هدف: کاستیهای عصب- روانشناختی اختلال افسردگی اساسی ممکن است با خطر اقدام به خودکشی در بیماران مبتلا به این اختلال ارتباط داشته باشند. در این بررسی، کارکردهای عصب- روانشناختی بیماران افسرده اساسی دارای سابقه دستکم یک اقدام به خودکشی و بیماران افسرده اساسی بدون سابقه اقدام به خودکشی و افراد سالم مقایسه شده است.
روش: در یک بررسی پسرویدادی یا علی- مقایسهای پانزده بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی غیرسایکوتیک دارای سابقه اقدام به خودکشی، پانزده بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی غیرسایکوتیک بدون سابقه اقدام به خودکشی و پانزده آزمودنی بهنجار از نظر کارکرد عصب- روانشناختی مقایسه شدند. آزمودنیها به شیوه در دسترس انتخاب شدند. گروهها از لحاظ متغیرهای سن، جنس و تحصیلات همتا شدند. بهکمک آزمونهای دستهبندی کارتهای ویسکانسین (WCST)، رنگ- لغت استروپ (SC-WT)، مقیاس حافظه وکسلر تجدیدنظر شده (WMS-R) و پرسشنامه افسردگی بک (BDI)، چهار حوزه کارکرد اجرایی، توجه انتخابی، حافظه دیداری و حافظه کلامی سنجیده شدند. دادهها بهکمک آزمونهای آماری تحلیل واریانس چندمتغیری، آزمون تعقیبی توکی و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافتهها: بیماران افسرده اساسی غیرسایکوتیک دارای سابقه اقدام به خودکشی بهطور معنیداری بدتر از دو گروه دیگر در آزمونهای دستهبندی ویسکانسین (001/0p< ) و رنگ- لغت استروپ (001/0p< ) بودند.
نتیجهگیری: نارساییهای کارکردی بیماران افسرده اساسی غیرسایکوتیک دارای سابقه اقدام به خودکشی در کارکرد اجرایی و توجه انتخابی بیش از آن چیزی است که در اختلال افسردگی اساسی بدون سابقه اقدام به خودکشی دیده شده است. این کاستیهای عصب- روانشناختی در اختلال افسردگی اساسی ممکن است یک عامل خطر برای اقدام به خودکشی باشد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |