دوره 30، شماره 1 - ( 5-1403 )                   جلد 30 شماره 1 صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

rostami H, Nuri E, Sharghi E. Effect of Cognitive-behavioral Stress Management Therapy on Pain Perception, Chronic Fatigue and Cognitive Empowerment of Women With Fibromyalgia Syndrome: A Randomized Clinical Trial. IJPCP 2024; 30 (1) : 4819.1
URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-4060-fa.html
رستمی حسین، نوری ابراهیم، شرقی المیرا. بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی شناختی مبتلایان به فیبرومیالژیا. مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران. 1403; 30 (1)

URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-4060-fa.html


1- مرکز تحقیقات علوم شناختی و رفتاری درپلیس، معاونت بهداشت، امداد و درمان، فرماندهی انتظامی، تهران، ایران. ، rostami.psychologist!gmail.com
2- پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی ناجا، تهران، ایران.
3- گروه روانشناسی بالینی، دانشکده علوم انسانی، واحد اهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اهر، ایران.
متن کامل [PDF 7997 kb]   (117 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (289 مشاهده)
متن کامل:   (56 مشاهده)
مقدمه
سندرم فیبرومیالژیا، یک بیماری بسیار شایع و مزمن ماهیچه‌ای– اسکلتی می‌باشد که با درد گسترده و وجود نقاط حساس منتشر در غیاب هرگونه التهاب یا نابهنجاری ماهیچه‌ای‌-اسکلتی مشخص می‌شود [1]. این سندرم با علائمی نظیر خستگی، بی‌خوابی، سفتی صبحگاهی، اضطراب و افسردگی همراه اســت و نقص‌های شناختی نظیر فراموشی و دشواری در تمرکز به وفور در بیماران مبتلا مشاهده می‌شود [2]. شیوع جهانی فیبرومیالژیا در جمعیت عمومی بین 0/2 تا 6/6 درصد گزارش شده است [3]. در ایران نیز شیوع این سندرم در جمعیت عمومی 1/78 درصد، در زنان 98/3 درصد و در مردان 0/1 درصد گزارش شده است [4]. بااین‌حال مطالعات مختلف نشان‌دهنده شیوع بالاتر آن در زنان به‌ویژه در دوران میان‌سالی می‌باشد، بنابراین دانش موجود درباره این سندرم اغلب از تحقیقات انجام‌شده بر روی زنان به دست آمده است [5].
 سبب‌شناسی این بیماری به‌طور کامل شناخته‌شده نمی‌باشد بااین‌حال به نظر می‌رسد هم عوامل ژنتیکی و هم محیطی و روان‌شناختی در شکل‌گیری آن دخیل می‌باشند [6]. از موارد احتمالی بیان‌شده در سبب‌شناسی فیبرومیالژیا می‌توان به پلی‌مورفیسم در ژن‌های خاص، پایین بودن سطح ویتامینD ، کمبود برخی اسیدهای آمینه، بیش حساسیتی سیستم عصب مرکزی، بیش حساسیتی نسبت به محرک‌های فیزیکی و روان‌شناختی حاضر در محیط، نوع سبک زندگی نظیر استعمال دخانیات، نبود فعالیت فیزیکی، سوء‌استفاده جسمانی یـا جنسی در دوران کودکی و نیز افسردگی و اضطراب اشاره کرد [7، 8]. درمان‌های دارویی برای فیبرومیالژیا شامل ضددرد، داروهای ضدافسردگی، ضدتشنج، شل‌کننده‌های عضلانی و مواد افیونی است. مسکن‌ها می‌توانند برای درد فیبرومیالژیا تسکین کوتاه‌مدت فراهم کنند، اما به‌دلیل عوارض جانبی احتمالی، به‌طور کلی برای استفاده طولانی‌مدت توصیه نمی‌شوند و اغلب برای تنظیم سطوح انتقال‌دهنده‌های عصبی درگیر در درک درد تجویز می‌شوند [9].
 درد مزمن ممکن است از طرق مختلف بر فرد تأثیر بگذارد. این‌ها اغلب شامل پریشانی جسمی، روانی، اجتماعی یا اقتصادی است و درد تأثیر قابل‌توجهی در کیفیت زندگی، عزت نفس و احساسات فرد دارد [10]. تحقیقات درد مزمن معمولاً با این فرض که هدف اصلی بیماران کاهش درد و افزایش کنترل بر وضعیت آن‌ها است، انجام می‌شود [11]. به نظر می‌رسد استرس یک نقش اساسی در تنظیم تعداد زیادی فرایند کلیدی در فیبرومیالژیا داشته باشد که به افزایش علائم بیماری ازجمله درد منجر می‌شود [12].
انجمن بین‌المللی مطالعه درد، درد را به‌عنوان تجربه حسی یا هیجانی ناخوشایند مرتبط با آسیب واقعی یا بالقوه تعریف می‌کند. ادراک درد شامل تجربه‌ای عینی از فرایندهای بدنی و یک تجربه ذهنی شامل ویژگی‌های انگیزشی عاطفی به‌عنوان نتیجه‌ای از آسیب‌های واقعی یا بالقوه بافتی است. بنابراین افراد، مبتنی بر برآورد خود از درد براساس معیارهای حسی عینی یاد می‌گیرند، چگونه احساسات خود را باتوجه‌به ارزش‌ها و باورهای شخصی درجه‌بندی کنند. در این راستا، تحریف‌های شناختی همچون فاجعه‌آفرینی، احساس درماندگی، ارزیابی بیماران از درد و میزان کنترل بر آن، تفسیر آن از درد و پیامدهای آن و به‌طورکلی نظام‌شناختی و باورهای مرتبط با ادراک درد ارتباط دارد [13]. 
پریشانی، ادراک بیماری، خستگی و عوامل شناختی رفتاری نیز با شدت درد و ادراک درد همراه است [14]. ادراک درد از دو بعد حسی و عاطفی تشکیل می‌شود، بعد حسی ادراک درد بیانگر شدت درد و بعد عاطفی آن نشان‌دهنده میزان ناخشنودی فرد از تجربه درد است [15] و بر بسیاری از ابعاد زندگی فرد تأثیر می‌گذارد و با اختلال در فعالیت‌های روزمره و عادی، تغییر در توانایی برای کارکردن، ممانعت از خواب کافی و عدم رضایت از زندگی همراه است [7]. نتایج تحقیقات نشان داده‌اند بیماران مبتلابه فیبرومیالژیا نمرات بالا در مقیاس درد و ادراک درد دارند [16]. محققان دریافتند مدیریت استرس به شیوه تمرینات تنفسی و هوازی در درد مزمن مؤثر می‌باشد [10، 11].
 برخی اوقات فیبرومیالژیا با بیماری دیگری همبودی دارد که سندرم‌های هم‌پوشانی، مثل سندرم خستگی مزمن ایجاد می‌کند. خستگی مزمن یک اختلال پیچیده و ناتوان‌کننده است و از نشانه‌های شایع این بیماری می‌توان علائمی ازقبیل، ضعف، درد عضلانی، ضعف حافظه و عدم تمرکز ذهنی، بی‌خوابی، درد قفسه سینه، گیجی، تعریق شبانه، کاهش وزن و مشکلات روانی اعم از افسردگی و زودرنجی و سایر موارد را نام برد و فیبرومیالژیا یک بیماری است که با درد در سراسر بدن مشخص می‌شود. این دو بیماری غیرقابل‌توضیح پزشکی اغلب با هم وجود دارند. این همپوشانی باعث شده است برخی این دو بیماری را بخشی از یک طیف بیماری بدانند، درحالی‌که چنین نیست [17، 8]. 
میزان دقیق بروز و شیوه سندرم خستگی مزمن مشخص نمی‌باشد، اما میزان بروز آن در جمعیت عمومی بزرگسال 70/0 تا 8/2 درصد برآورد شده است. زنان 2 برابر بیشتر از مردان به آن دچار می‌شوند. متوسط سن شروع این اختلال 33 سالگی است، اگرچه در افراد جوان‌تر از 10 سال و مسن‌تر از 70 سال نیز دیده شده است [19]. خستگی یک احساس ذهنی ناخوشایند با درد شدید و مداوم مشخص می‌شود که عملکرد جسمی و روحی فرد را مختل می‌کند و بیماران را از انحام کارهای روزمره باز می‌دارد [20]. پژوهش‌های پیشین درزمینه درمان‌های مرتبط با نشانگان افسردگی نشان داده است که این اختلال با بهره‌گیری از از داروهای ضدافسردگی، مراجعه به کلینیک‌های روان درمانی با ترکیبی از هر دو این‌ها قابل‌درمان است [21]. 
به نظر می‌رسد توانمندسازی‌شناختی در بهبود بیماری فیبرومالژیا مؤثر خواهد بود. توانمندسازی یکی از اصول کلی ترویج بهداشت است و به تمام حوزه‌های جامعه مربوط می‌شود [22]. احساس توانمندی به افراد کمک می‌کند که تمایل آن‌ها برای مدیریت استرس افزایش یابد و این بروندادی مهم برای تنش‌های ایجادشده است [23]. توانمندی فرایندی پویا، مثبت، تعاملی و اجتماعی است. فرایندی که درارتباط‌با دیگران شکل گرفته و به بهبود سبک زندگی افراد مبتلا به بیماری مزمن مسئولیت‌پذیری، تعامل بهتر با مسئولان بهداشتی و رضایت آنان، پاسخ بهتر به درمان، پیشگیری از عوارض و نگاه مثبت به بیماری منجر می‌شود [24].
 اسچنه و کامبرلاین توانمندی را داشتن قدرت تصمیم‌گیری، دستیابی به اطلاعات و منابع، احساس امیدواری، یادگیری تفکر انتقادی، احساس تنها نبودن، افزایش تصور مثبت از خود غلبه بر برچسب‌ها و رشد و تغییری بی‌پایان می‌دانند [25]. مداخله‌های روان‌شناختی مورداستفاده جهت اثرگذاری بر کنترل استرس، خستگی مزمن و توانمندسازی شامل برنامه‌های مدیریت استرس است. برنامه مدیریت استرس به شیوه ‌شناختی‌ـ‌رفتاری، انواع گوناگون آرمیدگی، تصویرسازی و دیگر تکنیک‌های کاهش اضطراب را با رویکردهای شناختی‌ـ‌رفتاری معمول، مانند بازسازی شناختی، آموزش اثربخشی مقابله‌ای، آموزش ابرازگری و مدیریت خشم، ترکیب کرده است [26]. هدف‌های برنامه مدیریت استرس به شیوه ‌شناختی-‌رفتاری، دررابطه‌با کاهش سطح استرس، شامل جمع‌آوری اطلاعات برای افراد درمورد منابع استرس، ماهیت پاسخ‌های استرس در انسان، انواع راهبردهای مقابله‌ای که در مواجهه با استرس‌زاها به کار می‌روند. آموزش مهارت‌های کاهش اضطراب، ازقبیل آرمیدگی عضلانی تدریجی و تصویرسازی آرام‌بخش، تعدیل و اصلاح ارزیابی‌های شناختی ناسازگار با استفاده از بازسازی شناختی، ارتقاء مهارت‌های حل تعارض بین فردی و ارتباطی از طریق آموزش ابرازگری و مدیریت خشم، افزایش استرس و استفاده از شبکه‌های حمایت اجتماعی از طریق مهارت‌های بین فردی و ارتباطی اصلاح‌شده می‌باشند [27]. 
بنابراین محققان در نتایجی نشان دادند اختلالات روانی استرس و اضطراب بیماران بر اثر آموزش مدیریت استرس کاهش یافته است [28، 29]. جهانشاهی هریس و همکاران در پژوهشی دریافتند درمان مدیریت استرس به شیوه ذهن‌آگاهی مثبت و درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر هیجان در بهبود ادراک درد و کیفیت خواب بیماران فیبرومیالژیا مؤثر بوده است [30]. جعفری و همکاران در مطالعه دیگری دریافتند درمان مبتنی بر مدیریت استرس شناختی-رفتاری بر افسردگی، اضطراب، تنظیم شناختی هیجان و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک‌پذیر مؤثر بوده است، به‌طوری‌که افسردگی، اضطراب و خلق منفی را کاهش داده و کیفیت زندگی بیماران را افزایش داده است [31]. تکنیک‌های مدیریت استرس مورداستفاده برای کاهش اضطراب، استرس و علائم افسردگی، بهبود مهارت‌های اجتماعی، کاهش درد جسمی ناشی از استرس و دستیابی به پیشرفت در تنظیمات و تشخیص‌ها مهم هستند [32].
باتوجه‌به آنچه گفته شد، هرچند دررابطه‌با اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-‌رفتاری بر افسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی و ادراک درد مطالعات پراکنده و متعددی انجام شده است و چنانچه گفته شد اثربخشی این روان‌درمانی نیز در مطالعات پیشین ثابت شده است، اما تاکنون دررابطه‌با اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی-‌رفتاری بر ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی شناختی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا پژوهشی انجام نشده است و ازآنجایی‌که تاکنون این بیماری از طریق دارودرمانی بهبود نیافته است و عوارض جانبی داشته است، بنابراین ضروری دانسته شد به این سؤال پاسخ داده شود که آیا مدیریت استرس به شیوه‌ شناختی-‌رفتاری، بر ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی‌شناختی مبتلایان زن به فیبرومیالژیا تأثیرگذار است؟

روش
مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی از نوع شبه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-‌پس‌آزمون با دو گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) است. جامعه آماری این پژوهش کلیه‌ زنان مبتلابه فیبرومیالژیا بود که در نیم‌سال دوم 1401-1402 به مطب متخصصین روماتولوژی شهر تبریز مراجعه کرده‌اند و توسط فوق تخصص روماتولوژی مبتلابه فیبرومیالژیا تشخیص داده شده بودند و زنان مبتلابه فیبرومیالژیا علائمی مانند درد و سفتی در سراسر بدن، از دست دادن کوتاه‌مدت حافظه، خستگی شدید، افسردگی و اضطراب، مشکلات خواب، مشکلات در فکر، حافظه و تمرکز، سردردهای میگرنی، سوزن سوزن شدن یا بی حسی در دست‌ها و پاها، درد در صورت یا فک، ازجمله اختلالات فک به نام سندرم مفصل گیجگاهی فکی را داشته‌اند و تحت درمان دارویی بودند.

شرکت کنندگان
نمونه پژوهش شامل 36 نفر از این بیماران بود که به‌صورت دردسترس انتخاب و سپس به‌صورت تصادفی ساده در دو گروه به شرح زیر گمارده شدند؛ از همه شرکت‌کنندگان قبل از مطالعه رضایت کتبی آگاهانه دریافت شد. سپس 18 نفر در گروه آزمایش که تحت کلاس‌های آموزشی مدیریت استرس به شیوه‌شناختی-رفتاری طی 10 جلسه 90 دقیقه‌ای آموزش دیدند (جدول شماره 1) و 18 نفر در گروه کنترل که هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافتند نکردند. ملاک‌های ورود به پژوهش (1-تشخیص ابتلا به فیبرومیالژیا توسط پزشک فوق تخصص روماتولوژی، 2- تمایل و رضایت آگاهانه برای شرکت در طرح پژوهش، 3- دامنه سنی 25-60، 4- تحصیلات حداقل دیپلم، 5- عدم دریافت درمان روان‌شناختی طی 6 ماه گذشته) است و ملاک خروج (1- غیبت بیش از 2 جلسه، 2- ابتلاء به اختلالات روان‌پزشکی بنابر تشخیص روان‌پزشک و روان‌شناس و یا سایر بیماری‌های جسمانی مزمن در حین فرایند درمان) است.




شیوه اجرا
 این پژوهش شامل دو مرحله ارزیابی بود. مرحله اول پیش از درمان بود که بیماران پس از داشتن ملاک‌های ورود به‌صورت تصادفی در دو گروه 18 نفره قرار گرفتند و پرسش‌نامه‌های ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی روان‌شناختی جهت ارزیابی در اختیار بیماران قرار گرفت (پیش‌آزمون). مرحله دوم پس از درمان بود که درمان گروهی مدیریت استرس به شیوه‌شناختی-رفتاری به‌مدت 10 جلسه بر روی بیماران گروه آزمایش اجرا شد و سپس بار دیگر ارزیابی از طریق پرسش‌نامه‌های ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی بر روی بیماران انجام شد (پس‌آزمون). گروه کنترل هیچ مداخله‌ای را دریافت نکردند. بیماران در هر دو گروه درمان دارویی معمول برای فییرومیالژیا را دریافت کردند. در هر دو گروه، همسانی دارویی موردلحاظ قرار گرفت و طی دوره درمانی در هیچ کدام از دو گروه از طرف پزشک مربوطه تغییری در نوع داروی درمانی و دُز دریافتی صورت نگرفت. 

ابزار تحقیق

پرسش‌نامه ﺗﺠﺪﻳﺪﻧﻈﺮﺷﺪﻩ ﺩﺭﺩ ﻣﻚ ﮔﻴﻞ(MPQ)

 این پرسش‌نامه را ملزاک در سال (1997) ساخته است و دارای 20 مجموعه عبارت است و هدف آن سنجش درک افراد از درد در ابعاد مختلف (چهار بعد ادراک (حسی درد، ادراک عاطفی درد، ادراک ارزیابی درد، و دردهای متنوع و گوناگون) می‌باشد [33]. روایی و پایایی این پرسش‌نامه را دورکین و همکاران موردبررسی قرار دادند و یافته‌های این پژوهش پایایی و روایی بالایی را برای این پرسش‌نامه نشان دادند [34]. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی حاکی از وجود چهار خرده‌مقیاس حسی درد، ادراک عاطفی درد، ادراک ارزیابی درد، و دردهای متنوع و گوناگون بود. ضریب آلفای کرونباخ به‌ترتیب 0/87، 0/87، 0/83 و 0/86 گزارش شده است. این پرسش‌نامه در ایران موردبررسی قرار گرفته و روایی و پایایی آن مطلوب گزارش شده است. برای نمونه خسروی و همکاران [35] در پژوهش خود آلفای کرونباخ کلی این پرسش‌نامه را 0/85 و آلفای کرونباخ هر چهار مؤلفه آن را بالای 0/80 گزارش کردند.

پرسش‌نامه خستگی مزمن 
 چالدر و همکاران یک ابزار کوتاه 14 ماده‌ای را ساخته‌اند که علامت‌های ذهنی و بدنی خستگی را اندازه‌گیری می‌کند. نمره‌گذاری براساس طیف لیکرت از اصلاً 1 تا خیلی زیاد 4 می‌باشد. روایی و پایایی این مقیاس را چالدر و همکاران [36] موردبررسی قرار دادند و با بهره‌گیری از فهرست علائم مصاحبه بالینی، حساسیت 75 درصد و ویژگی 74 درصد به دست آمده است. ضریب همسانی درونی برای پرسش‌های خستگی بدنی 0/85 و برای پرسش‌های خستگی ذهنی 0/82 بود. افروزه و همکاران [37] روایی محتوایی این پرسش‌نامه را با استفاده از شاخص روایی محتوا بررسی و مناسب گزارش کردند (0/85=CVR و 0/7=CVI). 

پرسش‌نامه توانمندسازی روانشناختی
این پرسش‌نامه را توماس و ولتهوس [38] طراحی و تدوین کرده‌اند که از چهار بعد احساس شایستگی، احساس خودمختاری، احساس مؤثر بودن و احساس معنی‌دار بودن تشکیل شده است. پرسش‌نامه مذکور شامل 16 سؤال بسته-پاسخ براساس طیف 5 درجه‌ای لیکرت می‌باشد، طیف مورداستفاده در پرسش‌نامه براساس طیف 5 گزینه‌ای لیکرت می‌ٔ‌باشند (کاملا ًموافقم =5 تا کاملاً مخالفم=1). مجموع امتیازات از جمع نمرات 1 تا 16 گویه به دست می آید، حد پایین 16 و حد بالا 80 می‌باشد. این پرسش‌نامه در مطالعات متعددی در ایران به کار گرفته شده و اعتباریابی شده است، ازجمله می‌توان به پژوهش امراهی [39] اشاره کرد که پایایی پرسش‌نامه را 92/0 براساس ضریب آلفای کرونباخ گزارش کردند.
به منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد و برای بررسی اثربخشی گروه آزمایش بر گروه کنترل از آزمون کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) با در نظر گرفتن پیش‌فرض‌ها انجام شد.

یافته‌ها
این پژوهش بر روی زنان انجام شده است و سن پاسخگویان در گروه کنترل بین 26 تا60 سال بوده و میانگین سنی 41/94 گزارش شده است و در گروه آزمایش بین 29 تا50 سال بوده و میانگین سنی 39/61 بوده است. سطح تحصیلات در گروه کنترل مقطع دیپلم 25 درصد، کارشناسی 13/9 درصد و بالاتر از کارشناسی 11/1 بوده است. در گروه آزمایش مقطع دیپلم 22/2 درصد، کارشناسی 19/4 درصد و بالاتر از کارشناسی 8/3 درصد بوده است (جدول شماره 2).



در ادامه آماره‌های توصیفی متغیرهای پژوهش در جدول شماره 3 گزارش شده است. براساس جدول شماره 3، نمرات میانگین مؤلفه‌های ادراک درد و خستگی مزمن در پیش‌آزمون بیشتر بوده و در پس‌آزمون کاهش یافته است. در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل با آموزش مدیریت استرس به شیوه‌ شناختی- رفتاری، ادراک درد و خستگی مزمن در بیماران فیبرومیالژیا بهبود یافته است، اما نمرات مؤلفه‌های توانمندسازی‌شناختی در پیش‌آزمون کمتر بوده و در پس‌آزمون افزایش یافته است. در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، با آموزش مدیریت استرس به شیوه‌شناختی-رفتاری، توانمندسازی‌شناختی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا بهبود یافته است.






در ادامه جهت بررسی پیش‌فرض نرمال بودن توزیع از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد که نتایج حاکی از نرمال بودن توزیع داده‌ها بود (0/05 بـاتوجه‌به برقرار بودن پیش‌فرض‌ها تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج آزمون لامبدا ویلکز نشان داد نمرات زیرمؤلفه‌های ادراک درد حداقل در یکی از مؤلفه‌ها در بین گروه آزمایش و کنترل معنادار بوده است (P<01  و F=51/97). نتایج جدول شماره 4، بیانگر این است که تفاوت معنی‌دار در همه مؤلفه‌های ادراک درد در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد.



در جدول شماره 4، آزمون کواریانس چندمتغیره برای مقایسه زیرمؤلفه‌های ادراک درد در بین گروه آزمایش و کنترل به کار برده شد. جهت بررسی همگنی رگرسیون و فقدان تعامل بین گروه‌ها با نمرات پیش‌آزمون، مفروضه یکسانی شیب رگرسیون بررسی شد و باتوجه‌به نتایج این فرض موردتأیید  قرار گرفت. اثر اصلی مؤلفه‌های ادراک درد در گروه آزمایش و کنترل در پس‌آزمون نیز معنادار است. بنابراین آموزش مدیریت استرس به شیوه ‌شناختی-‌رفتاری بر ادراک درد مؤثر بوده است.
برای بررسی مدیریت استرس به شیوه‌شناختی رفتاری بر مؤلفه‌های خستگی مزمن در مبتلایان به فیبرومیالژیا از آزمون کواریانس چندمتغیره استفاده شد. جهت بررسی پیش‌فرض نرمال بودن توزیع از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد که نتایج حاکی از نرمال بودن توزیع داده‌ها بود (P>0/05). برای بررسی فرض همگنی واریانس ها از آزمون لون استفاده شد. فرض همگن واریانس ها درمورد مؤلفه های خستگی مزمن برقرار بود (P>0/05). همگنی ماتریـس واریانس-کوواریانس مؤلفه های خستگی مزمن نیز از طریق آزمون باکس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از عدم معناداری آزمون باکس بود، بنابراین این فرض نیز تأیید شد (P=0/472 و F=0/839 و M-Box=2/688). بـاتوجهبه برقرار بودن پیشفرض ها تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج آزمون المبدا ویلکز نشان داد نمرات زیرمؤلفه های خستگی مزمن حداقل در یکی از مؤلفه ها در بین گروه آزمایش و کنترل معنادار بوده است (P<01 و F=75/01). نتایج جدول شماره 5، بیانگر این است که تفاوت معنی‌دار در همه مؤلفه‌های خستگی مزمن در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد.



در جدول شماره 5، آزمون کواریانس چند متغیره مانکوا برای مقایسه زیرمؤلفه‌های خستگی مزمن در بین گروه آزمایش و کنترل به کار برده شد. جهت بررسی همگنی رگرسیون و فقدان تعامل بین گروه‌ها با نمرات پیش‌آزمون، مفروضه یکسانی شیب رگرسیون بررسی شد و باتوجه‌به نتایج این فرض موردتأیید قرار گرفت. اثر اصلی مؤلفه‌های خستگی مزمن در گروه آزمایش و کنترل در پس‌آزمون نیز معنادار است.
برای بررسی مدیریت استرس به شیوه‌شناختی رفتاری بر مؤلفه‌های توانمندسازی شناختی در مبتلایان به فیبرومیالژیا از آزمون کواریانس چندمتغیره استفاده شد. جهت بررسی پیش‌فرض نرمال بودن توزیع از آزمون کالموگروف- اسمیرنوف استفاده شد که نتایج حاکی از نرمال بودن توزیع داده‌ها بود (P>0/05). برای بررسی فرض همگنی واریانس ها از آزمون لون استفاده شد. فرض همگن واریانس ها درمورد مؤلفه های توانمندسازی شناختی برقرار بود (P>0/05). همگنی ماتریـس واریانس-کوواریانس مؤلفه های توانمندسازی شناختی نیز از طریق آزمون باکس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از عدم معناداری آزمون باکس بود، بنابراین این فرض نیز تأیید شد (P=0/472 و F=0/839 و M-Box=2/688). بـاتوجه به برقرار بودن پیشفرض ها تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج آزمون المبدا ویلکز نشان داد نمرات زیرمؤلفه های توانمندسازی شناختی حداقل در یکی از مؤلفه ها در بین گروه آزمایش و کنترل معنادار بوده است (P<01 و F=75/01). 
نتایج جدول شماره 6، بیانگر این است که تفاوت معنی‌دار در همه مؤلفه‌های توانمندسازی‌شناختی در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد.
 در جدول شماره 6، آزمون کواریانس چندمتغیره برای مقایسه زیرمولفه‌های توانمندسازی‌شناختی در بین گروه آزمایش و کنترل به کار برده شد. جهت بررسی همگنی رگرسیون و فقدان تعامل بین گروه‌ها با نمرات پیش‌آزمون، مفروضه یکسانی شیب رگرسیون بررسی شد و باتوجه‌به نتایج این فرض موردتأیید  قرار گرفت. اثر اصلی مؤلفه‌های توانمندسازی‌شناختی در گروه آزمایش و کنترل در پس‌آزمون نیز معنادار است. 



بحث 
 این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی مدیریت استرس به شیوه‌شناختی رفتاری بر ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی شناختی مبتلایان به فیبرومیالژیا انجام شد که نتایج پژوهش نشان داد مدیریت استرس به شیوه ‌شناختی-رفتاری بر مؤلفه‌های ادراک درد در مبتلایان به فیبرومیالژیا تأثیر دارد. این یافته با مطالعات شکوهی‌نجات و همکاران [29]، جهان‌شاهی و همکاران [30]، درتاج و همکاران [40]، حاجی‌لو و همکاران [41]، تایلور و همکاران [42]، پرادوس و همکاران [43]، تابو و همکاران [44]، متسوموتو و همکاران [45]، لیو و همکاران [46] و ملزاک و همکاران [47] همسو بوده است. 
شکوهی نجات و همکاران [29] در مطالعه‌ای دریافتند آموزش شناختی مدیریت استرس به شیوه ذهن‌آگاهی بر افکار خودکارمنفی، علائم روان‌شناختی، شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران زن مبتلا به فیبرومیالژیا مؤثر بوده است. جهان‌شاهی و همکاران [30] در مطالعه‌ای نشان دادند درمان ذهن‌آگاهی مثبت و درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر هیجان در بهبود ادراک درد و کیفیت خواب بیماران فیبرومیالژیا مؤثر بوده است. درتاج و همکاران [40] در پژوهشی نشان دادند دوره‌های آموزشی مدیریت استرس ‌شناختی-‌رفتاری بر تحمل پریشانی، ادراک درد و اینترلوکین 12 در بیماران ام‌اس مؤثر بوده است. براساس شواهد می‌توان گفت مدیریت استرس به شیوه شناختی-‌رفتاری نه‌تنها برای اختلالات روان‌پزشکی [45] بلکه برای اختلالات جسمی نیز مؤثر است [46]. 
ازنظر نوروسایکولوژیکی، نظریه کنترل دروازه‌ای درد بیان می‌کند نوعی مکانیسم دروازه‌ای در نخاع می‌باشد که نقش میانجیگری را در تکانه درد دارد باز و بسته شدن دروازه، میزان اطلاعاتی که از مناطق آسیب‌دیده به مغز فرستاده می‌شود را تعدیل می‌کند. افکار منفی دروازه را باز می‌کند که باعث می‌شود اطلاعات بیشتری درباره درد از این طریق عبور کند؛ درحالی‌که افکار مثبت دروازه را بسته و پیام درد را محدود می‌کند؛ درنتیجه پیام‌های درد می‌تواند شدت یا کاهش یابند [47]. بنابراین ازآنجایی‌که بیماران با میزان بالایی از استرس و پریشانی هیجانی مواجه می‌باشند و این استرس می‌تواند به باز شدن دروازه درد و درنتیجه افزایش ادراک بیماران از درد منجر شود، می‌توان نتیجه گرفت که برنامه‌های مدیریت استرس با تمرکز بر شناخت و رفتارهای ناکارآمد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا درباره بیماریشان، جایگزینی شناخت‌ها و افکار مثبت به‌جای آن‌ها ازیک‌سو [40] و آموزش آرامش عضلانی ازسوی‌دیگر، می‌تواند به مدیریت استرس و بسته شدن دروازه درد منجر شود و درنتیجه باعث ادراک مثبت از درد و متعاقباً کاهش احساس درد در این بیماران شود ‌‌[40].
در توجیه این فرض می‌توان گفت مداخلات مدیریت استرس زمانی ثمربخش است که شخص از دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار گیرد تا موقعیت‌های فشارزا شناسایی شود و تعاملات روانی، جسمانی و محیطی یکپارچه شوند تا بتوانند راهبردهای مقابله‌ای مؤثر و کارآمد ازجمله مهارت حل مسئله برای مواجهه با این موقعیت‌ها را به کارگیرند. این مداخله شناسایی افکارناکارآمد، بازسازی‌شناختی و برنامه‌ریزی فعالیت‌ها را شامل می‌شود. تحریف‌های شناختی و درنتیجه‌ یادگیری ایجاد می‌شوند و هدف برنامه‌ مدیریت استرس به شیوه‌ شناختی-‌رفتاری جمع‌آوری اطلاعات برای افراد درمورد منابع استرس، ماهیت پاسخ‌های استرس در انسان‌ها، انواع راهبردهای مقابله‌ای که در مواجه به استرس‌زاها به کار می‌روند، تعدیل و اصلاح ارزیابی‌های شناختی ناسازگار با استفاده از بازسازی شناختی و غیره می‌باشد. بر همین اساس در تبیین نتایج این پژوهش باید گفت که این درمان با ایجاد ارزیابی‌‌های واقع‌بینانه و شناخت مناسب سبب می‌شود فرد احساس بیگانگی از خود را رها و با شناختی که نسبت به باورها و تحریف‌های شناختی خود پیدا می‌کند احساس ارزشمند بودن کند و این به‌نوبه‌خود باعث افزایش احساس تعهد و مهار درد در فرد می‌شود [48]. 
نتایج دیگر نشان داد آموزش مدیریت استرس به شیوه‌شناختی رفتاری بر مؤلفه‌های خستگی مزمن در مبتلایان به فیبرومیالژیا تأثیر دارد. این یافته با مطالعات افروزه و همکاران [37]، طاهری و سجادیان [49]، حسینی‌فرد و تبرایی [50]، کوپر [51]، ویلانی و همکاران [52]، سمبویج و همکاران [53] و لوپز و همکاران [54] همسو بوده است. افروزه و همکاران [37] در پژوهشی نشان دادند آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-‌رفتاری توانسته است، خستگی مزمن و اضطراب مرگ زنان تحت درمان با همودیالیز را در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پس‌آزمون، به‌طور معناداری کاهش دهد. طاهری و سجادیان [49] در پژوهشی نشان دادند مدیریت شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی سبب کاهش اضطراب، افسردگی در کارکنان مبتلابه خستگی مزمن شده است. 
سمبویج و همکاران [53] در مطالعه‌ای نشان دادند 93 درصد از پرستاران مرتباً تحت عوامل استرس‌زای محیط کار قرار دارند. زمانی که بسیاری از عوامل روانی-‌اجتماعی خارج از حیطه کنترل باشد تراکم فشارهای وارده بر روی زندگی فردی و شغلی پرستاران تأثیر می‌گذارد و میزان خستگی مزمن را افزایش می‌دهد، به‌طوری‌که مدیریت استرس می‌تواند این مشکلات شغلی پرستاران را کاهش دهد.
 دررابطه‌با این یافته‌ها می‌توان گفت بیماری فیبرومیالژیا یک سندرم درد اسکلتی‌عضلانی مزمن است که با درد در سطح گسترده، نقاط حساس، خستگی و اختلال خواب مشخص می‌شود. خستگی یکی از عوارض این درمان به شمار می‌رود. روش‌های آرامیدگی ازجمله آرامیدگی عضلانی تدریجی، آموزش خودزاد و مراقبه که در این برنامه به آزمودنی‌ها آموزش داده شد، به‌طور مؤثری به کاهش خستگی این بیماران منجر شد. روش‌های آرامیدگی به‌کاررفته در این برنامه ازقبیل آرامیدگی عضلانی تدریجی به‌عنوان روش‌های مؤثر در درمان خستگی در بیماری‌های مزمن در تحقیقات مختلف موردتأیید قرار گرفته است [37]. 
مطالعات غفاری و همکاران [55] در این راستا نشان می‌دهد تکنیک آرام‌سازی پیشرونده عضلانی، خستگی بیماران را کاهش می‌دهد. استرس پیش از آنکه در واکنش‌های رفتاری نمود پیدا کند، با اعمال فشارهای متعدد بر فرد، تعادل روانی و عاطفی وی را برهم می‌زند و یکی از اشکال این بی‌تعادلی همان خستگی ذهنی و هیجانی است. از دیگر منابع استرس در افراد، عدم شناخت دقیق موقعیت‌های استرس‌زا و نداشتن کنترل بر آن‌هاست [56]. بنابراین تأثیر تکنیک‌های شناختی آموزش داده‌شده در این برنامه بر سازگاری بهتر با مشکلات عدیده بیماری، آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری به‌عنوان یک روش مؤثر و کم هزینه می‌تواند برای این بیماران بسیار سودمند باشد [54].
 همچنین نتایج نشان داد آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری بر مؤلفه‌های توانمندسازی شناختی در مبتلایان به فیبرومیالژیا تأثیر دارد. این یافته با مطالعات زائری و همکاران [26]، حاجی‌لو و همکاران [41]، انگناستولی و همکاران [57]، لین و همکاران [58] همسو بوده است. زائری و همکاران [26] در پژوهشی نشان دادند بین گروه آزمایش و کنترل ازنظر ابعاد خستگی هیجانی و کفایت شخصی و ازنظر توانمندسازی روان‌شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. حاجی‌لو و همکاران [41] در پژوهشی نشان دادند آموزش مدیریت استرس‌شناختی-رفتاری می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی تاب‌آوری (شایستگی و تحمل عاطفه منفی) بیماران را افزایش دهد. 
لین و همکاران [59] در مطالعه‌ای دریافتند برنامه آموزشی روانی-رفتاری مبتنی بر توانمندسازی بر علائم عصب روان‌پزشکی در افراد مبتلابه اختلال شناختی خفیف مؤثر بوده است و نشان دادند راهکارهای افزایش مقابله با دردسرهای روزانه و برانگیختگی عاطفی، همراه با جهت‌گیری مثبت‌تر به سوی داشتن یک زندگی رضایت‌بخش و آینده‌نگر، ممکن است، تأثیرات دلگرم‌کننده‌ای داشته باشد.
مهرابیان و همکاران [60] در پژوهشی باعنوان ارتباط میان توانمندسازی، فرسودگی شغلی و استرس شغلی در میان پرستاران در مراکز آموزشی در رشت نشان دادند ارتباط معنادار و منفی میان استرس شغلی و توانمندسازی وجود دارد. همچنین جین و همکاران [61] به منظور ارزیابی تأثیر برنامه‌های آموزشی در پرستاران، مطالعه‌ای نیمه‌تجربی در چین انجام دادند که نتایج پژوهش آن‌ها نمایانگر ارتقای دانش و عملکرد و رفتار پرستاران بعد از آموزش بود. یافته‌های مطالعه جین و همکاران با نتایج پژوهش حاضر هم‌راستاست. 
بنابراین می‌توان گفت اجرای مداخلات آموزشی با استفاده از روش‌های آموزشی فعال و مبتنی بر تئوری‌های رفتاری به ارتقای عملکرد بیماران و رفتارهای پربازده مانند توانمندسازی روان‌شناختی و حذف یا کاهش برخی مؤلفه‌های نامناسب سازمانی مانند خستگی منجر می‌شود. ازسوی‌دیگر عملکرد مؤثر نیز هم به داشتن مهارت‌ها و هم به باور در توانایی انجام آن مهارت‌ها نیازمند است. اداره کردن موقعیت‌های متغیر، مبهم، غیرقابل پیش‌بینی و استرس‌زا مستلزم داشتن مهارت‌های چندگانه است. مهارت‌های قبلی برای پاسخ به تقاضاهای گوناگون موقعیت‌های مختلف جدید باید غالباً به شیوه‌هایی ساماندهی شود. آموزش مدیریت استرس از طریق بازسازی شناختی و مبارزه با افکار منفی، قضاوت‌های افراد درباره توانایی‌های خویش را اصلاح و باور به خودکارآمدی در آنان را تقویت می‌کند.
 مطالعات قمری گیوی و همکاران [62] در این راستا اعتقاد دارد بازسازی، توانمندسازی روان‌شناختی بر روی مفهوم‌سازی و انعطاف‌پذیری ذهنی افراد را افزایش می‌دهد که درنهایت عملکرد آنان را بهبود می‌بخشد. زمانی که افراد در گروه قرار می‌گیرند با یکدیگر آشنا می‌شوند، انسجام و پیوستگی گروهی در میان آن‌ها شکل می‌گیرد، احساس امنیت را تجربه می‌کنند، از توجه مثبت غیرمشروط از سوی دوستان و همتایان خود برخوردار می‌شوند، در قبال خود و دیگران احساس مسئولیت می‌کنند، علاقه اجتماعی در آن‌ها تقویت می‌شود، سعی می‌کنند با تمام وجود بیماری در حل مشکلات یکدیگر مشارکت جویند و به یکدیگر کمک کنند؛ این شرایط احساس بهزیستی و شادابی و سرزندگی را در آن‌ها قوت می‌بخشد و بازسازی توانمندسازی در بیماران فیبرومیالژیا در نهایت باعث مدیریت شرایط سخت و بحرانی می‌گردد و افراد توانمندشده دارای اعتمادبه‌نفس بالا می‌شوند. نتایج بررسی حاضر نشان می‌دهد با طراحی برنامه‌های طولانی‌مدت به منظور افزایش توانمندسازی به زنان مبتلابه فیبرومیالژیا و مداخله مدیریت استرس به شیوه ‌شناختی-رفتاری در خانواده‌های ایشان می‌توان کارکردهای اجرایی آنان را افزایش داد [63].

نتیجه‌گیری
آموزش مهارت‌های مدیریت استرس موجود در این برنامه به بیماران کمک می‌کند تا موقعیت‌های فشارزا را شناسایی کنند و راهبردهای مقابله‌ای مؤثر و کارآمد ازجمله مهارت حل مسئله برای مواجهه با این موقعیت‌ها را به کار گیرند. همچنین این بیماران در جریان مداخله آموختند که چگونه می‌توانند شرایط دارای فشار روانی را به موقعیت‌های قابل‌کنترل و غیرقابل‌کنترل تقسیم کنند و به دو شکل مسئله‌مدار و هیجان‌مدار با آن‌ها برخورد کنند. همچنین روش‌های آرامیدگی آموزش‌داده در این روش نیز به کاهش ادراک درد، خستگی مزمن و افزایش توانمندسازی شناختی در این بیماران منجر شده است. پژوهش حاضر نیز همانند پژوهش‌های دیگر با محدودیت‌هایی مواجه بوده است که ازجمله آن‌ها می‌توان گفت پژوهش حاضر فقط بر روی زنان مبتلابه فیبرومیالژیا در شهر تبریز انجام شده است که در تعمیم نتایج به سایر افراد جامعه دارای محدودیت است. ازآنجایی‌که یافته‌های پژوهش براساس مقیاس و استفاده از پرسش‌نامه بود و پرسش‌نامه‌ها اصولاً به‌دلیل یافته‌های ناخودآگاه، مستعد تحریف هستند و این ممکن است نتایج پژوهش را به مخاطره بیاندازد. باتوجه‌به محدودیت زمانی دوره پیگیری انجام نشده است. پیشنهاد می‌شود این پژوهش بر روی سایر زنان و مردان مبتلابه فیبرومیالژیا و در شهرهای دیگر نیز انجام شود و با نتایج پژوهش حاضر مقایسه گردد. همچنین به منظور حفظ بهتر نتایج، دوره‌های پیگیری نیز در پژوهش‌های بعدی موردتوجه قرار گیرد. 

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش این مطالعه دارای تأیید اخلاقی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر و با کد IR.IAU.TABRIZ.REC.1402.274 می‌باشد و ثبت پروتکل مطالعه کار آزمایی بالینی نیز با کد IRCT20231122060140N1 در مرکز ثبت کار آزمایی بالینی ایران انجام شده است.

حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایان‌نامه کارشناسی ارشد المیرا شرقی رشه روان‌شناسی بالینی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر است و این پژوهش هیچ‌گونه کمک مالی از سازمانی‌های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است..

مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی و ویراستاری: المیرا شرقی؛ تحقیق و بررسی: ابراهیم نوری؛ نظارت: حسین رستمی.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.

تشکر و قدردانی
از رئیس مرکز دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر و مسئولین مراکز روماتولوژی برای کمک و حمایتشان تشکر و تقدیر می‌شود. همچنین از کمک و شکیبایی همه بیمارانی که شرکت در این پژوهش را پذیرفتند، قدردانی می‌شود.



 
References
  1. Conversano C, Carmassi C, Bertelloni CA, Marchi L, Micheloni T, Carbone MG, et al. Potentially traumatic events, post-traumatic stress disorder and post-traumatic stress spectrum in patients with fibromyalgia. Clinical and Experimental Rheumatolog. 2019; 37 Suppl 116(1):39-43. [PMID]
  2. Galvez-Sánchez CM, Muñoz Ladrón de Guevara C, Montoro CI, Fernández-Serrano MJ, Duschek S, Reyes Del Paso GA. Cognitive deficits in fibromyalgia syndrome are associated with pain responses to low intensity pressure stimulation. Plos One. 2018; 13(8):e0201488. [DOI:10.1371/journal.pone.0201488] [PMID] [PMCID]
  3. Marques AP, Santo ASDE, Berssaneti AA, Matsutani LA, Yuan SLK. Prevalence of fibromyalgia: Literature review update. Revista Brasileira de Reumatologia. 2017; 57(4):356-63. [DOI:10.1016/j.rbre.2017.01.005] [PMID]
  4. Heidari F, Afshari M, Moosazadeh M. Prevalence of fibromyalgia in general population and patients, A systematic review and meta-analysis. Rheumatology International. 2017; 37(9):1527-39. [DOI:10.1007/s00296-017-3725-2] [PMID]
  5. Miró E, Diener FN, Martínez MP, Sánchez AI, Valenza MC. [Fibromyalgia in men and women: Comparison of the main clinical symptoms (Spanish)]. Psicothema. 2012; 24(1):10-5. [PMID]
  6. Calandre EP, Rico-Villademoros F. The role of antipsychotics in the management of fibromyalgia. CNS Drugs. 2012; 26(2):135-53. [DOI:10.2165/11597130-000000000-00000] [PMID]
  7. Cassisi G, Sarzi-Puttini P, Casale R, Cazzola M, Boccassini L, Atzeni F, et al. Pain in fibromyalgia and related conditions. Reumatismo. 2014; 66(1):72-86. [DOI:10.4081/reumatismo.2014.767] [PMID]
  8. Bjørklund G, Dadar M, Chirumbolo S, Aaseth J. Fibromyalgia and nutrition: Therapeutic possibilities? Biomedicine & Pharmacotherapy. 2018; 103:531-8. [DOI:10.1016/j.biopha.2018.04.056] [PMID]
  9. Ram PR, Jeyaraman M, Jeyaraman N, Nallakumarasamy A, Khanna M, Gupta A, et al. Beyond the pain: A systematic narrative review of the latest advancements in fibromyalgia treatment. Cureus. 2023; 15(10):e48032. [DOI:10.7759/cureus.48032]
  10. Franco KFM, Miyamoto GC, Franco YRDS, Salvador EMES, do Nascimento BCB, Menten LA, et al. Is pilates more effective and cost-effective than aerobic exercise in the treatment of patients with fibromyalgia syndrome? A randomized controlled trial with economic evaluation. European Journal of Pain. 2023; 27(1):54-71. [DOI:10.1002/ejp.2039] [PMID]
  11. Manojlović D, Kopše EI. The effectiveness of aerobic exercise for pain management in patients with fibromyalgia. European Journal of Translational Myology. 2023; 33(3):11423. [DOI:10.4081/ejtm.2023.11423] [PMID] [PMCID]
  12. Malin K, Littlejohn GO. Stress modulates key psychological processes and characteristic symptoms in females with fibromyalgia. Clinical and Experimental Rheumatology 2013; 31(6 Suppl 79):S64-71. [PMID]
  13. Davoodi M, Shameli L, Hadianfard H. The effectiveness of acceptance and commitment therapy on chronic fatigue syndrome and pain perception in people with multiple sclerosis. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2019; 25 (3):250-65. [DOI:10.32598/ijpcp.25.3.250]
  14. Chisari C, Chilcot J. The experience of pain severity and pain interference in vulvodynia patients: The role of cognitive-behavioural factors, psychological distress and fatigue. Journal of Psychosomatic Research,. 2017; 93:83-9. [DOI:10.1016/j.jpsychores.2016.12.010] [PMID]
  15. Cohen S, Kamarck T, Mermelstein R. A global measure of perceived stress. Journal of Health and Social Behavior. 1983; 24(4):385-96. [DOI:10.2307/2136404] [PMID]
  16. Soleymani P, Kazemi R, Taklavi S, Narimani M. [Effectiveness of group acceptance and commitment therapy on perceived stress and pain perception of women with fibromyalgia. Journal of Anesthesiology and Pain. 2020; 11(2):68-79. [Link]
  17. Sarkhel S. Kaplan and Sadock's synopsis of psychiatry: Behavioral sciences/clinical psychiatry, 10th edition. Indian Journal of Psychiatry. 2009; 51(4):331. [PMCID]
  18. Schutzer SE, Liu T, Tsai CF, Petyuk VA, Schepmoes AA, Wang YT, et al. Myalgic encephalomyelitis/chronic fatigue syndrome and fibromyalgia are indistinguishable by their cerebrospinal fluid proteomes. Annals of Medicine. 2023; 55(1):2208372. [DOI:10.1080/07853890.2023.2208372] [PMID] [PMCID]
  19. Institute of Medicine. Beyond myalgia encephalomyelitis/chronic fatigue syndrome. Washington: National Academies Press; 2015. [DOI:10.17226/19012]
  20. Veauthier C, Hasselmann H, Gold SM, Paul F. The Berlin treatment algorithm: Recommendations for tailored innovative therapeutic strategies for multiple sclerosis-related fatigue. The EPMA Journal. 2016; 7(1):25. [DOI:10.1186/s13167-016-0073-3] [PMID] [PMCID]
  21. Bai Z, Luo S, Zhang L, Wu S, Chi I. Acceptance and commitment therapy (ACT) to reduce depression: A systematic review and meta-analysis. Journal of Affective Disorders. 2020; 260:728-37. [DOI:10.1016/j.jad.2019.09.040] [PMID]
  22. Rajabi G, Zolmajd Z. [Psychometric properties of the Persian version of the family empowerment scale (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2018; 24(2):216-29.  [DOI:10.32598/ijpcp.24.2.216]
  23. Mohammadi Nasab R, Fakhimi Azar S, Pasban M, Bohloli N. [Determining the psychological factors affecting the ability of nurses - A case study of Al-Ghadir Naja hospital (Persian)]. Journal of Police Medicine. 2021; 10(3):177-84. [Link]
  24. Bashar FR, Vahedian-Azimi A, Salesi M, Hajiesmaeili M, Shojaei S, Farzanegan B, et al. Spiritual health and outcomes in muslim ICU patients: A nationwide cross-sectional study. Journal of Religion and Health. 2018; 57(6):2241-57. [DOI:10.1007/s10943-017-0543-5] [PMID]
  25. Vahedian-Azimi A, Rahimi Bashar F, Amini H, Salesi M, Alhani F. [Effect of family-centered empowerment model on quality of life in adults with chronic diseases: A systematic review and meta-analysis study (Persian)]. Journal of Hayat. 2018; 24(2):152-73. [Link]
  26. Zaeri S, Neasi A, Khaje N. [The effectiveness of stress management training on psychological empowerment and job burnout (Persian)]. Iran Occupational Health. 2020; 17(1):610-21. [Link]
  27. Antoni MH, Baggett L, Ironson G, LaPerriere A, August S, Klimas N, et al. Cognitive-behavioral stress management intervention buffers distress responses and immunologic changes following notification of HIV-1 seropositivity. Journal of consulting and Clinical Psychology. 1991; 59(6):906-15. [DOI:10.1037//0022-006X.59.6.906] [PMID]
  28. Bhattacharya S, Goicoechea C, Heshmati S, Carpenter JK, Hofmann SG. Efficacy of cognitive behavioral therapy for anxiety-related disorders: A meta-analysis of recent literature. Current Psychiatry Reports. 2023; 25(1):19-30. [DOI:10.1007/s11920-022-01402-8] [PMID] [PMCID]
  29. Shokoohi Nejad N, Bayat M R, Zanganeh Motlagh F. [Comparing the effectiveness of cognitive therapy based on mindfulness and compassion therapy on automatic negative thoughts, psychological symptoms, pain intensity, and quality of life in patients with fibromyalgia (Persian)]. Journal of Arak University Medical Sciences. 2022; 25(1):156-73. [DOI:10.32598/jams.25.1.6744.1]
  30. Jahanshahi Hesari N, Asgari P, Naderi F, Heidari A. Effectiveness of positive mindfulness therapy and emotion-focused cognitive-behavioral therapy in improving pain perception and sleep quality in fibromyalgia patients. International Journal of Musculoskeletal Pain Prevention. 2021; 6(4):564-72. [DOI:10.52547/ijmpp.6.4.564]
  31. Jafari M, Sabahi P, Jahan F, Sotodeh Asl N. Effectiveness of cognitive-behavioral stress management for depression, anxiety, cognitive emotion regulation, and quality of life in patients with irritable bowel syndrome: A quasi-experimental study.  Jundishapur Journal of Chronic Disease Care. 2022; 11(2):e122098. [DOI:10.5812/jjcdc.122098]
  32. Zisopoulou T, Varvogli L. Stress management methods in children and adolescents: Past, present, and future. Hormone Research in Paediatrics. 2023; 96(1):97-107. [DOI:10.1159/000526946] [PMID]
  33. Melzack R. The McGill Pain Questionnaire: Major properties and scoring methods. Pain. 1975; 1(3):277-99. [DOI:10.1016/0304-3959(75)90044-5] [PMID]
  34. Dworkin RH, Turk DC, Revicki DA, Harding G, Coyne KS, Peirce-Sandner S, et al. Development and initial validation of an expanded and revised version of the Short-form McGill Pain Questionnaire (SF-MPQ-2). Pain. 2009; 144(1-2):35-42. [DOI:10.1016/j.pain.2009.02.007] [PMID]
  35. Khosravi M, Sadighi S, Moradi S, Zendehdel K. [Persian-McGill pain questionnaire; translation, adaptation and reliability in cancer patients: a brief report (Persian)]. Tehran Univerity Medical Journal. 2013; 71(1):53-8. [Link]
  36. Chalder T, Berelowitz G, Hirsch S. Development of a fatigue scale. Journal of sychosomatic Research. 1993; 37(2):147-53. [DOI:10.1016/0022-3999(93)90081-P] [PMID]
  37. Afrozeh F, Askarizadeh G, Towhidi A. [The effectiveness of cognitive-behavioral stress management training on chronic fatigue and death anxiety in women under the cure of dominating (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatric Nursing. 2019; 7(4):58-63. [DOI:10.21859/ijpn-07408]
  38. Thomas KW, Velthouse AB. Cognitive element of emprowment: an interpretive model of intrinsic task motivation. Academy of Management Journal. 1990; 15(4):666-81. [DOI:10.5465/amr.1990.4310926]
  39. Emrahi A, Ghalavandi H, Seyyed Abbaszadeh MM. [Investigating the relationship between the quality of work life and organizational socialization with organizational learning and cognitive empowerment among Urmia University employees (Persian)]. Educational Leadership and Management. 2013; 8(2):9-26. [Link]
  40. Dortaj A, Aliakbari Dehkordi M, aser Moghadasi A, Alipour A. [The effectiveness of acceptance and commitment therapy on distress tolerance, pain perception and interleukin-12 in patients with multiple sclerosis (Persian)]. Quarterly of Applied Psychology. 2021; 15(1):49-72. [DOI:10.52547/apsy.2021.216250.0]
  41. Hajilou M, Ahadi H, Seirafi MR, Shahbeigi S, Rafiepoor A. The effectiveness of stress management training based on cognitive-behavioral model on quality of life in patiens with MS. Journal of Psychological Science. 2019; 17(72):893-97. [Link]
  42. Taylor P, Dorstyn DS, Prior E. Stress management interventions for multiple sclerosis: A meta-analysis of randomized controlled trials. Journal of Health Psychology. 2020; 25(2):266-79. [DOI:10.1177/1359105319860185] [PMID]
  43. Prados G, Miró E, Martínez MP, Sánchez AI, Lami MJ, Cáliz R. Combined cognitive-behavioral therapy for fibromyalgia: Effects on polysomnographic parameters and perceived sleep quality. International Journal of Clinical and Health Psychology. 2020; 20(3):232-42. [DOI:10.1016/j.ijchp.2020.04.002] [PMID] [PMCID]
  44. Taub C, Fisher H, Amiel C, Jutagir D, Bouchard L, Gudenkauf L, et al. Baseline pain intensity and pain interference moderate effects of cognitive behavioral stress management on leukocyte inflammatory gene expression in women with breast cancer. The Journal of Pain. 2017; 18(4):S81. [DOI:10.1016/j.jpain.2017.02.279]
  45. Matsumoto K, Hamatani S, Shimizu E. Effectiveness of videoconference-delivered cognitive behavioral therapy for adults with psychiatric disorders: Systematic and meta-analytic review. Journal of Medical Internet Research. 2021; 23(12):e31293. [DOI:10.2196/31293] [PMID] [PMCID]
  46. Liu J, Gill NS, Teodorczuk A, Li ZJ, Sun J. The efficacy of cognitive behavioural therapy in somatoform disorders and medically unexplained physical symptoms: A meta-analysis of randomized controlled trials. Journal of Affective Disorders. 2019; 245:98-112. [DOI:10.1016/j.jad.2018.10.114] [PMID]
  47. Melzack R, Wall PD. Pain mechanisms: A new theory. Science. 1965; 150(3699):971-9. [DOI:10.1126/science.150.3699.971] [PMID]
  48. Abniki E, Abolghasemi A, Abbasi M, Moazzez R, Jalali R. [The effect of group cognitive-behavioral intervention in stress management on improved hardiness and self-control in depressed women (Persian)]. Clinical Psychology Studies. 2015; 5(19):99-118. [Link]
  49. Taheri S, Sajjadian T. Effectiveness of mindfulness based cognitive therapy on fatigue symptoms (Persian)]. Career and Organizational Counseling. 2017; 9(30):145-71. [Link]
  50. Hosseini Fard A, Tabarai F. [Effectiveness of stress management group training using cognitive-behavioral method on job burnout and anxiety of Behshahr nurses (Persian)]. Paper presented in: International research conference in behavioral and social sciences. 2016 March 6; İstanbul, Turkey. [Link]
  51. Cooper CL, Campbell Quick J. Stress and chronic fatigue syndrome. In: Cooper CL, Campbell Quick J, editors. The handbook of stress and health: a guide to research and practice. Hoboken: Wiley; 2017. [DOI:10.1002/9781118993811.ch8]
  52. Villani D, Grassi A, Cognetta C, Cipresso P, Toniolo D, Riva G. The effects of a mobile stress management protocol on nurses working with cancer patients: A preliminary controlled study. Studies in Health Technology and Informatics. 2012; 173:524-8. [PMID]
  53. Sembajwe G, Wahrendorf M, Siegrist J, Sitta R, Zins M, Goldberg M, et al. Effects of job strain on fatigue: Cross-sectional and prospective views of the job content questionnaire and effort--reward imbalance in the GAZEL cohort. Occupational and Environmental Medicine. 2012; 69(6):377-84. [DOI:10.1136/oem.2010.063503] [PMID]
  54. Lopez C, Antoni M, Penedo F, Weiss D, Cruess S, Segotas MC, et al. A pilot study of cognitive behavioral stress management effects on stress, quality of life, and symptoms in persons with chronic fatigue syndrome. Journal of Psychosomatic Research. 2011; 70(4):328-34. [DOI:10.1016/j.jpsychores.2010.11.010] [PMID] [PMCID]
  55. Ghafari S, Ahmadi F, Nabavi S. [Effects of applying hydrotherapy on fatigue in multiple sclerosis patients (Persian)]. Journal of Mazandaran University of Medical Sciences. 2008; 18(66):71-81. [Link]
  56. Taormina RJ, Law CM. Approaches to preventing burnout: the effects of personal stress management and organizational socialization. Journal of Nursing Management. 2000; 8(2):89-99. [DOI:10.1046/j.1365-2834.2000.00156.x] [PMID]
  57. Anagnostouli M, Babili I, Chrousos G, Artemiadis A, Darviri C. A novel cognitive-behavioral stress management method for multiple sclerosis. A brief report of an observational study. Neurological Research. 2019; 41(3):223-6. [DOI:10.1080/01616412.2018.1548745] [PMID]
  58. Lin R, Yu DS, Chau PH, Li PW. Effects of an empowerment-based educative psycho-behavioral program on neuropsychiatric symptoms among persons with mild cognitive impairment: A mixed methods study. International Journal of Nursing Studies. 2023; 137:104381. [DOI:10.1016/j.ijnurstu.2022.104381]
  59. Lin RSY, Yu DSF, Chau PH, Li PWC. Effects of an empowerment-based educative psycho-behavioral program on neuropsychiatric symptoms among persons with mild cognitive impairment: A mixed methods study. International Journal of Nursing Studies. 2023; 137:104381. [DOI:10.1016/j.ijnurstu.2022.104381] [PMID]
  60. Mehrabian F, Baghizadeh K, Alizadeh I. The relationship between empowerment, occupational burnout, and job stress among nurses in Rasht medical education centers: A dataset. Data in Brief. 2018; 20:1093-8. [DOI:10.1016/j.dib.2018.08.176] [PMID] [PMCID]
  61. Huang J, Jiang D, Wang X, Liu Y, Fennie K, Burgess J, Williams AB. Changing knowledge, behavior, and practice related to universal precautions among hospital nurses in China. Journal of Continuing Education in Nursing. 2002; 33(5):217-24. [DOI:10.3928/0022-0124-20020901-07] [PMID]
  62. Qamari Givi  H, Nader M, Dehghani F. [Investigating the effectiveness of cognitive rehabilitation in restoring the executive functions of obsessive-compulsive patients (Persian)]. Clinical Psychology Quarterly. 2014; 16(4):102-28. [Link]
  63. Blair C, Zelazo PD, Greenberg MT. The measurement of executive function in early childhood. Developmental Neuropsychology. 2005; 28(2):561-71. [DOI:10.1207/s15326942dn2802_1] [PMID]
نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1402/8/25 | پذیرش: 1403/4/24 | انتشار: 1403/5/29

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb