورت تصادفی از طریق اینترنت یا حضوری و پیگیری 12 هفته بعد از پایان مداخله در 3 گروه (گروه دریافت درمان شناختیرفتاری از طریق اینترنت، حضوری و کنترل) صورت گرفته بود نشان داد درمان مبتنی بر اینترنت به اندازه درمان حضوری سنتی برای کاهش علائم اضطراب سلامت مؤثر است و این پژوهش از استفاده از درمان شناختیرفتاری ارائهشده از طریق اینترنت بهعنوان یک جایگزین مناسب پشتیبانی میکند که با نتیجه پژوهش حاضر همسو میباشد. از دلایل همسو بودن با مطالعه فعلی میتوان به طول مدت مداخله اشاره کرد.
پژوهش وینتراب و همکاران [
57] در سال 2023 در کشور آمریکا که با هدف بررسی گروههای شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی از راه دور و درمان شناختیرفتاری برای نوجوانان دارای علائم روانپریشی خفیف یا ضعیف روی 66 نوجوانان مبتلا به اختلال خلقی یا علائم روانپریشی ضعیف بهمدت 2 ماه (9 جلسه) و پیگیری 3 ماه پس از پایان مداخله در 3 گروه صورت گرفته بود نشان داد که درمان شناختیرفتاری با بهبودهای بیشتری نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در تنظیم احساسات و بهزیستی در طول دوره پس از درمان همراه بود. شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در مقایسه با درمان شناختیرفتاری با پیشرفت بیشتر در عملکرد اجتماعی در میان نوجوانان با ناملایمات بیشتر در دوران کودکی همراه بود. هر دو درمان میزان ماندگاری قابلمقایسهای داشتند، اما جوانان و والدین رضایت بیشتری از درمان شناختیرفتاری نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گزارش کردند که با نتیجه پژوهش حاضر همسو میباشد. از دلایل همسو بودن با مطالعه فعلی میتوان به حجم نمونه نزدیک به مطالعه حاضر اشاره کرد.
نتیجهگیری
اجرای بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختیرفتاری سبب بهبود کیفیت خواب، کاهش بیخوابی، افزایش مدت خواب و ابعاد سلامت روان شامل اضطراب، افسردگی، کارکرد اجتماعی و سلامت جسمانی میشود. پیشنهاد میشود محققین پژوهشهای آینده را در جمعیت با نمونههای بزرگتر، مدتزمان بیشتر، سالمندان دارای اختلال شناختی، جنسیت مؤنث و سالمندان دارای منازل شخصی برای تأیید پایداری و تعمیمپذیری یافتههای این پژوهش انجام دهند.
از محدودیتهای این پژوهش میتوان به نبود جنسیت زنان در مطالعه و مدت کوتاه دوره پیگیری اشاره کرد که سبب کاهش تعمیمپذیری به کل جامعه میشود. همچنین، در زمان نبود برق یا اختلال در سیستم کامپیوتری و ویدئو پروژکتور خانه سالمندان، پژوهشگر جهت برگزاری جلسات و ارائه مطالب در قالب نرمافزار استوری لاین و انیمیشن، از سیستم لپتاپ شخصی با تعداد 3 عدد بهصورت همزمان استفاده کرد. در طی 8 جلسه، 2 جلسه از آن (جلسه اول و جلسه سوم) که یکی بهعلت آماده نبودن سیستم کامپیوتری مرکز بود و دیگری بهعلت قطعی برق، به ناچار از لپتاپ شخصی استفاده گردید و محتوای استوریلاین طوری تنظیم شدند (ازنظر فونت و ظاهر) که مناسب بینایی افراد سالمند بوده و همچنین 3 لپتاپ بهوسیله ابزار سوئیچ 1 به 3 (HDMI (HDMI 1-to-3 switch به همدیگر وصل شدند تا مطالب بهصورت همزمان در نمایشگرها پخش شوند و در ضمن نحوه چینش افراد گروه آزمایش در داخل اتاق به 3 گروه (12-11-11 نفره) بود. برای اینکه همه افراد بتوانند مطالب پخششده را ببینند و در صورت سؤال پرسش و پاسخ همچنان برقرار باشد؛ یعنی از روش تدریس در گروههای کوچک (که عمدتاً تعداد اعضا بین 15-8 نفر میتواند باشد) با استفاده از روش بحث گروهی مدل معلم شناور (FTM) استفاده شد.
از نقاط قوت این پژوهش نیز میتوان به استفاده از روشهای نوین جهت آموزش بسته مبتنی بر درمان شناختیرفتاری و تبدیل بسته آموزشی به نرمافزار تلفن همراه که باعث استفاده افراد شرکتکننده در اغلب اوقات از محتوا میشود، اشاره کرد.
مطالعات طولانیمدت با نمونههای بزرگتر و متنوعتر میتواند به تأسیس شواهد قویتری برای ارزیابی اثرات درمان شناختی رفتاری بر کیفیت خواب و سلامت روان کمک کند. همچنین، گسترش دامنه مطالعات به جنسیت زنان و مقایسه اثرات درمان در مردان و زنان میتواند اطلاعات جدیدی در زمینه تفاوتهای جنسیتی فراهم کند. برای تعمیمپذیری یافتهها، پیشنهاد میشود تحقیقات مشابه در مناطق جغرافیایی و فرهنگی مختلف انجام شود تا تأثیرات فرهنگی و اجتماعی بر اثربخشی درمان بررسی گردد. علاوهبراین، بررسی تأثیرات بلندمدت درمان شناختی رفتاری بر سایر جنبههای سلامت روانی مانند اضطراب و افسردگی میتواند نتایج جامعتری ارائه دهد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش با کسب مجوز از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ایلام (IR.MEDILAM.REC.1402.213) و ثبت در مرکز کارآزمایی بالینی ایران (IRCT20230808059089N1) انجام شد. سایر ملاحظات شامل قراردادن محتوای بسته آموزشی در اختیار گروه کنترل پس از انجام مداخله و پیگیری 1 ماهه، آزاد بودن کلیه شرکتکنندگان در رد یا قبول شرکت در پژوهش و همچنین اختیاری بودن خروج از پژوهش برای تمامی شرکتکنندگان، دادن اطمینان به شرکتکنندگان در پژوهش از جهت محرمانه ماندن اطلاعات و اجتناب از ذکر نام شرکتکنندگان در پرسشنامهها، گزارشها و تعلق دادن یک کد به هرکدام از افراد شرکتکننده در پژوهش و عدم مغایرت این پژوهش با موازین دینی و فرهنگی شرکتکنندگان و جامعه بود.
حامی مالی
این پژوهش بخشی از پایاننامه محمدحسین سهامی گیلان مقطع کارشناسی ارشد پرستاری سالمندی دانشگاه علوم پزشکی ایلام میباشد و هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: حمید تقینژاد و معصومه اطاقی؛ روششناسی:حمید تقینژاد، معصومه اطاقی و محمدحسین سهامی گیلان؛ تحقیق: حمید تقینژاد و افسانه رئیسیفر؛ منابع: کوروش سایهمیری؛ نگارش پیشنویس: حمید تقینژاد و افسانه رئیسیفر؛ ویراستاری: معصومه اطاقی و افسانه رئیسیفر؛ بصریسازی، نظارت و تأمین مالی: محمدحسین سهامی گیلان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان این مقاله از اداره کل بهزیستی شهر کرمانشاه و کلیه سالمندان عزیز که مقیم خانه سالمندان بودند و در انجام این پژوهش همراهی کردهاند، تشکر و قدردانی میکنند.