مقدمه
سربازان جنگ که از اختلال استرس پس از سانحه رنج میبردند، در روابط بینفردی خود مشکلاتی را گزارش میکنند
[1]. همسران سربازانی که در معرض تجربیات خشن جنگ بودهاند، بیشتر در معرض افزایش خشونتهای فیزیکی و همچنین سوء استفادههای کلامی و هیجانی هستند
[2]. به نظر میرسد روابط زناشویی به طور خاص تحت تأثیر پیامدهای منفی تجربیات ناشی از جنگ، آسیبپذیر میشود. این آسیبپذیری به این دلیل است که ضربه عاطفی ناشی از جنگ موجب بهوجودآمدن سطوح تنیدگی در همسران سربازان میشود که تقریباً با اختلالات همسرانشان، خصوصاً اختلال استرس پس از سانحه موازی است
[2].
پژوهشهایی که در سالهای اخیر انجام شده است تنیدگی روانشناختی تجربهشده توسط همسران سربازان جنگ را با استفاده از اصطلاحاتی مانند آسیب ثانویه، استرس ضربه ثانویه و خستگی همدردی توصیف میکند
[8-3]. این اصطلاحات بیشتر از ادبیات پژوهشی متخصصان سلامت روانی که با افراد اختلال استرس پس از سانحه کار میکردند گرفته شده است
[3].
استرس ضربه ثانویه به عنوان یک واکنش هیجانی طبیعی به ضربه تجربهشده توسط یکی از نزدیکان مهم تعریف میشود
[9 ،3]. استرس ضربه ثانویه، سندرمی از علائم شبیه اختلال استرس پس از سانحه است که بر اثر زندگی در کنار فردی که آسیبهای روانشناختی جنگ را تجربه کرده است به وجود میآید
[10]. بنابراین همسران دارای استرس ضربه نیابی به عنوان افرادی هستند که واکنشهایی شبیه اختلال استرس پس از سانحه دارند؛ خصوصاً تجربه مجدد یا اجتناب از حوادثی که توسط همسرانشان تجربه شده است (برای مثال، دیدن رؤیاهایی که در آن همسرشان آن حوادث را تجربه میکند و یا اجتناب از حوادثی که یادآور آن حادثه است)
[10].
مطالعه و پژوهش در زمینه استرس ضربه ثانویه در اواخر دهه 1990 به طور جدی آغاز شد. تا قبل از آن، مطالعات بسیار کمی در این حوزه صورت گرفته بود
[10]؛ به همین دلیل، تاکنون ابزارهای کمی برای سنجش علائم این اختلال طراحی شده است
[11]. یکی از این ابزارها، پرسشنامه آسیب ثانویه است
[12] که در پژوهشهای مختلف از آن استفاده و روایی و پایایی آن تأیید شده است
[17-12]. تا قبل از طراحی مقیاسهای تخصصی برای سنجش علائم استرس ضربه ثانویه، برای ارزیابی این اختلال بیشتر از آزمونهای سنجش اختلال استرس پس از سانحه استفاده میشد. با توجه به تفاوتهای این دو اختلال، محققان به این نتیجه رسیدند که باید از آزمونهای تخصصی استفاده کنند که به طور خاص علائم استرس ضربه ثانویه را بررسی میکنند
[18].
با توجه به اینکه کشور ما هشت سال جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشته است، بررسی و تشخیص علائم استرس ضربه ثانویه در همسران جانبازانی که در معرض تجربیات سخت جنگ بودهاند، با استفاده از ابزار سنجش معتبر ضروری به نظر میرسد. با توجه به این ضرورت، پژوهش حاضر به بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه آسیب ثانویه در نمونهای از همسران جانبازان جنگ تحمیلی میپردازد.
روش
تحقیق حاضر پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی است که برای هنجاریابی آزمون از تحلیل عاملی استفاده شده است. جامعه هدف در پژوهش حاضر شامل همسران جانبازان شهرهای یزد، اصفهان، شیراز و اهواز بود که حداقل یکی از فرزندان آنها در سال تحصیلی 1392-1391 در مدارس شاهد و ایثارگر آن شهرستان مشغول به تحصیل بودند. انتخاب این افراد به دلیل محدود و مشخصشدن جامعه و سهولت در انتخاب نمونه از طریق مراجعه به مدارس بود. همسرانی به عنوان جامعه هدف انتخاب شدند که ازدواج آنها پس از جانبازی شوهرشان بود، هنگام ازدواج از جانبازی شوهر خود آگاه بودند و هم اکنون نیز با شوهر خود زندگی زناشویی مشترک داشتند. انتخاب این همسرانی به این دلیل بود که اگر ازدواج قبل از تجربیات جنگ شوهر انفاق افتاده باشد ممکن است ارتباط مشترک و یا داشتن رضایت زناشویی خصوصاً در سالهای اولیه ازدواج که اساس شکلگیری احساسات زن و شوهر نسبت به یکدیگر است، منجر شود مشکلات شوهر تأثیر کمتری بر زن بگذارد.
ملاک جانبازبودن همسر، صدمه جسمانی یا روانشناختی ناشی از آسیبهای جنگ بود که با توجه به پرونده دانشآموزان در مدارس مشخص شد. معیار ورود به پژوهش تحصیلات حداقل راهنمایی (برای داشتن توانایی شناختی پاسخدادن به پرسشها) و ملاک خروج نیز سابقه بیماری روانی همسران بود، زیرا ممکن بود این مورد منجر به مشکلاتی شود که با مشکلات جانبی آسیب ثانویه تداخل داشته باشد.
با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای از هر شهرستان 5 مدرسه شاهد به طور تصادفی انتخاب شد. در هر مدرسه با تهیه فهرست خانوادههای جانبازان نیمی از آنها به طور تصادفی برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. هرچند نسبت جمعیت جانبازان در چهار شهر انتخابشده کمی با هم متفاوت بود، اما به دلیل اینکه در این شهرها، خانواده هایِ مهاجرِ جانباز و ایثارگر نیز وجود داشتند، از هر شهر به نسبت مساوی، 100 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب شد. با توجه به اینکه 5 مدرسه از هر شهر انتخاب شده بود، از هر مدرسه تقریباً 20 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. درنهایت از 400 نمونه انتخابشده، 379 پرسشنامه قابل تحلیل بود و بقیه پرسشنامهها کنار گذاشته شدند. حجم نمونه 100 نفری برای تحلیل عاملی ضعیف، 200 نفری نسبتاً مناسب، 300 نفری خوب، 500 نفری خیلی خوب و 1000 نفری عالی است
[19].
با جستوجو در منابع مختلف پژوهشی و با استفاده از کلیدواژههای مربوطه، پرسشنامه آسیب ثانویه
[12] برای هنجاریابی انتخاب شد. این پرسشنامه برای سنجش نشانههای اختلال استرس پس از سانحه ثانویه، کاربرد زیادی در پژوهشها داشت. ابتدا آزمون بهدقت ترجمه شد. برای ارزیابی مناسببودن ترجمه، دو متخصص در این زمینه گویههای ترجمهشده را بررسی و بخشهایی از آن را اصلاح کردند. یک کارشناس زبان انگلیسی متن ترجمهشده پرسشنامه را دوباره به انگلیسی بازترجمه کرد تا مناسببودن ترجمههای فارسی تأیید شود. برای بررسی روایی پرسشنامه آسیب ثانویه از پرسشنامههای دیگری نیز استفاده شد که در ادامه توضیحات مربوط به هر یک از آنها میآید. تمامی پرسشنامهها به صورت فردی اجرا شدند و به شرکتکنندگان درباره محرمانهماندن اطلاعات، اطمینان داده شد.
پرسشنامه آسیب ثانویه
موتا و همکارانش در سال 1997 این پرسشنامه
[12] را با الگوگیری از آزمون استرس خستگی ناشی از غمخواری فیگلی
[10] و بر اساس ملاکهای اختلال استرس پس از سانحه در DSM-IV ساختند. پرسشنامه 18 آیتم دارد که بر اساس مقیاس پنج درجهای لیکرت از 1 (هرگز) تا 5 (خیلی زیاد) نمرهگذاری میشود. فرم اولیه مقیاس 20 گویه دارد که 2 گویه به دلیل نداشتن بار عاملی معنیدار از مقیاس کنار گذاشته شدند
[12]. این مقیاس، زیرمقیاس ندارد و نمره کلی آن نشاندهنده علائم ضربه ثانوی در افراد است. سازندگان آزمون برای تحلیل عاملی از شیوه تحلیل مؤلفههای اصلی فرم اولیه مقیاس استفاده کردند که نشان داد
این پرسشنامه ساختاری تکعاملی دارد
[13]. این مقیاس همسانی درونی خوبی دارد (بین 75/0 تا 88/0). همچنین روایی واگرای قابل قبولی با نداشتن همبستگی معنیدار با مقیاس تمایل اجتماعی مارلو گرون
[20] داشت. اعتبار بازآزمایی مقیاس نیز 87/0 بود
[13]. ضریب همبستگی نمرات حاصل از این مقیاس با مقیاس افسردگی بک 61/0=r، و مقیاس اضطراب بک 47/0=r بود
[21]. حداقل نمره فرد در این مقیاس 18 و حداکثر 90 است. نمره 35 و بالاتر نشاندهنده استرس ضربه ثانویه است
[21]. در پژوهشی دیگر نیز بین نمرات این پرسشنامه و مقیاس افسردگی بک و مقیاس اضطراب بک همبستگی مثبت معنیداری به دست آمد
[22].
مقیاس استرس ضربه ثانویه
براید و همکارانش در سال 2004 این مقیاس را ساختند که 17 آیتم دارد و شامل 3 زیرمقیاس مزاحمت، اجتناب و برانگیختگی میشود
[11]. زیرمقیاسها بر اساس ملاکهای اختلال استرس پس از سانحه در DSM-IV تنظیم شدهاند. مزاحمت بر اساس ملاک B، اجتناب بر اساس ملاک C و برانگیختگی بر اساس ملاک D علائم اختلال استرس پس از سانحه در DSM-IV تنظیم شدهاند. در این مقیاس با استفاده از مقیاس پنجدرجهای لیکرت از 1 (هرگز) تا 5 (خیلی زیاد)، از شرکتکنندگان خواسته میشود تا مشخص کنند هر یک از گویهها از یک هفته پیش تا کنون تا چه میزان در آنها اتفاق افتاده است. این مقیاس پایایی، روایی همگرا و واگرا و روایی سازه قابل قبولی دارد
[11]. بین زیرمقیاس مزاحمت و اجتناب 74/0=r، مزاحمت و برانگیختگی 78/0=r و اجتناب و برانگیختگی 83/0=r همبستگی معنیداری وجود داشت
[11]. ساختارعاملی و برخی از شاخصهای روایی و پایایی این مقیاس در نمونهای از همسران جانبازان ایرانی
[23] و نمونهای از فرزندان جانبازان
[24] تأیید شد.
مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس (DASS-21)
لاویبوند و لاویبوند در سال 1995 این مقیاس را طراحی کردند
[25]. این مقیاس دو فرم دارد که فرم کوتاه آن هر یک از سازههای روانی افسردگی، اضطراب و استرس را با 7 عبارت متفاوت (در مجموع 21 عبارت) ارزیابی میکند. عبارات در مقیاس چهار درجهای لیکرت از 1 (اصلاً) تا 4 (خیلی زیاد) نمرهگذاری میشوند. طراحان این مقیاس ساختار عاملی آن را با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی تأیید کردند. پایایی بازآزمایی مقیاس برای خردهمقیاس استرس 81/0، اضطراب 79/0 و افسردگی 71/0 بود
[25]. فرم کوتاه آزمون برای جمعیت ایرانی اعتباریابی شده است
[26]. صاحبی و همکاران پایایی و روایی این مقیاس را در سطح قابل قبولی برای نمونه ایرانی گزارش کردند. نتایج مطالعه آنها نشان داد همبستگی زیرمقیاس افسردگی با آزمون افسردگی بک 7/0، همبستگی زیرمقیاس اضطراب با مقیاس اضطراب زانک 67/0 (001/0>P) و همبستگی زیرمقیاس استرس با مقیاس استرس ادارکشده 49/0 (001/0>P) است
[26].
مقیاس سنجش علائم اختلال استرس پس از سانحه میسیسیپی
ورون و همکاران در سال 1995 این مقیاس را ساختند
[27]. در سال 1382 گودرزی در ایران آن را هنجاریابی کرد
[28]. این مقیاس 39 عبارت دارد که به صورت مقیاس پنج درجهای لیکرت از «اصلاً صادق نیست» تا «کاملاً صادق است» تنظیم شده است. عبارتهای مقیاس بر اساس ملاکهای تشخیص DSM-III و به منظور اندازهگیری اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ تهیه شدهاند. این مقیاس شامل چهار زیرمقیاس اجتناب از موقعیت و تجربه دوباره، گوشهگیری و بیاحساسی، برانگیختگی و نداشتن کنترل و خودآزاری میشود. طراحان این مقیاس با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی روایی سازه آن را تأیید کردند. همچنین این مقیاس با پرسشنامههای مشابه حوادث استرسزای زندگی روایی همگرای معنیداری دارد. آلفای کرونباخ آن نیز 84/0 به دست آمد
[28]. اعتبار نسخه فارسی این آزمون با استفاده از شیوه همسانی درونی 92/0، با استفاده از روش دونیمهکردن 92/0، با استفاده از آزمون مجدد در فاصله یک هفته 91/0 و با استفاده از آزمون همتا (چکلیست PTSD) 82/0 به دست آمد
[28]. دادههای جمعآوریشده به روش تحلیل عاملی تأییدی، همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، ضریب آلفای کرونباخ و شاخص روایی محتوایی با استفاده از نسخه 18 نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.
یافتهها
بررسی اطلاعات جمعیت شناختی آزمودنیهای شرکتکننده در پژوهش نشان داد میانگین سن شرکتکنندگان پژوهش 3/41 سال (با انحراف استاندارد 41/4) و میانگین سن همسران آنها 7/46 سال (با انحراف استاندارد 8/3) بود. شرکتکنندگان پژوهش به طور میانگین 55/2 فرزند (با انحراف استاندارد 2/1) داشتند و همسران آنها به طور میانگین 1/5 سال (با انحراف استاندارد 35/2) در جبهه حضور داشتند. از بین شرکتکنندگان 166 نفر تحصیلات سیکل و پایینتر، 130 نفر دیپلم، 72 نفر فوق دیپلم و لیسانس و 11 نفر بالاتر از لیسانس داشتند. بررسی شاخصهای روایی و پایایی پرسشنامه آسیب ثانویه در ادامه میآید.
روایی صوری و محتوایی
22 نفر از افراد گروه نمونه، پرسشنامه آسیب ثانویه را از لحاظ روایی صوری بررسی کردند. از آنان خواسته شد میزان اهمیت هر یک از گویههای پرسشنامهها را در طیف لیکرتی پنج قسمتی از 1 (اصلاً مهم نیست) تا 5 (کاملاً مهم است) مشخص کنند. برای تعیین نمره روایی صوری، از روش تأثیر آیتم
[29] استفاده شد. بدین صورت که برای بهدستآوردن نمره تأثیر هر گویه، میزان اهمیت در تعداد آن ضرب شد. نتایج نشان داد نمره تأثیر بهدستآمده برای هر گویه از نمونه 20 نفره دانشجویان، بیشتر از ملاک قابل قبول یعنی 5/1
[29] بود. طیف نمرات تأثیر گویه در پرسشنامه آسیب ثانویه از 01/2 تا 37/3 متغیر بود. برای تعیین روایی محتوایی، از نظرات 12 نفر از اعضای هیئت علمی صاحبنظر در این زمینه استفاده شد. متخصصان در زمینه سطح دشواری، سطح ابهام (احتمال برداشت اشتباه از عبارات و یا نارسایی معانی کلمات)، رعایت دستور زبان فارسی، استفاده از کلمات مناسب و قرارگیری کلمات در جای مناسب پرسشنامهها را تأیید کردند.
برای بررسی شاخص روایی محتوا از روش والتز و باسل استفاده شد
[30]. بدین صورت که متخصصان «مربوط بودن»، «واضح بودن» و «ساده بودن» هر گویه را بر اساس طیف لیکرتی چهار قسمتی مشخص کردند. نتایج فرمول محاسبه شاخص روایی محتوا نشان داد با توجه به تعداد کارشناسان یعنی 79/0
[33-31] تمام گویهها نمرهای بالاتر از ملاک قابل قبول داشتند. طیف نمرات شاخص روایی محتوا در پرسشنامه آسیب ثانویه برای هر سه بُعد مربوط بودن، واضح بودن و ساده بودن از 84/0 تا 1 متغیر بود. درنهایت، نسبت روایی محتوایی با استفاده از فرمول لاوشه بررسی شد. نتایج نشان داد نسبت ارزشهای محاسبهشده برای هر گویه بالاتر از ملاک قابل قبول یعنی 49/0
[34] است.
روایی سازه
در پژوهش حاضر برای ارزیابی ساختار عاملی پرسشنامه آسیب ثانویه از روش تحلیل عاملی تأییدی با کمک نرمافزار آماری Amos استفاده شد. بررسی شاخصهای برازش مدل در تحلیل اولیه مقیاس نشان داد برخی از شاخصها، تفاوت اندکی با معیارهای مطلوب برازش مدل دارند. پس از اصلاح مدل و برقراری کوواریانس بین برخی از متغیرهای خطا (جدول شماره 1)، برای تأیید مدل، شاخصهای برازش به معیارهای مطلوب رسیدند (جدول شماره 1) (تصویر شماره 1). همانطور که ملاحظه میشود مقدار 2χ معنیدار است، در صورتی که این مقدار در مدل دارای برازش مطلوب نباید معنیدار باشد
[35]. با این وجود، معمولاً مقدار خی دو در نمونههای با حجم بالا، بسیار بالا و معنیدار میشود، به همین دلیل شاخص خوبی برای تعیین برازش مدل نیست. در این مواقع بهتر است شاخص DF/2χ را بررسی کنیم که نسبتی از خی دو به درجه آزادی مدل است. برای این شاخص مقادیر کمتر از 2 برازش مدل مناسب هستند
[35] که در مدل حاضر این مقدار 823/1 است (جدول شماره 2).
شاخصهای نیکویی برازش، شاخص برازش هنجارشده، شاخص برازش نسبی، شاخص برازش افزایشی، شاخص برازش تطبیقی نیز همگی بالای 90/0 هستند که برای برازش مدل، مطلوب تلقی میشوند. شاخص نسبت اقتصاد که نسبت پارامترهای ثابت را به پارامترهای آزاد بررسی میکند نیز بیشتر از 50/0 است و برای برازش مدل مناسب است. درنهایت ریشه میانگین مربعات خطای برآورد نیز که باید کمتر از 05/0 باشد در مدل حاضر 048/0 به دست آمد که مطلوب تلقی میشود. بررسی شاخصهای برازش مدل نشان میدهد مدل تحلیل عاملی تأییدی مقیاس استرس ضربه ثانویه در نمونه ایرانی برازش مطلوبی دارد و میتوان نتیجه گرفت پرسشنامه آسیب ثانویه در همسران جانبازان ایرانی دارای همان ساختار عاملی است که در نمونه غیرایرانی وجود دارد.
روایی همگرا و افتراقی
به منظور بررسی روایی افتراقی پرسشنامه آسیب ثانویه، نمره کلی مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس به عنوان ملاک سلامت روان در همسران جانبازان در نظر گرفته شد. فرض بر این بود که افرادی که در مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس نمره بالاتری دارند (یعنی از سلامت روان پایینتری برخوردارند)، نسبت به کسانی که در این مقیاس نمره پایینتری دارند، در پرسشنامه آسیب ثانویه نیز نمره بالاتری داشته باشند. برای محاسبه روایی افتراقی، ابتدا آزمودنیها بر اساس نمره کلی مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس از کم به زیاد مرتب شدند. سپس 50 نفر که در مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس نسبت به دیگر آزمودنیها بیشترین نمره را داشتند و همچنین 50 نفر که در مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس در بین آزمودنیها کمترین نمره را داشتند به ترتیب به عنوان گروه دارای سلامت روان پایین و گروه دارای سلامت روان بالا انتخاب شدند. میانگین نمره کل مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس در گروه دارای سلامت روان بالا 44/21 و انحراف استاندارد آن 81/0 بود (کمترین نمره 21 و بیشترین نمره 23). میانگین نمره کل مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس در گروه دارای سلامت روان پایین نیز 52/68 و انحراف استاندارد آن 47/6 بود (کمترین نمره 58 و بیشترین نمره 84).
برای مقایسه نمره کلی پرسشنامه آسیب ثانویه در گروههای دارای سلامت روان بالا و پایین از آزمون تی گروههای مستقل استفاده شد. همانطور که در جدول شماره 2 ملاحظه میشود، تمامی نمرات تی معنیدار است و میتوان نتیجه گرفت که نمرات آزمودنیهای دارای سلامت روان بالا در مقیاس پرسشنامه آسیب ثانویه و زیرمقیاسهای آن پایینتر از نمرات آزمودنیهای دارای سلامت روان پایین است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که پرسشنامه آسیب ثانویه روایی افتراقی مطلوبی دارد. برای بررسی روایی همگرای پرسشنامه آسیب ثانویه، همبستگی نمرات آن با مقیاسهای استرس ضربه ثانویه، اختلال استرس پس از سانحه میسیسیپی و افسردگی و اضطراب و استرس (DASS-21) محاسبه شد. همانطور که در جدول شماره 3 ملاحظه میشود، تمامی ضرایب همبستگی بالا و معنیدار هستند که نشان میدهد مقیاس پرسشنامه آسیب ثانویه، روایی همگرای مطلوبی با مقیاسهای استرس ضربه ثانویه، اختلال استرس پس از سانحه و مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس دارد.
بحث
هدف از پژوهش حاضر بررسی برخی از ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه آسیب ثانویه در همسران جانبازان بود. یافتههای پژوهش حاکی از این بود که نسخه فارسی پرسشنامه آسیب ثانویه در نمونهای از همسران جانبازان ایرانی روایی و پایایی قابل قبولی دارد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد این پرسشنامه در نمونه همسران جانبازان ایرانی از همان تکعاملی برخوردار است که سازندگان آزمون در پژوهشی که به هنجاریابی آزمون پرداختند به آن رسیدند
[12]. این یافته با پژوهشهای موتا و همکاران
[14-12] همسو است. آنها با انجام تحلیل عاملی به شیوه تحلیل عناصر اصلی، ابتدا به این نتیجه رسیدند که پرسشنامه آسیب ثانویه از دو عامل اجتناب از افکار، رفتارها و هیجانات و مزاحمت افکار و تصاویر ناخواسته تشکیل شده است.
با این وجود، موتا و همکاران
[13 ،12] آزمون را به صورت تکعاملی در نظر گرفتند و اعتقاد داشتند این آزمون به صورت تکعاملی ممکن است عملکرد بهتری داشته باشد. روایی پرسشنامه آسیب ثانویه نیز با استفاده از شیوه روایی محتوایی و روایی همگرا و تمایزی بررسی شد. نتایج نشان داد این آزمون در نمونه همسران جانبازان ایرانی روایی قابل قبولی دارد و بر اساس ویژگیهای یک آزمون دارای روایی، میتواند بهخوبی علائم استرس ضربه نیابی را در نمونههای ایرانی ارزیابی کند. این یافته با مطالعات پیشین همسو بود
[36 ،14-12].
موتا و همکاران
[13] برای بررسی روایی واگرای (تمایزی) پرسشنامه آسیب ثانویه، همبستگی این مقیاس را با مقیاس تمایل اجتماعی مارلو گرون
[20] بررسی کردند. آنها فرض کردند پرسشنامه آسیب ثانویه با مقیاس مارلون گرون که تمایلات اجتماعی را ارزیابی میکند نباید ارتباطی داشته باشد، چون در پیشینه پژوهشی هیچ مطالعهای نشان نداده است که این متغیر چه در استرس ضربه ثانویه و چه در ضربهای که به طور اولیه تجربه میشود، با این سازهها مرتبط است. بهدستآمدن ضریب همبستگی غیرمعنیدار بین نمرات پرسشنامه آسیب ثانویه و مقیاس مارلون گرون در پژوهش موتا و همکاران
[13] نشاندهنده روایی تمایزی خوب این مقیاس است. موتا و همکاران
[13] نشان دادند مقیاس مارلون گرون که برای بررسی روایی افتراقی پرسشنامه آسیب ثانویه از استفاده میشود با دیگر مقیاسهای مربوط به ضربه مانند اضطراب و افسردگی بک نیز همبستگی معنیداری ندارد. موتا و همکاران
[21] برای ارزیابی روایی همگرای پرسشنامه آسیب ثانویه همبستگی نمرات آن را با مقیاسهای مربوطه مانند اضطراب و افسردگی بک بررسی کردند. ضریب همبستگی نمرات حاصل از این مقیاس با مقیاس افسردگی بک 61/0=r، و با مقیاس اضطراب بک 47/0=r به دست آمد که در سطح 01/0>P معنیدار بود
[21].
در پژوهشی که در مراقبان افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه انجام شد نتایج نشان داد احساس معنا در زندگی با سطوح بالای رضایت از زندگی هنگام قرارگرفتن در معرض ضربه ثانویه ارتباط دارد. احساس معنا در زندگی در ارتباط بین ضربه ثانویه و رضایت از زندگی هم نقش تعدیلکننده و هم نقش میانجی داشت. نمرات پایین در پرسشنامه آسیب ثانویه روایی همگرای معنیداری با احساس معنی در زندگی و رضایت از زندگی داشت. همچنین در مطالعه دیگری همبستگی معنیداری میان پرسشنامه آسیب ثانویه و نمرات آزمودنیها در مقیاس افسردگی و اضطراب بک و مقیاس تأثیر حوادث
[37] به دست آمد
[22].
پرسشنامه آسیب ثانویه علاوه بر خانوادههای سربازان جنگ، به منظور بررسی میزان انتقال آسیب روانشناختی در رواندرمانگرانی که با بیماران دارای آسیب روانی شدید کار میکنند
[38] و همچنین پرستارانی که با بیماران صعبالعلاج کار میکنند
[17] نیز به کار رفته است. در هر دو این نمونهها، به عنوان ابزاری مناسب و دارای روایی قابل قبول به منظور ارزیابی آسیب ثانویه یا انتقالی تأیید شده است
[39].
نتایج همبستگی بین دو مرتبه اجرای آزمون در فاصله یک هفته و بررسی آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر نشان داد آزمون پرسشنامه آسیب ثانویه پایایی قابل قبولی دارد. این یافته با مطالعات پیشین همسو است
[36 ،13 ،12]. نتایج مطالعه موتا و همکاران (1999) نشان داد همسانی درونی مقیاس پرسشنامه آسیب ثانویه به ترتیب در دانشجویان و متخصصان بهداشت روان 75/0 تا 88/0 است. موتا و همکاران اعتبار بازآزمایی مقیاس را 87/0 به دست آوردند
[14]. هوپ
[36] اعتبار پرسشنامه آسیب ثانویه را با استفاده از آلفای کرونباخ 89/0 به دست آورد. آلفای کرونباخ پرسشنامه آسیب ثانویه در پژوهشهای دیگری نیز تأیید شده است
[39 ،17 ،4].
نتیجهگیری
با توجه به یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت نسخه فارسی پرسشنامه آسیب ثانویه در نمونه همسران جانبازان ایرانی پایایی و روایی مطلوبی دارد و در پژوهشها برای ارزیابی علائم آسیب ثانویه در خانواده جانبازان میتوان از این مقیاس به جای استفاده از ابرازهای سنجش علائم اختلال استرس پس از سانحه در همسران جانبازانی استفاده کرد که ضربه ثانویه را تجربه کردهاند
[41 ،40]. با وجود این، به علت محدودیتهای پژوهش حاضر، باید در تعمیم نتایج آن احتیاط لازم را به عمل آورد.
یکی از محدودیتهای پژوهش حاضر این بود که به علت محدودیتهای محقق و نیاز به حجم نمونه بالا برای هنجاریابی، جانبازان اختلال استرس پس از سانحه را از جانبازان بدون اختلال استرس پس از سانحه تفکیک نکردند. هر چند آسیبهای ناشی از تجربیات خشن جنگ ممکن است در جانبازان بدون اختلال استرس پس از سانحه هم وجود داشته باشد
[8]، اما شدت آسیبهای روانشناختی قطعاً در شدت آسیب ثانویه تأثیرگذار است و این موضوع در پژوهش حاضر در نظر گرفته نشده است.
با توجه به این موضوع، پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی ویژگیهای روانسنجی این پرسشنامه، صرفاً در همسران جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بررسی شود. با توجه به اینکه در پژوهش حاضر روایی و پایایی مقیاس استرس ضربه ثانویه فقط در همسران جانبازان صورت گرفت، پیشنهاد میشود برای تعمیم بهتر نتایج پژوهش، مطالعات مشابهی در دیگر اعضای خانواده جانبازان، افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از حوادثی به جز جنگ و جمعیت عادی انجام شود. محدودیت نمونههای شرکتکننده در پژوهش مانند انجام پژوهش صرفاً روی زنانی که بعد از جانبازی با شوهرانشان ازدواج کرده بودند، یا یک فرزند محصل در مدارس شاهد و ایثارگر داشتند (که شامل همه جانبازان نمیشد)، و انتخاب نمونه فقط از چهار شهر ایران، تعمیم نتایج این پژوهش به همه همسران جانبازان ایرانی را با محدودیتهایی مواجه میکند. بنابراین پیشنهاد میشود پژوهشهای آتی ضمن پوشش این محدودیتها، گستردگی بیشتری را در نمونهگیری خود داشته باشند تا اعتبار نتایج این پژوهش بیشتر شود.
در پژوهش حاضر برخی موارد در نظر گرفته شد که عبارت بودند از: آگاهیبخشی به شرکتکنندگان درباره اهداف پژوهش، جلب رضایت آنها برای شرکت در پژوهش و اطمیناندادن به شرکتکنندگان در زمینه محرمانه ماندن اطلاعات شخصی آنها.
لازم به ذکر است برای بررسی دقیقتر ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه آسیب ثانویه، این پرسشنامه علاوهبر همسران در فرزندان جانبازان نیز انجام شد که به دلیل طولانی شدن حجم مقاله و لزوم تفکیک نتایج به دلیل متفاوت بودن جامعه و همچنین برخی تفاوتها در روش اجرا و نمونهگیری، نویسندگان از گزارش یافتهها در قالب این مطالعه خودداری کردند.
سپاسگزاری
از اساتید و همچنین تمامی دانشجویان شرکتکننده در این پژوهش کمال تشکر و قدردانی به عمل میآید. بنابه اظهار نویسنده مسئول مقاله، تعارض منافع و حمایت مالی از پژوهش وجود نداشته است.