مقدمه
هرساله در سراسر جهان رویدادهای آسیبزا، به مرگ و نتایج ناگواری برای انسانها منجر میشود [1]. تروما یا آسیب روانی، واقعهای است که فرد را درگیر احساساتی مانند ترس، درماندگی و سردرگمی در برابر تغییرات پیشآمده میکند [2]. برخی از این رویدادها شامل سوگ، بیماری جدی مانند سرطان، تصادف، بلایای طبیعی، حملات تروریستی، تجاوز جنسی، خشونت، ورشکستگی و بیکاری هستند [3]. مسائل روانشناختی همچون استرس پس از سانحه، افسردگی، اختلالات اضطرابی یا حتی افزایش نرخ خودکشی در سنین بالاتر از جمله پیامدهای مرتبط با تجارب آسیبزا هستند [4، 5].
البته این پیامدها فقط محدود به موارد منفی نمیشود و بر اساس پژوهشها، برخی موقعیتهای استرسزا و رنجآور میتوانند بستر مناسبی برای پیشرفت افراد فراهم کنند [6]. افراد آسیبدیده گاه نهتنها به وضعیت قبلی خود بازمیگردند، بلکه به سطح بالاتری از عملکرد روانی نیز میرسند [7].
بر اساس پژوهشهای تدسکی و کالهون پدیده رسیدن به سطح بالاتر از عملکرد روانی پس از اتفاق ناگوار، به رشد پس از سانحه معروف شد [8]. رشد پس از سانحه با تغییرات مثبت روانشناختی پس از دست و پنجه نرمکردن با شرایط چالشبرانگیز زندگی شناخته شده است و پنج حیطه دارد؛ الف) ارتباط با دیگران که به معنای توسعه شبکه روابط و صمیمیت بیشتر با آنهاست؛ ب) احتمالات جدید که نشاندهنده ایجاد یک مسیر یا فرصتهای جدید است؛ ج) توان شخصی که اشاره به افزایش قدرت درونی و توانایی اتکا به خود در سختیها دارد؛ ه) تغییر معنوی که به فهم تجارب و تقویت باورهای معنوی اشاره دارد؛ و) قدردانی از زندگی که به معنای پیبردن به ارزش زندگی است [10 ،9].
در سالهای اخیر، پژوهشهای مختلفی در زمینه رشد پس از سانحه در گروههای مختلف تجربهکننده شرایط آسیبزا انجام شده است. در میان آنها پژوهشهای کیفی سهم مؤثری در تبیین مفهوم رشد پس از سانحه داشتهاند. در مطالعه پدیدارشناختی محرابی و همکاران چهار درونمایه اصلی و 9 زیرمقوله به این شرح در مفهوم رشد پس از سانحه اثرگذار بودهاند: قدردانی از زندگی با دو زیرمقوله بهبود نگرش و ارزیابی مجدد معنای زندگی، ثبات با دو زیرمقوله افزایش تحمل و استقامت، رفاه معنوی با سه زیرمقوله شکرگذاری، توبه و کمک معنوی و تعامل مؤثر با دو زیرمقوله تأثیر متقابل و همدلی با همسالان [11].
نتایج پژوهش فاضل و همکاران نیز نشان داد خودشکوفایی مقوله مرکزی الگوی رشد پس از سانحه است [12]. عابدی و همکاران نیز در پژوهشی با مطالعه تجربیات افراد توانخواه موفق، به اهمیت نقش خانواده و اطرافیان به عنوان عامل تسهیلگر یا مانع رشد رسیدند [13]. آنها دریافتند نگرشهای اطرافیان، خواسته و ناخواسته میتواند تسهیلگر رشد یا مانع آن باشد. نتایج برخی دیگر از پژوهشهای حوزه رشد پس از سانحه نیز نشان میدهد معنویت، حمایت اجتماعی، ویژگیهای شخصیتی، تابآوری و سبکهای مقابلهای از جمله متغیرهای مهم مرتبط با رشد پس از سانحه هستند [24-14]. بیش از دو دهه از طرح موضوع رشد پس از سانحه میگذرد. با توجه به اینکه در زندگی انسانها همواره احتمال رویارویی با حوادث آسیبزا وجود دارد، تبیین فرایند رشد پس از سانحه و دیدگاه افراد نجاتیافته از اتفاقات آسیبزا میتواند زمینهای برای ایجاد برنامههای درمانی یا توانبخشی برای کمک به آسیبدیدگان باشد. این مطالعه کیفی با روش ترکیب مضمون به منظور مرور و دستیابی به اطلاعات پیشین پژوهشهای کیفی صورتگرفته در این زمینه انجام شد. هدف از پژوهش حاضر استفاده از روش ترکیب مضمون برای پاسخ به یک سؤال اساسی بود: فرایند رشد پس از سانحه چگونه است؟
روش
این پژوهش با روش ترکیب مضمون انجام شد که یکی از انواع پژوهشهای کیفی است و از ترکیب نظاممند یافتههای حاصل از مطالعات کیفی متعدد حاصل میشود [25]. برای این منظور جامعه پژوهش، ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﻘﺎﻻت کیفی ﭼﺎپﺷﺪه ایﺮاﻧﯽ به زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ در بازه زﻣﺎﻧﯽ 1386 تا 1396 و مقالات اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ در محدوده 2007 تا 2017 بود. جستوجو از 11 مارس 2018 شروع شد و آﺧﺮیﻦ بهروزرسانی الکترونیک در تاریخ 28 آوریل 2018 انجام شد. برای شناسایی مقالات مرتبط در اولین گام، از کلیدواژههای رشد پس از سانحه یا آسیب، تغییرات مثبت پس از سانحه یا آسیب، رشد مثبت پس از رویدادی آسیبزا و ترکیب این کلیدواژهها با عبارت تحقیقات کیفی، توسط عملگر AND در پایگاههای اسپیرینگر ساینس دایرکت، پابمد، تیلور اند فرانسیس و الزویر صورت گرفت.
در مرحله غربالگری دو نویسنده با همکاری همدیگر تمام عناوین و چکیدهها را بررسی کردند. سپس متن کامل مقالات را برای واجد شرایط بودن بررسی کردند. به منظور دستیابی به دادههای موردنیاز پژوهش، چکلیستی با 12 سؤال تنظیم و در ارتباط با هر اثر تکمیل شد.
از آنجا که معیارهای ورود عبارت بودند از سانحه ویژگیهایی همچون ناگهانیبودن، غیرقابل پیشبینیبودن و آسیبزا بودن، مقالاتی که در زمینه رشد پس از سوانح این ویژگیها را داشتند انتخاب شدند، مانند تشخیص غیرمنتظره یا بروز مشکلات جسمی سخت، اختلال روانی یا سوءاستفاده جنسی و فقدان. بنابراین، مطالعاتی که در آن شرکتکنندگان درگیر وقایع ناگوار اجتماعی مثل بیکاری، پناهندگی، جرائم و بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله بودند از تحلیل کنار گذاشته شد. بر اساس ملاکهای ورود، تنها سوانحی انتخاب شدند که جنبه روانشناختی آنها قوی بوده است، مثل شنیدن خبر بیماری سخت جسمی یا روانی، سوگ ناگهانی و یا سوءاستفاده جنسی. بلایای طبیعی و اجتماعی به دلیل پیچیدگی جنبه های روانی اجتماعی که دارند تحلیل جداگانه نیاز دارند و در این مقاله نمی گنجند. به دلیل اینکه پژوهش حاضر ترکیب مضمون مطالعات کیفی است، تنها مقالات یا بخشهای کیفی پژوهشهای ترکیبی در نظر گرفته شدند؛ درنتیجه مطالعات کمی و مروری حذف شد.
رشد پس از سانحه فقط از دیدگاه شخص آسیبدیده مدنظر بود، بنابراین رشد پس از سانحه مراقبان و رشد نیابتی وارد تحلیل نشده است. مقالاتی وارد پژوهش شدند که به صورت تمام متن دردسترس بودند. پس از بررسی پژوهشها با این ملاکها در مرحله سوم از مجموع 50 پژوهش مرتبط بهدستآمده، مقالاتی که معیارهای ورود را داشتند، انتخاب و 32 مورد حذف شدند. سرانجام 18 مقاله واجد شرایط شناخته شدند و به پژوهش راه یافتند (تصویر شماره 1).
برای تحلیل دادهها روش استقرایی ترکیب مضمون توماس و هاردن به کار گرفته شد. این چارچوب شامل سه مرحله است: کدگذاری آزاد یافتههای مطالعات اولیه، سازماندهی کدهای آزاد به مضامین توصیفی و ایجاد موضوعات تحلیلی و کلیتر با استفاده از مضامین توصیفی [26]. برای این منظور، نویسندگان مستقلانه به خواندن و کدگذاری خطبهخط نتایج پژوهشها پرداختند؛ به این صورت که عبارتها و مفاهیم کلیدی در جملات شناسایی و یادداشت شدند. سپس چندین جلسه مشترک به بازخوانی مجدد کدها برای نزدیککردن ذهن نویسندگان به برداشت مشترک از متون اختصاص یافت. سپس با سازماندهی و فرمولبندی مضامین توصیفشده، دستههای کلیتری را بر اساس شباهتهای کدهای استخراجشده ایجاد کردند که این کار چندین بار تکرار شد.
برای ارزیابی کیفیت پژوهش از معیارهای اعتبار، تأییدپذیری، اعتمادپذیری و انتقالپذیری استفاده شد [27]. پژوهشگران کوشیدند با علاقه به پدیده مدنظر، تخصیص زمان کافی به جمعآوری دادهها، مراجعه متعدد به متون و مشاهده مستمر یادداشتها و تحلیلها به اعتباربخشی نتایج پژوهش بیفزایند. نتایج به این صورت تأیید شد که با درخواست از یک تحلیلگر کیفی متخصص و مجرب برای تطبیق مضامین مستخرج با متن مقالات، تعیین شود که آیا توصیفات بازتابدهنده آنچه در متون آمده است هستند یا خیر که گفتوگوهای مشترک تا رفع موارد اختلاف ادامه یافت. قابلیت اعتماد و همسانی یافتهها از طریق کنارهم قراردادن یادداشتها، یافتههای اولیه و سازماندهی کدها به دست آمد که در هر مرحله از کار، اگرتناقضی محتوایی رخ میداد با مشورتکردن درباره آن تجدید نظر صورت گرفت. برای افزایش انتقالپذیری سعی شد با توضیح دقیق فرایند پژوهش، امکان پیگیری مسیر مطالعه برای دیگران فراهم شود. اعتبار محققان به عنوان کدگذاران اصلی از این نظر که آنها تجربه انجام پژوهشهای کیفی را داشتند، تأمینشدنی بود.
یافتهها
ویژگیهای 18 مقاله شرکتکننده در ترکیب مضمون در جدول شماره 1 آمده است. از این تعداد تنها دو مقاله به زبان فارسی و مابقی انگلیسی بودند. تعداد کل مشارکتکنندگان در پژوهشها 321 نفر بودند. 13 پژوهش دادههای خود را از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته، یکی از پژوهشها بر اساس مصاحبه ساختاریافته، سه پژوهش بر اساس مصاحبه عمیق و یک پژوهش بر اساس مصاحبه باز به دست آوردهاند [7، 11-13، 28-41]. مهمترین اتفاقات ناگوار مطالعهشده عبارت از سرطان، سوگ، آسیب نخاعی، اختلال روانی ، آسیب مغزی، سوء استفاده جنسی و سوختگی بودند. [7، 11-13، 28-41] یافتهها از ترکیب مضمون در این پژوهش شامل سه مضمون اصلی و هفت مقوله بود. اولین مضمون واکنش به سانحه با مقوله هیجانات اولیه، دومین مضمون ملزومات شروع رشد پس از سانحه با مقولات زمان و درک واقعیت و مضمون سوم ظهور رشد پس از سانحه با چهار مقوله تحول فردی، تحول اجتماعی، تحول روانشناختی، تحول معنوی دسته بندی شدند که در جدول شماره 2 نشان داده شده است. در ادامه هر مضمون با توجه به زیرمقولههای آن ارائه میشود.
مضمون اول: واکنش به سانحه
از دیدگاه بسیاری از شرکتکنندگان پژوهشهای بررسیشده هیجانات اولیه به عنوان ابتدایی و مهمترین واکنش، بلافاصله پس از رویارویی با سانحه آسیبزا ایجاد میشوند. این هیجانات مجموعهای از احساسات چالشبرانگیز همچون احساس ناامیدی، گناه، پشیمانی، خشم، ترس، شرم و در نهایت درماندگی است که نتیجه همه احساسات ناخوشایند فرد را دچار انزوای اجتماعی، نشخوار ذهنی و تمایل به پایاندادن به زندگی میکند؛ زیرا در مراحل اولیه پس از رویارویی با سوانحی مانند ابتلا به بیماری جدی، سوءاستفاده جنسی، ناتوانی خاص جسمی و دیگر آسیبهاست که فرد تصور میکند گویا بخش مهمی از زندگی خود را از دست داده است [12، 30، 33، 38].
مضمون دوم: ملزومات شروع رشد پس از سانحه
بیشتر مشارکتکنندگان پژوهشها اذعان داشتند که گذشت زمان و درک واقعیت سانحه رخداده برای آنها نقطه عطفی برای شروع رشد پس از سانحه بوده است. گذشت زمان به این نکته اشاره دارد که رسیدن به رشد، ناگهانی نیست. شرکتکنندگان در پژوهشها بیان کردهاند که رشد پس از سانحه به طور ناگهانی اتفاق نمیافتد و امری تابع زمان است که تنها با مرور تدریجی زمان میتوان به آن نائل شد.
درک واقعیت شامل پردازش آنچه که اتفاق افتاده است، توانایی تشخیص نشانههای مرتبط با سانحه و تفکیک آنها با هویت شخصی است؛ برای مثال در یکی از پژوهشها اینگونه مطرح شده بود: «درک علائم پس از سانحه من را قویتر کرده است و به همین دلیل احساس استقلال بیشتری میکنم. من از علائم منفی و مشکلاتم شاکی نیستم بلکه آنها را امری طبیعی در پاسخ به اتفاقات و عوامل بیرونی میدانم» [32].
مضمون دوم: ظهور رشد پس از سانحه
رشد پس از سانحه از دید مشارکتکنندگان به معنای دستیابی به تحولات مثبت و مطلوبی در نتیجه فراز و نشیبهای پس از اتفاق در جنبههای مختلف فردی، اجتماعی، روانشناختی و معنوی است.
تحول فردی
اکثر مطالعات بر تحول فردی تمرکز داشتند که به معنای افزایش توان شخصی و اصلاح خودپنداره است. توان شخصی یا به عبارتی احساس قدرت درونی دربردارنده احساس استقلال، اعتمادبه نفس، خودکارآمدی، خوشبینی و تفکر مثبت، توانایی حل مسئله و تابآوری است [7، 11، 28، 33، 34، 38، 41]. همچنین اصلاح خودپنداره اشاره به مواردی چون طرز جدید تفکر درباره خود، افزایش خودآگاهی، عبور از موانع و بهچالشکشیدن خود، شناسایی نقاط قوت شخصی، پذیرش خود و رسیدن به خودشکوفایی تواناییها دارد [28-31، 33، 36، 38، 39].
تحول اجتماعی
همه پژوهشها به جز دو مطالعه به تحولات اجتماعی پس از تجربه رویدادهای آسیبزا اشاره کردهاند و این حاکی از نقش مهم روابط اجتماعی گسترده در افزایش میزان رشد پس از سانحه است [38، 41]. تحول اجتماعی از دید مشارکتکنندگان شامل ارتقای مهارتهای اجتماعی، به معنای افزایش شبکه روابط، کسب اعتماد دیگران، افزایش صمیمیت و همدلی در روابط، احیای فعالیتهای اجتماعی و حضور فعال در جامعه و همچنین نوعدوستی، به معنای کمک متقابل به افراد با تجربه مشابه است [7، 11-13، 28-37، 39، 40].
تحول روانشناختی
در بسیاری از پژوهشها به تغییرات روانشناختی اشاره شده است که عبارت است از پذیرش رنج، بلوغ عاطفی؛ به معنای تجربه احساسات مثبت مانند بخشش و خوشبختی، تعهد به تغییر، قدردانی از زندگی؛ به معنای لذت از زیباییهای آن همراه با تغییر در جهانبینی، استفاده از فرصتهای جدید، ارزیابی مجدد و اولویتبندی ارزشها، تعیین اهداف و سرانجام بهبود سبک زندگی [7، 29، 31-34، 37، 39، 41]. در این پژوهشها شرکتکنندگان بیان کردهاند که رنج بخش جداییناپذیر زندگی انسانهاست. وقوع اتفاق ناگوار فرصتی برای پیبردن به ارزش زندگی با کنارگذاشتن مسائل بیاهمیت و همچنین ارزش افرادی مثل خانواده و دوستان صمیمی با محبتورزی بیشتر در اختیار آنها گذاشته است. به همین دلیل به تشخیص ارزشهای واقعی زندگی خود مثل خانواده و روابط، سلامتی، مذهب، تحصیل، کار و ترتیب اهمیتشان رسیدند و بر اساس آنها اهداف بلند و کوتاهمدت تنظیم کردند. برخی به جستوجو یا ساختن موقعیتهای شغلی جدید پرداختند و برخی دیگر بیشتر از قبل به استفاده از لحظه اکنون و وضعیت سلامتی خود مثل تغذیه، ورزش و خواب توجه کردهاند.
تحول معنوی
در بیشتر پژوهشها تحول معنوی به عنوان بُعدی بسیار مهم گزارش شده است و شامل کشف معنای زندگی و راهبردهای معنوی که منظور از آن شرکت در مراسم و فعالیتهای مذهبی؛ شکرگذاری؛ توبه؛ ارتباط نزدیک با خدا؛ دریافت کمک معنوی و تقویت باورهای معنوی است [7، 11، 12، 31، 33-36، 38، 41]. افراد شرکتکننده در این پژوهشها بیان کردند که پس از تجربه آسیبزا به دنبال پیداکردن معنایی برای زندگی کردن بودند. برخی به تغییر ارتباطشان با خدا و احساس عشق بیشتر نسبت به او اشاره کردند؛ به گونهای که وقت بیشتری برای دعا و عبادتکردن اختصاص میدادند و حتی درصدد افزایش اطلاعات مذهبی خود هم بودند.
بحث
هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال اساسی بود که فرایند رشد پس از سانحه چگونه است؟ بر پایه یافتههای حاصل از ترکیب مضمون دادههای 18 پژوهش، به نظر میرسد فرایند رشد پس از سانحه، برای افرادی که با اتفاقات ناگواری از قبیل مشکلات جسمی، اختلال مزمن روانی، سوگ یا سوءاستفاده جنسی روبهرو میشوند، معمولاً پس از طی سه مرحله اساسی واکنش به سانحه، ملزومات شروع رشد پس از سانحه و ظهور رشد پس از سانحه است.
درباره اولین مضمون که واکنش به سانحه است، این مطالعه نشان میدهد افراد در مواجهشدن با چنین رویدادهایی ابتدا با هیجانات مختلف و دشوار دستوپنجه نرم میکنند که درواقع پاسخی به استرس ناشی از سانحه است. از این لحاظ بسیاری از مشارکتکنندگان، شروع فرایند رشد پس از سانحه را اندکی پیچیده بیان کردند. ونگ نیز در مطالعه خود مطرح میکند اولین هیجانی که افراد پس از آسیب با آن روبهرو میشوند، ناامیدی است که به دنبال نپذیرفتن واقعیت ایجاد میشود [30]. واکنشهای عاطفی دیگر مانند احساس گناه، پشیمانی، خشم ، ترس، شرم و درماندگی موجب ناراحتی بیشتر میشود، زیرا فرد را دچار انزوای اجتماعی، نشخوار ذهنی با افکار و احساسات منفی، هر لحظه در فکر مرگ بودن و تمایل به پایاندادن به زندگی میکند [12].
بر اساس یافتههای این پژوهش، گذشت زمان و درک واقعیت سانحه میتواند از ملزومات شروع رشد پس از سانحه و نقطه عطفی برای شروع تجربه رشد پس از سانحه باشد که مضمون اصلی دیگر این پژوهش بود. گذر زمان بهتدریج از تنشهای فرد میکاهد و با فراهمکردن امکان پردازش شناختی لازم، به درک واقعیت اتفاق و در پی آن دریافت یک جهانبینی تازه و تغییر طرحوارههای ناکارآمد فرد منجر میشود که همه آغازگر رشد پس از سانحه است [42]. این مورد نشان میدهد حمایت روانشناختی و مداخله در بحران در مراحل اولیه پس از سانحه بسیار ضروری است؛ زیرا افراد پس از آگاهی از نوع پاسخشان به شرایط موجود میتوانند رنجشان را درک کنند و برای زندگی مجدد آماده شوند.
مضمون سوم بهدستآمده از ترکیب پژوهشهای کیفی، ظهور رشد پس از سانحه است؛ به این معنا که فرد همزمان با ایجاد تغییرات مثبت اولیه برای بازسازی جنبههای مختلف وجود خود از لحاظ فردی، اجتماعی، روانشناختی و معنوی میکوشد؛ به گونهای که رشد به صورت ملموس در زندگیاش نمایان میشود. مارتینچکوا در مطالعه خود تعبیر شرکتکنندگانش از تحول فردی را قویترشدن و بلوغ شخصی بیان کرده است [33]. درواقع، گذر از رنجهای پس از سانحه احساس توان و قدرت درونی به افراد میدهد و با تعریف دوباره خود، تحول فردی را رقم میزند. عامل اصلی خودکفایی فرد پس از آسیب افزایش توان شخصی اوست. احساس استقلال، فرد را در انجام امور کمتر به دیگران متکی میکند، اعتماد به نفس بیشتری به او میدهد و منبع محرکی برای افزایش خودکارآمدی و باور به تواناییهای شخصیاش میشود [28].
پس از مدتی فرد تغییر را در خود واقعیاش حس میکند که همه این موارد در دیگر پژوهشها در قالب توان شخصی مطرح شده است [7، 11، 41]. سیستم اجتماعی فرد میتواند نقش مهمی در تسریع روند رشد پس از سانحه ایفا کند. همانطور که در یافتهها مشاهده شد میتوان گفت که ارتقای مهارتهای اجتماعی، احیای فعالیتهای اجتماعی و نوعدوستی نهتنها به دریافت احساس امنیت در مقابله با شرایط ناگوار کمک میکنند، بلکه در طول کشمکش با آن گستردهتر هم میشوند و به منزله رشد به حساب میآیند. در همین راستا افزایش تعامل با دیگران، یک تغییر رفتاری پس از سانحه است که بستری برای ارتقای مهارتهای اجتماعی و بازسازی روابط گذشته یا ازدسترفته فراهم میکند [37].
به نظر بسیاری از شرکتکنندگان پژوهشها، تغییر در جنبههای روانشناختی پس از یک سانحه حتمی است. برای افراد، زندگی پس از فقدان یک فرد مورد علاقه و مهم ارزش تازهای یافته است. به این شکل که موارد کماهمیتی که در زندگی آنان تا پیش از این مهم و قابل تأمل تلقی میشدند، بهتدریج رنگ میبازد و فرد با درک تکتک لحظات زندگی بر ارزشها و اهداف والا و جدید خود با تعهد به تغییر متمرکز میشود. این باور راسخ در نتیجه فعالانه پذیرفتن اتفاقات ناگوار و بلوغ عاطفی پس از آن حاصل میشود که نتیجه آن بهبود سبک زندگی است. پژوهشهایی یافت شد که تا حدی در این زمینه همخوان بودند [7، 32، 39، 41]؛ برای مثال، پژوهش آموس با چهار مضمون اصلی بازسازی خود، اولویتبندی ارزشها و تعیین مجدد اهداف و همچنین پژوهش هافرون، گریلی و ماتری با مضامین ارزیابی مجدد زندگی و اولویتها، آسیب مساوی با رشد خود، بازبینی وجود و خودآگاهی با این پژوهش همسو بودند [44 ،43].
در بیشتر دیدگاهها، بعد اصلی رشد پس از سانحه، تحول معنوی بود. تغییر معنا یکی از مهمترین تغییرات رشدی پس از سانحه است [45]. به طور کلی کشف معنا و اتصال به منبع الهی به عنوان تسهیلگر رشد پس از سانحه شناخته میشود. سانحه انگیزهای برای افراد ایجاد میکند تا درباره معنای زندگی و رنج خود تأمل کنند [40]. به طور کلی، تغییر معنوی قویترین راه برخورد با سانحه آسیبزاست. انسانها عموماً پس از مواجهه با آن با بحران ایمان روبهرو میشوند که اگر بتوانند پس از طی مراحلی به تقویت باورهای دینی خود بپردازند، رشد پس از سانحه را هم تجربه میکنند. این یافته پژوهش همسو با پنج حیطه رشد پس از سانحه از نظر تدسکی و کالهون بود [9].
نتیجهگیری
این پژوهش اولین پژوهش از نوع ترکیب مضمون در زمینه تبیین فرایند رشد پس از سانحه بوده است. در پژوهشهای ترکیب مضمون مقالات کیفی، همانند پژوهشهای فراتحلیل در مقالات کمی برای پاسخگویی به سؤال پژوهش به تحلیل مقالات کیفی در آن زمینه خاص پرداخته میشود و در این پژوهش نیز تمام مقالات انگلیسی و فارسی در زمینه رشد پس از سانحه بر اساس روش ترکیب مضمون مطالعه و تحلیل شد. با توجه به یافتهها میتوان چنین استنباط کرد که افرادی که با حوادث آسیبزا روبهرو میشوند در ابتدا هیجانات گوناگون را نشان میدهند و پس از گذشت زمان و پردازش آنچه رخ داده است تحولاتی را در ابعاد گوناگون زندگی خود تجربه میکنند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مقاله حاضر مرور پژوهشهای کیفی بوده که مسائل مربوط به کد اخلاق شامل آن نمیشوند.
حامی مالی
مقاله مستخرج از پایان نامه نیست و حمایت مالی نداشته است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، روششناسی، اعتبارسنجی: تمام نویسندگان؛ منابع، نگارش پیشنویس، ویراستاری و نهاییسازی نوشته: تمام نویسندگان؛ تحقیق و بررسی: زهرا عسگری.
تعارض منافع
بنا بر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.