مقدمه
نوجوانی دوره تغییرات آشکار شناختی، زیستی، اجتماعی و عاطفی [1] و همچنین دورهای بحرانی از لحاظ شناختی، احساسی، فیزیکی و جنسی است که پیامد آن در طول زندگی و آینده فرد دیده میشود [2]. نوجوانی دورهای از رشد است که با بلوغ آغاز میشود و با شروع دوره بزرگسالی خاتمه مییابد. نوجوانی را میتوان مرحله گذر از کودکی به بزرگسالی توصیف کرد. این دوره به پلی بین کودکی و بزرگسالی تشبیه شده است که فرد برای یافتن جایگاه خود به عنوان بزرگسالی رشدیافته ناگزیر از عبور از آن است [3].
اثرات دوران نوجوانی در زندگی افراد و جامعه بسیار درخور توجه است، زیرا رفتار بزرگسالان در نوجوانی تثبیت میشود [4] و از سوی دیگر بیشتر مشکلات سلامت روان در سنین نوجوانی و ابتدای جوانی شکل میگیرد. نتایج حاصل از مطالعات همهگیرشناسی در دو دهه اخیر نشان میدهد در 2 تا 8 درصد بیماران مبتلا به افسردگی، سن بروز اولین علائم 16سالگی بوده است. شواهد دیگری مبنی بر احتمال بیشتر ابتلای نوجوانان به افسردگی شدید، اضطراب،اختلال عملکرد اجتماعی، افت تحصیلی و حتی تمایل به خودکشی در سالهای آینده وجود دارد [5].
یکی از راههایی که احتمالاً موجب پیشگیری از این اختلالات میشود، توجه به بهزیستی روانشناختی نوجوانان است. در این راستا، مدلهایی ارائه شدهاند که از منظر مثبت به افراد نگریستهاند. مدل ریف از مهمترین مدلهای حوزه بهزیستی روانشناختی به شمار میرود. ریف (1995) مدل خود از بهزیستی روانشناختی را تلاش برای رشد و پیشرفت در مسیر تحققبخشیدن به تواناییهای بالقوه فرد میداند. در روانشناسی، بهزیستی به عنوان عملکرد مطلوب انسان قلمداد میشود [6].
ریف (1989) شش سازه ارتباط مثبت با دیگران، تسلط بر محیط، پذیرش خود، خودمختاری، رشد فردی و زندگی هدفمند را به عنوان عملکرد روانشناختی مثبت تعریف کرده است. ساختار بهزیستی روانشناختی، نهتنها از سلامت روان حمایت میکند، بلکه یک طرح از بهزیستی ارائه میکند [7]. پذیرش خود به منظور داشتن نگرش مثبت به خود و پذیرش زندگی گذشته خویش است [8]. خودمختاری به احساس استقلال، خودکفایی و آزادی از هنجارها اطلاق میشود. بنابراین فردی که بر اساس باورهای خود در زندگی تصمیم بگیرد، خودمختار است و توانایی مقابله با فشارهای روانی را دارد [9].
داشتن ارتباط مثبت با دیگران، به معنی کیفیت رابطه خوب داشتن و رضایت از رابطه است [10]. تسلط بر محیط، مؤلفهای مبتنی بر توانایی خود در مدیریت زندگی و تعلقات آن است؛ بنابراین، فردی که بر محیط مسلط است بر ابعاد مختلف زندگی خود احاطه دارد و آن را دستکاری میکند و تغییر میدهد [10]. هدفمندی در زندگی، به معنی داشتن اهداف بلند و کوتاهمدت در زندگی و همچنین یافتن معنا برای تلاشهای خود است [11]. بدین ترتیب احاطه بر محیط از طریق احساس استقلال و خودکفایی در مدیریت محیط اطراف خود، تسلط بر مجموعه پیچیدهای از فعالیتهای بیرونی و بهرهگیری مؤثر و کارآمد از فرصتهای بهوجودآمده مشخص میشود [12]. رشد شخصی به گشودگی نسبت به تجارب دلالت دارد. فردی که این مؤلفه را دارد، درصدد یادگیری و یافتن چیزهای جدیدی برای بهبود زندگی خویشتن است [13].
یکی از مداخلاتی که احتمالاً بر بهزیستی روانشناختی نوجوانان مؤثر خواهد بود، مداخلات مبتنی بر روانشناسی مثبتگرا است. روانشناسی مثبتگرا، رویکردی در رواندرمانی است که اعتبارش تجربی و به طور خاص و با ایجاد توانمندیها و هیجانات مثبت همراه است. رواندرمانی مثبتگرا با افزایش معنا در زندگی مُراجع به تخفیف و تسکین آسیبهای روانی و افزایش شادکامی میپردازد [14]. به رویکرد روانشناس مثبتگرا با توجه به استعدادها و توانمندیهای انسان (به جای پرداختن به نابهنجاریها و اختلالها)، در سالهای اخیر از سوی روانشناسان توجه شده است. این رویکرد، هدف نهایی خود را شناسایی سازهها و شیوههایی میداند که شادکامی و بهزیستی انسان را به دنبال دارد. از این رو عواملی که سبب سازگاری هرچه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدهای زندگی شوند، بنیادیترین سازههای پژوهششده این رویکرد هستند [15].
فرومن معتقد است هیجانات مثبت، خصوصیات فکری و رفتاری انسانها را به سمت مثبت تغییر میدهد [16]. به نظر چان افرد مثبتاندیش تنها از نتیجه دستیابی به هدف لذت نمیبرند، بلکه از فرایند هم لذت میبرند [17]. جلسات روانشناسی مثبتگرا، بسیاری از عملکردهای شناختی مانند یادگیری و تصمیمگیری را افزایش میدهد [18] و همچنین روابط اجتماعی را بهبود میبخشد [19]. یافتههای دستغیب و همکاران نشان داد با آموزش مهارتهای مثبتاندیشی میتوان خلاقیت دانشآموزان را افزایش داد [20]. پژوهش قرشی و همکاران حاکی از این است که آموزش رواندرمانی مثبتنگر میزان سخترویی (مقابله با فشارهای روانی) و شادکامی را بین دانشآموزان مطالعهشده افزایش داده است [21].
بنابراین با توجه به بحثهای مطرحشده و همچنین تحقیقات انجامگرفته در این زمینه انتظار میرود مداخلات مثبتنگر بتواند بهزیستی روانشناختی دانشآموزان نوجوان را بهبود بخشد و از آنجا که پژوهشی مشاهده نشد که در زمینه اثربخشی روش مداخلهای روانشناسی مثبتگرا بر بهزیستی روانشناختی دختران نوجوان در استان کردستان و در منطقه سریشآباد صورت گرفته باشد و نظر به اهمیت این پژوهش در حل مشکلات همهجانبه دختران نوجوان، در این پژوهش سعی شد میزان اثربخشی روش مداخلهای روانشناسی مثبتگرا بر بهزیستی روانشناختی نوجوانان بررسی شود.
روش
جامعه پژوهش و روش نمونهگیری
این مطالعه شبهآزمایشی، در یکی از دبیرستانهای دخترانه سریشآباد کردستان اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش را همه دختران دبیرستانی سریشآباد کردستان در سال تحصیلی 96-1395 با دامنه سنی 14 تا 18 سال تشکیل میدهند. با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس یکی از دبیرستانهای این منطقه انتخاب شد. بدین ترتیب، تعداد 30 نفر نمونه [22] از میان دانشآموزان این دبیرستان که نمره پایینتر از نقطه برش در آزمون بهزیستی روانشناختی ریف گرفته بودند به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس این تعداد نمونه به طور تصادفی در دو گروه 15نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند و روش مداخلهای روانشناسی مثبتنگر (بر اساس برنامه مداخله روانشناسی مثبتگرا) [23] در گروه آزمایش اجرا شد.
قبل از اجرای آزمون و اجرای روش مداخله مثبتگرا، طی جلسه توجیهی برگه رضایتنامه از سوی دانشآموزان دو گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. ملاکهای ورود به مطالعه شامل گرفتن نمره کمتر از نقطه برش در آزمون بهزیستی روانشناختی ریف، تحصیل در مقطع متوسطه با دامنه سنی 14 تا 18 سال، شرکتنکردن در دیگر برنامههای درمانی به صورت همزمان بود. ملاکهای خروج نیز شامل سابقه تکرار پایه، داشتن بیماری روانی بارز (افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنیا)، داشتن بیماری مزمن جسمانی (سرطان، بیماریهای قلبی و عروقی، بیماریهای گوارشی، تالاسمی، ایدز، دیابت، صرع، نارساییهای مزمن کلیه، بیماریهای مزمن استخوانی و مفصلی) و معلولیتهای جسمی (نابینایی، ناشنوایی، فلجهای عضوی، قطع عضو) بود که از طریق مصاحبه با دانشآموزان، والدین، مشاوران و سایر عوامل اجرایی مدرسه مشخص شد.
ابزار پژوهش
مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف
کارول ریف (1989) این پرسشنامه 84سؤالی را ساخته است که شش عامل را دربر میگیرد. گویههای پرسشنامه از نوع لیکرت ششدرجهای (کاملاً مخالف تا کاملاً موافق) هستند. روایی ابزار با همبستگی بین این آزمون با مقیاس تعادل عاطفی برادبورن (1969)، رضایت زندگی نیوگارتن (1965) و حرمت خود روزنبرگ (1965) بررسی شد که نتایج همبستگی آزمون ریف با هریک از مقیاسهای ذکرشده، قابل قبول بود. آلفای کرونباخ بهدستآمده در مطالعه ریف برای خردهمقیاسهای پذیرش خود 93/0، ارتباط مثبت با دیگران 91/0، خودمختاری 86/0، تسلط بر محیط 90/0، هدفمندی در زندگی90/0 و رشد شخصی 87/0 گزارش شده است.
در ایران طی پژوهشی که با نمونهای دانشجویی انجام شد، همسانی درونی با بهرهگیری از آلفای کرونباخ سنجیده شد که نتایج حاصل برای خردهمقیاسهای تسلط بر محیط 69/0، رشد شخصی 74/0، ارتباط مثبت با دیگران 65/0، هدفمندی در زندگی 73/0، پذیرش خود 65/0، خودمختاری 6/0 و نمره کلی 94/0 بود [24]. این مقیاس در آغاز روی یک نمونه 321نفری (130 مرد و 191 زن) اجرا شد. میانگین سنی آزمودنیها 5/19 سال بود که 47 درصد تحصیلات دانشگاهی داشتند [24].
در ایران نیز این پرسشنامه روی گروههای مختلف سنی نوجوانان [26 ،25]، بزرگسالان [28 ،27]، سالمندان [30 ،29] اجرا و روایی و پایایی خوبی گزارش شده است. در این پژوهش همسانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد که این ضریب برای کل آزمون 85/0 به دست آمد.
روش مداخلهای روانشناسی مثبتگرا مشتمل بر 10 جلسه یکساعتونیمه (هفتهای یک جلسه) به صورت گروهی روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. در این پژوهش به افراد گفته شد اطلاعات شخصی آنها و تمام حرفهایی که در طول جلسات میزنند محرمانه خواهد ماند و بدون ذکر نام و صرفاً برای مقاصد پژوهشی استفاده خواهد شد. خلاصه جلسات روش مداخلهای روانشناسی مثبتگرا در جدول شماره 1 آمده است.
بنابراین، گروه آزمایش در این مدت مداخله روانشناسی مثبتگرا را دریافت کردند. از آنجا که این پژوهش در مدرسه اجرا شد، دبیران و آموزشهای کلاسی دو گروه آزمایش و کنترل با همدیگر همسان بودند و گروه کنترل در این مدت هیچگونه مداخله مشابه دیگری را دریافت نکرد. پس از پایان 10 جلسه، دوباره پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (همانند پیشآزمون) از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغییره (مانوا) به کمک نسخه 16 نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها
میانگین و انحراف معیار دو گروه آزمایش و کنترل در جدول شماره 2 آورده شده است. اطلاعات جدولهای شماره 3 و 4 نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) را در دو گروه آزمایش و کنترل در حیطه بهزیستی روانشناختی و خردهآزمونهای مربوط به آن را نشان میدهد. بر اساس این نتایج، بین دو گروه روانشناختی و خردهآزمونهای آن تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P)؛ یعنی دانشآموزان گروه آزمایش در حیطه بهزیستی روانشناختی در پسآزمون عملکرد بیشتری نسبت به گروه کنترل داشتهاند؛ بنابراین فرضیه پژوهش تأیید شد. میزان مجذور اتا 95 درصد است؛ یعنی 95 درصد تفاوت بین دو گروه با روش مداخلهای روانشناسی مثبتگرا تبیین میشود. توان آماری آزمون در نمره کلی و در همه خردهمقیاسها 1 است که دلالت بر کفایت حجم نمونه دارد.
بحث
در این پژوهش اثربخشی روش مداخلهای روانشناسی مثبتگرا بر بهزیستی روانشناختی نوجوانان بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد بین میانگینهای تعدیلشده نمرات پسآزمون بهزیستی روانشناختی در دو گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای روش روانشناسی مثبتگرا، تفاوت وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد روش روانشناسی مثبتگرا بر بهزیستی روانشناختی نوجوانان موثر بوده است. نتایج این یافتهها با نتایج پژوهش جباری، سهرابی و جعفری روشن، جسیر و پاتل، رشید و انجم، سلیگمن و همکاران و چان همسو است و با یافتههای آنها همخوانی دارد [36-31].
نتایج پژوهش قرشی و همکاران [21] نشان داد رواندرمانی مثبتنگر بر میزان سخترویی (مقاومبودن در برابر سختیها و فشارهای روانی) دانشآموزان مطالعهشده مؤثر است و آن را افزایش میدهد؛ همچنین درمان مثبتنگر میزان شادمانی را بین دانشآموزان مطالعهشده افزایش داده است. یافتههای این پژوهش در زیرمؤلفههای رشد شخصی، روابط مثبت با دیگری و پذیرش خود با مطالعه غیاثی و همکاران همسو و در زیرمؤلفههای خودمختاری، تسلط بر محیط و پذیرش خود غیرهمسو است [37].
مداخله مثبتنگر گروهی باعث افزایش هیجانهای مثبت، شریکشدن در هیجانها و تجربههای مثبت دیگران، افزایش شبکه ارتباطات اجتماعی و روابط دوستی میشود. همچنین افراد، موفقیت، پیشرفت، رسیدن به هدف و تسلط بر محیط را به عنوان اموری ارزشمند دنبال میکنند. موفقیت و پیشرفت در بیشتر مواقع به عنوان موضوعی ارزشمند تلقی میشود، اگرچه دنبالکردن آن متضمن هیچ هیجان مثبت، معنا یا روابط مثبتی نباشد. کسانی که زندگی هدفمند را دنبال میکنند، بیشتر غرق کاری میشوند که انجام میدهند. آنان حریصانه به دنبال کسب لذت هستند و وقتی موفقیتی به دست میآورند، به صورت موقت هیجانات مثبت را تجربه میکنند و این موفقیت میتواند در خدمت هدف بزرگتری نیز باشد. داشتن روابط مثبت در زندگی نیز متضمن بهرهمندبودن از هیجانهای مثبت، تعهد، معنا و موفقیت در زندگی است [38]. مداخلات مثبتنگر با تأثیر بر افکار، باورها و احساسات شخصی فرد احتمالاً خودمختاری (آزادی از هنجارها و مقابله با فشارهای اجتماعی)، رشد شخصی (بهبود زندگی شخصی خود از طریق یادگیری و تجربه) و پذیرش خود (داشتن نگرش مثبت به خود و زندگی گذشته خویش) را نیز بهبود میبخشد.
نتیجهگیری
با وجود اصلاحات در آموزش و پرورش و مسائل آموزشی در اواخر قرن بیستم، آمار کودکان و نوجوانان دچار اختلالات روانشناختی و بیماریهای روانی و همچنین نگرانی به خاطر بیماریهای روانی جوانان رو به افزایش است [40 ،39]. در جهان 2/1 میلیارد نوجوان وجود دارد. استراتژی جدید جهانی روی سلامت زنان، کودکان و نوجوانان و بهویژه نوجوانان تمرکز بیشتری دارد؛ نوجوانانی که تصمیمگیرنده زندگی خود هستند و مداخلاتی را برای بهزیستی خود دریافت میکنند [2]. الگوهای فکری قبل از نوجوانی شکل میگیرد و هرچه فرد بزرگتر میشود این افکار قویتر و محکمتر میشوند. نوجوانی و حتی قبل از نوجوانی، زمانی حیاتی در شکلگیری افکار است. هنگام کار با نوجوان، تقویت رشد مثبت فردی نوجوان برای اینکه سلامت همیشگی را تجربه کند مهم به نظر میرسد.
بهبود و افزایش بهزیستی نوجوانان نیازمند برنامههای آموزشی هدفدار است. مفاهیم مربوط به بهزیستی روانشناختی باید به گونهای ارائه شوند که دانشآموز بتواند، متناسب با رشد خود، آن مفاهیم را یاد بگیرد. از جمله روشهایی که بهزیستی روانشناختی را بهبود میبخشد، مداخلات روانشناسی مثبتگراست. دانشآموزان با استفاده از این شیوه مداخلهای از امکان آموزش مستقیم بیشتری بهرهمند میشوند.
اگرچه در این پژوهش به منظور کنترل سوگیریهای احتمالی، نمونهگیری و گمارش دانشآموزان در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی صورت گرفت، محدودیتهایی نیز وجود داشت؛ از جمله این محدودیتها این بود که نتایج این پژوهش صرفاً در محدوده سنی 14 تا 18 سال قابل تعمیم است. این پژوهش در یک منطقه آموزش وپرورش و روی 30 نفر از نوجوانان دختر انجام شد؛ بنابراین، با توجه به محدودبودن حجم نمونه، در تعمیمدادن نتیجه این پژوهش به گروههای دیگر لازم است جانب احتیاط رعایت شود. از دیگر محدودیتها، بررسینشدن اثر طولانیمدت مداخله درمانی بود و تنها اثر کوتاهمدت این روش ارزیابی شد. پیشنهاد میشود از نتایج این پژوهش در مؤسسات درمانی و مدارس متوسطه برای کمک به نوجوانان استفاده شود. همچنین سازمانهایی نظیر آموزش و پرورش، سازمان ملی جوانان و بهزیستی کارگاههای آموزشی رشد سلامت روان و رفتار مثبت برای جمعیت نوجوانان و جوانان برگزار کنند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
همه اصول اخلاقی در این مقاله رعایت شده است. شرکتکنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکتکنندگان در جریان روند پژوهش بودند. اطلاعات آنها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
این مقاله حامی مالی ندارد.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، گردآوری، تحلیل و نوشتن: بیان نسائی مقدم؛ کمک در نوشتن، اصلاح مقاله و گردآوری دادهها: ابوالقاسم یعقوبی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References
Pompili M, Masocco M, Innamorati M. Suicide among Italian adolescents: 1970–2002. European Child and Adolescent Psychiatry. 2009; 18(9):525-33. [DOI:10.1007/s00787-009-0007-x]
Reavley NJ, Sawyer SM. Improving the methodological quality of research in adolescent well-being. New York: UNICEF; 2017.
Rice F. Human growth: The psychology of birth to death [M Foroughan, Persian trans.]. Tehran: Arjmand; 2017.
Fergusson DM, Woodward LJ. Mental health, educational and social role outcomes of adolescents with depression. JAMA Psychiatry. 2012; 59(3):31-225.
Schuster MA, Eastman KL, Fielding JE, Rotheram-Borus MJ, Breslow L, Franzoi LL, et al. Promoting adolescent health: Worksite-based intervention with parents of adolescents. Journal of Public Health Management & Practice. 2001; 7(2):41-52. [DOI:10.1097/00124784-200107020-00007]
Nel L. The psychofertological experiences of master s degree stuents in professional psychology programms: An interpretative phenomenological analysis [PhD. dissertation]. Bloemfontein: University of The Free State; 2011.
Garcia D, Archer T, Moradi S, Andersson-Arntén AC. Exercise frequency, high activation positive affect, and psychological well-being: Beyond age, gender, and occupation. Psychology. 2012; 3(4):328-36. [DOI:10.4236/psych.2012.34047]
Hauser RM, Springer KW, Pudrovska T. Temporal structures of psychological well-being continuing change. Paper presented at: The 2005 Meetings of the Gerontological Society of America Orlando. 20 November 2005; Orlando, Florida, USA.
Ryff CD, Singer B. The contours of positive human health. Psychological Inquiry. 1998; 9(1):1-28. [DOI:10.1207/s15327965pli0901_1]
Keyes CL. The mental health continuum: From languishing to flourishing in life. Journal of Health and Social Behavior. 2002; 43(2):207-22. [DOI:10.2307/3090197]
Ryff CD. Happiness is everything, or is it? Explorations on the meaning of psychological well-being. Journal of Personality and Social Psychology. 1989; 57(6):1069-81. [DOI:10.1037/0022-3514.57.6.1069]
Shokri A, Kadivar P, Farzad A, Daneshvarpour Z, Dastjerdi R, Autumn M. [Investigating the factor structure of persian versions 3, 9 and 14 of the question of reef psychological well-being scales in students (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2009; 14(2):152-6.
Lindfors P, Berntsson B, Lundberg U. Factor structure of Ryff’s psychological well being scales in Swedish female and male whitecollar workers. Personality and Individual Differences. 2006; 40(6):113-22. [DOI:10.1016/j.paid.2005.10.016]
Rashid T. Positive psychotherapy. In Lopez SJ, editor. Positive Psychology: Exploring the Best in People. Westport, Connecticut: Greenwood Publishing Company; 2008.
Easterlin RA. Income and happiness: Towards a unified theory. The Economic Journal. 2001; 111(473):465-84. [DOI: 10.1111/1468-0297.00646]
Froman L. Positive psychology in the workplace. Journal of Adult Development. 2010; 17(2):59-69. [DOI:10.1007/s10804-009-9080-0]
Chan FM. Developing information literacy in Malaysian Smart schools: resource–based learning as a tool to prepare todays students for tomorrow,s society. Paper presented at: Annual Conference of the International Association of School Librarianship. 5-9 August 2002; Petaling Jaya, Malaysia.
Brand M, Young KS, Laier C, Wölfling K, Potenza MN. Integrating psychological and neurobiological considerations regarding the development and maintenance of specific Internet-use disorders: An Interaction of Person-Affect-Cognition-Execution (I-PACE) model. Neuroscience & Biobehavioral Reviews. 2016; 71:252-66. [DOI:10.1016/j.neubiorev.2016.08.033]
O’Connell BH, O’Shea D, Gallagher S. Enhancing social relationships through positive psychology activities: A randomised controlled trial. The Journal of Positive Psychology. 2016; 11(2):149-62. [DOI:10.1080/17439760.2015.1037860]
Dasgheib SM, Alizadeh H, Farrahi NA. [The effect of positive thinking skills on the creativity of first high school girl girls (Persian)]. Journal of Criticism and Innovation in the Humanities. 2012; 1(4):1-17.
Ghorashi S, Bakhtiari A, Fard F. [The consideration of positive perspective psychotherapy on hard work and happiness of female students of high school city of Marand 2015 (Persian)]. Journal of Counseling and Psychotherapy. 2016; 4(15):60-75.
Delavar A. [Research methods in psychology and educational sciences (Persian)]. Tehran: Payame Noor University; 1992.
Savage AS. Increasing adolescents’ subjective well-being: Effects of a positive psychology intervention in comparison to the effects of therapeutic alliance, youth factors and expectancy for change [PhD. dissertation]. Florida: University of South Florida; 2011.
Ryff CD. Psychological well-being in adult life. Current Directions in Psychological Science. 1995; 4(4):99-104. [DOI:10.1111/1467-8721.ep10772395]
Jabbari M, Shahidi S, Mootabi F. [Effectiveness of group intervention based on positive psychology in reducing symptoms of depression and anxiety and increasing life satisfaction in adolescent girls (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2015; 20(4):296-87.
Moghanibashi E, Asgharipour N. [Effectiveness of coping skills training on depression and psychological well-being among girl adolescents (Persian)]. Horizon. 2015; 21(4):117-22.
Bayani AA, Mohammad Koochekya A, Bayani A. [Reliability and validity of Ryff’s Psychological Well-being Scales (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2008; 14(2):146-51.
Shokri O, Kadivar P, Farzad V, Daneshvarpour Z, Dastjerdi R, Paeezi M. [A study of factor structure of 3, 9 and 14-item Persian versions of Ryff's Scales Psychological Well-being in university students (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2008; 14(2):152-61.
Sohrabi M, Abedanzade R, Shetab Boushehri N, Parsaei S, Jahanbakhsh H. [The relationship between psychological well-being and mental toughness among elders: Mediator role of physical activity (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2017; 11(4):538-49.
Moatamedy A, Borjali A, Sadeqpur M. [Prediction of psychological well-being of the elderly based on the power of stress management and social support (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2018; 13(1):98-109.
Jabbari M, Shahidi S, Motabi F. [The effectiveness of positive intervention on reducing inefficient attitudes and increasing the happiness of adolescent girls (Persian)]. Journal of Clinical Psychology. 2008; 6(2):65-74. [DOI:10.22075/JCP.2017.2164]
Sohrabi F, Jafari Roshan F. [Effectiveness of positive group psychotherapy on resiliency, happiness and general health on women with a substance dependence spouses (Persian)]. Positive Psychology Research. 2014; 2(1):31-45.
Jaser S, Patel N. Development of a positive psychology intervention to improve adherence in adolescents with type 1 diabete. Journal of Pediatric Health Care. 2014; 28(6):478-85. [DOI: 10.1016/j.pedhc.2014.02.008] [PMCID] [PMID]
Rashid T, Anjum, A. Positive psychotherapy for young adults and children. In Abela JRZ, Hankin BL, editors. Handbook of Depression in Children and Adolescents. New York: Guilford Press; 2008.
Seligman ME, Rashid T, Parks AC. Positive psychotherapy. American Psychologist. 2006; 61(8):774-88. [DOI:10.1037/0003-066X.61.8.774]
Chan H. Mental health care for children. Childhood Disorders Journals. 2017; 3:13-4. [DOI:10.4172/2472-1786.100051]
Ghiasi SE, Tabatabaee TS, Nasri M. [Effect of optimism training on emotion regulation and psychological well–being in undergraduate students of University of Birjand, in 2014-2015 (Persian)]. Pajouhan Scientific Journal. 2016; 14(4):27-37.
Seligman ME, Godario R. Positive programs and their’s effects on disabled children. Journal of Disability. 2017; 56:67-79.
Oades LG, Robinson P, Green S. Positive education: Creating flourishing students, staff and schools. Australian Psychological Society. 2011; 33(2):16-7.
Woods R, Pooley JA. A review of intervention programs that assist the transition for adolescence into high school and the prevention of mental health problems. International Journal of Child and Adolescent Health. 2015; 8(2):97-108.