دوره 22، شماره 2 - ( تابستان 1395 )                   جلد 22 شماره 2 صفحات 161-159 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Artounian V, Alagband Rad J. Introduction to Coaching: New Method of Treatment for ADHD. IJPCP 2016; 22 (2) :159-161
URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-2604-fa.html
ارتونیان والنتین، علاقبند راد جواد. آشنایی با کوچینگ: روش نوین کمک درمانی برای اختلال نقص توجه- بیش‌فعالی . مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران. 1395; 22 (2) :159-161

URL: http://ijpcp.iums.ac.ir/article-1-2604-fa.html


1- دانشگاه علوم پزشکی تهران، گروه روانپزشکی. ، E-mail: valentin_artonian@yahoo.com
2- دانشگاه علوم پزشکی تهران
چکیده:   (43349 مشاهده)

علاقبندراد و همکاران (1) طی یک نامه به سردبیر، گزارشی از راه اندازی کلینیک فوق تخصصی اختلال­های تکاملی بزرگسالان در بیمارستان روزبه را ارائه دادند. در این نامه، یکی از روش­های نوین درمانی به نام کوچینگ1 که در این کلینیک جهت درمان اختلال نقص توجه- بیش فعالی2 بزرگسالان به کار می رود، به طور مختصر شرح داده شد (1). هدف از مقاله حاضر، معرفی این رویکرد نوین درمانی است که در کنار سایر مداخلات درمانی غیردارویی برای بهبود عملکرد بیماران، خصوصاً بزرگسالان ، به کار می­رود.

«کوچینگ» چگونه باعث بهبود اختلال بیش­فعالی- نقص توجه در بزرگسالان می­شود:

آسیب در کارکردهای اجرایی نقش مهمی در اختلال نقص توجه- بیش فعالی دارد. عملکرد اجرایی به فرد کمک می­کند تا عوامل حواسپرتی را شناسایی و آن­ها را حذف کند، موضوعات مختلف را در ذهن نگه دارد، در مورد پیامدها فکر کند و موارد دیگری از این قبیل را در برمی‌گیرد.

 بنابراین اختلال نقص توجه- بیش فعالی، فرد را با مشکلات متعددی در فعالیت­های معمول روزمره از جمله پرداخت قبوض، خواب کافی، مصرف دارو به طور مرتب، به خاطر سپردن انجام کارهای معمول خانه و غیره روبه رو می‌سازد. اختلال نقص توجه- بیش فعالی یک مشکل شخصیتی نیست، بلکه یک اختلال عصب- زیستی3 است که از بین نمی رود(2).

کوچینگ بر روی این تفاوت بیولوژیکی ویژه در ذهن افراد مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی متمرکز می­شود. در این روش، علائم عصبی- زیستی به عنوان پایه عادات و الگوهای رفتاری منفی در این افراد به حساب می­آید و بیماران یاد می­گیرند که چالش­های روزانه­ای که بر اثر این علائم به وجود می­آید را مدیریت کنند. در واقع این افراد یاد می­گیرند که پیامدهای عملکرد خود را نه به طور عمدی، بلکه به دلیل اختلالی که در ذهنشان وجود دارد، فراموش کنند. وقتی که افراد این موضوع را یاد بگیرند، می ­توانند راهبرد­های لازم را برای ایجاد تغییر به کار گیرند. کوچینگ پلی بین علاقه فرد برای شروع به تغییر و مجموعه اعمالی است که باید برای تغییر انجام دهد (2) و در واقع پل بین توانایی و عملکرد است (3).

درمانگری که با اصول کوچینک کار می­کند با موضوعات عملی زندگی روزانه افراد مثل برنامه­ریزی، سازمان­دهی، اولویت­بندی و مدیریت زمان سر و کار دارد (4). جنبه دیگر کوچینگ، همه جانبه4 بودن این روش درمانی است. درمانگر از افراد می­خواهد که به همه جنبه­های زندگی توجه کنند و راهبردهایی را به کار گیرند که همه جنبه­های زندگی ،که نیازمند تغییر است، را مدیریت کنند. او به افراد کمک می­کند که گام­ها را یکی یکی بردارند. با توجه به این که افراد مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی تمایل دارند که همه کارها را همزمان با هم انجام دهند، این روش درمانی اهمیت بیشتری می­یابد (2).

کوچینگ به افراد کمک می­کند تا همواره سطح مناسبی از «فشار روانی» را تجربه کنند. افراد مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش­فعالی، اغلب نیاز به سطح خاصی از فشار روانی دارند تا بتوانند اهداف خود را پیگیری کنند. برای این که این افراد احساس فوریت کنند لازم است فکر کنند که «زمانم به پایان رسیده است، بنابراین باید کارم را الان به اتمام برسانم.» بنابراین لازم است به مراجعان کمک شود که یک برنامه مدون و سقف زمانی را تعیین کنندو برای پایبندی به این برنامه (از طریق تلفن، ایمیل و پیامک) پیگیری شوند (2).

در واقع یکی از تفاوت­های عمده­ای که این مداخله با سایر انواع مداخلات دارد، پیگیری مداوم و بین جلسه­ای مراجع است. در پایان مراجعین یاد می­گیرند که برای خود، یک سطح عملکردی از فوریت را ایجاد کنند (2).

 کوچر[1] برای ایجاد تغییر در مراجع از چه تکنیک­هایی استفاده می­کند:

کوچینگ از طریق آموزش روان­شناختی به افراد کمک می­کند که رفتارهای انطباقی و سازگارانه­ای را در زندگی روزمره خود تمرین کنند (4)

  • درمانگر به مراجع می آموزد که اختلال نقص توجه- بیش­فعالی، بخشی از زندگی روزانه او است و خود به خود از بین نمی­رودو اکثر کشمکش­ها و مشکلاتی که تجربه می­کند ناشی از این اختلال است.
  • به مراجع می­آموزد که برای شروع کار بر روی مشکلاتش، یکی یا دو مورد را انتخاب کند.
  • لازم است که افراد مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش­ فعالی، برای کنار آمدن با چالش­ها، یک طرح مخصوص به خود را طرح­ریزی کنند. درمانگر به مراجع کمک می­کند تا راهبردهای مخصوص به خود را طراحی کنند. در این راه، فرد نه تنها باید خلاق باشد، بلکه لازم است توانائی­های خود را نیز بشناسد و از آن­ها استفاده کند.
  • به طور قطع، چالش برانگیزترین بخش برای بیشتر مراجعین، کار کردن بر روی طرح برنامه­ریزی شده است. این کار نیاز به تلاشی مداوم، طولانی و عمیق دارد. از آن­جا که توجه بزرگسالان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی، به وسیله موضوعات و افکار متعدد منحرف می­شود و پیش از آن که وقت کافی برای هدف اصلی خود صرف کنند، آن را رها می­سازند، کوچر به مراجعین کمک می­کند تا در مسیر اصلی خود قرار گیرند و راهبردهایی که بر اساس نیازهای خود طراحی کرده بودند را مورد آزمون قرار دهند.
  • در نهایت، درمانگر به مراجع کمک می­کند که به طور مداوم راهبردها و ساختارهایی که طراحی کرده است را ارزیابی کند و ببیند که آیا این راهبردها و ساختارها اهدافش را تامین می­کنند یا خیر (2، 4).
  • افراد مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی، در حافظه نقص دارند. آن­ها به آسانی پیامدهای گذشته و اهداف آینده را فراموش می­کنند. زمانی که طبق یک برنامه یا ساختار کار می­کنند، به تدریج شل می­­شوند و فکر می­کنند که « من دیگر به این برنامه نیاز ندارم. من مشکلم را حل کرده­ام و الان خوب هستم» و از راهبردهای جدید دست می­کشند. همین موضوع باعث می­شود که دوباره به عادت­های بد پیشین - که تشخیص داده بودند باید ترک شود- بازگردند. بنابراین درمانگر به افراد کمک می­کند تا عادت­های جدید کسب شده را تمرین و تقویت کنند تا درونی شود (2،4).

در نتیجه می­توان گفت که کوچینگ، از طریق پنج عاملی اصلی یعنی، حفظ سطح انگیختگی، تعدیل هیجان­ها، حفظ انگیزه، ارائه بازخورد فوری و به عهده گرفتن نقش مدیریت اجرایی برای تمرکز، به فرد کمک می­کند و در نتیجه از توانایی فرد برای انجام اعمال خود انگیخته و الگوهای تغییر رفتاری حمایت به عمل می­آورد (3).

اجزای اصلی روش درمانی کوچینگ

اجزای اصلی روش درمانی کوچینگ عبارتند از: مشارکت و همکاری، ساختار و پیشرفت تدریجی.

فرد از طریق همکاری با کوچر، نه تنها مشخص می­کند که از کوچر خود چه کمکی می­خواهد، بلکه معلوم می­سازد که چگونه می­تواند آن را درونی کند. هدف اصلی این است که به تدریج، یادآوری بیرونی کوچر به صدای درونی شخصی تغییر کند و در نهایت این صدای درونی است که به فرد کمک می­کند تا تغییر را از درون خود آغاز کند (2).

ساختار یکی از اجزای اصلی و حیاتی این روش درمانی است که پذیرش آن برای بسیاری از افراد دشوار است. از یک طرف افراد احساس می­کنند که به وسیله ساختار محدود می‌شوند، چرا که از آن­ها انتظار دارد کارهایی را انجام دهند که دوست ندارند، از طرف دیگر، ساختار باعث می شود که افراد با موفقیت کارهایشان را به پایان برسانند، در نتیجه کمتر از قبل در برابر کارها احساس تهدید یا غافل­گیری نمایند. ساختار باید متناسب با توانایی­های فرد ایجاد شود(2).

سومین اصل مهم در این روش درمانی این است که به فرد کمک شود تا توانایی درون نگری، آگاه شدن از نیازها و یافتن راه حلی برای مشکلات را به دست آورد. در این روش به جای این که از مراجع پرسیده شود که چرا فلان کار را انجام ندادی، پرسیده می­شود که چه چیزی مانع از انجام این کار می­شود و این که در آینده چه انتخاب­های دیگری ممکن است داشته باشد. با این روش مراجعه کننده متوجه می شود که چگونه خودش در به وجود آوردن مشکلش سهم دارد و وقتی متوجه می شود که علیه خودش کار می کند، می­تواند یک راهکار جدید ارائه بدهد تا به هدفش برسد. از طرف دیگر در بیشتر مواقع، مراجع برای مشخص کردن موثرترین خط مشی، در حال آزمون و خطا به سر می برد و این آزمون و خطا در واقع بخش مهمی از درمان به شمار می­آید (2).

بنابراین از ابتدا باید متوجه بود که کوچینگ یک مسافرت طولانی است، به تدریج پیش می­­رود و همواره با موفقیت همراه نیست. این دیدگاه باعث می شود که فرد به درمان متعهد باقی بماند و به خاطر ناملایماتی که در طول درمان پیش می­آید درمان را رها نکند. افراد در مراحل اولیه ممکن است طبق عادت، به دنبال هر شکستی احساس تحقیر نمایند و تصور کنند که یک بازنده­اند. اما باید به یاد داشته­ باشند که نتیجه عمل از فرد انجام دهنده آن عمل جدا است، در این صورت می­توانند از احساس حقارت بگذرند و به سمت عملکردهای مثبت حرکت کنند.

بنا بر آنچه که در مورد کوچینگ ارائه شد، این روش درمانی از امتیازهای قابل توجهی برای کمک به اختلال نقص توجه- بیش­فعالی بزرگسالی برخوردار است. مقالات محدودی(5،6) به بررسی اثر بخشی این روش در بیماران مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش­فعالی بزرگسالی پرداخته اند و نشان داده­اند که کوچینگ اثرات مثبتی بر روی زندگی این بیماران دارد(5) و باعث بهبود قابل توجهی در روش مطالعه، اعتماد به نفس، میزان آشفتگی ناشی از علایم بیماری و افزایش رضایتمندی از شغل و تحصیل می­گردد (6). با وجود اثربخشی این روش، نباید آن را درمانی جامع برای بهبودی کامل اختلال نقص توجه- بیش فعالی بزرگسالی و درمان همه مشکلات افراد مبتلا به این اختلال تصور کرد.

]بنا به اظهار نویسنده مسئول مقاله، حمایت مالی از پژوهش و تعارض منافع وجود نداشته است[.


[1] coacher

واژه‌های کلیدی: نقص توجه-بیش فعالی، کوچینگ، درمان
متن کامل [PDF 87 kb]   (5419 دریافت)    
نوع مطالعه: نامه به سردبير | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1395/9/7 | پذیرش: 1395/9/7 | انتشار: 1395/9/7

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology

Designed & Developed by : Yektaweb