دوره 25، شماره 2 - ( تابستان 1398 )                   جلد 25 شماره 2 صفحات 177-164 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Roshanpajouh M, Mirkazemi R, Asadi H, Hedayati B. Assessment of the Burden and Causes of Mortality in Compulsory Residential Drug Treatment Centers Under the Supervision of State Welfare Organization. IJPCP 2019; 25 (2) :164-177
URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-2867-fa.html
روشن پژوه محسن، میرکاظمی رکسانا، اسدی حسن، هدایتی بیتا. بررسی علل مرگ‌ومیر معتادان تحت درمان در مراکز اقامتی درمان اعتیاد تحت نظارت سازمان بهزیستی. مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران. 1398; 25 (2) :164-177

URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-2867-fa.html


1- روانپزشک، استادیار، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روانپزشکی تهران)، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
2- دکترای تخصصی سلامت همگانی، بنیانگذار و مدیر، موسسه توسعه دانش و فن‌آوری فرزانگان نیک‌اندیش، تهران، ایران. ، r.mirkazemi@gmail.com
3- کارشناس پیشگیری از اعتیاد، معاونت پیشگیری و درمان اعتیاد، سازمان بهزیستی کشور، تهران، ایران.
4- کارشناس ارشد سلامت همگانی، پژوهشگر، موسسه توسعه دانش و فن‌آوری فرزانگان نیک‌اندیش، تهران، ایران.
متن کامل [PDF 2435 kb]   (1896 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3674 مشاهده)
متن کامل:   (4548 مشاهده)
مقدمه
پدیده سوء‌مصرف مواد یکی از مهم‌ترین معضلات اجتماعی و سلامتی اغلب کشورهای جهان در عصر حاضر محسوب می‌شود. آمارها نشان می‌دهد بار بیماری‌های همبود و غیرهمبود بین افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد بیشتر و احتمال مرگ‌ومیر این افراد به دلایل مرتبط یا غیرمرتبط با مصرف مواد نیز بیشتر است [7-1]. بنابر گزارش دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد نیمی از کل مرگ و میر ها در گروه سنی 15 تا 64 سال، مرتبط با مصرف مواد است که این آمار در سال 2014 حاکی از مرگ 207 هزار و 400 نفر در ارتباط با مصرف مواد است [8، 9]. در ایران نیز گزارش‌ها نشان می‌دهد در سال 1386، 4753 نفر و در سال 1391، 3056 نفر به علت سوء‌مصرف مواد مخدر و روان‌گردان جان باختند [10]. شواهد حاکی از آن است که افراد دچار سوء‌مصرف مواد به طور متوسط13/8 سال کمتر از دیگران عمر می‌کنند [4].
مرگ‌ومیر ناشی از سوءمصرف مواد می‌تواند به علل مختلفی مانند بیش‌مصرفی مواد، خودکشی یا سوانح جاده‌ای باشد. همچنین درباره افرادی که به صورت تزریقی مواد مصرف می‌کنند، به ابتلا به بیماری‌های عفونی مانند ایدز، هپاتیت ب و ث به عنوان عوامل اصلی مرگ‌ومیر می‌توان توجه کرد [8]. 
در سال‌های اخیر مراکز اقامتی زیادی با هدف درمان اعتیاد در ایران شروع به کار کرده‌اند ‌که فعالیت‌های این مراکز در درمان و کاهش آسیب افراد وابسته به مواد مخدر و روان‌گردان‌ها موفقیت هایی به همراه داشته است، با وجود این گزارش‌های متعددی مبنی بر وقوع مرگ‌ومیر معتادان تحت درمان در مراکز اقامتی وجود دارد که اطلاع دقیقی از میزان و علل آن‌ها در دسترس نیست [11].
مدیرکل دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور در سال 1392 اعلام کرد که در سال 1391 در مراکز اقامتی میان‌مدت 39 نفر جان خود را از دست دادند [12]. این در حالی است که طبق آمار رسمی سازمان پزشکی قانونی کشور، در همان سال، 3056 نفر در ایران بر اثر سوءمصرف مواد فوت کرده‌اند [13]. مقایسه این دو رقم نشان می‌دهد که1/3 درصد از این آمار در مراکز اقامتی میان‌مدت در شرایطی که فرد معتاد تحت کنترل و نظارت کادر پزشکی بوده است، اتفاق افتاده است.
 این مسئله که چطور با وجود نظارت کادر پزشکی همچنان مرگ‌ومیر قابل ملاحظه‌ای در این مراکز رخ می‌دهد، مسئله‌ای درخور توجه است که لزوم بررسی و تأمل روی عملکرد این مراکز را خاطرنشان می‌کند. با توجه به اینکه اولین قدم برای بهبود شرایط موجود، اطلاع از آمار معتبر در ارتباط با موضوع است و با درنظرگرفتن این مسئله که در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد و علل مرگ‌ومیر افراد در مراکز درمانی اقامتی وجود ندارد، این طرح با هدف دستیابی به آمار مرگ‌ومیر معتادان و دلایل آن در مراکز درمان اقامتی سازمان بهزیستی به عنوان اولین قدم در کاهش مرگ‌ومیر انجام شد.
روش
این مطالعه، مطالعه‌ای توصیفی است و جامعه مطالعه‌شده شامل تمام مرگ‌ومیر‌های صورت‌گرفته از ابتدای سال 1390 تا ابتدای سال 1395 در مراکز اقامتی میان‌مدت و بلندمدت تحت نظارت سازمان بهزیستی است. معیارهای ورود به مطالعه، وقوع مرگ‌ومیر در طول دوره درمان در مرکز، پس از اعزام به بیمارستان یا دیگر مراکز درمانی و به طور کلی در طول مدتی که افراد تحت حمایت مراکز بودند، در نظر گرفته شد. در این مطالعه تمام مرگ‌ومیرها حتی به دلیل سوانح و حوادثی که در مدت اقامت افراد در مراکز صورت گرفت نیز بررسی شد. معیار خروج از مطالعه شامل مرگ‌ومیرهایی بود که حداقل یک ماه یا بیشتر، پس از ترخیص از مرکز اقامتی صورت گرفته بودند. در این مطالعه نمونه‌گیری وجود نداشت و همه مراکز درمان اقامتی میان‌مدت و بلندمدت به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند.
ابزار جمع‌آوری داده‌ها شامل دو پرسش‌نامه بود که در یکی اطلاعات مربوط به مراکز و در دیگری اطلاعات مربوط به هر فرد متوفی در مراکز اقامتی تکمیل می‌شد. پرسش‌نامه‌ها بر اساس بررسی منابع و ادبیات علمی موجود و بررسی دستورالعمل‌های مراکز اقامتی بلندمدت و میان‌مدت و همچنین بر اساس اطلاعات جمع‌آوری‌شده درباره این مراکز اقامتی تهیه و تدوین شد. به تمام مراکز درمان اقامتی بلندمدت و میان‌مدت تحت نظارت سازمان بهزیستی در 31 استان کشور که درمجموع 1141 مرکز بود، نامه درخواست اطلاعات و پرسش‌نامه‌ها فرستاده شد. 
از مراکز خواسته شد با توجه به اطلاعات ثانویه موجود در پرونده‌های مراکز درمانی‌اقامتی بلندمدت و میان‌مدت سازمان بهزیستی کشور و همچنین بر اساس گزارش بیمارستان محل وقوع مرگ یا پزشکی قانونی درباره علت فوت متوفیان این مراکز از ابتدای سال 1390 تا ابتدای سال 1395 پرسش‌نامه‌ها را تکمیل کنند. جمع‌آوری داده‌ها 3 ماه طول کشید و در سه نوبت از مراکز پیگیری شد و درنهایت فرم‌های جمع‌آوری‌شده بررسی شد.  همه داده‌ها در نسخه 19 نرم‌افزار SPSS وارد شد و به منظور تحلیل اطلاعات از تحلیل‌های توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار و تعداد و درصد استفاده شد و روند تغییرات نیز با نمودارهای مناسب مشخص شد.
یافته‌ها
پس از پیگیری‌های متعدد تیم تحقیق، تعدادی از مراکز اقامتی از 25 استان کشور پرسش‌نامه‌ها را تکمیل و ارسال کردند. هیچ پرسش‌نامه‌ای از مراکز اقامتی استان‌های ایلام، بوشهر، خراسان جنوبی، سمنان، سیستان و بلوچستان و یزد دریافت نشد. درمجموع از بین 1141 مرکز درمان اعتیاد اقامتی میان‌مدت و بلندمدتِ کل کشور، 371 مرکز فرم‌های جمع‌آوری اطلاعات را تکمیل و ارسال کردند. اطلاعات به‌دست‌آمده از این مراکز بیانگر فوت 118 نفر از مراجعان مراکز در سال‌های 1390 تا 1394 است که جزئیات مربوط به مرگ‌ومیر 107 نفر از آن‌ها را مراکز ثبت و ارسال کردند. جدول شماره 1 نشان‌دهنده آمار مرگ‌ومیر در استان‌های مختلف کشور است که نشان می‌دهد بیشترین میزان مرگ‌ومیر به ترتیب مربوط به تهران (0/ 14درصد)، آذربایجان شرقی (11/2درصد)، کرمان (7/5 درصد) و هرمزگان (7/5 درصد) بود. اردبیل و فارس با 0/9 درصد آمار مرگ‌ومیر، کمترین میزان مرگ‌ومیر را در میان استان‌ها داشته‌اند.


از مجموع 107 نفری که اطلاعات مربوط به فوت آن‌ها دریافت شد، 91/6درصد از آن‌ها را مردان تشکیل می‌دهند. تحصیلات بیشتر آن‌ها زیر دیپلم بود (72/9 درصد)، 31/8 درصد سواد خواندن و نوشتن داشتند و 28/1 درصد تا دوره راهنمایی تحصیل کردند. نزدیک به نیمی از آن‌ها متأهل بودند (48/6 درصد) و تقریباً سه‌چهارم آن‌ها شغلی نداشتند و بیکار بودند (71/0 درصد). درباره وضعیت مسکن، 16/8 درصد آن‌ها یعنی نزدیک به یک‌پنجم افراد بی‌سرپناه بودند. میانگین سن افراد در زمان ورود به مرکز اقامتی و هنگام فوت حدود 39 سال بود. کوچک‌ترین فرد فوت‌شده 21 سال و بزرگ‌ترین آن‌ها 74 سال داشت. 
بیشترین تعداد افراد فوت‌شده در گروه سنی 21 تا 35 و پس از آن در گروه 36 تا 50 سال قرار داشتند (جدول شماره 2). بیشترین موادی که افراد در زمان پذیرش مصرف می‌کردند، به ترتیب هروئین (27/3 درصد)، شیشه (21/8 درصد)، تریاک (14/5درصد) و متادون (13/8 درصد) بود. میانگین سنی که افراد برای اولین‌بار حشیش مصرف کرده بودند از دیگر مواد پایین‌تر بود (19‌سالگی) و میانگین اولین زمان مصرف بوپره نورفین، 29‌سالگی و ترامادول و متادون 28سالگی بود که نسبت به دیگر مواد، مصرف آن‌ها در سنین بیشتر آغاز می‌شد. 76/9 درصد مراجعان در حین پذیرش برای دیگر بیماری‌ها معاینه شدند که برای بیش از نیمی از آن‌ها (70/4 درصد) سابقه هیچ بیماری جسمی و برای بیشتر آن‌ها (91/1 درصد) سابقه هیچ بیماری روانی ثبت نشده است. شایع‌ترین سابقه بیماری جسمی مربوط به بیماری‌های قلبی‌عروقی (37/7 درصد) و پس از آن مربوط به مشکلات تنفسی (23/8 درصد) بود. 


جدول شماره 3 نشان‌دهنده اطلاعات مربوط به پذیرش و مرگ‌و‌میر افراد در مراکز اقامتی موضوع ماده 15 و 16در کشور از سال 1390 تا 1394 است. نسبت مرگ‌ومیر در میان مراجعان موضوع ماده 16 (47 در 100 هزار نفر) بیشتر از نسبت مرگ‌ومیر در میان کل پذیرفته‌شدگان در مراکز اقامتی (21 در 100 هزار نفر) بوده است. 3/73 درصد از مرگ‌ومیرها حین اقامت رخ داده است و میانگین و انحراف معیار مدت‌زمانی که افراد قبل از فوتشان در مرکز اقامتی حضور داشتند حدود 17/48±11 روز بوده است. در بیشتر موارد (92/2درصد) جسد به پزشکی قانونی ارجاع داده شده است.


تعداد کل مرگ‌ومیرها در مراکز از ابتدای سال 1390 تا ابتدای سال 1395 افزایش یافته است. داده‌ها نشان می‌دهد کمترین آمار مرگ‌ومیر ثبت‌شده 5 نفر در سال 1390 و بیشترین آمار مرگ‌ومیر40 نفر در سال 1394 بوده است. همچنین آمار کل مرگ‌ومیر در سال 1393 نسبت به سال 1392 سه برابر افزایش را نشان می‌دهد. تعداد مرگ‌ومیر در مرکز، در میان مراجعان موضوع ماده 16، در سال 1394 بیشترین آمار (14 نفر) را داشته است. این در حالی است که در سال‌های 1390 و 1391 در بین افراد این گروه، هیچ مرگی گزارش نشده است که علت آن می‌تواند حذف پرونده‌ها و کم‌گزارشی و خطای گزارش‌دهی باشد (جدول شماره 3). جدول شماره 4 نشان‌دهنده بررسی علل مرگ‌ومیر در گواهی فوت است و نشان می‌دهد بیشترین دلیل مرگ‌ومیر ناراحتی‌های قلبی‌عروقی (34/6درصد) و پس از آن بیش‌مصرفی (16/8 درصد) است. پزشکی قانونی نیز بیشترین علت مرگ را ناراحتی‌های قلبی (25/2 درصد) و بعد از آن بیش‌مصرفی (14/0 درصد) تشخیص داده است (جدول شماره 4). 


بحث 
این مطالعه با هدف بررسی علل مرگ‌ومیر افراد تحت درمان در مراکز درمان اقامتی سازمان بهزیستی کشور در 5 سال از سال 1390 تا سال 1394 در تمام مراکز درمانی بهزیستی انجام شد .داده‌های مطالعه، نشان داد تعداد کل افراد پذیرفته‌شده در مراکز اقامتی از ابتدای سال 1390 تا ابتدای سال 1395 حدود 2/2 برابر افزایش و تعداد مراجعان موضوع ماده 16 در مراکز اقامتی در این سال‌ها بیش از 13 برابر شده است. البته باید توجه داشت معمولاً ارجاع افراد تحت موضوع ماده 16، ارجاع از سوی نیروی انتظامی به مراکز موضوع ماده 16 که تحت نظر قوه قضائیه در آن زمان کار می‌کردند، بوده است، اما در شهرهایی که مرکز موضوع ماده 16 نداشته یا مراکز ظرفیت پذیرش نداشته‌اند، این افراد از سوی نیروی انتظامی به مراکز موضوع ماده 15 ارجاع شده‌اند. همچنین این داده‌ها، رشد 8‌برابری تعداد مرگ‌ومیر را در این 5 سال نشان داد که البته این افزایش زیاد مرگ‌ومیر می‌تواند تا حدی ناشی از خطا در یادآوری و ثبت‌نکردن دقیق یا گزارش موارد مرگ‌ومیر در سال‌های قبل باشد.
با وجودی‌که میزان مرگ‌ومیر در مراکز درمان اقامتی موضوع ماده 15 و 16 به صورت کلی به دلیل تفاوت در نحوه پذیرش (داوطلبانه در مقابل اجباری)، وضعیت سلامت افراد در بدو ورود (معتادان غیرمتجاهر با حمایت اجتماعی و در مقابل معتادان متجاهر و اغلب فاقد حمایت‌های اجتماعی و با بیماری‌های همبود و غیرهمبود متعدد) و کیفیت فرایند‌های درمانی و مددکاری قابل مقایسه نیستند، اما تحلیل داده‌ها نشان داد نسبت مرگ‌ومیر در میان مراجعان موضوع ماده 16 (0/47 در 1000 نفر) حدود 2/2 برابر بیشتر از نسبت مرگ‌ومیر در میان کل پذیرفته‌شدگان در مراکز اقامتی (0/21 در 1000) بوده است. 
همچنین مردان بیشترین آمار را در میان متوفیان داشتند (91/6 درصد) که این امر می‌تواند به دلیل زیادبودن جمعیت مردان در بین گروه هدف و نبود مراکز ماده 16 برای زنان باشد. این نتیجه با مطالعه دجنهاردت و همکارانش همخوانی داردکه نشان داد خطر نسبی مرگ‌ومیردر بین مردان، 1/29 برابر زنان است [14]. علاوه بر این نبود مراکز اقامتی برای زنان به میزان کافی و ثبت‌نشدن گزارشات دقیق درباره آن‌ها نیز می‌تواند دلیل مشاهده این آمار باشد.
میانگین سن افراد در زمان فوت در مراکز اقامتی، 39 سال بوده است که بیش از 30 سال کمتر از میزان امید به زندگی برای جمعیت ایران است. این سن با میانگین سن مرگ‌ومیر در مطالعه‌ای که زانیس و وودی در سال 1998 انجام دادند و میزان مرگ‌ومیر معتادین یک سال بعد از درمان با متادون را بررسی کردند، هماهنگی دارد. مطالعه آن‌ها نشان داده بود افراد جوان‌تر در گروه مطالعه‌شده یعنی افرادی که حدود 40 سال داشتند، بیشترین آمار مرگ‌ومیر را به خود اختصاص داده بودند [15]. همچنین مطالعه کوهورت اپنهایمر و همکارانش در سال 1994 در بررسی میزان مرگ‌ومیر معتادان به هروئین نیز نشان داد بیشترین مرگ‌ومیر در افراد جوان‌تر گروه مطالعه‌شده اتفاق افتاده است. بر اساس مطالعات مذکور به نظر می‌رسد سن، عامل مؤثری در میزان مرگ‌ومیر معتادان باشد [16]. 
با توجه به اینکه آمار سازمان جهانی بهداشت امید به زندگی را در بین مردان در سال 2016 برابر 77 سال اعلام کرده است، میانگین سن مرگ‌ومیر متوفیان در مراکز اقامتی (39 سال)، 35 سال کمتر از میزان امید به زندگی در ایران است [17]. بدین معنا که این افراد 35 سال کمتر از عمر طبیعی مورد‌انتظار یک فرد ایرانی عمر کرده‌اند. تفاوت میانگین سن مرگ‌ومیر متوفیان با امید به زندگی در مطالعه اشتنباکا و همکارانش در شهر استکهلم سوئد نشان داد افراد مبتلا به سوءمصرف مواد، 25 تا 30 سال کمتر از دیگر شهروندان سوئدی عمر کرده‌اند که آمار به‌دست‌آمده از مطالعه حاضر در ایران بیشتر از این مقدار است [18]. 
بیشترین دلیل مرگ‌ومیر در گواهی فوت افراد، ناراحتی‌های قلبی‌عروقی (34/6 درصد) و پس از آن بیش‌مصرفی (16/8 درصد) بود. بر همین اساس پزشکی قانونی نیز بیشترین علت مرگ را مربوط به ناراحتی‌های قلبی‌عروقی (25/2 درصد) و بعد از آن بیش‌مصرفی (14/0 درصد) می‌داند. نتایج این مطالعه در هماهنگی با مطالعه‌ای است که هسر و همکارانش بعد از 33 سال پیگیری وضعیت سلامتی و بررسی علل مرگ‌ومیر در میان 581 معتاد به هروئین در سال 2001 ارائه دادند. در این مطالعه بیشترین علت مرگ‌ومیر معتادان، بیش‌مصرفی مواد و بعد از آن بیماری‌های مزمن کبدی و بیماری‌های قلبی‌عروقی اعلام شد [19]. همچنین مطالعه گوسوپ و همکارانش در سال 2002 نیز نشان داد بیشترین عامل مرگ‌ومیر در میان افرادی که دچار سوءمصرف مواد بودند، بیش‌مصرفی مواد بوده است [20]. 
دجنهاردت و همکارانش در سال 2011 در یک مطالعه سیستماتیک مروری و متاآنالیز مطالعات کوهورت، مرگ‌ومیر در میان معتادان به هروئین و دیگر مواد مخدر را بررسی کردند. این مطالعه نیز نشان داد بالاترین علت مرگ‌ومیر در میان افراد معتاد به مواد مخدر، بیش‌مصرفی مواد است [14]. همچنین مطالعه آینده‌نگر کلاسن و همکاران در کشور نروژ در بررسی مرگ‌ومیر معتادان در مراکز درمان دارویی اعتیاد به مواد مخدر نشان داد بیشترین علت مرگ‌ومیر مربوط به مسمومیت به دلیل بیش‌مصرفی مواد بوده است [21].
بیش‌مصرفی مواد و بیماری‌های قلبی‌عروقی که در این مطالعه از مهم‌ترین علل مرگ‌ومیر معتادان شناخته شدند، هر دو از عوامل قابل پیشگیری هستند. بیش‌مصرفی اغلب ناشی از آن است که افراد موقع دستگیری و یا ورود به مرکز میزان زیادی از مواد را از ترس یا به تصور استفاده در مرکز می‌بلعند که در بعضی موارد در اثر پاره‌شدن پوشش پلاستیکی، سبب آزاد‌شدن مواد در دستگاه گوارش و بیش‌مصرفی می‌شود. 
سم‌زدایی نیز اگر تحت نظارت پزشک نباشد، می‌تواند به مرگ ناشی از عوارض قلبی عروقی منجر شود. اسپرر در مقاله‌ای که در سال 2003 منتشر کرد راه‌های پیشگیری از مرگ‌ومیر به دلیل بیش‌مصرفی هروئین را بررسی کرد که در آن به توزیع نالوکسون در محل زندگی معتادان به هروئین اشاره می‌کند. این دارو می‌تواند عواقب ناشی از بیش‌مصرفی حاد را در افراد از بین ببرد و ایشان را از مرگ نجات دهد. از راه‌های دیگر پیشنهاد‌شده در این مقاله آموزش افراد معتاد، آموزش افراد نزدیک به فرد معتاد و تشکیل گروه‌های حمایتی خانوادگی بود [22]. 
مطالعات نشان داده است انجام اقدامات پیشگیرانه در این زمینه می‌تواند تا حدود درخور توجهی از میزان مرگ‌ومیر معتادان در مراکز اقامتی بکاهد. والی و همکارانش در سال 2013 اثربخشی آموزش در زمینه بیش‌مصرفی مواد و توزیع نالوکسون استنشاقی بر کاهش مرگ‌ومیر ناشی از بیش‌مصرفی مواد در بین معتادان را بررسی کردند. این مطالعه نشان داد به‌کارگیری این برنامه‌ها در کاهش میزان مرگ‌ومیر ناشی از بیش‌مصرفی مواد مؤثر بوده است [23].
همچنین مطالعه مذکور نشان می‌دهد به‌کار‌گیری اقدامات پیشگیرانه در محل زندگی افراد در کاهش مرگ‌ومیر ناشی از بیش‌مصرفی مؤثر بوده است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت به‌کارگیری این اقدامات در مراکز اقامتی‌ای که افراد تحت نظارت و کنترل کادر پزشکی و بهداشتی هستند، مؤثر خواهد بود. از آنجایی‌که میانگین اقامت معتادان قبل از مرگشان در مراکز اقامتی 11 روز بوده است، بنابراین زمان کافی برای به‌کارگیری این اقدامات پیشگیرانه در مراکز اقامتی وجود داشته است.
 نکته دیگری که باید به آن توجه شود، این است که اولین اقدام در مراکز اقامتی میان‌مدت، اغلب سم‌زدایی است که به مدت 2 هفته به طول می‌انجامد؛ از آنجایی که میانگین اقامت معتادان قبل از مرگشان در مراکز اقامتی 11 روز بوده است، به نظر می‌رسد مرگ‌ومیر این افراد در مراکز اقامتی در دوره سم‌زدایی ایشان اتفاق افتاده باشد. این نتیجه با نتایج مطالعه کازینز و همکارانش در سال 2011 هماهنگی دارد که احتمال مرگ‌ومیر ناشی از مواد مخدر در دو هفته اول درمان بیشتر است [24].
 همچنین با توجه به اینکه سازمان جهانی بهداشت بر اساس مطالعات انجام‌شده درباره افزایش احتمال مرگ‌ومیر بر اثر بیش‌مصرفی متادون یا دیگر آگونیست‌هایی که در درمان معتادان به کار گرفته می‌شود، در آغاز درمان هشدار داده و توصیه کرده است در آغاز درمان از دُز پایین این مواد استفاده شود، ممکن است مرگ‌ومیر این افراد ناشی از دُز بیشتر متادون یا دیگر آگونیست‌ها بوده باشد که در درمان به کار گرفته شده است [25]. بررسی این امر نیاز به مطالعه مستقلی دارد و داده‌های این مطالعه برای نتیجه‌گیری قطعی در این زمینه کافی نیست. 
مطالعات دیگری وجود دارد که دیگر عوامل مؤثر در افزایش احتمال مرگ‌ومیر معتادان تحت درمان را بررسی کردند. از جمله مطالعه لیس و همکارانش در سال 2015 نشان داد استفاده از داروهای آرام‌بخش همزمان با متادون احتمال مرگ‌ومیر ناشی از مواد مخدر را افزایش می‌دهد؛ به‌ویژه بنزودیازپان و داروهای آنتی‌سایکوتیک هریک به طور مستقل با مرگ‌ومیر ناشی از مواد مخدر مرتبط بودند [26]. مطالعه شیلدز و همکارانش در سال 2007 و مطالعه برنارد و همکارانش در سال 2013 نیز این ارتباط را تأیید کرده است [27، 28]. با وجود این داده‌های حاصل از این مطالعه برای بررسی تداخل دارویی که به مرگ معتاد تحت درمان منجر شود، کافی نیست و بررسی این عوامل نیازمند مطالعه دیگری است. 
 از سوی دیگر این مطالعه نشان داد یکی از دلایل مهم مرگ‌ومیر معتادان، بیماری‌های قلبی‌عروقی بوده است و درصد درخور توجهی (20/0 درصد) از معتادان، سابقه بیماری قلبی‌عروقی داشتند. این نتیجه در هماهنگی با نتایج مطالعاتی است که درباره مهم‌ترین علت مرگ‌ومیر در ایران انجام شده است. از جمله سعادت و همکارانش در سال 2015 در یک مطالعه کوهورت گذشته‌نگر نشان دادند که مهم‌ترین عامل مرگ‌ومیر در میان جمعیت کلی کشور، بیماری‌های قلبی‌عروقی است [29]. به نظر می‌رسد آمار زیاد مرگ‌ومیر در میان معتادان به علت بیماری‌های قلبی‌عروقی نیز تحت تأثیر بالا‌بودن آمار مرگ‌ومیر به دلیل این بیماری‌ها در جمعیت کلی کشور باشد. 
این طرح همچنین با محدویت‌های زیادی همراه بود. از آنجایی که جمع‌آوری اطلاعات از مراکز و به صورت گذشته‌نگر صورت گرفت، احتمال کم‌گزارشی به دلیل ازیاد‌رفتن و یا درست‌نبودن سیستم ثبت مرگ‌ومیر در مراکز وجود دارد. با وجودی که انتظار می‌رود سیستمی برای ثبت تعداد پذیرفته‌شدگان، آن‌هایی که مرخص شده‌اند و همین‌طور تعداد فوتی‌ها و دلایل فوت در بهزیستی کشور وجود داشته باشد، اما آماری از این موضوع در سازمان بهزیستی موجود نبود و گزارش‌گیری از مراکز انجام شد که در این گزارش‌گیری، با وجود پیگیری‌های متعدد تیم تحقیق و حتی با وجود نامه‌های اداری از جانب بهزیستی پاسخی از بسیاری از مراکز دریافت نشد و فقط یک‌سوم مراکز پاسخی ارسال داشتند که این موضوع تعمیم‌ذیری نتایج را به کل کشور خدشه‌دار می‌کند. 
در ادامه این مطالعه، پیشنهاد می‌شود تحقیقی درباره فرایندهایی که به مرگ معتادان تحت درمان در مراکز اقامتی ایران منجر می‌شود، صورت گیرد. همچنین ارتباط بین مرگ‌ومیر معتادان در مراکز اقامتی در ایران با تداخل داروهای آرام‌بخش و مواد مخدر بررسی شود. موضوع دیگر، این است که ارتباط بین مرگ‌ومیر معتادان در مراکز اقامتی در ایران با درمان‌های دارویی مانند درمان با متادون در این مراکز بررسی شود. همچنین ایجاد شفافیت و افزایش پاسخگویی کلی تولیت و ارگان مسئول نظارت بر درمان اعتیاد در کشور باید افزایش یابد [30]. 
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

چون مطالعه با داده‌های ثانویه بی‌نام انجام شده نیازمند کد اخلاق نیست.
حامی مالی
دانشگاه علوم پزشکی ایران حامی مالی این مطالعه بوده است.

مشارکت نویسندگان
تحقیق و بررسی: محسن روشن‌پژوه، رکسانا میرکاظمی، حسن اسدی؛ نگارش پیش‌نویس: رکسانا میرکاظمی، بیتا هدایتی؛ ویراستاری و نهایی‌سازی نوشته: محسن روشن‌پژوه، حسن اسدی؛ نظارت: محسن روشن‌پژوه، رکسانا میرکاظمی؛ تأمین مالی: محسن روشن‌پژوه. 
تعارض منافع
بنا به اظهار نویسنده مسئول، در این مقاله تعارض منافع وجود ندارد.
تشکر و قدردانی
از سازمان بهزیستی کشور و تمام مراکز اقامتی درمان اعتیاد که در جمع‌آوری داده همکاری کردند، قدردانی می‌کنیم.
نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1397/4/18 | پذیرش: 1397/12/12 | انتشار: 1398/4/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb