مقدمه
دمانس بیماری مزمنی است به همراه مجموعهای از علائم و نشانهها مثل اختلال حافظه، اختلال زبانی، تغییرات روانشناختی، و اختلالات رفتاری [1]. اختلال شناختی، افزایش مشکلات رفتاری و عاطفی و فعالیتهای روزانه از جمله مسائلی است که موجب بار مراقبت قابل ملاحظهای بر افراد و جامعه میشود [2]. این بیماری یک چالش جهانی است که مستقیماً بر 47/5 میلیون نفر در سراسر جهان تأثیر میگذارد و سالانه 7/7 میلیون نفر به این بیماری مبتلا میشوند. در اکثر مناطق جهان شیوع دمانس در افراد بالای 60 سال 5 الی 7 درصد [3] و در ایران نیز شیوع دمانس طبق مطالعهای که در پنج استان کشور صورت گرفت حدود 7/7 درصد گزارش شده است [4].
با توجه به شیوع بالای این بیماری در بین سالمندان، نیازهای پیچیده این بیماران و همچنین هزینههای درمانی و بار مراقبتی قابل توجهی که ناشی از طولانی بودن بیماری و شدت قابل توجه این بیماری است، دمانس یک از چالشهای عمده نظام سلامت است [1، 5]. بار مراقبت به عنوان اثر کلی جسمی، روانشناختی، اجتماعی و مالی مراقبت از بیمار تعریف شده است [6] و یکی از عوامل ایجادکننده چالش در رابطه با بیماری دمانس و در بین جمعیت سالمند تلقی میشود. خانواده و همسران افراد سالمند نقش مهمی در بهبود مراقبت از افراد مبتلا به دمانس ایفا میکنند. اکثر مراقبین به صورت تماموقت به ایفای این نقش پرداخته و زمان اندکی را به خود اختصاص میدهند. اختلالات خواب، وضعیت جسمی ضعیف مراقب، رضایت از زندگی پایین و افسردگی و اضطراب بالا از جمله پیامدهایی هستند که در اثر بار مراقبت بالا برای این افراد ایجاد میشوند [2، 7]. با توجه به اهمیت نقش خانواده در مراقبت از بیماران مبتلا به اختلالهای شدید روانپزشکی، ارزیابی مشکلات و فشارهای وارد بر خانواده ضرورت دارد [8].
مرور نظاممند بار مراقبت در بین افراد مبتلا به دمانس نیز نشان داده است که مشکلات رفتاری و علائم روانشناختی بیمار دمانس از مهمترین عوامل مرتبط با بار مراقبت هستند. عوامل جمعیتشناختی و روانشناختی مراقب نیز دو عامل مؤثر بر بار مراقبت بیان شدهاند [9]. سلامت معنوی یکی از عوامل روانشناختی است که میتواند نقش مهمی در کاهش بار مراقبت در بین مراقبین داشته باشد. از نگاه سازمان بهداشت جهانی سلامت مفهومی است با ابعاد جسمی، اجتماعی، روانی و معنوی [10]. از بین ابعاد یادشده سلامت معنوی مفهومی است که کمتر درک شده و چالشهای بیشتری در مورد آن وجود دارد. این بعد از سلامت هسته مرکزی سلامتی در انسان است و ایجاد و پیشرفت احساس سلامت معنوی، میتواند یکی از راههای مناسب سازگاری با بیماری باشد [11].
اعتقادات مذهبی و معنوی به عنوان سپری در برابر استرس، افسردگی، بزهکاری، و سایر عوامل آسیبرسان به سلامت عمل میکند [12]. سلامت معنوی به برخورداری از حس پذیرش، احساسات مثبت، اخلاق و حس ارتباط متقابل مثبت با یک قدرت حاکم و برتر قدسی، همچنین دیگران و خود اطلاق میشود و دارای دو بُعد مذهبی و وجودی است. بُعد مذهبی به ارتباط با قدرت برتر و درک فرد از سلامتی در زندگی معنویاش اشاره میکند و بعد وجودی به تطابق فرد با جامعه، محیط و خود مربوط میشود [13].
مطالعات متعددی در خصوص رابطه بین سلامت معنوی به عنوان یک عامل محافظ در کاهش بار مراقبت از بیماری صورت گرفته که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: در مطالعه صورتگرفته با هدف بررسی رابطه بین سلامت معنوی و بار مراقبت در بین مراقبین بیماران مبتلا به سرطان در شهر تهران، مشخص شد که بین هریک از ابعاد سلامت وجودی و سلامت مذهبی با بار مراقبت رابطه آماری منفی و معناداری وجود دارد [13]. همچنین در مطالعهای که توسط چفجیری و همکاران روی مراقبین بیماران سکتهکرده صورت گرفت مشخص شد که رابطه معناداری بین نگرش معنوی و تمام ابعاد بار مراقبت وجود دارد [14]. در مطالعه ی مهدوی و همکاران در تهران نیز مشخص شد که گروهدرمانی معنوی باعث کاهش بار مراقبین بیماران آلزایمر میشود [15].
در مطالعه اسپورلاک در بین 150 مراقب (71 آمریکایی، 77 کانادایی و 2 مراقبت دیگر) بیماران مبتلا به آلزایمر، مشخص شد که بین سلامت معنوی و بار مراقبت از بیمار رابطه آماری منفی و معناداری وجود دارد [16]. در مطالعه رایت و همکاران مشخص شد که بار بیماری به طور معناداری با حمایت معنوی در ارتباط است؛ بنابراین اگر سلامت معنوی با نیازهای پزشکی و اجتماعی ـ روانی ادغام شود، جامعه معنوی و روحانیون میتوانند در مراقبت از خانوادههای بیماران دمانس نقشی ایفا کنند [17].
در مطالعه آنوم نیز که در بین مراقبین (والدین) کودکان مبتلا به تالاسمی صورت گرفت مشخص شد که بین بار مراقبت و سلامت روانی اجتماعی و همچنین معنویت رابطه آماری منفی و معناداری وجود دارد [18]. سلامت معنوی منجر به بهبود سلامت روان میشود [19] و به طور مثبت با سلامت جسمی ارتباط دارد [20]. طبق مطالعه اکتون و میلر معنویت به عنوان یک راهبرد مقابلهای برای مراقبین بیماران دمانس عمل میکند [21]. مراقبت تجربهای سخت و پرتنش است و اطلاع از مضامین مثبت مثل معنویت به درمانگران کمک میکند که راهکارهایی به مراقبین جهت کاهش استرس و بار مراقبت ارائه دهند [21].
با توجه به اینکه تأثیر سلامت معنوی بر بار مراقبت از بیمار در مطالعات متعددی مورد بررسی قرار گرفته است، وجه تمایز مطالعه حاضر با اینگونه مطالعات جامعه آماری موردبررسی است. درواقع سؤال تحقیق اینگونه مطرح شد که آیا رابطهای بین سلامت معنوی و بار مراقبت در بین مراقبین مبتلا به دمانس که در دوره سالمندی به سر میبرند نیز همچنان برقرار است یا خیر. از این منظر مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین سلامت معنوی و بار مراقبت سالمندان مبتلا به بیماری دمانس در شهر تهران طراحی و اجرا شد.
روش
مطالعه حاضر که از نوع همبستگی است، روی 60 نفر از مراقبین مبتلا به بیماری دمانس مراجعهکننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) و کلینیک مغز و شناخت در شهر تهران و در سال 1397 انجام شد. نمونهها به روش نمونهگیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. شرایط ورود مراقبین به مطالعه عبارت بودند از: 1. بیمارانی که بیماری آنها توسط متخصصین تأیید نهایی شده بود، 2. اگر چند مراقب همراه بیمار به مرکز درمانی مراجعه کرده بودند، مراقبی انتخاب میشد که حداقل 20 ساعت در هفته از بیمار مراقبت کرده باشد، 3. مراقبین باید از بستگان بیمار بوده و دارای سطح تحصیلات حداقل ابتدایی جهت تکمیل پرسشنامه میبودند. معیارهای خروج از پژوهش: 1. تحصیلات کمتر از پنجم ابتدایی در مراقب؛ 2. اختلال شناختی در مراقب؛ 3. نداشتن تشخیص دمانس در بیمار؛ 4. در صورتی که مراقب از بستگان نباشد.
جهت بررسی اهداف تحقیق علاوه بر بررسی ویژگیهای جمعیتشناختی و زمینهای (شامل سن، جنس، تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت مالی، مدت مراقبت، طول مدت بیماری) از دو پرسشنامه روا و پایاشده بار مراقبت در بیماران دمانس و سلامت معنوی (SWBS) نیز استفاده شد.
پرسشنامه بار مراقبت در بیماران دمانس
این پرسشنامه در ایران توسط عبداللهپور و همکاران در سال 2010 و بر مبنای پرسشنامه زریت و همکاران [22] و در بین مراقبین بیماران مبتلا به دمانس طراحی و روا و پایا شده است [1]. این ابزار دارای 29 سؤال با طیف پاسخهای لیکرت چهارگزینهای از اصلاً (0)، کم (1)، متوسط (2)، زیاد (3) تا بسیار زیاد (4) است. بر این اساس حداقل نمره صفر و حداکثر آن برابر با 116 خواهد بود. هرچه نمره فرد بالاتر باشد، بار مراقبت از بیمار بیشتر خواهد بود. در مطالعه عبداللهپور و همکاران مقدار آلفای کرونباخ ابزار برابر 0/943، و مقدار ضریب همبستگی درونطبقاتی برابر 0/975 گزارش شده است که نشان میدهد همسانی درونی و همسانی در طول زمان ابزار در سطح قابل قبولی قرار دارد [1]. مقدار آلفای کرونباخ این ابزار در مطالعه حاضر برابر با 0/931به دست آمد.
پرسشنامه سلامت معنوی
این مقیاس توسط ریموند پالوتزیان و کریگ والت الیسون در سال 1991 بهعنوان یک شاخص کلی از سلامت معنوی درک شده ساخته شد [23]. این ابزار دارای بیست سؤال با طیف پاسخهای لیکرتی از 1 (کاملاً مخالف) تا 6 (کاملاًٌ موافق) و دارای دو بُعد معنویت وجود (با ده سؤال) و معنویت مذهبی (با ده سؤال) است؛ بنابراین دامنه نمرات پرسشنامه از 20 تا 120 خواهد بود. هرچه نمره بالاتر باشد، وضعیت سلامت معنوی بالاتر خواهد بود. جهت گزارش وضعیت آزمودنی نمره 20 تا 40 به عنوان وضعیت پایین، نمره 41 تا 99 به عنوان وضعیت متوسط و نمره 100 تا 120 به عنوان وضعیت سلامت روانی بالا لحاظ میشود. روایی و پایایی این ابزار در ایران در مطالعات متعدد از جمله بیگلری ابهری و همکاران [23] و عباسی و همکاران [24] مورد تأیید قرار گرفته است. در مطالعه حاضر مقدار ضریب آلفای کرونباخ بُعد معنویت وجودی برابر 0/900 و بُعد معنویت مذهبی برابر 0/875 به د ست آمد.
کلیه اصول اخلاقی لازم جهت تدوین تا اجرا و گزارش نتایج رعایت شد. تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی (از نوع گام به گام) در نرمافزار SPSS با سطح خطای نوع اول 0/50 انجام گرفت.
یافتهها
75 درصد نمونه مورد بررسی (مراقبین) زن و مابقی مرد بودند. میانگین سن در گروه مراقبین 47 با انحراف معیار 12/2 سال و در گروه بیماران 74 سال با انحراف معیار 9/3 سال بود. اکثریت مراقبین دختر (48/3 درصد) و در درجه بعدی پسر (21/7 درصد) و یا همسر (20 درصد) بودند. میانگین مدت بیماری حدود 3/3 سال با انحراف معیار 3/1 سال بود. میانگین مدت مراقبت از بیمار در طول هفته حدود 47 ساعت در هفته با انحراف معیار 35 ساعت بود. حدود 16/7 درصد مراقبین دارای بار مراقبت پایین، 35 درصد دارای بار مراقبت متوسط رو به بالا، 25 درصد دارای بار مراقبت متوسط و 23/3 درصد دارای بار مراقبت بالا بودند.
7/1 درصد مراقبین دارای سلامت معنوی پایین، 66/7 درصد دارای سلامت معنوی متوسط و 31/7 درصد نیز دارای سلامت معنوی بالا بودند. میانگین و انحراف معیار هریک از متغیرها در جدول شماره 1 ارائه شده است. بر اساس تحلیل دومتغیره، بین بار مراقبت از بیمار با بُعد مذهبی رابطه منفی و غیرمعنادار (p=0/505، r=-0/089) و با بُعد وجودی رابطه آماری منفی و معناداری (p=0/032، r=-0/283) وجود داشت. با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه ه از بین دو بُعد سلامت معنوی (مذهبی و وجودی)، فقط بُعد وجودی در مدل باقی ماند (p=0/023، β=-0/298) که حدود 9 درصد از تغییرات بار مراقبت را تبیین کرد.
با توجه به نتایج حاصل از بررسی ضریب همبستگی اسپیرمن مشخص شد که بین ساعات مراقبت (p=0/004، r=0/370) و طول مدت بیماری (p=0/009، r=0/336) با بار مراقبت رابطه آماری مثبت و معنادار و بین سایر متغیرهای جمعیتشناختی (سن بیمار، سن مراقب، سطح تحصیلات بیمار و مراقب و شاخص شلوغی خانواده) با بار مراقبت رابطه آماری معناداری به دست نیامد.
همچنین بین بار بیماری با نمره کل سلامت معنوی رابطه منفی و غیرمعنادار (p=0/093، r=-0/219)، با بعد مذهبی رابطه منفی و غیرمعنادار (p=0/505، β=-0/089) و با بعد وجودی رابطه آماری منفی و معناداری (p=0/032، r=-0/283) وجود داشت. به عبارتی دیگر هرچه وضعیت بعد وجودی سلامت معنوی بالاتر بود، بار مراقبت در سطح پایینتری قرار داشت. در گام بعدی علاوه بر دو بعد مذهبی و وجودی، متغیرهای جمعیتشناختی نیز به طور همزمان وارد مدل رگرسیون خطی چندگانه شد. با توجه به نتایج حاصل از بررسی رگرسیون خطی چندگانه (روش گامبهگام) مشخص شد که از بین کلیه متغیرهای واردشده به مدل (با ورود برخی مشخصههای جمعیتشناختی به عنوان متغیرهای کووریت و دو بعد مذهبی و وجودی سلامت معنوی)، فقط بعد وجودی در مدل باقی مانده و سایر متغیرها از مدل خارج شدند. با توجه به نتایج مدل رگرسیون برازشیافته (p=0/023، f=5/44)، بین بعد وجودی و بار مراقبت رابطه آماری منفی و معناداری (p=0/023، β=-0/298) به دست آمد. بعد وجودی حدود 9 درصد از تغییرات بار مراقبت را تببین کرد (جدول شماره 2).
بحث
مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سلامت معنوی با بار مراقبت در بین مراقبین سالمندان مبتلا به دمانس انجام شد. بر اساس نتایج 16/7 درصد دارای بار مراقبت پایین، 35 درصد بار مراقبت متوسط رو به بالا، 25 درصد بار مراقبت متوسط و 23/3 درصد دارای بار مراقبت بالا بودند. شدت بار مراقبت در این مطالعه نسبت به مطالعات قبلی کمتر بود. برای مثال در مطالعه عبداللهپور و همکاران 50 درصد مراقبین، بار مراقبت شدید را گزارش کردند [25] این تفاوت را میتوان به جامعه آماری مورد بررسی نسبت داد. در مطالعه حاضر نمونهها از مراجعهکنندگان سرپایی به درمانگاه بیمارستان رسول اکرم انتخاب میشدند در حالی که در مطالعه عبداللهپور و همکاران نمونهها از مراجعهکنندگان به انجمن آلزایمر انتخابشده بودند که شدت بیشتری از بیماری را داشتند. از دیگر تفاوتهای مطالعه حاضر با مطالعه عبداللهپور و همکاران جامعه آماری موردبررسی است.
بر این اساس از دلایل احتمالی متفاوت بودن وضعیت بار مراقبت در این دو مطالعه مکان نمونهگیری و جامعه آماری متفاوت است. با این حال باید اشاره نمود که حجم نمونه مطالعه حاضر در سطح پایینی قرار داشت و مطالعه با هدف بررسی رابطه بین سلامت معنوی و بار مراقبت طراحی شد و حجم نمونه متناسب با این هدف انتخاب شد نه بررسی وضعیت دو متغیر. از این منظر در تعمیم وضعیت بار مراقبت به کل جامعه آماری مراقبین باید جانب احتیاط را رعایت کرد و برای تعمیم نتایج نیازمند انجام مطالعهای با حجم نمونه معرف هستیم.
در این تحقیق مشخص شد که بین بعد وجودی سلامت معنوی با بار مراقبت رابطه آماری منفی و معناداری وجود دارد؛ یعنی هرچه وضعیت معنویت وجودی مطلوبتر باشد، بار مراقبت ادراکشده توسط مراقبین در سطح پایینتری قرار خواهد داشت. این یافته با نتایج مولایی و همکاران [13]، اسپورلاک، رایت و همکاران [17] و آنوم [18] همسوست. در تبیین نتایج میتوان بیان کرد که معنویت به عنوان یک راهبرد مقابلهای برای مراقبین بیماران دمانس عمل میکند [21، 26]. برخی از تأثیرات مذهب بر مراقبت به صورت مستقیم و برخی به صورت غیرمستقیم و از طریق سایر شرایط مراقبت است. همانگونه که سازمان بهداشت جهانی نیز اشاره کرده، بعد معنوی سلامت در مرکز سایر ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی قرار داشته و میتواند از طریق اثرگذاری بر این ابعاد وضعیت کلی سلامت فرد را تغییر دهد. معنویت موجب برقراری رابطه مراقب و بیمار میشود؛ به صورتی که مذهب وظیفه مراقبت از دیگران را برعهده فرد میگذارد. در ضمن بر روشی که فرد رابطه خود با بیمار را درک میکند مؤثر است. همچنین با کیفیت رابطه نیز در ارتباط است [27] که این رابطه میتواند بر بار مراقبت اثرگذار باشد [28].
بین بار مراقبت با بعد مذهبی ارتباطی غیر معنادار وجود داشت. شاید یکی از دلایل عدم ارتباط بار مراقبت با بعد مذهبی این باشد که سؤالات پرسشنامه صرفاً در مورد ارتباط با خدا به عنوان سؤالات مذهبی است و سایر عوامل همچون آداب و مناسک مذهبی را لحاظ نمیکند که این عوامل میتوانند با بار مراقبت همراهی داشته باشند. مناسک مذهبی زمینهساز معنا برای امن ساختن تجارب ناشناخته فردی است و از این طریق است که حمایت جامعه ارائه میشود. بنابراین این مناسک نقش مهمی در مراقبت دارد [29]. از طرفی دیگر بُعد مذهبی به ارتباط با قدرت برتر و درک فرد از سلامتی در زندگی معنویاش اشاره میکند و بعد وجودی به تطابق فرد با جامعه، محیط و خود مربوط میشود [13]؛ بنابراین دلیل احتمالی رابطه بین بعد وجودی و بار مراقبت به جامعه هدف مورد بررسی یعنی سالمندان، و وابستگی شدید آنان به فرد مراقبتدهنده مربوط است.
یکی دیگر از دلایلی که میتواند این تفاوت را توجیه کند این است که مذهب بیرونی به معنای رویکردی ابزاری است که در آن فرد از دین بهعنوان وسیلهای برای تقویت نفس یا تأیید اجتماعی استفاده میکند و عموماً با سطوح بالاتری از فشار روانشناختی، توانایی مقابله کمتر و احتمال بیشتری از تعصب همراه است [30]. در مقابل، مذهب درونی اشاره به گرایشی دارد که در آن اعتقاد و عمل در زندگی مذهبی هدف است؛ این سبک عبادت به سلامت بیشتر، مقابله واقعبینانه و مؤثر و رفتار اجتماعی مناسبتر مربوط میشود [31]. درمجموع مطالعات نشاندهنده اهمیت بیشتر بعد درونی مذهب با سلامت هستند که این بعد به حیطه سؤالات وجودی نزدیکتر است [32].
علاوه بر این، ممکن است افراد در این مرحله از فشار مراقبت بیماری، در مراحل مختلف سوگ باشند و بهویژه در مرحله انکار یا خشم باشند. در این مرحله ارتباط با خدا میتواند بسیار متأثر شود و حتی ارتباط معکوس به دست آید. ممکن است علت دیگر مربوط به سلامت روانی خود مراقبین باشد؛ بهویژه که در فشار بالا مفاهیمی چون احساس گناه و شرم میتواند در ارتباط با خدا تعریف شود و حتی رابطه معکوس به دست آید و مثلاً فرد خود را در بیماری یا شدت یافتن بیماری عزیز خود گناهکار بداند. تفسیرهای مذهبی همیشه مثبت نیستند و این تفسیرهای منفی میتواند منجر به ناراحتی بیشتر و نتایج منفی شود. برای مثال، در مطالعه میکلی عنوان شده که بعضی از مراقبین وضعیت خود را مجازات غیرمنصفانه از طرف خدا دانستهاند [33].
عامل دیگری که میتواند تأثیرگذار باشد این است که گاهی ابزار سنجش مذهب حساسیت چندانی به متغیرهای فرهنگی ندارد [34]. شاید سؤالاتی که متمرکز بر زندگی بَعد از مرگ به عنوان یک فاکتور مهم مذهب باشند،گویاتر و کاربردیترند. شاید علت دیگر عدم وجود رابطه بین بُعد مذهبی و بار مراقبت، آن باشد که در این فرهنگ رابطه با خدا متأثر از رابطه با میانجیهای دیگر مثل ائمه است و به عبارتی مفهوم واسطه فیض که ویژه این فرهنگ است در این پرسشنامهها لحاظ نمیشود؛ فاکتوری که عمیقاً میتواند بر سؤالات رابطه با خدا تأثیر بگذارد [35].
نتیجهگیری
در مطالعه حاضر مشخص شد که رابطه بین بعد وجودی سلامت معنوی و بار مراقبت با کنترل سایر متغیرهای مخدوشگر، اثر معناداری بر کاهش بار مراقبت از سالمندان مبتلا به دمانس دارد. سلامت معنوی به عنوان یکی از عوامل روانشناختی مؤثر بر بار مراقبت در مطالعات متعدد مورد توصیه قرار گرفته است. سلامت معنوی به عنوان محور و مرکز اصلی سایر ابعاد سلامت نقش مؤثر بر بهبود سلامت کلی مراقبین ایفا میکند. بنابراین، بعد وجودی سلامت معنوی علاوه بر اینکه یکی از تعیینکنندههای مؤثر بر بار مراقبت است، به عنوان عاملی در تقویت سایر ابعاد سلامت نیز عمل میکند. درمجموع مراقبت تجربهای سخت و پرتنش است و اطلاع از مضامین مثبت مثل معنویت به درمانگران کمک میکند که راهکارهایی به مراقبین جهت کاهش استرس و بار مراقبت ارائه دهند [21].
با توجه به شیوع بالای دمانس، انجام مداخلات کاهنده بار مراقبت در همه مراقبین نیاز به امکانات گسترده دارد. دانستن عوامل در ارتباط با این بار میتواند به برنامهریزی برای حمایت از مراقبین در معرض آسیب و مداخله زودهنگام کمک کند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که بعد وجودی سلامت معنوی مراقب میتواند با بار مراقبت در ارتباط باشد و مداخلات معنوی برای کاهش بار مراقبت بیماران دمانس توصیه میشود. ارزیابی و مداخله برای فرد مراقبتدهنده باید بر اساس وضعیت فرد و در بافتاری صورت گیرد که بار مراقبت رخ داده است [2].
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
پروتکل پژوهش حاضر (با کد اخلاق IR.IUMS.FMD.REC.1397.16) را کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی ایران تأییده کرده است. همه شرکتکنندگان در پژوهش فرم رضایتنامه را تکمیل کردند. حق خروج از پژوهش در هر مرحلهای از تحقیق برای آزمودنیها در نظر گرفته شد و بر محرمانه نگاه داشتن پاسخ شرکتکنندگان همواره تأکید میشد.
حامی مالی
این پژوهش حاصل پایاننامه دوره دستیاری نویسنده اول در رشته روانپزشکی در دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روانپزشکی تهران)، دانشگاه ﻋﻠﻮمﭘﺰﺷﮑﯽ ایران است..
مشارکت نویسندگان
طراحی پژوهش: بهنام شریعتی. جمعآوری دادهها و تجزیه و تحلیل آماری و تدوین نسخه اولیه مقاله: مهدیه صالحی. بحث و نتیجهگیری: روحالله صدیق. بازبینی متن نهایی مقاله و بازبینی نگارشی و علمی: وحید راشدی، لیلا کمالزاده و مصطفی الماسی دوغایی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، مقاله تعارض منافع ندارد.
References
1.Abdollahpour I, Nedjat S, Noroozian M, Golestan B, Majdzadeh R. Development of a caregiver burden questionnaire for the patients with dementia in Iran. International Journal of Preventive Medicine. 2010; 1(4):233-41. [PMID] [PMCID]
2.Liu Sh, Li C, Shi Z, Wang X, Zhou Y, Liu Sh, et al. Caregiver burden and prevalence of depression, anxiety and sleep disturbances in A lzheimer’s disease caregivers in China. Journal of Clinical Nursing. 2017; 26(9-10):1291-300. [DOI:10.1111/jocn.13601] [PMID]
3.Prince M, Bryce R, Albanese E, Wimo A, Ribeiro W, Ferri CP. The global prevalence of dementia: A systematic review and metaanalysis. Alzheimer’s & Dementia. 2013; 9(1):63-75.e2. [DOI:10.1016/j.jalz.2012.11.007] [PMID]
4.Sharifi F, Fakhrzadeh H, Varmaghani M, Arzaghi SM, Alizadeh Khoei M, Farzadfar F, et al. Prevalence of dementia and associated factors among older adults in Iran: National Elderly Health Survey (NEHS). Archives of Iranian Medicine. 2016; 19(12):838-44. [PMID]
5.Svendsboe E, Terum T, Testad I, Aarsland D, Ulstein I, Corbett A, et al. Caregiver burden in family carers of people with dementia with Lewy bodies and Alzheimer’s disease. International Journal of Geriatric Psychiatry. 2016; 31(9):1075-83. [DOI:10.1002/gps.4433] [PMID]
6.Rezaei Z, Sharifian Sani M, Ostadhashemi L, Ghaedamini Harouni GR. [Quality of life of mothers of children with cancer in Iran (Persian)]. Koomesh. 2018; 20(3):425-31. http://koomeshjournal.semums.ac.ir/article-1-3905-en.html
7.Kazemi N, Sajjadi H, Vaez-Mahdavi MR, Kamali M, Ghaedamini Harooni GR, Jorjoran Shushtari Z. [Relationship between social capital and mental health among families with disabled members (Persian)]. Journal of Mazandaran University of Medical Sciences. 2017; 27(147):197-206. http://jmums.mazums.ac.ir/article-1-9835-en.html
8.Motaghipour Y, Shams J, Salesian N, Sharifi V, Alaghband Rad J. [Cultural adaptation, validity and reliability of Persian version of experience of caregiving inventory in families of patients with severe mental disorders (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2011; 17(3):226-31. http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-1418-en.html
9.Chiao CY, Wu HS, Hsiao CY. Caregiver burden for informal caregivers of patients with dementia: A systematic review. International Nursing Review. 2015; 62(3):340-50. [DOI:10.1111/inr.12194] [PMID]
10.Ghaedamini Harouni GR, Sajjadi H, Rafiey H, Mirabzadeh A, Vaez-Mahdavi MR, Mohaqeqi Kamal SH. Current status of health index in Tehran: A multidimensional approach. Medical Journal of the Islamic Republic of Iran. 2017; 31(1):29. [DOI:10.18869/mjiri.31.29] [PMID] [PMCID]
11.Ross L, Giske T, van Leeuwen R, Baldacchino D, McSherry W, Narayanasamy A, et al. Factors contributing to student nurses’/midwives’ perceived competency in spiritual care. Nurse Education Today. 2016; 36:445-51. [DOI:10.1016/j.nedt.2015.10.005] [PMID]
12.Ghobari Bonab B. [Religious beliefs and its effects on mental health (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 1995; 1(4):48-54. http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-1666-en.html
13.Mollaei F, Borhani F, Abbaszadeh A, Khabazkhoob M. [Correlation between spiritual well-being and burden of care in family caregivers of cancer patients (Persian)]. Journal of Hayat. 2019; 24(4):296-309. http://hayat.tums.ac.ir/article-1-2583-en.html
14.Torabi Chafjiri R, Navabi N, Shamsalinia A, Ghaffari F. The relationship between the spiritual attitude of the family caregivers of older patients with stroke and their burden. Clinical Interventions in Aging. 2017; 12:453-8. [DOI:10.2147/CIA.S121285] [PMID] [PMCID]
15.Mahdavi B, Fallahi-Khoshknab M, Mohammadi F, Hosseini MA, Haghi M. Effects of spiritual group therapy on caregiver strain in home caregivers of the elderly with Alzheimer’s disease. Archives of Psychiatric Nursing. 2017; 31(3):269-73. [DOI:10.1016/j.apnu.2016.12.003] [PMID]
16.Spurlock WR. Spiritual well-being and caregiver burden in Alzheimer’s caregivers. Geriatric Nursing. 2005; 26(3):154-61. [DOI:10.1016/j.gerinurse.2005.03.006] [PMID]
17.Wright SD, Pratt CC, Schmall VL. Spiritual support for caregivers of dementia patients. Journal of Religion and Health. 1985; 24(1):31-8. [DOI:10.1007/BF01533257] [PMID]
18.Anum J, Dasti R. Caregiver burden, spirituality, and psychological well-being of parents having children with thalassemia. Journal of Religion and Health. 2016; 55(3):941-55. [DOI:10.1007/s10943-015-0127-1] [PMID]
19.Hilton JM, Child SL. Spirituality and the successful aging of older Latinos. Counseling and Values. 2014; 59(1):17-34. [DOI:10.1002/j.2161-007X.2014.00039.x]
20.Hematti S, Baradaran-Ghahfarokhi M, Khajooei-Fard R, Mohammadi-Bertiani Z. Spiritual well-being for increasing life expectancy in palliative radiotherapy patients: A questionnaire-based study. Journal of Religion and Health. 2015; 54(5):1563-72. [DOI:10.1007/s10943-014-9872-9] [PMID]
21.Acton GJ, Miller EW. Spirituality in caregivers of family members with dementia. Journal of Holistic Nursing. 2003; 21(2):117-30. [DOI:10.1177/0898010103021002003] [PMID]
22.Zarit SH, Todd PA, Zarit JM. Subjective burden of husbands and wives as caregivers: A longitudinal study. The Gerontologist. 1986; 26(3):260-6. [DOI:10.1093/geront/26.3.260] [PMID]
23.Biglari Abhari M, Fisher JW, Kheiltash A, Nojomi M. Validation of the Persian version of spiritual well-being questionnaires. Iranian Journal of Medical Sciences. 2018; 43(3):276-85. [DOI:10.30476/IJMS.2018.40539]
24.Abbasi M, Farahani-Nia M, Mehrdad N, Givari A, Haghani H. Nursing students’ spiritual well-being, spirituality and spiritual care. Iranian Journal of Nursing and Midwifery Research. 2014; 19(3):242-7. [PMID] [PMCID]
25.Abdollahpour I, Noroozian M, Nedjat S, Majdzadeh R. Caregiver burden and its determinants among the family members of patients with dementia in Iran. International Journal of Preventive Medicine. 2012; 3(8):544-51. [PMID] [PMCID]
26.Guberman N, Maheu P, Maillé C. Women as family caregivers: Why do they care? The Gerontologist. 1992; 32(5):607-17. [DOI:10.1093/geront/32.5.607] [PMID]
27.Dudley MG, Kosinski Jr FA. Religiosity and marital satisfaction: A research note. Review of Religious Research. 1990; 32(1):78-86. [DOI:10.2307/3511329]
28.Draper BM, Poulos RG, Poulos CJ, Ehrlich F. Risk factors for stress in elderly caregivers. International Journal of Geriatric Psychiatry. 1996; 11(3):227-31. [DOI:10.1002/(SICI)1099-1166(199603)11:3<227::AID-GPS311>3.0.CO;2-W]
30.Smith TB, McCullough ME, Poll J. Religiousness and depression: Evidence for a main effect and the moderating influence of stressful life events. Psychological Bulletin. 2003; 129(4):614-36. [DOI:10.1037/0033-2909.129.4.614] [PMID]
31.Batson CD, Schoenrade P, Ventis WL. Religion and the individual: A social-psychological perspective. Oxford: Oxford University Press; 1993. https://psycnet.apa.org/record/1993-98302-000
32.Tsuang MT, Simpson JC, Koenen KC, Kremen WS, Lyons MJ. Spiritual well-being and health. The Journal of Nervous and Mental Disease. 2007; 195(8):673-80. [DOI:10.1097/NMD.0b013e31811f4062] [PMID]
33.Mickley JR, Pargament KI, Brant CR, Hipp KM. God and the search for meaning among hospice caregivers. The Hospice Journal. 1998; 13(4):1-17. [DOI:10.1080/0742-969X.1998.11882904] [PMID]
34.Chatters LM, Taylor RJ, Lincoln KD, Schroepfer T. Patterns of informal support from family and church members among African Americans. Journal of Black Studies. 2002; 33(1):66-85. [DOI:10.1177/002193470203300104]
35.Amiri P, Abbasi M, Gharibzadeh S, Asghari Jafarabadi M, Hamzavi Zarghani N, Azizi F. [Designation and psychometric assessment of a comprehensive spiritual health questionnaire for Iranian populations (Persian)]. Medical Ethics Journal. 2015; 9(30):25-56. http://ojs2.sbmu.ac.ir/en-me/article/view/10066
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |