مقدمه
پرستاری حرفهای پر تنش است [
1 ,2]. از سوی دیگر پرستاران باتوجهبه ایفای نقش شغلی و خانوادگی با تنیدگیهای بیشتری روبهرو هستند [
3]. مشکلاتی چون بار کاری، نوع خدمات، ارتباط با بیماران بدحال و ارتباطات شغلی درونسازمانی از منابع استرسزای شغلی در پرستاران به شمار میروند [
4 ,5]. پرستاری ازجمله مشاغلی است که به دلیل ماهیت آن، بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی بالایی دارد که این باعث مشکلاتی همچون غیبتهای مکرر، استعفا و کاهش انرژی میشود [
6, 7]. این تنشها و فشارهای روانی ممکن است به زندگی زناشویی پرستاران کشیده شده و باعث شود زوجین نتوانند به تمام نیازهای همدیگر پاسخ دهند و درنتیجه احتمالاً میتواند بر کاهش سازگاری زندگی زناشویی اثر گذارد [
8].
سازگاری زناشویی بهعنوان احساس خشنودی و رضایت تجربهشده ازطرف همسر در همه جنبههای زندگی زناشویی تعریف میشود [
9]. مطالعات محدودی درباره شیوع ناسازگاریهای زناشویی در پرستاران در کشورهای مختلف انجام شدهاست. بنابراین آمارهای زیادی درباره آن وجود ندارد. در مطالعهای بر روی پرستاران در هند مشخص شد حدود 30 تا 60 درصد پرستاران ناسازگاریهای زناشویی را تجربه کرده بودند [
10]. پرسر و همکاران در مطالعهای نشان دادند سازگاری زناشویی پرستاران، بهطور معنیداری کمتر از دیگران است و نوع زندگی آنها باعث شده تا همسران خود را کمتر ببیند [
11]. حدود 27 درصد از پرستاران از وضعیت تأهل خود ناسازگاری را گزارش کردند [
12]. نرخ طلاق در پرستاران چینی 7 برابر جمعیت عمومی بوده است [
13]. در مطالعهای ﻣﯿﺰان ﻃﻼق ﻋﺎﻃﻔﯽ در پرستاران ایرانی 3/39 گزارش شد [
14].
سازگاری زناشویی تحت تأثیر عوامل بسیاری قرار دارد که در 2 بعد اصلی فردی (مانند سن، جنس، هوش، تحصیلات، ویژگیهای شخصیت، راهبردهای مقابلهای و سبکهای هویت) [
15] و اجتماعی (درآمد و شغل، طبقه اجتماعی و نوع جامعه و غیره) تقسیمبندی میشود [
16]. راهبردهای مقابلهای دربرگیرنده روشهای مدیریت موقعیتها و مقابله با رویدادهای زندگی بوده و بهطور خاص، هم به تلاش یک همسر برای کاهش اضطراب بیرونی همسرش و هم به تلاش مشترک برای مدارا کردن با اضطرابی اشاره دارد که از رابطه نشئت میگیرد [
17].
از دیگر عواملی که به نظر میرسد با ناسازگاری زناشویی مرتبط باشد سبک هویتی است که به ﭼﮕﻮنگی جستوجو، ﭘﺮدازش و ارزیابی اطلاعات مربوط به خود و استفاده از آن توسط افراد اشاره دارد [
18]. برزونسکی با رویکردی شناختیاجتماعی به هویت، 3 سبک هویت سردرگم اجتنابی، هنجار و اطلاعاتی را طبقهبندی میکند. در سبک هویت سردرگماجتنابی یک ساختار هویتی نامنسجم به وجود میآید که ویژگی اصلی آن، سطوح پایین پردازش فعالانه اطلاعات و مهارتهای حل مسئله محدود است [
19]. افرادی که سبک هویتی هنجار دارند، بهطور خودکار انتظارات و دستورالعملهای اطرافیان مهم خود را به اجرا میگذارند. آنها افراد با وجدان و هدفمداری هستند که تمایل به نظاممندی و سازماندهی امور دارند [
20, 21, 22, 23] و سبک هویت اطلاعاتی، از توانایی پیشبینی معنادار مؤلفههای کیفیت دوستی برخوردار است [
24]. مطالعهای در ایران نشان داد بیشتر پرستاران به سبک مقابلهای ارزیابی مجدد مثبت، گرایش داشته و ویژگی شخصیتی رواننژندی آنها با استرس شغلی رابطه معناداری داشت، همچنین، ویژگی شخصیتی رواننژندی با سبک مقابلهای گریزاجتناب رابطه معناداری نشان داد [
25].
پرستاران در خط مقدم ارتباط با بیمار هستند و سلامت روان آنها تأثیر بسزایی بر ارتقای کیفیت مراقبت دارد. ناسازگاریهای زناشویی در پرستاران بر عملکرد و کنشهای روانیاجتماعی آنان میتواند تأثیر بگذارد [
26]. بررسی عوامل مؤثر بر سازگاری زناشویی میتواند نقش آنها را در تنشهای پرستاران بیشتر واضح کند. بنابراین باید اقداماتی در جهت تعدیل آن انجام شود. تاکنون مطالعهای با این هدف انجام نشده است و در این مطالعه سعی بر آن شد ارتباط سبکهای هویت و راهبردهای مقابلهای که ازجمله عوامل فردی هستند در سازگاری زناشویی در شغل پرستاری و در جامعه ایران بررسی شود.
روش
این مطالعه توصیفیهمبستگی از نوع مقطعی است که پس از کسب مجوز از کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی تهران (IR.TUMS.FNM.REC.1400.087) و کسب مجوز از مسئولین بیمارستانهای منتخب در شهر رشت انجام گرفت. جامعه پژوهش آن را تمام پرستاران شاغل در بیمارستانهای دولتی شهر رشت تشکیل میدادند.
شرکتکنندگان
221 نفر از پرستاران این جامعه به روش نمونهگیری تصادفی-طبقهای-نسبتی از بیمارستانهای دولتی شهر رشت وارد مطالعه شدند (به جهت پوشش کافیِ بیمارستانهای سطح شهر)، بدینصورت که بیمارستانها بهعنوان طبقات مطالعه تلقی و باتوجهه حجم نمونه برآوردشده و نسبت جمعیت پرستاران هر بیمارستان به کل پرستاران جامعه پژوهش، تعداد نمونه آن بیمارستان تعیین شد (بیمارستان الزهرا، 18 نفر؛ بیمارستان پورسینا، 54 نفر؛ بیمارستان حشمت، 29 نفر؛ بیمارستان 17 شهریور، 21 نفر؛ بیمارستان شفا، 22 نفر، بیمارستان امیرالمؤمنین 14، بیمارستان ولایت، 16 نفر و بیمارستان رازی، 47 نفر). در فرمول حجم نمونه حداقل همبستگی ارزشمند 0/2 و 0/05=α و β=-01/80 در نظرگرفته شد که با این احتساب، حجم نمونه 199 نفر به دست آمد که با اضافه کردن 10 درصد نمونه برای احتمال بیپاسخ ماندن پرسشنامه یا پاسخ ناقص آنها، تعداد نمونه 221 نفر محاسبه شد (
فرمول شماره 1).
از تمام پرستاران شرکتکننده در مطالعه پس از بیان اهداف پژوهش، رضایت نامه آگاهانه و مکتوب گرفته شد. معیارهای ورود شامل تأهل پرستاران و معیار خروج شامل ابتلا به بیماریهای روانی (خوداظهاری) بود.
جمعآوری دادهها
دادهها با استفاده از پرسشنامههای مشخصات جمعیتشناختی (سن، جنس، نحوه آشنایی با همسر، سطح تحصیلات، تعداد فرزندان، طول مدت ازدواج، سابقه کار در مراکز درمانی، سِمت پرستار، تعداد شیفت کاری در ماه، محل سکونت شهری یا روستایی، شغل، وضعیت استخدامی و سطح تحصیلات همسر)، فهرست پرسشنامه راهبردهای مقابلهای بیلینگز و موس، سیاهه سبکهای هویتی و آزمون سازگاری زناشویی لاک والاس جمعآوری شدند.
فهرست پرسشنامه راهبردهای مقابلهای بیلینگز و موس
فهرست پرسشنامه راهبردهای مقابلهای را بیلینگز و موس در سال 1981 توسعه دادند که شامل 32 سؤال در 5 زیرمقیاس مقابله متمرکز بر حل مسئله، مقابله متمرکز بر ارزیابی شناختی، مقابله متمرکز بر هیجان، مقابله مبتنی برجلب حمایت اجتماعی و مقابله متمرکز بر مهار جسمانی یا جسمانی کردن مشکلات است که طبق طیف لیکرت 4 درجهای از صفر (هیچوقت) تا 3 (همیشه) نمردهدهی میشود. نمره نهایی این پرسشنامه در زیرمقیاس مقابله مسئلهمدار (جمع 2 زیرمقیاس اول) و مقابله هیجانمدار (جمع 3 زیرمقیاس آخر) به دست میآید. میزان استفاده فرد از راهبردهای مقابلهای بهصورت کم (صفر تا 32)، متوسط (32 تا 48) و زیاد (بیشتر از 48) دستهبندی میشود. پایایی ابزار را طراحان آن 0/62 گزارش کردهاند که نشاندهنده سازگاری درونی متوسط زیرمقیاسهاست [
27]. اعتبار همسانی درونی این پرسشنامه در ایران از 0/41 تا0/66 گزارش شده است [
28].
سیاهه سبکهای هویتی ISI-G6
سیاهه سبکهای هویتی را در سال 1989 برزونسکی توسعه داد و در سال 1992 خود او و سالیوان در آن تجدید نظر کردند. سیاهه سبکهای هویتی شامل 40 گویه و 3 خردهمقیاس برای سنجش سبکهای هویت و یک خردهمقیاس برای تعهد هویت است که 11 سؤال مربوط به مقیاس اطلاعاتی، 9 سؤال مربوط به مقیاس هنجاری و 10 سؤال مربوط به مقیاس سردرگم یا اجتنابی و 10 سؤال دیگر مربوط به مقیاس تعهد است که برای تحلیل ثانویه استفاده شده و یک سبک هویتی محسوب نمیشود. پاسخ آزمودنیها به سؤالات به شکل طیف لیکرت 5 درجهای از 1 (کاملاً مخالف) تا 5 (کاملاً موافق) است. دامنه نمرات این آزمون بین 40 تا 200 متغیر است. برزونسکی پایایی درونی مقیاس اطلاعاتی را 0/64، مقایس هنجاری را 0/66 و مقیاس سردرگمی را 0/73 گزارش کرده است [
29]. روایی سازه نسخه فارسی وجود 4 عامل را تأیید کرد و آلفای کرونباخ خردهمقیاس اطلاعاتی 0/74، خردهمقیاس هنجاری 0/63 و خردهمقیاس آشفتهاجتنابی 0/60 و برای تعهد هویت 0/73 به دست آمد [
30].
آزمون سازگاری زناشویی لاک والاس
این ابزار 1 سؤالی را برای اولینبار لاک و والاس در سال 1959 طراحی کردند [
31]. نمره آزمون برابر با حاصل جمع امتیازات هر سؤال است. دامنه نمرات از 2 تا 158 است. بهطوریکه امتیاز 2 تا 84 پایین، 85 تا 99 متوسط و 100 تا 158 امتیاز بالا در این آزمون محسوب میشود. نمره 100 یا کمتر از آن نمره بـرش محسوب میشود و دلالت بر ناسازگاری در روابط زناشویی دارد. در نسخه فارسی آن، همسانی درونی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 0/88 و روایی همگرای آن با شاخص رضایت زناشویی برابر با 0/66 بود [
32].
تحلیل دادهها
دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 23 و با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمونهای آماری همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل واریانس، مجذور کای، تحلیل رگرسیون چندگانه و رگرسیون چند جملهای لجستیک) تجزیهوتحلیل شدند. در همه آزمونها میزان معنیداری کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها
شرکتکنندگان در این مطالعه 156 نفر زن (70/6 درصد) و 65 نفر مرد (29/4 درصد) بودند. میانگین سنی شرکتکنندگان زن 8/17±32/40 و مرد 7/38±33/94 بود. 185 نفر از شرکتکنندگان کارشناسی (83/7 درصد)، 34 نفر کارشناسیارشد (15/4 درصد) و 2 نفر دکتری (0/9) داشتند. میانگین مدت ازدواج شرکتکنندگان 8/06±9/58 سال بود. سابقه کار شرکتکنندگان 7/24±10/24 سال بود. 29/4 درصد همسران پرستار و 70/6 آنها غیرپرستار بودند. میانگین ساعات کاری در طول یک ماه برای شرکتکنندگان 29/20±178/89 ساعت بود (دامنه 144 تا 270 ساعت در ماه). هیچیک از متغیرهای جمعیتشناختی در نمرات سبکهای هویتی و راهبردهای مقابلهای و سازگاری زناشویی تفاوت معنیداری را نشان ندادند (0/05>P).
پرستاران دارای سبک هویت اطلاعاتی بیشتر از راهبرد مقابلهای هیجانی (40/8 درصد)، پرستاران با سبک هویت هنجاری بیشتر از راهبرد مقابلهای ارزیابی شناختی (50 درصد)، پرستاران با سبک هویت سردرگم از راهبرد مقابلهای حمایت اجتماعی (44/4 درصد) و پرستاران با هویت تعهد بیشتر از راهبرد مقابلهای مهار جسمانی (38/7 درصد) استفاده میکردند. در بین افراد با سبکهای هویتی مختلف، راهبرد مقابلهای مهار جسمانی (29/9 درصد) بیشترین راهبرد مقابلهای را به خود اختصاص داده است. در خصوص فراوانی نمره کل راهبرد مقابلهای در پرستاران شهر رشت 141 نفر (63/8 درصد) ایشان نمره متوسط، 54 نفر (24/4 درصد) نفر نمره کم و 26 نفر (11/8 درصد) نمره زیاد کسب کردند (
جدول شماره 1).
میانگین نمره زناشویی شرکتکنندگان 11/97±111/68 بود. نمره سازگاری زناشویی در افراد با سبک هویت اطلاعاتی بهطور معناداری از نمره افراد با سبک هنجاری (0/002=P) و تعهد (0/001>P) بیشتر بود. همچنین میانگین نمره سازگاری زناشویی افراد با تعهد (0/002=P) بهطور معناداری بیشتر از سبک سردرگم بود. اما در باقی سبکهای هویتی اختلاف معناداری مشاهده نشد. مقایسه نمره سازگاری زناشویی در بین افراد با راهبردهای مقابلهای نشان داد اختلاف معناداری در نمره سازگاری زناشویی بین افراد با راهبردهای مقابلهای متفاوت وجود ندارد (0/17=P) (
جدول شماره 2).
بررسی همبستگی بین سازگاری زناشویی و سبکهای هویتی نشان داد ضریب همبستگی بین سازگاری زناشویی و هویت اطلاعاتی 0/03=P و 0/14=r، هویت هنجاری 0/01=P و 0/17-=r، هویت سردرگم 0/93=P و 0/01-=r و تعهد 0/91=P و 0/01-=r بود. همبستگی بین سازگاری زناشویی و راهبردهای مقابلهای نشان داد ضریب همبستگی بین سازگاری زناشویی و ارزیابی شناختی 0/47=P و 0/05=r، حل مسئله 0/03=P و 0/15-=r، هیجانی 0/83=P و 0/14=r، حمایت اجتماعی 0/26=P و 0/07-=r و مهار جسمانی 0/50=P و 0/05=r بود.
تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد ضریب تعدیلشده 0/20=Adjusted R2 و 0/25=R2 است. سهم هرکدام از متغیرها بهصورت جداگانه در
جدول شماره 3 نمایش داده شده است.
متغیر سبک هویتی بهصورت کیفی چندحالتی بود. بنابراین جهت بررسی تحلیل ارتباط این 2 متغیر و کاهش اثر متغیرهای مخدوشکننده از رگرسیون چندجملهای لجستیک استفاده شد. در این آزمون راهبرد مقابلهای بهعنوان متغیر وابسته و سبکهای هویتی بهعنوان متغیر مستقل و متغیرهای سن، جنس، تعداد فرزندان، طول مدت ازدواج، سابقه کار و تعداد شیفت بهعنوان متغیر زمینهای تأثیرگذار در نظر گرفته شدند. براساس یافتههای
جدول شماره 3، ضرایب استاندارد β برای متغیرهای سبک هویتی و تعداد ساعت شیفت معنیدار اسن و این یعنی این 2 متغیر قادر به تبیین تغییرات سازگاری زناشویی در پرستاران هستند.
بحث
سازگاری زناشویی در پرستاران شرکتکننده در این مطالعه در حدود مطلوب بود. نتایج تحلیل رگرسیونی این مطالعه نیز نشان داد فقط سبک هویتی و تعداد ساعت شیفت قادر به تبیین تغییرات سازگاری زناشویی در پرستاران است.
براساس فرضیه مطالعه مبنی بر تأثیر سبکهای هویتی بر سازگاری زناشویی در پرستاران مشخص شد سازگاری زناشویی با سبکهای هویتی اطلاعاتی و هویت هنجاری همبستگی معنیدار دارد. نتایج حاصل از این مطالعه با نتایج اسماعیلی و همکاران (2020) همسو بود [
33]. سبکهای هویتی میتوانند حالات روانشناسی مثبت شامل خوشبینی، امید، ایمان، باور و اعتماد را بهخوبی پیشبینی کنند. بر همین اساس میتوان توجیه کرد افراد دارای سبکهای هویتی تعهد و اطلاعاتی که در مقایسه با سبکهای اجتنابی و هنجاری حالات روانشناختی مثبت بیشتری دارند، رضایتمندی بیشتری از زندگی زناشویی خود دارند [
34]. در همین راستا مطالعه مقدسنژاد و همکاران (2021) نشان داد نقش تشخیصی سبکهای هویت بر رضایت زناشویی معنادار هستند [
35].
لافورد و همکاران (2020) بیان داشتند سبک هویت اطلاعاتی با روابط بینفردی پختهتری همراه بوده که حس دلپذیر بودن را ایجاد میکند. زنان و مردانی که فرایندهای اطلاعاتی را برای کسب هویت به کار میگیرند، دارای تعهدات قویتری نسبت به افراد دارای سبک هویت مغشوش / اجتنابی هستند [
36]. درتبیین نقش تشخیصی هویت اطلاعاتی با رضایت زناشویی میتوان گفت زنان و مردان متأهل دارای سبک اطلاعاتی، بهصورت فعالانه و آگاهانه به جستوجوی اطلاعات و ارزیابی و استفاده از آنها پرداخته، درگیر فرایند خودکاوشگری فعال بوده و گرایش به اندیشمند بودن دارند. درمورد مفاهیم مربوط به خود، شکاک و نسبت به آگاهیهای مربوط به خود، گشوده هستند، فرایند هویتیابی آنان بر تعهد و صمیمیتشان نسبت به دیگران اثرگذار است و موجب کاهش ناسازگاریها میشود [
35]. بنابراین وقتی فردی ناسازگاری کمتری را تجربه کند، مشکلاتی کمتری را در زندگی زناشویی خود دارد و همین فرایند باعث رضایت زناشویی و افزایش صمیمیت جنسی میشود [
35،
37]. بنابراین منطقی است که هویت اطلاعاتی نقش مهمی در دستیابی به رضایت زناشویی داشته باشد [
35].
سازگاری زناشویی افراد با سبک هویت هنجاری و هویت سردرگم بیشتر از سبک تعهد بود. در کل میزان صمیمیت زناشویی افراد با سبک هویتی اطلاعاتی و سردرگم و سبک هویتی هنجاری و سردرگم متفاوت است بدینمعنا که با افزایش میزان هویت اطلاعاتی افراد، میزان سازگاری زناشویی ایشان افزایش مییابد و در کل میتوان نتیجه گرفت پرستاران دارای سبک هویتی اطلاعاتی توانایی سازگاری زناشویی بیشتری در دارند. کوک و همکاران دریافتند زوجین با سبکهای هویتی مشابه (بدون توجه به سبک هویتی خاص) رضایتمندی بیشتری را در مقایسه با دیگر زوجین تجربه میکنند [
21]. افراد با هویت اطلاعاتی دارای رضایت زناشویی بیشتر و افراد دارای سبک هویت سردرگماجتنابی رضایت کمتری را در روابط زناشویی خود دارند [
38].
در این مطالعه افراد با سبکهای هویتی مختلف از راهبردهای مقابلهای متفاوتی استفاده میکردند. اگر سبک هویتی فرد هنجاری و سردرگم بود به احتمال بیشتری راهبرد مقابلهای وی ارزیابی شناختی بود. اگر سبک هویتی فرد سردرگم بود به احتمال بیشتری راهبرد مقابلهای حل مسئله داشت و اگر سبک هویتی اطلاعاتی داشت به احتمال زیادتری راهبرد مقابلهای مورداستفاده وی حمایت اجتماعی میشد.
معمولاً افراد دارای سبک هویتی هنجاری بهصورت خودکار ارزش و عقاید افراد را بدون ارزیابی و آگاهانه درونی میکنند [
22]. بنابراین این افراد در مواجهه با مسائل به جستوجوی مشورت با منابع قدرتی میپردازد که خودپندارهاش را بر مبنای استانداردهای آنها استوار کرده است. افراد دارای سبک هویتی هنجاری در محیط، رفتارهای سازگارانه و موفقیتآمیز بیشتری از خود نشان میدهند، اما افراد با سبک هویت سردرگم معمولاً دارای عزت نفس پایینتری در ارتباط با دیگران هستند [
39]. بنابراین این افراد معمولاً فاقد اهداف روشن و واضح هستند و راهبرد حل مسئله از آن جهت در ایشان اهمیت دارد که به کمک آن از راهبردهای مؤثر و سازگارانه برای حل مشکلات روزمره کمک میگیرند. افراد با سبک هویت اطلاعاتی برخلاف هویت هنجاری و سردرگم بهطور آگاهانه و فعال به جستوجوی اطلاعات و ارزیابی مجدد آنها میپردازند و از اطلاعات مناسب استفاده میکنند [
21]. آنها با دیدگاه متفاوت با نظر خود بهطور بازتری برخورد کرده و در ارتباط با افراد با پیشینه و عقاید متفاوت از خود شکیبایی نشان میدهند [
40].
تنها راهبرد مقابلهای که با سازگاری زناشویی همبستگی داشت حل مسئله بود. حل مسئله یک فرایند شناختی است که فرد در آن برای شرایط خاص در زندگی راهحلهای مؤثر پیدا میکند.مهارت حل مسئله باعث میشود زوجین بتوانند برای مشکلات زندگی خود راهکارهای مؤثری بیابند [
41]. در مطالعهای مشخص شد که حل مسئله میتواند به بهبود مهارتهای ارتباطی زوجین منجر شود [
42] که درنتیجه بهتر میتوانند تعارضات بین خود را رفع کنند. اما راهبرد مقابلهای در تحلیل رگرسیون بر سازگاری زناشویی تأثیر معنیداری نداشت و این شاید ناشی از آن باشد که حل مسئله بر 2 نوع منفی و مثبت است و چون در این مطالعه جدا بررسی نشدهاند شاید در نتایج رگرسیون بیتأثیر بودهاند.
در این مطالعه مشخص شد که میزان ساعت کار بر سازگاری زناشویی تأثیر منفی دارد. در مطالعاتی که پیش از این انجام شده بود نیز معین شده بود که ساعتهای کاری طولانی در هفته میتواند خطر طلاق و جدایی را بالا ببرد [
43و 44]. این میتواند ناشی از این باشد که پرستارانی که ساعتهای کاری طولانی دارند، زمان کمتری را برای گذراندن زمان با خانواده خود دارند و این میتواند بر کیفیت و سازگاری زناشویی آنان و رضایت از کار آنان تأثیر منفی بگذارد [
13].
نتیجهگیری
نتایج این مطالعه نشان دادند سبکهای هویتی با سازگاری زناشویی ارتباط داشته و قابلیت پیشبینی سازگاری زناشویی و راهبردهای زناشویی در پرستاران متأهل را دارند. بنابراین میتوان به پرستاران کمک کرد که با درک متقابل از سبکهای هویتی یکدیگر مناسبترین راهبرد زناشویی را در مواجهه با تنشهای زندگی مشترک انتخاب کنند.
محدودیت این مطالعه خستگی شرکتکنندگان به علت شیوع بیماری کرونا در زمان مطالعه و حجم کاری بالای آنها بود که قابلکنترل نبود. همچنین نمونهگیری مربوط به یک شهر بود که میتواند تعمیمپذیری نتایج را کاهش دهد. پیشنهاد میشود در پژوهش آینده مطالعه با حجم نمونه بیشتر و در مراکز متفاوت انجام شود و مطالعات به طرحهای مداخلاتی برای بهبود سازگاری زناشویی در پرستاران بپردازند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی تهران IR.TUMS.FNM.REC.1400.087 تایید شده است. از تمام شرکتکنندگان رضایتنامه آگاهانه اخذ شد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه فاطمه جاوید در مقطع کارشناسیارشد در رشته روانپرستاری در گروه روانپرستاری دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علومپزشکی تهران است. این پژوهش حامی مالی نداشته است.
مشارکت نویسندگان
طراحی مطالعه، جمعآوری و تفسیر دادهها: شیما نظری، فاطمه جاوید؛ تجزیهوتحلیل دادهها و تدوین مقاله: رضا نگارنده، پویا فرخنژاد افشار.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.