مقدمه
تیپهای زمانی به تفاوتهای فردی در ریتمهای زیستی اشاره دارد که باعث تفاوت افراد در عملکردهای زیستی و روانشناختی میشود [
1]. پژوهشها درباره ساعات زیستی نشان میدهد که افراد را میتوان در سنخ شبانهروزی دوقطبی از صبحگاهی تا شامگاهی طبقهبندی کرد که ترجیحات و تفاوتهایی با هم دارند. برای مثال این تیپها در تعدادی از متغیرهای زیستشناختی مانند ساعت معمول غذاخوردن، عملکرد بهینه، درجه حرارت بدن، سطح کورتیزول [
2]، ترشح ملاتونین و متغیرهای روانشناختی مانند عملکرد روزانه، مقابله با استرس، بهره هوشی، نقایص شناختی، توجه و کارکردهای حرکتی تفاوتهایی با هم دارند [
3].
تیپهای صبحگاهی را به چکاوک و شامگاهی را به جغد تشبیه کردهاند. تیپهای صبحگاهی افرادی هستند که صبح زودتر بیدار میشوند و هنگام بیداری سرحال هستند. همچنین در اوایل روز در مقایسه با افراد شامگاهی توانایی و کارایی بیشتری دارند و اوج زمان هوشیاری این افراد در ساعات پایانی صبح است. تیپهای شامگاهی بهسختی بیدار میشوند، هنگام بیداری خسته هستند و تا دیر وقت در شب نیز بیدار میمانند،کارایی بیشتری در زمان عصر دارند و اوج زمان هوشیاری آنها در ساعات پایانی عصر است [
4]. مطالعات در زمینه تیپهای شبانهروزی نشان میدهد که افراد با تیپ صبحگاهی سبک زندگی سالمتری دارند، از لحاظ هیجانی باثبات، جدی و قابل اعتماد هستند، وظیفهشناسی، واقع گرایی و اعتمادبهنفس در آنها بیشتر است و در زمینه کاری کوشاتر هستند.
در مقابل، افراد با تیپ شامگاهی، آشفتگیهای روانشناختی و روانتنی بیشتری دارند، توانایی بیشتری در تفکر خلاقانه دارند، نوآور، کنجکاوتر و برونگراتر هستند و ضریب هوشی بیشتری دارند. همچنین صبحگاهیها بیشتر افرادی درونگرا و شامگاهیها بیشتر برونگرا هستند [
6 ،
5]. همچنین از لحاظ بالینی و آسیبشناسی روانی به این دو نوع سنخ توجه شده است. پژوهشها نشان میدهد که در کل روان رنجورخویی با تیپ شامگاهی بیشتر در ارتباط است [
7]. همچنین پژوهشها نشان میدهد که نمرات افراد با تیپ شامگاهی در اضطراب بیشتر از تیپهای صبحگاهی است [
8]. پژوهشهای اخیر تیپهای زمانی در دوره نوجوانی را بررسی کردهاند. بر پایه تحقیقاتی که درباره خواب و رفتار افراد به ویژه نوجوانان انجام شده است، به علت اینکه در دوره بلوغ تولید ملاتونین (هورمون خواب) در شب یک یا دو ساعت دیرتر از زمان کودکی انجام میگیرد، 85% از نوجوانان، شب زندهداری را دوست دارند، پس از غروب آفتاب خسته نیستند و تمایل به خواب ندارند، صبحها هم تمایلی به بیدارشدن و خروج از رختخواب ندارند و در دسته تیپ شامگاهی قرار میگیرند
[7].
نوجوانی مرحله انتقالی مهمی است که با تغییرات شدید فیزیکی، بیولوژی، شناختی و اجتماعی مشخص میشود [
9]. یکی از تغییراتی که در نوجوانی رخ میدهد، تغییر در ریتمهای شبانهروزی در این دوره است و بیشتر نوجوانان که قبلاً ویژگیهای تیپ صبحگاهی را داشتند، به سمت تیپ شامگاهی میروند [
10]. نوجوانان اغلب مایل به فعالیتهای شبانه هستند که این خود با خواب آنها تداخل پیدا میکند [
12 ،
11]. نوجوانان به دیرخوابیدن، خواب کوتاه، الگوی نامنظم خواب، کیفیت نامطلوب خواب و بهداشت ناکافی خواب معروف هستند. در نوجوانان به طور چشمگیری مشکلات مربوط به خواب شیوع دارد [
14 ،
13]. طول کافی خواب و کیفیت خوب خواب برای سلامتی حیاتی است [
15] و بر عملکرد روزانه تأثیر میگذارد. در حقیقت خواب ناکافی در نوجوانان به اختلالات در طول روز منجر میشود و در نتیجه باعث پرخاشگری و رفتارهای ضداجتماعی [
17 ،
16]، اختلالات شایع روانی [
18] و ضعف در پیشرفت تحصیلی میشود [
19].
از جنبههای اساسی عملکرد انطباقی انسان، توانایی کنترل فکر و عمل در پاسخ به اهداف است که کارکردهای اجرایی نامیده میشود [
21 ،
20]. کارکردهای اجرایی، کارکردهای ذهنی مبتنی بر ساختارهای مغزی هستند که با فرایندهای روانشناختی مرتبط هستند [
23 ،
22]. کارکردهای اجرایی را میتوان فرایندهای مسئول کمک، هدایت و مدیریتِ شناخت و هیجان و رفتار و امکان دستیابی به اهداف روزمره تعریف کرد که شامل تواناییهایی مانند برنامهریزی، مهار (بازداری)، سازماندهی و انعطافپذیری ذهنی و تغییر میشود [
26-
24]. دستیابی به چنین تواناییهای پیچیدهای به نوجوانان امکان میدهد تا اعمال و افکار خود را کنترل کنند. همچنین انسجام آنها را با اهداف درونیشان ایجاد میکند [
27]. مشکل در کارکردهای اجرایی میتواند نوجوانان را در معرض خطر ناسازگاریهای رفتاری قرار دهد [
24]. مشاهده شده است که تغییرات در تیپ زمانی نوجوانان، باعث ناهماهنگی و انطباقنداشتن با شرایط مدرسه میشود و کارکردهای اجرایی را در بخشی از فعالیتهای مرتبط با عملکرد تحصیلی تحت تأثیر قرار میدهد [
28].
دوره نوجوانی که با تغییرات جسمانی، روانشناختی و اجتماعی گسترده همراه است، به دلیل خودمحوری و درک صحیح نداشتن نوجوان از رفتارهای خود، مرحله مهمی برای شروع رفتارهای پرخطر محسوب می شود [
30 ،
29] و این خطرپذیری احتمال وقوع پیامدهای منفی، ناخوشایند و آسیبزای جسمانی، روانی و اجتماعی را برای نوجوانان افزایش میدهد [
31]. انجام این رفتارها از ابتدای نوجوانی تا میانه آن افزایش مییابد و در اواخر نوجوانی شدیداً افت میکند [
32]. بررسی رفتارهای پرخطر از حیث نتایجی که برای زندگی، سلامتی و رشد روانی و اجتماعی نوجوان به همراه میآورد، اهمیت دارد؛ از قبیل بیماریهای روحی و روانی مانند افسردگی، ناخوشی و حتی مرگ [
33]، ایدز و بیماریهای جنسی [
34]، ترک تحصیل، فرار از مدرسه، عدم موفقیت تحصیلی و شغلی [
35] و درگیری در جرایم مختلف.
مصرف مواد مخدر، خشونت و رفتارهای جنسی عامل بسیاری از مرگومیرهای سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی است [
36]. بسیاری از رفتارهای پرخطر از قبیل مصرف سیگار، الکل، مواد مخدر و روابط جنسی پرخطر قبل از 18 سالگی اتفاق میافتد [
37]. تحقیقات نشان داده است که تیپهای زمانی صبحگاهی در مقایسه با تیپهای شامگاهی سطوح پایینتری از تکانشگری [
38]، هیجانخواهی [
39] و سطوح بالاتر اجتناب از آسیب دارند [
38]. همچنین تیپ های صبحگاهی به احتمال زیاد آیندهنگر هستند و به عواقب رفتار خود در آینده آگاهی بیشتری دارند، در حالی که تیپ شامگاهی خودکنترلی کمتری دارند [
40].
یکی از عواملی که پژوهشگران حوزه آموزشوپرورش در علتیابی پیشرفت تحصیلی بیشتر به آن توجه کردهاند، انگیزه تحصیلی است [
41]. «انگیزش» از مفاهیم رایج در مسائل آموزشی است. وقتی در نظام آموزشی مشکلاتی همچون افت تحصیلی رخ میدهد، از انگیزه یادگیرنده به عنوان یکی از عوامل مهم آن یاد میشود [
42]. مدت و کیفیت خواب که با ریتمهای شبانهروزی مرتبط است، ممکن است بر موفقیت تحصیلی افراد تأثیر بگذارد [
43]. افراد تیپ شامگاهی دیرتر میخوابند، در بیدارشدن در صبح مشکل بیشتری دارند، کماشتها هستند و با انگیزه کم به مدرسه میروند [
46-
44]. این واقعیت ممکن است عملکرد تحصیلی تیپ شامگاهی را تحت تأثیر قرار دهد [
47].
مطالب مذکور نشاندهنده اهمیت ریتمهای شبانهروزی در عملکردهای مختلف در اوایل نوجوانی است. با وجود اهمیت موضوع در دوره نوجوانی، در ایران پژوهشی درباره ریتمهای شبانهروزی صورت نگرفته است و بیشتر پژوهشها در خصوص تیپهای شبانهروزی بیشتر در زمینه مشاغل شیفتی است. در حالی که در چند سال اخیر پژوهشهای مرتبط با تیپهای زمانی به دوره نوجوانی پرداخته شده است و کمتر به عنوان یک شاخص مهم روانشناختی در دوره نوجوانی بررسی شده است. افت انگیزه تحصیلی و بروز رفتارهای پرخطر دو مشکل شایع در این دوره سنی است. همچنین درباره کارکردهای اجرایی نیز در کشور پژوهشی انجام نشده است. این پژوهش به دنبال بررسی این مسئله است که آیا بین کارکردهای اجرایی، رفتارهای پرخطر و انگیزه تحصیلی در تیپهای زمانی صبحگاهیشامگاهی تفاوت معناداری وجود دارد یا نه؟
روش
جامعه و نمونه
طرح پژوهش حاضر از نوع مقایسهای بود و جامعه آماری آن را تمامی دانشآموزان دوره متوسطه سال دوم مشغول به تحصیل در سال 95-94 شهر اصفهان تشکیل میدادند. نمونهگیری-به شیوه نمونهگیری در دسترس- در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول 320 نفر دانش آموز دختر و پسر که در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل در هشت مدرسه ناحیه 3 اصفهان بودند و موافق شرکت در پژوهش بودند، انتخاب شدند. از آنها خواسته شد به پرسشنامه صبحگاهیشامگاهی هورن و استبرگ پاسخ دهند که با توجه به ملاکهای ورود و خروج، یک نفر به علت بیماری صرع از پژوهش حذف شد.
در مرحله دوم دانشآموزانی که در طبقه معتدل قرار گرفتند (نمره بین 58-41)، از پژوهش حذف شدند و 106 نفرکه در تیپزمانی صبحگاهی (نمره بین 86-59) و طبقه شامگاهی (نمره بین 41-16) قرار داشتند، به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند.در انتخاب نمونه پژوهش این ملاکهای ورود و خروج در نظر گرفته شد: ملاکهای ورود: دانشآموزان دوره دوم متوسطه و ملاکهای خروج: پاسخندادن به پرسشنامهها و آزمون پژوهش و مبتلابودن به بیماری صرع (صرع لوب پیشانی در کارکردهای اجرایی مشکل ایجاد میکند. ملاک بررسی آن پاسخهای خودگزارشی دانشآموزان بود).
ابزار
پرسشنامه تیپزمانی صبحگاهیشامگاهی
هورن و استبرگ در سال 1976 پرسشنامه صبحگاهیشامگاهی را ساختند که از 19 گویه و 3 خردهمقیاس ترجیح بیداری (7 سؤال)، ترجیح خواب (4 سؤال) و ترجیح عملکرد بهینه (4 سؤال) تشکیل شده است که به منظور مشخصکردن ریختهای شبانهروزی افراد به کار میرود. در پژوهش رفاهر و همکاران، به منظور بررسی شواهد همگرا و واگرا برای متغیر ریختهای شبانهروزی از سه پرسشنامه معتبر افسردگی بک، سلامت عمومی و شادکامی آکسفورد استفاده شده است. با توجه به همبستگی بهدستآمده بین پرسشنامه صبحگاهیشامگاهی و سه پرسشنامه دیگر و همچنین تحلیل عاملی پرسشنامه اصلی، اعتبار سازه نسخه فارسی این پرسشنامه تأیید شد. ضمن اینکه ضریب آلفای کرونباخ 0/79 نیز برای آن حاصل شده است. با توجه به تحلیلهای آماری مناسب و نتایج حاصلشده، به نظر میآید نسخه فارسی پرسشنامه صبحگاهی شامگاهی اعتبار و پایایی مناسبی برای سنجش ریختهای شبانهروزی داشته باشد و ابزاری کارآمد در این زمینه محسوب شود. افراد را میتوان بر حسب نمرهشان به سه طبقه شامگاهی (41-16)، طبقه معتدل (58-42) و طبقه صبحگاهی(86-59) دستهبندی کرد [
48].
پرسشنامه مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی
این پرسشنامه 38 سؤال دارد و هدف آن سنجش میزان خطرپذیری در نوجوانان از ابعاد مختلف است؛ از جمله گرایش به مواد مخدر، گرایش به الکل،گرایش به سیگار، گرایش به خشونت، گرایش به رابطه و رفتار جنسی، گرایش به رابطه با جنس مخالف، گرایش به رانندگی خطرناک و غیره. در پژوهش محمدی و همکاران، روایی سازه این مقیاس ارزیابی شد. تحلیل عاملی اکتشافی با مؤلفههای اصلی نشان داد که این پرسشنامه مقیاسی هفتبعدی است که 84/64 درصد واریانس خطرپذیری را تبیین میکند. میزان آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 94% و برای خردهمقیاسهای آن در دامنه 0/93 تا 0/74 قرار داشت که بیانگر پایایی خوب این مقیاس است. حداقل امتیاز ممکن برای این پرسشنامه 38 و حداکثر 190 خواهد بود. نمره بین 38 تا 76، میزان خطرپذیری کم، نمره بین 76 تا 114، میزان خطرپذیری متوسط و نمره بیشتر از 114، میزان خطرپذیری زیاد است [
49].
پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی
پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی عبدخدایی در سال 1387 برگرفته از 8 نظریه انگیزش در آموزشو پرورش است: نیاز به پیشرفت، انتظار ارزش، هدفگرایی، انگیزش توانش، خودارزشی، خودکارآمدی اسنادی، انگیزش درونی، و انگیزش بیرونی. این پرسشنامه 53 سؤال دارد و بر روی نمونه 1122 نفری از دانشآموزان پسر شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه دبیرستانهای دولتی نواحی هفتگانه مشهد اعتباریابی و هنجاریابی شده است. پژوهش نیکبخت و همکاران، پایایی این پرسشنامه با آلفای کرونباخ 91% و با استفاده از بازآزمایی 88% به دست آمد. روایی ملاکی 33% به دست آمد. حداقل نمره این پرسشنامه 53 و حداکثر 212 است. نمره بین 53 تا 106، انگیزش تحصیلی کم، نمره بین 106 تا 132، انگیزش تحصیلی متوسط و نمره بیشتر از 132، انگیزش تحصیلی زیاد است [
50].
آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین
برگ و همکارانش در سال 1948 نسخه اولیه آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین را به وجود آوردند. سه نسخه از این آزمون وجود دارد. آزمون 48 کارتی ،64 کارتی و 128 کارتی. آزمونی که در ایران هنجاریابیشده است، آزمون 64 کارتی است. این آزمون سه معیار را ارزیابی میکند: الف) خطای درجاماندگی که برای ارزیابی پایداری اختلال درشکلگیری مفاهیم، سودبردن از تسهیل وانعطافپذیری شناختی استفاده میشود. این خطا وقتی رخ میدهد که با وجود دریافت بازخورد درباره غلطبودن روششان همچنان کارتها را به همان صورت قبلی ردیف میکنند. ب) تعداد طبقات تکمیلشده بعد از محاسبه تعداد کل مواردی که صحیح تکمیل شده، بازخورد داده میشود و میتواند استفاده از بازخورد خطاها را نشان دهد. ج) مجموع خطاها شامل مجموع خطای درجاماندگی و دیگر خطاهاست که ناتوانی در استفاده بازخوردها برای تغییر پیدرپی درطبقهبندی را نشان میدهد. همچنین این آزمون برای سنجش استدلال انتزاعی و توانایی سازگار کردن راهبردهای شناختی فرد با چالشهای محیطی طراحی شده است. بدین علت عقیده بر این است که آزمون ویسکانسین گسترهی پیچیدهای از کنشهای اجرایی را میسنجد که شامل برنامهریزی، سازماندهی، استدلال انتزاعی، شکلگیری مفهوم، حفظ قوانین شناختی، توانایی تغییر و بازداری پاسخهای تکانهای است. پایایی بین نمرهها را 0/94 وپایایی درونی نمرهها را 0/94 گزارش کردهاند [
51].
شیوه اجرا
ابتدا از دانشگاه محل تحصیل، مجوز لازم برای اداره آموزشوپرورش گرفته شد. پرسشنامهها داخل دفترچه واحدی تهیه و برای آن راهنمای هدف پژوهش وپاسخدهی اضافه شد. آزمون 64 کارتی دستهبندی کارتهای ویسکانسین از شرکت سینا خریداری شد. بر اساس ملاکهای ورود و خروج مطالعه، چارچوب نمونهگیری مشخص شد. از اواسط فروردین تا اواخر اردیبهشتماه نمونهگیری در دبیرستانهای پسرانه (سعدی، صافی دستجردی، صدر اصفهانی) و دبیرستانهای دخترانه (اندیشه، فرهنگ و ادب، حضرت زهرا (س)، سمیه، شهید سید ساعد هاشمی) از کسانی که مایل به شرکت در پژوهش بودند، گرفته شد. ابتدا پرسشنامهها به صورت گروهی توسط افراد کامل شد که چهار نفر از افراد نمونه مد نظر پرسشنامهها را به صورت کامل تکمیل نکردند و از پژوهش حذف شدند. سپس از هر فرد آزمون کارتهای ویسکانسین به صورت نرمافزار اجرا شد و بعد با توجه به نقطه برش آنهایی که در گروه صبحگاهی (نمره بین 86-59) و شامگاهی (نمره بین 41-16) بودند، بررسی شدند و آنهایی که در گروه معتدل (نمره بین 58-42) بودند، از پژوهش حذف شدند.
تحلیل آماری
با استفاده از نگارش 23 نرم افزار SPSS در دو قسمت آمارههای توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمارههای استباطی (آزمون یو-مان-ویتنی، آزمون مجذور خی و آزمون t مستقل) انجام شد.
یافتهها
تعدادی از ویژگیهای جمعیتشناختی نمونه پژوهش در دو جدول شماره 1 و 2 ارائه شده است. همچنین نتایج آزمون مجذور خی و t مستقل نشان میدهند بین متغیرهای جمعیت شناختی در دو گروه تفاوت معنادار وجود ندارد (0/05˃P) و بنابراین نیاز به کنترل آنها نبود. همچنین نتایج آزمون خی نشان میدهد که متغیرهای جمعیتشناختی مقولهای در دو گروه تفاوت معنادار ندارند (0/05˃P).
پیشفرضهای آماری
پیشفرض عادیبودن توزیع نمرات با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنف و پیشفرض تساوی واریانسها با آزمون لوین بررسی شد. نتایج آزمونها نشان داد که متغیرهای طبقات، کوششها ، کوشش الگوی اول، مواد مخدر، الکل، سیگار و رابطه جنسی عادی یا دارای واریانس برابر نیستند. بنابراین برای این متغیرها از آزمون غیرپارامتریک یو-من-ویتنی و برای دیگر متغیرها از آزمون t مستقل استفاده شد که در جدولهای شماره 3، 4 و 5 ارائه شده است.
نتایج جدول شماره 4 نشان میدهد که آماره z در متغیرهای مواد مخدر، الکل، سیگار و رابطه و رفتار جنسی در سطح 0/05≥P معنادار بوده است و بین نوجوانان دارای تیپهای صبحگاهیشامگاهی تفاوت معنادار وجود دارد. در دیگر متغیرها تفاوت معناداری مشاهده نمیشود. نتایج جدول شماره 5 نشان میدهد که آماره t در متغیرهای کارکردهای اجرایی شامل درجاماندگی و پاسخهای نادرست، ابعاد رفتارهای پرخطر انگیزه تحصیلی در سطح 0/05≥P معنادار بوده است و بین نوجوانان دارای تیپهای صبحگاهیشامگاهی تفاوت معنادار وجود دارد. در
دیگر متغیرها تفاوت معناداری مشاهده نمیشود.
بحث
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی، رفتارهای پرخطر و انگیزه تحصیلی بین نوجوانان با تیپهای زمانی صبحگاهی و شامگاهی اجرا شد. در ادامه، درباره نتایج بهدستآمده بحث میشود.
نتیجه بهدستآمده برای تیپهای زمانی و کارکردهای اجرایی نشان داد که بین ابعاد کارکردهای اجرایی (طبقات، پاسخهای درست، کوششها، دیگر خطاها، زمان، کوشش الگوی اول، پاسخهای سطح مفهومی، درصد پاسخهای سطح مفهومی و شکست در حفظ یک توالی) نوجوانان با تیپهای صبحگاهیشامگاهی تفاوت معنادار وجود ندارد و بین دیگر ابعاد کارکردهای اجرایی (درجاماندگی و پاسخهای نادرست) تفاوت معنادار وجود دارد. در واقع درجاماندگی و پاسخهای نادرست در نوجوانان تیپهای شامگاهی بیشتر است.
در خصوص تیپهای زمانی و متغیر کارکردهای اجرایی تحقیقات اندکی صورت گرفته است. هاهن و همکاران پژوهشی در خصوص کارکردهای اجرایی و تیپهای شبانهروزی انجام دادهاند. نتایج بهدستآمده این بود که اختلال کارکردهایی اجرایی حداقل در بخشی از فعالیتهای مدرسه، ممکن است از تطابقنداشتن بین خواسته مدرسه (شروع زود) و سرعت تغییرات ریتم شبانهروزی (تغییر به سمت شامگاهی) در طول انتقال به نوجوانی باشد. بنابراین کارکردهایی اجرایی ممکن است در مدرسه به احتمال زیاد در صبح به خطر بیفتد. نوجوانان آزمایششده در این پژوهش در زمان مطلوب روز در مقایسه با آنهایی که در زمان نامطلوب آزمایش شدهاند، اجرای بهتری داشتند. محققان کارکردهای متفاوتی برای خواب برشمردهاند. وقتی افراد در حال خواب هستند، مغز آنها فعال است و فعالیتش برای همه کارکردهای بدن، مانند تقویت حافظه، یادگیری، رشد شناختی، سلامت روانی، عمکرد سیستم ایمنی و رشد و ترمیم جسمانی، لازم است. میتوان اینگونه عنوان کرد که خواب نقش مهمی در فعالیتهای روزانه افراد دارد.
با توجه به اینکه ریتمهای خواببیداری و فعالیتاستراحت افراد تیپ شامگاهی در مقایسه با افراد تیپ صبحگاهی با تأخیر است، افراد تیپ شامگاهی دیرتر به خواب میروند، صبح نیز دیرتر از خواب بیدار میشوند و کمبود خواب خود را جبران میکنند. اما درباره نوجوانان تیپ شامگاهی این کمبود خواب در طول مدرسه کمتر جبران میشود. آنها شب دیرتر به خواب میروند و در صبح نیز مجبور هستند زود از خواب بیدار شوند و همین موضوع باعث کیفیت نامطلوب خواب آنها در مقایسه با افراد تیپ صبحگاهی میشود. کیفیت نامطلوب خواب موجب خستگی روزانه، تمرکزنداشتن و اختلال در کارکردهای اجرایی و شناختی میشود. در خصوص این متغیر، با توجه به اینکه خطای درجاماندگی و پاسخهای نادرست افراد تیپ شامگاهی در مقایسه با افراد تیپ صبحگاهی بیشتر بوده است و این دو بعد مربوط میشود به توانایی حل مسئله، میتوان چنین تبیین کرد که توانایی حل مسأله در افراد تیپ شامگاهی کمتر از افراد تیپ صبحگاهی است.
نتیجه بهدستآمده برای تیپهای زمانی و رفتارهای پرخطر نشان داد که بین رفتارهای پرخطر و ابعاد رفتارهای پرخطر (مواد مخدر، الکل، سیگار، خشونت، رابطه و رفتار جنسی، رابطه با جنس مخالف و رانندگی خطرناک) نوجوانان با تیپهای صبحگاهیشامگاهی تفاوت معنادار وجود دارد و در واقع رفتارهای
پرخطر در نوجوانان تیپ شامگاهی بیشتر است. اینگونه میتوان تبیین کرد که تعدادی از رفتارهای پرخطر تحت تأثیر خواب و طول مدت خواب هستند [52]. در گزارشی از انجمن علمی روانشناسی دانشگاه لیدز (2008) نشان داده شد که افراد تیپ شامگاهی مصرف الکل، کافئین و نیکوتین بیشتری دارند که همه اینها نشان دهنده نیاز به خواب بیشتر در این افراد است. همچنین آنها گزارش دادند که خواب افراد تیپ شامگاهی در مقایسه با افراد تیپ صبحگاهی کیفیت کمتری دارد و در طول روز خوابآلودگی بیشتری نشان میدهند و این احتمالاً به خاطر شروع فعالیتهای معمول در جامعه است که با چرخه سیرکادین طبیعی افراد تیپ شامگاهی در تعارض است. مدتزمان خواب کوتاه و نامنظم به طور قابل توجهی با رفتارهای پرخطر همراه است و خواب طولانیمدت به طور قابل توجهی با همه رفتارهای پرخطر به جز خودکشی ، رفتارهای خشونتآمیز در مدرسه [53] و قلدری مرتبط است [54].
تحقیقات پایوا و همکاران نشان داد که استفاده بیش از حد از تلفن همراه، استفاده از کامپیوتر در طول روزهای هفته، امکانات اینترنت، استفاده از مواد مخدر، خشونت و روابط جنسی زودتر، به طور قابل توجهی در نوجوانان با خواب کمتر شیوع بیشتری دارد. همچنین تحقیقات دیگر نشان داده است که شخصیت انواع صبحگاهی نمایش سطوح پایینتری از تکانشگری، به ویژه تکانشگری ناکارآمد [
38]، هیجان خواهی [
39] و سطوح بالاتر اجتناب از آسیب نسبت به انواع شب دارند [
38]. انواع صبحگاهی به احتمال زیاد آیندهنگر هستند و در نتیجه به عواقب رفتار خود در آینده توجه میکنند، در حالی که انواع شب تمایل به لذتبردن در زمان کنونی دارند و بیشتر مشتاق به تجربه لذت فوری هستند [
40]. میتوان گفت که از آنجا که افراد تیپ شامگاهی در مقایسه با افراد تیپ صبحگاهی، در طول هفته و آخر هفتهها زمان خواب طولانیتر، چرتزدنهای بیشتر و مشکلات رفتاری و هیجانی بیشتری دارند، برای جبران و برطرفکردن خوابآلودگی به مصرف مواد مخدر، الکل و سیگار روی میآورند.
نتیجه بهدستآمده برای تیپهای زمانی و انگیزه تحصیلی نشان داد که بین انگیزه تحصیلی نوجوانان با تیپهای صبحگاهیشامگاهی تفاوت معنادار وجود دارد و در واقع انگیزه تحصیلی در نوجوانان تیپ صبحگاهی بیشتر است. یافتههای پژوهش حاضر با نتایج پژوهشهای پرکل و همکاران (2011)، هرزوم و همکاران (2014) و آندر و همکاران (2014) همخوانی دارد. بنابراین اینگونه میتوان تبیین کرد که مدت و کیفیت خواب که با ریتمهای شبانهروزی مرتبط است، ممکن است بر موفقیت تحصیلی افراد تأثیر بگذارد. بسیاری از برنامههای آموزشی رو در رو، در صبحگاهی شروع میشود و آزمونهای استاندارد معمولاً در صبحگاه برگزار میشود [
43]. اگر این موضوع امتیازی برای نوع صبحگاهی است، نوع شب تأثیر مخالف دارد، زیرا افراد نوع شامگاهی دیر میخوابند و در بیدارشدن در صبحگاه زود مشکل دارند. آنها نمیتوانند به اندازه کافی بخوابند، اشتهایشان را از دست میدهند،معمولاً صبحانه نمیخورند و با انگیزه و نگرش کم به مدرسه میروند [
46-
44]. این واقعیت ممکن است عملکرد امتحان یا مدرسه افراد نوع شامگاهی را تحت تأثیر قرار دهد [
47]. تحقیقات نشان داده است که تیپ شامگاهی ممکن است مشکلات آشکاری در مدرسه داشته باشند. مدرسه معمولاً در صبح شروع میشود، تیپ صبحگاهی از موقعیت فاز شبانهروزی خود بهرهمند میشود، در حالیکه از تیپ شامگاهی انتظار میرود در زمانیکه هنوز بدن آنها برای فعالیت آماده نیست، بیدار شوند [
55]. در نتیجه خواب آلودگی در تیپ شامگاهی بیشتر در ساعت 8 و 10 صبح و در زمان آزاد اتفاق میافتد. نوجوانان تیپ شامگاهی هنوز در این زمان خواب هستند [
56]. با توجه به زمان شروع مدرسه در صبح زود، نوجوانان تیپ شامگاهی اختلافی بین اجتماع و ریتم زیستی خود تجربه میکنند. در نتیجه در مقایسه با نوع صبحگاهی خواب کمتری در روزهای مدرسه دارند [
57].
نتیجهگیری
خواب ناکافی باعث کاهش توجه و افزایش مشکلات مربوط به مدرسه در دانشآموزان میشود [
58]. محرومیت از خواب ارتباط دقیقی با خواب آلودگی روزانه دارد که تیپ شامگاهی بیشتر از تیپ صبحگاهی رنج میبرد [
59]. از این رو جای تعجب نیست که ریتمهای شبانهروزی بر عملکرد مدرسه اثر میگذارد [
60]. تیپ صبحگاهی در مدرسه عملکرد بهتری دارند و در امتحانات نهایی مدرسه موفقیت بیشتری کسب میکنند [
61]. اما تیپ شامگاهی نمرات کمتری به دست میآورند و مشکلات بیشتری در ارتباط با مدرسه و با همچنین با پدر و مادر خود دارند [
62].در تبیین کلی این فرضیه میتوان اشاره کرد که خواب برای یادگیری و عملکرد تحصیلی نوجوانان بسیار مهم و حیاتی است و با توجه به اینکه افراد تیپ شامگاهی دیر به خواب میروند و زود از خواب بیدار میشوند، در روز دچار خواب آلودگی میشوند و این خواب آلودگی روزانه بر عملکرد تحصیلی آنها تأثیر میگذارد و عملکرد تحصیلی نامطلوب باعث کاهش انگیزه تحصیلی میشود.
یکی از مهمترین محدودیتهای این پژوهش کمبود منابع علمی قابل دسترس به فارسی و اندکبودن پژوهشهای انجامشده درباره تیپهای شبانهروزی نوجوانان داخل کشور بود. انجام پژوهشهایی درباره تیپهای زمانی نوجوانان و دیگر گروهها پیشنهاد میشود. همچنین پیشنهاد میشود در دورههای آموزشی، تیپهای شبانهروزی افراد در نظر گرفته شود و افراد تیپ صبحگاهی در کلاسهای صبح و افراد تیپ شامگاهی در کلاسهای بعدازظهر شرکت کنند تا از دورههای آموزشی استفاده بهینه شود.یکی از محدودیت های دیگر این پژوهش این بود که امکان ارزیابی نمونه پژوهش در ساعات مختلف روز بر اساس تیپ زمانی وجود نداشت که پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی به این زمینه توجه شود.
سپاسگزاری
از استادان و همچنین تمامی دانشجویان شرکتکننده در این پژوهش کمال تشکر و قدردانی را داریم. این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد نویسنده اول با عنوان «مقایسه کارکردهای اجرایی، رفتارهای پرخطر و انگیزه تحصیلی بین نوجوانان با تیپهای زمانی صبحگاهی و شامگاهی» در رشته روانشناسی بالینی است. بنا به اظهار نویسنده مسئول مقاله، تعارض منافع و حمایت مالی از پژوهش وجود نداشته است.
References
[1]
Mecacci L, Righi S, Rocchetti G. Cognitive failures and circadian typology. Personality and Individual Differences. 2004; 37(1):107–13. doi: 10.1016/j.paid.2003.08.004
[2]
Caci H, Robert P, Boyer P. Novelty seekers and impulsive subjects are low in morningness. European Psychiatry. 2004; 19(2):79–84. doi: 10.1016/j.eurpsy.2003.09.007
[3]
Diaz-Morales, JF. (2007). Morning and evening type: Exploring their personality styles. Personality and Individual Differences. 43(4):769-778.
[4]
Ziaei M, Amiri S, Molavi H. [Relationship between score of circadian types and time of student reaction at morning and evening (Persian)]. Advances in Cognitive Science .2007; 9(2):47-53.
[5]
Cavallera GM, Giudici S. Morningness and eveningness personality: A survey in literature from 1995 up till 2006. Personality and Individual Differences. 2008; 44(1):3–21. doi: 10.1016/j.paid.2007.07.009
[6]
Tonetti L, Fabbri M, Natale V. Relationship between circadian typology and big fire personality domains. Chronobiology International. 2009; 26(2):337–47. doi: 10.1080/07420520902750995
[7]
Randler C, Frech D. Young people’s time-of-day preferences affect their school performance. Journal of Youth Studies. 2009; 12(6):653-67. doi: 10.1080/13676260902902697
[8]
Díaz-Morales JF, Pilar Sánchez-López M. Morningness-eveningness and anxiety among adults: A matter of sex/gender? Personality and Individual Differences. 2008; 44(6):1391–401. doi: 10.1016/j.paid.2007.12.007
[9]
Lalonde G, Henry M, Drouin-Germain A, Nolin P, Beauchamp MH. Assessment of executive function in adolescence: A comparison of traditional and virtual reality tools. Journal of Neuroscience Methods. 2013; 219(1):76–82. doi: 10.1016/j.jneumeth.2013.07.005
[10]
Goldstein D, Hahn CS, Hasher L, Wiprzycka UJ, Zelazo PD. Time of day, intellectual performance, and behavioral problems in Morning versus Evening type adolescents: Is there a synchrony effect? Personality and Individual Differences. 2007; 42(3):431–40. doi: 10.1016/j.paid.2006.07.008
[11]
Arora T, Broglia E, Thomas GN, Taheri S. Associations between specific technologies and adolescent sleep quantity, sleep quality, and parasomnias. Sleep Medicine. 2014; 15(2):240–7. doi: 10.1016/j.sleep.2013.08.799
[12]
Demirhan E, Randler C, Horzum MB. Is problematic mobile phone use explained by chronotype and personality? Chronobiology International. 2016; 33(7):821–31. doi: 10.3109/07420528.2016.1171232
[13]
Diaz-Morales JF, Escribano C. [Consequences of adolescents evening preference on school achievement: A review (Spanish)]. Anales de Psicologia. 2014; 30(3):1096-1104.doi: 10.6018/analesps.30.3.167941
[14]
Russo PM, Bruni O, Lucidi F, Ferri R, Violani C. Sleep habits and circadian preference in Italian children and adolescents. Journal of Sleep Research. 2007; 16(2):163–9. doi: 10.1111/j.1365-2869.2007.00584.x
[15]
Jarrin DC, McGrath JJ, Drake CL. Beyond sleep duration: distinct sleep dimensions are associated with obesity in children and adolescents. International Journal of Obesity. 2013; 37(4):552–8. doi: 10.1038/ijo.2013.4
[16]
Schlarb AA, Sopp R, Ambiel D, Grünwald J. Chronotype-related differences in childhood and adolescent aggression and antisocial behavior – A review of the literature. Chronobiology International. 2013; 31(1):1–16. doi: 10.3109/07420528.2013.829846
[17]
Simor P, Zavecz Z, Pálosi V, Török C, Köteles F. The influence of sleep complaints on the association between chronotype and negative emotionality in young adults. Chronobiology International. 2014; 32(1):1–10. doi: 10.3109/07420528.2014.935786
[18]
Haregu A, Gelaye B, Pensuksan WC, Lohsoonthorn V, Lertmaharit S, Rattananupong T, et al.Circadian rhythm characteristics, poor sleep quality, daytime sleepiness and common psychiatric disorders among Thai college students. Asia-Pacific Psychiatry. 2014; 7(2):182–9. doi: 10.1111/appy.12127
[19]
Tonetti L, Natale V, Randler C. Association between circadian preference and academic achievement: A systematic review and meta-analysis. Chronobiology International. 2015; 32(6):792–801. doi: 10.3109/07420528.2015.1049271
[20]
Diamond A. Executive functions. Annual Review of Psychology. 2013; 64(1):135–68. doi: 10.1146/annurev-psych-113011-143750
[21]
Zelazo PD, Anderson JE, Richler J, Wallner-Allen K, Beaumont JL, Weintraub S. II. NIH toolbox cognition battery (cb): measuring executive function and attention. Monographs of the Society for Research in Child Development. 2013; 78(4):16–33. doi: 10.1111/mono.12032
[22]
Alizadeh H. [Neuro-cognitive executive functions related to developmental disorders (Persian)]. Advances in Cognitive Science. 2006; 8(4): 57-70.
[23]
Loftiz W Christopher. An ecological validity study of executive function measures in children with and without attention deficit hyperactivity disorder [PhD dissertation]. Gainesville, Florida: University of Florida; 2004.
[24]
Anderson T. Modes of interaction in distance education: Recent developments and research questions. In Moore M, editor. Handbook of Distance Education. 2012; Abingdon: Routledge.
[25]
Fuster JM. The pre frontal cortex. London: Academic Press; 2008.
[26]
Gioia GA, Isquith PK, Guy SC, Kenworthy L. Behavior rating inventory of executive function. Child Neuropsychology. 2000; 6(3):235-38. doi: 10.1076/chin.6.3.235.3152
[27]
Crone EA. Executive function in adolescence: Inferences from brain and behavior. Developmental Science. 2009; 12(6):825-30. doi: 10.1111/j.1467-7687.2009.00918.x
[28]
Hahn C, Cowell JM, Wiprzycka UJ, Goldstein D, Ralph M, Hasher L, et al. Circadian rhythms in executive function during the transition to adolescence: the effect of synchrony between chronotype and time of day. Developmental Science. 2012; 15(3):408–16. doi: 10.1111/j.1467-7687.2012.01137.x
[29]
Boyer TW. The development of risk-taking: A multi-perspective review. Developmental Review. 2006; 26(3):291-345. doi: 10.1016/j.dr.2006.05.002
[30]
Del Vecchio T, Oleary KD. Effectiveness of anger treatments for specific anger problem: A meta-analytic review. Clinical Psychology Review. 2004; 24(1):15-34. doi: 10.1016/j.cpr.2003.09.006
[31]
Doran N, Luczak SE, Bekman N, Koutsenok I, Brown SA. Adolescent substance use and aggression: A review. Criminal Justice and Behavior. 2012; 39(6):748-69. doi: 10.1177/0093854812437022
[32]
Gans J, Blyth D, Elster A, Gaveras LL. Americans adolescents: How healthy are they? (Vol. 1). Chicago, Illinois: American Medical Association; 1990.
[33]
Irwin CE. Adolescence and risk taking: How are they related? In: Bell NJ, Bell RW. Adolescent Risk Taking. Thousand Oaks, California: Sage Publication; 1993.
[34]
Marquez MPN, Galbon NT. Getting hotter, going wilder? Changes in sexual risk taking behavior. Paper presented at: The 7th International Conference on Philippine Studies. 16-19 June 2004; Lieden, Netherlands.
[35]
Jesser R. Risk behavior in adolescence: A Psychosocial framework for understanding and action. In: Rogers DE, Ginzberg E, editor. Adolescents At Risk: Medical And Social Perspectives. Boulder, Colorado: Westview Press; 1992.
[36]
Lindberg LD, Boggess S, Williams S. Multiple threat: The co occurrence of teen health risk behaviors. Washington, D.C.: The Urban Institute; 2000.
[37]
Bergman M, Scott I. Young adolescents well being and health risk behaviors: Gender and socioeconomic differences. Journal of Adolescence. 2001; 24(2):183-97. doi: 10.1006/jado.2001.0378
[38]
Adan A, Natale V, Caci H, Part, G. Relationship between circadian typology and functional and dysfunctional impulsivity. Chronobiology International. 2010; 27(3):606-19. doi: 10.3109/07420521003663827
[39]
Tonetti L, Adan A, Caci H, De Pascalis V, febbri M, & Natale V. Morningness-eveningness preference and sensation seeking. European Psychiatry. 2010; 25(2):111-15. doi: 10.1016/j.eurpsy.2009.09.007
[40]
Stolarski M, Ledzinshka M, Matthews G. Morning is tomorrow is today: Relationships between chronotype and time perspective. Biological Rhythm Research. 2012; 44(2):181-96. doi: 10.1080/09291016.2012.656248
[41]
Bentham S. Psychology and Education (Routledge Modular Psychology). Abingdon: Routledge; 2002.
[42]
Sitpec Debrom, S. Motivation for Learning [R. Hassanzadeh, N. Amooie, Persian Trans]. Mashhad: Donyaye Pajooesh; 2001.
[43]
Besoluk S. Morningness-eveningness perferences and university entyance examination scores of high school student. Personality and Individual Differences. 2001; 50(2):248-52. doi: 10.1016/j.paid.2010.09.038
[44]
Jovanovski D, Bassili JN. The relationship between morningness-eveningness preference and online learning. Biological Rhythm Research. 2007; 38(5):355-65. doi: 10.1080/09291010600950149
[45]
Martin PY, Marrington S. Morningness-eveningness orientation, optimal time-of-day and attitude change: Evidence for the systematic processing of a persuasive communication. Personality and Individual Differences. 2005; 39(2):367-77. doi: 10.1016/j.paid.2005.01.021
[46]
Randler C, Frech D. Correlation between morningness–eveningness and final school leaving exams. Biological Rhythm Research. 2006; 37(3):233–39. doi: 10.1080/09291010600645780
[47]
Boschloo A, Ouwehand C, Dekker S, Lee N, De Groot R, krabbendam L, et al. The relation between breafart skipping and school performance in adolescents. Mind, Brain, and Education. 2012; 6(2):81-88. doi: 10.1111/j.1751-228x.2012.01138.x
[48]
Rahafar A, sadeghi jujilee M, Sadeghpour A, Mirzaei S. Surveying Psychometric Features of Persian Version of Morning-Eventide Questionnaire (Persian)]. Daneshvar Raftar. 2013; 2(8):109-122.
[49]
Zadeh Mohammadi A, Ahmadabadi Z, Heidari M. [Construction and assessment of psychometric features of Iranian adolescents risk-taking scale (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry & Clinical Psychology . 2011; 17(3):218-25.
[50]
Nikbakht A, Abdekhodaee M, Hasanabadi H. [Effectiveness of reality therapy group counseling program on academic motivation and procrastination (Persian)]. Research in Clinical Psychology and Counselings. 2014; 3(2):81-94. doi: 10.22067/ijap.v3i2.15434
[51]
Shahgholian M, Azadfalah P, Ashtiani A, Khodadadi M. [Design of the Wisconsin Card Sorting Test (wcst) computerized version: theoretical fundamental, developing and psychometrics characteristics (Persian)]. Studies of Clinical Psychology. 2011; 1(4):110-133.
[52]
Padez C, Mourao I, Moreira P, Rosado V. Long sleep duration and childhood overweight/obesity and body fat. American Journal of Human Biology. 2009; 21(3):371–6. doi: 10.1002/ajhb.20884
[53]
Hildenbrand AK, Daly BP, Nicholls E, Brooks-Holliday S, Kloss JD. Increased risk for school violence-related behaviors among adolescents with insufficient sleep. Journal of School Health. 2013; 83(6):408-14. doi: 10.1111/josh.12044
[54]
Tochigi M, Nishida A, Shimodera S, Oshima N, Inoue K, Okazaki Y, et al. Irregular bedtime and nocturnal cellular phone usage as risk factors for being involved in bullying: A cross-sectional survey of Japanese adolescents. PLoS ONE. 2012; 7(9):e45736. doi: 10.1371/journal.pone.0045736
[55]
Dahl RE, Lewin DS. Pathways to adolescent health sleep regulation and behavior. Journal of Adolescent Health. 2002; 31(6):175–84. doi: 10.1016/s1054-139x(02)00506-2
[56]
Andrade MMM, Beneditosilva AA, Domenice S, Arnhold, IJP, Mennabarreto L. Sleep characteristics of adolescents: A longitudinal study. Journal of Adolescent Health. 1993; 14(5):401–6. doi: 10.1016/s1054-139x(08)80016-x
[57]
Tzischinsky O, Shochat T. Eveningness, sleep patterns, daytime functioning, and quality of life in Israeli adolescents. Chronobiology International. 2011; 28(4):338–43. doi: 10.3109/07420528.2011.560698
[58]
Fallone G, Acebo C, Seifer R, Carskadon MA. Experimental Restriction of Sleep Opportunity in Children: Effects on Teacher Ratings. Sleep. 2005; 28(12):1561–7. doi: 10.1093/sleep/28.12.1561
[59]
Russo PM, Bruni O, Lucidi F, Ferri R, Violani C. Sleep habits and circadian preference in Italian children and adolescents. Journal of Sleep Research. 2007; 16(2):163–9. doi: 10.1111/j.1365-2869.2007.00584.x
[60]
Giannotti F, Cortesi F, Sebastiani T, Ottaviano S. Circadian preference, sleep and daytime behaviour in adolescence. Journal of Sleep Research. 2002; 11(3):191–9. doi: 10.1046/j.1365-2869.2002.00302.x
[61]
Randler C, Frech D. Correlation between morningness – eveningness and final school leaving exams. Biological Rhythm Research. 2006; 37(3):233–9. doi: 10.1080/09291010600645780
[62]
Vollmer C, Schaal S, Hummel E, Randler C. Association among schoolrelated, parental and self-related problems and morningness–eveningness in adolescents. Stress and health. 2011; 27(5):413–9. doi: 10.1002/smi.1393