مقدمه
بیماریهای روانپزشکی یکی از مهمترین مشکلات سلامتی در سطح جهان هستند [
1]. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است از هر 4 نفر حداقل 1 نفر در طول زندگیاش به یکی از مشکلات روانپزشکی مبتلا میشود [
2،
3]. شرایط مبتلایان به مشکلات روانپزشکی آنها را در معرض از دست رفتن کرامت انسانی میکند [
4]. کرامت ازنظر بیماران یک جنبه مهم مراقبت است و بیماران بین حس کرامت و احترامی که در زمان مراقبت دارند و کیفیت آن مراقبت ارتباط مستقیمی قائل هستند [
5, 6]. بین حفظ کرامت بیمار و رضایت آنها از مراقبتها ارتباط وجود دارد [
7, 8]. حفظ کرامت بیمار جزئی اساسی از مراقبت است و مراقبین میبایست اطلاعات کافی درمورد چگونگی حفظ کرامت بیماران در زمان کار خود داشته باشند. مراقبت از بیماران همراه با حفظ کرامت انسانیشان جزء مهمی در نظامهای ارائه خدمات سلامتی است [
9-
11].
حفظ کرامت بیماران شامل حفظ خلوت، رازداری، ارتباط صادقانه، دخیل بودن در مراقبت، قدرت انتخاب و کنترل بر فرایند مراقبت، احترام، دیده شدن به عنوان یک فرد و امکان تصمیمگیری هستند [
12]. کرامت انسانی بیان جدید این باور است که انسانها جلوهای از خداوند هستند و همه انسانها بدون توجه به قابلیتها یا رفتارشان، از این جایگاه برخوردارند [
13]. کرامت یک مشخصه ذاتی وجود انسان است که بهطور ذهنی احساس میشود و ازطریق رفتارهایی از قبیل احترام به خود و دیگران آشکار میشود [
13].
درصورتیکه بیمار احساس کند که کرامتش حفظ میشود حس راحتی، اطمینان و ارزشمند بودن در او شکل میگیرد و میتواند در تصمیمگیریهای درمانی و مراقبتی نیز کمککننده باشد. در مقابل اگر به کرامت بیمار بیتوجهی شود ضمن تجربه عدم اطمینان، حقارت و شرمساری برآیندهای درمانی و مراقبتی او نیز تحت تأثیر قرار میگیرد [
14]. اساس و بنیاد مراقبت احترام به کرامت افراد است که هر روزه از اهمیت بیشتری برخودار میشود [
15]. برخی مطالعات نشان دادهاند که بیماران در بیمارستان مستعد از دست دادن کرامت انسانی خود هستند [
16]. برای دستیابی به عملکرد مطلوب لازم است تا درک آنها از پدیده موردنظر به روشهای متعدد گسترش یابد. در سالهای اخیر تلاش گستردهای برای برنامهریزی و سیاستگذاری در جهت بهبود ارائه مراقبتهای بهداشت روان انجام شده است. در این بین توجه به حقوق بیماران و حفظ کرامت آنها در این برنامهها نیاز به توجه ویژهتری دارد. شناسایی عواملی که میتوانند بر احساس بیماران از حفظ کرامت بیماران روانپزشکی تأثیر بگذارند از اهمیت ویژهای برخودار هستند. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر احساس بیماران با اختلالات روانپزشکی از حفظ کرامت در زمان بستری انجام شد.
روش
مطالعه حاضر یک پژوهش مقطعی بود که در آن عوامل مؤثر بر احساس بیماران روانپزشکی از حفظ کرامت اندازهگیری شد. نمونهگیری از بهمن 1400 تا آبان 1401 از بین بیماران بستری در بخشهای بستری بیمارستان روانپزشکی ایران انجام شد. روش نمونهگیری، در دسترس بود و کلیه بیمارانی که پس از اطلاع از اهداف پژوهش تمایل به شرکت در مطالعه داشتند در پژوهش شرکت داده شدند. باتوجهبه تعداد سؤالات 240 نمونه برای انجام پژوهش نیاز بود با احتمال ریزش 20 درصدی 280 پرسشنامه تکمیل شد که در پایان 253 نمونه به مطالعه وارد شدند. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن بالای 18 سال، داشتن بینش نسبت به بیماری روانپزشکی و قرار نداشتن در وضعیتهای سایکوتیک بودند. معیارهای خروج شامل پاسخ ندادن به سؤالات پرسشنامه و عدم تمایل به مشارکت در حین تکمیل ابزار بودند. حداقل حجم نمونه با در نظر گرفتن 10 نفر به ازای هر گویه و با در نظر گرفتن 24 سؤال پرسشنامه 240 نفر در نظر گرفته شد. یک روانشناس پرسشنامههای طرح را تکمیل میکرد. هیچکدام از واحدهای موردپژوهش توسط روانشناس، همکار طرح تحت درمان نبودند. مصاحبهگر به بیماران مراجعه میکرد و اهداف مطالعه را برای ایشان توضیح میداد در صورت تمایل به شرکت در مطالعه ابزار پژوهش برای ایشان تکمیل میشد. بیماران از میان بیمارانی که در روزهای آخر بستری بودند و طبق تشخیص روانپزشک از بینش کافی بررخودار بودند و دارای علائم سایکوز مانند هذیان و توهم نبودند انتخاب شدند.
ابزارهای پژوهش شامل 2 بخش بود. ابزار جمعآوری اطلاعات جمعیتشناختی که شامل جنسیت، سن، سابقه بستری قبلی، داشتن بیمه، تحصیلات و دانستن تشخیص بود. قسمت دوم، پرسشنامه احساس بیماران روانپزشکی از حفظ کرامت بود. این ابزار را تیم پژوهش طراحی کرده است و دارای 24 گویه است که بر روی مقیاس لیکرت 5 تایی از همیشه 1 تا هرگز 5 نمرهدهی میشود. برای طراحی پرسشنامه یک مطالعه کیفی انجام شد [
17] و سپس با مرور متون و انجام مراحل طراحی ابزار مقیاس سنجش کرامت بیماران روانپزشکی طراحی شد. نمره پرسشنامه بین 24 تا 120 است و نمره بالاتر به معنی حفظ بیشتر کرامت بیماران است. ابعاد این پرسشنامه بعد از تحلیل عاملی اکتشافی شامل احترام به حس خودمختاری با 7 گویه، پذیرش و تأیید کردن با 6 گویه، احترام شخصی 4 گویه، تصمیمگیری قیممابانه با 3 گویه و محترم دانستن حریم خصوصی و رازداری با 3 گویه بودند. گویههای ابزار پس از مرور متون و مصاحبه کیفی با بیماران، کادر درمان و همراهان بیماران طراحی شدند. سپس بعد از انجام مراحل روایی محتوایی، صوری و تحلیل عاملی اکتشافی روایی آن تأیید شد. پایایی ابزار با محاسبه آلفای کرونباخ و با روش همسانی درونی محاسبه شد (0/85=α). همچنین 20 نفر از بیماران در یک فاصله 2 هفتهای پرسشنامه را مجدداً تکمیل کردند. همبستگی بین 2 اندازهگیری 0/89 به دست آمد.
روش تجزیهوتحلیل دادهها
پرسشنامهها پس از تکمیل کدگذاری و به نرمافزار SPSS نسخه 16 وارد شدند. از میانگین و انحراف معیار برای گزارش متغیرهای عددی و از فراوانی مطلق و نسبی برای گزارش متغیرهای اسمی استفاده شد. از آزمون همبستگی پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس برای تعیین ارتباط بین متغیرهای جمعیتشناختی و حفظ کرامت بیماران و ابعاد آن استفاده شد. متغیرهای پیشبین با استفاده از آزمون رگرسیون خطی آزموده شدند. در کلیه آزمونها سطح معنیداری کمتر از 5 درصد در نظر گرفته شد.
یافتهها
در پایان نمونهگیری و کنترل پاسخها، از میان 280 پرسشنامه توزیع و تکمیلشده 253 پرسشنامه به مطالعه وارد شدند. میانگین و انحراف معیار سن نمونههای پژوهش 10/27±37/07 سال بود. 133 نفر از نمونهها زن (52/6 درصد) و 120 نفر (47/4 درصد) مرد بودند. از بین نمونهها 139 نفر (54/9 درصد) سابقه بستری قبلی داشتند و 114 نفر (45/1 درصد) سابقه بستری قبلی نداشتند. بیشتر واحدهای موردپژوهش، 205 نفر (81 درصد)، دارای تحصیلات زیر دیپلم بودند. 51/4 درصد (130 نفر) بیمه نداشتند. 123 نفر (48/6 درصد) بیمه داشتند. 200 نفر (79/1 درصد) آنها مجرد بودند. 145 نفر از واحدهای موردپژوهش (57/03 درصد) تشخیص خود را نمیدانستند. مشخصات جمعیتشناختی واحدهای موردپژوهش و مقایسه مقیاس احساس حفظ کرامت بیماران و ابعاد آن در
جدول شماره 1 آورده شده است.
در
جدول شماره 2 ارتباط بین متغیرهای مؤثر بر احساس بیماران از کرامتشان آورده شده است.
بیماران در 2 بعد محرمانه ماندن و خلوت زنان نمره کمتری کسب کرده بودند. به این معنی که زنان احساس میکردند کمتر اطلاعات آنها محرمانه میماند و به حریم خصوصیشان احترام گذاشته میشود. کسانی که سابقه بستری داشتند در نمره کل احساس کرامت و ابعاد محرمانه ماند و خلوت نمره کمتری کسب کردند. به این معنی که کسانی که سابقه بستری داشتند احساس میکردند در زمان بستری کرامتشان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در 2 بعد بازتوانی شدن و نمره کل احساس کرامت افراد با تحصیلات بالاتر به شکل معنیداری نمرات کمتری داشتند که نشان میداد افراد با تحصیلات بیشتر کمتر حس میکنند که کرامتشان مورد توجه قرار میگیرد. داشتن بیمه و وضعیت تأهل با نمره احساس حفظ کرامت و ابعاد آن ارتباطی نداشت. افرادی که تشخیص خود را میدانستند در نمره کل کرامت و بُعد احترام عمومی نمره کمتری نسبت به گروهی که تشخیص خود را نمیدانستند داشتند. بین سن و احساس حفظ کرامت ارتباط معنیداری وجود داشت. به این شکل که با بالا رفتن سن، حس حفظ کرامت و ابعاد آن افزایش مییافت. بین سن با احساس کرامت و ابعاد آن به شرح زیر ارتباط وجود داشت. همبستگی پیرسون ارتباطات معنیداری بین سن و بُعد خودمختاری (0/001=P و 0/214=r)، پذیرفته شدن (0/017=P و 0/149=r)، بازتوانی شدن (0/051=P و 0/123=r)، احترام عمومی (0/040=P و 0/129=r)، محرمانه بودن و خلوت (0/004=P و 0/181=r) و نمره کرامت کل (0/001=P و 0/266=r) نشان داد.
در
جدول شماره 2 متغیرهای پیشبین حفظ کرامت بیماران روانپزشکی آورده شده است. متغیرها به روش گامبهگام به مدل رگرسونی وارد شدند. متغیرهای معنیدار پایانی در
جدول شماره 3 آورده شدند.
براساس نتایج این جدول سن، تحصیلات و دانستن تشخیص پیشبینیکنندههای حفظ کرامت بودند و با بالا رفتن سن حس کرامت افزایش مییافت. افراد با تحصیلات بالای دیپلم احساس کرامت کمتری داشتند و کسانی که تشخیص خود را نمیدانستند نمره حس کرامتشان کمتر بود. به ازای هر سال افزایش سن، نمره کرامت 0/01 واحد افزایش مییافت. کسانی که تحصیلات بالای دیپلم داشتند 0/145 واحد نمره کرامتشان کمتر بود و کسانی که تشخیص خود را نمیدانستند 0/126 واحد بیشتر احساس حفظ کرامت داشتند.
بحث
مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر کرامت بیماران روانپزشکی در زمان بستری انجام شد. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از ابزار پژوهشگرساخته حس بیماران از حفظ کرامتشان اندازهگیری شد. سپس عوامل مؤثر بر حفظ کرامت بیماران به وسیله آنالیزهای تکمتغیره ارزیابی شد. در پایان نیز با رگرسیون خطی چندمتغیره متغیرهای مرتبط با احساس حفظ کرامت بیماران مشخص شدند. براساس نتایج مطالعه حاضر، سن بیشتر با احساس حفظ کرامت بیشتر همراه بود. ضمن اینکه تحصیلات بالاتر این احساس را ایجاد میکرد که کرامت بیمار حفظ نشده است و کسانی که تشخیص خود را میدانستند احساس حفظ کرامت بیشتری میکردند.
مطالعه حاضر نشان داد سن بالاتر با احساس کرامت کمتر در بین بیماران مبتلا به اختلالات سلامت روان در طول بستری در بیمارستان مرتبط است. این یافته با مطالعهای درمورد استفاده از خدمات بهداشتی از راه دور در میان بیماران سلامت روان در ایالات متحده مطابقت دارد که نشان میدهد جوان بودن با تعداد بیشتری از مراجعات بهداشتی از راه دور مرتبط است [
18]. این نشان میدهد افراد جوانتر ممکن است برای جستوجوی مراقبتهای بهداشت روانی بازتر باشند که میتواند به احساس کرامت بالاتر کمک کند. بااینحال، تحقیقات بیشتری برای ایجاد رابطه روشن بین سن و احساس کرامت در محیطهای مراقبت از سلامت روان نیاز است. سن پایینتر با احساس کمتر شأن و کرامت همراه بوده است. این ممکن است به دلیل آن باشد که بیماران جوانتر احتمالاً درک بهتری از بیماری خود ندارند و همچنین انتظارات بالاتری از محیط بیمارستان و کنترل بر زندگی خود دارند. این انتظارات ممکن است با واقعیت بستری شدن تطابق نداشته باشد و به کاهش احساس شأن و کرامت منجر شود. براساس نتایج مطالعه حاضر بالا رفتن سن یکی از پیشبینیکنندههای احساس حفظ کرامت بالاتر بود. نتایج مطالعات متعدد نشان دادند کرامت بیماران سالمند معمولاً در زمان بستری با چالش مواجه میشود [
19]. در بیماران سرطانی بین سن بالاتر و نزدیکی به مرگ با احساس کرامت ارتباط معنیداری وجود داشت و با افزایش سن احساس کرامت کاهش مییافت [
20]. در مطالعه حاضر اما میانگین سنی واحدهای مورد پژوهش 37 سال بود و نمونههای سالمند کمی در مطالعه بودند. بنابراین افزایش سن به بالاتر از میانسالی با نوعی از واقعبینی همراه میشود که سبب بهبود حس کرامت در زمان بستری میشود.
مطالعه حاضر همچنین نشان داد آموزش عالی حس کرامت کمتری را در میان بیماران مبتلا به اختلالات سلامت روان در طول بستری شدن در بیمارستان پیشبینی میکند. این یافته توسط همان مطالعه درمورد استفاده از خدمات بهداشتی از راه دور در میان بیماران سلامت روان در ایالات متحده تأیید میشود، که نشان میدهد تحصیلات بیشتر با تعداد بیشتری از مراجعات بهداشتی از راه دور مرتبط است [
21]. تحصیلات عالی ممکن است به سواد سلامت روانی بهتر منجر شود که میتواند بر نگرش افراد نسبت به مراقبت از سلامت روان و احساس کرامت آنها در طول بستری شدن تأثیر بگذارد [
22]. بااینحال، توجه به این نکته ضروری است که عوامل دیگری مانند وضعیت اجتماعیاقتصادی و دسترسی به منابع نیز ممکن است در این رابطه نقش داشته باشند. تحصیلات بالاتر با احساس کمتر شأن و کرامت همراه بوده است. این ممکن است ناشی از آن باشد که بیماران با تحصیلات بالاتر انتظارات بیشتری از کیفیت مراقبتها و امکانات دارند که ممکن است برآورده نشود. همچنین این بیماران احتمالاً درک بهتری از شرایط بیماری خود داشته و ازاینرو مستعد احساس ناتوانی و از دست دادن کنترل بیشتری هستند. نتایج مطالعات متعددی نشان داد احساس کرامت در بیماران تحصیلکرده کمتر بود. این در حالی است که در برخی مطالعات، بین احساس کرامت و سطح تحصیلات ارتباطی پیدا نشد.
مطالعه حاضر نشان داد دانش درمورد تشخیص، احساس کرامت کمتری را در بیماران مبتلا به اختلالات سلامت روان در طول بستری شدن در بیمارستان پیشبینی میکند. این یافته با مطالعه انجامشده در فیلیپین مطابقت دارد که نشان داد دانش و نگرش نسبت به مراقبت از سلامت روان با سطح اضطراب در بین افراد در طول همهگیری کووید-19 مرتبط است [
23]. افزایش دانش درمورد تشخیص ممکن است به درک بهتر فرایند مراقبت از سلامت روان منجر شود و بهطور بالقوه باعث کاهش اضطراب و بهبود احساس کرامت در طول بستری شود. آگاهی از تشخیص با احساس کمتر شأن و کرامت همراه بوده است. این ممکن است به این دلیل باشد که آگاهی از بیماری موجب میشود فرد خود را در معرض قضاوت و تبعیض اجتماعی ببیند و همچنین احساس ناتوانی و عدم کنترل بر سرنوشت خود را تجربه کند که همه اینها میتواند بر کرامت او تأثیر منفی بگذارد. بااینحال، در نظر گرفتن این نکته ضروری است که عوامل دیگری نیز ممکن است بر احساس کرامت در بیماران مبتلا به اختلالات سلامت روان در طول بستری تأثیر بگذارند. بهعنوان مثال، کیفیت مراقبت ارائهشده، در دسترس بودن منابع و سطح حمایت متخصصان مراقبتهای بهداشتی و اعضای خانواده، همگی ممکن است در شکل دادن به تجربیات بیماران و احساس کرامت آنها نقش داشته باشند [
24].
دلالیل مختلفی برای کاهش احساس کرامت در بیماران روانپزشکی وجود دارد. درمان درمورد بیماران مبتلا به مشکلات روانپزشکی ممکن است بدون رضایت آنها و براساس قضاوت درمانگر و براساس اصل سودمندی انجام شود [
25]. توانایی مشارکت در تصمیمگیریهای درمانی، داشتن اختیار، دادن رضایت آگاهانه و حفظ اسرار گاهی اوقات برای بیماران بستری در بخشهای سلامت روانی در نظر گرفته نمیشود [
25]. نتیجه این بیتوجهی میتواند باعث حس از دست دادن قدرت و درماندگی در فرد شود که در بهبود ایشان نیز تأثیر منفی دارد [
26]. این در حالی است که پژوهشها نشان دادهاند از بین رفتن کرامت بیماران سبب میشود تمایل آنها به بهبودی و حتی زنده ماندن کاهش پیدا کند [
27].
تقویت کرامت انسانی در استفادهکنندگان از مراقبتهای درمانی میتواند اعتمادبهنفس آنها را افزایش دهد. درحالیکه احترام نگذاشتن به کرامت میتواند سبب زوال جسمی و روحی فرد شود [
28]. زمانی که فردی تحت عنوان بیماری روانپزشکی بستری میشود استرس میتواند خود را به شکل رفتار فیزیکی نشان بدهد که میتواند سبب آسیب به خود یا دیگران بشود. زمانی که چنین رفتارهایی بروز میکند کارکنان با ابزارهایی از قبیل کنترل کردن و بستن، استفاده از داروهای آرامبخش یا قرار دادن در انفرادی سعی در مهار آنها میکنند. در کنار این موضوع نحوه نگاه کارکنانی که از این بیماران مراقبت میکنند به حفظ جایگاه و کرامت انسانی آنها کمک میکند [
29،
30].
نتیجهگیری
براساس نتایج این مطالعه میتوان چنین نتیجهگیری کرد که احساس حفظ شأن و کرامت بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی در طول بستری شدن آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. عواملی، مانند سن پایینتر، تحصیلات بالاتر و آگاهی از تشخیص بیماری ممکن است بهطور منفی بر احساس شأن و کرامت این بیماران تأثیر بگذارد. مداخلاتی که بر روی این عوامل متمرکز میشوند، مانند ارائه مراقبت متناسب با سن، پاسخگویی به نیازهای ویژه بیماران با تحصیلات بالاتر و حمایت از بیماران در فهم تشخیصشان ممکن است به بهبود احساس شأن و کرامت آنها طی بستری شدن کمک کند. ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی، مدیران و سیاستگذاران باید اولویتبندی این تلاشها را جهت ارتقای رفاه و بهبودی بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی در طول بستری شدن آنها در نظر بگیرند.
استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ممکن است به انتخاب نمونهای غیر نماینده منجر شود که قابلتعمیم به جامعه نیست. برای رفع این محدودیت میتوان در مطالعات آتی از روشهای نمونهگیری تصادفی استفاده کرد. این مطالعه دارای طرح مقطعی بوده و نتایج آن علیت را مشخص نمیکند. برای تعیین روابط علّی بین متغیرها، مطالعات بعدی باید طرحهای آزمایشی یا طولی را به کار گیرند. این مطالعه تنها بر روی بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی بستری در بخشهای روانپزشکی انجام شده است. نتایج آن قابلتعمیم به بیماران با سایر اختلالات یا در مراقبتهای سرپایی نیست. یکی دیگر از محدودیتهای پژوهش حاضر بررسی نکردن بینش بیماران موردبررسی بهصورت کمی بود. میتوان وجود بینش بیماران را با ابزارهایی کمی کرد. ازآنجاکه نمونهگیری توسط یک متخصص سلامت روان انجام شده بود در ابتدا این موضوع مورد بررسی قرار گرفت و بیماران دارای بینش بررسی شدند. پیشنهاد میکنیم در مطالعات آتی این موضوع مورد دقت قرار گیرد. اختلالات همراه مانند سوءمصرف مواد بررسی نشدند. همچنین هوش بیماران بررسی نشده بود که پیشنهاد میشود در مطالعات آتی مورد بررسی قرار گیرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مطالعه حاضر توسط کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی ایران تصویب شده است (IR.IUMS.REC.1398.096). مشارکت در مطالعه اختیاری بود. کلیه اطلاعات واحدهای پژوهش بهصورت بینام تحلیل شدند. محرمانگی اطلاعات حفظ شد. هدف از پژوهش برای مشارکتکنندگان توضیح داده شد و در صورت موافقت در مطالعه شرکت داده شدند.
حامی مالی
پژوهش توسط دانشگاه علومپزشکی ایران تأمین مالی شد. جهت نگارش مقاله حمایت مالی دریافت نشد.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: هادی رنجبر؛ تحقیق و بررسی: محمدعلی مردم، مسعود فاطمی، سهیلا کلانتری و زهرا شفیعی کیسمی؛ ویراستاری و نهاییسازی: لاله لقمانی و سیده مدینه قاسمنژاد؛ نظارت: هادی رنجبر.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
1.
Ricciardelli R, Mitchell M, Taillieu T, Angehrn A, Afifi T, Carleton RN. Pervasive uncertainty under threat: mental health disorders and experiences of uncertainty for correctional workers. Criminal Justice and Behavior. 2022; 49(7):991-1009. [DOI:10.1177/00938548211050112]
2.
Gadermann AM, Gagné Petteni M, Janus M, Puyat JH, Guhn M, Georgiades K. Prevalence of mental health disorders among immigrant, refugee, and nonimmigrant children and youth in British Columbia, Canada. JAMA Network Open. 2022; 5(2):e2144934. [DOI:10.1001/jamanetworkopen.2021.44934] [PMID] [PMCID]
3.
Bahrami G, Takaffoli M, Vameghi M. [Protective and risk factors of mental health in Iranian Children during the covid-19 pandemic: A systematic review study (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2022; 28(3):300-13. [DOI:10.32598/ijpcp.28.3.3976.1]
4.
WHO. Dignity in mental health. Geneva: WHO; 2015. [Link]
5.
van der Geugten W, Goossensen A. Dignifying and undignifying aspects of care for people with dementia: A narrative review. Scandinavian Journal of Caring Sciences. 2020; 34(4):818-38. [DOI:10.1111/scs.12791] [PMID] [PMCID]
6.
Sandgren A, Axelsson L, Bylund-Grenklo T, Benzein E. Family members’ expressions of dignity in palliative care: A qualitative study. Scandinavian Journal of Caring Sciences. 2021; 35(3):937-44. [DOI:10.1111/scs.12913] [PMID] [PMCID]
7.
Brożek B, Fopka-Kowalczyk M, Łabuś-Centek M, Damps-Konstańska I, Ratajska A, Jassem E, et al. Dignity therapy as an aid to coping for COPD patients at their end-of-life stage. Advances in Respiratory Medicine. 2019; 87(3):135-45. [DOI:10.5603/ARM.a2019.0021]
8.
Ota K, Maeda J, Gallagher A, Yahiro M, Niimi Y, Chan MF, et al. Development of the inpatient dignity scale through studies in Japan, Singapore, and the United Kingdom. Asian Nursing Research. 2019; 13(1):76-85. [DOI:10.1016/j.anr.2019.01.008] [PMID]
9.
Dakessian Sailian S, Salifu Y, Saad R, Preston N. Dignity of patients with palliative needs in the Middle East: An integrative review. BMC Palliative Care. 2021; 20(1):112. [DOI:10.1186/s12904-021-00791-6] [PMID] [PMCID]
10.
Bylund-Grenklo T, Werkander-Harstäde C, Sandgren A, Benzein E, Östlund U. Dignity in life and care: The perspectives of Swedish patients in a palliative care context. International Journal of Palliative Nursing. 2019; 25(4):193-201. [DOI:10.12968/ijpn.2019.25.4.193] [PMID]
11.
Avestan Z, Pakpour V, Rahmani A, Mohammadian R, Soheili A. The correlation between respecting the dignity of cancer patients and the quality of nurse-patient communication. Indian Journal of Palliative Care. 2019; 25(2):190-6. [DOI:10.4103/IJPC.IJPC_46_18] [PMID] [PMCID]
12.
Banerjee D, Rabheru K, de Mendonca Lima CA, Ivbijaro G. Role of Dignity in mental healthcare: Impact on ageism and human rights of older persons. American Journal of Geriatric Psychiatry. 2021; 29(10):1000-8. [DOI:10.1016/j.jagp.2021.05.011] [PMID]
13.
Khosropanah AH, Hoseini AS, Dehghan Nayeri N. Comparison of the concept of patient dignity in Islamic and nursing texts. Medical Research Archives. 2020; 8(6):1-12. [Link]
14.
Manookian A, Cheraghi MA, Nikbakht Nasrabadi A, Peiravi H, Shali M. Nurses’ lived experiences of preservation of patients’ dignity. Journal of Medical Ethics & History of Medicine. 2014; 7(1):22-33. [Link]
15.
Sadeghi T, Dehghan Nayyeri N. [Patients’ dignity: Patients’ and nurses’ perspectives (Persian)]. Iranian Journal of Medical Ethics and History of Medicine. 2009; 3(1):9-20. [Link]
16.
Plunkett R, Kelly BD. Dignity: The elephant in the room in psychiatric inpatient care? A systematic review and thematic synthesis. International Journal of Law and Psychiatry. 2021; 75:101672. [DOI:10.1016/j.ijlp.2021.101672] [PMID]
17.
Shojaei A, Raziani Y, Bernstein C, Asgari A, Alazmani-Noodeh F, Arab M, et al. The experiences of psychiatric patients, their caregivers and companions in upholding patient dignity during hospitalization: A qualitative study. Health Expectations. 2023. [PMID]
18.
Weber CA, Juruena MF. Day hospital and psychosocial care center: Expanding the discussion of partial hospitalization in mental health. Revista da Associacao Medica Brasileira (1992). 2016; 62(4):361-7. [DOI:10.1590/1806-9282.62.04.361] [PMID]
19.
Peyvakht A, Sanagoo A, Behnampour N, Roshandel G, Jouybari L. [Perspectives of nurses and the elderly hospitalized patients eegard respecting the human dignity of elderly patients in educational and Medical Centers of Golestan University of Medical Sciences in 2019 (Persian)]. Journal of Nursing Education. 2020; 9(3):79-87. [Link]
20.
Hadler RA, Goldshore M, Rosa WE, Nelson J.“What do I need to know about you?”: The Patient Dignity Question, age, and proximity to death among patients with cancer. Supportive Care in Cancer. 2022; 30(6):5175-86. [DOI:10.1007/s00520-022-06938-2] [PMID] [PMCID]
21.
Sizer MA, Bhatta D, Acharya B, Paudel KP. Determinants of telehealth service use among mental health patients: A case of rural Louisiana. International Journal of Environmental Research and Public Health. 2022; 19(11):6930.[DOI:10.3390/ijerph19116930] [PMID] [PMCID]
22.
SarikoÇ G, Unay E. Mental health literacy in individuals diagnosed with diabetes. Online Türk Sağlık Bilimleri Dergisi. 2023; 8(2):213-9. [DOI:10.26453/otjhs.1213619]
23.
Wibowo Y, Mulyanto J, Siswandari VMW, Munfiah S. Study of knowledge, attitude, anxiety and perception of mental health service needs related to the covid-19 pandemic in Banyumas Regency, Central Java, Indonesia: A cross-sectional study. Journal of Health Promotion and Behavior. 2022; 7(2):142-51. [Link]
24.
Elnemais Fawzy M. Balancing indications for hospitalization and legal consideration: Moving from problems to solutions: A culturally sensitive debate review in Middle East and Arab world. International Journal of Mental Health. 2021; 50(3):271-84. [DOI:10.1080/00207411.2021.1919821]
25.
Gallagher A, Wainwright P, Baillie L, Ford P. The RCN dignity survey: Implications for leaders. Nursing Management (Harrow, London, England : 1994). 2009; 16(4):12-6. [DOI:10.7748/nm2009.07.16.4.12.c7132] [PMID]
26.
Tew J, Ramon S, Slade M, Bird V, Melton J, Le Boutillier C. Social factors and recovery from mental health difficulties: A review of the evidence. The British Journal of Social Work. 2012; 42(3):443-60. [DOI:10.1093/bjsw/bcr076]
27.
Chochinov HM. Dignity therapy: Final words for final days. Oxford Oxford: University Press; 2012. [DOI:10.1093/acprof:oso/9780195176216.001.0001]
28.
Bagheri A. Elements of human dignity in healthcare settings: The importance of the patient’s perspective. Journal of Medical Ethics. 2012; 38(12):729-30. [DOI:10.1136/medethics-2012-100743] [PMID]
29.
Skorpen F, Thorsen AA, Forsberg C, Rehnsfeldt AW. Suffering related to dignity among patients at a psychiatric hospital. Nursing Ethics. 2014; 21(2):148-62. [DOI:10.1177/0969733013493216] [PMID]
30.
Chambers M, Gallagher A, Borschmann R, Gillard S, Turner K, Kantaris X. The experiences of detained mental health service users: Issues of dignity in care. BMC Medical Ethics. 2014; 15:50. [DOI:10.1186/1472-6939-15-50] [PMID] [PMCID]