مقدمه
دیابت، یک بیماری متابولیک چند عاملی است که با هایپرگلیسمی مزمن مشخص میشود [
1]. دیابت یکی از شایعترین بیماریهای مزمن در سراسر جهان است [
2]. براساس نتایج کوهورت پرشین در سال 2021، شیوع دیابت و پره دیابت در ایران بهترتیب 15 و 25/4 درصد بود [
3]. دیابت با آسیب اندامهای مختلف میتواند عوارض ناتوانکنندهای بر جای گذارد و باعث کاهش طول عمر افراد شود [
4].
یکی از عوارض طولانیمدت دیابت، اختلال عملکرد جنسی است [
5]. میزان شیوع کلی اختلالات عملکرد جنسی در زنان مبتلا به دیابت بین 20 تا 80 درصد گزارش شده است [
6]. علل ایجاد اختلال عملکرد جنسی در زنان دیابتی متفاوت است. دیابت نهتنها با بروز آسیبهای روانی مانند اضطراب و افسردگی [
7]، بلکه از طریق آسیب میکروواسکولار و عصبی (ایجاد نوروپاتی) میتواند بر عملکرد جنسی افراد مبتلا به دیابت تأثیر گذارد [
8]. دیابت از طریق اثر بر روی سیستم حسی سوماتیک و آسیب فیبرهای عصبی ناحیه ژنیتال به کاهش حساسیت نواحی ژنیتال منجر شده و سبب اختلال برانگیختگی جنسی میشود. همچنین از طریق تغییرات همودینامیک و کاهش عروق صاف در کلیتوریس سبب کاهش برانگیختگی جنسی میشود. ازطرفی کاهش برانگیختگی جنسی و کاهش لوبریکاسیون واژن در زنان دیابتی با کاهش جریان خون نواحی تناسلی مرتبط بوده و به اختلال عملکرد جنسی منجر میشود [
6،
9]. دیابت علاوهبر اختلال عملکرد جنسی، سبب ایجاد پریشانی جنسی در زنان میشود. پریشانی جنسی یک اصطلاح گسترده است که هرگونه ناراحتی و اختلال در عملکرد جنسی را دربر میگیرد و سبب استرس و اضطراب در فرد میشود [
10, 11] و میتواند میزان رضایت از زندگی جنسی فرد را تحت تأثیر قرار دهد [
12].
اقدامات درمانی در اختلالات جنسی شامل اقدامات دارویی و مداخلات روانشناختی است [
13]. با اینکه داروهایی برای درمان میل جنسی و اختلالات درد هنگام دخول در ناحیه تناسلی-لگنی وجود دارد [
14]، اما درمانی برای سایر اختلالات جنسی زنان (مانند آنورگاسمی، دیسپارونی، اختلال برانگیختگی جنسی، پریشانی جنسی، اختلالات جنسی پس از بیماری مزمن یا سرطانهای زنان) در سایر دورههای عمر بهجز یائسگی تأیید نشده است [
13،
15]. مداخلات روانشناختی مختلفی ازجمله مداخله درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی برای اختلالات عملکرد جنسی زنان معرفی شده که با نتایج مطلوبی از بهبود عملکرد جنسی در گروههای خاص مانند بیماران مبتلا به اپی لپسی [
16]، سرطان سرویکس [
11]، انواع سرطانها [
17]، سرطان سینه [
18]، ولودینی تحریکشده [
19]، افسردگی [
20] همراه بوده است.
درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی رویکردی برای روان درمانی است که از روشهای درمان شناختی رفتاری همراه با شیوههای مراقبه ذهنآگاهی و استراتژیهای روانشناسی مشابه استفاده میکند [
21]. درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی شامل عناصر درمان شناختی رفتاری همراه با روش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی در یک برنامه گروهی 8 جلسهای است [
22]. درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی (MBCT) شامل انواع دستورالعملهای رسمی و تمرینهای مدیتیشن غیررسمی مانند اسکن هدایتشده بدن، مدیتیشن نشسته و راه رفتن، حرکت ذهن (مبتنی برهاتا یوگا)، فضاهای تنفسی سه دقیقهای و آگاهی متمرکز بر فعالیتهای معمول روزانه میباشد. جلسات اولیه بیشتر شامل مدیتیشنهای هدایتشده میباشد که توجه به تنفس یا احساسات بدنی را جذب میکند. بعدها تأکید بیشتری بر توسعه یک تمرین مستقل و گسترش ذهنآگاهی به سمت رویدادهای ذهنی ازجمله افکار و احساسات که ممکن است قبلاً نادیده گرفته شده باشد، میشود. تکلیف یک عنصر اساسی درمان است و بیماران تشویق میشوند روزانه 45 دقیقه را صرف تمرین فعالیتهای ذهنآگاهی اغلب با استفاده از مدیتیشنهای هدایتشده و ضبطشده کنند [
23].
درمان شناختی رفتاری بهصورت متداول بهصورت چهرهبهچهره ارائه میشود، اما اخیراً درمان شناختی رفتاری مبتنی بر اینترنت بهعنوان یک روش جدید برای درمان مشکلات جنسی معرفی شده است. این درمان از روشهای سنتی درمان شناختی و رفتاری برای درمان مشکلات جنسی بر مبنای افزایش راحتی، حفظ حریم خصوصی و ناشناس ماندن افراد استفاده میکند [
24]. رسانههای اجتماعی ازجمله ابزارهایی است که برقراری ارتباطات آنلاین، شبکهسازی و یا همکاری را تسهیل میکنند [
25]. همچنین رسانههای اجتماعی یکی از راههای اینترنتی برقراری ارتباط جهت ارتقای سلامت و ابزاری برای ارائه مشاورهها و آموزشها توسط ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی است [
26]. کاربرد رسانههای اجتماعی در ارتقای پیامدهای مرتبط با سلامت زنان گزارش شده است [
27-
29].
تأثیر آموزشهای ذهنآگاهی بر بهبود عملکرد جنسی زنان در گروههای خاص مشاهده شده است [
11،
16-
20]، اما باتوجهبه میزان شیوع دیابت در زنان و شیوع بالای اختلالات عملکرد جنسی و پریشانی جنسی در آنان، علیرغم جستوجوی گسترده محققین، مطالعهای که بتواند تأثیر این روش درمانی را بر روی عملکرد جنسی و پریشانی جنسی زنان مبتلا به دیابت نشان دهد، یافت نشد. بنابراین در مطالعه حاضر زنان مبتلا به دیابت بهعنوان گروه هدف برای اجرای مداخله روش درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهنآگاهی انتخاب شدند. ازسویدیگر محققین بر آن شدند تا در این مطالعه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهنآگاهی را در بستر رسانه اجتماعی در اختیار مشارکتکنندگان پژوهش گذارند و اثربخشی آن را بسنجند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در بستر رسانههای اجتماعی بر عملکرد جنسی و پریشانی جنسی زنان مبتلا به دیابت طراحی و اجرا شده است.
روش
پژوهش حاضر بهصورت کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفیشده با گروه کنترل همزمان میباشد. مشارکتنندگان پژوهش زنان متأهل مبتلا به دیابت بودند که از آبان ماه سال 1401 تا آبان سال 1402 به مراکز جامع سلامت شهر قزوین مراجعه کردند. معیارهای ورود به مطالعه شامل تمایل به شرکت در مطالعه، متأهل بودن، ابتلای قطعی به دیابت با تشخیص پزشک، ابتلا به اختلال عملکرد جنسی براساس نمره کمتر مساوی 19 در مقیاس عملکرد جنسی زنان- فرم کوتاه [
30]، گذشتن حداقل 3 ماه از شروع رابطه جنسی با همسر، داشتن سن 15 تا 49 سال و داشتن گوشی هوشمند با دسترسی به اینترنت و رسانههای اجتماعی بود. داشتن بیماریهایی مانند افسردگی، حملات پانیک، هذیان، توهم و هر نوع بیماری روانی دیگر براساس خوداظهاری فرد، مصرف داروهای مؤثر بر عملکرد جنسی مانند داروهای روان گردان، اختلالات جسمی، روانی و جنسی شناختهشده در همسر، دیابت بارداری و دیابت شیردهی به منزله نداشتن ویژگی ورود به مطالعه بودند.
حجم نمونه براساس مطالعه لین و همکاران در سال 2019 برآورد شد [
31]. با در نظر گرفتن میانگین و انحرافمعیار نمره عملکرد جنسی بعد از مداخله درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی برابر با 8/07±21/72 در گروه مداخله و 11/08±16/79 در گروه کنترل (اندازه اثر برابر با 0/50)، خطای نوع اول برابر با 0/05، خطای نوع دوم برابر با 0/20 با استفاده از نرمافزار جیپاور برابر با 30 نفر در هر گروه برآورد شد. با در نظر گرفتن احتمال 20 درصد ریزش نمونه در طول زمان آموزش و پیگیری برای هر گروه 36 نفر به مطالعه دعوت شدند.
برای بیماریابی، ابتدا بهصورت تصادفی 8 مرکز جامع سلامت شهری انتخاب شدند (دو مرکز از هر ناحیه جغرافیایی شمال، شرق، جنوب و غرب). سپس به مراکز منتخب مراجعه شد و لیست زنان متأهل مبتلا به دیابت 15 تا 49 سال همراه با شماره تلفن آنها تهیه شد. در تماس تلفتی با آنها، پس از توضیح روند کار و هدف پژوهش و درنهایت در صورت کسب رضایت تلفنی افراد، از ایشان برای تکمیل پرسشنامه اولیه جهت تعیین افراد واجد شرایط ورود به مطالعه دعوت شد. از افراد واجد شرایط که برای شرکت در مطالعه رضایت داشتند، رضایتنامه آگاهانه کتبی اخذ شد. تخصیص تصادفی افراد واجد شرایط به گروههای مطالعه به روش بلوکبندی تصادفی ساده با بلوکهای ۴ تایی با استفاده از وبسایت sealed envelope بدون دخالت افراد گروه انجام شد.
روش اجرای مداخله
مشاورهها بهصورت فردی در بستر رسانه اجتماعی منتخب فرد (ایتا، روبیکا و واتساپ) در قالب 8 جلسه مجازی بهصورت 1 بار در هفته ارائه شد. جلسات مشاوره و آموزش با ارائه محتوای موردنظر در هر جلسه، پرسش و پاسخ، در دسترس قرار دادن فیلم آموزشی و محتوای متنی اجرا می شد. از مشارکتکنندگان خواسته شد هر گونه مشکل و سؤالی را بهصورت تماس تلفنی، پیامک یا پیام در رسانه اجتماعی با مجری مطالعه در میان بگذارند. محتوای جلسات [
32] در
جدول شماره 1 ارائه شده است.
ابزارهای جمعآوری دادهها
از پرسشنامههای اطلاعات جمعیتشناختی، شاخص عملکرد جنسی زنان- فرم کوتاهشده، پرسشنامه تجدیدنظرشده پریشانی جنسی و پرسشنامه ذهنآگاهی جهت جمعآوری دادهها استفاده شد.
پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی
سؤالات پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی شامل سن، تحصیلات، شغل، نوع زایمان، تعداد زایمان، تعداد رابطه جنسی در ماه، داشتن اتاق خواب مستقل و مدت زمان ابتلا به دیابت بود.
مقیاس عملکرد جنسی زنان- فرم کوتاه
شامل 6 سؤال است که هر سؤال یک بعد از عملکرد جنسی شامل میل، برانگیختگی، لیزشدگی، ارگاسم، رضایت و درد را ارزیابی میکند. سؤالهای مربوط به میل جنسی و رضایت براساس یک مقیاس لیکرتی 5 درجهای از 1 تا 5 نمرهگذاری میشوند. سؤالهای مربوط به لوبریکاسیون، برانگیختگی، ارگاسم و درد براساس یک مقیاس لیکرتی 6 درجهای از (0) تا (5) نمرهگذاری میشوند. با جمع کردن نمرات 6 خردهمقیاس با هم، نمره کل مقیاس به دست میآید. نمره کل بین 2 تا 30 متغیر است و نمرات بالاتر بیانگر عملکرد جنسی بهتر میباشد [
30]. ویژگی روانسنجی نسخه فارسی بررسی و تأیید شده است [
33]. در مطالعه حاضر، ضریب همبستگی درون خوشهای در 4 سنجش متوالی 0/907 بود که نشاندهنده ثبات درونی عالی است.
پرسشنامه تجدیدنظرشده پریشانی جنسی
یک مقیاس خودگزارشدهی متشکل از 13 گویه است که جنبههای مختلف پریشانی مرتبط با فعالیت جنسی زنان را بررسی میکند. تمام سؤالات دارای لیکرت 5 درجهای بوده که از صفر (هرگز) تا 4 (همیشه) نمرهگذاری میشوند. کسب نمره بالاتر نشاندهنده پریشانی جنسی بیشتر است. نمره کلی از طریق جمع نمره هر سؤال حاصل میشود [
34]. ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی بررسی و تأیید شده است [
35]. در مطالعه حاضر، ضریب همبستگی درونخوشهای در 4 سنجش متوالی 0/981 بود که نشاندهنده ثبات درونی عالی است.
مقیاس ذهنآگاهی فرم کوتاه
یک آزمون 15 سؤالی است که براون و ریان (2003) آن را به منظور سنجش سطح هشیاری و توجه نسبت به رویدادها و تجارب جاری در زندگی روزمره ساختند. سؤالهای آزمون سازه ذهنآگاهی را در مقیاس 5 درجهای لیکرت (از نمره 1 برای «هرگز» تا نمره 5 برای «همیشه») میسنجد. این مقیاس یک نمره کلی برای ذهنآگاهی به دست میدهد که دامنه آن از 15 تا 90 متغیر بوده و نمره بالاتر نشاندهنده آگاهی بیشتر است. [
36]. روایی و پایایی نسخه فارسی بررسی و تأیید شده است [
37]. در مطالعه حاضر، ضریب همبستگی درونخوشهای در 4 سنجش متوالی 0/955 بود که نشاندهنده ثبات درونی عالی است. متغیرهای مطالعه در بازههای زمانی قبل از مداخله، بلافاصله 1 ماه و 3 ماه بعد از مداخله سنجیده شدند.
تجزیهوتحلیل دادهها
دادهها پس از جمعآوری با نرمافزار SPSS نسخه 24 تجزیهوتحلیل شدند. مقایسه توزیع متغیرهای جمعیتشناختی بین دو گروه براساس معیارهای ایمبنز و روبین انجام شد. در این روش اختلاف میانگین استانداردشده کمتر از 0/25 متغیرهای کمّی بین دو گروه و اختلاف کمتر از 10 درصد در متغیرهای کیفی به منزله توزیع متوازن متغیرها بین دو گروه تلقی میشود [
38]. در ابتدا، نرمال بودن توزیع دادهها به تفکیک گروههای مطالعه با استفاده از آزمون شاپیرو ویلک، بررسی شاخصهای مرکزی و پراکندگی و نمودار هیستوگرام بررسی و تأیید شد. باتوجهبه نرمال بودن توزیع دادهها، جهت مقایسه تغییرات میانگین نمره عملکرد جنسی، پریشانی جنسی و ذهنآگاهی بین گروههای مطالعه در زمانهای مختلف، از آزمون آنالیز واریانس برای اندازهگیریهای مکرر استفاده شد.
تفاوت میانگین برای ارزیابی حداقل تفاوت بالینی مهم (MCID) بررسی شد. MCID برای پیامدها با استفاده از روش مبتنی بر توزیع دادهها محاسبه شد [
39]. MCID برای پیامدهای گزارششده توسط بیمار ممکن است براساس بیماران و زمینه بالینی متفاوت باشد، بنابراین بهتر است در هر مطالعه و مبتنی بر دادهها محاسبه شود [
40]. جاکوبسون و همکاران [
41] محاسبه MCID براساس روش مبتنی بر توزیع توصیهشده را محاسبه کردند. حداقل تفاوت بالینی مهم نمره عملکرد جنسی براساس فرم کوتاه مقیاس عملکرد جنسی، با در نظر گرفتن ضریب همبستگی درونخوشهای در 4 سنجش متوالی 0/907 و واریانس پایه 2/87 برابر با 2/43 بود. حداقل تفاوت بالینی مهم نمره پریشانی جنسی در این مطالعه با ضریب همبستگی درونخوشهای در 4 سنجش متوالی 0/981 و واریانس پایه 10/71 برابر با 4/09 محاسبه شد. حداقل تفاوت بالینی مهم متغیر ذهنآگاهی در این مطالعه با ضریب همبستگی درونخوشهای در 4 سنجش متوالی 0/955 و واریانس پایه 9/25 برابر با 5/44 محاسبه شد.
جهت بررسی اندازه اثر در مطالعه حاضر از دو معیار اندازه اثر آماری براساس مقادیر شاخص اتا اسکوئر (در آزمون آنالیز واریانس برای اندازهگیریهای مکرر) و اندازه اثر اختلاف میانگین استانداردشده استفاده شد. شاخص اتا اسکوئر کمتر از 0/01 به منزله اندازه اثر بدون ارزش، بین 0/01 تا 0/06 اندازه اثر ضعیف، بین 0/06 تا 0/14 اندازه اثر متوسط و مقادیر بیش از 0/14 اندازه اثر قوی تفسیر میشود. اندازه اثر اختلاف میانگین استانداردشده زیر 0/2 به منزله اندازه اثر ضعیف، بین 0/2 تا 0/5 اثر متوسط و بیش از 0/5 اندازه اثر قوی تفسیر میشود [
42]. سطح معنیداری کلیه آزمونها 0/05 در نظر گرفته شد.
پروپوزال مطالعه را شورای پژوهش دانشگاهی و کمیته اخلاق در پژوهشهای زیستی بررسی و تأیید کردهاند. بهعلاوه پروپوزال مطالعه در سامانه ملی ثبت کارازماییهای بالینی ثبت و کد کارآزمایی دریافت کرده است. در راستای توجه به اصول اخلاقی پژوهشی به آنها اطمینان داده شد که اطلاعاتشان محرمانه باقی خواهد ماند و پرسشنامهها بدون نام و صرفاً کدگذاری خواهد بود. همچنین محقق متعهد شد که آزمودنیها هر زمان که تمایل داشته باشند میتوانند از مطالعه خارج شوند. از مشارکتکنندگان رضایتنامه آگاهانه کتبی قبل از شروع مطالعه اخذ شد.
یافتهها
توزیع متغیرهای جمعیتشناختی مشارکتکنندگان در
جدول شماره 2 نشان میدهد که بین گروههای مطالعه بهجز در متغیرهای تحصیلات خانم و همسرش توازن توزیع برقرار است.
بنابراین این متغیرها بهعنوان کوواریت در تحلیلهای بعدی کنترل شدند.
نتایج مطالعه در
جدول شماره 3 نشان میدهد نمرات عملکرد جنسی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل در سنجشهای بعد از مداخله بهصورت معنیداری بیشتر بود.
مداخله اندازه اثر بزرگ (0/8<SMD) در نمرات عملکرد جنسی در تمام سنجشهای بعد از مداخله افزایش داشت. بهعلاوه اندازه اثر مداخله براساس اندازه اتا اسکوئر نسبی هم بزرگ بود. بنابراین این مداخله بهصورت مؤثری توانست عملکرد جنسی زنان مبتلا به دیابت را افزایش دهد. با در نظر گرفتن حداقل تفاوت بالینی مهم برای نمره عملکرد جنسی برابر با 2/43، افزایش میانگین نمرات عملکرد جنسی در تمام سنجشهای پیگیری، ازنظر بالینی هم معنیدار هستند. همچنین نمرات پریشانی جنسی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل در سنجشهای بعد از مداخله بهصورت معنیداری کمتر بود. مداخله اندازه اثر بزرگ (0/8<SMD) در کاهش نمرات پریشانی جنسی در تمام سنجشهای بعد از مداخله کاهش داشت. بهعلاوه اندازه اثر مداخله براساس اندازه اتا اسکوئر نسبی هم بزرگ بود. بنابراین این مداخله بهصورت مؤثری توانست پریشانی جنسی زنان مبتلا به دیابت را کاهش دهد. با در نظر گرفتن حداقل تفاوت بالینی مهم برای نمره پریشانی جنسی برابر با 4/09، کاهش میانگین نمرات پریشانی جنسی در تمام سنجشهای پیگیری، از نظر بالینی هم معنیدار هستند.
نتایج مطالعه در
جدول شماره 4 نشان میدهد نمرات ذهنآگاهی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل در سنجشهای بعد از مداخله بهصورت معنیداری بیشتر بود.
مداخله اندازه اثر بزرگ (0/8<SMD) در نمرات ذهنآگاهی در تمام سنجشهای بعد از مداخله افزایش داشت. بهعلاوه اندازه اثر مداخله براساس اندازه اتا اسکوئر نسبی هم بزرگ بود. بنابراین این مداخله بهصورت مؤثری توانست ذهنآگاهی زنان مبتلا به دیابت را افزایش دهد. با در نظر گرفتن حداقل تفاوت بالینی مهم برای نمره ذهنآگاهی برابر با 5/44، افزایش میانگین نمرات ذهنآگاهی در سنجشهای پیگیری 1 و 3 ماه بعد از مداخله، ازنظر بالینی هم معنیدار هستند. نمرات ابعاد ذهنآگاهی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل در تمام ابعاد بهجز غیرقضاوتی بودن در سنجشهای بعد از مداخله بهصورت معنیداری بیشتر بود. مداخله اندازه اثر بزرگ (0/8<SMD) در نمرات ذهنآگاهی در تمام سنجشهای بعد از مداخله افزایش داشت. بهعلاوه اندازه اثر مداخله براساس اندازه اتا اسکوئر نسبی هم بزرگ بود. بنابراین این مداخله بهصورت مؤثری توانست ابعاد مشاهده، توصیف، عمل با ذهنآگاهی و واکنشی نبودن را در زنان مبتلا به دیابت افزایش دهد، اما تأثیری بر بعد غیرقضاوتی بودن آنها نداشت.
بحث
این پژوهش یک کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفیشده بود که با مشارکت زنان مبتلا به دیابت دارای اختلال عملکرد جنسی انجام شد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در بستر رسانههای اجتماعی بر روی عملکرد جنسی و پریشانی جنسی زنان مبتلا به دیابت بود.
یافتههای مطالعه نشان داد میانگین نمرات عملکرد جنسی مشارکتکنندگان پیش از مداخله با هم تفاوت معنیداری نداشت، اما در زمان سنجشهای پیگیری بلافاصله، 1 و 3 ماه بعد از مداخله، میانگین امتیاز عملکرد جنسی در گروه مداخله بهطور معنیداری (هم ازنظر آماری و هم ازنظر بالینی) بیشتر از گروه کنترل بود. این یافته نشاندهنده آن است که مداخله درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در بستر رسانههای اجتماعی بهصورت مؤثری توانسته است عملکرد جنسی زنان مبتلا به دیابت را افزایش دهد. بهصورت همسو با مطالعه حاضر، مطالعه فرج خدا و همکاران بهبود رضایت جنسی زنان سنین باروری با استفاده از مشاوره مبتنی بر ذهنآگاهی [
32]، مطالعه مرادی و همکاران، بهبود عملکرد جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 با استفاده از مشاوره [
43]، مطالعه کاظمزاده و همکاران، بهبود کیفیت ارگاسم و عملکرد جنسی زنان مبتلا به اختلال ارگاسم با درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهنآگاهی [
44] را نشان دادند.
یافتههای مطالعه حاضر نشان داد میانگین نمرات پریشانی جنسی مشارکتکنندگان پیش از مداخله با هم تفاوت معنیداری نداشت، اما در زمان سنجشهای پیگیری بلافاصله، 1 و 3 ماه بعد از مداخله، میانگین امتیاز نمرات پریشانی جنسی بهطور معنیداری (هم ازنظر آماری و هم ازنظر بالینی) در گروه مداخله کمتر از گروه کنترل شده بود. این یافته نشاندهنده این موضوع است که مداخله درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در بستر رسانه اجتماعی بهطور مؤثری توانسته است پریشانی جنسی زنان مبتلا به دیابت را کاهش دهد. مطالعه راگا و همکاران با هدف بررسی تأثیر روشهای مشاوره جنسی بر روی پریشانی جنسی زنان مبتلا به سرطان سرویکس نشان داد مشاورههای جنسی باعث کاهش پریشانی جنسی در زنان مبتلا به سرطان شده است که همسو با مطالعه ما میباشد [
11].
یافتههای مطالعه حاضر نشان داد میانگین نمرات ذهنآگاهی مشارکتکنندگان پیش از مداخله با هم تفاوت معنیداری نداشت، اما در زمان سنجشهای پیگیری بلافاصله، 1 و 3 ماه بعد از مداخله، میانگین امتیاز نمرات ذهنآگاهی بهطور معنیداری (هم ازنظر آماری و هم ازنظر بالینی) در گروه مداخله بیشتر از گروه کنترل شده بود. این یافته نشاندهنده این موضوع است که مداخله درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در بستر رسانه اجتماعی بهطور مؤثری توانسته است ذهنآگاهی زنان مبتلا به دیابت را افزایش دهد. نمرات ذهنآگاهی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری بیشتر بود و این نشان میدهد که مداخله توانسته است ذهنآگاهی زنان مبتلا به دیابت را بهبود ببخشد. همچنین نمرات ابعاد ذهنآگاهی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل در تمام ابعاد بهجز غیرقضاوتی بودن در سنجشهای بعد از مداخله بهصورت معنیداری بیشتر بود. بنابراین این مداخله بهصورت مؤثری توانست ابعاد مشاهده، توصیف، عمل با ذهنآگاهی و واکنشی نبودن را در زنان مبتلا به دیابت افزایش دهد، اما تأثیری بر بعد غیرقضاوتی بودن آنها نداشت. مطالعه کشوری و همکاران با هدف بررسی تأثیر روش درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر اضطراب افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نشان داد درمان ذهنآگاهی باعث بهبود اضطراب در گروه مداخله شد که با نتایج مطالعه ما همسو بود [
45].
میرمهدی و همکاران در مطالعهشان با عنوان اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تابآوری، تنظیم هیجان و امید به زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 به این نتیجه رسیدند که برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی با آموزش این مفاهیم به زنان مبتلا به دیابت که افکار فقط فکر هستند، احساسات فقط حس هستند و هیچکدام واقعیت ندارند، زندگی در زمان حال، پذیرش افکار و احساسات و عدم قضاوت در مورد رویدادها، ذهن آنها را برای تغییرات شناختی هموار میکنند و به همین دلیل است که افراد مبتلا به دیابت پس از دریافت روش درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی، در تنظیم هیجانها و کنترل واکنشهای هیجانی منفی خود توانمند میشوند که در تمام ابعاد موردبررسی ذهنآگاهی بهجز عدم قضاوت با مطالعه ما همسو بود [
46].
عدم قضاوت به معنی ملایم و مهربان بودن نسبت به جریان تجربه صرفاً همانطورکه هست، بدون افزودن تغییر و تفسیر یا قضاوت میباشد. ذهنآگاهی از طریق قرار گرفتن در حالت غیرجهتدار و غیرسوگرانه و نگاه هشیارانه به تجربیات درونی شخص همانطورکه در لحظه حال اتفاق میافتد ایجاد میشود، این مستلزم آن است که شخص بتواند بهطور کامل محتوای تجربیاتش را بدون هیچ قضاوت یا مفهوم از پیش تعیینشده بازگو کند. وقتی فرد یک تجربه را از روی عادت طبقهبندی یا قضاوت میکند، صرفنظر از اینکه ادراکش مثبت یا منفی باشد از تجربه مستقیم هر لحظه و آشکار کردن واقعیت زندگی باز میماند [
47]، به این ترتیب به نظر میرسد دلیل عدم تأثیر مداخله بر بعد غیرقضاوتی بودن، عدم توانایی گروه مداخله در ترک عادتهای همیشگی و باقی ماندن در همان تجربیات ناخوشایند قبلی بوده باشد.
نتیجهگیری
یافتههای مطالعه حاضر نشان داد مداخله درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در بستر رسانه اجتماعی با افزایش عملکرد جنسی و کاهش میزان پریشانی جنسی و افزایش ذهنآگاهی زنان مبتلا به دیابت همراه بوده است. همچنین میزان ذهنآگاهی در تمام ابعاد شامل مشاهده، توصیف، عمل ذهنآگاهانه و واکنشی نبودن افزایش یافته و تنها در بعد غیر قضاوتی بودن تأثیر نداشته است. بنابراین ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی در سطوح مختلف میتوانند از مداخله درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی برای ارتقای عملکرد جنسی زنان و کاهش میزان پریشانی جنسی آنها استفاده کنند. بهعلاوه اثربخشی مداخله که در بستر رسانه اجتماعی ارائه شد، این مورد را نشان میدهد که ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی میتوانند این مداخله را بهصورت مجازی ارائه دهند.
محدودیتها
همچون تمام پژوهشها، در تفسیر یافتههای مطالعه حاضر نیز باید به محدودیتهای این مطالعه توجه شود:
1. ازمحدودیتهای این پژوهش میتوان به این نکته اشاره کرد که فرهنگ حاکم بر جامعه ایرانی و تابو بودن صحبت درمورد زندگی جنسی بهخصوص در میان زنان، ارائه مشاوره و آموزش در این زمینه را تا حدی سخت میکند که در مطالعه حاضر استفاده از بستر رسانههای مجازی و اجرای مشاوره بهصورت دوربرد تا حدی برای رفع این محدودیت کمککننده بود، زیرا وقتی ارتباط مستقیم بین ارائهدهنده و گیرنده مشاوره در مقوله جنسی وجود نداشته باشد، افراد با حس امنیت بیشتری درمورد مسایل و مشکلات جنسی خود صحبت میکنند.
2. محدودیت دیگر در این مطالعه بررسی پیامدهای مطالعه با روش خودگزارشدهی است. در روش خودگزارشدهی که برای پیامدهای ذهنی استفاده میشود، احتمال سوگرایی در پاسخگویی جهت افزایش مقبولیت اجتماعی وجود دارد.
3. باتوجهبه اینکه رابطه جنسی در چارچوب روابط زناشویی و تعامل خانم و همسرش اتفاق میافتد، بررسی وضعیت عملکرد جنسی همسران هم میتواند بر عملکرد جنسی خانم مؤثر باشد. بنابراین از محدودیتهای مطالعه حاضر، عدم بررسی وضعیت عملکرد جنسی همسر قبل و بعد از مداخله است.
4. نداشتن کورسازی بهدلیل ماهیت مطالعه ازجمله محدودیتهای دیگر مطالعه حاضر است.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
اجرای این پژوهش توسط شورای پژوهش دانشگاهی و کمیته اخلاق در پژوهشهای زیستی در دانشگاه علوم پزشکی قزوین و با دریافت کدIR.QUMS.REC.1401.117 تأیید شده است. بهعلاوه پروپوزال مطالعه در سامانه ملی ثبت کارآزماییهای بالینی ایران ثبت و کد IRCT20220726055556N1 را دریافت کرده است. رضایت کتبی آگاهانه از همه شرکت نندگان دریافت شد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد است و هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و نگارش پیشنویس اصلی: زینب علیمرادی و مینا فتحی؛ روششناسی: زینب علیمرادی، نسیم بهرامی و محمد ابراهیم سریچلو. تحلیل صوری: زینب علیمرادی؛ تحقیق: مینا فتحی و لیلا مدرسنیا؛ سرپرستی دادهها، نظارت: زینب علیمرادی؛ بررسی و ویرایش: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از مشارکتکنندگان پژوهش برای همراهی صمیمانه در کلیه مراحل تحقیق تشکر میشود.