مقدمه
نظریه حساسیت به تقویت، شخصیت را یک سیستم مستقل زیستیروانی فرض میکند که با دیگر رفتارها مرتبط است و آنها را هدایت میکند [
1]. بر اساس نظریه حساسیت به تقویت، سه سیستم مغزی، دو نوع بنیادی از رفتار یعنی پاداش و اجتناب را دربر میگیرند [
2] و شخصیت نتیجه تعامل بین این سیستمهاست که هرکدام با سیستم عصبشناختی متمایزی مرتبط هستند
[1]. این سیستمهای انگیزشی، رفتارها را هدایت میکنند و به این شیوه تفاوتهای فردی در حساسیت و واکنشها به محرک تنبیهی و پاداشی را تبیین میکنند.
نخستین این سیستمها، سیستم رویآوری رفتاری است که با محرک اشتهاآور سروکار و در رویآوری رفتاری مشارکت دارد؛ در حالی که دو سیستم دیگر، سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگوگریز، با محرک آزارنده مرتبطاند و مسئول رفتار اجتنابی یا کنارهگیری هستند [
3]. بر اساس نظریه حساسیت به تقویت، سیستم بازداری رفتاری مانند یک مقایسهگر عمل میکند و با اجتناب از محرک آزارنده شرطی مرتبط است، به طوری که انگیختگی و توجه را افزایش میدهد و سیستم جنگوگریز، واکنشهای رفتاری را تعدیل میکند و با اجتناب از محرک آزارنده غیرشرطی و بهویژه پرخاشگری دفاعی مرتبط است [
4].
نظریه بازنگریشده حساسیت به تقویت [
4]، بر اساس یافتههایی درباره نقش مناطق خاصی از مغز در واکنشهای هیجانی، همچنین بیان عوامل محیطی مهم به عنوان راهاندازهای واکنشهای هیجانی شکل یافت. نظریه حساسیت به تقویت وجود سه سیستم هیجانی را بیان میکند: سیستم فعالساز رفتاری، سیستم بازداری رفتاری، سیستم جنگوگریز. در سیستم تجدیدنظرشده، سیستم سوم، به سیستم جنگوگریز و انجماد تغییر یافت. در نظریه بازنگریشده حساسیت به تقویت، سیستم فعالساز رفتاری به عنوان سیستم حساسیت نسبت به نشانههای پاداش باقی مانده است و جدای از واکنش نسبت به محرک اشتهایی شرطی، واکنش نسبت به محرک اشتهایی غیرشرطی را نیز دربر میگیرد [
5 ،
4].
در نظریه بازنگریشده حساسیت به تقویت، سیستم بازداری رفتاری واکنش نسبت به تمام محرکهای تعارض را مدیریت میکند که به طیفی از محرکهای احتمالی که میتواند برانگیزاننده اضطراب باشد، گسترش مییابد. با این حال، تنها وجود محرک برای انگیختن فعالیت سیستم بازداری رفتاری کافی نیست. وجود تعارض شرط نخست است؛ شرط دوم این است که تعارض انگیختگی را افزایش دهد و شرط سوم افزایش توجه است
[4].
سیستم جنگوگریز و انجماد بین سه بُعد از واکنشهای مرتبط با ارزیابی احتمال اجتناب از تهدید بالقوه، تمایز قائل میشود. احساس خطر فوری اغلب ریشه در ادراک فرد از مورد حمله قرارگرفتن، محصورشدن، مسدودشدن یا در معرض خطر قرارگرفتن دارد. به نظر میرسد تهدیدشدن عزت نفس، رایجترین تهدیدی است که میتواند در محیط اجتماعی تجربه شود؛ بنابراین، موقعیتهایی که میتواند القاکننده ارزیابی خطر باشد، به عنوان حمله، انتقاد، انسداد و مانند اینها تشخیص داده میشود؛ بنابراین، مهم است توجه شود که عامل اساسی، ارزیابی محیط است که نتیجه اسکن محیط به وسیله سیستم بازداری رفتاری و این میتواند ریشه در واقعیت داشته باشد، البته نه الزاماً.
ابزارهای متفاوتی برای اندازهگیری نظریه حساسیت به تقویت استفاده شده است. پرسشنامههای شخصیت گریویلسون [
6]، مقیاس BAS/BIS [7]، مقیاس حساسیت به تنبیه و حساسیت به تقویت
[8] اغلب برای اندازهگیری حساسیت به تقویت استفاده شدهاند. تعداد دیگری از مقیاسها نیز اخیراً برای ارزیابی نظریه حساسیت به تقویت تجدیدنظرشده به وجود آمده است که عبارتند از: مقیاس جکسون-5 که پنج سیستم ارائهشده در نظریه حساسیت به تقویت تجدیدنظرشده را شامل میشود [
9]، پرسشنامه حساسیت به تقویت [
10]، پرسشنامه نظریه حساسیت به تقویت تجدیدنظرشده [
11]، پرسشنامه شخصیتی نظریه حساسیت به تقویت [
12]، پرسشنامه حساسیت به تقویت بازنگریشده مقیاس حساسیت به پاداش و تنبیه [
13].
مفروضه اصلی برای پرسشنامههای نظریه حساسیت به تقویت این است که نمرات مقیاس باید منعکسکننده تفاوتهای فردی در فعالیت مدارهای مغزیرفتاری مسئول انگیزش گرایشی و اجتنابی باشد [
14]. مطالعات BAS را با فعالیت بالاتر قشر پیشانی چپ [
16 ،
15]، و سیستم بازداری رفتاری را با مدارهای سپتوهیپوکامپ مرتبط دانستهاند [
17 ،
6]. با بررسی معیارهای اعتبار این پرسشنامهها مشاهده میشود که مقیاسهای BIS/BAS و حساسیت به پاداش و تنبیه به طور گسترده مطالعه شده است، در حالی که مقیاسهای روانسنجی جدید، بهویژه پرسشنامه حساسیت به تقویت در انتظار اعتباریابی گستردهتری است [
18].
با توجه به اهمیت نظریه حساسیت به تقویت تجدیدنظرشده در ابعاد مختلف رفتار، هیجانها، شخصیت و آسیبشناختی کودکان، توجه کمتری به اندازهگیری حساسیت به تقویت به عنوان سیستم زیستیروانی در این جمعیت شده است [
19]. اگرچه بعضی از ابزارها برای اندازهگیری حساسیت به تقویت کودکان به وجود آمده، ولی هیچکدام شامل ابعاد نظریه تجدیدنظرشده حساسیت به تقویت نیست [
20]. برخی از این مقیاسها در این زمینه عبارتند از: مقیاس BIS/BAS کودکان [
21] و اندازهگیری حساسیت به تقویت تجدیدنظرشده کودکان بر اساس گزارش مراقبتکنندگان [
22]. برخی از پژوهشها نظریه حساسیت به تقویت تجدیدنظرشده کودکان را بررسی کردند [
13]، ولی مقیاسهای بهوجودآمده برای اندازهگیری حساسیت به تقویت در کودکان چند مشکل را دربر میگیرند: 1. این مقیاسها اغلب بر اساس نظریه اصلی حساسیت به تقویت هستند؛ 2. این مقیاسها در جمعیت کودکان پایایی و روایی ندارند؛ 3. این مقیاسها بین عاملهای سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگوگریز و انجماد تفاوت قائل نمیشوند.
بر این اساس کوپر و همکاران [
23] پرسشنامه خودگزارشی را برای نظریه حساسیت به تقویت در کودکان تهیه کردند. این مقیاس شامل 21 ماده و سه خردهمقیاس است که سیستم جنگوگریز و انجماد، سیستم بازداری رفتاری و سیستم فعالساز رفتاری را میسنجد. کوپر و همکاران [
23] در مطالعه روی کودکان 9 تا 13ساله نشان دادند این مقیاس ویژگیهای روانسنجی مطلوبی برای سنجش نظریه بازنگریشده حساسیت به تقویت در کودکان دارد. بر همین اساس هدف این پژوهش بررسی ویژگیهای روانسنجی این مقیاس در نمونه جمعیت کودکان ایرانی است.
روش
شیوه این پژوهش توصیفی است. جامعه آماری مطالعه، تمام کودکان مدارس شهر همدان در سال تحصیلی 1397-1396 بودند. شرکتکنندگان شامل 417 کودک بودند که بر اساس دیدگاه هو و بنتلر [
24] و به صورت نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. در خوشه اول دو ناحیه از سطح شهر انتخاب شدند. در این مرحله از هر ناحیه پنج مدرسه و از هر مدرسه 50 نفر انتخاب شدند. پس از گردآوری دادهها با توجه به ریزش برخی دادههای غیر قابلاستفاده، تعداد نمونه نهایی 417 نفر شد.
معیارهای ورود، شامل داشتن دامنه سنی بین 8 تا 11 سال بود و همه شرکتکنندگان گزارش کردند هیچ تشخیص پزشکیای دریافت نکردهاند و سالم هستند. معیارهای خروج، شامل دریافت تشخیص هرگونه اختلالهای روانشناختی، مهارتهای ناکافی در زبان و مشکلات شدید شناختی بود که در صورت وجود این معیارها، شرکتکنندگان از پژوهش کنار گذاشته میشدند. برای بهدستآوردن اطلاعات معتبر درباره داشتن یا نداشتن سلامت روانی و جسمانی کودکان، پروندههای سلامت دانشآموزان با همکاری مدارس بررسی شد. شرکتکنندگان مجموعهای از پرسشنامهها را با رضایت آگاهانه برای این پژوهش تکمیل کردند. درنهایت دادههای گردآوریشده با استفاده از آمارههای توصیفی، ضرایب همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 و لیزرل نسخه 8/8 تحلیل شدند.
ابزارهای پژوهش
مقیاس حساسیت به تقویت کودکان، ابزاری برای بررسی سنجش مفاهیم گرایش و اجتناب در شخصیت است. این پرسشنامه شامل 21 ماده و برای بررسی سه عامل طراحی شده است: سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعالساز رفتاری و سیستم جنگوگریز و انجماد. تمایز گویههای سیستم جنگوگریز و انجماد و سیستم بازداری رفتاری در دو عامل در مقیاس بازنگریشده شکل یافته است. از مجموع مادهها، هفت ماده برای هریک از عاملهای سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعالساز رفتاری و سیستم جنگوگریز و انجماد اختصاص یافته است [
23].
به منظور تهیه نسخه فارسی مقیاس حساسیت به تقویت کودکان، دو محقق و دو متخصص زبان انگلیسی پرسشنامه مذکور را به فارسی روان برگرداندند و سپس متن ترجمهشده ویراستاری شد. در گام بعد متن ترجمهشده، به کمک دو محقق و متخصصان زبان انگلیسی دوباره به زبان انگلیسی برگردانده شد و دو نسخه با یکدیگر منطبق شدند. سپس پرسشنامه در اختیار دو نفر از متخصصان روانشناسی قرار گرفت تا روایی صوری آن را بررسی کنند. پس از مطابقت دو نسخه ترجمه و اصلی و رفع ایرادات، پرسشنامه بر روی 40 نفر از نمونه مشابه با جامعه نهایی پژوهش اجرا شد و پس از دریافت بازخوردهای لازم درباره محتوای گویهها و رفع ضعفهای مطرحشده، نسخه نهایی پرسشنامه برای استفاده تهیه شد.
فهرست عواطف مثبت و منفی
این فهرست دو خردهمقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی را به منزله دو بُعد متعامد، در طیف لیکرت پنجدرجهای لیکرت از نمره 1 تا 5 میسنجد. حداقل و حداکثر نمره شرکتکننده در هریک از خردهمقیاسهای فهرست به ترتیب 10 و 50 است. ضرایب آلفای کرونباخ برای پرسشهای عاطفه مثبت از 0/86 تا 0/90 و برای عاطفه منفی از 0/84 تا 0/87 گزارش شده است [
25]. پایایی بازآزمایی فهرست عواطف مثبت و منفی در یک دوره دوماهه برای عاطفه مثبت، 0/68 و برای عاطفه منفی، 0/71 محاسبهشده است [
25].
روایی فهرست عواطف مثبت و منفی نیز از طریق ضرایب همبستگی زیرمقیاسهای عاطفه مثبت و عاطفه منفی با مقیاس افسردگی بک به ترتیب 0/36- و 0/58 و با زیرمقیاس اضطراب آشکار در پرسشنامه اضطراب آشکار نهان به ترتیب 0/35- و 0/51 گزارش شده است [
25]. نتایج بهدستآمده در پژوهشی که بخشیپور و دژکام درباره یک نمونه دانشجویی مبتلا به اختلالهای افسردگی و اضطرابی انجام دادند، ساختار دوعاملی فهرست عواطف مثبت و منفی را تأیید کرد و ضرایب آلفای کرونباخ برای هر دو خردهمقیاس 0/87 محاسبه شد [
26]. بر اساس یافتههای این پژوهش، فهرست عواطف مثبت و منفی میتواند بین بیماران افسرده و مضطرب تمایز ایجاد کند.
مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس
این مقیاس همان فرم کوتاه 24-SSAD است که در سال 1995 لوویبوند و لوویبوند تهیه کردهاند [
27]. این مقیاس 21 سؤال چهارگزینهای دارد که به هریک از گزینهها به ترتیب نمرات صفر تا سه تعلق میگیرد و سه زیرمقیاس استرس، اضطراب و افسردگی را با هفت سؤال مجزا برای هر کدام میسنجد. این مقیاس را صاحبی و همکاران برای جمعیت ایرانی اعتباریابی کردند و همبستگی زیرمقیاس افسردگی این آزمون با آزمون افسردگی بک، 0/70، زیرمقیاس اضطراب با آزمون اضطراب زانگ، 0/67 و زیرمقیاس استرس با استرس ادراکشده 0/49 گزارش شده است [
28].
یافتهها
مجموع شرکتکنندگان 286 نفر از کلاس چهارم ابتدایی (68/6
درصد) و 131 نفر از کلاس سوم مدارس ابتدایی (31/4 درصد) و 236 نفر پسر (56/7) و 181 نفر دختر (43/3درصد) بودند. میانگین و انحراف معیار سنی دانشآموزان شرکتکننده به ترتیب 9/85 و 0/59 در پسران و 9/37 و 0/86 در دختران بود.