P) و از اصلاح اپسیلون گرینهاوس گیزر استفاده میشود. بررسی همبستگی چندگانه متغیرهای وابسته در دشواریهای تنظیم هیجانی با آزمون کرویت بارتلت
نیز نشان داد کرویت میان متغیرهای وابسته محقق شده است (P>0/0001،x2= 74/82). با توجه به محققشدن مفروضات، از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر دوراهه برای پاسخهای نشخواری و استرس ادراکشده استفاده شده است. نتایج این تحلیل در جدول شماره 3 آمده است.
در پاسخدهی نشخواری و استرس ادراکشده بر حسب آزمون و نیز اثر تعاملی سه مرحله آزمون و عضویت گروهی تفاوت معناداری وجود دارد (0/10>P) (جدول شماره 3). عضویت گروهی و آزمون به طور تعاملی و همزمان بر میانگین پاسخدهی نشخواری و استرس ادراکشده تأثیر دارد و تفاوت میانگین آزمودنیهای گروه شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و کنترل در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری معنادار است. میزان تأثیر تعاملی آزمون و عضویت گروهی نیز به ترتیب 0/46 و 0/55 است. توان آزمون نیز در سطح بالایی قرار دارد.
مقایسه میانگینهای اصلاحشده دو گروه در سه مرحله آزمون نیز نشان داد میانگین پسآزمون و پیگیری پاسخدهی نشخواری آزمودنیهای گروه شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی کمتر از گروه کنترل است. در استرس ادراکشده نیز آزمودنیهای گروه شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در پسآزمون میانگین کمتری نسبت به گروه کنترل داشتهاند. در مرحله پیگیری تفاوت چشمگیری میان دو گروه مشاهده نمیشود اما میانگین نمرات آزمودنیهای گروه کنترل از گروه شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی کمتر است.
سایر نتایج نشان میدهد اثر تعاملی سه مرحله آزمون و عضویت گروهی نیز در آگاهی معنادار نیست (0/05
تفاوتها معنادار هستند (0/01>P).
بحث
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر پاسخدهی نشخواری، استرس ادراکشده و دشواری تنظیم هیجانی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 در طول پیگیری سهماهه بود. شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی باعث کاهش معنادار نمرات بیماران در پاسخدهی نشخواری در مرحله پسآزمون شد و این کاهش تا مرحله پیگیری ادامه داشت. این نتایج با نتایج برخی پژوهشها همسو است [38-29 ،25]. وقتی افرادی که افکار تکرارشونده دارند با رویدادهای کنترلناپذیر (مانند بیماری) روبهرو میشوند، تلاش میکنند بر درون خود متمرکز شوند، زیرا فکر میکنند چنین ارزیابی و تمرکزی بیشتر به آنان بینش میدهد تا بتوانند راهحلی برای مشکل خود بیابند [68].
در شیوه MBCT، به بیمار آموزش داده میشود حالتهای
درنتیجه، بیماران یاد میگیرند آگاهی لحظهبهلحظه خود را به جای درگیرشدن در نشخوار فکری، گسترش دهند. این آگاهی باعث شناسایی اولیه الگوی تفکر و احساسات و حواس بدن فرد میشود [24]. همچنین، بیماران آموزش میبینند از افکار منفی خود فاصله بگیرند و از طرفی آموزش غنیسازی ذهنی، اصلاح باورهای مثبت و منفی غلط و چالش با باورهای منفی مربوط به هیجانات باعث کاهش نشخوارهای فکری میشود [23]. به نظر میرسد یافتههای این پژوهش درباره استفاده از فنون ذهنآگاهی برای متوقفکردن جریان نشخوارهای فکری در این بیماران با یافتههای مدل ذهنآگاهی هماهنگ است.
شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی باعث کاهش نمرات بیماران در مقیاس استرس ادراکشده تا مرحله پسآزمون شده است. تفاوت دو گروه از نظر آماری معنادار است، اما این کاهش معنادار تا مرحله پیگیری مشاهده نشد. پژوهشهای همسو با این پژوهش نتایج مشابهی را گزارش کردند [49-39]. توجه بیش از حد به علائم و نشانههای بیماری موجب بروز دور باطل در علائم این بیماران میشود. چون در تمرینهای ذهنآگاهی بر فرایندهای زمان حال فرد تمرکز میکنند و همزمان از تکنیکهای آرامسازی عضلانی و کاهش تنش استفاده میشود، استرس بیماران کاسته میشود. همچنین اجرای گروهی ذهنآگاهی، عامل مؤثری در کاهش استرس بیماران محسوب میشود [43].
از آنجا که این بیماران باید علاوه بر استرسهای زندگی روزمره با استرسهای ناشی از علائم بیماری نیز مقابله کنند که نوسان دارند و غیر قابل پیشبینی هستند، تداخل علائم بیماری با زندگی خانوادگی، تعاملات اجتماعی و سایر وظایف زندگی روزمره این بیماران اجتنابناپذیر است.
در شیوه ذهنآگاهی، به افراد آموزش داده میشود موقعیتها و افکار را بدون قضاوت، غیرواکنشی و پذیرشی مشاهده کنند. هدف استفاده از تمارین ذهنآگاهی، ایجاد تغییر در رابطه افراد با افکار و رویدادهای استرسزا همراه با کاهش واکنشهای احساسی و تقویت ارزیابی شناختی است [70]. درنتیجه، تمرینهای ذهنآگاهی باعث میشوند فرد پاسخهای خودکار و عادتی به تجربههای استرسزا را کاهش دهد و در طول زمان با پرورش یک بینش درونی و پذیرش بیشتر نسبت به رویدادهای غیرقابل تغییر زندگی، نحوه پاسخ به استرس را تغییر دهد [71].
همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی باعث کاهش نمرات بیماران در مقیاس دشواری تنظیم هیجانی بهجز خردهمقیاس آگاهی در پسآزمون و پیگیری شده است و تفاوت میان دو گروه در هر دو مرحله معنادار است. این نتایج با برخی پژوهشهای مرتبط همسو است [56-50]. پژوهشگران بهطور تجربی نشان دادهاند آموزش ذهنآگاهی، در یاریدادن بیماران برای مقابله با هیجانهای دشوار، کارآمد است [54 ،53].
ذهنآگاهی بهمنزله قابلیت محوری آگاهی، نقشی بنیادین در ایجاد و حفظ جهتگیری سازگارانه و انعطافپذیر نسبت به تجربیات هیجانی به عهده دارد. این درمان، برای ایجاد رابطه جدید با همه تجارب ازجمله هیجانات طراحی شده است. نگهداشتن هر تجربه دشوار در آگاهی ذهنآگاهانه بدون مقاومت، چارچوبی را که باعث حفظ مشکلات روانی میشود، متلاشی میکند [72]. همچنین، تحقیقات نشان دادهاند افرادی که تجربه ذهنآگاهی بیشتری دارند، توانایی زیادی در کنترل سلامت هیجانی از طریق آگاهی هیجانی بیشتر، شناخت، پذیرش و توانایی مقابله سازگارانه و بهبود حالتهای روحی ناخوشایند را دارند [56 ،55].
در تبیین تأثیر آموزش ذهنآگاهی بر خردهمقیاسهای دشواری تنظیم هیجانی میتوان گفت پژوهشهایی که بهتازگی روی ماهیت زیستعصبی ذهنآگاهی انجام شدهاند، حاکی از آن است که آموزش ذهنآگاهی میتواند با تقویت ترجمه مستقیم حسهای بدنی به هیجانهای مختلف و بدون مرتبطکردن بیش از حد این هیجانات با خاطرات روایتی، عملکرد پردازش هیجانی را بهبود دهد. به نظر میرسد در این فرایند، تقویت بالقوه عملکرد قطعه جزیرهای و قشر کمربندی قدامی نقش داشته باشد.
نتایج این پژوهش در اثربخشی بر خردهمقیاس عدم پذیرش و شفافیت با یافتههای سگال و همکاران همخوانی دارد [23]. سگال و همکاران بیان کردند که ایجاد ذهنآگاهی، نوعی حالت عمدی از آگاهی را پرورش میدهد که مستلزم رهاشدن متناقض از محتویات ذهن هوشیار و پذیرش محتاطانه تجربه کامل و به دور از قضاوت لحظه حال است [23]. به نظر میرسد به دلیل وجود مسائل و مشکلاتی که بیماران مبتلا به دیابت در این طرح با آن روبهرو بودند ازجمله وجود سایر بیماریهای ناشی از دیابت و سالها درگیری با این بیماری مزمن در خردهمقیاس آگاهی، تأثیر معناداری حاصل نشده است. نتایج این طرح با نتایج سایر تحقیقات همسو نیست [52 ،51].
افراد با سطح بالای نگرانی و نشخوار فکری از مجموعهای از راهبردهای هیجانی ناکارامد استفاده میکنند؛ با تفکر مداوم درباره رویدادهای آینده، بهنوعی افکارشان را قضاوت میکنند و این مانع پذیرش هیجان در آنان میشود. همچنین، این افراد با درگیرشدن در محتوای افکار خود، مانع ارزیابی مجدد موقعیت از دیدگاههای مثبت و بیخطر میشوند. این در حالی است که هدف آموزش ذهنآگاهی، تشویق بیماران به تجربهکردن هیجانها با صبوری در همان لحظه و بدون واکنشپذیری شدید رفتاری است. این آموزشها باعث بهبود دسترسی به راهبردهای هیجانی در بیماران حاضر در این طرح شده است [18].
درباره اثربخشی بر خردهمقیاس تکانه میتوان گفت ذهنآگاهی سبب افزایش پذیرش، ایجاد حس هیجانی به دور از قضاوت و با احساس گناه کمتر میشود. همچنین، باعث پیبردن به این موضوع میشود که نیازی نیست هیجانها کنترل یا سرکوب شوند، بلکه میتوان آنها را تحمل و تجربه کرد. امروزه آموزش ذهنآگاهی بهمنزله یکی از ویژگیهای اصلی مقابله با تنظیم هیجان و تحمل عواطف میتواند در درمان آشفتگیهای هیجانی استفاده شود [18]. آموزشهای ذهنآگاهی با تأکید بر تمرکز بر زمان حال و قطع زنجیره نشخوارهای فکری در افراد، انگیزه آنان را برای برنامهریزی و اقدام برای رسیدن به اهداف افزایش میدهد. یافتههای این پژوهش با نتایج دیگر در خردهمقیاس اهداف همسو است [52 ،51].
نتیجهگیری
در مجموع، اجرای شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی باعث کاهش نشخوار ذهنی، استرس ادراکشده و دشواری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 عضو هیئت ورزشهای همگانی میشود. بهبود علائم میتواند در طول سه ماه نسبتاً پایدار باقی بماند. متخصصان روانشناسی میتوانند از یافتههای این پژوهش در مراکز درمانی و مشاورهای استفاده کنند.
یافتههای این پژوهش محدودیتهایی داشته است. برخی از آنها عبارتند از: حجم کم نمونه؛ بررسینکردن وضعیت روانشناختی بیماران مرد مبتلا به دیابت نوع 2، سایر انواع بیماران مبتلا به دیابت، بیماران بیسواد یا بیماران با سن بالاتر و بیماران مبتلا به دیابت بدون فعالیت بدنی. بنابراین پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی ضمن در نظر گرفتن حجم بیشتری از نمونه، طیف وسیعی از این بیماران در سایر مسائل روانشناختی و در سایر نقاط جغرافیایی بررسی شوند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش با کد IRCT2017071515754N2 در مرکز کارآزمایی بالینی ثبت شده است و کد اخلاق آن IR.IAU.BOJNOURD.REC.1396.1 است. بهمنظور رعایت اخلاق پژوهش، موافقت تمام بیماران برای شرکت در طرح پژوهشی گرفته شد. همچنین آگاهی نداشتن مراجعان از مقایسه شرایط آنان با گروه دیگر، مدنظر قرار گرفت.
حامی مالی
این مقاله از پایاننامه دکترای تخصصی نویسنده اول در گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی بجنورد گرفته شده است.
مشارکت نویسندگان
مشارکت نویسندگان مقاله به این شرح است: مفهومسازی: همه نویسندگان؛ روششناسی: همه نویسندگان؛ اعتبارسنجی: همه نویسندگان؛ تحلیل، تحقیق و بررسی: بیبی زهره رضویزاده تبادکان؛ منابع: بیبی زهره رضویزاده تبادکان؛ نگارش پیشنویس: بیبی زهره رضویزاده تبادکان؛ ویراستاری و نهاییسازی نوشته: همه نویسندگان ؛ بصریسازی: بیبی زهره رضویزاده تبادکان؛ نظارت: محمود جاجرمی و یعقوب وکیلی؛ مدیریت پروژه: همه نویسندگان؛ تأمین مالی: بیبی زهره رضویزاده تبادکان.
تعارض منافع
بنا به اظهار نویسنده مسئول، این مقاله تعارض منافع ندارد.
سپاسگزاری
بدینوسیله نویسندگان از همکاری صمیمانه هیئت ورزشهای همگانی استان خراسان شمالی کمال تشکر و قدردانی دارند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |