مقدمه
اختلال شخصیت مرزی (BPD)، یک اختلال شدید روانی است که با مشکلات هویتی، بین فردی و تنظیم هیجانی مشخص میشود [
1]. شیوع این اختلال در جمعیت عمومی حدود 1درصد و در جمعیت سرپایی و بستری بیماران روانپزشکی بهترتیب 12 و 22 درصد تخمین زده شده است [
2].
آسیبشناسی این اختلال بهگونهای است که برخی بیماران را در معرض بستری و بستری مجدد قرار میدهد [
3]. افکار و اقدام خودکشیگرایانه در بین بیماران BPD بالای 60 درصد تخمین زده شده است [
4]. حدوداً 50 درصد از بیمارانی که جهت مدیریت خطر خودکشی و خودآسیبزنی بستری میشوند، تشخیص اختلال شخصیت مرزی دریافت کردهاند [
5]. خطر آسیب به خود چه از نوع خودکشیگرایانه باشد یا نوع غیرخودکشیگرایانه نیازمند مداخلاتی است تا بیمار ازلحاظ پزشکی به ثبات برسد. علائم روانپریشی، ازجمله توهم شنیداری نیز دلیل مهم دیگری برای بستری شدن و زمینهساز خطر خودکشی برخی از بیماران BPD است [
6, 7].
پارانویای گذرا که تحت استرس تجربه شود و همچنین باورهای بیش بهادادهشده که گاهی از سوی بیمار «صداها» عنوان میشود، نوعی علامت روانپریشی است که بستری شدن را پیشبینی میکند. رفتارهای پرخطر و مهارگسیخته، ازجمله پرخاشگری شدید و اقدام به روابط جنسی تکانشی و مصرف خودسرانه داروها نیز میتواند ازجمله دلایل بستری بیماران BPD باشد [
8, 9, 10]. بهعلاوه، گاهی اوقات عدم پایبندی و درگیر نشدن فعالانه به درمانهای سرپایی بستریشدن را اجتنابناپذیر میکند [
9،
11].
بهطور خلاصه بیمارانی به بستریشدن نیاز دارند که لازم است در شرایط بحرانی مراقبت شوند و میتوانند به خود و دیگران آسیب رسانند [
12]. نتیجتاً تظاهرات بالینی اختلال شخصیت مرزی در بیماران بستری میتواند متفاوت از بیماران سرپایی باشد. بنابراین مطالعه تظاهرات بالینی اختلال شخصیت مرزی در بخشهای بستری بیمارستانی ضروری است تا در تصمیمگیریهای پیشگیرانه و درمانی دقیقتر عمل شود.
نهتنها تظاهرات بالینی بیماران بستری این اختلال میتواند متفاوت از بیماران سرپایی باشد، بلکه این تظاهرات در بیماران زن و مرد مبتلا به BPD نیز متفاوت است. اگرچه برخی از مطالعات، تفاوتی بین دو جنس گزارش نکردهاند [
13،
14]، شواهد دیگری نشان میدهند تظاهرات علائم و عملکرد در زنان و مردان مبتلا به این اختلال متفاوت است، بهطوریکه بیثباتی هیجانی و مشکلات بینفردی در زنان و تکانشگری و پرخاشگری در مردان مبتلا بیشتر مشاهده میشود [
15-
17].
یک مطالعه مروری نشان داده است در میان علائم BPD، رفتارهای مهارگسیخته ازجمله خشم شدید و تکانشگری در مردان بارزتر است، درحالیکه زنان بیشتر از احساس پوچی مزمن، بیثباتی هیجانی و رفتارهای مرتبط با خودکشی/خودجرحی رنج میبرند [
18]. بهعبارتدیگر، زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی عمدتاً علائم درونریز و مردان مبتلا، علائم برونریز را نشان میدهند [
19, 20]. این موضوع در جمعیت غیربالینی نیز مشاهده شده است؛ بهطوریکه رفتارهای درونریز و برونریز در زنان و مردان متفاوت است [
21-
23]. نتایج یک مطالعه روی بیماران بستری مبتلا به BPD نشان داده است که در زنان مبتلا، نوجویی پایین و آسیبگریزی بالا و در مردان مبتلا، نوجویی و آسیبگریزی بالا همراه با پرخاشگری دیده میشود [
24]. سؤالی که مطرح میشود این است که آیا در زنان مبتلا به BPD بستری نیز علائم درونریز شاخصتر از علائم برونریز است؟ آیا زنان بستری با تشخیص BPD، در علائم برونریز با مردان بستری تفاوتی دارند؟
در ایران مطالعاتی در جهت تظاهرات بالینی اختلال شخصیت مرزی انجام شده است. پژوهشی بر روی بیماران بستری بیمارستان ابنسینای مشهد نشان داد حدود 2 درصد از بیماران، مبتلا به BPD هستند[
25]. در یک مطالعه بر روی بیماران مبتلا به BPD در یکی از بیمارستانهای روانپزشکی در ایران مشخص شد حدود 70 درصد از بیماران مبتلا به BPD به افسردگی اساسی مبتلا هستند. همچنین حدود 10 درصد از بیماران یا افکار خودکشی داشتند و یا اقدام کردند. همچنین میزان شیوع افکار و یا اقدام به آسیب زدن به خود، 11 درصد گزارش شد.
همچنین این مطالعه نشان داد حدود 13 درصد از بیماران تجربه توهم شنوایی یا بینایی را دارند [
26]. در پژوهش دیگری بر روی 60 بیمار مبتلا به BPD بستری، شیوع افکار خودکشیگرایانه و اقدام به خودکشی هر دو 47 درصد و شیوع رفتارهای آسیب به خود 37 درصد تخمین زده شد [
27]. در ادامه این تلاشهای پژوهشی، برای شیوعشناسی این اختلال در مراکز بستری لازم است تظاهرات بالینی اختلال شخصیت مرزی را در بیماران بستری در ایران بررسی شده و این تظاهرات در دو جنس مقایسه شوند.
آنچه اهمیت تحقیق در این زمینه را بیشتر میکند، نقش فرهنگ در تظاهرات بالینی اختلالات شخصیت، ازجمله اختلال شخصیت مرزی است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) بر نقش فرهنگ در تشخیص اختلالات روانی و بهویژه اختلالات شخصیت تأکید کرده است. در این راهنما اختلال شخصیت بهعنوان «یک الگوی پایدار از تجربه درونی و رفتارهایی که بهطور قابلتوجهی از انتظارات فرهنگی منحرف شدهاند»، تعریف شده است [
28]. فرهنگ میتواند شخصیت را رشد دهد، کنترل یا حفظ کند. رفتارهای انسانی از الگوهای فرهنگی تبعیت میکنند و زیستن در یک فرهنگ مشترک، الگوهای رفتاری و مدلهای شخصیتی مشترکی ایجاد میکند [
29]. اختلالات شخصیت و صفات شخصیتی آسیبزا را نیز میتوان بازتاب فرهنگ و آسیبهای فرهنگی دانست [
30 ,31]. بنابراین تشخیص و درمان اختلالات شخصیت در بافت فرهنگی ضروری است. دراینمیان، مطالعات کمتری بر روی اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با سایر اختلالات روانی، از منظر فرهنگی انجام شده است [
32].
مشکلات هویتی، بین فردی و بدتنظیمی هیجانی که شاخصههای اصلی اختلال شخصیت مرزی هستند محصول هنجارهای اجتماعی محسوب میشوند [
33]. عمده مطالعات پیرامون شیوعشناسی و خصایص بالینی اختلال شخصیت مرزی در جوامع غربی انجام شده است و مطالعات اندکی تظاهرات بالینی این اختلال را در جوامع شرقی بررسی کردهاند [
2،
34].
مطالعهای در چین نشان داد ملاک ترس از طرد برای تشخیص اختلال شخصیت مرزی مناسب نیست، زیرا جمعگرایی و درهمتنیدگی، بخشی از هویت جامعه چینی است [
35].
ایتالیا نیز فرهنگی جمعگرا دارد و بیماران مبتلا به BPD در این کشور کمتر دچار تکانشگری و رفتارهای مرتبط با خودکشی هستند. عدم تشویق به جرأتمندی، استقلالطلبی و فردگردایی ازیکسو و ترس از قضاوت منفی، شرم و احساس گناه شدید بهدنبال رفتارهای تکانشی ازسویدیگر، به شیوع کمتر این علائم در بیماران BPD ایتالیایی کمک کرده است [
36].
جامعه ایران نیز یک جامعه جمعگرای سنتی است که فردگرایی ارزش اجتماعی کمتری در آن دارد. ازطرفی، ساختار اجتماعی به نحوی است که افراد در سلسله مراتب قدرت، مطیع افراد بالادست خود میشوند [
37]. این دو عامل میتواند به اختلال در خودمختاری و بروز خشم منجر شود [
38, 39]. همچنین، مطالعات رونینگستام و همکاران [
36] نیز نشان دادهاند رفتارهای پرخاشگرانه در جامعه ایرانی بالاست. بنابراین انتظار میرود میزان پرخاشگری در بیماران ایرانی مبتلا به شخصیت مرزی نیز بالا باشد.
باتوجهبه آنچه بیان شد، در این پژوهش قصد شد در ادامه مطالعات پیشین، تظاهرات بالینی اختلال شخصیت مرزی در نمونه بستری بیماران مبتلا به آن بررسی شود، درحالیکه مطالعات پیشین به همابتلایی با اختلالات شخصیت و خصایص شخصیتی کمتر توجه داشتند، هدف اولیه این مطالعه بررسی این دو جنبه مهم در تظاهرات بالینی بیماران BPD بستری و هدف بعدی مقایسه بیماران زن و مرد در تظاهرات بالینی، همابتلایی و خصایص شخصیتی بود.
روش
شرکتکنندگان
جامعه آماری این مطالعه شامل بیماران مراجعهکننده به سه مرکز بستری روانپزشکی در ایران (بیمارستان روانپزشکی ایران، بخش اعصاب و روان بیمارستان طالقانی و مرکز آموزشی-درمانی رازی) بود.
ملاکهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: 1. دریافت تشخیص اختلال شخصیت مرزی براساس مصاحبه ساختاریافته برای اختلالات شخصیت، 2. اتمام تحصیلات دبیرستان، 3. سن بین 18 تا 55 سال و 4. عدم ابتلا به هر وضعیتی که در عملکرد شناختی اختلال ایجاد کند و به کاهش هوشیاری منجر شود؛ مانند مصرف داروهای تجویزی، حملات گذرای سایکوتیک و علائم خلقی برجسته. کسانی که بیش از 20 درصد از فرآیند ارزیابی را رها میکردند یا به شکل غیرمعتبری پرسشنامهها را پر میکردند، از مطالعه خارج میشدند. جهت تعیین حجم نمونه از
فرمول شماره 1 استفاده شد:

برای تعیین P (نسبت علائم در بیماران مبتلا به BPD) مطالعه مقدماتی با 30 بیمار در جامعه هدف انجام شد. میانگین نسبت 9 علامت BPD در این گروه 0/80 بود. با در نظر گرفتن فاصله اطمینان 95% و دقت 0/08، حجم نمونه 96 نفر محاسبه شد [
40،
41]. درمجموع، طی 1 سال 120 بیمار به تیم پژوهشی ارجاع داده شدند اما در روال مطالعه 26 بیمار ملاکهای تشخیصی اختلال شخصیت مرزی طبق SCID-5-PD را برآورده نکردند و 7 نفر بهدلیل نیمهکاره رها کردن پرسشنامه از مطالعه خارج شدند. درنهایت، دادههای 87 نفر (64 زن و 23 مرد) وارد تحلیل شدند. ویژگیهای جمعیتشناختی نمونه در
جدول شماره 1 نشان داده شده است.
ابزارها
پرسشنامه شخصیتی برای PID-5) DSM-5)
این ابزار یک پرسشنامه خودگزارشی 220 عبارتی است که پاسخدهنده در یک طیف لیکرت (0= خیلی غلط ، 1= برخی اوقات غلط، 2= برخی اوقات درست، 3= خیلی درست) به عبارات پاسخ میدهد. این پرسشنامه جهت سنجش 5 حوزه و 25 خصیصه شخصیتی در مدل جایگزین برای اختلالات شخصیت (AMPD) طراحی شده است. ازجمله هفت خصیصه مرتبط با BPD که در ملاک B برای تشخیص این اختلال در چارچوب این مدل بیان شدهاند: بیثباتی هیجانی، افسردهخویی، مضطرب بودن، خصومت، خطرپذیری، تکانشگری و ناایمنی در جدایی. میانگین نمرات بالای 2 در هر خصیصه به معنای ابتلا به آن خصیصه است [
42]. در این مطالعه هم میانگین و انحرافمعیار خصایص و حوزهها محاسبه شد و هم فراوانی ابتلا به این صفات. اعتبار و روایی این پرسشنامه در جمعیتهای مختلف بالینی و همچنین در فرهنگهای مختلف مطالعه شده و مطلوب گزارش شده است [
43]. شجاعی و همکاران در بررسی ویژگیهای روانسنجی آن در بیماران روانپزشکی، همسانی درونی را برای صفات بین 0/42 تا 0/91 و برای حوزهها 0/84 تا 0/94 و نیز ضرایب باز آزمایی را بالای 0/70 گزارش کردند. [
44]. در مطالعه حاضر قویترین ضریب آلفای کرونباخ (همسانی درونی) مربوط به صفت «عجیببودن» با 0/89 و ضعیفترین مربوط به «مضطرببودن» با 0/61 بود. چهار صفت اطاعت، بیمسئولیتی، بازی دادن و عاطفه محدود بهدلیل ضریب آلفای زیر 0/60 از مطالعه حذف شدند. در میان پنج حوزه، بالاترین ضریب آلفای کرونباخ برای «روانپریشخویی» برابر با 0/92 و پایینترین مربوط به «مهارگسیختگی» برابر با 0/80 بود.
پرسشنامه غربالگری اختلالات شخصیت در (DSM-5 (SCID-5-SPQ
این ابزار یک پرسشنامه 106 گویهای است که براساس معیارهای تشخیصی اختلالات شخصیت درDSM-5 طراحی شده است. آزمودنی هریک از علائم اختلالات شخصیت را درباره خود با گزینه «صحیح» تصدیق یا با گزینه «غلط» رد میکند [
45]. در این مطالعه این ابزار جهت غربالگری اختلالات شخصیت استفاده شد. مطالعه سما و همکاران نشان داد این پرسشنامه از کارآیی بالینی مطلوبی برای سنجش اختلالات شخصیت DSM-5 برخوردار است [
46]. غرائی و همکاران، پایایی این ابزار را 0/93 و روایی صوری آن را مطلوب گزارش کردند. همچنین در مطالعه غمخوار و همکاران بر روی جمعیت عمومی ایرانی، همسانی درونی این ابزار بین 0/45 (برای اختلال شخصیت اسکیزوئید) تا 0/79 (برای اختلال شخصیت ضداجتماعی) محاسبه شده است [
47, 48].
در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ جهت بررسی همسانی درونی هر زیرمقیاس در نمونه حاضر محاسبه شد: اجتنابی= 0/65، وابسته=0/73، وسواسی-جبری=0/59، پارانوئید=0/55، اسکیزوتایپال=0/72، اسکیزوئید=0/65، نمایشی=0/57، خودشیفته=0/70، مرزی=0/62 و سلوک=0/85. باتوجهبه اینکه دادههای این پرسشنامه مستقیماً تحلیل نشدند و صرفاً جهت غربالگری اولیه استفاده شد، زیرمقیاسهای وسواسی-جبری نمایشی و پارانوئید حذف نشدند.
لازم به ذکر است که با استفاده از این پرسشنامه تمام ملاکهای تشخیصی اختلالات شخصیت در DSM-5 بهجز اختلال شخصیت ضداجتماعی بررسی میشود. جهت ارزیابی اولیه اختلال شخصیت ضداجتماعی، این پرسشنامه 15 گویه برای بررسی ابتلا به اختلال سلوک در نوجوانی دارد. در صورتی که آزمودنی ملاک ابتلا به اختلال سلوک را برآورده کند، ارزیابی ادامه یافته و با استفاده از SCID-5-PD تشخیص اختلال شخصیت ضداجتماعی بررسی میشود.
مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت (DSM-5 (SCID-5-PD
این مصاحبه ساختاریافته منطبق با ملاکهای DSM-5 برای تشخیصگذاری اختلالات شخصیت طراحی شده و در این پژوهش برای تشخیص اختلالات شخصیت مرزی و سایر اختلالات شخصیت استفاده شد. اعتبار و روایی نسخه حاضر در ترکیه مطلوب گزارش شده است [
49]. نتیجه بررسی ویژگیهای روانسنجی این مصاحبه بر روی 250 بیمار ایرانی نیز نشان داد این ابزار از اعتبار، روایی صوری و محتوایی قابلقبولی برخوردار است. همچنین در اکثر اختلالات شخصیت این ابزار روایی تشخیصی بالایی دارد. توافق بین ارزیابان نیز برای همه اختلالات 0/4<kappa بود [
50]. در این پژوهش ضریب آلفای کرونباخ جهت بررسی همسانی درونی هر اختلال شخصیت در نمونه حاضر محاسبه شد: اجتنابی=0/67، وابسته=0/73، وسواسی–جبری=0/67، پارانویید=0/65، اسکیزوتایپال=0/78، اسکیزوئید=0/67، نمایشی=0/59، خودشیفته=0/77، مرزی=0/83، و ضداجتماعی=0/93.
فرآیند اجرا
روند اجرا به این صورت بود که بیمارانی که توسط روانپزشک ارزیابی میشدند و تشخیص اولیه اختلال شخصیت مرزی دریافت میکردند به تیم پژوهشی ارجاع داده میشدند. این بیماران پس از بررسی معیارهای ورود در مطالعه شرکت کردند. به هر بیمار توضیحات کلی درباره طرح پژوهشی ارائه شد و پس از دریافت تشخیص اختلال شخصیت مرزی بر مبنای SCID-5-PD و امضای فرم رضایتنامه مشارکت در پژوهش، هر بیمار پرسشنامههای PID-5 و SCID-5-SPQ را تکمیل میکرد. درنهایت، علائم اختلالات شخصیتی که بیمار در SCID-5-SPQ درباره خود تأیید کرده بود، جهت تشخیصگذاری سایر اختلالات شخصیت، برمبنای SCID-5-PD و توسط مصاحبهگر ارزیابی میشدند.
تحلیل دادهها
از آمار توصیفی با هدف بررسی ویژگیهای جمعیتشناختی و متغیرهای بالینی استفاده شد. جهت بررسی ارتباط بین جنسیت و متغیرهای بالینی، آزمون کایاسکوئر و برای مقایسه زن و مرد در نمرات PID-5 آزمون تحلیل واریانس یکراهه (آنووا) به کار گرفته شدند. قبل از بهکارگیری آنووا پیششرطهای اصلی آن یعنی نرمال بودن دادهها و همگنی واریانسها با استفاده از آزمونهای شاپیرو ویلک و لون بررسی شدند.
یافتهها
ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه
در
جدول شماره 1 ویژگیهای جمعیتشناختی نمونه مطالعه حاضر قابلمشاهده است. میانگین سنی بیماران 27/23 با انحرافمعیار 7/31 بوده است.
فراوانی علائم نهگانه اختلال شخصیت مرزی
جدول شماره 2 فراوانی گزارش علائم نهگانه اختلال شخصیت مرزی در زنان و مردان مبتلا را نشان داده است.

در نمونه حاضر بیثباتی هیجانی (95/4) و آشفتگی هویت (95/4) و خشم شدید و نامتناسب (93/1 درصد) بیشترین فراوانی و پارانویا/تجزیه گذرا (59/8 درصد) کمترین فراوانی را داشتند. در زنان، بیثباتی هیجانی (95/3 درصد) بیشترین فراوانی و پارانویا/ تجزیه گذرا (61 درصد) کمترین فراوانی را داشتند. همه شرکتکنندگان مرد این مطالعه، هم اختلال هویتی و هم خشم شدید و نامتناسب را گزارش کردند، درحالیکه پارانویا/ تجزیه گذرا (5/56 درصد) علامتی بود که کمتر از سایر علائم توسط بیماران مرد گزارش شده بود (
جدول شماره 2).
فراوانی همابتلایی با سایر اختلالات شخصیت
فراوانی ابتلا به سایر اختلالات شخصیت در
جدول شماره 2 آمدهاست. براساس آزمون کایاسکوئر بین جنسیت و همابتلایی به سایر اختلالات شخصیت ارتباط معنیداری وجود ندارد.
فراوانی خصایص شخصیتی
فراوانی ابتلا به صفات شخصیتی در
جدول شماره 3 آمده است.

به این صورت که میانگین نمرات این افراد در چهار صفت از 7 صفت مرتبط با تشخیص اختلال شخصیت مرزی، 2≤ بود. همانطورکه مشاهده میشود، بیثباتی هیجانی و تکانشگری، شایعترین صفات شخصیتی در کل نمونه هستند و ناایمنی در جدایی کمترین فراوانی را دارد. براساس ملاک B مدل جایگزین برای اختلالات شخصیت، از بین 87 بیمار مبتلا، 40 نفر (35 درصد) این ملاک را برآورده کردند. همانطورکه در
جدول شماره 3 آمده است، آزمون کایاسکوئر نشان داد جنسیت، رابطه معنیداری با ابتلا به این صفات ندارد، بهجز اضطراب و توجهطلبی که در زنان بهطور معنیداری فراوانی بیشتری داشتند.
مقایسه بیماران زن و مرد مبتلا به BPD در خصایص شخصیتی
در
جدول شماره 4 میانگین و انحرافمعیار خصایص شخصیتی درکل نمونه، زنان و مردان به تفکیک نشان داده شده است.

در
تصویر شماره 1 نیز نمودار میانگین این خصایص قابل مشاهده است.
جدول شماره 5 نتایج تحلیل واریانس یکراهه را نشان میدهد.

نمرات زنان در توجهطلبی بیشتر از مردان و نمرات مردان در خودبزرگبینی به شکل معنیداری بیشتر از زنان بود. براساس محاسبه مجذور اتا، اندازه اثر تفاوت دو گروه در توجهطلبی و در خودبزرگبینی متوسط بود.
بحث
مطالعه حاضر یکی از اولین مطالعات در خاورمیانه و ایران است که به بررسی تظاهرات بالینی اختلال شخصیت مرزی پرداخته است. بهطورکلی نتایج نشان داد بدتنظیمی هیجانی (بیثباتی هیجانی، پرخاشگری و تکانشگری) شاخصترین ویژگی این بیماران است و عمدتاً تفاوت معناداری بین بیماران زن و مرد وجود ندارد.
در این مطالعه مشخص شد خشم شدید و نامتناسب، بیشترین فراوانی را داشته است. بررسی خصایص شخصیتی نیز نتایج مشابهی نشان داد. همراه با آشفتگی هویت، بیثباتی هیجانی، تکانشگری و خودکشی/خودآسیبزنی نیز در بیش از 80 درصد از بیماران دیده شد. بیش از 50 درصد از شرکتکنندگان نمرات بالای 2 در خصایص بیثباتی هیجانی و تکانشگری داشتند.
نتایج این مطالعه همسو با یافتههای رونینگستام و همکاران [
36] بود که به شیوع بالای رفتارهای پرخاشگرانه در جامعه ایرانی و احتمال برجسته بودن خشم بهعنوان نشانه مهم در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ایرانی اشاره کرده بودند. مطالعهای بر روی نمونه آمریکایی نیز نشان داد بیثباتی هیجانی، خشم شدید و نامتناسب و تکانشگری، شایعترین علائم در بین بیمارانBPD بود، اما برخلاف پژوهش حاضر، پارانویا و احساس پوچی نیز شیوع بالایی داشتند [
51].
مطالعه بر روی نمونه ژاپنی مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نشان داد این بیماران بیشتر از بیماران آمریکایی دست به رفتارهای خودکشی میزنند. این امر ممکن است به این خاطر باشد که جوانان ژاپنی دیرتر از جوانان جوامع غربی از جمله آمریکا از خانواده مستقل میشوند و خودجرحی و رفتارهای خودکشی راهبردی برای دیدهشدن رنج و درد بیمار در بین اعضای خانواده است [
52،
53]. در فرهنگ ایران نیز مانند فرهنگ ژاپن، جوانان معمولاً دیرتر از جوانان غربی از خانواده مستقل میشوند و وابستگی به خانواده ارزشمند تلقی میشود. رابطه بین وابستگی به خانواده با افزایش خطر خودکشی/رفتارهای خود آسیبرسان را میتوان چنین تبیین کرد که پویاییهای خانواده و ارتباطات والد/ فرزندی را میتوان بهعنوان عوامل خطر و نگهدارنده رفتارهای خودآسیبرسان در نظر گرفت. دلبستگی آشفته، سابقه آزار هیجانی، جنسی و فیزیکی، غفلت، آسیبهای روانی والدین و تعارضات خانوادگی بخشی از عوامل خانوادگی مرتبط با رفتارهای خودآسیبرسان و خودکشیگرایانه هستند [
54, 55]. وقتی خانواده نتواند با تعادل بخشیدن بین پیوندهای هیجانی و انعطافپذیری عملکرد سالم خود را حفظ کند و یا بهجای مراقبت و حمایت، والدین کنترلگر باشند فرزند آنها در تنظیم هیجانات شدید خود ناکام میماند و ممکن است به خود آسیب بزند [
55].
به نقل از مدل دو مرحلهای خودکشی و خشم [
56]، پرخاشگری و رفتارهای خودآسیبرسان هر دو ریشه در تکانههای خشم دارند ولی به شکل متفاوتی بروز میکنند. در رفتارهای خودآسیبرسان و خودکشی فرد علیه خود خشم را بروز میدهد و در پرخاشگری تکانههای خشم را به سوی دیگران حواله میکند. رفتارهای خودآسیبرسان و خودکشی میتوانند پیامدهای خشم معطوفشده به خود باشد. بدین صورت که ازآنجاییکه ممکن است بیان خشم معطوف به دیگران هزینههای اجتماعی بالایی داشته باشد، درنتیجه فرد این گرایش را درونیسازی میکند و با آسیب زدن به خود یا اقدام به خودکشی خشم را معطوف به خود بروز میدهد. وجود چنین فرآیند جامعهپذیری در ایران میتواند یکی از دلایل احتمالی بالا بودن رفتارهای خودآسیبرسان در نمونه این مطالعه باشد. پریشانیهای هیجانی و نقص در تنظیم هیجان تمایل فرد برای اجتناب از هیجانات شدید را بیشتر میکند. رفتارهای خودآسیبرسان و خودکشیگرایانه موقتاً به رهایی از پریشانی هیجان منجر میشود اما در درازمدت این رفتارها تقویت میشود [
57] و چنان میتواند از کنترل فرد خارج شود که بستری ضرورت مییابد.
درخصوص حوزههای شخصیتی یافتههای مطالعه حاضر با مطالعات انجامشده بر روی نمونههای ایتالیایی [
58]، دانمارکی [
59] و اسپانیایی [
60] نیز همخوانی دارد. در این مطالعات نیز حوزه عاطفه منفی و مهارگسیختگی، بالاترین نمرات و ضدیتگرایی کمترین نمره را داشتند. همچنین صفات مرتبط با بدتنظیمی هیجانی همچون بیثباتی هیجانی، تکانشگری، حواسپرتی و اضطراب نسبت به سایر صفات بارزتر بودند. البته باید توجه داشت که نتایج این مطالعه حاصل بررسی بیماران بستری مبتلا به BPD است و همانطور که قبلتر ذکر شد، پرخاشگری و رفتارهای خودآسیبزا یکی از دلایل بستری این بیماران بوده است. مطالعات بیشتری لازم است تا میزان شیوع خودکشی/خودآسیبزنی در میان بیماران سرپایی مبتلا به BPD نیز بررسی و با نمونه بستری مقایسه شود. همچنین پیشنهاد میشود مؤلفههای فرهنگی مرتبط با تکانشگری و بدتنظیمی هیجانی در بیماران BPD ایرانی بررسی شود.
یافته دیگر این پژوهش، شناسایی الگوی همابتلایی با سایر اختلالات شخصیت بود. مشخص شد بیش از نیمی از شرکتکنندگان دچار اختلال شخصیت خودشیفته و پارانویید هستند. این یافته با مطالعات پیشین همسو است. در دو مطالعه با نمونه اسپانیایی [
61،
62] و یک مطالعه با نمونه آمریکایی [
63]، همابتلایی با اختلال شخصیت پارانوئید، بیش از 8 اختلال شخصیت دیگر مندرج در DSM مشاهده شد، درحالیکه در مطالعه حاضر، همابتلایی با اختلال شخصیت وابسته و دوریگزین بهترتیب 16 و 25 درصد گزارش شد، در بیماران آمریکایی مبتلا به BPD، این دو اختلال بیش از سایر اختلالات شخصیت تشخیص داده شدند [
64]. در مطالعهای دیگر روی بیماران آمریکایی مبتلا به BPD مشخص شد که بیماران بدون سابقه اقدام به خودکشی، بیشتر از بیماران با سابقه بهطور همزمان مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته هستند [
65]. هر دو نوع شناختهشده خودشیفتگی یعنی خودشیفته آسیبپذیر و خودشیفته بزرگمنش با اختلال شخصیت مرزی و صفات PID-5 مرتبط با آن (بهجز خطرپذیری) ارتباط دارند [
66]. بهویژه اینکه خودشیفتگی از نوع آسیبپذیر با خشم، تکانشگری و مشکلات خلقی ارتباط دارد.
تا اینجا دو یافته این مطالعه این بوده که شاخصه اصلی تظاهرات بالینی بیماران بستری مبتلا به BPD بدتنظیمی هیجانی است و اینکه همابتلایی با اختلالات شخصیت خودشیفته، پارانویید و ضداجتماعی بیشتر از سایر اختلالات شخصیت در این بیماران یافت شد. در تبیین این دو یافته مشترکاً میتوان به نظریه میلون اشاره کرد. میلون به زیرنوعی از بیماران مبتلا به BPD، یعنی بیماران مرزی تکانشگر، اشاره میکند که عمدتاً تکانشگر و پرخاشگر هستند و در تنظیم هیجانات مثبت و منفی دچار مشکل میشوند. این افراد به دریافت پاداش بیرونی، ازجمله توجه دیگران، جهتگیری رفتاری دارند و در تشکیل هویت یکپارچه و عزت نفس خوبی که در شرایط استرسزا به کارشان بیاید ناموفق هستند. درنتیجه، دورههای متناوبی از غم، اندوه و خشم و متقابلاً سرخوشی را تجربه میکنند. همچنین این افراد بیش از سایر انواع شخصیت مرزی تشخیص اختلالات شخصیت ضداجتماعی، نمایشی و خودشیفته دریافت میکنند [
67].
فرض میشود بیمارانی با علائم و خصایص شخصیتی مرتبط با مهارگسیختگی و ضدیتگرایی، در مراکز بستری بیشتر دیده شوند، چون این بیماران میتوانند مشکلات زیادی برای خود و اطرافیان ایجاد کنند. بنابراین مشکلات آنها سریعتر دیده شده و احتمالاً خانواده و اطرافیان تعجیل و پیگیری بیشتری برای شروع درمان دارند، درحالیکه بیمارانی با پروفایل شخصیت مرزی وابسته (همراه با علائم و خصایص شخصیتی درونیسازی) که اطاعت، وفاداری و درونگرایی از ویژگیهای بارز آنهاست [
67] ممکن است در مراکز سرپایی بیشتر از مراکز بستری حضور داشته باشند. همانطور که پیشتر مطرح شد، پرخاشگری و خطر خودکشی از عوامل مهم بستری شدن بیماران شرکتکننده در این مطالعه بوده است. بنابراین فرض میشود افراد مبتلا به سایر انواع اختلال شخصیت مرزی که موارد اورژانس روانپزشکی ندارند، در مراکز سرپایی بیشتر دیده شوند.
هدف دیگر این پژوهش، مقایسه سیمای بالینی بیماران زن و مرد بود. هیچ رابطهای میان علائم بالینی اختلال شخصیت مرزی با جنسیت یافت نشد و دو جنس تفاوتی در علائم نداشتند. این در حالی است که مطالعات در سایر کشورها، مبین تفاوت در تظاهرات بالینی اختلال شخصیت مرزی بین بیماران زن و مرد بودهاند. برایمثال، مطالعه بنژاف و همکاران بر روی نمونه بستری مبتلا به BPD آلمانیتبار نشان داد که زنان عاطفه منفی و اختلالات بالینی مرتبط به آن ازجمله اختلالات اضطرابی را بیشتر گزارش میکنند و همچنین توافقگرایی (متضاد با ضدیتگرایی) بالاتری نسبت به مردان دارند [
20].
پژوهش سکووسکی و همکاران (بر روی نوجوانان مبتلا به BPD بستری در یک بیمارستان روانپزشکی در ایالات متحده آمریکا) نشان داد زن بودن و شدت افسردگی رفتارهای خودکشیگرایانه را پیشبینی میکند [
68]. عدم همراستایی مطالعه حاضر با این دو مطالعه میتواند به روش پژوهش و تحلیل آماری، ابزار سنجش و حجم نمونه متفاوت باشد. برای مقایسه دقیقتر لازم است پژوهش حاضر در نمونه بزرگتری تکرار شود.
یافته دیگر این مطالعه این بود که زنان و مردان مبتلا به BPD الگوی همابتلایی متفاوتی نداشتند. این در حالی است که سه مطالعه نتایج مغایر با یافتههای این مطالعه داشتند: مطالعه سیلبراشمیت و همکاران بر روی 700 بیمار مبتلا به BPD که شهروندان کشورهای مختلف اروپایی، ایالات متحده و آمریکای جنوبی بودند [
16]، مطالعه جانسون و همکاران بر روی 240 بیمار مبتلا به BPD با نژادهای مختلف ساکن ایالات متحده آمریکا [
14] و پژوهش شر و همکاران بر روی 348 بیمار BPD ساکن ایالات متحده آمریکا [
69].
بر مبنای این یافتهها الگوی همابتلایی با سایر اختلالات شخصیت BPD در بیماران زن و مرد مبتلا به BPD متفاوت است، بدین شکل که اختلالات شخصیت خودشیفته، ضداجتماعی و پارانویید در مردان بیشتر از زنان مبتلا به BPD دیده میشود [
14،
16،
69] و زنان بیشتر مبتلا به اختلالات شخصیت وابسته و وسواسی-جبری میشوند [
69]. مجدداً میتوان مغایرت نتایج این مطالعات با مطالعه حاضر را ناشی از این دانست که آنها بیماران سرپایی مطالعه کردهاند و مطالعه حاضر بیماران بستری را مطالعه کرده است.
طبق فرضیه این پژوهش، صفات و علائم شخصیتی برونریز و همینطور گرایشهای رفتارهای ضداجتماعی میتواند در زنان بستری مبتلا به BPD مشابه با تظاهرات بالینی بیماران مرد قابلمقایسه باشد.
نکته قابلتوجه این است که با وجود اینکه که در بیماران سرپایی رفتارهای برونریز و صفات مرتبط با مهارگسیختگی در مردان مبتلا به BPD بیشتر از زنان است، اما در بخشهای بستری به نظر میرسد مهارگسیختگی عامل مشترک تظاهرات بالینی در دو جنس باشد. بنابراین، میتوان فرض کرد مهارگسیختگی بیش از سایر تظاهرات بالینی BPD بستری شدن زنان را پیشبینی کند. این موضوع ممکن است ریشه در فرهنگ ایرانی داشته باشد که رفتارهای برونریز را در زنان کمتر از مردان تحمل میکند. این فرضیه نیازمند مطالعه و بررسی بیشتر است تا مشخص شود چه میزان رفتارهای برونریز در زنان و مردان دچار اختلالات روانی، ازجمله اختلال شخصیت مرزی، در جامعه تحمل و پذیرفته میشود. همچنین لازم است این مقایسه جنسیتی در بیماران سرپایی مبتلا به BPD نیز انجام شود.
نتیجهگیری
بهطورکلی، نتایج پژوهش حاضر نشاندهنده آن است که بدتنظیمی هیجانی، شاخصترین جنبه تظاهرات بالینی بیماران بستری مبتلا به اختلال شخصیت مرزی است. این بیماران علائم مرتبط با بدتنظیمی هیجانی را بیشتر گزارش میکنند و همچنین صفات شخصیتی مرتبط با بدتنظیمی هیجان در این افراد بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد تظاهرات بالینی زن و مرد بستری مبتلا به BPD تفاوت زیادی ندارند و این همگنی احتمالاً ناشی از دلایل مشترک هر دو جنس برای بستری شدن است. بااینحال، ضروری است این مطالعه با شرکت بیماران غیربستری مبتلا به BPD تکرار شود و عوامل فرهنگی مرتبط با این تظاهرات بالینی مورد پژوهش قرار گیرد.
محدودیتها
از اطلاعات بهدستآمده در این مطالعه میتوان در ارزیابی و طرح درمان بیماران مبتلا به BPD در بخشهای بستری استفاده کرد. بااینحال، این مطالعه محدودیتهایی داشت که پیشنهاد میشود در مطالعات آتی در نظر گرفته شوند. بهدلیل دسترسی محدود به بیماران و بیمارستانهای روانپزشکی، محدودیت زمانی و منابع انسانی و همچنین همکاری محدود برخی از بیماران امکان دسترسی به حجم نمونه مطلوب میسر نبود. طبیعتاً لازم است این مطالعه با حجم نمونه بیشتر تکرار شود. همچنین، ازآنجاییکه تعداد زنان در بخشهای بستری بیشتر از مردان بود، امکان نمونهگیری یکسان از دو جنس در این مطالعه فراهم نشد.
علاوهبراین، سطح عملکرد بیماران که ملاک A مدل هیبریدی است و همینطور سایر اختلالات روانپزشکی ارزیابی نشدند. به این دلیل که افزودن ابزارهای سنجش دیگر میتوانست به کاهش تمرکز و افزایش خستگی بیماران منجر شود. بااینحال ارزیابی جامعتر سطح عملکرد و بررسی سایر علائم بالینی به شناخت تظاهرات بالینی این بیماران کمک میکرد.
محدودیت دیگر این مطالعه این بود که بهدلیل حفظ اعتبار ارزیابیهای بالینی، بیماران با اختلالات شناختی و هوشیاری کاهشیافته از مطالعه حذف شدند. ازآنجاییکه سطوح هشیاری و اختلالات شناختی نیز بخشی از تظاهرات بالینی هستند، پیشنهاد میشود مطالعات بعدی با استفاده از روش مناسب، مانند مصاحبه با منبع مطلع، این متغیرها را نیز بررسی کنند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اخلاق پژوهش
پژوهش حاضر، دارای تأییدیه کد اخلاقی IR.USWR.RECI1398.049 از دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است. بهمنظور رعایت اصول اخلاقی، از تمام شرکتکنندگان برای شرکت در پژوهش رضایت کتبی دریافت و بر محرمانه ماندن اطلاعات تأکید شد.
حامی مالی
این پژوهش بخشی از رساله دکتری مریم کامی در رشته روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است و هیچ کمک مالی از سازمانهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نشده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: عباس پورشهباز، مسعود نصرتآبادی و مریم کامی؛ ارجاع بیماران و نظارت در فرآیند اجرا: امید رضائی، امیر عباس کشاورز اخلاقی و سید شهاب بنیهاشم؛ نمونهگیری: مریم کامی و مرضیه علمائی و زهرا دهقانیزاده. تحلیل دادهها و نوشتن متن اولیه مقاله: مریم کامی؛ فرآیند ویراستاری و آمادهسازی متن نهایی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از کلیه بیماران شرکتکننده در این پژوهش و کادر درمان بیمارستانهای روانپزشکی رازی و ایران و بخش اعصاب و روان بیمارستان طالقانی سپاسگزاری میشود.