دوره 29، شماره 2 - ( تابستان 1402 )                   جلد 29 شماره 2 صفحات 215-202 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Aghaei M H, Azami Aghdash S, Ebrahimoghli R, Bodaghi S. Healthcare Providers’ Experiences of Psychological Support for People With Cancer in Ardabil, Iran; Acontent Analysis Study. IJPCP 2023; 29 (2) :202-215
URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-3899-fa.html
آقائی میرحسین، اعظمی آغداش صابر، ابراهیم اوغلی رضا، بوداقی سمیه. تجارب ارائه‌دهندگان مراقبت از حمایت روانی از افراد مبتلا به سرطان در اردبیل: یک مطالعه تحلیل محتوا. مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران. 1402; 29 (2) :202-215

URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-3899-fa.html


1- گروه پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم‌پزشکی اردبیل، اردبیل، ایران.
2- گروه سیاست و مدیریت سلامت، دانشکده مدیریت، دانشگاه علوم‌پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
3- گروه پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم‌پزشکی اردبیل، اردبیل، ایران. ، r.ebrahimoghlu@gmail.com
متن کامل [PDF 6356 kb]   (208 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (899 مشاهده)
متن کامل:   (158 مشاهده)
مقدمه 
امروزه یکی از بیماری‌های مهمی که سیستم‌های بهداشتی و درمانی در کنترل آن با چالش روبه‌رو هستند، بیماری سرطان است. در حال حاضر سرطان دومین عامل مرگ‌ومیر در جهان محسوب می‌شود (حدود 8/97 میلیون نفر) که پیش‌بینی می‌شود در سالیان آتی نیز سیر صعودی داشته باشد؛ به‌طوری‌که میزان مرگ‌ومیر ناشی از سرطان در سال 2060 حدوداً 18/63 میلیون نفر پیش‌بینی شده است [1]. این بیماری، افراد را با مشکلات متعددی ازجمله فردی، خانوادگی و اجتماعی مواجه می‌سازد که همه مشکلات به کاهش کیفیت زندگی منجر می‌شوند. تنوع مشکلات تجربه‌شده در کنار ماهیت بیماری سرطان، فرد را از زمان تشخیص بیماری در معرض آسیب‌های روانی قرار می‌دهد [2]. در این راستا یکی از جنبه‌های اساسی مراقبت از افراد مبتلا به سرطان، حمایت روانی از آن‌هاست. راهنماهای بالینی بر این نکته تأکید دارند که ارائه‌دهندگان مراقبت باید توانایی حمایت روانی از افراد مبتلا به سرطان را داشته باشند که فعالیت‌های سازمان‌یافته و حرفه‌ای آن‌ها را نیز توسعه می‌دهد. مرور متون نشان می‌دهد مراقبت‌های روانی در افراد مبتلا به سرطان باید جزء برنامه‌های اصلی محسوب شود [3]. 
باتوجه‌به پیچیده بودن فرایند مشکلات روانی، این قبیل نیازهای افراد کمتر مورد توجه قرار گرفته و بیشتر به دغدغه‌های جسمی بیمار تأکید شده است [4]. از طرفی تحقیقات در این راستا عمدتاً کمّی بوده و مبتنی بر مفاهیمی همچون اضطراب، استرس یا افسردگی و بررسی ارتباط بین آن‌ها با سلامتی است و متمرکز بر تجربه افرادی است که در مراحل اولیه بیماری قرار دارند [5]. اگرچه این تحقیقات اهمیت حمایت روانی و ارتباط آن با سلامتی را نشان داده‌اند، باوجوداین درک درستی از ابعاد و ویژگی‌های حمایت روانی از افراد مبتلا به سرطان ارائه نمی‌دهند. 
در راستای شناسایی ماهیت و ویژگی‌های یک پدیده، توجه به منحصربه‌فرد بودن تجارب افراد از یک پدیده همچون مراقبت و حمایت روانی در بسترها و زمینه‌های مختلف از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ به‌طوری‌که تجارب بیماران درزمینه نیازهای مراقبتی تحت تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی و شرایط زمینه‌ای قرار دارد و این مسائل به شکل‌گیری محتوای متفاوت مراقبتی و عملکرد متفاوت منجر می‌شود [6]. در مراقبت از افراد مبتلا به سرطان در نظام سلامت ایران، خانواده‌ها اغلب مجبورند قسمت عمده‌ای از وقت و انرژی خود را صرف پیگیری‌های مراقبتی بیمار کنند [7]. همواره واهمه شنیدن خبر ناگوار مرگ، بیماران و خانواده‌ها را آزار می‌دهد [8]. تحلیل رفتن انرژی، استیصال، افسردگی، فرسایش روحی، یأس و ناامیدی از پدیده‌های رایج دیگر در بین این بیماران و خانواده‌های آنان است [9] که به بروز آشفتگی‌های روانی در آن‌ها منجر می‌شود. 
باتوجه‌به این مشکلات، وجود برنامه‌های تخصصی مراقبتی در یک چهار‌چوب مشخص بیش از بیش احساس می‌شود که در این راستا به حیطه‌های مختلفی از مراقبت از افراد مبتلا به سرطان مثل مراقبت معنوی، تبیین تجارب زیسته و چالش‌های مراقبتی پرداخته شده است [10]، اما به بررسی بیشتر درزمینه شناسایی ابعاد و ویژگی‌های مراقبتی به‌منظور سازمان‌دهی ارائه مراقبت و حمایت روانی مناسب نیاز است. بنابراین مراقبت روانی از ضروریاتی است که نیازمند بررسی محتوی، ابعاد و ویژگی‌های آن است که به بیماران کمک کند تا به‌صورت سیستماتیک و مدون با تغییر ناگهانی یا تدریجی پیش‌آمده در امور روزمره زندگی مواجهه مناسب داشته باشند و همچنین به پرستاران کمک کند تا یک چهارچوب مشخص مراقبتی از این بیماران داشته باشند. 
باتوجه‌به موارد اشاره‌شده، هدف مطالعه حاضر تبیین تجارب ارائه‌دهندگان مراقبت از حمایت روانی از افراد مبتلا به سرطان و تعیین ابعاد و ویژگی‌های این جنبه از مراقبت بود. مطالعه حاضر با بررسی ماهیت حمایت روانی می‌تواند ارائه‌دهندگان مراقبت را در درک راهکارهای عملی برای ارتقای حمایت روانی کمک کند و دیدگاه‌های ارزشمند پژوهشی و عملی درزمینه حمایت روانی از افراد مبتلا به سرطان ارائه دهد. 

روش
مشارکت‌کنندگان 

در راستای هدف مطالعه، نمونه‌گیری به‌صورت هدفمند از افرادی که دارای تجربیات غنی مراقبتی درزمینه مراقبت از افراد مبتلا به سرطان بودند، انجام شد. جهت انتخاب مشارکت‌کنندگان، محقق به مراکز مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کرده و با مسئول مرکز هماهنگی لازم صورت گرفت و پس از بازگو کردن معیارهای ورود، کارکنان مرتبط معرفی شدند و با آنان صحبت شد که در صورت تمایل و رضایت و رعایت ملاحظات اخلاقی وارد مطالعه شدند. در روند نمونه‌گیری، علاوه‌بر رضایت مشارکت‌کنندگان جهت شرکت در مطالعه، توانایی بیان تجربیات و حداقل 3 ماه تجربه درگیر بودن با پدیده سرطان مدنظر قرار گرفت. مشارکت‌کنندگان در مطالعه شامل پرستار، روان‌شناس، مشاور معنوی، پزشک، بیمار و همراه بیمار بودند. محیط پژوهش، مراکز ارائه‌دهنده مراقبت به افراد مبتلا به سرطان بود که از بیمارستان امام‌خمینی و کلینیک‌های مراقبت از بیماران سرطانی استفاده شد. نمونه‌گیری با حداکثر تنوع از مشارکت‌کنندگان و باتوجه‌به تنوع در جنس، سال‌های خدمت و حرفه‌های مختلف ارائه‌کننده خدمات انجام شد. درنهایت، 19 مصاحبه با مشارکت‌کنندگان مختلف صورت گرفت (جدول شماره 1). 



جمع‌آوری داده‌ها
جهت جمع‌آوری داده‌ها از مصاحبه‌های نیمه‌ساختارمند و عمیق رودررو به‌صورت انفرادی استفاده شد. با هر مشارکت‌کننده یک‌بار مصاحبه چهره به چهره توسط مصاحبه‌کننده دارای تجربه مصاحبه کیفی انجام شد. طول مدت مصاحبه از 45 تا 75 دقیقه متغیر بود. مکان و زمان مصاحبه با انتخاب و رضایت مشارکت‌کننده تعیین شد و راحتی آن‌ها در طی مصاحبه مدنظر قرار گرفت. در ابتدای مصاحبه، هدف مطالعه برای شرکت‌کنندگان بیان شد و پس از دریافت اطلاعات جمعیت‌شناختی از مشارکت‌کنندگان سؤالات اصلی مصاحبه به‌صورت باز پرسیده شد. سپس باتوجه‌به پاسخ‌های مشارکت‌کنندگان روند مصاحبه با سؤالات کاوشی در جهت کسب تجربیات بیشتر مشارکت‌کنندگان درزمینه مفهوم مدنظر دنبال شد. تمامی مصاحبه‌ها با کسب اجازه توسط دستگاه ضبط صوت دیجیتال صدابرداری شد. هر جایی از مصاحبه که صحبت‌های مشارکت‌کنندگان دارای ابهام بود با مراجعه مجدد یا تماس تلفنی صحبت‌های آن‌ها اصلاح یا تکمیل شد. دو نمونه سؤال مصاحبه به این صورت بود:
«تجربیات خودتان را درباره حمایت روانی بیماران بیان کنید.» و «از تجارب خودتون در رابطه باتوجه‌به نیازهای روانی بیمار بگویید.»
مصاحبه‌ها تا زمانی ادامه یافت که اشباع داده‌ها حاصل شد، به‌صورتی که هیچ تم یا طبقه جدیدی از مصاحبه‌ها به دست نیامد. 

تحلیل داده‌ها
جهت تحلیل داده‌ها از تحلیل محتوای کیفی به روش گرانهایم و لاندمن استفاده شد [11]. بدین‌ترتیب که پس از انجام هر مصاحبه اطلاعات ضبط‌شده کلمه به کلمه پیاده‌سازی شد و متن مصاحبه چندین‌بار جهت درک جامع محتوای متن توسط محقق مطالعه شد. سپس واحدهای معنایی متن مصاحبه، مشخص شد و کدگذاری اولیه صورت گرفت. کدها با یکدیگر مقایسه و براساس شباهت‌ها، تفاوت‌ها و محتوایشان طبقه‌بندی شدند و زیرطبقات را تشکیل دادند. سپس زیرطبقات مرتبط با هم در یک طبقه قرار گرفتند و درنهایت طبقاتی که مفهوم مشترکی را می‌رساندند یک تم را تشکیل دادند. در جدول شماره 2 روند شکل‌گیری طبقه «برجسته‌سازی ارتباط ذهنی مثبت با خود و دیگران» نشان داده شده است. 



ریگور مطالعه
از معیارهای گوبا و لینکلن جهت صحت و استحکام تحقیق، استفاده شد [12]. به‌منظور دست‌یابی به قابلیت اعتبار، پژوهشگران با شرکت طولانی‌مدت در روند تحقیق و داشتن ارتباط و تعامل مؤثر با شرکت‌کنندگان، جمع‌آوری اطلاعات دقیق و معتبر و تأیید اطلاعات کسب‌شده توسط شرکت‌کنندگان، جهت افزایش اعتبار تحقیق تلاش کردند. برای قابلیت اعتماد داده‌ها، محقق کلیه مصاحبه‌ها را کلمه‌به‌کلمه پیاده‌سازی کرد و همچنین تحلیل داده‌های به‌دست‌آمده در اختیار 3 نفر از پژوهشگران کیفی قرار گرفت و نتایج به‌دست‌آمده با یکدیگر مقایسه شدند و مواردی که نیاز به اصلاح داشتند، مورد بررسی مجدد قرار گرفتند. از تأیید اساتید هیئت علمی دانشگاه و نظرات تکمیلی آنان جهت افزایش معیار تأییدپذیری داده‌ها، بهره گرفته شد. جهت قابلیت انتقال تحقیق، پژوهشگران تلاش کردند تا با ارائه توصیف غنی از گزارش تحقیق، به ارزیابی و قابلیت کاربرد تحقیق در سایر زمینه‌ها کمک کنند. 

یافته‌ها
تحلیل داده‌ها به ایجاد 275 کد اصلی، 12 زیرطبقه و 4 طبقه «برجسته‌سازی ارتباط ذهنی مثبت با خود و دیگران»، «آگاهی‌بخشی مثبت»، «تغییر مثبت در زاویه دید بیمار» و «تقویت ادراک ارزشمندی» و درنهایت یک تم نهایی «تقویت ذهنیت مثبت» منجر شد (جدول شماره 3). 


مفهوم تقویت ذهنیت مثبت بیانگر تلاش ارائه‌دهندگان مراقبت در راستای حرکت دادن فرد به سمت سطح مناسبی از وضعیت روانی برای بیمار است؛ چراکه افراد مبتلا به سرطان دارای رنج‌ها و آشفتگی‌های مختلف هستند که این آشفتگی‌ها بیمار را ازنظر روانی در یک مسیر فرساینده قرار می‌دهد که در مراقبت سعی می‌شود بیمار از این مسیر فاصله پیدا کند. بدین‌منظور تقویت ذهنیت مثبت، بیمار را در یک چهارچوب و مسیر احساسات خوب نسبت به وقایع پیرامون قرار می‌دهد. ویژگی‌ها و ابعاد تقویت ذهنیت مثبت شامل «برجسته‌سازی ارتباط ذهنی مثبت با خود و دیگران»، «آگاهی‌بخشی مثبت»، «تغییر مثبت در زاویه دید بیمار» و «تقویت ادراک ارزشمندی» است. 

برجسته‌سازی ارتباط ذهنی مثبت با خود و دیگران
با وجود مشکلات زیاد، افراد مبتلا به سرطان دارای یک سری از توانمندی‌ها و ظرفیت‌هایی هستند که تیم مراقبتی با تأکید و یادآوری این توانمندی‌ها، آن‌ها را حمایت روانی می‌کنند. برای مثال یکی از پرستاران مشارکت‌کننده نقل می‌کند:
«سعی می‌کردم اون ظرفیت‌هایی که در بیمار هست و داره را براش یادآوری کنم.» (مشارکت‌کننده 2: پرستار)
همچنین پرستار دیگری در این رابطه نقل می‌کند: «یه بیماری داشتیم تو کار شیروونی بود که کارشو بیشتر بزرگ کردم تا یادش بیاد که هنوز هم این کارا را می‌تونه انجام بده و گفتم آفرین. چقدرم کار سختیه تا این احساس کنه که هنوز می‌تونه از پس کار سخت بر بیاد، تواناییش را بولد می‌کردم تا بدونه هنوز نیرو داره.» (مشارکت‌کننده 3: پرستار)
برجسته کردن حضور مداوم اعضای خانواده در کنار فرد که نشان‌دهنده ارزشمند بودن بیمار برای خانواده است، یکی دیگر از ابعاد تقویت ذهنیت مثبت است. یکی از بیماران در این زمینه نقل کرده است:
«من به جایی رسیدم که احساس می‌کردم نباید باشم ولی اینجا پرستارا پزشکا با صحبتایی که کردن یه جورایی بهم نشون دادن که خانوادم به‌خاطر من کنارم هستن.» (مشارکت‌کننده 5: بیمار مبتلا به سرطان)
یکی دیگر از ابعاد برجسته‌سازی ارتباط ذهنی مثبت با دیگران، تأکید بر دردسترس بودن ارائه‌دهندگان مراقبت برای بیماران بود، به‌طوری‌که یکی از همراهان بیمار نقل کرده است: 
«وقتی پرستارا به بیمارمون میگن که هر وقتی نیاز داشتین ما کنارتون هستیم حتی میگن وقتی توو خونه هم هستین می‌تونین از طریق تماس به ما دسترسی داشته باشین که این چیزا به بیمارمون انرژی میده.» (مشارکت‌کننده 7: همراه بیمار)
با وجود تأکید بر توانایی‌ها و حضور و دردسترس بودن خانواده و ارائه‌دهندگان مراقبت، بسیاری از افراد ممکن است در دوره‌ای از بیماری خود دوباره با افت شدید روحی مواجه شوند و تکرار این دوره‌ها شخص را در مسیر سراشیبی قرار خواهد داد. تجارب مشارکت‌کنندگان در مواجه با این دوره‌ها نشان داده است مواجه‌سازی افراد با سایر بیمارانی که وضعیت عمومی بهتری دارند، در حمایت روانی بیماران مؤثر بوده است.
«یکی از بیماران که وضعیتش بهتر بود اینو بردیم به اتاقی که یه بیمار ازنظر روانی به هم ریخته بود. این دوتا را با هم مواجه کردیم که تأثیر مثبتی روی او داشت.» (مشارکت‌کننده 12: پرستار) 
همچنین یکی دیگر از مشارکت‌کنندگان در راستای مواجه‌سازی مثبت و لینک دادن بیماران به همدیگر نقل کرده است:
«بهش گفتم ببین ما افرادی در همین بخش داشتیم که شرایط تو را داشتن. میخواهی باهاشون صحبت کنم و شماره تلفن اونا را بدم که باهاشون صحبت کنی و ببینی چه اتفاقی براشون افتاد و وضعشون چقدر بهتر شده.» (مشارکت‌کننده 6: روانشناس) 

آگاهی‌بخشی مثبت 
تجارب مشارکت‌کنندگان در این مطالعه نشان داد آگاهی‌بخشی، نحوه برخورد شخص با شرایط پیش‌آمده را مناسب‌تر کرده و این موضوع یکی از ویژگی‌های اصلی در حمایت روانی بیماران بیان شده است. یکی از ابعاد آگاهی‌بخشی که تیم مراقبتی در آن زمینه مبادرت می‌کنند، نحوه برخورد با مشکلات و عوارض درمانی است که ارائه‌دهندگان مراقبت سعی بر این دارند تا نحوه برخورد مثبت با عوارض ایجادشده را در ذهن بیمار شکل دهند. یکی از پرستاران دررابطه‌با آگاهی دادن به بیمار در راستای مدیریت عوارض شیمی‌درمانی نقل کرده است:
«وقتی بیمارا شیمی‌درمانی میشن و میرن خونه‌هاشون، عارضه‌ها معمولاً بعد چند روز که براشون بروز می‌کنه، می‌ترسن که چی شده، چرا من اینجوری شدم، ولی خب ما از قبل بهشون میگیم و آگاهی کاملی پیدا می‌کنن. اون‌ وقت خیلی راحت‌تر می‌تونن مدیریتش کنن.» (مشارکت‌کننده 4: پرستار) 
تجارب مشارکت‌کنندگان نشان می‌دهد ارائه‌دهندگان مراقبت، آگاهی بیمار از شرایط بیماری و موقعیت موجود را ارزیابی کرده و در این زمینه آگاهی مثبتی را به بیمار ارائه می‌کنند. در همین راستا پزشک معالج نقل کرده است:
«ما بهشون توضیح میدیم که روند بیماری شما اینه و با این شرایط جلو خواهید رفت. آگاهشون می‌کنیم که مثلاً در مسیر بیماریشون ممکنه دوره‌های شیمی‌درمانی داشته باشند. وقتی آگاه میشن از این وقایع، این یعنی از قبل ذهنشون آماده هست.» (مشارکت‌کننده 17: پزشک متخصص انکولوژی)
یکی دیگر از ابعاد آگاهی‌بخشی به بیمار، آگاهی دادن در زمینه خودمراقبتی بود که ارائه‌دهندگان مراقبت اطلاعات لازم درمورد نحوه مراقبت از خود را به بیماران به‌خصوص زمانی که در منزل هستند، انتقال می‌دهند. در این راستا یکی از پرستاران مشارکت‌کننده نقل کرده است:
«وقتی بیمار مرخص میشه یه سری آموزش‌هایی به بیمار میدیم که وقتی میرن خونه تا حدودی از خودشون مراقبت کنند. ذهنشون را آماده می‌کنیم که شما خودتون هم می‌تونین یه سری کارها را انجام بدین.» (مشارکت‌کننده 1: پرستار)

تغییر مثبت در زاویه دید بیمار 
تجارب مشارکت‌کنندگان نشان می‌دهد ارائه‌دهندگان مراقبت در تلاش هستند تا ادراک بیماران را نسبت به واقعیت به سمت مثبت تغییر دهند. در این راستا مراقبان سعی کرده‌اند تا بیمار با اصلاح نگاه خود، به درک مناسبی از واقعیت برسد و زودتر موقعیت موجود را بپذیرد. یکی از مشارکت‌کنندگان از تأکید بر حکمت خداوند برای تغییر زاویه نگاه بیمار به واقعیت استفاده کرده است: 
«سعی می‌کنیم بیمار به یه درکی از واقعیت برسه و اون را قبول کنه و اینکه باهاش کنار بیاد. اینجوری به قضیه نگاه کنه که خب شاید این حکمت خدا برام خوب بوده و وقتی این جور به قضیه نگاه کنه، زودتر شرایط را می‌پذیره.» (مشارکت‌کننده 15: مددکار اجتماعی)
مشارکت‌کنندگان در این مطالعه در تلاش بودند تا بیمار یک دید واقعی نسبت به شرایط پیش‌رو داشته باشد و از ایجاد دید منفی و کاذب در بیمار اجتناب کرده‌اند. مشاور روانشناسی در این باره نقل می‌کند:
«نمی‌تونستم به بیمار بگم که شیمی‌درمانی حتماً بهت جواب میده و بعدش رادیوتراپی میشی خوب میشی، سالم میشی و میری. من اصلاً برای هیچ بیماری این آینده‌بینی الکی را تزریق نکردم که رویاپردازی کنه.» (مشارکت‌کننده 11: روانشناس) 
همچنین پزشک معالج در این باره نقل کرده است:
«سعی می‌کنیم این ناامیدیه کنترل بشه. در سطحی که دیگه بیمار خودشو نکشه عقب و بگه دیگه هیچ کاری نمیشه واسم کرد، ولی دیگه امید بی‌جا هم نمیدیم که دیدش نسبت به شرایط واقعی و مثبت بشه.» (مشارکت‌کننده 19: پزشک معالج)
یکی از ابعاد اساسی تجارب مشارکت‌کنندگان دررابطه‌با تغییر زاویه دید بیمار نسبت به واقعیت، تلاش برای رساندن بیمار به درک مناسبی از زندگی و آخرت بوده است. در این راستا مراقبت‌کنندگان تلاش کرده‌اند که بیماران مبتلا به سرطان نسبت به زندگی نگرش مثبت داشته باشند و همچنین باور آن‌ها درزمینه پذیرش مرگ و طبیعی بودن فرایند آن تغییر یابد. 
یکی از پرستاران نقل کرده است:
«این جوری توضیح می‌دادیم که مرگ یک امر طبیعی و حق است و فقط برای تو نیست و باهاش حرف می‌زدیم که شاید برای تو با این بیماری باشه و برای من با یک بیماری دیگر. سعی می‌کردیم که باور کنه که مرگ برای همه هست.» (مشارکت‌کننده 10: پرستار)
تجارب مشارکت‌کنندگان نشان داد تیم مراقبتی گفت‌وگو درمورد مرگ را به‌عنوان یک راهبرد مراقبتی استفاده نکرده‌اند، چراکه بحث کردن در این حیطه برای بیمار استرس‌آور بوده است؛ مگر اینکه خود بیمار در این زمینه سؤال مستقیم پرسیده باشد که در این صورت تلاش تیم مراقبتی در راستای ایجاد نگرش مثبت و واقعی به پدیده مرگ بوده است. باوجوداین، ارائه‌دهندگان مراقبت تلاش کرده‌اند تا نگرش بیمار به ادامه زندگی تغییر پیدا کند تا بیمار به پذیرش و سازگاری با وضعیت موجود و آینده موردانتظار برسد. مشاور معنوی در این راستا نقل کرده است:
«بعضی از چیزا مثلاً مرگ را باید خودشون ازمون سؤال کنن تا جواب بدیم اگه شرایط مناسب باشه، حرف می‌زنیم. مستقیم درمورد مرگ با مریضا حرف نمی‌زنیم. اصلاً یکی از ممنوعات ما که اینجا داریم مرگ و استفاده از کلمات با بار منفی هست، مگر اینکه خود مریض در این زمینه‌ها بخواد حرف بزنه و سؤالی داشته باشه که این جور مواقع هم واقعیت زندگی کردن و مرگ را بازسازی می‌کنیم.» (مشارکت‌کننده 14: مشاور معنوی)

تقویت ادراک ارزشمندی 
این مفهوم نشان‌دهنده توجه خاص ارائه‌دهندگان مراقبتی به ارزش‌های فرد است. یکی از جنبه‌های این مفهوم توجه بر ارزش‌های معنوی است. یافته‌های مطالعه حاضر نشان داد ارائه‌دهندگان مراقبتی سعی دارند فضای مناسبی را برای دغدغه‌های معنوی بیماران فراهم کنند و بدین‌منظور تلاش کرده‌اند تا با در اختیار گذاشتن کتاب مقدس قرآن یا پخش صوت آن برای بیمار آرامش ایجاد کنند. در این رابطه یکی از مشارکت‌کنندگان نقل کرده است: 
«مریضی داشتیم که احساس پوچی داشت و من بارها واسش قرآن را آوردم و دادم بهش و گفتم که وقتی این جور شدی یکی دو آیه از قرآن رو بخون.» (مشارکت‌کننده 14: مشاور معنوی)
داده‌ها نشان می‌دهد ارائه‌دهندگان مراقبت، عقائد و باورهای معنوی بیمار را در نظر می‌گیرند که این موضوع یکی از جلوه‌های توجه به ارزش‌های معنوی در مراقبت از بیمار است. ارائه‌دهندگان مراقبت تأکید کرده‌اند که حتی اگر باور بیمار مغایر با باور و عقیده آن‌ها باشد، تأثیری در توجهات معنوی نداشته و این مسئله به تقویت احساس و ادراک ارزشمندی در بیمار منجر می‌شود. در این راستا یکی از مشارکت‌کنندگان نقل کرده است: 
«بعضی بیماران کلاً عقاید خاصی دارن، مثلاً پارچه سبز میارن می‌بندن دستشون که ما با همکارا سعی نکردیم اینا را از دستشون خارج کنیم. این چیزا را اگه بهش اعتقاد هم نداشته باشم، چون مریض اینا را پذیرفته، میگم خب باید باشه. اینا جزو ارزش‌های بیمار است که وقتی به اینا احترام میذارم، بیمار احساس ارزشمندی داره.» (مشارکت‌کننده 8: پرستار) 
یکی از ابعاد تقویت ادراک ارزشمندی، مراقبت مبتنی بر کرامت بیمار بود. در این رستا ارائه‌دهندگان مراقبت بر ظرفیت تصمیم‌گیری بیمار، منحصربه فرد‌بودن شخص و رضایت و تمایل وی نسبت به اقدامات درمانی و مراقبتی احترام می‌گذارند. یکی از مشارکت‌کنندگان نقل کرده است: 
«مواردی همچون شیمی‌درمانی شدن بیمار یا بستری شدن و نشدن بیمار را ما کامل به مریضا توضیح میدیم تا در کنار خانوادشون تصمیم بگیرن. ما هم کمکشون می‌کنیم.» (مشارکت‌کننده 19: پزشک معالج) 
یکی از پرستاران درزمینه توجه به رضایت بیمار، به ضرب‌المثل مته به خشخاش نگذاشتن در ارائه آموزش و برقراری ارتباط با بیمار اشاره کرده است: 
«بعضی از مریضا دور خودشون یه حصاری کشیدن و حوصله هیچی را ندارن. ما در این مواقع سعی می‌کنیم به این حریم بیمار احترام بزاریم. مثلاً برای برقراری ارتباط بیشتر یا آموزش مراقبتی سعی نمی‌کنیم که مته به خشخاش بزاریم.» (مشارکت‌کننده 16: پرستار) 
همچنین یافته‌های مطالعه نشان می‌دهد در مراقبت مبتنی بر کرامت، احترام به بیمار یکی از ویژگی‌های مهم است. ارائه‌دهندگان مراقبت در برقراری ارتباط با بیمار تلاش می‌کنند از واژگان محبت‌آمیز استفاده کنند و در طول ارتباط با بیمار خوش‌برخورد باشند. یکی از مشارکت‌کنندگان نقل کرده است: 
«خیلی مواقع وقتی می‌خواهیم با یه بیمار ارتباطمون خوب باشه و بیمار حس کنه که مورد احترام و ارزشمند هست، کلمات محبت‌آمیز مثلاً پدرجان، مادرجان به کار می‌بریم.» (مشارکت‌کننده 18: پرستار) 

بحث 
در مطالعه حاضر، تیم مراقبتی تلاش کرده‌اند تا رنج‌های روحی روانی در بیمار را کم کنند و بدین‌منظور از راهبرد تلاش برای تقویت ذهنیت مثبت استفاده می‌کنند. تقویت ذهنیت مثبت با مفاهیم «برجسته‌سازی ارتباطات مثبت با خود و دیگران»، «آگاهی‌بخشی مثبت در بیمار»، «تغییر زاویه دید بیمار نسبت به واقعیت» و «تقویت ادراک ارزشمندی» تبیین شد. 
تقویت ذهنیت مثبت در افراد مبتلا به سرطان، جزئی از روان‌شناسی مثبت‌گراست که در این روش بین پیامدهای مخرب و ماهیت فرسایشی بیماری با پیامدها و تجارب مثبت تأکید متعارف و متعادلی وجود دارد [13]. پیامدهای مخرب و ماهیت فرسایشی ناگزیر در افراد مبتلا به سرطان وجود دارد، اما ارائه‌دهندگان مراقبت روی پیامدها و تجارب مثبت بیماران تمرکز می‌کنند تا بیماران ازنظر روانی و ذهنی نیروی مثبتی دریافت کنند. به‌عبارت‌دیگر، رسیدن بیمار به آرامش درونی تحت تأثیر تمرکز در نکات مثبت و تقویت ذهنی و رسیدن بیمار به آشفتگی درونی تحت تأثیر تمرکز در پیامدها و تجارب منفی و فرساینده است. 
در مطالعه حاضر، ارائه‌دهندگان مراقبت در تلاش بودند تا بیمار ارتباطی مثبت با خود و سایرین برقرار کند و این ارتباط مثبت برای بیمار برجسته شود. در راستای برقراری ارتباط بیمار با خود، توانمندی‌های قبلی و داشته‌های بیماران به آن‌ها بازخورد داده می‌شد تا بیماران ارتباطی مثبت با این توانمندی‌ها برقرار کنند و ازنظر ذهنی تقویت شوند.  در مطالعات دیگر [14]، این موضوع با مفهوم مرور زندگی مشخص شده است که در طول این اقدام به‌عنوان حمایت روانی، بیمار وقایع مثبت زندگی خود را مرور می‌کند و داشته‌های بیماران در جریان این وقایع مثبت برجسته می‌شوند. داده‌های مطالعه حاضر نشان داد علاوه‌بر برجسته کردن ارتباط بیمار با خودش، برجسته کردن ارتباط بیمار با تیم مراقبتی و همچنین تأکید بر حضور مداوم اعضای خانواده در کنار بیمار به‌عنوان داشته‌ای ارزشمند و حمایتگر برای بیمار حائز اهمیت است.
 در راستای مطالعه حاضر، مطالعات مختلف به مؤثر بودن ارتباط بیمار با تیم مراقبتی از جنبه‌های مختلفی همچون «حضور تیم مراقبتی در کنار بیمار مبتلا به سرطان به‌عنوان یک هنر پرستاری و تأمین‌کننده نیازهای ارتباطی بیماران» و «حضور به‌عنوان تسهیل‌گر در شکل‌گیری یک ارتباط قابل اعتماد» تأکید داشته‌اند [15]. در مطالعه حاضر، ارائه‌دهندگان مراقبت تلاش کرده‌اند تا از مواجه‌سازی با سایر بیماران که وضعیت روانی مناسبی دارند نیز استفاده کنند. بسیاری از بیماران موقع بستری شدن در بیمارستان با همدیگر آشنا می‌شوند و پرستاران از این رویه استفاده می‌کنند تا بیماران را به سایر بیمارانی که حال مساعدتری دارند، لینک دهند. با وجود تأکید بر مواجه‌سازی مثبت، در عرصه مراقبتی ممکن است باتوجه‌به بستری شدن بیماران در یک بخش مشترک، مواجه‌سازی به شکل منفی نیز صورت گیرد و لازم است از این نوع مواجهه پیشگیری شود. اگرچه مواجه‌سازی مثبت می‌تواند حمایت روانی و دوجانبه را تسهیل کند، اما چگونگی انجام و مدت‌زمان مواجه‌سازی نیازمند بررسی‌های بیشتری است. 
یکی از ابعاد اصلی تقویت ذهنیت مثبت و حمایت روانی در مطالعه حاضر، آگاهی‌بخشی مثبت بود. والش و همکاران [16]نشان دادند بیماران سطح مختلفی از اطلاعات را در زمان‌های مختلف برای رسیدن به سازگاری نیاز دارند. این آگاهی‌بخشی متناسب با نیازهای بیماران بوده و هر چقدر با نیازهای آنان هم‌خوانی داشته باشد، می‌تواند به تقویت مثبت ذهنیت بیمار منجر شود. داده‌های مطالعه حاضر آگاهی‌بخشی مثبت در راستای وضعیت موجود و پذیرش شرایط را مورد تأکید قرار داده‌اند. در این راستا یکی از تکنیک‌های درمانی روان‌شناختی که در مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان مورد استفاده قرار گرفته است، درمان مبتنی بر پذیرش و ایجاد تعهد است، به‌طوری‌که آمادگی برای تجربه احساسات ناخوشایند در بیمار شکل می‌گیرد و منجر به انعطاف‌پذیری روان‌شناختی می‌شود [17]. 
این راهبرد درمانی، فرایندی است برای کمتر کردن نگرانی‌ها و رنج‌های روانی بیمار، همراه با از بین بردن افکار ناخواسته، هیجان‌ها و احساسات ناخوشایند، تقویت انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و توانایی برای تغییر رفتار که این رفتار برای زندگی بیمار تا انتهای حیات خود، مفید و قابل درک است. پژوهش‌های دیگر، رویکرد مبتنی بر پذیرش واقعیت را به‌عنوان یک مداخله مؤثر در سازگاری با سرطان معرفی می‌کنند و آگاهی‌بخشی را یکی از مفاهیم کلیدی در این رویکرد بیان کرده‌اند، به‌طوری‌که مدیریت استرس سرطان بر مبنای ذهن‌آگاه، قادر است در کاهش رنج روان‌شناختی و ارتقای کیفیت زندگی و سلامت معنوی نقش مؤثری را ایفا کند [1819]. در مطالعه والش و همکاران، تلاش برای خاموش کردن افکار متمرکز بر بیماری، پیش‌آگهی و عوارض، یکی از استراتژی‌های حمایت روانی بود که این مسئله منافاتی با آگاهی‌بخشی مثبت نسبت به عوارض و تغییر زاویه دید مثبت نسبت به وقایع ندارد [16]. 
یکی از ابعاد تقویت ذهنیت مثبت، تغییر زاویه دید بیمار به واقعیت به شکل مثبت بود. طی چند دهه گذشته، اهمیت امید و زاویه دید بیمار نسبت به وقایع در بیماران مبتلا به سرطان به‌طور فزاینده‌ای مورد مطالعه قرار گرفته است و به نظر می‌رسد سرطان نسبت به سایر بیماری‌های مزمن تأثیر بیشتری روی امیدواری بیماران داشته باشد. در ارتباط با اهمیت این مسئله در بیماران مبتلا به سرطان، سالاندر و همکاران چنین بیان می‌کنند: «درست است که بیماران مبتلا به سرطان در تشخیص بیماری خود فعال نیستند، اما آن‌ها فعالانه تلاش می‌کنند در وضعیت ناامیدی به افق‌های روشن و مثبت نگاه کنند» [20]. ایجاد زاویه دید واقعی و امید واقعی دادن به بیماران کمک می‌کند تا با رنج‌های ناشی از بیماری خود مقابله کنند و معالجه خود را ادامه دهند و مانع از افتادن آن‌ها در مسیر فرسایشی افسردگی و انفعال می‌شود. بنابراین امید یک بینش ارزشمند است که به بیمار انرژی می‌بخشد و این انرژی متمرکز بر بعد روانی بیمار است.
 در مطالعه حاضر مشارکت‌کنندگان بر این موضوع تأکید داشتند که دید بیمار باید واقع‌بین باشد و باید از ایجاد دید منفی و کاذب دوری کند. یافته‌های سایر مطالعات نیز بر این موضوع تأکید داشته‌اند که اگر امید با اهداف دست‌نیافتنی محقق شود، به‌عنوان انکار یا برچسب امید کاذب قلمداد می‌شود و نباید این جنبه از امید دادن مورد توجه قرار گیرد [21]. باتوجه‌به اینکه روند فرسایشی بیماری سرطان اثرات زیان‌باری را در کیفیت زندگی و تاب‌آوری بیماران دارد، ایجاد نگرش و زاویه دید مثبت نسبت به وقایع در بیماران از این اثرات زیان‌بار پیشگیری کرده و به‌عبارتی، به بیمار کمک می‌کند تا بر رنج‌های مواجه‌شده خود غلبه کند. مطالعه دراگست و همکاران در راستای تغییر زاویه دید بیمار نسبت به وقایع، مفهوم تمرکز بر اولویت‌های زندگی و لذت بردن از زندگی در لحظه حاضر را بیان کرده است [22]. اگرچه مطالعه حاضر مغایرتی با این مفاهیم ندارد، اما در مطالعه حاضر دید بیمار نسبت به آینده پیش‌رو و پدیده مرگ نیز مدنظر قرار گرفته است. 
یکی از راهبردهای تقویت ذهنیت مثبت در مطالعه حاضر، تقویت ادراک ارزشمندی بود. توجه به ارزش‌های معنوی یکی از ویژگی‌های این مفهوم بود که این موضوع در مطالعات مختلف از جنبه‌های مختلفی همچون توجه بر معنویت عاملی برای بهبود کیفیت زندگی، سازگاری با نگرانی‌های ایجادشده، تأمین‌کننده امید برای بیمار، راهی جهت برون‌رفت از بحران معنوی و متعالی شدن زندگی شخص مورد تأکید بوده است [23]. با تأمل بر روی این پیامدها می‌توان استنباط کرد که توجه بر ارزش‌های معنوی یکی از ابعاد حمایت روانی و تقویت ذهنیت مثبت در بیمار مبتلا به سرطان است. با وجود اشتراک در ذات انسانی، در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف تفاوت‌هایی در مقوله معنویت وابسته به زمینه فرهنگی، مذهب و ادیان الهی وجود دارد [24]؛ چراکه باورهای معنوی و اعتقادات بیماران از عرصه‌ای به عرصه‌ای دیگر فرق می‌کند و به‌دنبال آن توجه بر معنویت راهبردهای مختلفی در عرصه‌های مختلف را می‌طلبد که این راهبردها در راستای ارزش وجودی بیمار هستند. یافته‌های مطالعه گیجسبرتز و همکاران نشان می‌دهد فراهم‌سازی فضای معنوی برای بیمار نگرش بیمار نسبت به بیماری‌اش را درجهت مثبت تغییر داده و اثری حمایتی در بیمار دارد [25] و این اثر حمایتی در مطالعه حاضر همان تقویت ذهنیت مثبت در بیمار است. 
مراقبت مبتنی بر کرامت و احترام به بیمار، مؤلفه مهم دیگر تقویت ادراک ارزشمندی در بیمار بود. حفظ کرامت انسانی به‌عنوان ارزش اخلاقی در مراقبت، یکی از مفاهیم مهم مراقبت روان‌شناختی بیمار در مطالعات بیان شده است [26]. یافته‌های مطالعه فرانک نشان می‌دهد توجه به ظرفیت ذاتی شخص و بیمارمحوری در مراقبت، می‌تواند به‌طور بالقوه معنای جدیدی به زندگی فرد داده و احساس خوب بودن را در بیمار ایجاد کند [27]. یافته‌های مطالعه حاضر نشان می‌دهد ارتباط توأم با احترام، یک رابطه مبتنی بر حمایت است که درنهایت به تقویت ذهینت مثبت منجر خواهد شد. مطاالعات دیگر نیز به این موضوع اشاره کرده‌اند که هنگامی که ارائه‌دهندگان مراقبت ارتباطی قابل اطمینان و توأم با احترام با بیماران داشته باشند، می‌توانند استرس و رنج بیمار و خانواده وی را درک و آن‌ها را در مقابله با شرایط تهدید‌کننده حیات حمایت کنند [28]. مطالعه سکارسیا و همکاران نیز درمورد ارتباط همراه با احترام، به شکل‌گیری حس‌های تعلق و دریافت مراقبت اصیل اشاره کرده‌اند [29] و این احساسات به معنی تقویت ذهنیت بیمار در سطح بالاتر است.
از محدودیت‌های مطالعه حاضر دسترسی ناکافی به ارائه‌دهندگان مراقبت باتوجه‌به مشغله کاری زیاد جهت انجام مصاحبه بود که بدین منظور تلاش شد مصاحبه ازنظر زمان و مکان طبق صلاحدید مشارکت‌کنندگان انجام شود. پیشنهاد می‌شود به منظور ارزیابی وضعیت حمایت روانی از روش‌های کمی و ابزار های استاندارد نیز استفاده شود.

نتیجه‌گیری
یافته‌های مطالعه حاضر نشان می‌دهد اساس حمایت روانی در افراد مبتلا به سرطان، تقویت ذهنیت مثبت آن‌هاست. راهبرد تقویت ذهنیت مثبت و زیرطبقات آن می‌تواند برای توسعه برنامه‌های آموزشی، تحقیقاتی و اجرایی آتی در سیستم‌های بهداشتی و درمانی در مدیریت مراقبت از بیماری سرطان کمک‌کننده باشد؛ به‌طوری‌که حمایت روانی با اساس تقویت ذهنیت مثبت در بیمار یک مفهوم راهبردی و عملیاتی است که باید فراتر از ارائه خدمات به‌منظور صرفاً رفع نیاز روانی بیماران به آن توجه شود و شکل‌گیری ذهنیت مثبت در بیماران نشانه اثربخشی حمایت‌های روانی است. توسعه مفهوم تقویت ذهنیت مثبت، به‌عنوان چهارچوبی برای تحقق و شاخص ارزیابی حمایت روانی، می‌تواند گامی در جهت ارائه مراقبت باکیفیت و توأم با رضایت و آرامش درونی بیماران باشد. این یافته‌ها می‌تواند برای طراحی ابزاری به‌منظور سنجش وضعیت حمایت روانی نیز مورد استفاده قرار گیرد. همچنین یافته‌های مطالعه حاضر می‌تواند با ابزارهای سنجش کیفیت مراقبت از افراد مبتلا به سرطان ترکیب شود و در پاسخ‌گو بودن مراقبت جهت تأمین حمایت روانی در بیمار به‌عنوان جنبه مهمی از مراقبت مورد بررسی قرار گیرد. در جهت بهینه‌سازی حمایت روانی براساس تقویت ذهنیت مثبت بیمار، برنامه‌های آموزشی برای تیم حرفه‌ای مراقبت می‌تواند مؤثر واقع شود. این برنامه‌های آموزشی می‌تواند مطابق با مفاهیم مطالعه حاضر، شامل برجسته‌سازی ارتباط ذهنی مثبت با خود و دیگران، آگاهی‌بخشی مثبت، تغییرمثبت در زاویه دید بیمار و تقویت ادراک ارزشمندی، استراتژی‌های حمایت روانی را گسترش دهد. ازطرفی، ایجاد ساختار مناسب ارائه خدمات حمایت روانی در محیط‌های مختلف به‌ویژه بیمارستان و منزل و سازمان‌دهی این مراقبت‌ها برای تقویت ذهنیت مثبت در مراقبت و توسعه آن می‌تواند تأثیر بسیاری داشته باشد. 

ملاحظات اخلاقی
برای انجام این مطالعه، مجوز اخلاقی به شماره IR.ARUMS.REC.1400.308 از دانشگاه علوم‌پزشکی اردبیل دریافت شد. در روند مطالعه، اصول اخلاقی اختیار، استقلال و محرمانگی درمورد مشارکت‌کنندگان مدنظر قرار گرفت. جهت ورود به مطالعه از کلیه مشارکت‌کنندگان رضایت آگاهانه کتبی دریافت شد و شرکت آن‌ها در مطالعه اختیاری بود. همچنین درزمینه محرمانه ماندن اطلاعاتشان به آن‌ها اطمینان خاطر داده شد. قبل از انجام مصاحبه، آگاهی‌های لازم درزمینه هدف و روش مطالعه به شرکت‌کنندگان داده شد. همچنین جهت ضبط صدا و یاداشت‌برداری حین مصاحبه نیز از آن‌ها رضایت کتبی دریافت شد. 

حامی مالی
این مقاله برگرفته از یک پروژه تحقیقاتی مصوب دانشگاه علوم پزشکی اردبیل می‌باشد.

مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی: میرحسین آقایی و صابر اعظمی؛ تحقیق و روش‌شناسی: میرحسین آقایی، رضا ابراهیم اوغلی و سمیه بوداقی؛ ویراستاری و نهایی‌سازی نوشته: همه نویسندگان.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد. 

تشکر و قدردانی
پژوهشگران از معاونت محترم تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی اردبیل که از طرح پژوهشی حاضر حمایت لازم را به عمل آوردند و همکاری صمیمانه مشارکت‌کنندگان پژوهش، تشکر و قدردانی می‌کنند. 

Refrences
1.Mattiuzzi C, Lippi G. Current cancer epidemiology. Journal of Epidemiology and Global Health. 2019; 9(4):217-22. [DOI:10.2991/jegh.k.191008.001] [PMID]
2.Pitman A, Suleman S, Hyde N, Hodgkiss A. Depression and anxiety in patients with cancer. BMJ. 2018; 361:k1415. [DOI:10.1136/bmj.k1415] [PMID]
3.Cillessen L, Johannsen M, Speckens AEM, Zachariae R. Mindfulness-based interventions for psychological and physical health outcomes in cancer patients and survivors: A systematic review and meta-analysis of randomized controlled trials. Psycho-Oncology. 2019; 28(12):2257-69. [DOI:10.1002/pon.5214] [PMID]
4.Pichler T, Dinkel A, Marten-Mittag B, Hermelink K, Telzerow E, Ackermann U, et al. Factors associated with the decline of psychological support in hospitalized patients with cancer. Psychooncology. 2019; 28(10):2049-59. [DOI:10.1002/pon.5191] [PMID]
5.Dempster M, Howell D, McCorry NK. Illness perceptions and coping in physical health conditions: A meta-analysis. Journal of Psychosomatic Research. 2015; 79(6):506-13. [DOI:10.1016/j.jpsychores.2015.10.006] [PMID]
6.Ahmadi F, Mohamed Hussin NA, Mohammad MT. Religion, culture and meaning-making coping: A study among cancer patients in Malaysia. Journal of Religion and Health. 2019; 58(6):1909-24. [DOI:10.1007/s10943-018-0636-9] [PMID]
7.Rassouli M, Sajjadi M. Palliative care in Iran: Moving toward the development of palliative care for cancer. The American Journal of Hospice & Palliative Care. 2016; 33(3):240-4. [DOI:10.1177/1049909114561856] [PMID]
8.Van Keer RL, Deschepper R, Huyghens L, Bilsen J. Challenges in delivering bad news in a multi-ethnic intensive care unit: An ethnographic study. Patient Education and Counseling. 2019; 102(12):2199-207. [DOI:10.1016/j.pec.2019.06.017] [PMID]
9.Grassi L, Spiegel D, Riba M. Advancing psychosocial care in cancer patients. F1000Research. 2017; 6:2083. [DOI:10.12688/f1000research.11902.1] [PMID]
10.Aghaei MH, Vanaki Z, Mohammadi E. Psycho-emotional recovery, the meaning of care in the process of providing palliative care to Iranian people with cancer: A grounded theory study. Nursing Open. 2023; 10(2):889-900. [DOI:10.1002/nop2.1357] [PMID]
11.Graneheim UH, Lindgren BM, Lundman B. Methodological challenges in qualitative content analysis: A discussion paper. Nurse Education Today. 2017; 56:29-34. [DOI:10.1016/j.nedt.2017.06.002] [PMID]
12.Streubert H, Carpenter D. Qualitative research in nursing: Advancing the humanistic imperative. Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins; 2011. [Link]
13.Casellas-Grau A, Font A, Vives J. Positive psychology interventions in breast cancer. A systematic review. Psycho-Oncology. 2014; 23(1):9-19. [DOI:10.1002/pon.3353] [PMID]
14.Zhang X, Xiao H, Chen Y. Effects of life review on mental health and well-being among cancer patients: A systematic review. International Journal of Nursing Studies. 2017 Sep;74:138-48. [DOI:10.1016/j.ijnurstu.2017.06.012] [PMID]
15.Sekse RJT, Hunskår I, Ellingsen S. The nurse's role in palliative care: A qualitative meta-synthesis. Journal of Clinical Nursing. 2018; 27(1-2):e21-38. [DOI:10.1111/jocn.13912] [PMID]
16.Walshe C, Roberts D, Appleton L, Calman L, Large P, Lloyd-Williams M, et al. Coping well with advanced cancer: A serial qualitative interview study with patients and family carers. Plos One. 2017; 12(1):e0169071. [DOI:10.1371/journal.pone.0169071] [PMID]
17.Linardon J, Fairburn CG, Fitzsimmons-Craft EE, Wilfley DE, Brennan L. The empirical status of the third-wave behaviour therapies for the treatment of eating disorders: A systematic review. Clinical Psychology Review. 2017; 58:125-40 [DOI:10.1016/j.cpr.2017.10.005] [PMID]
18.Hulbert-Williams NJ, Storey L, Wilson KG. Psychological interventions for patients with cancer: Psychological flexibility and the potential utility of acceptance and commitment therapy. European Journal of Cancer Care. 2015; 24(1):15-27. [DOI:10.1111/ecc.12223] [PMID]
19.Sheybani F, Dabaghi P, Najafi S, Rajaeinejad M. [Effectiveness of mindfulness-based stress reduction (MBSR) on patients with chronic pain: A randomized clinical trial (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2022; 28(2):182-95. [DOI:10.32598/ijpcp.28.2.1627.2]
20.Salander P, Bergknut M, Henriksson R. The creation of hope in patients with lung cancer. Acta Oncologica. 2014; 53(9):1205-11.[DOI:10.3109/0284186X.2014.921725] [PMID]
21.Nierop-van Baalen C, Grypdonck M, van Hecke A, Verhaeghe S. Associated factors of hope in cancer patients during treatment: A systematic literature review. Journal of Advanced Nursing. 2020; 76(7):1520-37. [DOI:10.1111/jan.14344] [PMID]
22.Drageset S, Lindstrøm TC, Underlid K. I just have to move on: Women's coping experiences and reflections following their first year after primary breast cancer surgery. European Journal of Oncology Nursing. 2016; 21:205-11. [DOI:10.1016/j.ejon.2015.10.005] [PMID]
23.Bai M, Lazenby M. A systematic review of associations between spiritual well-being and quality of life at the scale and factor levels in studies among patients with cancer. Journal of Palliative Medicine. 2015; 18(3):286-98. [DOI:10.1089/jpm.2014.0189] [PMID]
24.Herlianita R, Yen M, Chen CH, Fetzer SJ, Lin EC. Perception of spirituality and spiritual care among Muslim nurses in Indonesia. Journal of Religion and Health. 2018; 57(2):762-73. [DOI:10.1007/s10943-017-0437-6] [PMID]
25.Gijsberts MHE, Liefbroer AI, Otten R, Olsman E. Spiritual care in palliative care: A systematic review of the recent European Literature. Medical Sciences. 2019; 7(2):25. [DOI:10.3390/medsci7020025] [PMID]
26.Bylund-Grenklo T, Werkander-Harstäde C, Sandgren A, Benzein E, Östlund U. Dignity in life and care: The perspectives of Swedish patients in a palliative care context. International Journal of Palliative Nursing. 2019; 25(4):193-201. [DOI:10.12968/ijpn.2019.25.4.193] [PMID]
27.Franke RJ. Palliative care and the humanities: Centralizing the patient at the end of life. The Yale Journal of Biology and Medicine. 2016; 89(1):105-8. [PMID] [PMCID]
28.Sinclair S, Beamer K, Hack TF, McClement S, Raffin Bouchal S, Chochinov HM, et al. Sympathy, empathy, and compassion: A grounded theory study of palliative care patients' understandings, experiences, and preferences. Palliative Medicine. 2017; 31(5):437-47. [DOI:10.1177/0269216316663499] [PMID]
29.Seccareccia D, Wentlandt K, Kevork N, Workentin K, Blacker S, Gagliese L, et al. Communication and quality of care on palliative care units: A qualitative study. Journal of Palliative Medicine. 2015; 18(9):758-64. [DOI:10.1089/jpm.2014.0408] [PMID]
 
نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1402/3/7 | پذیرش: 1402/3/22 | انتشار: 1402/4/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb