مقدمه
توانایی تنظیم هیجانها وظیفه رشدی مهمی برای حفظ تعادل درونی افراد و ارتباط سازگار و ارتقای سلامت روان است
[1]. مفهومسازیهای زیادی از تنظیم هیجان ارائه شده است. برخی از مفهومسازیها درباره تنظیم هیجان، بر کنترل تجربههای هیجانی و تظاهر به آن بهویژه در کنترل هیجانات منفی و همچنین کاهش برانگیختگی هیجانی تأکید میکنند
[2]. برعکس، برخی دیگر بر ماهیت کارکردی هیجانها در تنظیم هیجان تأکید و بیان میکنند که تنظیم هیجانی مترادف کنترل هیجان نیست؛ بنابراین ضرورتاً دربرگیرنده کاهش فوری عواطف منفی نیست. رویکردهای اخیر بیان میکنند که نقص در توانایی تجربه دامنه کامل هیجانات و تمایز قائلشدن و پاسخگویی سریع به آنها، ممکن است صرفاً ناهنجاری در توانایی فرونشاندن و تنظیم هیجانات منفی قوی باشد
[3]. برخی از محققان مطرح کردند که تنظیم هیجان سازگارانه شامل بررسی و ارزیابی تجربه هیجانی و اصلاح آن است؛ آنها بر اهمیت هشیاری و فهم و درک هیجانات نیز تأکید کردهاند
[4]. بنابراین تنظیم هیجان به توانایی فهم هیجانات، تعدیل تجربه هیجانی و ابراز هیجان اشاره دارد
[4].
طبق مدل تنظیم هیجان گراس، تنظیم هیجان شامل همه راهبردهای آگاهانه و غیرآگاهانه میشود که برای افزایش، حفظ و کاهش مؤلفههای هیجانی، رفتاری و شناختی یک پاسخ هیجانی به کار برده میشود. همچنین آموزش تنظیم هیجان شامل کاهش و کنترل هیجانات منفی و نحوه استفاده مثبت از هیجانات است
[5].
گراس
[6] در خلاصه جدیدی که از رویکردش ارائه کرده است، نشان میدهد که چگونه راهبردهای مختلف تنظیم هیجان میتوانند در مراحل مختلفی از یک واکنش هیجانی به کار گرفته شوند. حتی قبل از اینکه یک هیجان آغاز شود، با آگاهی از اینکه آن یک موقعیت هیجانی است، میتوان از آن اجتناب کرد یا هنگامیکه هیجان آغاز شد، میتوان از طریق بازداری از ابراز هیجان، آن را متوقف کرد و یا پیامدهای ابراز یا عدم ابراز یک هیجان را تغییر داد. در رویکرد بانفوذ گراس، هیجان به مجموعهای از مراحل زمانی تقسیم میشود که در هر یک از این مراحل، امکان بهکارگیری راهبردهای مختلف وجود دارد
[7].
فیلیپس و پاور
[8] رویکردی کلنگر به تنظیم هیجان دارند و معتقدند افراد تمایل دارند تمامی جنبههای یک هیجان را به شیوهای یکسان تنظیم کنند. در این رویکرد نخست این موضوع در نظر گرفته میشود که چون بیشتر هیجانها در بافتی بینفردی به وجود میآیند و تجربه میشوند، بسیاری از راهبردهای تنظیم هیجان علاوه بر راهبردهای درون فردی آشناتر، بینفردی نیز هستند. نمونههایی از راهبردهای تنظیم هیجان درونی شامل بازداری تجربه هیجان و نشخوارکردن درباره هیجان است، بهطوریکه هیجان برای مدتزمان بیشتری ادامه مییابد. راهبردهای تنظیم هیجان میتوانند در مراحل مختلفی از یک واکنش هیجانی به کار گرفته شوند. بنابراین یکی از ابعاد مهمی که در راستای تنظیم هیجانی باید در نظر گرفته شود، درونی و بیرونی بودن راهبردهاست. این تمایز بهخوبی با تمایز بین اختلالات درونیسازی (اختلالات افسردگی) و بیرونیسازی (اختلالات سلوک) در کودکان و نوجوانان هماهنگ است.
بُعد دیگری که بر اساس آن میتوان تنظیم هیجان را دستهبندی کرد، «کارآمدی» و «ناکارآمدی» راهبردهاست. در اینجا موضوع مهم، انعطافپذیری در استفاده از راهبردهاست. از اینرو مهارتهای فراهیجانی میتوانند به ما کمک کنند تا به صورت مناسب بین راهبردهای تنظیم هیجان جابهجا شویم. مهارتهای فراهیجانی شامل چهار سیستم است که عبارتند از: 1. سیستم قیاسی: سیستمهای حرکتی و حسی سطح پایین سیستم قیاسی را تشکیل میدهند. این مهارتهای فراهیجانی نشاندهنده آگاهی شخص از واکنشهای حسی درونی است که نشاندهنده هیجان، آگاهی از تظاهرات چهرهای، علائم رفتاری و فیزیولوژیکی است که حالات هیجانی را منعکس میکند؛ 2. سیستم پیوندی: این سیستم خودکار و بدون تلاش و خارج از حیطه آگاهی عمل میکند و شامل نقاط شروع ذاتی برای هیجان و سیستمهای دیگری است که در طول زمان بر اساس سازوکارهای یادگیری تداعی شکل میگیرند؛ 3. سیستم گزارهای: این سیستم مستقیماً باعث ایجاد هیجان نمیشود، بلکه از طریق سیستم مدل طرحوارهای و یا از مسیر پیوندی موجب تولید هیجان میشود. این سیستم به نگرش ناآشکار در برابر نگرش آشکار اشاره دارد؛ 4. سیستم مدل طرحوارهای: سیستم سطح بالایی است که در آن مدلهای پویا و دائماً در حال تغییر خود و جهان ساخته شده است و موجب کنترل اجرایی کلی میشود. این سیستم آشکارترین سیستمی است که در آن مهارتهای فراهیجانی مشاهده میشود
[9].
بر اساس نظریه فیلیپس و پاور، رویکردهای تنظیم هیجان ناکارآمد در بُعد درونی و بیرونی منجر به پریشانی هیجانی میشود و بر عملکرد فرد تأثیر منفی میگذارد
[9]. پریشانی هیجانی نوعی وضعیت روانی منفی است که درنتیجه شکست فرایندهای انطباقی و مقابلهای برای حفظ هموستازی روانشناختی و فیزیولوژیک در ارگانیسم ایجاد میشود
[10]. همچنین استفاده از رویکردهای تنظیم هیجان ناکارآمد و عدم نظمبخشی هیجانی در زمینه هیجانهای آشفتهساز و دردسرساز منجر به پریشانی هیجانی میشود
[11]. علاوه بر مهارتهای فراهیجانی، از دیگر عوامل تأثیرگذار بر تنظیم هیجان و به دنبال آن پریشانی هیجانی میتوان به شناخت و فراشناخت اشاره کرد. بسیاری از نظریات شناختی به نقش پررنگ هیجانات در تحول و تداوم اختلالات روانی پی بردهاند، بهطوریکه بسیاری از آنها هیجانات را همتراز با شناختارها در ایجاد اختلالات روانی میدانند و به سمت مدلهای شناختیهیجانی حرکت کردهاند
[12].
بنیان شناخت، طرحوارهها هستند. فراشناخت، دانش یا فرایندی شناختی است که در ارزیابی، بازبینی یا کنترل شناخت مشارکت دارد و عملکرد شناختی را تنظیم میکند
[13]. مدلهای فراشناختی هیجانات نیز بیانگر این هستند که هیجانات رویدادهایی تجربهای هستند که افراد مختلف به آنها پاسخهای متفاوتی میدهند
[14].
تنظیم هیجان عامل مهمی در تعیین بهزیستی و عملکرد موفقیتآمیز در نظر گرفته شده است و میتواند به ظرفیت افراد برای کارکردن، ارتباط با دیگران و لذت بردن از فرصتها کمک کند یا آن را مختل سازد
[15]. در بزرگسالان بینظمیهای هیجانی با مشکلات بالینی شامل اختلالات اضطرابی و خلقی، پرخوری و سوءاستفاده از الکل پیوند خورده است
[16]. در دامنه بهنجار عملکرد، تنظیم هیجان ضعیف همراه با سطوح بالای هیجان منفی، پیشبینیکننده کفایت اجتماعی کمتر و همچنین پذیرش و علاقه کمتر از سوی همسالان است
[17]. تنظیم هیجان به شیوه سازگارانه با اعتماد به نفس و تعاملات اجتماعی، افزایش در فراوانی هیجانهای مثبت، مقابله مؤثر در مواجهه با موقعیتهای پراسترس و حتی گسترش فعالیتهای ممکن در پاسخ به موقعیتهای اجتماعی ارتباط دارد
[18].
با توجه به تحقیقات انجامشده در داخل و خارج از کشور در خصوص اهمیت هیجانها در زمینهسازی، تداوم، مقاومت در درمان، کیفیت رابطه درمانی و نوع مداخلات انتخابی، پژوهش حاضر سعی دارد مشکلات تنظیم هیجان و پریشانی هیجانی را شناسایی کند تا زمینهساز بهکارگیری روشهای درمانی مناسب و اثربخش برای افزایش کارایی مداخلات درمانی، جلوگیری از عود اختلال، مقاومت در درمان و شکست در رابطه درمانی باشد و در فرمولبندی مشکلات زمینهای و طرحریزی روش درمان مفید واقع شود. این پژوهش بر آن است مؤلفههای شناختی، فراشناختی و فراهیجانی مرتبط با پریشانی هیجانی را شناسایی کند. با مشخصشدن میزان همبستگی هر عامل با پریشانی هیجانی و ارائه آن در مدل رگرسیون میتوان به دید روشنتری نسبت به عوامل دخیل در پریشانی هیجانی دست یافت و به دنبال آن، از این یافتهها در درمان مشکلات تنظیم هیجانی بهره برد. پژوهش حاضر سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا متغیرهای طرحوارههای هیجانی، طرحوارههای ناسازگار اولیه، فراشناخت، تعهد و پذیرش و توجهآگاهی میتوانند پریشانی هیجانی دانشجویان را پیشبینی کنند.
ازآنجاییکه هیجان و شناخت و رفتار با یکدیگر در ارتباطاند و اختلال در هریک از موارد دیگر مشکلاتی ایجاد میکند و همچنین پریشانی هیجانی در بسیاری از اختلالات یافت میشود، انتخاب جمعیت بالینی خاص کار را محدودتر و دشوار کرده است. بنابراین استفاده از جمعیت غیربالینی به فهم آسیبشناختی پریشانی هیجانی و سبکهای ناکارآمد تنظیم هیجانی کمک بسیاری میکند.
روش
پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان علوم پزشکی ایران در سال تحصیلی 1394-1393 است. در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑﻪ اﻳﻦ ﺻﻮرت ﻛﻪ از ﺑﻴﻦ دانشکدههای داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷﻜﻲ ایران، ﭼﻬﺎر دانشکده ﭘﺰﺷﻜﻲ، ﭘﺮﺳﺘﺎری و ﻣﺎﻣـﺎﻳﻲ، توانبخشی و بهداشت به طور ﺗﺼﺎدﻓﻲ اﻧﺘﺨـﺎب ﺷـﺪﻧﺪ. در ﻫـﺮ داﻧﺸـﻜﺪه ﺑـﻪ ﻧﺴـﺒﺖ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن در ﻫﺮﻳﻚ از ﻣﻘﺎﻃﻊ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ، ﭼﻨﺪ ﻛﻼس به صورت ﺗﺼﺎدﻓﻲ انتخاب و ﺳﭙﺲ پرسشنامهها به صورت ﺗﺼﺎدﻓﻲ در ﻣﻴﺎن داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﺗﻮزﻳﻊ ﺷﺪ. از میان شرکتکنندگان، 223 نفر (5/57 درصد) مرد و 165 نفر (42/5 درصد) زن بودند. میانگین سنی آنها 57/22 و کمینه سن شرکتکنندگان 18 سال و بیشینه سن آنها 32 سال بود. در تحلیلهای رﮔﺮﺳﻴﻮن ﺑﻪ ازای ﻫﺮ ﻣﺘﻐﻴﺮ پیشبین باید 10 نفر نمونه وجود داشته باشد
[19]. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ، ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ باید حداقل 370 نفر باشد. با درنظرگرفتن حجم جامعه و نرخ ریزش، از 400 نفر برای شرکت در پژوهش استفاده شد.
متغیرهای مطالعهشده عبارت بودند از: 1) پریشانی هیجانی: استفاده از رویکردهای تنظیم هیجان ناکارآمد و عدم نظمبخشی هیجانی در زمینه هیجانهای آشفتهساز و دردسرساز
[11]؛ 2) طرحوارههای هیجانی: باورهای متفاوتی که افراد در خصوص هیجانهای دردناک از نظر توانایی بیان آنها، اعتبار، پذیرفتن، کاربرد جهت رشد شخصی، موقتیبودن، خطرناکنبودن، همگانی و قابلفهم بودن و شرمآور نبودن دارند
[20]؛ 3) طرحوارههای ناسازگار اولیه: الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیبرسان یا خودویرانگری که شکلگیری آنها از دورههای اولیه رشد فرد آغاز میشود و در طول زندگی فرد تکرار میشود
[21]؛ 4) فراشناخت: دانش یا فرایندی شناختی که در ارزیابی، بازبینی یا کنترل شناخت مشارکت دارد و عملکرد شناختی را تنظیم میکند
[13]؛ 5) توجهآگاهی: آگاهبودن از افکار، رفتار، هیجانات و احساسات که شکل خاصی از توجه محسوب میشود
[22]؛ و 6) تعهد و پذیرش: به اجتناب تجربی اشاره دارد که به ارزیابیهای منفی افراطی از احساسات و افکار خصوصی ناخواسته و عدم تمایل به تجربهکردن این رویدادها و تلاش عمده برای کنترل یا فرار از آنها اطلاق میشود
[23].
ابزار پژوهش
برای گردآوری دادهها پرسشنامههای زیر به کار برده شد:
پرسشنامه تنظیم هیجان (ERS)
پرسشنامه 21 سؤالی که فیلیپس و پاور
[9] تنظیم کردهاند و روی یک مقیاس از 1 تا 5 نمرهگذاری میشود. این پرسشنامه راهکارهای کارآمد و ناکارآمد تنظیم هیجان بیرونی و درونی را مشخص میکند. همسانی درونی هر عامل تنظیم هیجان با استفاده از آلفای کرونباخ به دست آمد که عبارتند از: آلفای کرونباخ تنظیم هیجانی درونی کارآمد 76/0، آلفای کرونباخ تنظیم هیجانی درونی ناکارآمد 72/0، آلفای کرونباخ تنظیم هیجانی بیرونی کارآمد 66/0 و آلفای کرونباخ تنظیم هیجانی بیرونی ناکارآمد 76/0. همسانی درونی کل مقیاس 7/0 برآورد شد
[9]. همبستگی بالای مقیاسهای این پرسشنامه نشاندهنده این است که اعتبار قابل قبولی دارد. همچنین برای بررسی همسانی درونی و پایایی آزمون به منظور استفاده از این ابزار در پژوهش حاضر از یک نمونه 30 نفری استفاده شد. انجام آزمون و بازآزمون به فاصله دو هفته نشان داد بین دو اجرا همبستگی 82/0 وجود دارد و در سطح 001/0 معنادار است. همسانی درونی گویهها نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ محاسبه و مشخص شد آزمون همسانی درونی قابل قبولی (72/0=α) دارد.
پرسشنامه طرحوارههای هیجانی لیهی ( LESS)
لیهی
[20] پرسشنامه طرحوارههای هیجانی را بر مبنای مدل طرحوارههای هیجانی به صورت مقیاس خودگزارشی تهیه کرد. از این پرسشنامه میتوان برای شناسایی طرحوارههای هیجانی استفاده کرد. این مقیاس 50 گویه دارد که در طیف شش نمرهای لیکرت (کاملاً غلط، تقریباً غلط، بیشتر غلط است تا درست، بیشتر درست است تا غلط، تقریباً درست و کاملاً درست) نمرهگذاری شده است و 14 زیرمقیاس دارد که عبارتند از: تأیید، قابلیت درک، گناه، سادهاندیشی درباره هیجان، ارزشهای بالاتر، کنترل، بیحسی، منطقی، مدتزمان، توافق، پذیرش احساسات، اندیشناکی، بیان احساسات و سرزنش. در پژوهش لیهی
[20] مشخص شد بیشتر ابعاد چهاردهگانه این مقیاس با اضطراب و افسردگی همبستگی معنیداری دارند. همبستگی بین ابعاد این پرسشنامه نشان داد این مقیاس اعتبار قابل قبولی دارد. برای استفاده از این مقیاس در ایران، از روش ترجمه مضاعف استفاده شد.
نتایج حاصل از بررسی پایایی نشان داد پایایی این مقیاس از طریق روش بازآزمایی در فاصله دو هفته برای کل مقیاس 78/0، و برای زیرمقیاسها در دامنه بین 56/0 تا 71/0 به دست آمد. همچنین ضریب همسانی درونی مقیاس با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 82/0 و برای زیر مقیاسها در دامنه 59/0 تا 73/0 به دست آمد. نتایج بهدستآمده از هر دو روش حاکی از پایایی قابلقبول این مقیاس است
[24].
فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره (SQ-SF)
پرسشنامه 75 آیتمی یانگ
[25] برای ارزیابی 15 طرحواره ناسازگار اولیه ساخته شده است. این طرحوارهها عبارتند از: رهاشدگی/ بیثباتی، بیاعتمادی/ بدرفتاری، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، نقص/ شرم، محرومیت هیجانی، وابستگی/ بیکفایتی، آسیبپذیری نسبت به بیماری، خود تحولنایافته/ گرفتار، شکست، استحقاق/ بزرگمنشی، خودکنترلی ناکافی، اطاعت، فداکاری، بازداری هیجانی و معیارهای سرسختانه/ بیشانتقادی. سؤالها بر اساس مقیاس شش درجهای نمرهگذاری میشود (از 1 برای کاملاً نادرست تا 6 برای کاملاً درست). در این پرسشنامه هر پنج سؤال یک طرحواره را میسنجد. چنانچه میانگین هر خردهمقیاس بیشتر از 25 باشد، آن طرحواره ناکارآمد است. پایایی و روایی این ابزار در پژوهشهای متعددی به اثبات رسیده است
[26]. در ایران آهی
[27] هنجاریابی این پرسشنامه را در دانشگاههای تهران انجام داده است. همسانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ در بین زنان 97/0 و در مردان 98/0 به دست آمد.
پرسشنامه فراشناخت (MCQ-30)
ولز و کاترایت هانتون این پرسشنامه را ساختهاند که 30 آیتم دارد. هر شرکتکننده با مقیاس چهار درجهای (از موافق نیستم تا خیلی موافقم) به این آیتمها پاسخ میدهد. این پرسشنامه پنج مؤلفه باورهای مثبت در زمینه نگرانی، اعتماد شناختی، خودآگاهی شناختی، باورهای منفی درباره کنترلناپذیری افکار و باورهایی در زمینه نیاز به افکار کنترل دارد. برای محاسبه روایی همگرا، همبستگی آن با پرسشنامه اضطراب صفت اسپیلبرگر بررسی و همبستگی مثبت و معنیدار گزارش شد. همچنین این پرسشنامه ثبات درونی بالایی دارد (آلفای کرونباخ 72/0 تا 93/0)
[28]. ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی آزمون و بازآزمون آن به ترتیب 93/0 و 78/0 گزارش شده است. ضریب همبستگی آن با پرسشنامه اضطراب صفت حالت اسپیلبرگر (53/0=r) و پرسشنامه حالت من (54/0=r) معنادار است
[29].
نتایج مطالعه ثابت
[30] در زمینه هنجاریابی پرسشنامه فراشناخت ولز در ایران نشان داد ضریب اعتبار آزمون به روش آلفای کرونباخ 896/0 است. خطای استاندارد پرسشنامه با توجه به انحراف استاندارد کل که 319/21 است 875/6 به دست آمد. این پرسشنامه روایی قابل قبولی دارد.
مقیاس توجهآگاهی (MAAS)
این مقیاس 15 سؤال دارد که براون و ریان
[31] آن را به منظور سنجش سطح هشیاری و توجه نسبت به رویدادها و تجربههای جاری در زندگی روزمره ساختند. سوالهای آزمون، سازه توجهآگاهی را در مقیاس ششدرجهای لیکرت (از نمره 1 برای «تقریباً همیشه» تا نمره 6 برای «تقریباً هرگز») میسنجد. این مقیاس نمرهای کلی برای توجهآگاهی به دست میدهد که دامنه آن از 15 تا 90 متغیر است. نمره بیشتر نشاندهنده توجهآگاهی بیشتر است. همسانی درونی سؤالهای آزمون بر اساس آلفای کرونباخ از 80/0 تا 87/0 گزارش شده است
[32]. روایی مقیاس با توجه به همبستگی منفی آن با ابزارهای سنجش افسردگی و اضطراب و همبستگی مثبت آن با ابزارهای سنجش عاطفه مثبت و حرمت خود، کافی گزارش شده است. ضریب پایایی بازآزمایی این مقیاس نیز در فاصله زمانی یکماهه ثابت گزارش شده است. آلفای کرونباخ برای پرسشهای نسخه فارسی این مقیاس در نمونه 723 نفری از دانشجویان، 81/0 محاسبه شده است
[33].
پرسشنامه پذیرش و عمل (نسخه دوم) (AAQ-II)
بوند و همکاران
[34] این پرسشنامه را طراحی کردند. پرسشنامه مذکور سازهای را میسنجد که به تنوع، پذیرش، اجتناب تجربی و انعطافپذیری روانشناختی برمیگردد. سؤالها روی طیف لیکرت هفت نقطهای است. نمره کمتر تمایل و توانایی بیشتر به عمل در حضور افکار و احساسات منفی را نشان میدهد. مشخصات روانسنجی نسخه اصلی بدین شرح است: نتایج 2816 شرکتکننده در شش نمونه نشان داد این ابزار پایایی، روایی و اعتبار سازه رضایتبخشی دارد. میانگین ضریب آلفا 84/0 (78/0 تا 88/0) و پایایی بازآزمایی در فاصله 3 و 12 ماه به ترتیب 81/0 و 79/0 به دست آمد. نتایج نشان داد پرسشنامه پذیرش و عمل (نسخه دوم) به صورت همزمان، دامنهای طولی و افزایشی از نتایج سلامت ذهنی تا میزان غیبت از کار را پیشبینی میکند که با نظریه زیربناییاش همسان است. این ابزار اعتبار تمییزی مناسبی را نشان میدهد. به نظر میرسد پرسشنامه پذیرش و عمل نسخه دوم مفهوم مشابهی را با پرسشنامه پذیرش و عمل نسخه اول اندازه میگیرد، اما ثبات روانسنجی بهتری دارد
[34]. عباسی و همکاران
[35] در پژوهشی با هدف سنجش کفایت روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه پذیرش و عمل، همسانی درونی و ضریب تصنیف پرسشنامه را 71/0 تا 89/0 گزارش کردند.
اجرای پژوهش
اﺑﺘﺪا از اﻓﺮاد ﺧﻮاﺳﺘﻪ شد رضایتنامه را ﻣﻄﺎﻟﻌـﻪ ﻛﻨﻨـﺪ و در ﺻـﻮرت ﺗﻤﺎﻳـﻞ در ﭘـﮋوﻫﺶ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪ. پرسشنامهها ﺑﻪ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن داده و از آنها ﺧﻮاﺳﺘﻪ شد ﺑﻪ سؤالها بهطورﻛﺎﻣﻞ ﭘﺎﺳﺦ دﻫﻨﺪ. به ﻣﻨﻈـﻮر ﺟﻠـﻮﮔﻴﺮی از ﺳـﻮﮔﻴﺮی ﻧﺎﺷـﻲ از اﺟـﺮای پرسشنامهها، از ﻃﺮح ﭼﺮﺧﺸﻲ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. نه پرسشنامه در طول اجرای پژوهش به دلیل ناقصبودن کنار گذاشته شد و سه پرسشنامه به پژوهشگر بازگردانده نشد. درمجموع با درنظرگرفتن ریزش، 388 نمونه باقی ماند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS (نسخه22) و از طریق روش رگرسیون گامبهگام تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها
جدول شماره 1 ویژگیهای جمعیت شناختی شرکتکنندگان در مطالعه را نشان میدهد. در ادامه به بررسی سؤال پژوهش پرداخته میشود. آیا متغیرهای طرحوارههای هیجانی، طرحوارههای ناسازگار اولیه، فراشناخت، تعهد و پذیرش و توجهآگاهی میتوانند پریشانی هیجانی دانشجویان را پیشبینی کنند ؟
برای بررسی این سؤال از روش رگرسیون خطی به روش گامبهگام استفاده شد. دو مقیاس راهبردهای تنظیم هیجان ناکارآمد بیرونی و ناکارآمد درونی به طور مستقل ارزیابی شد. در جدول شماره 2، 3 و 4، خلاصه مدل پیشبینی شدت روشهای تنظیم هیجان ناکارآمد درونی آمده است. جدول شماره 5، 6 و 7، خلاصه مدل پیشبینی شدت روشهای تنظیم هیجان ناکارآمد بیرونی بر مبنای ابعاد طرحوارههای هیجانی، طرحوارههای ناسازگار اولیه، پذیرش و عمل، فراشناخت و توجهآگاهی و همچنین شاخصهای آماری متغیرهای پیشبین به همراه ضریب تعیین و ضریب تعیین تعدیلیافته را نشان میدهد.
ابعاد طرحوارههای هیجانی، طرحوارههای ناسازگار اولیه، پذیرش و عمل، فراشناخت و توجهآگاهی برای پیشبینی میزان راهبردهای تنظیم هیجان ناکارآمد درونی به صورت گامبهگام به مدل رگرسیون وارد شد. در گام اول پذیرش و عمل به علت بیشترین میزان همبستگی با شدت راهبردهای تنظیم هیجان ناکارآمد درونی وارد معادله رگرسیون شد. متغیرهای بعدی نیز پس از تفکیک متغیر مقدم بر آن، وارد تحلیل شدند تا باعث بیشترین افزایش در مقدار ضریب تعیین (R2) شوند. ورود متغیرها تا جایی انجام شد که معنیداری مدل 95 درصد و سطح خطا 5 درصد شود. معنیداری آماره F (06/33=F) نشان میدهد رگرسیون متغیرهای پذیرش و عمل، خودآگاهی هیجانی، توجهآگاهی، پذیرش احساسات، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، تلاش برای منطقیبودن و آسیبپذیری بر شدت روشهای تنظیم هیجان ناکارآمد درونی معنیدار است (0001/0P=).
بین پذیرش و عمل، خودآگاهی هیجانی، توجهآگاهی، پذیرش احساسات، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، تلاش برای منطقیبودن و آسیبپذیری با شدت روشهای تنظیم هیجان ناکارآمد درونی رابطه معنیداری وجود دارد (649/0=R) و میتوانند 1/42 درصد از میزان روشهای تنظیم هیجان ناکارآمد درونی را تبیین کنند (421/0=2R). به این ترتیب هر اندازه میزان پذیرش و عمل، خودآگاهی هیجانی، توجهآگاهی و پذیرش احساسات کمتر و میزان انزوای اجتماعی/ بیگانگی، تلاش برای منطقیبودن و آسیبپذیری بیشتر باشد، میزان روشهای ناکارآمد درونی بیشتر است. این مدل که فرمول کلی آن در زیر ارائه شده است میتواند 409/0 واریانس از شدت روشهای ناکارآمد درونی را در جامعه پیشبینی کند.
روشهای ناکارآمد درونی= 174/18 - (پذیرش و عمل)(231/0) - (خودآگاهی هیجانی) (158/0) - (توجهآگاهی)(201/0) - (پذیرش احساسات) (143/0) + (انزوای اجتماعی/بیگانگی)(113/0) + (تلاش برای منطقیبودن) (115/0) + (آسیبپذیری) (112/0)
ابعاد طرحوارههای هیجانی، طرحوارههای ناسازگار اولیه، پذیرش و عمل، فراشناخت و توجهآگاهی برای پیشبینی میزان راهبردهای تنظیم هیجان ناکارآمد بیرونی به صورت گامبهگام به مدل رگرسیون وارد شدند. در گام اول ارزشهای بالاتر به علت بیشترین میزان همبستگی با شدت راهبردهای تنظیم هیجان ناکارآمد بیرونی به معادله رگرسیون وارد شد. متغیرهای بعدی نیز پس از تفکیک متغیر مقدم بر آن وارد تحلیل شدند تا باعث بیشترین افزایش در مقدار ضریب تعیین (R2) شوند. ورود متغیرها تا جایی انجام شد که معنیداری مدل 95 درصد و سطح خطا 5 درصد شود. معنیداری آماره F (96/F=23) نشان میدهد رگرسیون متغیرهای ارزشهای بالاتر، بیاعتمادی/ بدرفتاری، توجهآگاهی، توافق و پذیرش احساسات بر شدت روشهای ناکارآمد بیرونی معنیدار است (0001/0P=).
بین ارزشهای بالاتر، بیاعتمادی/ بدرفتاری، توجهآگاهی، توافق و پذیرش احساسات با شدت روشهای ناکارآمد بیرونی رابطه معنیداری وجود دارد (522/0R=). درمجموع میتوانند 2/27 درصد از میزان روشهای ناکارآمد درونی را تبیین کنند (272/0R2=). به این ترتیب هر اندازه میزان ارزشهای بالاتر، توجهآگاهی و پذیرش احساسات کمتر و میزان بیاعتمادی/ بدرفتاری و توافق بیشتر باشد، میزان روشهای ناکارآمد بیرونی بیشتر است.
این مدل که فرمول کلی آن در زیر ارائه شده است میتواند 261/0 واریانس از شدت روشهای ناکارآمد درونی را در جامعه پیشبینی کند.
روشهای ناکارآمد بیرونی= 557/15-(ارزشهای بالاتر)(259/0-(توجهآگاهی) (182/0)-(پذیرش احساسات) (124/0)+(بیاعتمادی/ بدرفتاری) (205/0)+(توافق) (139/0)
بحث
نتایج پژوهش نشان داد بین پذیرش و عمل، خودآگاهی هیجانی، توجهآگاهی، پذیرش احساسات، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، تلاش برای منطقیبودن و آسیبپذیری با شدت روشهای تنظیم هیجان ناکارآمد درونی رابطه معنیداری وجود دارد (649/0R=) و درمجموع میتوانند 1/42 درصد از میزان روشهای تنظیم هیجان ناکارآمد درونی را تبیین کنند (421/0R2=). به این ترتیب هر اندازه میزان پذیرش و عمل، خودآگاهی هیجانی، توجهآگاهی و پذیرش احساسات کمتر و میزان انزوای اجتماعی/ بیگانگی، تلاش برای منطقیبودن و آسیبپذیری بیشتر باشد، میزان روشهای تنظیم هیجان ناکارآمد درونی بیشتر است. همچنین مشخص شد پذیرش و عمل قویترین پیشبینیکننده شدت روشهای ناکارآمد درونی است.
این نتایج با نظر شوبلر
[36] همسو است. بر اساس پژوهش شوبلر اجتناب تجربهای و الگویی در فردی که تمایل ندارد در تماس با حسهای بدنی، هیجانات، افکار و یا تمایلات رفتاری باشد، منجر به استفاده از روشهای ناکارآمد درونی و بیرونی میشود. همچنین این نتایج منطبق با مدل کیوکن و همکاران
[37] است که بیانگر این است که افراد باید نسبت به امور، پذیرش بدون قضاوت داشته باشند؛ یعنی آگاهی از ادراکات، شناختوارهها، هیجانات یا حسهای بدنی بدون اینکه نسبت به خوب یا بد بودن، حقیقی یا کاذب بودن، سالم یا ناسالم بودن و مهم یا بیاهمیت بودن آنها، قضاوت و ارزیابی صورت گیرد. در این راستا رومر
[38] نشان داد هر چه سطح توجهآگاهی پایین بیاید، میزان مشکلات تنظیم هیجان افزایش مییابد. دپلوس
[39] در پژوهش خود نشان داد مداخلات گروهی توجهآگاهی سبب ارتقای توانایی تنظیم هیجان در نوجوانان میشود. تنگ
[40] در پژوهشی بیان کرد که توجهآگاهی به عنوان عامل واسطهای میتواند توانایی خودکنترلی را برای تنظیم هیجان افزایش دهد.
نتیجهگیری
نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین ارزشهای بالاتر، بیاعتمادی/ بدرفتاری، توجهآگاهی، توافق و پذیرش احساسات با شدت روشهای تنظیم هیجان ناکارآمد بیرونی رابطه معنیداری وجود دارد (522/0R=) و درمجموع میتوانند 2/27 درصد از میزان روشهای تنظیم هیجان ناکارآمد بیرونی را تبیین کنند (272/0R2=). به این ترتیب هر اندازه میزان ارزشهای بالاتر، توجهآگاهی و پذیرش احساسات کمتر و میزان بیاعتمادی/ بدرفتاری و توافق بیشتر باشد، میزان روشهای تنظیم هیجان ناکارآمد بیرونی بیشتر است. لورا
[41] در پژوهش خود نشان داد بین توجهآگاهی و کاهش پریشانی هیجانی ارتباط معنیداری وجود دارد. از آنجایی که سه مورد از عوامل تأثیرگذار بر راهبردهای تنظیم هیجان ناکارآمد درونی و یک مورد از عوامل تأثیرگذار بر راهبردهای تنظیم هیجان ناکارآمد بیرونی، طرحوارههای ناسازگار اولیه است و همچنین دو مورد از عوامل تأثیرگذار بر راهبردهای تنظیم هیجان ناکارآمد درونی و دو مورد از عوامل تأثیرگذار بر راهبردهای تنظیم هیجان ناکارآمد بیرونی، طرحواره هیجانی است، این یافتهها منطبق با نظریه یانگ
[42 ،21] است که بیان میکند اختلالاتی که در مرحله اولیه زندگی روی میدهد بر پردازش اطلاعات در دورههای بعدی زندگی اثر میگذارد و رفتارهای غیرانطباقی به عنوان پاسخی به طرحواره شکل میگیرند و هنگامی که فعال میشوند با سطوح بالای هیجان درهمآمیخته هستند. حسینی
[43] در پژوهشی نشان داد بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و دشواری در نظمبخشی هیجانی رابطه معنیداری وجود دارد.
این پژوهش با محدودیتهایی مواجه بود که میتوان به استفاده از پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان پاور اشاره کرد که در ایران هنجاریابی نشده است. پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی رابطه متغیرهای شناختی، فراشناختی و فراهیجانی با ابعاد پریشانی هیجانی در گروههای بالینی ارزیابی شود.
سپاسگزاری
این مقاله از پایاننامه کارشناسی ارشد نویسنده اول در گروه روانشناسی بالینی، دانشکده علومرفتاری و سلامت روان (انستیتو روانپزشکی تهران)، در دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتیدرمانی ایران، گرفته شده است. پژوهش حاضر با حمایت مالی مرکز تحقیقات سلامت روان دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفته است. بدینوسیله از همه دستاندرکاران و شرکتکنندگان سپاسگزاری میکنیم. بنا به اظهار نویسنده مسئول مقاله تعارض منافع وجود نداشته است.