دوره 29، شماره 4 - ( زمستان 1402 )                   جلد 29 شماره 4 صفحات 477-460 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Kheirkhah M, Kiani Z, Kianimoghadam A S, Amanollahi Z, Farshad F, Esfahan M M. Effect of Supportive Counseling Based on Swanson's Caring Theory on the Quality of Life of Pregnant Women With A History of Abortion: A Randomized Controlled Trial Study. IJPCP 2024; 29 (4) :460-477
URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-3898-fa.html
خیرخواه معصومه، کیانی زهره، کیانی مقدم امیرسام، امان‌ اللهی زهرا، فرشاد فاطمه، معادی اصفهان مریم. تأثیر مشاوره مراقبتی حمایتی مبتنی بر نظریه مراقبتی سوانسون بر کیفیت زندگی زنان باردار با سابقه سقط: یک مطالعه کارآزمایی کنترل‌شده تصادفی. مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران. 1402; 29 (4) :460-477

URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-3898-fa.html


1- گروه مامایی و بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
2- گروه مشاوره در مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران،تهران، ایران ، zohre.kiani81@gmail.com
3- گروه روانشناسی بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
4- گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه الزهرا(س)، تهران، ایران.
5- مرکز تحقیقات دندانی، انستیتو تحقیقات دندان پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
متن کامل [PDF 7548 kb]   (119 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (670 مشاهده)
متن کامل:   (59 مشاهده)
مقدمه
بارداری و مادر شدن فرایندی است که پیامدهای اجتماعی و هیجانی مهمی برای زنان دارد [1]. تولد فرزند به تثبیت هویت زنان کمک می‌کند‌، تاجایی‌که زنان موفقیت و سلامت زیستی، روانی و اجتماعی خود را تا حدود زیادی تابع توانایی در فرزندآوری می‌دانند و چنانچه فاقد این توانایی باشند، احساس بی‌کفایتی می‌کنند و یکی از علل آن سقط جنین است [2]. 
سازمان بهداشت جهانی سقط جنین را ختم بارداری قبل از هفته بیستم بارداری یا ختم بارداری با وزن جنین کمتر از 500 گرم تعریف می‌کند. سالانه بیش از 1 میلیون زن باردار نوزاد خود را از دست می‌دهد که بیش از 85 درصد آن‌ها در 18 ماه آینده باردار می‌شوند [3]. بسیاری از موارد سقط جنین می‌تواند به‌طور غیرمنتظره رخ دهد و این نوع از دست دادن را می‌توان به‌عنوان یک رویداد ویرانگر در نظر گرفت که به اختلالات روانی شدید در زنان منجر می‌شود [4]. چنانکه در زنان با سابقه سقط جنین  افسردگی، اضطراب، تعارض زناشویی، تلاش برای خودکشی، سوء مصرف موادمخدر [5]، غم و اندوه، خشم، احساس گناه و سرزنش، احساس پوچی و درماندگی، کاهش عزت نفس و اختلالات خواب وجود دارد [6]. بیش از نیمی از زنان به دنبال سقط جنین از عوارض مختلف روحی و روانی در هفته‌ها و ماه‌های بعد نیز رنج می‌برند [7]. زنان با سابقه سقط، افزایش علائم افسردگی را تجربه می‌کنند و ممکن است در معرض خطر اثرات روانی منفی مانند اضطراب مرتبط با بارداری، افسردگی، تحریک‌پذیری، خستگی مفرط، ترس، اختلالات خواب و عدم تمرکز باشند [8]. به‌طورکلی اگر تلاش برای حاملگی با شکست مواجه شود، به یک احساس مخرب و تنش‌زا بدل و سبب کاهش کیفیت زندگی فرد می‌شود [9].
 کیفیت زندگی از رضایت یا عدم رضایت از جنبه‌های مختلف زندگی ناشی شده و حوزه‌های سلامتی و کار، اقتصادی-اجتماعی، روحی-روانی و خانوادگی را شامل می‌شود [10]. کیفیت زندگی یـک متغیـر ذهنـی و ادراک فـرد در زندگی است و باتوجه‌به بستر فرهنگی و نظام ارزشی مرتبط با اهداف، استانداردها و آرزوهـای فرد تعیین می‌شود و راهـی بـرای شـناخت تجـارب انسان از زندگی است [11]. کیفیت زندگی در مادران با حاملگی پرخطر کمتر از حاملگی طبیعی بوده و 7 درصد از مادران با حاملگی طبیعی و 12 درصد با حاملگی پرخطر افسردگی خفیف و 12درصد افسردگی متوسط دارند [12]. نتایج یک پژوهش نشان داد زنان با سابقه سقط، درجه بالاتری از پریشانی روانی را دارند، به‌طوری‌که میانگین نمره افسردگی آن‌ها بالا بود. علاوه‌براین، زنان با سقط جنین سطح کیفیت زندگی پایین‌تری را در همه زمینه‌ها (عملکرد جسمی، سلامت عمومی، سرزندگی، عملکرد اجتماعی، نقش عاطفی و سلامت روانی) گزارش کردند [13]. کوتو و همکاران [14] گزارش کردند که زنان مبتلابه سقط مکرر در همه موارد ازجمله عملکرد فیزیکی، عملکرد اجتماعی و نقش عاطفی، درد بدن، سلامت عمومی، سلامت روان و روش‌های مقابله‌ای نتایج ضعیف‌تری داشتند.
انتخاب روش‌های مختلف مقابله‌ای با سقط جنین به زنان و همسرشان بستگی دارد. بحران حاد، شامل مرحله شوک است که در آن به خاطر آوردن آنچه اتفاق افتاده، دشوار است و به دنبال آن مرحله واکنش است که زمانی است که فرد شروع به تحلیل و جذب رویداد می‌کند و به حالت هوشیاری باز می‌گردد. این مرحله اولیه با یک دوره تأمل و جهت‌گیری مجدد دنبال می‌شود [15]. همان‌گونه که گفته شد اکثر زنانی که سقط ناخواسته را تجربه کرده‌اند از فقدان عمیق، احساس پوچی و گناه رنج می‌برند و برخی ممکن است به حمایت حرفه‌ای نیاز داشته باشند [16]. مراقبت‌های انجام‌شده پس از این تجربه تأثیر قابل‌توجهی بر واکنش غم و اندوه پس از سقط جنین دارد [17]. در این زمینه بهره‌گیری از روش‌های غیردارویی ازجمله مشاوره‌های مراقبتی حمایتی مبتنی بر نظریه سوانسون می‌تواند کمک‌کننده باشد. نظریه مراقبتی سوانسون، الگویی است که هدف آن بهزیستی بیماران با روش‌های مراقبتی است و رابطه‌ای بی‌نظیر و دلسوزانه بین مراقب سلامت و مددجو ایجاد می‌کند [18].
 این نظریه مراقبتی بر آموزش و بهبودی در دوران بارداری تمرکز دارد و بر روش‌های تطبیقی در طی مراحل بهبودی فرد و روش‌های کمک به فرد و خانواده متمرکز است. یک برنامه مشاوره‌ای و مراقبتی برای زنان با سابقه سقط است که بر مشاوره ماما بعد از سقط تأکید دارد [19] و شامل مرحله دانستن، بودن با (سهیم شدن در احساس)، انجام دادن برای  (کمک به بهبودی فرد)، توانمندسازی و حفظ باور (پیشگیری از عود) می‌باشد. این مشاوره ساختارمند مقوله مراقبت را در حفظ باورهای پایه فرد به تصویر می‌کشد و با شناخت از واقعیت‌های مادر، ایجاد حس همراهی و ارائه خدمات را مهیا می‌سازد [20]. این مشاوره بر تجربیات زن از سقط، چیزی که از دست داده و سهیم شدن در آن، احساس فعلی، کمک به وارد شدن به زندگی عادی و شناخت دغدغه و نگرانی درمورد حاملگی فعلی تأکید دارد و در فرایند مشاوره به مددجو اجازه می‌دهد  تا خود را ازنظر احساسی پیدا، آماده و درمان کند [21]. 
طبق پژوهش‌های انجام‌شده ثابت شده است که این نظریه در حوزه مراقبت، توسعه برنامه‌های مداخله‌ای با نوزادان، بیماران قلبی پس از عمل، شیردهی، مراقبت از زنان و اصلاح نگرش نسبت به اهدای عضو مفید است [22]. همچنین این نظریه در عمل در طول فرآیند مراقبت [23] و برای تأثیر آن بر بهزیستی زنان [24] مورد آزمایش قرار گرفته است. نتایج مطالعه پالاس و همکاران [25] نشان داده است که مراقبت‌های حمایتی و مشاوره ارائه‌شده پس از سقط جنین به بهزیستی روانی-اجتماعی زنان و بهبود توانایی آن‌ها برای مقابله با علائم روانی کمک کرده است. نتایج یک پژوهش نشان داد برنامه حمایتی مبتنی بر نظریه سوانسون می‌تواند علائم اندوه جسمی، عاطفی، رفتاری و شناختی زنان را کاهش دهد، همچنین احساسات منفی در مورد آینده، سطح افسردگی و سطوح اضطراب پس از دریافت مراقبت سوانسون کاهش یافت [25]. نتایج مطالعه‌ای دیگر نشان داد این برنامه می‌تواند داغدیدگی را در زنان با سقط زودرس را کاهش دهد [26]. در پژوهش چانگ و همکاران [27] مراقبت همدلانه بر استرس و افسردگی زنان مبتلابه سقط اثربخش نشان داده شد.
براساس تجزیه‌وتحلیل شواهد موجود از ادبیات علمی، درمورد استفاده از نظریه مراقبتنی سوانسون در زمینه‌های کار بالینی، می‌توان سودمندی و کاربرد فراوان آن را برای حمایت و ارائه مراقبت‌های جامع نشان داد. مشاوره مراقبتی حمایتی براساس نظریه سوانسون به‌دلیل سهولت انجام آن آسان آن در کوتاه‌مدت، از سایر روش‌های درمانی که نیاز به جلسات طولانی با حضور مستمر دارند می‌تواند کمک‌کننده‌تر باشد. اتخاذ مبانی و مفاهیم این نظریه هنگام ارائه همراهی گرم و انسانی با زنان آسیب‌دیده از سقط جنین بسیار مفید است. یافته‌های این پژوهش به غنی‌سازی بدنه دانش در حوزه مراقبت‌های روان‌شناختی و پرستاری کمک خواهد کرد. همچنین تاکنون مطالعه‌ای در این خصوص در ایران انجام نشده است؛ بنابراین مطالعه حاضر باهدف تعیین تأثیر مشاوره مراقبتی حمایتی مبتنی بر نظریه سوانسون بر کیفیت زندگی زنان باردار با سابقه سقط جنین طراحی و اجرا شد. 

مواد و روش‌ها 
این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی کنترل‌شده تصادفی با استفاده از طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. مداخله مطابق نظریه مراقبتی سوانسون بود. جامعه تحقیق را زنان باردار مراجعه‌کننده به مراکز جامع سلامت شهرستان اصفهان با سابقه سقط در بارداری قبلی در طول 1 سال گذشته تشکیل دادند که جهت دریافت مراقبت‌های دوران بارداری فعلی به مراکز جامع سلامت مراجعه کرده بودند. معیارهای ورود به مطالعه شامل بارداری فعلی با سن حاملگی 8 هفته و بیشتر با تأیید سونوگرافی، خواسته بودن حاملگی فعلی، داشتن سابقه سقط خودبه‌خودی طی 1 سال گذشته، عدم سابقه ابتلا به بیماری روانی خاص به اظهار فرد، داشتن حداقل سواد خواندن و نوشتن، نداشتن فرزند زنده در خانواده و معیارهای خروج از مطالعه شامل عدم تمایل به ادامه شرکت در مطالعه، از دست رفتن حاملگی، وقوع حوادث ناگوار و استرس‌های بزرگ در طول مداخله مانند از دست دادن عزیزان و مهاجرت مادر باردار بود.
حجم نمونه در هر گروه باتوجه‌به مطالعه مقدسی و همکاران در سال 2016 با توان آزمون 80 (درنتیجه Z1-β=0/84) و خطای نوع اول 5 درصد (Zα/2=1/96) 31 نفر تعیین شد [28] که با احتساب 20 درصد ریزش،حجم نمونه موردنیاز 36 نفر در هر گروه و مجموعاً 72 نفر محاسبه شد. با مراجعه به سایت sealedenvelope.com با تصادفی سازی ساده با بلوک‌های 4، 6 و 8 تایی ترتیب ورود نمونه‌ها در گروه‌ها مشخص شد. 
ابزار گردآوری مورداستفاده در این پژوهش، سؤال‌های جمعیت‌شناختی و باروری (سن، میزان تحصیلات، شغل، میزان درآمد، خواسته یا ناخواسته بودن بارداری و سطح تحصیلات همسر) و پرسش‌نامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (SF-36)بود. پرسش‌نامه کیفیت زندگی وار و شربون، یک پرسش‌نامه خودگزارش‌دهی است و جهت بررسی کیفیت زندگی و سلامت استفاده می‌شود، دارای 36 عبارت و 8 بعد عملکرد جسمی، عملکرد اجتماعی، ایفای نقش جسمی، ایفای نقش هیجانی، سلامت روانی، سرزندگی، درد بدنی و سلامت عمومی است. پرسش‌نامه‌SF-36  دو سنجش کلی از کارکرد را بررسی می‌کند؛ نمره مؤلفه فیزیکی که بعد فیزیکی سلامت را می‌سنجد و نمره کلی مؤلفه روانی که بعد روانی اجتماعی سلامت را ارزشیابی می‌کند. نمره بالاتر به‌منزله کیفیت زندگی بهتر است [29]. روایی محتوا و صوری پرسش‌نامه کیفیت زندگی توسط 6 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اصفهان بررسی و پس از تأیید، پایایی ابزار با روش بازآزمون بر روی 20 نفر از واجدین شرایط ورود که بعداً در نمونه‌ها وارد نشدند، مورد ارزیابی قرار گرفت و همسانی درونی ابزار با الفای کرونباخ 0/874 تأیید شد [30].
جلسات مداخله در مراکز بهداشتی درمانی و در اتاقی که شرایط صحبت کردن خصوصی با مادر را دارا بود، به‌صورت تک نفره برگزار شد. این پژوهش متعلق به پایان‌نامه دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره در مامایی است که تدوین پروتکل را بر عهده داشته است، اما اجرای آن به یک متخصص مشاوره مامایی واگذار شد. اجرای پروتکل توسط متخصص مذکور با نظارت استاد راهنمای پژوهشگر انجام شده است. 
مداخله در طی 3 جلسه طبق جدول شماره 1 (2 جلسه اول حضوری و جلسه سوم به‌صورت تلفنی) براساس روش 5 مرحله‌ای سوانسون شهریور ماه تا آذرماه سال 1400 بر روی گروه آزمایش اجرا شد.


در این محدوده زمانی گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. مداخله در طی 3جلسه، دو جلسه اول حضوری و هر جلسه به‌مدت 90 دقیقه و جلسه سوم به‌صورت تلفنی به فاصله 1 هفته از یکدیگر اجرا شد. پرسش‌نامه‌ها 4 هفته و 8 هفته بعد از اتمام مداخله که با زمان مراجعه مادران باردار به مراکز بهداشت جهت مراقبت بارداری‌شان هماهنگ می‌شد تکمیل شد (تصویر شماره 1).

برای کسانی که امکان حضور نداشتند به‌صورت تلفنی پرسش‌نامه‌ها تکمیل ‌شد. برای گروه کنترل مداخلات مشاوره مبتنی بر رویکرد سوانسون به‌صورت آنلاین انجام شد. بعد از پایان مطالعه برای رعایت موارد اخلاقی با تشکیل گروه واتساپی آموزش‌های گروه آزمایش یعنی روش 5 مرحله‌ای سوانسون برای گروه کنترل نیز برگزار شد [20]. هر دو گروه به منظور مراقبت‌های روتین بارداری، هر ماه طبق پروتکل وزارت بهداشت تحت مراقبت‌هایی مثل اندازه‌گیری وزن، فشارخون، کنترل قلب جنین، میزان رشد جنین، گرفتن شرح حال و بررسی مشکلات جسمی و روانی مادر قرار می‌گرفتند. 
برای محاسبه معناداری بالینی، از شاخص تغییر پایا استفاده شد. محاسبه این شاخص بر پایه انحراف‌معیار نمره افراد در کیفیت زندگی در پیش و پس از مداخله و بر پایه ضریب بازآزمایی یا ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) متغیر کیفیت زندگی استوار است. 
محاسبه شاخص تغییر پایا به شیوه‌ایی است که در ذیل به پرداخته شده است: 

محاسبه خطای استاندارد اندازه‌گیری متغیر کیفیت زندگی پیش از مداخله


در این فرمول SD1، انحراف‌معیار متغیر کیفیت زندگی پیش از مداخله و r2، ضریب بازآزمایی یا ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) متغیر کیفیت زندگی می‌باشد.

محاسبه خطای استاندارد اندازه‌گیری متغیر کیفیت زندگی پس از مداخله 


در این فرمول SD2، انحراف‌معیار متغیر کیفیت زندگی پس از مداخله و r2 ضریب بازآزمایی یا ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) متغیر کیفیت زندگی می‌باشد.

محاسبه خطای استاندارد تفاوت


نمره خطای استاندارد تفاوت همان شاخص تغییر پایا می‌باشد که اگر تفاوت نمره افراد در پیش‌آزمون و پس‌آزمون برابر یا بیشتر از نقطه برش تعیین‌شده به‌وسیله شاخص تغییر پایا باشد، می‌توان تغییر نمره افراد در مرحله پس‌آزمون را ازنظر بالینی معنادار در نظر گرفت. 
برای توضیح رعایت معیارهای اخلاقی در این پژوهش می‌توان گفت که مطالعه حاضر یک کارآزمایی کنترل‌شده تصادفی است که پس از اخذ تأیید از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، ثبت در مرکز ثبت کارازمایی بالینی ایران و اخذ مجوزهای لازم از دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اصفهان و مراکز جامع سلامت اصفهان انجام شده است. همچنین اصول بیانیه هلسینکی که مؤلفه‌های اخلاقی تحقیقات پزشکی بر روی آزمودنی انسانی را مدنظر قرار می‌دهد در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است.
برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آمار توصیفی توزیع فراوانی مطلق و نسبی برای متغیرهای کمی و تحلیل‌ها با آزمون آماری تی مستقل، تی زوجی و کای‌اسکوئر و تحلیل واریانس در سطح معنی‌داری کمتر از 0/05 انجام شد. 

یافته‌ها 
 در جدول شماره 2 توزیع فراوانی و ویژگی‌های جمعیت‌شناختی زنان باردار دو گروه نشان داده شده است.


دو گروه مورد بررسی از نظر هیچکدام از مشخصات دموگرافیک تفاوت معنی دار آماری نداشته و همگن بودند (0/05<P) همان طور که در جدول شماره 3 نشان داده شده است، برای  بررسی اثر کیفیت زندگی از تحلیل واریانس با اندازه‌های تکراری استفاده شد.


قبل از ارائه نتایج آزمون تحلیل واریانس پیش‌فرض‌های موردنیاز مورد آزمون قرار گرفت. یکی از پیش‌فرض‌ها کمی بودن و پیوسته بودن متغیر وابسته است که در متغیر کیفیت زندگی چنین شرطی وجود دارد. جهت نرمال بودن نتایج، آزمون شاپیرو ویلک نشان داد که سطح معناداری متغیر کیفیت زندگی در هریک از گروه‌های آزمایش و کنترل در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون بالاتر از 0/01 بود (0/01<P).بنابراین براساس آزمون شاپیرو ویلک در سطح 0/01 متغیرهای پژوهش معنادار نبود که این به معنی نرمال بودن داده ها می باشد. همچنین کرویت یا رابطه معنادار بین مؤلفه های پژوهش آماره کای اسکوئر بارتلت برای بررسی معناداری همبستگی مؤلفه های کیفیت زندگی در مرحله پس آزمون در سطح 0/01 معنادار بود. به عالوه عدم وجود داده های پرت بااستفاده از فاصله ماهاالنوبیس مورد بررسی قرار گرفت که داده پرت شناسایی نشد. آزمون دقیق فیشر در دو گروه مورد بررسی قرار گرفت و از نظر مشخصات جمعیت شناختی، تفاوت معنادار آماری نداشتند که در سطور قبل گزارش شد. جدول شماره 4 میانگین و انحراف معیار ابعاد کیفیت زندگی در گروه آزمایش و کنترل قبل از مداخله و 4 و 8 هفته بعد از مداخله نشان می‌دهد.


طبق جدول شماره 4 قبل از مداخله در دو گروه آزمایش و کنترل بین کیفیت زندگی اختلاف معنی‌داری وجود نداشت (0/05>P) در 4 هفته بعد از مداخله نمرات کیفیت زندگی در بعد ایفای نقش هیجانی در گروه آزمایش به‌صورت معنی‌داری از گروه کنترل بیشتر بود (0/046=P) در 8 هفته بعد از مداخله نمرات کیفیت زندگی در ابعاد عملکرد جسمی (0/009=P)، عملکرد اجتماعی (0/039=P)، ایفای نقش هیجانی (0/004=P) و درد بدنی (0/004=P) در گروه آزمایش به‌صورت معنی‌داری از گروه کنترل بیشتر بود (0/01=P) (تصویر شماره 2).

 



جهت بررسی معنی‌داری بالینی تغییر، تفاوت نمره‌های کیفیت زندگی زنان باردار پیش از مداخله و پس از مداخله در دو مرحله 4 هفته و 8 هفته مورد بررسی قرار گرفت (جدول شماره 5).




در ابتدا اطلاعاتی در مورد میانگین و انحراف‌معیار گروه آزمایش ارائه می‌شود. میانگین و انحراف‌معیار نمره‌های کیفیت زندگی در قبل از مداخله 6/17±46/32 و پس از مداخله به‌ترتیب 6/32±51/64 و 5/35±55/47 می‌باشد. با استفاده از انحراف‌معیار نمره‌های کسب‌شده پیش از درمان و پس از درمان و نیز آلفای کرونباخ آزمون کیفیت زندگی، نمره خطای استاندارد تفاوت دو متغیر در پس‌آزمون 4 هفته 3/17 و در پس‌آزمون 8 هفته 2/95 به دست آمد. این نمره درواقع نمره برشی است که براساس آن می‌توان گفت هر فردی که نمره کیفیت زندگی او در مقایسه با قبل از مداخله در پس‌آزمون 4 هفته بیش از 3/17 و در پس‌آزمون 8 هفته بیش از 2/95 افزایش داشته باشد را می‌توان به‌عنوان کسی که پیشرفت معناداری را ازلحاظ بالینی نشان داده است به حساب آورد. 
اگر تفاوت نمره پیش‌آزمون و پس‌آزمون در متغیر موردنظر برابر یا بالاتر از نقطه برش تعیین‌شده به‌وسیله شاخص تغییر پایا باشد، می‌توان گفت وی به حدی از تغییر که ازنظر بالینی می‌توان آن را معنی‌دار تلقی کرد، دست یافته است. با مقایسه نقطه برش 3/17 به‌دست‌آمده در پس‌آزمون 4 هفته، زنان باردار با کد 2، 5، 6، 8، 10، 16، 30 و 34 ازلحاظ بالینی پیشرفت معنی‌داری را نشان می‌دهند. نمره سایر افراد اگرچه تفاوت‌هایی را در پس‌آزمون نشان می‌دهد، اما این میزان تغییر نمره، به اندازه‌ای نیست که بتوان آن را ازنظر بالینی معنی‌دار درنظر گرفت. بنابراین این مداخله بر 8 نفر از 36 نفر (22 درصد) معنادار بود و نشان می‌دهد نتایج مداخله در هفته چهارم ازنظر بالینی معنی‌دار نمی‌باشد. مقایسه نقطه برش 2/95 به‌دست‌آمده در پس‌آزمون 8 هفته، نشان می‌دهد زنان باردار با کدهای 2، 5، 6، 7، 8، 9، 10، 16، 17، 20، 21، 22، 23، 24، 25، 26، 27، 29، 30، 34 و 35 ازنظر بالینی پیشرفت معناداری را نشان می‌دهند. نمره سایر افراد اگرچه تفاوت‌هایی را در پس‌آزمون نشان می‌دهد، اما این میزان تغییر نمره، به اندازه‌ای نیست که بتوان آن را ازنظر بالینی معنادار درنظر گرفت. باتوجه‌به نتایج به‌دست‌آمده این مداخله بر 21 نفر از 36 نفر (58 درصد) معنادار بود و بنابراین نتایج مداخله در هفته هشتم را می‌توان از لحاظ بالینی معنادار در نظر گرفت.
نتایج تحلیل واریانس با اندازه‌های تکراری نشان‌دهنده آن بود که اثر گروه در ابعاد کیفیت زندگی معنی‌دار بود. اثر زمان در بعد عملکرد جسمی معنی‌دار نبوده و در سایر ابعاد تفاوت بین دو گروه معنی‌دار بود. همچنین اثر متقابل بین گروه و زمان در تمامی ابعاد معنی‌دار بود. 

بحث
این پژوهش باهدف تعیین تأثیر مشاوره مراقبتی حمایتی بر کیفیت زندگی زنان باردار با سابقه سقط جنین اجرا شد و نتایج نشان داد که کیفیت زندگی قبل از مداخله در دو گروه همسان بود (0/448=P). 4 هفته و 8 هفته بعد از مداخله ازنظر کیفیت زندگی و ابعاد آن تفاوت معنی‌دار بود و میانگین نمره کسب‌شده در گروه آزمایش بالاتر از کنترل بود (0/05  در 8 هفته بعد از مداخله نمرات کیفیت زندگی در ابعاد عملکرد جسمی (0/009=P)، عملکرد اجتماعی (0/039=P)، ایفای نقش هیجانی (0/004=P) و درد بدنی (0/004=P) در گروه آزمایش به‌صورت معنی‌داری از گروه کنترل بیشتر بود (0/05P)، اثر گروه (0/001>P) و اثر زمان (0/001>P) معنی‌دار بود. میانگین نمره کیفیت زندگی 8 هفته بعد از مداخله نیز بیشتر از 4 هفته بعد از مداخله بود (0/001=P). در گروه کنترل نمره کیفیت زندگی در هیچ‌کدام از زمان‌های موردبررسی اختلاف نداشت (0/789=P). اثر متقابل بین گروه و زمان در ابعاد عملکرد جسمی (0/04=P)، ایفای نقش جسمی (0/004=P) و درد بدنی (0/015=P) و اثر گروه در ابعاد عملکرد جسمی (0/008=P)، ایفای نقش جسمی (0/035=P) و سلامت بدنی (0/035=P ) معنی‌دار بود.
 در تبیین این یافته می‌توان گفت باتوجه‌به اینکه سقط جنین تأثیر زیادی می‌تواند بر کیفیت زندگی مادر داشته باشد، ارتقای آن می‌تواند در کاهش مشکلات بعدی مادر مؤثر باشد. مطالعات نشان داده است که ارائه مراقبت‌های حمایتی برای زنان تأثیر عمده‌ای در کمک به آن‌ها برای تکمیل فرآیند عادی سوگ پس از سقط جنین دارد [31، 32]. آدلفسون و لارسون [33] گزارش کردند که مراقبت‌های حمایتی، سطح غم و اندوه را در مراحل اولیه در زنانی که سقط جنین داشتند کاهش داد. مطالعه دیگری نشان داد که آموزش و مشاوره ارائه‌شده براساس نظریه مراقبتی سوانسون، مؤثرترین روش برای کاهش علائم سوگ و افسردگی مشاهده‌شده در زوجین است.
 آدولفسون و لارسون [33] از حمایت فعال و حمایت مراقبتی برای بهبود سلامت زنان پس از سقط جنین استفاده کردند. آن‌ها گزارش دادند که نمرات سوگ زنان در ماه چهارم به میزان قابل‌توجهی کاهش یافته است. نتایج مطالعه پالاس و اوسکای [25] کاهش معنی‌داری را در نمرات سوگواری زنان پس از ارائه مراقبت‌های مبتنی بر نظریه مراقبتی سوانسون نشان داد. در مشاوره حمایتی مراقبتی، مراجع تشویق می‌شود تا در مورد احساساتش مانند احساس گناه و خشم صحبت کند و مکانیسم‌ها و استراتژی‌هایی لازم برای بازگرداندن کیفیت زندگی به حالت اول را به او آموزش می‌دهد [15، 34]. در این مداخلات، پرستار یا ماما با ایجاد رفتار صمیمانه، حمایت‌کننده و توضیح تمام اقدامات درمانی، مادر را در موقعیت مناسب درمانی قرار می‌دهد و به بهبود سلامت عاطفی مادر کمک می‌کند [35]. کیفیت زندگی پایین با فقدان عزت نفس و احترام به خود، حس گناه و درماندگی و ناامیدی همراه است. 
طبق یافته‌ها [36] در مطالعه تجربی باهدف تعیین تأثیر مداخلات حمایتی بر اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی زنان در معرض زایمان زودرس به این نتیجه رسیدند که مداخلات می‌تواند کیفیت زندگی زنان را ارتقاء دهد. این مطالعه نشان داد مداخلات حمایتی اضطراب و افسردگی را کاهش می‌دهد و ماماها و مراقبین بهداشتی می‌توانند این مداخلات را برای استفاده در محیط بیمارستان تطبیق دهند. همچنین طبق یافته‌ای [37] باهدف تعیین تأثیر مشاوره حمایتی در سلامت روانی بعد از سقط در بعدهای اضطراب و کیفیت زندگی به این نتیجه رسیدند که نسبت دیسترس روانی 3 ماه بعد از سقط در گروه آزمایش نسبت به کنترل کاهش داشت و در زنان با نمره بالا در پرسش‌نامه سلامت عمومی نمره افسردگی در گروه مشاوره 6 هفته بعد از سقط پایین‌تر بوده و یک برنامه هدفمند برای بهبود سلامت روانی زنان در هفته اول پس از سقط مفید است که با تحقیق حاضر، همسو می‌باشد. نتایج مطالعه‌ای [38] که باهدف تعیین تأثیر کیفیت زندگی، حمایت اجتماعی و خودکارآمدی زنان پس از سقط جنین انجام شد، بیانگر این بود که کیفیت کلی زندگی زنان پس از سقط جنین بهتر از سلامت کلی آنان است و ضعیف‌ترین  بعد در کیفیت زندگی در حوزه روان‌شناختی بود. 
یک برنامه هدفمند درزمینه حمایت اجتماعی و خودکارآمدی در بهبود سلامت روانی زنان پس از سقط جنین مفید است. در مطالعه حاضر نیز کیفیت زندگی زنان باردار با سابقه سقط جنین در گروه مشاوره مراقبتی حمایتی از گروه کنترل بیشتربود؛ این 2 مطالعه در 4 زیرمقیاس کیفیت زندگی باروری عملکرد اجتماعی، سلامت روان‌شناختی، سلامت عمومی و فیزیکی همسویی داشتند. طبق یافته‌ای [13] باهدف بررسی کیفیت زندگی و پریشانی روانی در زنان مبتلابه سقط مکرر به این نتیجه رسیدند که زنان با سقط مکرر ناتوانی عملکردی گسترده و سطح رفاه پایین‌تری را در مقایسه با زنان بدون سقط مکرر داشتند. بین زنان دارای سقط جنین و بدون سقط جنین در تمام زیرمقیاس‌های کیفیت زندگی به‌جز عملکرد فیزیکی و سلامت بدنی تفاوت معناداری وجود داشت. نسبت پریشانی روانی 3 ماه بعد از سقط در گروه آزمایش نسبت به کنترل کاهش داشت، اما این اختلاف معنی‌دار نبود. نمره کیفیت زندگی در گروه مشاوره 6 هفته بعد از سقط مکرر افزایش داشت. پس می‌توان نتیجه گرفت که یک برنامه هدفمند برای بهبود سلامت روانی زنان در هفته اول پس از سقط مفید است. در مطالعه حاضر کیفیت زندگی زنان باردار با سابقه سقط جنین در گروه مشاوره مراقبتی حمایتی از گروه کنترل بیشتر بود و نتایج با تحقیق حاضر در 4 زیرمقیاس کیفیت زندگی باروری در زنان که شامل عملکرد اجتماعی، ایفای نقش هیجانی، سلامت روان و درد جسمی است همسویی دارد. 
در مشاوره‌ای مراقبتی‌حمایتی مبتنی بر نظریه سوانسون، جلسات مشاوره اختصاصی برای زنان باردار با سابقه سقط به‌صورت اصولی و براساس نیازهای مادر انجام و اثرات مثبت آن در ارتقاء کیفیت زندگی و ابعاد آن مشاهده شده است. سطوح خودسرزنشی را کاهش داده و به‌راحتی در دوران بارداری قابل انجام و سنجش است. در توجیه آن می‌توان تلاش مراقبان را برای فهمیدن آنچه بر خانواده می‌گذرد و شنیدن صحبت‌های آن‌ها، همراهی و همدلی با آن‌ها دانست و ارائه راهکارهایی به خانواده برای تسهیل و عبور از این رویداد کمک‌کننده است. داشتن این باور که خانواده می‌تواند از پس بحران برآید بسیار کمک‌کننده می‌باشد [39]. 

نتیجه‌گیری
روش مشاوره مراقبتی‌حمایتی به‌عنوان یک مداخله مامامحور می‌تواند در ارتقاء کیفیت زندگی زنان باردار با سابقه سقط جنین مؤثر باشد و به ارتقای سلامت این مادران کمک کند. 
ازجمله محدودیت‌های پژوهش حاضر می‌توان به این موارد اشاره کرد: 
-شروع و ادامه همه‌گیری کووید-19 و تمایل کمتر زنان به شرکت حضوری در جلسات، سعی شد جلسه اول با زمان مراقبت بارداری شان تنظیم شود.
-نگرانی از افشای اطلاعات داده‌شده که به آن‌ها در این زمینه اطمینان خاطر داده شد؛ 
-مشکل در بروز احساسات طی مداخله که سعی می‌شد با برقراری ارتباط صمیمانه و همدلی مشارکت آن‌ها جلب شود. 
-محدودیت در روایی بیرونی. 
مطابق با یافته‌های پیشنهاداتی نیز مطرح می‌شود که عبارت است از:
 -در مراکز جامع سلامت از شیوه نوین مراقبت مامایی مبتنی بر مشاوره مراقبتی حمایتی برای مراقبت‌های دوران بارداری استفاده شود؛ 
-با تقویت سیستم‌های پیگیری و ارجاع، زنان باردار با سابقه سقط جنین مشکوک به اختلالات خلقی را شناسایی و به مراکز درمانی تخصصی ارجاع داده شوند؛ 
-توجه کلیه ماماهای شاغل در مراکز درمانی به مسائل در سطح روان زنان با سابقه سقط جنین بیشتر شود تا با برنامه‌ریزی، تماس‌های فردی و جلسات مشاوره مراقبتی حمایتی به ارتقای سطح سلامت روانی زنان باردار کمک کنند.
توصیه می‌شود از این راهبرد مشاوره‌ای برای زنان باردار با سابقه سقط جنین در مراکز آموزشی و درمانی استفاده شود. بهره‌مندی  از مراقبت حمایتی، زنان را قادر می‌سازد تا با روند غم و اندوه پس از سقط جنین کنار بیایند و تأثیر مثبت قابل‌توجهی در کاهش علائم سوگ دارد. درحقیقت این مراقبت شامل ایجاد یک محیط امن، برقراری ارتباط موثر، ارائه اطلاعات در مورد روند سقط جنین، ارائه مشاوره در مورد غم و اندوه، ارائه کتاب‌های راهنما برای کمک به زنان برای مقابله با سقط جنین، صحبت در مورد احساسات مرتبط با سقط جنین، پرسش از زنان در مورد وضعیتشان و ارائه همدلی و دادن زمان برای عزاداری به زنان است  
بنابراین می‌توان گفت که نظریه مراقبتی سوانسون در کاهش علائم سوگ و افزایش کیفیت زندگی این گروه از زنان موثر بوده است. سیاستگذاران مراقبت‌های بارداری با گنجاندن این الگوها در ارائه مراقبت به مادرانی که سابقه بارداری نافرجام، می‌تواند در ارتقاء سلامت جسمی و روحی این مادران موثر بوده و در بهبود  تمایل به فرزندآوری کمک‌کننده باشد؛ بدین ترتیب توصیه می‌شود از این مدل مشاوره حمایتی مراقبتی در مراکز جامع سلامت استفاده شود و مادران حمایت و مراقبت لازم و موردنیاز را از ماماها و سایر مراقبان سلامت دریافت کنند. باتوجه‌به یافته‌های پژوهش حاضر، غربالگری تمام زنان پس از سقط جنین از نظر کیفیت زندگی برای شناسایی زنان آسیب‌پذیر جهت ارائه مشاوره‌ها و درمان‌های بهداشتی مناسب و در نهایت داشتن جامعه‌ای سالم توصیه می‌شود. 
همچنین  به سیاستگذاران پیشنهاد می‌شود در حوزه بهداشت باروری و مامایی با تدوین برنامه‌های مناسب با استفاده از رویکردهای جدید روان‌شناختی و پزشکی از تلاش خود برای ارتقای کیفیت زندگی این گروه از زنان دریغ نکنند.

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

مطالعه حاضر یک کارآزمایی کنترل‌شده تصادفی است که پس از اخذ تأیید از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران  (IR.IUMS.REC.1399.974) و ثبت در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی ایران به شمارهIRCT20210827052302N1) ) و اخذ مجوزهای لازم از دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اصفهان و مراکز جامع سلامت اصفهان انجام شده است. 

حامی مالی
این مطالعه از سوی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران حمایت مالی دریافت کرده است.

مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آماده‌سازی این مقاله مشارکت داشتند.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.

تشکر و قدردانی
نویسندگان از همه کسانی که در انجام پژوهش یاری‌رسان بودند، تشکر می‌کنند.
 

References
1.Salmela-Aro K, Read S, Rouhe H, Halmesmäki E, Toivanen RM, Tokola MI, et al. Promoting positive motherhood among nulliparous pregnant women with an intense fear of childbirth: RCT intervention. Journal of Health Psychology. 2012; 17(4):520-34. [PMID]
2.Sharifi- Shaki S, Aakhte M, Alipor A, Fahimi-Far A, Taghadosi M, Karimi R et al.[The effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy in reducing anxiety and meta-worry in women with recurrent miscarriages (Persian)]. Feyz. 2015; 19(4):334-40. [Link]
3.Bicking Kinsey C, Baptiste-Roberts K, Zhu J, Kjerulff KH. Effect of previous miscarriage on the maternal birth experience in the First Baby Study. Journal of Obstetric, Gynecologic, and Neonatal nursing. 2013; 42(4):442-50. [PMID]
4.Gong X, Hao J, Tao F, Zhang J, Wang H, Xu R. Pregnancy loss and anxiety and depression during subsequent pregnancies: Data from the C-ABC study. European Journal of Obstetrics, Gynecology, and Reproductive Biology. 2013; 166(1):30-6. [DOI:10.1016/j.ejogrb.2012.09.024] [PMID]
5.Bellieni CV, Buonocore G. Abortion and subsequent mental health: Review of the literature. Psychiatry and Clinical Neurosciences. 2013; 67(5):301-10. [DOI:10.1111/pcn.12067] [PMID]
6.Curley M. An explanatory model to guide assessment, risk and diagnosis of psychological distress after abortion. Open Journal of Obstetrics and Gynecology. 2014; 4(15):944-53. [DOI:10.4236/ojog.2014.415133]
7.Wijesooriya L, Palihawadana T, Rajapaksha RNG. A study of psychological impact on women undergoing miscarriage at a Sri Lankan hospital setting. Sri Lanka Journal of Obstetrics and Gynaecology. 2015, 37(2):10-13. [DOI:10.4038/sljog.v37i2.7747]
8.Woods-Giscombé CL, Lobel M, Crandell JL.The impact of miscarriage and parity on patterns of maternal distress in pregnancy. Research in Nursing & Health. 2010; 33(4):316-28. [DOI:10.1002/nur.20389] [PMID]   
9.Feizollahi N, Nahidi F, Sereshti M, Nasiri M, Motlagh AA. Evaluation of quality of life in women with abortion experience in Tehran 2015-2016. Advances in Nursing & Midwifery. 2020; 29(1):8-15. [Link]
10.Pesavento F, Marconcini E, Drago D. [Quality of life and depression in normal and in high-risk pregnancy. Analysis of a sample of 100 women (Italian)]. Minerva Ginecologica. 2005; 57(4):451-60. [PMID]
11.Bahrami M. Iranian nurses perceptions of cancer patients quality of life. Iranian Journal of Cancer Prevention. 2016; 9(3):e4076. [DOI:10.17795/ijcp-4076] [PMID]   
12.Irani M, Khadivzadeh T, Asghari Nekah SM, Ebrahimipour H, Tara F. Emotional and cognitive experiences of pregnant women following prenatal diagnosis of fetal anomalies: A qualitative study in Iran. International Journal of Community Based Nursing and Midwifery. 2019; 7(1):22-31. [PMID]
13.Tavoli Z, Mohammadi M, Tavoli A, Moini A, Effatpanah M, Khedmat L, et al. Quality of life and psychological distress in women with recurrent miscarriage: A comparative study. Health and Quality of Life Outcomes. 2018; 16(1):150. [DOI:10.1186/s12955-018-0982-z] [PMID]   
14.Couto ER, Couto E, Vian B, Gregorio Z, Nomura ML, Zaccaria R, et al. Quality of life, depression and anxiety among pregnant women with previous adverse pregnancy outcomes. Sao Paulo Medical Jurnal. 2009; 127(4):185-9.  [DOI:10.1590/S1516-31802009000400002] [PMID]
15.Fergusson M, Elisa M, Rodríguez M, Alemán Parra CM, Ávila Martín LA, Badillo Romero K, Barajas Lizarazo MA. [From nursing theory to practice: Experiences with care management projects (Spanish)]. Colombia: Universidad de la Sabana; 2016. [Link]
16.Coverdale J, Gordon MR, Beresin EV, Guerrero APS, Louie AK, Balon R, et al. Access to abortion after Dobbs v. Jackson Women’s Health Organization: Advocacy and a call to action for the profession of psychiatry. Academic Psychiatry. 2023; 47(1):1-6. ‏ [DOI:10.1007/s40596-022-01729-7] [PMID]   
17.Ngo A, Nguyen VT, Phan H, Pham V, Ngo C, Nguyen L, et al. Effectiveness of mHealth intervention on safe abortion knowledge and perceived barriers to safe abortion services among female sex workers in Vietnam. Mhealth. 2023; 9:3.  [DOI:10.21037/mhealth-22-41] [PMID]   
18.Ellina AD, Adiutama NM. Evaluation of patient satisfaction and nurse caring behaviour: Based on swanson’s theory’. Indian Journal of Public Health Research and Development. 2019; 10(8):2698-702. [Link]
19.Adolfsson A. Women’s well-being improves after missed miscarriage with more active support and application of Swanson’s Caring Theory. Psychology Research and Behavior Management. 2011; 4:1-9. [PMID]
20.Swanson KM. Nursing as informed caring for the well-being of others. Image: The Journal of Nursing Scholarship. 1993; 25(4):352-7. [DOI:10.1111/j.1547-5069.1993.tb00271.x] [PMID]
21.Ardekani ZB, Akhondi MM, Sadeghi MR, Sadri-Ardekani H. [The necessity of a comprehensive study on abortion in Iran (Persian)]. Journal of Reproduction & Infertility. 2005; 6(4):299-320. [Link]
22.Beristain-García I, Álvarez-Aguirre A, Huerta-Baltazar MI, Casique-Casique L. [Kristen Swanson’s theory of care: Literature review (Spanish)]. Sanus. 2022; 7(212). [DOI:10.36789/revsanus.vi1.212]
23.Ellina AD, Nursalam N, Yunitasari E, Adiutama NM. Evaluation of quality of nursing work-life: Based on Swanson’s Theory of Caring. Open Access Macedonian Journal of Medical Sciences. 2022; 9(T5):185-9. [DOI:10.3889/oamjms.2021.7844]
24.Aguilera J, García M, Cáceda G. [La familia como determinante social del intento de suicidio en adultos jóvenes: Una mirada desde la complejidad (Spanish)]. Revista Ciencia y Tecnologia. 2016;12(1):161-75. [Link]
25.Palas Karaca P, Oskay ÜY. Effect of supportive care on the psychosocial health status of women who had a miscarriage. Perspectives in Psychiatric Care. 2021; 57(1):179-88. [DOI:10.1111/ppc.12540] [PMID]
26.Golmakani N, Ahmadi M, Asghari P, Esmaili H. [The effect of supportive care program on bereavement in women with early miscarriage (Persian)]. Iranian Journal of Obstetrics, Gynecology and Infertility. 2016; 20(8):33-41. [Link]
27.Chang SC, Kuo PL, Chen CH. Effectiveness of empathic caring on stress and depression for women with recurrent miscarriage: A randomized controlled trial. Complementary Therapies in Clinical Practice. 2021; 43:101367. [DOI:10.1016/j.ctcp.2021.101367] [PMID]
28.Moghadasi M, Soltanahmadi Z, Azizzadeh Forozi M, Mahdizadeh AL, Jahani Y. [The effect of supportive counseling on reducing the anxiety of women at risk of preterm birth (Persian)]. Nursing and Midwifery Journal. 2016; 14 (2):151-8. [Link]
29.Ware JE Jr, Sherbourne CD. The MOS 36-item short-form health survey (SF-36). I. Conceptual framework and item selection. Medical care. 1992; 30(6):473-83. ‏ [DOI:10.1097/00005650-199206000-00002] [PMID]
30.Motamed N, Ayatollahi AR, Zare N, Sadeghi Hassanabadi A. Validity and reliability of the Persian translation of the SF-36 version 2 questionnaire. EMHJ-Eastern Mediterranean Health Journal. 2005; 11 (3):349-57. [PMID]
31.Johnson OP, Langford RW. A randomized trial of a bereavement intervention for pregnancy loss. Journal of Obstetric, Gynecologic & Neonatal Nursing. 2015; 44(4):492-9. [DOI:10.1111/1552-6909.12659] [PMID]
32.Nynas J, Narang P, Kolikonda MK, Lippmann S. Depression and anxiety following early pregnancy loss: Recommendations for primary care providers. The Primary Care Companion for CNS Disorders. 2015; 17(1):10.4088/PCC.14r01721.  [DOI:10.4088/PCC.14r01721] [PMID]   
33.Adolfsson A, Larsson PG. Applicability of general grief theory to Swedish women’s experience after early miscarriage, with factor analysis of Bonanno’s taxonomy, using the Perinatal Grief Scale. Upsala Journal of Medical Sciences. 2010; 115(3): 201-9. ‏ [DOI:10.3109/03009731003739851] [PMID]   
34.Díaz-Pérez E, Haro G, Echeverria I. Psychopathology present in women after miscarriage or perinatal loss: A systematic review. Psychiatry International. 2023; 4(2):126-35. [DOI:10.3390/psychiatryint4020015]
35.Azadi Y, Yazdanpanah M, Mahmoudi H. Understanding smallholder farmers’ adaptation behaviors through climate change beliefs, risk perception, trust, and psychological distance: Evidence from wheat growers in Iran. Journal of Environmental Management. 2019; 250:109456. [DOI:10.1016/j.jenvman.2019.109456] [PMID]
36.Kao MH, Chen CC. The effects of support interventions on anxiety and depression in women with preterm labor during hospitalization. European Psychiatry. 2017; 41(S1):S736-7. [DOI:10.1016/j.eurpsy.2017.01.1352]
37.Kong GW, Chung TK, Lok IH. The impact of supportive counselling on women's psychological wellbeing after miscarriage--a randomised controlled trial. BJOG: An International Journal of Obstetrics and Gynaecology 2014; 121(10):1253-62. [DOI:10.1111/1471-0528.12908] [PMID]
38.Iwanowicz-Palus G, Mróz M, Bień A.  Quality of life, social support and self-efficacy in women after a miscarriage. Health and Quality of Life Outcomes. 2021; 19(16):16. [DOI:10.1186/s12955-020-01662-z] [PMID]   
39.Swanson KM, Chen HT, Graham JC, Wojnar DM, Petras A. Resolution of depression and grief during the first year after miscarriage: A randomized controlled clinical trial of couples focused interventions. Journal of Women's Health (2002). 2009; 18(8):1245-57. [DOI:10.1089/jwh.2008.1202] [PMID]   
 
نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1402/3/7 | پذیرش: 1402/9/15 | انتشار: 1402/10/11

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb