مقدمه
انسان دارای غرایز و نیازهای متعدد و فراوانی است که ستونهای هویتی و شخصیتی او را میسازند و ارضاء به موقع و به اندازه آنها در سلامت جسم و روان وی، تأثیر قابل ملاحظهای دارد و نیاز جنسی یکی از این نیازهای اساسی است. اساس خانواده که محور و هسته اصلی کلیه اجتماعات بشری است بر غریزه جنسی مبتنی است. این غریزه خود نوعی کشش دلپذیر است که زن و مرد را به سوی ازدواج میکشاند و بقاء و تداوم خانواده را تضمین میکند. در سایه ارضای میل جنسی، علاوهبر نیاز جسمانی، فرد ازنظر اخلاقی، فکری و روانی نیز به آرامش میرسد [
1،
2].
براساس نتایج مطالعات مرتبط، فقدان اطلاعات و مهارتهای لازم در مورد فرایندها و روندهای طبیعی و غیرطبیعی جنسی، خطر ایجاد انواع اختلالات جنسی، رفتارهای پرخطر، بیماریهای مقاربتی، کاهش لذت جنسی، حاملگی ناخواسته و مشکلات خانوادگی و زناشویی را افزایش میدهد. شواهد علمی متعدد، اثربخشی آموزشهای جنسی را در این زمینه ثابت کرده است. براساس برآوردهای علمی، حداقل یکسوم از زنان در سنین تولیدمثل درجاتی از کاهش میل جنسی و مشکلات ارگاسم را تجربه میکنند [
3, 4]. همچنین در مطالعهای در جامعه ایرانی نشان داده شد که 26/3 درصد از زنان جامعه مورد پژوهش، اختلال ارگاسم دارند.
درمانهای اختلالات جنسی مجموعهای از مداخلات فنی ذهنی، شناختی و رفتاری است که طی آن زوجین براساس فرایندهای مدون توانمندیهایی را برای کاهش اختلالات و ارتقای کیفیت روابط جنسی کسب میکنند. این مداخلات اغلب بر پایه ماهیت و شدت مشکل اولیه، نتایج ارزیابی و تشخیص درمانگر و نیز انگیزه بیمار طراحی و اجرا میشوند [
2].
در این مورد، روشهای مبتنی بر ذهنآگاهی، طیف وسیعی از مداخلات را شامل میشوند که امروزه با اقبال فزایندهای از سوی مراجعین مورد پذیرش قرار میگیرند. در مقایسه با روشهایی نظیر درمان جنسی زوجین پژوهشهای صورتگرفته، بر میزان موفقیتهای قابل قبول این درمانها تأکید کردهاند [
1-
3،
5]. ذهنآگاهی معمولاً بهعنوان حالت آگاهی و داشتن توجه به آنچه در زمان حال روی میدهد، تعریف میشود. پژوهشگران نشان دادهاند که افزایش ذهنآگاهی با انواع پیامدهای سلامتی نظیر کاهش درد، اضطراب، افسردگی، خوردن مرضی و استرس و بیماریهای دیگر ارتباط دارد [
6, 7]. ذهنآگاهی میتواند در رهاسازی افراد از افکار ناکارآمد، عادتها و الگوهای رفتاری ناسالم کمک کند. ازاینرو نقش مهمی را در تنظیم فرایندهای رفتاری ایفا میکند [
1،
4،
6،
8-
11].
براساس تجارب کلینیکی، نقش مهم توجه و تمرکز در فرایند چرخه برانگیختگی و ارگاسم زنان، میتواند مبنایی برای کاربرد مؤثر روشهای درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی، در بهبود و درمان اختلالات عملکرد جنسی و ارتقای کیفیت ارگاسم باشد. برخی شواهد حاکی از آن است که مهارتهای ذهنآگاهی سطح اضطراب جنسی زنان را کاهش میدهد و زنان احتمالاً در چنین شرایطی، ارگاسم را با هوشیاری بیشتری تجربه میکنند که ممکن است منجر به ارتقای کیفی آن شود [
2،
7]. از سوی دیگر، ازآنجاکه این نوع از مداخلات معمولاً به شکل گروهی انجام میشوند، به نظر میرسد مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی منجر به کاهش هزینههای درمانی و بهرهوری زمانی بهتر شوند. درعینحال، باتوجهبه محدودیت مطالعات مرتبط، اثبات این تأثیرات نیازمند طراحی و ارزیابی است که بهصورت خاص تأثیر این روشها را بر بهبود یا درمان اختلالات جنسی و نشانگان اختلال ارگاسم بسنجند [
6, 7, 11].
برایناساس، باتوجهبه اهمیت و اولویت مسئله و نظر به نیاز به شواهد علمی و مطالعات قابل استناد جهت تدبیر مداخلات اثربخش و کارآمد، در مطالعه حاضر اثربخشی درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهنآگاهی بر نشانگان اختلال در زنان مبتلا به اختلال ارگاسم، مورد بررسی قرار گرفت. این روش با بهرهگیری از روش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی و روش درمان جنسی مسترز و جانسون طی یک پروتکل 8 جلسهای، در راستای افزایش توجه و تمرکز بر فرایند ارتباط جنسی و افزایش لذت و کیفیت ارگاسم انجام شد و طبق برنامه از پیش تدوینشده تأثیر مداخله بر عملکرد جنسی و نیز نشانگان زنان مبتلا به اختلالات ارگاسم بررسی و تحلیل شد.
روش
مطالعه حاضر براساس مدل یک مطالعه تجربی ارزیابی نتایج مداخله طراحی و اجرا شده است. جامعه آماری این مطالعه شامل زنان متأهل ایرانی مراجعهکننده به کلینیکهای دانشگاهی خانواده، اختلالات جنسی و نیز روانپزشکی منتسب به دانشگاههای علوم پزشکی تهران، از بهمن ماه 1399 تا اردیبهشت ماه 1400، بود. تأهل، تشخیص اختلال ارگاسم، عدم اختلالات جسمی مرتبط با بیماری، عدم تطابق یافتههای پرسشنامه علائم -90 با برش اختلالی، عدم مصرف داروهای روانگردان و الکل حداقل طی 2 ماه اخیر، عدم بارداری و شیردهی و در سایر اختلالات عملکرد جنسی زوج شرایط ورود به مطالعه بودند. در صورت عدم تمایل به ادامه همکاری با مطالعه و یا از بین رفتن هریک از شرایط ورود، افراد از مطالعه خارج میشدند. معیار تشخیص نظر تخصصی روانپزشک و روانشناس بالینی کلینیکهای تخصصی مربوطه بود و براساس معیارهای تشخیصی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی- ویرایش پنجم انجام شد.
حجم نمونه براساس اطلاعات مطالعات مشابه براساس فرمول محاسبه حجم نمونه برای پیداکردن تفاوت میانگینها در طول زمان اجرای مطالعه، با خطای نوع اول 5 درصد و توان 80 درصد برآورد شد. روش نمونهگیری مطالعه بهصورت نمونهگیر غیراحتمالی هدفمند طراحی و اجرا شد. بدین منظور، در ابتدا فراخوانی همراه ملاکهای مورد نظر برای چند مرکز دانشگاهی و خصوصی که درزمینه اختلال عملکرد جنسی پذیرش مراجع داشتند، ارسال و با متخصصان هماهنگی لازم جهت ارجاع افراد انتخابشده به متخصص زنان معینشده در طرح، انجام شد. افراد معرفیشده ضمن ارائه گواهی از متخصص زنان مبنی بر عدم وحود اختلال جسمی مرتبط، توسط محقق مصاحبه شدند و آزمون SCL90 برای آنان اجرا شد و درنهایت در صورت تطابق با ملاکها برای شرکت در طرح انتخاب شدند.
برایناساس پس از دعوت از افراد واجد شرایط جهت مشارکت در مطالعه و متعاقب کسب رضایت آگاهانه جهت شرکت در مطالعه، 25 نفر خانم واجد شرایط وارد مطالعه شدند. روش نمونهگیری، نمونه دردسترس بودکه باتوجهبه اینکه این مقاله بخشی از یک طرح پژوهشی جامع است، نمونههای این گروه از میان 50 نمونه دردسترس بهصورت تصادفی انتخاب شدند. در ابتدا، پرسشنامه عملکرد جنسی و پرسشنامه محققساخته کیفیت تجربه ارگاسم (اعتبار و روائی آن طی مطالعهای توسط محقق سنجیده شده بود) تکمیل شد. سپس در جلسه اول، آموزشهای اولیه درخصوص ساختار و عملکرد دستگاه جنسی زوجین و فرایندهای پاسخ جنسی، اختلالات عملکرد جنسی و اختلالی که در حال حاضر با آن روبهرو هستند، ارائه شد و به سؤالات آنان پاسخ داده شد. در ادامه، پروتکل درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهنآگاهی برای داوطلبان اجرا شد.
این پروتکل براساس یافتههای مطالعات مبنی بر اثربخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن طراحی شد. در ادامه این پروتکل توسط 6 نفر از متخصصان روانشناسی بالینی و روانپزشک متخصص در حوزه اختلالات جنسی و ذهن آگاهی بررسی شد و به منظور همخوانی با نتایج مطالعه و استانداردهای علمی اجماع حاصل و تأیید شد [
12-
17].
این پروتکل براساس یافتههای مطالعات مبنی بر اثربخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی توسط محقق طراحی شد [
4،
10،
11،
14-
16]. این پروتکل توسط 6 نفر از متخصصان روانشناسی بالینی و روانپزشک که در حوزههای اختلالات جنسی و ذهنآگاهی متبحر بودند، بررسی و تأیید شد.
در این برنامه درمانی، در جلسه اول بهصورت گروهی و مجزا برای کلیه زنان گروه آزمایشی و همسرانشان آموزشهای اولیه در مورد آناتومی جنسی زوجین و فرایندهای پاسخ جنسی و اختلالی که در حال حاضر با آن روبهرو هستند، فرایند، محتوای و منطق این روش درمانی و لزوم همکاری همسران در تمرینات منزل ارائه شد و به سؤالات آنان پاسخ داده شد. سپس زنان این گروه در 7 جلسه بهطورمستمر هفتهای 1 جلسه شرکت کردند (
جدول شماره 1).
![](./files/site1/images/28-4/2/%D8%AC1.jpg)
در فرایند این جلسات اطلاعات کلی ذهنآگاهی، مفهوم ذهن اتوپایلوت در زندگی، تنفس کاربردی برای ذهن، ذهنآگاهی از بدن و اندام، ذهنآگاهی در زندگی روزمره، تمرکز حسی و تمرکز لذت برای شرکتکنندگان ارائه و تمرین میشود و در فاصله جلسات شرکتکنندگان تمرینات خود را انجام میدادند [
14،
16،
18].
ابزارهای جمعآوری دادهها
در این مطالعه جهت گردآوری دادهها از دو ابزار پرسشنامهای (پرسشنامه عملکرد جنسی و پرسشنامه محققساخته کیفیت تجربه ارگاسم) جهت نیل به اهداف پژوهش استفاده شد. باتوجهبه مقیاس عددی پرسشنامه، عملکرد جنسی و کیفیت تجربه ارگاسم محاسبه شد. پرسشنامه عملکرد جنسی با 19 سؤال، عملکرد جنسی زنان را در 6 حوزه مستقل میل جنسی، تحریک روانی، رطوبت، ارگاسم، رضایتمندی و درد جنسی میسنجد. اعتبارسنجی نسخه فارسی پیشتر توسط محققین به اثبات رسیده است. پرسشنامه محققساخته کیفیت تجربه ارگاسم نیز براساس فرایند تجربه ارگاسم شامل فراوانی روابط جنسی زوج در طول 1 ماه، فراوانی تجربه ارگاسم خانم در طول 1 ماه به نسبت تعداد دفعات رابطه جنسی و خودارزیابی کیفیت تجربه ارگاسم و رضایتمندی فرد میباشد که براساس مرور مطالعات و بهرهگیری ازنظر متخصصین حوزه روابط جنسی تدوین شد و متعاقباً روایی و پایایی آن مورد ارزیابی قرار گرفت.
پس از آنکه براساس جستوجو در پایگاههای داده اسکوپوس، سایک اینفو، پابمد، آیاسآی و مقالات و مستندات معتبر مرتبط بررسی شد و ویرایش نخست پرسشنامه تدوین شد. بعد از تهیه نسخه اولیه از پرسشنامه، طی جلسهای، ترتیب سؤالات، منطق سؤالات، گزینههای ممکن در پاسخ سؤالها مورد بررسی قرار گرفت. برای کسب روایی و پایایی آن بهترتیب از روش اعتبار محتوی و آزمون همزمان استفاده شد.
به منظور بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری و روایی محتوایی استفاده شد.
روایی سنجی صوری این مطلب را مدنظر داشت که سؤالهای پرسشنامه تا چه حد در ظاهر شبیه به موضوعی هستند که برای اندازهگیری آن تهیه شدهاند. به منظور بررسی روایی صوری، سؤالات پرسشنامه از جامعه هدف مطالعه پرسیده شد. برای پاسخ به هر سؤال، 10 نفر از افراد واجد شرایط ورود به مطالعه برحسب مندرجات پروپوزال در نظر گرفته شد. بعد از پرسش هر سؤال، از فرد در مورد »سطح دشواری در درک مفاهیم« و »میزان ابهام و برداشت نادرست» و «میزان تناسب و ارتباط« نظرسنجی شد. ضریب میزان تأثیر برای کلیه سؤالات بالای 1/5 و در حد قابل قبول بود .
در مرحله بعد، اعتبار صوری و روایی محتوا از طریق بررسی پرسشنامه توسط 8 نفر از متخصصین و اساتید حوزههای مرتبط (2 نفر روانشناس بالینی متخصص در حوزه درمانهای جنسی، 2 نفر روانپزشک متخصص در حوزه درمانهای جنسی، 2 نفر متخصص زنان زایمان و بیماریهای زنان، 1 نفر متخصص جامعهشناسی، 1 نفر متخصص متدولوژیست) مورد بررسی و بازخورد قرار گرفت. برحسب بازخوردهای واصله، تغییرات مورد نظر صورت گرفت و مجدد ضمن نظرسنجی از اساتید، موارد نهایی شد.
تعیین پایایی پرسشنامه محققساخته کیفیت تجربه ارگاسم
پایایی یک ابزار اندازهگیری عبارت است از درجه ثبات، همسانی و قابلیت پیشبینی آن در اندازهگیری هر آنچه اندازه میگیرد. این کیفیت در هر نوع اندازهگیری، یک امر اساسی است. پایایی عبارت است از درجه توافق دو اندازهگیری مستقل و جدا از هم از یک چیز. این توافق معمولاً بهصورت ضریب همبستگی بین آن دو اندازهگیری میشود.
به منظور تعیین پایایی و اینکه در تکرار پرسشگری و تکمیل فرم در چند زمان مختلف در یک جمعیت اختلاف چندانی مشاهده نشود، از روش بازآزمایی استفاده شد. در این روش برای سنجش پایایی، سؤالات پرسشنامه در دو نوبت به فاصله 10 روز و تحت شرایط مشابه به یک گروه واحد ( 10 نفر از افراد واجد شرایط ورود به مطالعه، حسب موارد مندرج در پروپوزال) داده شد و نمرات حاصل با هم مقایسه شد.
ضریب همبستگی کرونباخ بین نمرات حاصل از اجرای دو آزمون برآورده شد تا چگونگی شباهت امتیازات مشخص شود و بهعنوان ضریب پایایی به کار رود. روش آزمون بازآزمون فرض میکند که متغیرها یا مفاهیم مورد اندازهگیری و همچنین خصوصیات آزمونشوندگان در طول دوره تغییر نخواهند کرد.
در 3 مقطع زمانی، پیش از شروع مداخلات، پس از تکمیل مراحل مداخلات و متعاقب پیگیری 3 ماهه، 2 پرسشنامه عملکرد جنسی و پرسشنامه محققساخته کیفیت تجربه ارگاسم در کلیه افراد تکمیل شد. جهت توصیف دادهها از فراوانی و درصد در متغیرهای کیفی و از میانگین و انحرافمعیار در متغیرهای کمی استفاده شد و به منظور بررسی فرضیه تحقیق، براساس ویژگیهای امکان بررسی تأثیر چندین متغیر تأثیرگذار در طول زمان، از تحلیل واریانس چندمتغیره مانووا استفاده شد [
10،
19،
20].
یافتهها
بررسی تأثیر درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهنآگاهی بر بهبود عملکرد جنسی و نیز نشانگان اختلال زنان مبتلا به اختلال ارگاسم دو فرضیه این مطالعه بود. در این قسمت ابتدا یافتههای توصیفی براساس شاخصهای میانگین و انحرافمعیار ارائه شده است. میانگین سنی 25 نفر شرکتکننده در این مطالعه 6/40±39/48 بررسی تأثیر « درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهنآگاهی» بر بهبود نشانگان اختلال در زنان مبتلا به اختلال ارگاسم سال و میانگین سنوات تحصیل ایشان 1/14±17/08 سال بود. 15 نفر شاغل (60 درصد) و همگی این افراد دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و بیشتر بودند (
جدول شماره 2).
جدول شماره 3، میانگین ارزیابی عملکرد جنسی، خطای معیار و بازه تغییرات میانگین نمرات حاصل از ارزیابی کیفیت روابط جنسی را در مقاطع رصدشده نشان میدهد.
![](./files/site1/images/28-4/2/%D8%AC3.jpg)
در مقایسه بین ابزارهای مورد استفاده جهت ارزیابی تغییرات کیفیت عملکرد جنسی شرکتکنندگان در مطالعه، مشتمل بر پرسشنامه عملکرد جنسی، پرسشنامه محققساخته، نمره ارگاسم و نیز تعداد رابطه در طول ماه، برحسب نتایج مندرج در
جدول شماره 3، در دو مقطع بلافاصله پس از انجام مداخله و نیز 3 ماه پس از آن، افزایش کیفیت عملکرد جنسی و کاهش نشانکان اختلال ارگاسم قابل مشاهده است.
چنانکه
جدول شماره 4 نشان میدهد، در مقایسه با نتایج ثبتشده پیش از مداخله، مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی کیفیت روابط جنسی را طی زمان انجام مطالعه در شرکتکنندگان افزایش داد و ارتباط بین درمان و زمان اثر متقابل معناداری نشان داد.
![](./files/site1/images/28-4/2/%D8%AC4.jpg)
بهعبارتی میزان F و لامبدای ویلکز با ارزشهای مندرج در
جدول شماره 5 در سطح معناداری کمتر از 0/001 معنادار است.
![](./files/site1/images/28-4/2/%D8%AC5.jpg)
تحلیل واریانس چند متغیره بین آزمودنیها براساس پرسشنامه عملکرد جنسی، پرسشنامه محققساخته، تغییرات نمره ارگاسم و نیز تغییرات تعداد دفعات روابط جنسی در ماه، نشانگر اختلاف معنادار در بهبود عملکرد جنسی و همچنین کاهش نشانگان اختلال در بازه زمانی مورد مطالعه بود.
بحث
نتایج این مطالعه نشان داد کیفیت روابط جنسی در زنان دارای اختلال ارگاسم که از مداخله درمانی استفاده کردند، بهصورت معناداری افزایش یافت. همچنین پس از مداخله شدت نشانگان اختلال ارگاسم در آزمودنیها بهطور معناداری کاهش یافت. در مقایسه با نتایج ثبتشده پیش از مداخله، مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی کیفیت روابط جنسی را طی زمان انجام مطالعه، در شرکتکنندگان افزایش داد و ارتباط بین درمان و زمان، اثر متقابل معناداری نشان داد. برایناساس، باتوجهبه بالا بودن این تأثیر میتوان نتیجه گرفت که درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهنآگاهی بهصورت معناداری در درمان زنان مبتلا به اختلال ارگاسم مؤثر است. همچنین توانایی ابزار محققساخته در همخوانی با ابزار استاندارد ارزیابی کیفیت روابط جنسی به اثبات رسید.
سایر مطالعات مشابه نیز مؤید این مهم هستند که درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کیفیت روابط جنسی زوجین تأثیر مثبت معناداری میگذارد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش مرتبط همسو میباشد. برای تبیین این فرضیه شواهد علمی نشان دادهاند که ذهنآگاهی نوعی مهارت است که به افراد اجازه میدهد در زمان حال، حوادث را کمتر از آن میزان که ناراحتکننده هستند، دریافت کنند. بر این اساس، افراد نسبت به زمان حال، آگاهی بیشتر و عمیقتری پیدا میکنند و کمتر توجه خود را به گذشته یا آینده معطوف میکنند. این در حالی است که برحسب تحلیلهای صورتگرفته اغلب مشکلات روانی معمول با حوادثی که در گذشته روی داده است یا در آینده رخ خواهد داد، مربوط هستند که میتوانند بهطور مستقیم بر کیفیت روابط جنسی تأثیرگذار باشند [
21, 22, 23].
افزون بر این، چنانچه افراد بتوانند به شیوه آگاهانه بر روی جنبههای ویژه مورد نظر متمرکز شوند، از طریق نوعی ذهنآگاهی، توجه با پذیرش همراه میشود. درواقع در چنین شرایطی بهجای تغییر مداوم مکنونات ذهنی و تمرکززدایی، فرد قادر خواهد بود بر اهداف واقعی و بودن در زمان حال توجه کند که در این شرایط افراد احساسات، عواطف و افکارشان را بدون تمرکزدایی میپذیرند و تجارب عمیقتری را از رخدادهای تحت کنترل به دست میآورند [
2،
22،
24].
نتایج برخی مطالعات اخیر، مؤکد این نکته است که ذهن آگاهی فرایندی است که منجر به کاهش عواطف منفی میشود و برایناساس درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی از طریق کشف و تقویت ارزشهای فردی در رابطه زوجین باعث کاهش ناهمخوانی بین امیال شخصی و کاهش افکار خودآینده منفی و تقویت تعهد میشود. برایناساس، آموزش ذهنآگاهی به زوجین کمک میکند تا متوجه شوند که آنچه در ذهنشان وجود دارد، واقعیت ندارد و نیاز به اجتناب از تجارب درونی خود ندارند. آموزشهای ذهنآگاهی منجر به پذیرفتن احساسات بدون نیاز به تغییر دادن یا انکار آنها میشود که میتواند با تغییر هیجانات، افکار و خاطرات دردناک در افراد منجر به کاهش افکار خودآیند منفی و تعهد نسبت به ارزشهای خود و درنتیجه افزایش تمرکز برای کاهش تنشها و درک بهتر لذت در شرایطی نظیر تجربه ارگاسم شود [
22،
25،
26].
در درمان مبتنی بر ذهنآگاهی بهجای تغییر محتوای افکار و نگرشهای ناکارآمد، بر پذیرش، تمرکززدایی و تغییر رابطه و نگرش فرد نسبت به افکار بهعنوان نوعی واقعیت ذهنی، همچنین درمقابل تغییر و اجتناب از هیجانهای منفی، بر پذیرش بدون قضاوت، مواجهه و افزایش تحمل، حالتهای هیجانی منفی، افکار و تصورات تأکید میشود که میتواند منجر به کاهش افکار خودآیند منفی شود. بنابراین زمانی که زوجین از درمان مبتنی بر ذهنآگاهی برخودار باشند، سختیهای زندگی را میپذیرند و برای یک زندگی غنی، کامل و معنادار تلاش میکنند و وقتی به عملی که منجر به غنیسازی زندگی میشود، تعهد داشته باشند، میتواند منجر به کاهش توقعات غیرواقعگرایانه و تفکرات غیرمنطقی و کاهش افکار خودآینده منفی شوند. درنهایت درمان مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند منجر به کاهش تعارض، بروز نفاق و پرخاشگری و ستیزهجویی و سرانجام ازهمگسیختگی خانواده شود. بهعبارتی درمان مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند منجر به افزایش پذیرش روانی زوجین در مورد تجارب ذهنی، افکار و احساسات شود و متقابلاً منجر به کاهش افکار خودآینده منفی شود [
4،
8،
23].
نتایج پژوهش حاضر مؤید یافتههای پژوهشی مسترز و جانسون است که در سال 1959 اقدام به بررسی و درمان انواع اختلالات جنسی زنان ازجمله سردمزاجی کردند. در این مداخلات از تکنیکهای منع آمیزش و تمرکز حسی که درنهایت به آمیزش ختم میشود، استفاده شد. اولین گزارش نتایج درمانی آنها پس از 3 تا 5 سال پیگیری نشان داد که برنامه درمانی آنها بسیار موفقیتآمیز بوده است. بیشترین موفقیت در درمان واژینیسیم با 98/8 درصد، در اختلال ارگاسم اولیه زنان با 72 درصد و در سردمزاجی زنان با 71 درصد به دست آمد. در مطالعههای دیگر نیز یافتههای محققین نشان داده است که بعد از اتمام درمان، افراد سطوح پایینتری از اختلالات جنسی را گزارش دادند. نگرش مثبتتری به رابطه پیدا کردند و بیشتر از قبل، از فعالیت جنسی لذت بردند [
2،
14،
27].
در تبیین جنبههای کاربردی مطالعه حاضر، میتوان گفت مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی همراستا با تکنیکهای رفتاری مسترز و جانسون (تمرینات تمرکز حسی و منع آمیزش جنسی)، آموزش آرمیدگی و کاهش اضطراب، بازسازی شناختی و تعدیل افکار جنسی منفی، ارائه اطلاعات و دانش جنسی، آموزش مهارت تمرکز توأم با توجه، آموزش بیان هیجانات و خود ابرازی جنسی، درواقع رویکرد شناختیرفتاری بهجای تمرکز صرف بر جنبههای آشکار کارکرد جنسی، عوامل شناختی را نیز در جریان ارزیابی و درمان مورد توجه قرار میدهد. در این نوع رویکرد برخورد با مؤلفههای آشکار و شناختی رفتار، امری الزامی تلقی میشود [
11،
28،
29].
در تدوین و اجرای مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی توجه به تمرینات تجویزشده برای افراد مبتلا به اختلالات جنسی تنها اعمال مکانیکی و فیزیکی صرف نیستند، بلکه این تمرینات جنسی میتوانند منجر به بروز واکنشهای روانی پیچیدهای در افراد بشود. مثلاً تمرینات تمرکز حسی در جلسات آموزشی، از یک طرف واکنشهای لذتبخش تقویت میشود و از سوی دیگر مانع از بروز تنشهای جنسی ناخواسته میشود [
11،
29].
از محدودیتهای تحقیق حاضر تک گروهی بودن آن است که امکان مقایسه همزمان با سایر روشهای مداخلهای را محدود کرده است. همچنین میتوان به مواردی نظیر محدودیتهای فرهنگی در ارتباط با مسائل جنسی اشاره کرد که شامل عدم همکاری برخی مراجعین جهت شرکت در مطالعه میشد که تلاش شد تا حد امکان از طریق ارائه توضیحات لازم در اهمیت مطالعه و محرمانگی اطلاعات به حداقل ممکن کاهش یابد. نکته دیگر استناد به نتایج خوداظهاری مراجعین در پاسخگویی به سؤالات و تکمیل پرسشنامهها بود که تلاش شد با ارائه توضیحات کامل مورد توجه قرار گیرد. ازجمله محدودیتها میتوان به شیوع کووید-19و موانع ایجادشده مرتبط با این بیماری اشاره کرد. با رعایت پرتکلهای بهداشتی و نیز ابتلا مراجعان و خانوادهشان به بیماری کرونا، ارتباط درمانی، نحوه برگزاری جلسات و کیفیت درمان را تحت تأثیر قرار گرفت. در این مطالعه به سبب نوع طراحی مداخلات، صرفاً در زنان صورت گرفت که پیشنهاد میشود در مطالعات تکمیلی تأثیر مداخلات بر زوجین نیز مورد بررسی قرار گیرد.
براساس ماحصل بررسی موضوع و تحلیل نتایج، پیشنهاد میشود تحقیقات مکمل در مردان و نیز بر روی سایر اختلالات جنسی صورت گیرد. درعینحال مقایسه روش درمانی ذهنآگاهی با سایر روشهای مداخلهای و نیز بررسی نقش عواملی مانند رضایت از زندگی، تفاوتهای جمعیتی در خرده فرهنگها و سایر عوامل مرتبط در میزان موفقیت این روشها سودمند خواهد بود. همچنین مطالعاتی درزمینه امکان گسترش خدمات و مداخلات درمانی در حوزه عملکرد جنسی زوجین پیشنهاد میشود.
نتیجهگیری
ذهنآگاهی جنسی نقش مهمی در سلامت جنسی، رفاه رابطه و عزت نفس دارد. طبق یافتههای مطالعه حاضر، درمانگران باید در نظر داشته باشند که به مراجعین در توسعه مهارتهای ذهنآگاهی در طول تجربیات جنسی کمک کنند. حفظ ذهنآگاهی در یک تجربه جنسی ممکن است به سادگی بهبود مهارتهای ذهنآگاهی در یک زمینه روزمره نباشد، اما در عوض ممکن است نیاز به تمرکز ویژهتری بر روی ذهنآگاهی در موقعیتهای جنسی داشته باشد. این مهارتها ممکن است فراتر از مهارتهای ذهنآگاهی عمومی به سلامتی کمک کند. دستیابی به ذهنآگاهی در موقعیتهای جنسی ممکن است چالشهای بیشتری نسبت به ذهنآگاهی روزمره ایجاد کند، اما ممکن است انعطافپذیرتر از ذهنآگاهی ویژه باشد. ذهنآگاهی جنسی ممکن است با آموزش به افراد که چگونه با آگاهی بیشتر و قضاوت کمتر به تجربه جنسی نزدیک شوند، به هدف برسد. ذهنآگاهی جنسی مهارتی را فراهم میکند که افراد میتوانند بدون مشارکت شریک زندگی خود را توسعه دهند و ممکن است به تلاش بیشتر افراد برای ارتقای سلامت جنسی، بهبود کیفیت رابطه جنسی کمک کند.
ملاحظات اخلاقی
پس از اخذ تأییدیه کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ایران به شماره IR.IUMS.REC.1399.1018 و همچنین اخذ مجوز انجام کارآزمایی بالینی به شماره IRCT20180310039024N2 در تاریخ 1399/07/10، کلیه الزامات ملاحظات اخلاقی به شرح زیر در نظر گرفته شد:
- پرسشنامه، چک لیست و سایر ابزارهای اندازهگیری ناشناس بودند و اطلاعات براساس کدهای منحصر به فرد ثبت میشد.
-شرکت در مطالعه داوطلبانه بود و رضایت آگاهانه از افراد واجد شرایط پس از ارائه توضیحات کامل مطالعه اخذ شد.
- اطمینان به شرکتکنندگان در مطالعه که در صورت تمایل میتوانند در هر زمان از شرکت انصراف دهند و عدم شرکت آنها در اجرای طرح تحقیقاتی هیچگونه محدودیتی در ارائه مراقبت یا خدمات برای آنها ایجاد نخواهد کرد.
- ارائه نتایج تحقیقات به واحدهای پژوهشی و مسئولین حوزههای تحقیقاتی در ارائه نتایج طرح پژوهشی کلیه حقوق مادی و معنوی دانشگاه لحاظ شد.
حامی مالی
مقاله حاضر برگرفته از پایاننامه دانشجویی مقطع دکتری تخصصی روانشناسی بالینی مهرداد کاظمزاده عطوفی در گروه روانشناسی بالینی دانشکده علومپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز میباشد و هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار کلیه نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از مشارکتکنندگان در مطالعه و تمامی افرادی که در طراحی و اجرای این مطالعه مساعدت کردند، قدردانی میشود.